اقتصاد زبانی گفتاری است که در همه زبان های دنیا وجود دارد و به این معناست که کمترین فعالیت عضلانی و ذهنی برای ارائه معانی و مفاهیم مدّ نظر ارائه گردد و به دیگر بیان همان اصلی است که از آن به نام «اصل کم کوشی» یاد می شود. زبان عربی نیزیکی از زبان هاییاست که اقتصاد، ویژگی بارز آن است. قرآن کریم نمونه والای گزیده گویی و ایجاز است و اصل کم کوشی در آن موج می زند. این پژوهش برآن است تا با روش توصیفی- تحلیلی جلوه های اقتصاد زبانی در پنج جزء آخر قرآن را بررسی کند. دستاورد پژوهش بیان گر آن است که قرآن برایحفظ و جایگیری سریع در اذهان و برای ارتباط برقرار کردن و انتقال رسالت، به اصل کم کوشی در تمامی سطوح و لایه های زبانی توجه ویژه کرده است. در قرآن حتی در به کارگیری آواها، اصل استفاده بهینه فروگذاری نشده و از قدرت فاکتورگیری واژگان نهایت بهره برداری شده است تا برون دهانرژی، چه ذهنی و چه فیزیکی به حداقل رسانده شود.
در این مقاله کوشش شده است که انگیزه و علت استمداد مفسران بلندپایه به شعر عربی در فهم الفاظ غریب قرآنی روشن شود و شیوه ای را که برای نخستین بار حبرالامه و فقیه اهل البیت ابن عباس در استناد به شعر جاهلی ابداع کرده است با آوردن مثالهای گوناگون واضح گردد و روش هر یک از مفسران بزرگ اسلامی از قبیل زمخشری و طبرسی و ابوالفتوح رازی و نظایر آنها در اعتماد به شعر جاهلی در فهم الفاظ غریب قرآنی شرح داده شده است. از طرف دیگر در این گفتار با ذکر مثالها و شاهدهای متعدد از تفاسیر گوناگون چگونگی استفاده از شعر دوره جاهلی در شرح و توضیح لغات قرآنی روشن شده است و خلاصه اهمیت نقش شعر با تکیه بر اسلوب ابن عباس مبتکر این روش تبیین گردیده است .