فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸۱ تا ۱۰۰ مورد از کل ۵٬۲۰۳ مورد.
حوزه های تخصصی:
یکی از سنّت های عام الهی که در سراسر تاریخ و در همه جوامع جریان دارد، سنّت نزاع حق و باطل است. بر اساس آیات قرآن کریم مانند: 18 انبیاء، 81 اسراء، 17 رعد، 48 و 49 سبأ، حق و باطل به طور مستمر با هم درگیر می شوند و این درگیری به غلبه حق بر باطل منتهی می شود. در باره چیستی ساحت های غلبه حق بر باطل و سلطه سیاسی، نظامی و اقتصادی حداکثری اهل باطل در جوامع مختلف، نظرهایی از سوی مفسران در مطرح شده است؛ آنان در تفسیر آیات مذکور، به نحله های گوناگونی تقسیم شده اند؛ برخی از آنان سعی کرده اند با مقید کردن معنای حق و باطل در آیات مربوطه، دایره غلبه حق بر باطل را در ساحت خاصی مانند: حجت، باور یا رفتار حق و باطل محدود نمایند، اما علامه طباطبایی این غلبه را در همه عرصه های ظاهری و باطنی حیات اجتماعی بشر می داند. در این مقاله مفهوم و دامنه غلبه حق بر باطل و سرانجام تفسیرهای غلبه حق از منظر تفسیر المیزان بررسی شده است.
خطوط اصلی ارتباطی در سوره بقره(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ی یکی از مباحثی که توجه قرآن پژوهان را به خود جلب نموده و بنوعی زیباترین ویژگی های قرآن را رقم زده بحث وجود ارتباط، انسجام و تناسب میان آیات سور است. طرفداران این دیدگاه معتقدند هر سوره دارای هدف یا اهداف خاصی است که تمامی آیات سوره حول محور این هدف یا اهداف سامان می یابد؛ این پژوهش با هدف پاسخ به این سوال که آیا آیات سوره بقره نیز با هم ارتباط دارند و خطوط ارتباطی در آن به چشم می خورد به بررسی و کشف ارتباط و انسجام میان آیات این سوره پرداخته است. با روش کیفیِ توصیفی تحلیلی با استخراج موضوعات، دسته بندی آیات به صورت موضوعی و سازماندهی موضوعات اثبات شده که آیات این سوره از رابطه ای تنگاتنگ و منسجم برخوردار است. در این سوره خطوط اصلی ارتباطی خداوند، موافقان حق، مخالفان حق، نبوت، احکام، پیامد اعمال و ... وجود دارد که هر خط به خطوط فرعی و فرعی تر تقسیم می گردد. جهت اثبات حقانیت قرآن، بیان فلسفه نحوه چینش و تعداد آیات سوره ، تقویت نگرش کل گرایانه در تفسیر و کشف شبکه معنایی بین آیات به ظاهر پراکنده و حتی ارزیابی اسباب نزول آیات این پژوهش کارآمد خواهد بود. کلیدواژه ها: ارتباط آیات، تناسب آیات، خط ارتباطی، انسجام سوره، وحدت موضوعی، سوره بقره
ماهیت امامت در قرآن از دیدگاه مفسران اهل سنت در ذیل آیه ابتلاء(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مساله امامت در تاریخ اندیشه اسلامی همراه با رویکردهای متفاوت دارای جایگاه ویژه ای است. خدای متعال نیز آیاتی از قرآن کریم را به این امر مهم اختصاص داده است. مفسران فریقین در ذیل این آیات دیدگاه های گوناگونی را در زمینه بیان حقیقت امامت ارائه کرده اند، به دلیل عدم تبیین دیدگاه مفسران اهل سنت، این مقاله به بررسی دیدگاه آنان در این زمینه پرداخته است، با بررسی آراء مفسران اهل سنت می توان دریافت که آنان در تبیین چیستی امامت یا به بیان معنای لغوی اسوه و مقصود بودن اکتفا کرده اند یا اینکه مراد از امامت را همان نبوت دانسته اند. نتیجه کلی این پژوهش آن است که جمعی از مفسران اهل سنت قائل به عدم استقلال مقام امامت از نبوت هستند که چنین تفسیری از آیه قول بی دلیل و ناسازگار با ظاهر آیه و متاثر از مبانی کلامی آنان در باب امامت است.
عبور از معیار در استخدام افعال قرآن
حوزه های تخصصی:
یکی از مباحث مهم در فهم دقیق آیات قرآن، توجه به چگونگی استخدام افعال در کلام الهی است. افعال از زوایای مختلفی قابل بررسی هستند. از جمله این ابعاد، زمان به کار رفته در افعالِ استعمال شده است. با تأمّل در آیات قرآن مواردی مشاهده می شود که هر یک از افعال ماضی، مضارع و امر بر خلاف انتظار و مغایر با سیاق به جای یکدیگر به کار رفته اند. به نظر می رسد به کارگیری فعلی که با زمان دیگر افعالِ مورد استفاده در آیه یا مجموع سخن مطابقت ندارد، دارای نکاتی است که برجسته سازی آن مورد عنایت متکلّم بلیغ بوده است. از جمله این نکات می توان تأکید بر وقوع فعل، تصویر سازی فعل برای مخاطب به هدف درک روشن تر، اظهار تمایل به وقوع فعل، تفخیم و بزرگداشت فعل و بالعکس بی اهمیت جلوه دادن صدور فعل از فاعل را برشمرد. مقاله پیش رو به روش توصیفی-تحلیلی نگارش یافته است.
چیستی مرجع ضمیر در آیه «فَأَنْزَلَ اللَّهُ سَکٖینَتهۥ عَلَیْهِ»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از مباحث چالش برانگیز در تفسیر قرآن، بحث انزال سکینه در آیه 40 توبه و به ویژه چیستی مرجع ضمیر «علیه» در عبارت « فَأَنْزَلَ اللَّهُ سَکٖینَتهۥ عَلَیْهِ » است. مفسران فریقین با برخی پیش فرض ها به این قضیه نگریسته و به همین علت نتوانسته اند نظری مطابق با واقع در این باره ارائه دهند. علمای شیعه طرفدار بازگشت ضمیر به پیامبر | و نزول سکینه بر ایشان هستند؛ در مقابل، مفسران عامه بر بازگشت این ضمیر به ابوبکر اصرار دارند و آن را یک فضیلت بزرگ برای وی می دانند. هر دو گروه در این راه، به نوعی متفاوت با دیگری، به خطا رفته اند. به اعتقاد نگارندگان مرجع ضمیر «علیه» در این آیه ابوبکر است اما این امر فضیلتی برای وی نیست و خدای متعال از رهرو انزال سکینه بر ابوبکر، جان ارزشمند پیامبرش را حفظ نموده است؛ به زبان دیگر، فرود آمدن سکینه بر ابوبکر، موضوعیت نداشته است، بلکه مقدمه ای برای حفظ جان رسول خدا | بوده است.
تعمیم پذیری روش های تربیت الهی در قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن معارف قرآن اخلاق و تربیت در قرآن
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی اخلاق کاربردی اخلاق دینی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی کلیات فلسفه تعلیم و تربیت
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی تربیت تربیت اخلاقی
قرآن کریم، کتاب تربیتی است که خداوند متعال، در آن هم به طور مستقیم از روش هایی برای تربیت پیامبر اکرمn و سایر مردم استفاده کرده است و هم روش هایی را به پیامبر و دیگران برای تربیت آموخته است. هدف این پژوهش بررسی این مسئله است که آیا مربیان انسانی می توانند از روش های تربیتی خداوند در قرآن کریم به منظور تربیت انسان ها استفاده کنند یا اینکه روش های تربیت قرآن کریم ویژه خداوند است و مربیان انسانی نمی توانند در تربیت از آنها استفاده کنند؟ این تحقیق برای پاسخ به این سؤال از روش تحلیل و تفسیر آیات قرآنی استفاده کرده و به هشت دسته دلیل بر جواز استفاده مربیان از روش های تربیت الهی در قرآن کریم دست یافته است که عبارتند از: هدف تربیتی و هدایتی قرآن، عمومیت و عقلایی بودن زبان قرآن، توصیه به تدبر و تفکر در آیات قرآنی، دستور قرآن به تمسک به حبل الله، خلیفه بودن انسان برای خدا، الگو بودن پیامبر و جواز استفاده آن حضرت از روش های الهی، و نظایر آن.
روش های بیان رویدادهای تاریخی در داستان های قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بخش فراوانی از آیات قرآن کریم را بیان داستان های پیشینیان تشکیل می دهد. خداوند در این داستان ها از روش ها و اسلوب های خاصی برای بیان رویدادهای تاریخی و سرگذشت پیشینیان بهره برده است که در سایه آنها تصاویر زیبایی را می آفریند و حوادث و رویدادهای تاریخی را به بهترین شکل بیان می نماید، و از این طریق پیام های قرآن در دل و جان مخاطب نفوذ می کند. این پژوهش با روش توصیفی تحلیلی به مطالعه علمی این روش ها در داستان های قرآن می پردازد. یافته های پژوهش نشان می دهد خداوند از روش های متعددی برای بیان داستان ها بهره برده است، برخی از مهم ترین این روش ها عبارتند از: تکرار برخی فرازهای داستان ها، معرفی و شناساندن اسوه ها در داستان های قرآن، بهره گیری از روش تبلیغ غیر مستقیم، بهره گیری از روش شخصیت پردازی در داستان های قرآن، بهره گیری از روش گفتگو در ارائه هر چه بهتر مقصود، بهره گیری از اسلوب استفهام، بارز کردن نقش توده مردم در سازندگی و جهت دهی به جامعه از طریق داستان و برخی موارد دیگر.
آلیة الجملة الفعلیة فی القصّة القرآنیة القصیرة جدّاً(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
إنّ القرآن الکریم کتاب سماویّ تمّ فیه توظیف آلیات متعدّدة للهدایة والإرشاد،کما تعتبر آلیة القصّ من الآلیات المعتمدة فی هذا الصدد، حیث نجد فیه قصصا کثیرة یختلف بعضها البعض فی ناحیة الموضوع والطول، فمن قصص طویلة تستغرق صفحات، إلی قصص قصیرة، وقصیرة جدّاً تختزل فی سطر أو سطرین. إنّ عنصر التکثیف من العناصر الرئیسة لجنس القصّة القصیرة جدّاً، مما یعنی اتّساع هذا النوع القصصیّ لمفاهیم عمیقة واحتواءها لمعانٍ کثیرةٍ علی الرغم من حجمها القصیر جدّاً،وقد تبین لنا بمناقشة دور الجملة الفعلیة فی نخبة من القصص القرآنیة القصیرة جدّاً، برز فیها عنصر التکثیف،وباتباع منهج الدراسات الوصفی– التحلیلی،إنّ الجملة الفعلیة ساعدت علی إعطاء القصّةالقرآنیةالقصیرة جدّاً طابع التکثیف، کما أثّرت علی سرعة وتیرة القصّة، وذلک من خلال مقارنة الجمل الفعلیة الموجودة فی نماذج من القصّة القرآنیة القصیرة جدّاً بجمل اسمیة تحتوی علی نفس المضامین، ثمّ مقارنة طولهما لتبیین أثر فعلیة الجمل الموظّفة فی هذه النماذج علی اتّصافها بالقصر الشدید وظهور عنصر التکثیف.
هدف غایى تربیت اخلاقى در قرآن از منظر تفسیر «المیزان»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
«تربیت اخلاقى» عبارت از فرایند زمینه سازى و آموزش و به کارگیرى راه کارهاى معرفتى و انگیزشى و عملى و رفع موانع به منظور تزکیه نفس و رشد و شکوفایى انسان براى نیل به کمال نهایى است. براى تربیت اخلاقى، اهداف متعددى در ابعاد بینش، گرایش و رفتار آدمى ترسیم مى شود که در مجموع، همه این اهداف در راستاى هدف نهایى واحدى قرار مى گیرد. هدف پژوهش حاضر ارزیابى برخى دیدگاه هاى مطرح شده براى هدف غایى و تبیین تعابیر ناظر به آن و واکاوى ارتباط و نسبت بین آنها و در نتیجه، بیان هدف غایى براى تربیت اخلاقى در قرآن کریم از نگاه تفسیر المیزان است. پژوهش حاضر با روش توصیفى و تحلیلى، به این موضوع پرداخته است. عناوین «هدایت»، «عبادت»، «سعادت»، «فوز» و «فلاح»، «رحمت»، «قرب» و «رضوان الهى» در قرآن کریم، مشیر به هدف واحد نهایى است. با بررسى نسبت این تعابیر با یکدیگر و تبیین نقش مقدمى بودن برخى از آنها نسبت به برخى دیگر، نیل به قرب و رضوان الهى به عنوان هدف غایى تربیت اخلاقى، حاصل پژوهش حاضر است.
اسلوب های قرآن در بیان هنجارهای اخلاقی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
یکی از مهم ترین اهداف نزول قرآن، تربیت اخلاقی است و پیش نیاز تربیت اخلاقی، شناخت هنجارهای اخلاقی است. در قرآن هنجارهای اخلاقی با اسلوب های متنوعی بیان شده است. تنوع بیان هنجارها از راهبردهای مهم تربیت اخلاقی است. در نُه آیه از قرآن به این راهبرد تربیتی و فلسفه آن اشاره شده است. خاستگاه تنوع اسلوب بیان قرآن، برخی مبانی الهیاتی مانند «علم، رحمت، قدرت، حکمت، لطف»، و برخی مبانی انسان شناختی مانند «تعقل، آزادی تکوینی، تفاوت های فردی، آگاهی فطری، کرامت، تربیت پذیری، میل به زیبایی، تنوع طلبی، ضعف، محدودیت، شتاب و غرور»، و برخی مبانی زبان شناختی مانند اعجاز بیانی هستند. برخی از اسلوب های قرآنی عبارت اند از «تنوع مفاهیم عام اخلاقی، اتکا بر وجدان اخلاقی، تأکید بر رضایت و خشم خدا، تأکید بر عنصر ایمان، تشویق مؤمنان به پیروی از اخلاق الهی و تهییج عواطف انسانی و دینی، بازگویی پیامد رفتارهای اخلاقی، تکریم انسان و تلطیف در بیان الزمات اخلاقی».
اصول و قواعد معناشناسی واژگان فقهی در تفسیر تسنیم
حوزه های تخصصی:
معناشناسی روشمند واژگان فقهی قرآن، نقش بسزایی در درک مراد الهی از معنای آن ها دارد. یکی از کارهای ارزشمند آیت الله جوادی آملی در تفسیر تسنیم قاعده مند کردن روش شناسایی معنای دقیق واژگان فقهی است. تفسیر تسنیم برای معناشناسی واژگان فقهی قرآن و کشف مراد الهی از معنای واژه، به سه اصل مهم توجه کرده است: 1) شناسایی معنای لغوی واژه فقهی؛ 2) کشف معنای قرآنی واژه فقهی؛ 3) شناسایی معنای اصطلاحی واژه فقهی. در تفسیر تسنیم برای آنکه هر اصل به صورت روشمند ارائه شود چند قاعده مهم رعایت و درمجموع چهارده قاعده ذیل این سه اصل آمده است. در این مقاله درباره این اصول و قواعد صحبت می کنیم تا خوانندگان با روش درست و جامع معناشناسی واژگان فقهی قرآن کریم آشنا شوند که یکی از ابتکارات علمی آیت الله جوادی آملی در تفسیر تسنیم است.
مبانی انسان شناختی علوم انسانی اسلامی در قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
برای تولید علم در هر یک از رشته های علوم انسانی ویژگی های انسان، ظرفیت های خاص او و عوامل تکامل و انحطاطش باید روشن شود. این ها همه می تواند در نوع ، کیفیت و نتایج علوم انسانی اثرگذار باشد. به همین دلیل مبانی انسان شناختی علوم انسانی غربی با مبانی انسان شناسی علوم انسانی اسلامی متفاوت است. علوم انسانی نشات گرفته از غرب، نتایج و عواقبی را برای فراگیران و دانشمندان این کشورها خواهد داشت که در موارد زیادی با فرهنگ، دین ، ارزش ها و هنجارهای جامعه اسلامی در تعارض است. برای حل این مساله، پژوهش حاضر بخشی از مبانی علوم انسانی را که به شناخت انسان و ویژگی های او مربوط می شود و می تواند دستاوردهای علوم انسانی را تغییر دهد و درعین حال در آثار موجود به طور نظام مند به آنها پرداخته نشده، با استناد به قرآن کریم مورد بررسی قرار داده است. نوشتار پیش رو، با روش توصیفی تحلیلی و با بررسی دیدگاه چندین دانشمند معاصر ازجمله امام خمینی و پیروان مکتب فکری علامه طباطبایی، شش مبنا را که از مهم ترین مبانی انسان شناختی در علوم انسانی اسلامی هستند و می توانند سرنوشت علوم انسانی موجود را تغییر دهند مورد بحث قرار می دهد.
آزادی یا اجبار عقیده در موازنه میان «لا اکراه فی الدین» با آیات قتال(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آیات متعددی در قرآن بر این مطلب تصریح دارند که تحمیل عقیده بر دیگران نامطلوب بوده پذیرش دین امری اختیاری است. در مقابل، آیات فراوانی وجود دارد که به قتال با کافران تا فراگیر شدن دین الهی فرمان می دهد. از آیات چنین برداشت شده است که قرآن، کفار و به ویژه مشرکان را بین اسلام و قتل مخیر کرده است. این مطلب، افزون بر آن که در تعارض ظاهری با آیات دسته نخست است، خاستگاه شبهاتی قرآنی و دست مایه اتهام بر مسلمانان مبنی بر توسل به خشونت و تحمیل عقیده شده است. برداشت هایی از سایر احکام فقهی همچون حکم مرتد و برخی روایات نیز بر این گونه شبهات دامن زده است. این تحقیق، به نوع توصیفی-تحلیلی و روش کتابخانه ای، پس از مروری بر دیدگاه ها پیرامون نفی اکراه در دین، به دسته بندی آیات قتال پرداخته و با کمک ظهور و سیاق آیات و شواهد تاریخی تلاش کرده است به پرسش های مطرح پاسخ دهد. تحلیل صحیح این آیات گویای آن است که اجبار در دین و تحمیل عقیده بر دیگران، نه ممکن است و نه مطلوب، و در این حکم، تفاوتی بین اصناف کفار وجود ندارد. با این حال، بر اساس قرآن، بر پا داشتن آیین توحیدی و نگهداری از آن جزء مهمترین حقوق مشروع انسانی می باشد. بدین جهتهم جهاد دفاعی و هم جهاد ابتدایی، در حقیقت دفاع از حق انسانیت در حیات خویش بودهمبارزه اسلام با «مظاهر شرک و بت پرستی» کاملا منطقی می نماید، بی آن که به اجبار در عقیده بیانجامد.
اصول تربیت توحیدی براساس آموزه های قرآن و ائمه اطهار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این مقاله بررسی و استخراج اصول تربیت توحیدی براساس آموزه های قرآن و ائمه اطهارb است. یکی از چالش های اساسی و مسائل نظام تربیت رایج، عدم استقرار نگرش جامع توحیدی در متربی است که این نقیصه خود را در فضای پر تردید عصر حاضر بیش از گذشته نمایان کرده است؛ اگرچه به توحید به عنوان غایت نهایی تربیت اسلامی تأکید فراوان و مکرری شده است؛ اما نظام تربیتی رایج تنها در مراحل اولیه تربیت به ارائه مطالبی سطحی در باب توحید می پردازد و در سایر مراحل تربیتی به این اصل اساسی و بنیادین آنچنان که لازم و شایسته است توجه نمی شود. این مقاله با استفاده از روش توصیفی، تحلیلی و استنتاجی به واکاوی متون اسلامی در رابطه با توحید و تربیت می پردازد و مبانی و اصول تربیت توحیدی را براساس آموزه های قرآن و ائمه اطهارb استخراج می کند. با توجه به مبانی انسان شناسی توحیدی در مبنای فقر وجودی انسان، اصولی همچون اصل معرفت، ارتباط و اتصال، تمنا، پرهیز از کثرت گرایی، اخلاص و رضا و خشنودی بررسی و در ارتباط با مبنای صیرورت انسان به سوی خدا، به اصول انتخاب، همت بلند و اراده قوی، تناسب و هماهنگی، تعالی و استعلا، حرکت درونی و استمرار پرداخته شد و در پایان نیز اصول تذکر، محبت، گشودگی و زیبایی شناسی در رابطه با مبنای فطرت الهی و گرایش های درونی ویژه انسان بررسی گردید.
بررسی تفسیری «کظم غیظ» در آیه 134 آل عمران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
قرآن کریم در آیه 133 سوره آل عمران، به توصیف بهشتی می پردازد که از آنِ متقین است و آنگاه در آیه 134 به تبیین ویژگی های ایشان می پردازد. «کظم غیظ» یکی از این اوصاف است که از منظر مفسرین در خصوص کسانی به کار می رود که با آن که قادر به بروز خشم و عقوبت شخص مقصر هستند، خشم خود را فرو می خورند. ارتباط اوصاف برشمرده و عبارت «محسنین» در پایان آیه، برخی مفسران را بر آن داشته تا از طریق ارتباطی ساختاری، به تفسیر سیاق آیه بپردازند. از منظر آنان احسان به غیر، یا به گونه نفع رساندن به دیگران یا دفع ضرر از ایشان بروز می یابد. عبارت « الَّذِینَ یُنْفِقُونَ فِی السَّرَّاءِ وَ الضَّرَّاء » مصداقی از گونه اول احسان است و مقصود از عبارت « وَ الْکَاظِمِینَ الْغَیْظ » دفع ضرر از دیگران در دنیا و مراد از « وَ الْعافِینَ عَنِ النَّاسِ » دفع ضرر از دیگران در آخرت است، به این ترتیب وجه مشترک این سه عبارت را مراتبی از احسان می دانند. از همین رو قرآن پاداش این سه عمل را با عبارت « وَ اللَّهُ یُحِبُّ الْمُحْسِنِین » بیان می کند.
بررسی پیش بینی های قرآن و حدیث درباره مهدی و مسیح ، توافق یا تقاب ؟!(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن معارف قرآن موارد دیگر قرآن وعترت
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی حدیث و علوم حدیث حدیث معارف حدیثی موارد دیگر روایات و عترت
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی ادیان دیگر
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام امام شناسی مهدویت
نقد قرائت سریانی- آرامی لوکزنبرگ از آیه 24 سوره مریم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مفسران مسلمان در تفسیر آیه «فَناداها مِنْ تَحْتِها أَلاَّ تَحْزَنی قَدْ جَعَلَ رَبُّکِ تَحْتَکِ سَرِیًّا» (مریم، 24)، عبارات «تَحْتِها» و «تَحتَکِ» را به معنای «زیر پای مریم» و واژه «سَرِیًّا» را عمدتاً به معنای «جوی آب» و برخی به «عیسی» تفسیر کرده و در نتیجه، این آیه را چنین معنا کرده اند: «پس عیسی مادرش را از زیر پای او ندا که: اندوهگین مباش؛ همانا پروردگار تو زیر پایت جوی آبی پدید آورده است.» کریستف لوکزنبرگ در کتاب ""قرائت سریانی-آرامی از قرآن""، این دو را دارای اصلی سریانی دانسته، اوّلی را به معنای «هنگام زایمان» و دوّمی را به «حلال زاده» معنا کرده است. از نظر وی، این آیه را باید چنین معنا کرد: «پس، هنگام زایمان او [فرشته ] مریم را ندا داد که: غم مدار، پروردگارت زایمان تو را حلال (مشروع) دانسته است» در این مقاله با بررسی این واژه ها از نظر زبان شناسی تاریخی تطبیقیِ عربی- سریانی، دیدگاه لوکزنبرگ مورد نقد و بررسی قرار گرفته است. نویسندگان، با بررسی معاجم سریانی، به این نتیجه دست یافته اند که برداشتهای آقای لوکزنبرگ در تفسیر واژگان یاد شده، گزینشی و غیر دقیق است. از این رو، حتی مطابق منابع سریانی نیز دیدگاه مفسران مسلمان بر دیدگاه لوکزنبرگ ارجحیت دارد.
اولویّت سنجی انفاق در قرآن و حدیث(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن معارف قرآن احکام فقهی وحقوقی در قرآن
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن معارف قرآن اخلاق و تربیت در قرآن
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی حدیث و علوم حدیث حدیث معارف حدیثی اخلاق و تربیت در روایات
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی حدیث و علوم حدیث حدیث معارف حدیثی احکام فقهی و حقوقی در روایات
از شایسته ترین کارها، برآوردن نیازهای نیازمندان است. اما یکی از بایسته های پژوهشی، بررسی اولویت ها در انفاق است. برای مثال بین افراد فقیر خویشاوند و افراد فقیرتر غیر خویشاوند اولویت با کدام است؟ آیا ملاک در اولویت انفاق، شدت نیاز است یا قرابت و هم چنین در میان نیازمندان جامعه چگونه باید اولویت بندی نمود؟ در این نوشتار براساس آیات انفاق تبیین می گردد ملاک در اولویت برای انفاق نخست قرابت است و سپس نیاز، مگرآنگاه که حیات فرد غیرخویشاوند، به انفاق وابسته باشد و چنین ضرورتی برای خویشاوند وجود نداشته باشد. اولویت ها در انفاق بر پایه کلیه آیات انفاق به ترتیب عبارتند: از والدین، خویشاوندان، یتیمان، مسکینان، همسایه نزدیک، همسایه دور، همراه و هم نشین، درراه مانده، سائلان، بردگان. فقهاء در صورت تعارض بین انفاق به والدین و فرزندان در مواردی که چیزی که انفاق می شود فقط برای یک نفر کافی باشد هر دو را دریک درجه قرار داده اند و حکم به تخییر و یا قرعه نموده اند. درحالی که اولویت بر پایه آیات با والدین است. ازجمله آیات بیانگر وجوب انفاق به والدین و رعایت اولویت ها در انفاق آیه 215 بقره است که در فقهی مهم شیعه بدان پرداخته نشده است. روایات نیز مؤید فهم مذکور از آیات قرآن کریم است و اولویت در انفاق را والدین و خویشاوندان بیان نموده است. در روایات رعایت اولویت های انفاق در خویشاوندان، موجب اجر بسیار برای انفاق کننده و انفاق درراه خدا با عنوان اجر کمتربیان شده است.