فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸۱ تا ۱۰۰ مورد از کل ۴۷۰ مورد.
نقد و بررسی مبانی فیض کاشانی در تأویل آیات قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از دیرباز درک معانی باطنی قرآن در کنار معانی ظاهری و به تعبیری گرایش به تأویل همراه تفسیر، در کانون توجه اندیشمندان این حوزه قرار داشته است. در این میدان فیض کاشانی با اندوختههای فلسفی ـ عرفانی از یک سو و بهرههای قرآنی ـ حدیثی از سوی دیگر، تفسیر روایی خود را بر اساس تأویل باطنی آیات سامان داده است. وی تأویل را فراتر از مدلول لفظ و به مثابه معانی حقیقی و روح و باطن الفاظ می¬داند. تأویلات فیض از ابعادی چون: مفهوم و حقیقت تأویل، گونه¬های آن و مبانی وی در تأویل آیات، مورد توجه است. در این میان, شناخت حقیقت تأویل و تأویل آیات قرآن در شأن اهلبیت (علیهم السلام) نیازمند نقد و بررسی افزون¬تر است. زیرا برخی با نقد این گونه نگرش, چنین برداشتهایی را دور از ذهن و غیرمنطبق با سیاق و شأن نزول آیات دانستهاند. تبیین و ارزیابی تأویلات فیض مستلزم بررسی نگرش وی به رمز و راز تأویل و مبانی او در این زمینه است.
روش شناسی فهم و نقد حدیث در تفسیر المیزان
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن کلیات روش های تفسیر و تأویل
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن کلیات مفسران و تأویل گران شیعی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن کلیات موارد دیگر کتاب شناسی تفسیر
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی حدیث و علوم حدیث حدیث معارف حدیثی موارد دیگر قرآن و تفسیر در روایات
انسان، جامعه و حکومت اسلامی در نگاه علامه طباطبایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دگردیسی انسان در خوانش صاحب المیزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مسئلة اصلی پژوهش پیش رو، بیان چیستی و چگونگی دگرگونی انسان در کلام وحی با خوانش و رهیافت خِرَد و ساختار اندیشة صاحب «المیزان» می باشد. همچنین این مقاله کوشیده است پرسش های پیرامون این مسئله بر اساس مبنای علاّمه طباطبائی(ره) را تبیین نماید و بر اساس داده های کتابخانه ای و به روش توصیفی تحلیلی نوشته یافته است. فرایند این برآیند رسیدن به سه دیدگاه اصلی در چگونگی دگرگونی انسان یعنی دگردیسیظاهری، روحی و نیز ظاهر و باطن انسان می باشد. در خوانش صاحب المیزان، علاوه بر تحقّق تنزّل روحی (دگردیسی اخلاقی)، مرحله ای پس از این امر یعنی دگردیسی جسمانی (دگرگونی تکوینی) نیز محقّق گردیده است. با ملاحظة این سخن که انسانیّت آنان به صورت کامل و نهایی از میان نرفته است. علاّمه تداوم این قاعده در دیگر امّت ها را ممکن دانسته است که مبنای این گفتار را در تأثیرپذیری بدن از روح در نگاه وی می توان پیگیری کرد.
نظریه مطابقت کتاب تکوین و تدوین در دیدگاه علامه جوادی آملی (مبتنی بر تحلیل فلسفی تفسیری اوصاف قرآن در قرآن)
حوزه های تخصصی:
نظریه تطابق کتاب تکوین و تدوین، نظریه ریشه داری در تاریخ فلسفه و عرفان اسلامی است. این نظریه بنیادین، نتایج کاربردی مهمی ازجمله تعیین قلمرو معارف قرآن در فلسفه دین دارد. در این مقاله، پس از بررسی مفاهیم بنیادین این نظریه، ارکان تحقق کتاب، نظیر علت فاعلی (کاتب) ، علت غایی (هدف کتابت) ، ابزار کتابت (قلم) و جایگاه ظهور مکتوبات (لوح) را در تطابق کتاب تکوین با تدوین، واکاوی خواهیم کرد. سپس با تحلیل معنای وجوه مطابقت و نظریه علامه، نشان می دهیم منظور از مطابقت، مطابقت ازجمیعِ جهات (مساوقت و عینیت) یا مطابقت از برخی وجوه، نظیر مماثلت، مجانست، مشابهت و ...) نیست. همچنین مطابقت مصادیق آیات کلمات تکوینی و تدوینی را نمی توان با رویکرد تساوی، عام و خاص مطلق و عام و خاص من وجه بازخوانی کرد. علامه جوادی آملی وجوه مطابقت این دو کتاب را به نحو اتحاد حقیقت و رقیقت، اتحاد ظلی بر مبنای تشکیک و همچنین به صورت اجمال و تفصیل تبیین می کنند. ایشان برخی از شاخص های مشترک این دو کتاب را هماهنگی آن ها در احسن بودن نظام، اشتمال بر ظهر و بطن، بی انتهایی کلمات، وصف جمال و جلال و ... می دانند.
تبیین و بررسی حقیقت ایمان، ویژگی ها و پیامدهای آن در تفسیر المیزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بحث حقیقت ایمان و ویژگی ها و پیامدهای آن از محوری ترین مباحث دین شناسی است که تبیین و بررسی دقیق آن افزون بر اینکه می تواند در تصحیح دیدگاه های نظری و باورهای انسان تأثیر بسزایی داشته باشد، از جنبة عملی هم نقشی اساسی در اصلاح رفتارها و اعمال آدمی دارد. نوشتار حاضر می کوشد تا با استناد به آثار علّامه طباطبائی، به ویژه تفسیر المیزان، دیدگاه ایشان را دربارة این موضوع بررسی کند. در این بررسی ابتدا تعاریفی که ایشان از حقیقت ایمان ارائه کرده است، مختصراً تبیین می شوند و سپس عناصر مندرج در این تعاریف، تحت عناوینی کانون بحث و بررسی قرار می گیرند تا از این راه عناصر مندرج در ماهیت و ساختار ذاتی ایمان از منظر ایشان روشن شوند. پس از آن، برخی از ویژگی های ایمان مانند اختیاری بودن ایمان، مراتب و درجات ایمان، و افزایش و کاهش پذیری آن بررسی می شوند و سپس برخی از پیامدهای مهم ایمان، مانند ارتباط ایمان با عمل، ارتباط ایمان با اسلام و ارتباط آن با اخلاق از نظر ایشان کانون تبیین و بررسی قرار خواهند گرفت.
بررسی دیدگاه مفسران شیعه، سنی و مستشرقان در خصوص روایات تحریف نمای آیه متعه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آیه 24 سوره نساء که به «آیه متعه» نیز معروف است، از جمله آیات پربحث و مناقشه میان مفسران شیعه و سنی است. علاوه بر اختلاف دیدگاه ها در معنا و تفسیر آیه، وجود برخی از روایات مشعر به قرائت متفاوت این آیه و وجود عبارت اضافه در برخی از قرائت های منسوب به صحابه و ائمه (ع) باعث گردیده است که این آیه از جنبه قرائت و شبهة تحریف قرآن نیز دارای اهمیت گردد. در این نوشتار با بررسی متنی و سندی روایات نقل شده در منابع شیعی، واکاوی اظهار نظر مفسران بزرگ شیعه در دوره های گوناگون تاریخی، بررسی تفاسیر روایی اهل سنت و بیان دیدگاه های برخی از مستشرقان تلاش شده است که دامان شیعه از اتهام قول به تحریف قرآن پاک و منسوب بودن قرائت متفاوت قرآن به ائمه (ع) در این آیه رد گردد.
سبک علامه طباطبایی در نقد آراء مفسران(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
این نوشتار به بررسی گونه های مختلف نقد آراء تفسیری دیگر مفسران در تفسیر المیزان پرداخته است. نقدهای المیزان بر دیگران در دو دسته قابل بررسی است: 1- نقدهایی که در ارتباط با قرآن و سنت هستند. 2- نقدهای مربوط به ابزار و مقدمات تفسیر. در دسته نخست، اشکالاتی چونان ناسازگاری با ظاهر آیات، سیاق آیه، صدر و ذیل آیه، اسلوب قرآن، اسلوب عربی و ... مطرح شده است. در دسته دوم، مواردی چون: بهره جویی از قواعد نحوی، تاریخ، شناخت مکی و مدنی، مطلق انگاری علوم تجربی، مغایرت با ضرورت دین و اصول عقلایی به عنوان نقدهای ایشان بر مفسران مطرح شده و در هر مورد نمونههایی ارائه شده است.
بررسی روایت «اقرأ کما یقرأ الناس» با نگاهی به فهم شیخ انصاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن کلیات
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن کلیات مفهوم شناسی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن کلیات روش های تفسیر و تأویل
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن کلیات مفسران و تأویل گران شیعی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن کلیات مباحث کلی تفسیر وتأویل
از دیرباز این پرسش که چه قرائتی از قرآن، معتبر و حجت است میان عالمان و فقیهان شیعه محل بحث است و دیدگاه های گوناگونی در پاسخ آن ارائه شده است. بررسی مستندات به روشنی نشان می دهد که مهم ترین دلیل، روایت «اقْرَأْ کَمَا یَقْرَأُ النَّاسُ» است. این جستار، با روش توصیفی - تحلیلی روایت یاد شده را به لحاظ سند و دلالت بررسی کرده و نشان می دهد که از نظر سند صحیح است و فهم شیخ اعظم انصاری از آن قابل دفاع نیست و نگارنده بر این باور است که روایت، مصحف و قرائت کنونی را تأیید و قرائت مخالف با آن را رد می نماید.
روش فقه الحدیثی علامه طباطبایی در المیزان
حوزه های تخصصی:
فقه الحدیث از مهم ترین شاخه های علم حدیث است که به فهم و تبیین روایات می پردازد. نگاهی به تاریخ فقه الحدیث نشان می دهد که بحث از فهم و مقصود واقعی کلام معصومان از عصر خود آن بزرگواران مورد توجه بوده است. محدثان برای فهم احادیث معصومان از روش های مختلفی بهره برده اند. شیوه فقه الحدیثی هر شخصی، بیانگر آراء، نگرش و میزان تسلط او بر حدیث و علوم حدیث است.
شناخت آرای حدیثی علامه طباطبایی به عنوان یکی از مفسران بزرگ قرآن که در تفسیر خود از روایات فراوانی بهره جسته، جهت فهم بهتر المیزان و در نهایت، کلام وحی، ضرورت دارد. هدف این نوشتار، پاسخ به برخی شبهات درباره بی فایده بودن بحث های روایی المیزان و فقط جنبه موید داشتن آنها است.
درباره مباحث حدیثی المیزان مطالبی بیان شده است؛ اما تا کنون پژوهشی مستقل در شناخت روش فقه-الحدیثی علامه در المیزان انجام نشده است. این مقاله ضمن بیان گوشه ای از تلاش های فقه الحدیثی علامه طباطبایی در المیزان در پی روشن ساختن روش ایشان و اثبات شخصیت حدیثی والای اوست.
آداب اجتماعی در تفسیر المیزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
علّامه طباطبائی از مفسرانی است که با رویکردی اجتماعی به تفسیر آیات قرآن می پردازد. ادب اجتماعی از مباحث ایشان در تفسیر المیزان است که مقاله حاضر می کوشد با بررسی آن، گامی در جهت احیای سبک زندگی اسلامی بردارد. بنابراین، با روش اسنادی و نوعی تحلیل محتوای کیفی در این تفسیر به تحلیل، تبیین و تفسیر آداب اجتماعی قرآنی می پردازد.
نکته اساسی در این تحقیق این است که آداب اجتماعی دارای تنوع و گوناگونی در قرآنند. این آداب به دلیل آثار مطلوبی که در جامعه بر جای می گذارند، نه تنها نظام اجتماعی اسلامی را سامان دهی می کنند، بلکه فرد را نیز در مسیر سعادت و کمال مطلوب قرآن راهبری می نمایند. اساس آداب اجتماعی در قرآن بر محوریت تقوا، اخلاص و ایمان قرار داشته و ریشه اصلی آن خدامحوری و آخرت گرایی است. قرآن منظومه رفتارهای اجتماعی انسان را بسیار هدفمندانه وضع نموده است.
مبانی نظری فهم قرآن ازنظر علامه طباطبایی(ره) و مقایسه ی آن با آرای کلادنیوس، شلایرماخر و هیرش از هرمنوتیست های کلاسیک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلسفه تطبیقی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن کلیات روش های تفسیر و تأویل
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن کلیات مفسران و تأویل گران شیعی
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی الهیات فلسفی
قرآن کتاب هدایت و برنامه ی زندگی انسان است. فهم صحیح و معتبر آیات قرآن لازم و ضروری است. مقاله ی حاضر با رویکرد توصیفی تحلیلی به بررسی مبانی نظریه ی تفسیری علامه طباطبایی درخصوص فهم و تفسیر قرآن می پردازد تا مبانی نظریه ی تفسیری ایشان را آشکار نموده و آن را با آرای برخی هرمنوتیست های کلاسیک مقایسه نماید . یافته های این پژوهش نشان می دهد که علامه باتوجه به مبانی فهم خود که از بینش قرآنی او ناشی می گردد، هرمنوتیک خاصی برای قرآن دارد. ازسوی دیگر، هرمنوتیک کلاسیک به رغم تفاوت با نظریه ی تفسیری علامه، شباهت هایی هم با آن دارد. دانشمندانی چون کلادنیوس، شلایرماخر و هیرش، همگی بر نیت و قصد مؤلف در کشف مراد متن اعتقاد داشته اند که این امر، نظریات این دانشمندان را ب ه دیدگاه علامه در مقوله ی فهم قرآن نزدیک می گرداند. ازنظر نگارنده، نظریه ی « تفسیر قرآن با قرآن» علامه، به رغم برخی تفاوت ها، با آرای هرمنوتیک کلاسیک شباهت زیادی دارد.
جایگاه مفردات راغب در واژه پژوهی علامه طباطبایی در المیزان فی تفسیر القرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از مهم ترین مباحث در تفسیر قرآن کریم، مبحث واژه پژوهی است. از آنجا که یکی از برجسته ترین تفاسیر امروزی تفسیر شریف المیزان است و در مباحث واژه پژوهی این تفسیر، به صورت قابل توجهی از مفردات راغب بهره برده است، در این نوشتار به بررسی میزان و نحوه استفاده علامه طباطبایی(ره) از کتاب مفردات راغب در مباحث واژه پژوهی و بیان برخی از ابتکارات علامه طباطبایی(ره) در برخورد با مفردات راغب خواهیم پرداخت. مقاله پیش رو به شیوه کتابخانه ای ضمن بررسی میزان استفاده المیزان از مفردات راغب، به بررسی تعدادی از این موارد پرداخته و پس از آن گونه های استفاده المیزان از مفردات راغب و برخی از ابتکارات لغوی علامه را در چند عنوان، دسته بندی نموده است. نقد نظرات دیگر مفسران، تکمیل نظر راغب، ترجیح نظر راغب بر دیگر لغویون، بهره گیری از سیاق در تأیید نظر راغب، رفع مشکل تفسیری بر اساس نظر راغب و ... از این گونه موارد می باشند.
روش امام صادق (ع) در تفسیر عقلانی قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
روش تفسیر عقلی، ازجمله روش هایی است که در کنار سایر روش ها ـ همچون روش تفسیر قرآن به قرآن و روش تفسیر قرآن به سنت ـ برای تبیین و تفسیر آیات قرآن به کار می رود. قرآن کریم، در بردارنده برهان های عقلی است و در بسیاری از آیات، انسان ها را به تفکر، تعقل و تدبر دعوت نموده است. بهره گیری از عقل قطعی و قراین قطعی برای تفسیر آیات قرآن، ریشه در سنت رسول خدا| و اهل بیت^ دارد. امام صادق× نیز ـ به عنوان جزئی از خاندان وحی ـ از استدلال های عقلی ، برای تبیین و تفسیر قرآن کریم استفاده نموده که نمونه های بسیاری از آن در میان روایات تفسیری آن حضرت یافت می شود.
بایستگی دانش بدیع در تفسیر؛ با نگاهی به تفسیر المیزان(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
از دیرباز یکی از دغدغه های دانشمندان تفسیر و علوم قرآن، شمارش دانش های بایسته در تفسیر بوده است؛ چندان که علاوه بر کتب علوم قرآن در دیباچة بسیاری از تفاسیر نیز به این دغدغه پرداخته شده است. علم بدیع از دانش هایی است که بر بایستگی آن در دانش تفسیر پافشاری شده است؛ اما امروزه که گسست بین تفسیر قرآن و زیباشناسی آن جدی گرفته شده، این مسئله مطرح می شود که آیا دانش بدیع، تنها در زیبایی شناسی قرآن تأثیر دارد یا اینکه در تفسیر قرآن نیز نقش آفرین است؟ این مقاله با انگیزة بررسی همین موضوع و برای رسیدن به نتیجه ای روشن دربارة بایستگی دانش بدیع در دانش تفسیر می کوشد تا با نگاهی به تفسیر المیزان، به جایگاه شناسی دانش بدیع در روش تفسیری علامه طباطبایی بپردازد و نشان دهد که دانش بدیع از بایسته های تفسیر است و علامه طباطبایی نیز در فرایند تفسیر آیات الهی از این دانش بهره برده است.