فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۴۱ تا ۲۶۰ مورد از کل ۱٬۹۰۰ مورد.
حوزه های تخصصی:
علامه طباطبایی یکی از مفسران بزرگ إمامیة در دوران معاصر است که تفسیر وی از ابعاد گوناگون علوم و معارف قرآنی از اهمیت بسیاری برخوردار است. بررسی اختلاف قراءات، نقد و یا ترجیح یک قرائت بر قرائات دیگر یکی از آن موضوعاتی است که جایگاه ویژه ا ی در تفسیر المیزان دارد. در این نوشتار تلاشی صورت گرفته تا به روش توصیفی- تحلیلی شیوه ها ی مواجهه علامه طباطبایی با اختلاف قراءات مورد بررسی قرار گیرد. پژوهش در این موضوع نشان مى دهد که نقد قرائت، ترجیح یک قرائت بر قرائت دیگر، عدم ترجیح یک قرائت بر دیگر، گاه به دلیل إفاده معنایی یکسان و عدم إظهار نظر در برابر دو یا چند قرائت و ذکر یک قرائت در تأیید دیدگاه تفسیری، مهم ترین شیوه ها ی علامة طباطبایی در مواجهة با اختلاف قراءات است. تبیین ملاک ها و معیارهای وی در نقد و ترجیح قراءات و تحلیل درباره قراءاتی که بدون دلیل ارجح ذکر شده از دیگر مباحث این نوشتار است. از سوی دیگر ضعف سندی و نقد دلالی قرائت، نقد بر اساس قواعد نحوی، مخالفت با رسم المصحف و تشخیص مورد تفسیر از قرائت در روایات تحریف نما، مهم ترین ملاک ها ی علامه طباطبایی در نقد قرائت است. تناسب با سیاق، مطابقت با قواعد علم صرف و نحو، ذکر مؤید قرآنی، مؤید روایی و نحوی از مهم ترین ملاک ها ی وی در ترجیح یک قرائت بر قرائت دیگر مى باشد.
جایگاه فلسفه در روش تفسیرى علّامه طباطبائى با تأکید بر بحث فاعلیت الهى*(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن کلیات روش های تفسیر و تأویل
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن کلیات مفسران و تأویل گران شیعی
این مقاله به دنبال پاسخ گویى به این پرسش است که فلسفه علّامه طباطبائى چه تأثیرى بر تفسیر ایشان گذاشته و به عبارت دیگر فلسفه چه جایگاهى در شیوه تفسیرى ایشان دارد؟ در این مقاله کوشیده ایم تا به صورت عینى و تطبیقى به این پرسش بپردازیم. در این جهت به عنوان نمونه، موضوع فاعلیت الهى را که از سویى از مباحث مهم فلسفى در طول تاریخ فلسفه بوده و از سویى از موضوعات مهم و متکرر قرآنى است در تفسیر و فلسفه علّامه بررسى و مقایسه کرده ایم. براساس نتایج این پژوهش، دانش گسترده فلسفى علّامه و استفاده آگاهانه و روشمند از آن در تفسیر، نه تنها به تحمیل معانى فلسفى بر قرآن و عبور از ظواهر الفاظ آن نینجامیده، بلکه در کنار یارى رساندن مفسر براى داشتن فهمى گسترده تر و رسیدن به لایه هاى معنایى عمیق تر، زمینه را براى التزام هرچه بیشتر به ظاهر قرآن فراهم آورده است.
رویکردی نوین در ترجمه بسمله با تحلیل ساختارهای زبانی آن از دیدگاه آیت الله جوادی آملی
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن کلیات مفهوم شناسی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن کلیات روش های تفسیر و تأویل
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن کلیات مفسران و تأویل گران شیعی
آیت الله جوادی آملی در تفسیر تسنیم دیدگاه های نوینی را در تفسیر آیه شریفه «بسم الله الرحمن الرحیم» بیان کرده اند. براساس این دیدگاه ها می توان فهم دقیق تری از معنای این آیه شریفه به دست آورد و ترجمه نوینی از آن عرضه کرد. بدین منظور باید با تکیه بر ساختارهای زبانی، «بسمله» را تحلیل کرد. منظور از ساختارهای زبانی، ساختار لغوی، صرفی و نحوی است. در این نوشتار، براساس دیدگاه های تفسیری آیت الله جوادی آملی در تفسیر تسنیم، تلاش می کنیم ساختارهای زبانی بسمله را تحلیل و ترجمه دقیق و جدیدی از این عبارت شریف عرضه کنیم.
اصطلاح شناسی مبانی تفسیر(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
اصطلاح شناسی به عنوان یک شاخه زیرساختی علمی در میان همه علوم مطرح است و متصدی شناسایی و تعریف اصطلاحات علوم به صورت روشمند و قاعده مند می باشد. دانش تفسیر نیز بسان دیگر علوم، اصطلاحات و واژگان اختصاصی دارد که تعریف آنها، ضروری ترین اقدام پیش از به کارگیری آنها می باشد. در این میان، اصطلاح «مبانی تفسیر» چندگاهی است که در میان علوم اسلامی و به ویژه دانش تفسیر مطرح است و مفسران و قرآن پژوهان از مناظر مختلف، تعاریف گوناگونی از آن ارائه داده اند. این نوشتار بر آن است تا با بررسی تعاریف پیشین این اصطلاح، تعریف جامع و مانعی از آن ارائه دهد.
تفسیر «اولى الامر» در آیه اطاعت و پاسخ گویى به اشکالات مخالفان در المیزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکى از دلایل نقلى شیعه بر اثبات امامت ائمّه اطهار علیهم السلام، آیه کریمه 59 سوره «نساء» مى باشد. این آیه از آیات چالشى و مورداختلاف میان دانشمندان و مفسران فریقین است. عامل اصلى این اختلاف، قرار گرفتن واژه «اولى الامر» در کنار دستور به اطاعت از خدا و رسول خداست. مفسران اهل سنت آراء گوناگونى را در تعیین مصداق «اولى الامر» انتخاب نموده اند، ولى دانشمندان شیعه تنها مصداق آن را امامان معصوم علیهم السلام مى دانند. یکى از مفسران بزرگ شیعه که توانسته است به خوبى از عقیده شیعه دفاع کند و به اشکلات مخالفان پاسخ مستدلى ارائه کند، علّامه طباطبائى صاحب تفسیر المیزان است. مقاله حاضر به روش توصیفى تحلیلى، این مسئله اختلافى را با تأکید بر آراء علّامه مورد بحث قرار داده است.
متن گرایی تاریخی؛ نگاهی به روش تفسیری آمنه ودود با تمرکز بر تفسیر آیة 34 سورة النّساء(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آمنه ودود نومسلمانی است که می کوشد رهیافتی بر مبنای بازتفسیر قرآن بر اساس روشی هرمنوتیکی برگرفته از آرای فضل الرّحمن داشته باشد که خود آن را «هرمنوتیک توحیدی» می خواند. از ویژگی های مهمّ این روش، توجّه به ذهنیّت خوانندة متن، قابلیّت های زبانی زبان وحی و التفات به زمینه های تاریخی ظهور متن است. ودود این روش را به خصوص دربارة آیات مربوط به زن به کار می برد. از مهم ترین آیات مورد نزاع در این باره، آیة 34 سورة نساء است. ودود می کوشد شیوة هرمنوتیکی فضل الرّحمن را به صورت مصداقی دربارة این آیه اجرا کند و به تفسیری همدلانه تر با زنان در مقایسه با تفسیرهای سنّتی دست یابد. البتّه او نیز در آخرین بازنگری های فکری خود گامی فراتر می نهد و بر مبنای بررسی های مربوط به زمینة آیه در تفسیر خود از این آیه تجدید نظر می کند.
مبانی حجیت قرآن کریم در نظر مرحوم میرزا مهدی اصفهانی: معرفت عقل و علم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این گفتار، مطالبی از میرزا مهدی اصفهانی (1303- 1365 ق.) می خوانیم. اصفهانی بر این باور است که معرفت خدا و عقل و علم اساس قرآن است. البته مراد معرفت فطری است نه معرفت احاطی. هم چنین عقل را نوری الهی می دانید و معنای اصطلاحی فلسفی را برای آن قائل نیست. او علم را نیز از سنخ نور می داند نه از سنخ مفاهیم و تصورات. میرزای اصفهانی عقل و علم را مبنای اصلی عقیده به دین و حجیّت قرآن می داند.
بررسی تطبیقی آیه «وَ إنْ مِنْکُمْ إ ِلاّ وَ ار ِدُهَا کَانَ عَلَىٰ رَ بِّکَ حَتْماً مَقْضِیّاً» از دیدگاه مفسران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اصل رحمت الهی، تصور عدم دخول مؤمنان به جهنم و فلسفه ایجاد بهشت برای اهل سعادت و جهنم برای اهل گناه، آیه 71 سوره مریم را به جهت ظهور در داخل شدن مؤمنان به جهنم، در زمره آیات مشکل قرار داده است. مفسران برای رفع شبهه تعارض آن با آیات و ادله دیگر، تلاش زیادی نموده اند که به آراء مختلفی منتهی شده است، اما فقدان نتیجه واحد، نشان از حل نشدن مسئله دارد. در تفسیر این آیه سه رویکرد عمده وجود دارد: «ورود به معنای دخول»، «ورود به معنای اشراف» و دیگری استفاده اخلاقی و به نوعی تفسیر ذوقی است. اغلب مفسران دقت همه جانبه به تفسیر آیه نداشته اند اما دقت علامه طباطبایی دراین باره قابل توجه است. مقاله حاضر، در بررسی جامع تفاسیر مختلف و با نقض و ابرام ادله و مستندات، نظر علامه طباطبایی ذیل آیه که همان تفسیر دوم است را نزدیک به صواب می داند.
تدبّر در فهم قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مراد از مکتب تدبّر، سامانه ای فکری برخوردار از مبانی، اصول و روش است که با دریافت چینش حکیمانة آیات و کشف غرض واحد سوره، در برابر آنچه قرآن را مجموعه ای از عبارات پراکنده و ناهماهنگ می نمایاند، آن را مجموعه ای هماهنگ و منسجم دانسته، بر رفع موانع برقراری ارتباط با آیات اهتمام دارد. رویکرد و محتوای مهمّ مکتب تدبّر، ضرورت تحقیق و معرّفی آن را به طور تخصّصی و روشمندانه ضروری می سازد. این مقاله به روش توصیفی تحلیلی با هدف تبیین جایگاه و اهمیّت مکتب تدبّر در فهم قرآن نوشته شده است و در آن کوشش می شود مبانی، اصول و روش جریان های معاصر تدبّری بررسی گردد. بر اساس نتایج تحقیق پیش رو، تدبّر غیر از تفکّر، تعقّل و تذکّر است و با دانش تفسیر که از دیدگاه سنّتی، شرح معانی و بیان مدلول نص است، تفاوت دارد. مکتب تدبّر، برخلاف مکاتب تفسیری که در پی دریافت معارف عمقی آیات و توجّه به چگونگی الفاظ و بیان ویژگی های عبارات آن بوده اند، به عنوان امری اندیشه ای قلبی با نگرش جامع درصدد دریافت جنبه های هدایتی سُوَر، ضمن کشف ارتباط میانِ آیات و فهم روشمند و هماهنگ الفاظ قرآن است، به گونه ای که با حرکتی عرضی در سطح آیات، متعلَّقاتِ فهم از آیه به سیاق و سوره بسط می یابد تا جایی که می توان به مدد اندیشة عقلی و طهارت قلبی، غرض واحد هدایتی هر سوره را دریافت و با آن ارتباط برقرار نمود. روش فهم در مکتب تدبّر، تعبیری از فهم قرآن به قرآن است.
گونه شناسی انتقادات بر تفسیر عرفانی و تحلیل آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تفسیر عرفانی یکی از قدیمی ترین گونه های تفسیری است. جهان بینی مخصوص عرفا و سبک خاص نگارشی ایشان موجب شده این گونه ی تفسیری در دوران مختلف و از ابعاد متنوع مورد نقد قرار بگیرد. این تنوع انتقادات ریشه یابی به جا بودن یا صحیح نبودن انتقادات را کمی دشوار می نماید به همین خاطر با گونه شناسی این انتقادات در گام اول می بایست ریشه و منشأ هر انتقادی که در این زمینه مطرح گردیده است را مشخص نمود و در گام بعدی با تحلیل هر کدام از این گونه ها اعتبار یا عدم اعتبار آن ها را تعیین کرد، تا نهایتاً امکان تصمیم گیری نهایی در زمینه داوری در مورد این انتقادات فراهم آید. مقاله پیش رو با توجه به این دو گام به بحث و بررسی انتقادهایی که تاکنون در زمینه تفسیر عرفانی ارائه شده است پرداخته و شیوه نقدی متفاوت را در مواجهه با این تفاسیر پیشنهاد می نماید.
موطن اخذ میثاق ربوبیت از دیدگاه علامه جوادی آملی
حوزه های تخصصی:
در قرآن کریم از پیمان های گوناگونی یاد شده که خدای سبحان از انسان ها گرفته است. یکی از این پیمان ها، میثاقی است که در آیه 172 سوره اعراف آمده است؛ براین اساس، خدای سبحان تمام فرزندان بنی آدم را از پشت آنان گرفته، تک تک ایشان را بر خودشان شاهد قرار داده، از آن ها بر ربوبیت خویش اقرار گرفته است و همه آنان اعتراف کرده اند. این آیه از پیچیده ترین آیات میثاق است که بیشتر مفسران نتوانسته اند آن را به درستی تبیین کنند. در این مقاله، ابتدا به مهم ترین دیدگاه های مفسران پیشین و اشکالات آن ها اشاره می کنیم. سپس درباره دیدگاه علامه طباطبائی و قوت ها و ضعف های آن از نگاه علامه جوادی آملی سخن می گوییم. در پایان، دیدگاه علامه جوادی آملی را تبیین و به برخی از مهم ترین مباحث درباره آن اشاره می کنیم.
معناشناسی «بین» در قرآن براساس روابط جانشینی و همنشینی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های زبان شناختی قرآن (کاوشی نو در معارف قرآنی) سال چهارم پاییز و زمستان ۱۳۹۴ شماره ۲ (پیاپی ۸)
حوزه های تخصصی:
معناشناسی «بین» در قرآن بر اساس روابط همنشینی و جانشینی معناشناسی واژگان قرآن از مهمترین ضرورت ها و رسالتی بر دوش پژوهشگران زبان عربی است، که برای درک و فهم قرآن، لازم و ضروری است، گرچه خرد و عقل بشری از دسترسی آن معانی والا، قاصر و ناتوانند و تنها دیدگان روشن و دارای بصیرت می توانند به محاسن انوار آن دست یابند که «لا یمسه إلا المطهرون»، ولی این مطلب از ارزش و ضرورت و اهمیت کاوش های قرآنی چیزی نمی کاهد. پژوهش حاضر که در نوع خود بی نظیر است، با روش توصیفی - تحلیلی به بررسی روابط همنشینی و جانشینی ساخت های مختلف واژه «بین» در قرآن پرداخته، و با بررسی هر یک در ساخت های همسان، به تدوین چارچوبی روشن برای معنای غالبی این ساخت ها می پردازد. از مهمترین دستاوردهای این پژوهش، اثبات دلالت «بین ذلک» بر ویژگی اعتدال و حالتی بینابین میان دو صفت متضاد است، همچنان که «بین أحد» به دلیل قرار گرفتن نکره در سیاق نفی، بر عموم و متعدد دلالت دارد و نه بر مفرد؛ «بین ایدی» نیز با توجه به همنشینی با جهات یا زمان یا واژه ای از ریشه تصدیق معانی متفاوتی به خود می گیرد. همچنین علیرغم ادعای پیشینیان بر عدم وجود دلالت «بین» بر زمان در قرآن، برخی ساخت های همنشینی این نوع دلالت را اثبات می کند.
مصادیق گونه گون آیه در قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
واژة «آیه» در قرآن کریم دربارة موضوعات مختلف، مانند آیات قرآن، معجزات انبیاء و پدیده های طبیعی و ... به کار رفته است. در پاسخ به این پرسش که از منظر قرآن، چه پدیده هایی و با در نظر گرفتن چه ویژگی هایی، «آیه» است، شانزده پدیدة طبیعی را می یابیم که در قرآن کریم به عنوان«آیه» معرّفی شده اند. برخی از این پدیده ها، مانند آسمان ها و زمین بارها در قرآن به عنوان «آیه» معرّفی شده اند و به «آیه» بودن برخی، مانند لباس و همسر تنها یک بار اشاره شده است. برای درکِ «آیه» بودن پدیده های مختلف، غالباً توجّه به ارتباطی که یک پدیده با دیگر امور و پدیده ها دارد، ضروری است و این ارتباط عموماً ارتباط علّی و معلولی است. در قرآن کریم مکرّراً در «آیه» خواندن امور مختلف به این امر توجّه داده شده که اوّلاً سررشتة نظام علّی و معلولی در دست خداوند است و ثانیاً این نظام به گونه ای طرّاحی شده که سود و منفعت آدمی را در پی دارد. در بسیاری از آیات که پدیده ای طبیعی به عنوان «آیه» معرّفی شده، کلمات مربوط به حیطة آسمان به کار رفته است و بر این اساس، می توان گفت کاربرد کلمة «آیه» در حوزة پدیده های طبیعی ارتباط تنگاتنگی با مفاهیم سماوی دارد.
مفسر معیار در قرآن پژوهی ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن کلیات روش های تفسیر و تأویل
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن کلیات مفسران و تأویل گران
اندیشمندان اسلامی؛ از فقها و متکلمان گرفته تا حکما و عرفا، توجه ویژه به آیات قرآنی داشته و هر کدام به قدر توان خود و با تکیه بر معارف و مبانی علوم تخصصی خود به تفسیر کلام الهی پرداخته و متون تفسیری گرانقدر و مختلفی را نگاشته اند. اختلاف موجود ریشه در تعریف متفاوت آنان از تفسیر صحیح و معیار دارد. ملاصدرا به عنوان بنیانگذار مکتب فلسفی حکمت متعالیة نیز با تکیه بر دو مشرب مشائی و اشراقی تفسیر قرآن کریم نگاشته است. این مقاله بر آن است تا تبیین ملاصدرا از تفسیر صحیح و مفسر معیار را استخراج نماید. وی در قرآن پژوهی خود بر این باور است که مفسر با تکیه بر استدلال و برهان عقلانی از یک طرف و بهره گیری از مجاهدات نفسانی و اشراقات قلبی می تواند به ملکوت و غیب الهی متصل شود و اشارات عرشی و فیوضات ربانی را در آیینه قلب خود مشاهده کند و به مرتبه مکاشفه و رسوخ در علم برسد و معانی آیات الهی را دریافت کند. این دو مقوله در متن تفسیر ملاصدرا با تعبیر «هدایة عقلیة» و «لمعة اشراقیة» بیان شده اند. وی معتقد است که نفس مفسر قرآن با گذر از قوه فکر و مجهز شدن به قوه حدس و سپس با شدت در قوه حدس می تواند به مدارج بالاتری از قوا دست یازد؛ قوه ای که در نوع کمالی آن قوة قدسیة نامیده می شود. ملاصدرا شدت در حدس و قوه قدسیه را علاوه بر نفس شریف انبیاء علیهم السلام برای مفسران غیر نبی -به شرط مواظبت از نفس و رفع موانع و حجابهای نفسانی و اشتعال کبریت نفس به انوار ملکوتی- نیز قائل است. وی تفسیر خود را محصول چنین فرآیندی و فیوضات ربانی بر قلب خودش می داند.
نسبت مفهوم عقل در قرآن و روایات با عقل در فرهنگ و تاریخ اسلام
حوزه های تخصصی:
مقاله رویکردی تاریخی و فرهنگی به معانی عقل در جهان اسلام دارد و با روش توصیفی – تحلیلی نقش قرآن و متون دینی را نسبت به معانی و اصطلاحات عقل در فرهنگ اسلامی دنبال می کند. در بخش نخست مفاهیم و معانی ای که عقل در تاریخ اسلام با آنها مواجه شده است شناسایی می شود و این معانی براساس ملاک های مختلف دسته بندی می شود. در بخش دوّم با رعایت دسته بندی های معانی و اصطلاحات تاریخی و فرهنگی عقل نسبت آنها با متون و دیگر نصوص دینی شناسایی می شود، این روش نشان می دهد که کدام یک از اصطلاحات و معانی عقل می تواند تحت تأثیر حضور و نفوذ فرهنگی متون اسلامی شکل گرفته و یا فرصت بسط و گسترش یافته باشد و کدام یک از آنها تحت تأثیر عوامل خارجی و یا داخلی دیگر پدید آمده و با مقاومت متون و نصوص دینی مواجه شده و یا می شوند.
وجوه و معیارهای ترجیح قرائات در تفسیر طبری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
جامع البیان عن تأویل آی القرآن محمد بن جریر طبری، یکی از مشهورترین تفاسیر مأثور اهل سنت است که در قرن سوم قمری به رشته تحریر درآمده است. روش تفسیری طبری در این کتاب، غالباً روایی و مبتنی بر روایات پیامبر(ص) و اقوال صحابه و تابعان است. یکی از مهم ترین مسائلی که طبری در تفسیر خود به آن پرداخته، مسئله قرائات می باشد، بدین صورت که او ذیل آیات، از قرائات مختلف سخن می گوید و پس از نقد و بررسى، در هر مورد، قول أصحّ و مرجّح را انتخاب و بیان می کند. طبرى در این زمینه، از چنان تسلط و توانایى برخوردار است که تنها یک حافظ و راوى زبردست در علم قرائت به نظر نمى آید، بلکه او عالمى کم نظیر و ناقدى توانا است که در میان انبوه قرائات و روایات مختلف، اندیشه عمیق و نقّاد خود را به کار مى گیرد و به کمک معیارهای متنوع همچون: اجماع قاریان و قرآن دانان یا پرهیز و خوددارى آنان در مورد قرائتى خاص، هماهنگى قرائت با سیاق آیه و دیگر موارد مشابه، هماهنگى با قواعد و شیوه معروف زبان عرب، هماهنگى با تفسیر اهل تأویل، هماهنگى با رسم الخط قرآن، سهولت لفظى و تناسب معنوى یکى از قرائتها و غیره، سره را از ناسره نشان مى دهد و هرکدام را در جاى خاص خویش مى نشاند.
بررسی اعتبار سبب نزول و سیاق و تعامل و تعارض آن دو در تفسیر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سیاق آیات در صورتی که پیوستگی در نزول و ارتباط موضوعی آن ها ثابت باشد، از قراین معتبر آیات است که باید در فهم ظهور آیات به آن توجه شود. اسباب نزول آیات نیز در صورتی که دارای شرایط صحت سندی و محتوایی باشد، از قراین فهم آیات است که توجه به آن نیز در تفسیر آیات لازم است. در تفسیر برخی آیات این دو تعامل دارند و در تفسیر برخی آیات تعارض. این مقاله در صدد است که پس از بیان شرایط اعتبار سیاق و اسباب نزول و ذکر نمونه هایی از موارد تعامل آن دو، موارد استقرار تعارض میان آن ها را بررسی و وجه تقدیم یکی از آن دو بر دیگری را با توجه به ملاک اعتبار آن دو بیان کند.