فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۲۱ تا ۴۴۰ مورد از کل ۲٬۱۲۳ مورد.
۴۲۱.

نظام فکری علامه طباطبایی: عقل گرایی اعتدالی و ایمان ورزی خردمندانه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: علامه طباطبایی ظاهرگرایی تأویل گرایی عقل گرایی اعتدالی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
  3. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی معرفت شناسی
تعداد بازدید : ۱۵۹۵ تعداد دانلود : ۷۸۶
علامه طباطبایی (1281- 1360 ش) اولین متفکر دوران معاصر است که به بحث های معرفت شناسی پرداخته است. او در کتاب اصول فلسفه و روش رئالیسمبه شبهات مکاتب سوفسطایی، شکاکیت، و تجربه گرایی افراطی در عدم اعتماد به عقل در دریافت حقیقت پاسخ داده است و فلسفة اسلامی را نظام رئالیستی مبتنی بر عقل گرایی معرفی می کند. وی هم چنین به نقش بی بدیل عقل در فهم حقایق دینی توجه دارد و نکات مهمی را در این باره متذکر می شود. می توان گفت علامه در دو جبهه از خرد ورزی دفاع کرده است، اول: در برابر حس گرایی و تجربه گرایی افراطی که در غرب به شکاکیت و نسبیت گرایی در همة حوزه های اعتقادی و اخلاقی منجر شد و دوم: در برابر ظاهر گرایان و اخباریونی که با بی اعتبارکردن حجت عقل وحی را نیز بی اعتبار کردند و به تعطیلی دین و عقل با هم رسیدند. بررسی موضع علامه موضوع این نوشتار است.
۴۲۲.

تبیین حقیقت روح و استعمالات قرآنی و روایی آن با توجه به دیدگاه علامه طباطبائی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: علامه طباطبایی روح روایات آیات روح أمری

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
  3. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
  4. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن کلیات مفهوم شناسی
  5. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن کلیات مفسران و تأویل گران شیعی
تعداد بازدید : ۱۴۲۴ تعداد دانلود : ۴۴۸
داشتن شناخت صحیح و روشن از حقیقت «روح» و استعمالات آن در قرآن و روایات، کلید فهم بسیاری از اصول و مبانی دین اسلام است. برای رسیدن به فهمی صحیح و روشن از حقیقت «روح» باید استعمالات قرآنی و روایی آن کانون توجه جدی قرار گیرد؛ به ویژه باید نسبت این استعمالات با یکدیگر تبیین شود. بدیهی است که اگر نسبت این استعمالات، اشتراک معنوی باشد، تفسیر ما از حقیقت «روح» کاملا متفاوت با تفسیری خواهد بود که بر اساس «اشتراک لفظی» صورت می گیرد. نوشتار حاضر با توجه به این مسئله، دیدگاه علامه طباطبائی را به عنوان شخصیتی که کانون توجه اندیشمندان اسلامی است، بررسی کرده است. به نظر می رسد با توجه به آثار علامه، نمی توان مبنای مشخصی را دربارة نسبت استعمالات قرآنی و روایی «روح» به ایشان نسبت داد. برخی از آثار ایشان صراحت در «اشتراک معنوی» استعمالات «روح» دارند؛ درحالی که ایشان در برخی دیگر از آثار، به اشتراک «لفظی» استعمالات «روح» روی آورد و به «اشتراک لفظی» آنها تصریح می کند. پیامدهای تفسیری این عدم تعیین مبنا، اختلاف دیدگاه علامه در تفسیر آیات مرتبط با استعمالات «روح» است. نوشتار حاضر به روش کتابخانه ای اطلاعات را گردآوری می کند و به صورت توصیفی تحلیلی به ارزیابی آنها می پردازد و در پایان، با بررسی استعمالات قرآنی و روایی «روح»، مبنایی ثابت در این زمینه ارائه می دهد.
۴۲۳.

حقیقت ابصار از منظر سهروردی و ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: نفس ملاصدرا سهروردی ابصار علم اشراقی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی فلسفه اشراق
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
  3. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
  4. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلسفه تطبیقی
  5. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی معرفت شناسی
تعداد بازدید : ۱۹۴۵ تعداد دانلود : ۷۷۴
سهروردی ادراک بصری را اشرف ادراکات حسی می داند. ویمعرفت شناسی اشراقی را با ابصار آغاز می نماید و قاعده اشراقی ابصار را چنان بسط می دهد که ادراکات مراتب بالاتر را نیز دربرمی گیرد، لذا در معرفت شناسی اشراقی نخست باید فعل ابصار را از دیدگاه فلسفی تحلیل و بررسی نمود تا بتوان در نهایت به درک حقیقت علم حضوری اشراقی نائل آمد؛ اما ملاصدرا که بحث های فلسفی خود را بر اساس اصالت و بساطت وجود مطرح می نماید،مبحث ابصار نفس را هم ناشی از بساطت و تجرد و احاطه وجودی نفس می داند. در نظر وی آنچه نفس دریافت می نماید، غیرمادی و از شئونات و تصرفات بالطبع نفس با افاضه قدرت الهی و درنتیجه، مدرکات بالذات نفس می باشدو به تعبیر دیگر، معرفت نفس در حقیقت کشف و نمود، مدرکات باطنی نفس می باشد که در جهان مادی، به صورت ادراک قواکه در حقیقت آلات و معدات ادراک نفس هستند، نمود می نمایند. پس معرفت نفس ناشی از اتحاد آن در قوس صعود و خلاقیت در قوس نزول می باشد.
۴۲۴.

تحلیل صدرایی از رابطه علّیت و حذف ماهیات(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: مفهوم ماهیت ملاصدرا وجود رابط

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
  3. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی هستی شناسی علت و معلول
تعداد بازدید : ۹۲۹ تعداد دانلود : ۵۲۷
با اثبات اصالت وجود و اعتباریت ماهیت توسط ملاصدرا، وجود محور بحث ها قرار گرفت؛ اما رسوبات مباحث ماهوی همچنان در میان این مباحث به چشم می خورد. ملاصدرا بر مبنای اصالت وجود و نیز تحلیل رابطه علّی و معلولی، تقسیمی دو ضلعی از وجود ارائه کرد و بر اساس آن وجود را به رابط و مستقل تقسیم نمود. وجود معلول یا رابط، عین ربط و تعلق به علت خود به شمار می رود و در واقع یک حقیقت حرفی و ربطی است و هیچ گونه استقلالی از خود ندارد. این تحلیل، پیامدهایی در مباحث فلسفی خواهد داشت؛ از جمله اینکه وضعیت ماهیت به کلی دگرگون می شود؛ زیرا تمام وجودات ممکن که ماهیت از آن ها انتزاع می شود، مصداق وجود رابط خواهند بود و استقلالی نخواهند داشت. در این صورت دیگر نمی توانند در جواب چیستی اشیا بیایند؛ زیرا تا چیزی استقلال وجودی یا مفهومی نداشته باشد، شایستگی ندارد تا در جواب ماهو بیاید. این به معنای حذف ماهیات و اندراج آن ها در حوزه مفاهیم است. ماهیت به معنای «ما یقال فی جواب ما هو» مستلزم استقلال در مفهومیت است، در حالی که حقیقت ربطیِ ممکنات این استقلال را از آن ها سلب می کند. در نتیجه آنچه درباره ماهیات گفته می شود، به مفاهیم استناد می یابد. ماهیت به معنای «ما به الشیء هو هو» نیز به کار می رود که بر مبنای اصالت وجود، تنها شامل وجود می شود و از حیطه ماهیت خارج است.
۴۲۵.

تأملی در اصالت ماهیتی بودن شیخ اشراق(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: شیخ اشراق اصالت وجود ماهیت معانی وجود

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی فلسفه اشراق
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
  3. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی هستی شناسی
تعداد بازدید : ۹۱۵ تعداد دانلود : ۱۷۵۸
در تاریخ تفکر اسلامی، مسئله اصالت وجود یا ماهیت اولین بار در حکمت متعالیه مطرح شد، ولی نسبتِ اصالت وجود به مشاییان، و اصالت ماهیت به شیخ اشراق شهرت یافته است. حال جای بحث است که آیا شیخ اشراق وجود را به همان معنایی که در حکمت متعالیه اصالت دارد، اعتباری می داند؟ آنچه از این جستار به دست می آید این است که شیخ اشراق به اصالت ماهیت و اعتباری بودن وجود، به آن معنا از وجود و ماهیت که در حکمت متعالیه مطرح است، قائل نیست. لذا نمی توان وی را اصالت ماهیتی دانست. در جستار پیش رو، دو مستمسک بر اصالت ماهیتی بودن شیخ اشراق نقد گردیده و نیز شواهدی دالّ بر اصالت وجودی بودن وی آورده شده است.
۴۲۶.

بررسی تطبیقی وجوه هستی شناختی و معرفت شناختی انسان کامل در آرای ابن عربی و ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)

۴۲۷.

برهان نفس بر اثبات خدا در حکمت متعالیه(مقاله پژوهشی حوزه)

کلید واژه ها: تجرد نفس حدوث نفس تکامل نفس اثبات وجود خدا برهان نفس معرفه النفس عینیت سالک و مسلک

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
  3. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی الهیات بالمعنی الاخص براهین اثبات واجب
تعداد بازدید : ۲۹۳۶ تعداد دانلود : ۷۶۶
در میان ادله اثبات وجود خدا در فلسفه اسلامی، برهان های غیرمشهوری هم هستند که در عین صحت و اتقان کمتر مورد عنایت فیلسوفان قرار گرفته اند. یکی از این برهان ها برهان نفس بر اثبات خدا است. در این برهان، با استفاده از نفس انسانی و برخی اوصاف و عوارض آن بر وجود خداوند سبحان استدلال می شود. صدرالمتالیهن (ره) در برخی از آثار خود به صراحت این برهان را یکی از براهین مستقل اثبات واجب الوجود دانسته است. ملاصدرا و برخی از پیروانش چهار تقریر از این برهان ارائه کرده اند: با استفاده از علت حرکت نفس، حدوث نفس، علت غایی حرکت نفس و حرکت نفوس فلکی. این برهان به نحو مستقل در حکمت مشاء مطرح نبوده است؛ برخی اشراقیان به بعضی تقریرهای آن اشاره کرده اند؛ ملاصدرا با بهره گیری از اشارات پیشینیان و همچنین مبانی فلسفی خود در مسئله نفس، حرکت جوهری، نحوه ارتباط حادث با محدث و... چنین برهانی را بیان کرده است. او همچنین در این برهان، راه و رونده را متحد می داند و عینیت سالک و مسلک را از ویژگی های این برهان می شمارد و همین امر را دلیل شرافت این برهان بر سایر ادله اثبات واجب الوجود به جز برهان صدیقین می داند. او معتقد است: در عین اینکه معرفت حضوری نفس شهود باطنی رب را در پی دارد، معرفت حصولی به نفس و دقت در عوارض آن نیز وسیله صعود به معرفت خداوند است.
۴۲۸.

تحلیل مسئله تعقل از دیدگاه ارسطو و ابن سینا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ارسطو تعقل ابن سینا عقل فعال ادراک حسى ادراک عقلى سوفسطایى

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی یونانِ باستان و روم سقراط تا ارسطو ارسطو (384-322 ق.م)
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق گروه های ویژه فلسفه تطبیقی
  3. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مفهوم شناسی
  4. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی فلسفه مشاء
  5. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
تعداد بازدید : ۱۶۵۶ تعداد دانلود : ۷۸۸
ارسطو براى نفس، حدوث جسمانى قایل است و نفس به منزله امر جسمانى، صلاحیت تعقل یا ادراک عقلى را ندارد. ادراک عقلى و صورت معقوله، امورى مجردند و براى تعقل نیاز به امرى مجرد دارند. بنابراین ارسطو تعقل را بر عهده عقل مى گذارد؛ اما این عقل مجرد با نفس مادى چه نسبتى دارد و چگونه در امر تعقل انسانى به ایفاى نقش مى پردازد. نظریه ارسطو با ابهاماتى آمیخته است که باید رفع گردد. ابن سینا با لحاظ نفس به منزله امرى مجرد و با تمایز نهادن میان مقام ذات و مقام فعل در نفس انسانى، ادراک عقلى را به نفس نسبت مى دهد. ادراک عقلى در نظر او، فعلِ جنبه ذاتى نفس تلقى مى شود و نفس با عقل جزئى انسانى یکسان انگاشته مى شود. تأثیر مبادى عالیه و نقش عقل فعال نیز در تعقل لحاظ مى گردد. ابن سینا تأثیر عقل فعال در ایجاد صور معقوله در نفس ناطقه را به دو اعتبار وجود و ماهیت، افاضه و اشراق مى نامد. مقاله حاضر به تحلیل و تبیین نظرات ارسطو و ابن سینا در این زمینه اختصاص دارد.
۴۲۹.

نظریه استنتاج در منطق ابن سینا: آمیزه ای ارسطویی رواقی با خطایی بطلمیوسی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: ارسطو ابن سینا قیاس های شرطی منطق گزاره ها منطق رواقی تئوفراستوس

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی فلسفه مشاء
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
تعداد بازدید : ۱۶۵۱ تعداد دانلود : ۶۹۸
رگه هایی از منطق گزاره ها را در آثار ارسطو می توان دید. با این حال، او شیفته آموزه قیاس حملی است و قیاس های شرطی را اگرچه تحویل ناپذیر، ولی نیازمند به آن ها می شمارد. پس از ارسطو، شاگردانش کوشیدند نظریه قیاس های شرطی را گسترش دهند با این حال کار چندانی از پیش نبردند. این رواقیان بودند که با نگاه ویژه به منطق گزاره های شرطی، نخستین دستگاه منطق گزاره ها را پایه گذاری کردند. جایگاه بنیادین منطق رواقی در آغاز قرن بیستم و در پرتو آموزه های منطق ریاضی کشف گردید. ابن سینا اگرچه می کوشد در نظریه استنتاج از دست آوردهای هر دو سنت ارسطویی و رواقی بهره گیرد؛ اما همچنان منطق رواقی را کم اهمیت می شمارد و بیشتر نیروی خود را صرف گسترش نظریه «قیاس های تماماً شرطی» تئوفراستوس می کند. کم اهمیت دانستن منطق رواقی به خودی خود یکی از خطاهای راهبردی ابن سینا است که خاستگاه آن نوشته های مشاییانی چون اسکندر افرودیسی است که منطق رواقی را با تحقیر گزارش کرده اند. افزون بر این، ابن سینا از نظر منطقی، قیاس حملی را در جایگاه نخست، قیاس اقترانی شرطی را در جایگاه دوم، و قیاس استثنایی را در جایگاه سوم می نشاند. این دومین خطای راهبردی اوست که از آناکاویک نخست ارسطو سرچشمه می گیرد و می توان آن را «خطای بطلمیوسی» نامید.
۴۳۰.

علیت؛ عینیت یا ذهنیت) بررسی تطبیقی آرای ملاصدرا و هیوم((مقاله پژوهشی حوزه)

۴۳۱.

تبیین ادراک عقلی از دیدگاه حکمت متعالیه(مقاله پژوهشی حوزه)

کلید واژه ها: حکمت متعالیه فنا مشاهده عقل فعال ادراک عقلی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
  3. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی معرفت شناسی
تعداد بازدید : ۱۱۳۴ تعداد دانلود : ۶۶۳
ملاصدرا ادراک عقلی را با سه رویکرد تبیین نموده است: رویکرد اول مشاهده صورت های عقلی از دور است. در این رویکرد، آنچه مشاهده می شود مُثُل نوریه و وجودات عقلی می باشد. رویکرد دوم در تبیین ادراک عقلی رویکرد اتحاد با عقل فعال است. در این تبیین، نفس انسانی با عقل فعال متحد شده و در پی این اتحاد، صورت های معقوله برای او حاصل می گردد. در رویکرد سوم، نفس انسانی با اندکاک در ذات الهی و فناء بالله به حقیقت امور عقلی واصل می شود و، در نتیجه، خلاق صورت ها می گردد. این سه رویکرد، هر چند در ظاهر متفاوت به نظر می رسند، با نگاهی دقیق، معلوم می گردد که بیانگر و حاکی از تطوّرات و تحوّلات نفس می باشند. در هر سه رویکرد، ملاصدرا علم عقلی را به عنوان علم حضوری معرّفی می کند و از این حیث نیز با مشهور تفاوت دیدگاه می یابد.
۴۳۲.

پیامدهای کلامی حرکت جوهری نفس(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: حکمت متعالیه معاد جسمانی علم کلام معجزه حرکت جوهری نفس

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
  3. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی هستی شناسی
تعداد بازدید : ۷۷۵ تعداد دانلود : ۴۴۷
حرکت جوهری از اصول بنیادی حکمت متعالیه است که آن را از دیگر مکاتب فلسفی متمایز می کند. نفس به جهت تعلّقی که با عالم طبیعت دارد، مشمول این حرکت می شود که بروز تحوّل و تغییر، آن را دور از واقع نمی سازد. این نظریه در معرفی و شناخت نفس انسان، بابی جدید را می گشاید که برای فلاسفه پیش از ملاصدرا مطرح نبوده است. تبیین علت قابلی دریافت وحی و نحوه تحقق معجزه و کرامت اولیای الهی در سایه این اصل صورت می گیرد. همچنین حرکت جوهری نفس در تبیین موت نیز اثرگذار است. سعادت انسان به کمک این اصل فلسفی به نحوی دیگر تبیین می شود و در تأمین این مسیر، دو بال ایمان و عمل صالح، نقشی محوری ایفا می کنند. معاد جسمانی و مسخ انسان نیز در پرتو حرکت جوهری نفس قابل تبیین خواهد بود.
۴۳۳.

هرمنوتیک، حرکت جوهری و فرایند ترجمه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: حرکت جوهری ملاصدرا هرمنوتیک ترجمه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۳۶ تعداد دانلود : ۵۳۳
سخن گفتن از نسبت بین نظریة حرکت جوهری ملاصدرا که بحثی هستی شناختی است و منطق ترجمه که از معناشناسی بحث می کند در ظاهر قیاسی مع الفارق است. اما اگر مراد از ترجمه بیان مراد ماتن (مؤلف) باشد که عملاً درکی فراتر از متن صرف است، در این صورت می توان برای نظریة ملاصدرا در این خصوص وجهی قائل شد. این مقاله، با تمسک به نظریة حرکت جوهری ملاصدرا، کشش معنا در امتداد زمان و مکان را با مفهوم حرکت بررسی می کند. برداشت مترجم، به مثابة یک مفسر و یا خواننده، از متن که با قوه و فعلیت درآمیخته است، در امتداد زمان سیر می کند و در لایه های وجودی متن جریان می یابد. در واقع، این برداشت ها در فرآیند ترجمه و بازترجمه از یک متن واحد به فعلیت بیش تر می رسند و کامل تر می شوند. گزارة اخیر فرضیة اصلی ما را تشکیل می دهد که در آن حرکت در مؤلفه های موجود در فرآیند ترجمه مورد بررسی قرار می گیرد.
۴۳۴.

روش شناخت حقیقت در حکمت اشراق(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: عرفان فلسفه شهود روش شناسی دین شیخ اشراق اندیشه حکمت اشراق

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۲۷ تعداد دانلود : ۴۷۰
فلسفه اشراق شهاب فروزانی بود که در حوزه اندیشه اسلامی درخشید و حکمت اسلامی را با نور خود برافروخت و توانست فلسفه را به عرفان نزدیک کند؛ زیرا از یک سو از تعارض نداشتن عقل با شهود، بلکه از همسازی و همراهی این دو سخن گفت و از سوی دیگر تأکید کرد که می توان با اندیشه و استدلال و قوانین عقلی، شهود و تجربه عرفانی را تبیین و توجیه کرد و این بود که میان اندیشه و شهود جمع سالم برقرار ساخت و زمینه ای مناسب برای تحلیل عقلی و فلسفی یافته های عرفانی به وجود آورد و فصل جدیدی در حوزه فلسفه و عرفان گشود. در این میان آنچه اهمیت ویژه ای دارد بررسی چگونگی روش شناخت در مکتب فلسفی اشراق و ویژگی ها و تمایز آنها با روش های شناختی دیگر است. این مقاله روش شناخت حقیقت در نظام فلسفی اشراقی را که به دست بنیانگذار آن شیخ شهاب الدین سهروردی بنا نهاده شد و پس از وی فیلسوفی نیامد که به آن روش نیندیشد و بدان وامدار نباشد، بررسی می کند و از جایگاه عقل، شهود و آموزه های دینی در حکمت اشراق و از چگونگی تلائم و توافق آنها سخن می گوید و تمایز و تفاوت این روش را با روش های شناختی در حکمت مشاء، حکمت متعالیه و عرفان نظری بیان می کند
۴۳۵.

نسبت فلسفه اشراقی سهروردی و فلسفه افلاطون

نویسنده:

کلید واژه ها: هایدگر افلاطون نور سهروردی تمثیل غار تعریف حقیقت

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی یونانِ باستان و روم سقراط تا ارسطو افلاطون (428-348 ق.م)
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق گروه های ویژه فلسفه تطبیقی
  3. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی فلسفه اشراق
  4. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
تعداد بازدید : ۲۴۹۵ تعداد دانلود : ۱۲۹۳
در این مقاله نشان داده می شود که فلسفه اشراقی سهروردی ریشه در فلسفه افلاطون دارد. در ابتدا شواهدی از حکمه الاشراق بررسی می شود که در آن سهروردی تأکید می کند فلسفه اشراقی ای که عرضه می کند مورد اعتقاد افلاطون است. سپس توضیحاتی در مورد فلسفه هایدگر و چرخش فلسفی وی خواهد آمد. در این قسمت تفاوت های عمده این فلسفه متقدم و متاخر هایدگر در جنبه های مهم بررسی می شود. سپس تمثیل غار شرح داده می شود و چهار مرحله آن تبیین می شود. در ادامه تفسیر خود افلاطون بر تمثیل را بررسی خواهیم کرد. در این بخش نشان داده می شود که از نظر هایدگر، افلاطون تعریف حقیقت را دگرگون کرده است و آن را از نامستوری و آشکارگی به صحت نگاه تبدیل کرده است. افلاطون در هر مرحله بر عادت کردن چشم فرد به نور جدید تأکید می کند و این مسئله را با واژه یونانی پایدیا بیان می کند. در بخش بعدی به پایدیا، و نقش تأثیرگذار آن در فلسفه افلاطون، خواهیم پرداخت. پایدیا چرخش کل وجود انسان است برای سازگاری و درک ویژگی های واقعی موجودات. در بخش بعدی به ارتباط و تناسب خورشید تمثیل و ایده ی خیر خواهیم پرداخت. بدین مضمون که خورشید تمثیل تصویر ایده خیر یا ایده ایده ها است و همچنانکه خورشید اشیاء را قابل دیدن می کند، ایده خیر هم دیگر ایده ها را قابل شناخت می کند. سپس به مقایسه فلسفه افلاطون و فلسفه اشراق پرداخته می شود و تبیین خواهد شد که فلسفه اشراق و فلسفه افلاطون در اصول و مبانی و نیز در روش فلسفی نزدیکی و همسانی قابل توجهی دارند. زیرا آنچه که افلاطون ارائه می دهد توسط سهروردی به اوج پیشرف خود می رسد. نهایتا به نقش واسطه ای نوافلاطونیان در ارتباط بین افلاطون و سهروردی پرداخته می شود.
۴۳۶.

مقایسه روش شناسی هایدگر و ملاصدرا

نویسنده:

کلید واژه ها: وجود هایدگر روش شناسی پدیدارشناسی ملاصدرا

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی عصر جدید کانت تا ابتدای دوره معاصر
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
  3. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
  4. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلسفه تطبیقی
تعداد بازدید : ۱۰۷۱ تعداد دانلود : ۵۴۹
امروزه کمتر حوزه پژوهشی در علوم انسانی و کمتر اندیشمندی در این حوزه را می توان یافت که بدون توجه به روش و اتخاذ رویکردی در روش شناسی، پژوهش ها و اندیشه های خود را مطرح کنند. اساساً خودِ روش شناسی، امروزه به عنوان زمینه پژوهشیِ جدی و جداگانه ای قلمداد شده که توجه اغلب اندیشمندان در علوم انسانی، چه در غرب و چه در عالم اسلام، را به اهمیت و جایگاه خود جلب نموده است. در این جستار برآنیم تا با توجه به روش فلسفه ورزیِ دو فیلسوف نام دار در غرب و جهان اسلام، مبانی روش شناسانه هر یک را در نظام فلسفی شان بررسی نماییم. این دو فیلسوف، مارتین هایدگر و ملاصدرا می باشند که اندیشه ها و روش خاص فلسفه ورزی شان، همواره برای پژوهشگران علوم انسانی از جایگاه و اهمیت خاصی برخوردار بوده است. هایدگر با آنچه خود، روش پدیدارشناسیِ هرمنوتیکی می نامد، نظام فلسفیِ خود را برمی سازد و برای رسیدن به فهمی از وجود، از دازاین آغاز می کند. ملاصدرا نیز بر آن است تا حقیقت وجود را دریابد اما با روشی تألیفی یا ترکیبی، که در آن، هم از عقلانیت برهانی و استدلالی بهره می برد و هم از تفکر وحیانی و عرفانی.
۴۳۷.

استاد مطهری و ادراکات اعتباری علامه طباطبایی (ره)

کلید واژه ها: نسبیت گرایی اخلاقی ادراکات حقیقی و اعتباری معقولات اولی وثانی اعتباریات قبل الإجتماع و بعدالاجتماع مسئلة تکثر

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
  3. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلسفه تطبیقی
  4. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی هستی شناسی
تعداد بازدید : ۲۲۰۴ تعداد دانلود : ۷۲۷
علوم و ادراکات آدمی یا حقیقی هستند یا اعتباری. ادراکات حقیقی از هستی خارجی حکایت می کنند که برآیند فعل و انفعالات حاصل میان مادّة خارجی با حواس هستند، امّا ادراکات اعتباری (گرچه منشاء هستی شناختی دارند،) از خارج حکایت نمی کنند، بلکه مقام آنها مقام جعل، آفرینش، قرارداد و فرض است. اعتبار با ظهور علم حضوری در ساحت علم حصولی معنا می یابد و وجود انسان به تمامیّت می رسد. در واقع، ادراکات اعتباری یک سلسله افکار میانجی بین طبیعت انسانی و خواصّ و آثار تکوینی هستند. نظریّة ادراکات اعتباری به عنوان ابتکار علاّمه طباطبائی(ره) بر رئالیسم تعاملی مبتنی است، چراکه دریافت ما در تعامل با واقعیّت تصحیح می شود و تکامل می یابد. همچنین طرح ادراکات اعتباری نتیجة مواجهة علاّمه با مسئلة تکثّر است که بر اساس آن، تکثیر ادراکات انسان توضیح می یابد و به تبع آن، ماهیّت گزاره های اخلاقی تبیین می شود، بدین گونه که استدلال علاّمه برای اعتباری بودن حُسن و قبح و نفوذ احساسات در اعتباریّات، ناخودآگاه به نسبیّت گرایی هنجاری منجر می شود، هرچندکه مطهّری با پذیرش نظریّة اعتباریّات سعی در ثابت نگه داشتن پایه های اخلاقی دارد. استاد مطهّری معیار ادراکات اعتباری را وابسته به قوای فعّالة انسان دانسته است که وی را برای رسیدن به کمالات خود برمی انگیزد تا بتوان در آنها نسبت «باید»، «وجوب» یا «ضرورت» اعتباری را فرض کرد. همچنین عطف توجّه به ادراکات اعتباری، راه گفتگو با دیگر اندیشه ها و فرهنگ ها را می گشاید، گرچه جهت گیری علاّمه طباطبائی(ره) و استاد مطهّری در مواجهه با تکثّر متفاوت است.
۴۳۸.

بررسی ادله عقلی و نقلی اندیشه تقارن حدوث نفس و بدن از دیدگاه ملاصدرا و اندیشمندان نخستین امامیه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: حدوث نفس تقدم تقارن دلیل عقلی ادله نقلی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
  3. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلسفه تطبیقی
تعداد بازدید : ۱۴۸۵ تعداد دانلود : ۷۵۵
دو ساحتی بودن انسان و دارا بودن دو نشئه جسمانی و روحانی از امور پذیرفته شده نزد ارباب ادیان و فیلسوفان الهی است. فلاسفه مسلمان، با وجود اختلاف در نوع حدوث نفس، درباره اصل «حدوث نفس و عدم تقدم آن بر بدن» اتفاق نظر داشته اند. در این بین ابن سینا و ملاصدرا در نگاشته های خود دلایل متعددی را به نفع «حدوث نفس و عدم تقدم آن بر بدن» ذکر می کنند. از سوی دیگر بی تردید، بسیاری از ادله نقلی، در «حدوث نفس پیش از بدن» ظهور دارند. مقاله حاضر با ارزیابی و بیان اشکال های دلایل ملا صدرا بر این اندیشه، نشان می دهد که تعارض میان عقل و ظاهر نقل، تعارضی ادعایی است و به سبب نبود دلیل عقلی قطعی بر خلاف ظاهر ادله نقلی، دلیل محکمی برای صرف نظر از ظواهر ادله نقلی نداریم.
۴۳۹.

بررسی تحلیلی انتقادی دیدگاه ابن سینا و ابن رشد در باب نفس(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تجرد نفس ارسطو ابن سینا ابن رشد بقای نفس

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی فلسفه مشاء
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
  3. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلسفه تطبیقی
تعداد بازدید : ۱۰۷۱ تعداد دانلود : ۶۳۷
ارزیابی موضوع تجرد و بقای نفس انسانی توسط سه فیلسوف نامدار به نام های، ارسطو (384-322 ق.م)، ابن سینا (370-428ه.ق) و ابن رشد(595-520ه.ق)، مسئله این مقاله را شکل می دهد. تعارض و ابهاماتی که در برخی از آراء ارسطو در حوزه نفس دیده می شود، منشأ اختلاف نظر شارحان وی در این باره شده است. افرادی همچون اسکندرافرودیسی (قرن های دوم و سوم ق.م) و ابن رشد قول به مادیت و فناپذیری نفوس فردی و ابن سینا، تجرد و بقای آن را به ارسطو نسبت داده اند. برخی از تعاریف ارسطو در باب تجرد و بقای نفس و نیز تأکید ارسطو بر بساطت نفس، بیانگر صحت دیدگاه ابن سینا است نه دیدگاه ابن رشد.ابن سینا با تکیه بر عدم انقسام محلّ صور معقول و نیز بر مبنای پایه علم حضوری نفس به خود، تجرد نفوس فردی را اثبات می نماید در حالیکه ابن رشد بر مبنای آموزه وحدت عقل و رابطه عقل هیولانی و عقل فعال، قائل به تجرد نفوس فردی نیست.
۴۴۰.

رابطه شیطان با قوه وهم در حکمت متعالیه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: عقل صدرالمتألهین شیطان غضب شهوت واهمه قوه وهم

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
تعداد بازدید : ۲۵۱۵ تعداد دانلود : ۶۹۹
میان قوه وهم و شیطان شباهت هاى بسیارى وجود دارد؛ تا جایى که مى توان وهم را در مملکت وجود انسان که عالم صغیر است به شیطان تشبیه کرد و شیطان را وهم عالم کبیر دانست. لذا شناخت هریک از واهمه و شیطان مى تواند ما را در شناخت دیگرى یارى رساند؛ همان طور که صدرالمتألهین در آثار خود این کار را انجام داده است. نقش وهم در وجود شیطان، نقشى اساسى است و از نظر صدرالمتألهین سقف ادراکات شیطان و نهایت علمى که او مى تواند بدان دست یابد ادراکات وهمى است و او قدرت رسیدن به ادراکات ناب عقلى را ندارد؛ بنابراین شیطان در نهایت جهل مرکب است. از سوى دیگر تنها راه نفوذ شیطان به نفس انسان، قوه وهم است و او براى اضلال انسان راه نفوذ دیگرى ندارد. از این جهات و نیز جهات دیگر، رابطه شیطان و قوه وهم بسیار مستحکم است و هرچه یکى بیشتر شناخته شود، دیگرى نیز بهتر شناخته شده است.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان