این تحقیق با هدف مطالعه تطبیقی نقش شبکه های اجتماعی در سبک زندگی اسلامی ایرانی از دیدگاه شهروندان و مدیران فرهنگی شهر تهران انجام شد. روش تحقیق پیمایشی بود. جامعه آماری تحقیق شامل شهروندان منطقه ۶ شهر تهران و مدیران فرهنگی شهر تهران بودند. حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران ۱۵۱نفر از مدیران و ۳۸۳ نفر از شهروندان تعین شد. ابزار گردآوری اطلاعات پرسشنامه محقق ساخته بود. داده های بدست آمده با استفاده از آزمون تی مستقل تحلیل شدند. نتایج تحقیق نشان داد که بین نقش شبکه های اجتماعی مجازی بر سبک زندگی اسلامی _ ایرانی ، الگوهای مصرف شهروندان، روابط بین شخصی، مدیریت بدن، اوقات فراغت، سلایق، عادات اجتماعی و گرایش های شهروندان از دیدگاه شهروندان و مدیران فرهنگی شهر تهران تفاوت معناداری وجود دارد.
تأمین امنیت ملی و ادارة سرزمین مهم ترین و پایه ای ترین اصل هر نظام سیاسی است. در این راستا، تقسیمات فضایی عالی ترین راهکار جهت ادارة سرزمین و حفظ یکپارچگی و تقویت همبستگی درونی و نهایتاً افزایش ضریب امنیت ملی است. توجه به اصل همگنی فرهنگی در بحث تقسیمات فضا تأثیر شگرفی بر بهبود کارکرد منطقه بندی فضایی دارد. در صورت عدم رعایت این اصل در یک منطقة همگن فرهنگی، نظام سیاسی باید شاهد وقوع گسست فرهنگی و نسلی در قلمرو خود باشد. تحقیق حاضر را به لحاظ روش شناسی می توان در زمرة تحقیقات توصیفی و همبستگی طبقه بندی کرد، زیرا از یکسو به دنبال بررسی و توصیف وضعیت موجود بودیم و از سوی دیگر به دنبال بررسی ارتباط بین دو متغیر تقسیمات فضایی و گسست فرهنگی. با استفاده از دو روش اسنادی (کتابخانه ای، فیش برداری، سایت های اینترنتی) و میدانی (مشاهده و مصاحبه با مردم منطقه) و بهره گیری از بستة نرم افزاری آمار استنباطی SPSS اطلاعات جمع آوری و تجزیه و تحلیل شد. یافته های پژوهش مشخص کرد که عدم رعایت شاخص ها در فرایند تقسیمات فضایی منجر به انفکاک و گسست فرهنگی می شود که رابطة مستقیم و باواسطه ای بین تقسیمات فضا و گسست فرهنگی وجود دارد. نتایج حاصل از آزمون One-Sample Test نشان دهندة این مطلب بود که تقسیمات فضایی با ایجاد انفکاک فرهنگی، گسست فرهنگی را در پی داشته که این امر در شهر فاروج از شدت بیشتری برخوردار بوده است.
سلوکوس نیکاتور که بعد از مرگ اسکندر در ایران به قدرت رسید، شهر سلوکیه را در سال 307 ق.م در جانب غربی رود دجله و در برابر بابل- درمحلی که شهر اُپیس باستانی واقع بود- بنا کرد. از این زمان به بعد، شهر مذکورجایگاه خود را به عنوان پایتخت سلوکیان در متصرفات شرقی آنها تثبیت نمود. موقعیت جغرافیایی خاص سلوکیه یعنی قرارگرفتن در بین النهرین در ساحل دجله و درتلاقی جاده های مهم که آسیای مرکزی و ایران را به آناتولی و سواحل مدیترانه متصل می ساخت و نیز استقرار سکنه یونانی و غیریونانی در این شهر که دارای مهارت و توانمندی های اداری و هنری و تجاری بودند، به همراه برخورداری از ضرابخانه و کارگاه های تولیدی و زمین های حاصلخیزکشاورزی در پیرامون آن، موجبات رونق و شکوفایی اقتصادی این شهر را فراهم آورده بود. در عین حال، سلوکیه یک دولت شهر و شهری خودگردان به شمار می آمد و اختیار امور سیاسی و اداری آن در دست شورای شهر بود. نحوه مواجهه نظام سیاسی اجتماعی ایران با تأثیرات هلنیستی برآمده از شکل گیری شهرهای یونانی نشین نظیر سلوکیه به عنوان مسأله اصلی پژوهش حاضر تلقی می شود. این مقاله می کوشد تا با تکیه بر منابع دست اول تاریخی و یافته های باستان شناختی، ضمن مطالعه نحوه تأثیرگذاری متقابل تمدن های هلنی و ایرانی درفرایند تکوین شهرسلوکیه و پیامدهای حاصل از آن، جایگاه این شهر باستانی را از زمان تاسیس تا زوال بررسی کند.