فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۰۲۱ تا ۱٬۰۴۰ مورد از کل ۱۴٬۱۰۸ مورد.
۱۰۲۱.

تحلیل رمان های نوجوان فرهاد حسن زاده بر پایه انگاره تفّکر مراقبتی لیپمن (مطالعه موردی: داستان های گروه سنی «د» و «ه » با موضوع پایداری در دفاع مقدّس)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: فرهاد حسن زاده متیو لیپمن برنامه فبک تفکر مراقبتی مهارت های خودآگاهی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۸ تعداد دانلود : ۱۵۵
پرورش خودآگاهی، ارزش های اخلاقی و دینی و هنجارهای اجتماعی از کارکردهای تفّکر مراقبتی است. آموزش تفّکر مراقبتی در حلقه کندوکاو، نوجوان را در موقعیت تنش زایی که ممکن است با آن روبه رو شود، هدایت می کند. لیپمن و اندیشمندان برنامه فبک، استفاده از داستان را برای افزایش قدرت تفّکر، رشد فردی و میان فردی و پرورش ارزش های اخلاقی و اجتماعی به دلیل جذابیت داستان در رویه آموزش و نیز تمرکز روحیه گریزان نوجوان مبتنی بر بسندگی داستان های فبک در برنامه های درسی نوجوان مؤثر می دانند. پژوهش، با هدف شناخت کارکردهای تفّکر مراقبتی در رمان های نوجوان حسن زاده برای گروه سنی «د» و «ه » با موضوع پایداری در دفاع مقدّس بر پایه نظریه لیپمن در انطباق با ارزش های رایج در ایران با رویکردی توصیفی- تحلیلی برای پاسخ به چندی و چونی کارکردهای تفکّر مراقبتی در رمان های مورد مطالعه انجام شده است. تکیه حسن زاده بر افزایش مؤلفه تفکّر فعّال (حل مسأله، مهارت تصمیم گیری) و مؤلفه پرورش ارزش های بومی، هنجارهای اجتماعی و تکیه بر همدلی بیشتر و احترام به دیگران، شکیبایی، تاب آوری و حس پایداری در نوجوان است؛ بنابراین، برخی رخدادهای داستا ن، حیرت و پرسشگری نوجوان را برمی انگیزاند که سبب آموزش غیر مستقیم تفکّر فعّال و ارزش گذار در پی این حیرت و پرسشگری به نوجوان خواننده / شنونده است.
۱۰۲۲.

تحلیل هنجاری از اعتبار منطقی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: اعتبار منطقی هنجارمندی منطق استدلال منطقی استدلال لغوی ثوابت منطقی صوری بودن منطق

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۶ تعداد دانلود : ۸۹
مساله اصلی این مقاله تحلیل اعتبار منطقی است. از نظر فیلد شرط لازم برای اعتبار منطقی بینا نظری یک استدلال عبارت از قیود هنجاری بر باور به مقدمات و نتیجه آن استدلال است. با این حال، دیدگاه مرسوم آن است که استدلالهای معتبر لغوی، علی رغم اعمال چنین قیودی بر باورها، منطقاً معتبر نیستند و بنابراین نمی توان شرط مذکور را برای اعتبار منطقی کافی دانست. بخش زیادی از این مقاله صرف بررسی این دیدگاه مرسوم می شود. اعتقاد بر این است که فصل تمایز استدلالهای منطقی از استدلالهای انجام شده در سایر شاخه های علمی صوری بودنِ استدلالهای منطقی است. در این مقاله بررسی می کنیم که صوری بودنِ منطق به چه معناست و نشان می دهیم که اعتقاد به عدم اعتبار منطقی استدلالهای لغوی چیزی از سنخ دگم است. دراینصورت می توان پذیرش قیود هنجاری بر باور به مقدمات و نتیجه یک استدلال را شرط لازم و کافی برای اعتبار منطقی بینا نظری محسوب کرد .
۱۰۲۳.

واکاوی در سبک تدریس به روایتی ساختارزدایانه؛ دریدا در این باره چه می گوید؟(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: نظام آموزشی سبک تدریس ساختارزدایی دریدا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۲ تعداد دانلود : ۱۱۲
اساسا چرا دریدا ساختارزدایانه، وضع موجود در نظام آموزشی به طور عام و سبک تدریس به طور خاص را به پرسش می گیرد؟ سبک تدریس متعارف چگونه است که ساختارزدایی، کنشگرانه به نسوج آن ورود یافته و متعلَق درونی آن می شود. مساله مهم در ساختارزدایی هم به چالش کشیدن ساختارهای صلب شکل یافته در نظام آموزشی و سبک تدریس و هم مواجه شدن با امکان های مسکوت مانده آن است. سبک تدریس به عنوان شکل دهنده بخشی از وضعیت نظام آموزشی در مواجهه با ترجیحات رفتاری فرد این قابلیت را پیدا می کند تا به صورت ساختارهای صلب و از پیش تعیین شده عیان شود. در چنین وضعیتی ساختارزدایی وارد عمل شده و به مثابه ویروسی بنیادهای از پیش تعیین شده سبک های متعارف را بر هم ریخته و آن ها را به پرسش می گیرد. دریدا تلقی تازه ای از سبک تدریس ساختارزدا در نسبت با روش تدریس ارائه می دهد. در پژوهش حاضر نخست، نسبت میان سبک و روش تبیین می شود. دریدا تاکید می کند ساختارزدایی روش نیست. روش تبعیت از قوانین از پیش تعیین شده است؛ اما ساختارزدایی زداینده هر نوع متعلق بیرونی است؛ لذا به وجهی انتقادی به نقد روش های تدریس می پردازد. سپس در ادامه چگونگی ورود ساختارزدایی به مثابه امری تسهیل کننده در فرایند آموزش و سبک تدریس ساختارزدا مورد واکاوی قرار خواهد گرفت. 
۱۰۲۴.

تبیین پدیدارشناختی ادراک معلّمان سرآمد از ابعاد و مؤلفه های فلسفه معلّمی خود(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: فلسفه معلمی پدیدار شناسی تجربه زیسته معلمان سرآمد دانش آموز

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱۸ تعداد دانلود : ۹۰
هدف : این پژوهش با هدف تبیین ابعاد و مؤلفه های مبین فلسفه معلّمی، از تجارب زیسته معلّمان سرآمد صورت گرفت. روش پژوهش : نوع پژوهش از حیث هدف، کاربردی و از لحاظ رویکرد، کیفی می باشد و برای دستیابی به هدف تحقیق از روش پدیدارشناسی بهره گرفته شد. جامعه پژوهش شامل کلیه معلّمان شهرستان سقز در سال تحصیلی 99-400 بودند که از میان معلّمان سرآمد به صورت هدفمند تعداد 14 معلّم، شامل 6 معلّم مرد و 8 معلّم زن انتخاب گردید. داده های پژوهش از طریق مصاحبه عمیق نیمه ساختاریافته به دست آمد و مصاحبه ها تا زمان دستیابی به اشباع نظری ادامه داشت. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از روش هفت مرحله ای کلایزی انجام و با استفاده از کد گذاری موضوعی کدهای محوری از کدهای باز و کدهای انتخابی از کدهای محوری استنباط و طبقه بندی گردید. یافته ها : بر اساس یافته های پژوهش از مجموع 190 مفهوم استخراج شده از مصاحبه ها 81 مفهوم در خصوص فلسفه معلّمی در قالب 12 مؤلفه یا کد محوری (تحول آفرین، همدل، کاشف ذهن و توانایی دانش آموز، کل نگر و ژرف اندیش، مشوّق عمق نگری و مروج پرسشگری، روح انتقادی، سعه صدر، عامل و مروج ارزش های انسانی، الگوی اخلاقی عامل، ادراک فضای فیزیکی، سازنده فضای یادگیری اثربخش، ادراک جهان دانش آموز) و 9 بعد یا کد انتخابی (الگوی نوآوری، عواطف انسانی سرشار، کاشف قابلیت دانش آموز، نمونه عینی جامع نگری، عالم و عامل انتقادی، صبور، اخلاقی ارزش مدار، عالم به زمان و مکان، در جهان بوده متعامل با دانش آموز) دسته بندی شدند. نتیجه گیری : کنار هم گذاشتن این ابعاد و مؤلّفه ها توصیف جامعی از ادراک معلّمان پیرامون پدیده مورد بررسی را به دست می دهد.
۱۰۲۵.

بررسی تطبیقی آیات و روایات تجرد نفس از دیدگاه مکتب تفکیک و صدرالمتألهین(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تجرد نفس جسمانیت نفس مکتب تفکیک صدرالمتألهین

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۹۱ تعداد دانلود : ۱۷۸
مسئله تجرد نفس به دلیل پیوند تنگاتنگ با دیگر مسائل مطرح در حوزه معارف اسلامی در زمره مباحثی است که همواره مورد توجه عالمان مسلمان بوده است. پیروان مکتب تفکیک از سویی با رد براهین فیلسوفان بر تجرد نفس و اقامه برخی ادله و از سوی دیگر با تکیه بر ظواهر روایات به جسمانیت نفس معتقد ند. در مقابل، صدرالمتألهین با عنایت به ادله متعدد عقلی و نیز شواهد نقلی، نفس را موجودی مجرد می داند. با توجه به اینکه هر دو دیدگاه، در اثبات مدعای خود در زمینه تجرد نفس به آیات و روایات اشاره کرده اند، در این پژوهش کوشیده ایم تا ادله نقلی ایشان را در این زمینه مورد واکاوی قرار دهیم. مطالعه آثار این دو تفکر و نیز بررسی آیات و روایات مربوط به نفس، این فرضیه را تقویت می سازد که دیدگاه صدرا مبنی بر تأیید تجرد نفس توسط ادله نقلی، از پشتوانه منطقی و استواری برخوردار است.
۱۰۲۶.

هنرهای زیبا در اندیشه دکتر سیدحسین نصر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: سنت گرایی هنرهای زیبا دوران متجدد دکتر سید حسین نصر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۴ تعداد دانلود : ۱۸۳
در مغرب زمین با ورود به دوران متجدد، تحولات عمده ای در زمینه اجتماعی، فرهنگی، هنری و... صورت گرفته است. تأثیرات این روند در عرصه هنر با پیدایش مفهوم «هنرهای زیبا» در قرن هجدهم، به عنوان یکی از مفاهیم عصر متجدد قابل مشاهده است. در پی تغییرات صورت گرفته در غرب، نظریه پردازان، دیدگاه نقادانه متمایزی در باب هنرهای زیبا بیان نموده اند. از جمله نظریه پردازانی که در این حوزه نظرات و دیدگاه نقادانه ای نسبت به دوران متجدد و به طور خاص هنرهای زیبا ارائه نمود، دکتر سیدحسین نصر است، که از موضعی سنت گرایانه به نقد و بررسی هنرهای زیبا همچون معماری، هنرهای تجسمی، شعر پرداخت و نظراتی در این حیطه بیان نموده است. در این مقاله دیدگاه دکتر نصر نسبت به مفهوم هنرهای زیبا، نحوه پیدایش این هنرها، ویژگی های فرهنگی و محتوایی آن مورد بررسی قرار گرفته است. مطابق دیدگاه دکتر نصر، هنر این دوران از سویی منعکس کننده فرهنگ غرب و بحران های آن است و از سوی دیگر در ایجاد فضای فرهنگی جدید نقش بسزایی داشته و خود نیز به شی تزیینی مبدل شده، که این امر هنر را از روند سنتی خویش جدا ساخته است. روش تحقیق این نوشتار توصیفی و تحلیلی و ابزار گردآوری اطلاعات به صورت کتابخانه ای است.
۱۰۲۷.

دیدگاه صدرالمتألهین درباره تجرد انسان در قوس نزول و آثار آن بر حیات دنیوی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ملاصدرا حیات پیشین حیات جمعی عقلی تجرد تام عالم مثال

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۰ تعداد دانلود : ۱۲۹
وجود عوالمی قبل از دنیا و حضور انسان و کیفیت حیات وی در آنجا، محل اختلاف فیلسوفان است. در این مقاله با بررسی نظر ملاصدرا که از معتقدان به حضور انسان در چنین عوالمی است، نحوه وجود و تجرد نفس انسان در حیات پیشین و تأثیرات این حضور بر زندگی دنیایی او تبیین می شود. ملاصدرا با استناد به اصل تناظر قوس نزول و صعود و همچنین نظر به آیات و روایات، دو نوع وجود و تجرد برای انسان در قوس نزول بیان می کند که یکی، به صورت جمعی عقلی در عالم عقول و علم الهی، و دیگری جزئی مثالی است. حضور در عوالم پیشین، آثاری بر حیات دنیوی انسان دارد؛ از جمله اینکه فطرت توحیدی پدیدآمده در عالم عقلی به واسطه تجرد تام و حضور برتر معلول در علت فاعلی، سرمایه ای برای وصول به سعادت است. همچنین پیمان اخذشده در حیات پیشین، برای عامه مردم از یک سو و برای خواص از سوی دیگر، لوازمی دارد که در صورت پایبندی به پیمان، بسترساز هدایت الهی خواهد شد. تفاوت انسان ها در حیات پیشین که از تفاوت طینت ها و جایگاه آنها به وجود آمده است، می تواند به عنوان یکی از عوامل تعیین رفتار و اهداف افراد در کنار سایر عوامل محیطی و ارادی مؤثر باشد.
۱۰۲۸.

استحالۀ زبان و پرسوناژ در ادبیات نمایشیِ ساموئل بکت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: استحاله انتظار و اضطراب تئاتر نو ساموئل بکت یأسِ فلسفی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۰ تعداد دانلود : ۱۴۳
آغاز دهه پنجاه در سده بیستم میلادی تولد ادبیات نمایشی (اوژن یونسکو، 1950، آوازه خوان طاس) از جنس دگر و تفسیرگریزی است که رویکردی تازه به ادبیات و نمایش نامه نویسی دارد. این جریان ادبی مدرن، ضمن گسست عمیق با تئاتر بورژوایی سنتی، بیش از آنکه به بازنمود خود واقعیت بسنده کند، سعی در ترجمان قهقرا و ابتذال زبانِ بیان آن را داشت. البته این مسئله متاثر از نابودی ارزش های کهن انسانی- اومانیستی بود که در محافل ادبی (بویژه دایره تئاتر آبزورد) منجر به طرح سئوال اساسی و فلسفی زیر گردید: آیا هستی نامفهوم و بی معنا شده و زندگی دیگر ارزش زیستن ندارد؟ شایان ذکر است، اتفاقات تکان دهنده سیاسی – اجتماعی و بینشی در فاصله سالهای 1945 - 1939 در ممالک غربی اندیشه انسان معاصر را عمیقاً تحت تاثیر قرار داده و سمت و سویی بسی متفاوت تر از قبل در ساختار فکری- ادبی و فلسفی او بوجود آورد. در این میان، ساموئل بکت، ادیب شهیر فرانسوی زبان ایرلندی الاصل، در آثار نمایشی خود از دیگر درام نویس دوره یاد شده (اوژن یونسکو، آرتور آداموف و ژان ژنه) پا فراتر گذاشته و با نگاهی عمیقاً فلسفی موضوع کلان ذات بنیادین «بشر در هستی» را نشانه رفته و همه دغدغه او گواه این امر مهم معرفت شناختی است که انسان در زندگی «احساس تنهایی و بی چیزی» می کند. در این پژوهش بر آن هستیم تا در موضوع ساختار شکنی و استحاله زبان و پرسوناژ در آثار نمایشی ساموئل بِکت، از ورای سه اثر شهیر در انتظار گودو، پایان بازی و روزهای خوش تأملی داشته باشیم؛ ادبیاتی که از هر ابزار زبانی و نمایشی ممکن بهره جسته تا مسئله پدیدارشناختیِ بی معنایی هستی را با بیانی مضحک و طنز آمیز، ولی دردناک به روی صحنه نمایش ببرد..
۱۰۲۹.

Man kann heute von einem Vulgärnationalismus sprechen: Heidegger's rejection of ideologism

نویسنده:
حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۸ تعداد دانلود : ۵۴
This contribution focuses on Heidegger’s critique of the vulgar nationalism contained in the Black Notebooks (1931-1938), and it follows the rejection of ideologisms that many of his works entail. According to Heidegger’s juridical reflection, “freedom is the ground of the inner possibility of correctness” with which external ideologies such as that of nationalism are avoided. This suggestion contrasts with Heidegger pro-Semitic orientation, testified by his rector’s speech in 1933, but is in line with the distance Heidegger sets between both the moral and the epistemological-ontological world, supported in his writings since the Marburg lectures (1923-1928). In the type of society, Heidegger figures out individuals live together in the πόλις by ek-sisting into the truth of being and by understanding the assignment of those directives that must become their laws and rules. These principles can’t be merely something fabricated by human reason, because they are a) the expression of social thinking made upon a juridical and normative framework close to liberalism. According to Heidegger, humanity is conceived to be free-in and able to choose the avoidance of totalitarian regimes voluntarily, as well as of eternal values supporting ideologies. With the freedom-in concept Heidegger b) solves the problem of coercive violence caused by the restriction of the ought to (i.e. the obligations that come from ideologies) towards the Being, to show the significance of ἦθος in which Dasein is placed. The choice to be in the ἦθος c) provides an explanation based on Heidegger’s critique of technology in his post-Turning writings. This critique clarifies why a national socialist ideology, making use of such technical instruments and supporting ethical materialism, is not in line with the political ontology Heidegger promotes in his writings.
۱۰۳۰.

منظرگرایی ابزارهای علمی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: ابزارهای علمی واقع گرایی منظرها ستبری تکثرگرایی میانجی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۶ تعداد دانلود : ۱۲۵
این مقاله با اندیشیدن به شان معرفت شناختی ابزارهای علمی به مناقشه ی واقع گرایی علمی می پردازد. ادعای اصلی مقاله این است که یک دیدگاه منظرگرایانه و در عین حال واقع گرایانه قادر است نقش ابزارها در علم را توضیح دهد. در این راستا، منظرگرایی ابزاری تعریف، و از آن در برابرِ این سه نقد دفاع می شود: 1- منظرگرایی به نسبی گرایی می انجامد، 2- این دیدگاه منظرگرایانه که ابزارها بخشی از واقعیت را بازنمایی می کنند پیش پاافتاده است، 3- این ادعای منظرگرایانه که ابزارها شفاف نیستند یا پیش پاافتاده یا غیرقابلقبول است. در پاسخ، بر اساس مفهوم «قوّت» از نسخه ای واقع گرایانه از منظرگرایی دفاع می کنم، و چنین استدلال می کنم که منظرگرایی دلالت هایی جالب توجه برای تکثرِ بازنمایی های علمی و همچنین برای آموزش علم به عموم دارد. به علاوه، توضیح می دهم که دیدگاه (پسا)پدیدارشناختی درباره ی «میانجی» می تواند این ادعا را که ابزارها شفاف نیستند روشن کند.
۱۰۳۱.

گفتمان علوم انسانی بومی یا علوم انسانی جهانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: علم علوم انسانی گفتمان علمی اجتماع علمی علوم انسانی جهانی علوم انسانی بومی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۳۳ تعداد دانلود : ۱۵۶
دو گفتمان کلان درباره علوم انسانی وجود دارد: اول، گفتمان جهانی علوم انسانی که ریشه در مباحث رابطه علوم انسانی و علوم طبیعی دارد و نسخه واحدی برای علم و از جمله علوم انسانی قایل است. دوم، گفتمان علوم انسانی بومی یا اسلامی که پس از استقلال کشورهای جهان سوم از جمله جوامع اسلامی، مجال بیان یافت. مجادله گفتمانی مزبور در ایران به ویژه پس از انقلاب اسلامی، تجلی بارز یافت که هنوز ادامه دارد. در این مقاله با تمرکز بر ماهیت علوم انسانی و قرائت های مختلف اندیشمندان از این موضوع، این پرسش مطرح شد که ماهیت علوم انسانی- اجتماعی با کدام یک از دو گفتمان جهانی یا بومی- اسلامی قرابت بیش تر دارد؟ پاسخ به سؤال مزبور و حاصل بررسی فرضیه پژوهش با اتکا به روش اسنادی- کتابخانه ای و تجزیه و تحلیل توصیفی- تحلیلی این شد که با عنایت به ابعاد ماهوی نظام دانش علوم انسانی، یعنی ماهیت دوگانه حقیقی- اعتباری گزاره های آن، هیچ یک از دو گفتمان مزبور به تنهایی قادر به تکفل و هدایت نظام دانش علوم انسانی در کشورهای مختلف نیست. در نتیجه، تعامل دو گفتمان جهانی و بومی علوم انسانی، برای تغذیه ابعاد عام و ثابت و خاص و متغیر نظام علوم انسانی- اجتماعی ضرورت دارد. کیفیت ترکیب تعاملی دو گفتمان جهانی و بومی علوم انسانی در سایه واقعیات و اقتضائات و نیز بر پایه انسان شناسی فلسفی بومی، شاخص پیشرفت یا پسرفت علمی یک کشور می باشد.
۱۰۳۲.

بازخوانی نمایشنامه اوه! ای روزهای زیبا اثر ساموئل بکت بر اساس اصول اگزیستانسیالیسم(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: بکت آه ای روزهای زیبا انتخاب آزادی مسئولیت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۲ تعداد دانلود : ۹۵
اگزیستانسیالیسم، مکتبی فلسفی مبتنی بر اصالت بشر و سه اصل آزادی، انتخاب و مسئولیت است. این نگرش در نمایشنامه های ساموئل بکت، نویسنده فرانسوی ایرلندی تبار سده بیستم و برنده جایزه نوبل ادبی 1969، ازجمله آه! ای روزهای زیبا بازتاب یافته است. بکت همواره مستقل بود و هیچگاه وارد بازیهای سیاسی نشد. او درباره آثارش سخن نمیگفت. ازهمین رو هر کس از منظر خود آثارش را تفسیر میکند و برخی که شناخت درستی از او ندارند، بکت را انسانی ناامید و آثارش را مبهم نشان میدهند. این پژوهش، به ترتیب، پس از بدست دادن خلاصه، خاستگاه، فردسانها و ساختار نمایشنامه، با بهره گیری از نمایشنامه، از منظری نو، با روش کتابخانه ای، توصیفی و تحلیلی، نشان میدهد بکت در نمایشنامه آه! ای روزهای زیبا با توصیف موقعیت انسانی و صحنه پایانی زندگی دو فردسان، بدنبال نقد ایستایی، رکود و انفعال انسان است. بیشتر انسانها، در عین آزادی، از اندیشیدن، تلاش برای پیش بردن جامعه و پذیرفتن مسئولیت گریزانند. بدون هیچ اراده ای، میلی به شدن و تغییر زندگی خود و دیگران ندارند و با تنبلی و ناآگاهی، پذیرای استثمار و استعمار میشوند. بکت مانند دیگر اگزیستانسیالیست ها، رهایی انسان را در خودسازی، بیداری و قدرت اراده و انتخاب میداند. کلیدواژه ها بکت، آه! ای روزهای زیبا، اگزیستانسیالیسم، انتخاب، آزادی، مسئولیت.
۱۰۳۳.

تحلیل انتقادی احکام اجزای قضایای شرطیه(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: قضایای شرطیه اجزای قضایای شرطیه صدق و کذب ابن سینا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۰ تعداد دانلود : ۷۶
در قضایای شرطیه گفته می شود این قضایا از ترکیب دوم مفردات تشکیل می شوند. بدین ترتیب هر قضیه شرطیه دست کم مرکب از دو قضیه حملیه است که اجزای آنها محسوب می شوند. این اجزاء براساس نظر منطق-نگاران پس از ورود حروف شرط بر سرآنها، خاصیت قضیه بودن و خبریت را از دست داده و به همین جهت متصف به صد141ق و کذب نیز نمی شوند؛ زیرا این دو وصف از عوارض ذاتی خبر هستند. اما تامل در اجزای قضایای شرطیه نشان می دهد که این اجزاء در زمانی که جزء قضیه شرطیه تلقی می شوند، خصوصیت و حکم خبریت و اتصاف به صدق و کذب را همچنان دارا هستند و با همین معیار و چگونگی رابطه میان آنها، صدق و کذب قضایای شرطیه تحصیل و تعیین می شود. این نوشتار با رویکرد تحلیل گزاره ای، به این نتیجه می رسد که اجزای شرطیات به عنوان طرفین منفصله یا مقدم و تالی در متصله، از وصف صدق و کذب برخوردار هستند و به همین دلیل از خبریت خارج نمی شوند. در نتیجه در ضمن قضایای شرطیه نیز همچنان به عنوان قضیه ملاحظه می شوند.
۱۰۳۴.

نقد و بررسی دیدگاه آنتونی فلو در باب جاودانگی نفس با تأکید بر دیدگاه علامه طباطبایی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: علامه طباطبایی آنتونی فلو جاودانگی نفس بقاء نفس این همانی شخصیت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۲۵ تعداد دانلود : ۱۶۶
میل به جاودانگی از ابتدا با حیات بشر عجین شده و هر کس در هر سطحی، حتی منکران معاد نیز به این مسئله اندیشیده و میل به جاودانگی را انکار نمی کنند. پژوهش حاضر با رویکردی تحلیلی به بررسی مسئله بقا و جاودانگی نفس پرداخته، دیدگاه علامه طباطبایی و آنتونی فلو را درباره چالش برانگیزترین مباحث مربوط به جاودانگی نفس، مسئله سعادت و شقاوت ذاتی و این همانی شخصیت بررسی می کند. علامه طباطبایی درباره وجود جوهری به نام نفس چه نظری دارن؟ نظر علامه در مورد نفس، کیفیت تجرد و جاودانگی آن برآمده از حکمت متعالیه ملاصدراست. علامه با اتکا به مبانی عقلی و بر مبنای حکمت متعالیه ملاصدرا و با بهره گیری از اصولی مانند اصالت وجود، حرکت جوهری اشتدادی و وحدت حقیقت نفس تقریری نو از معاد و جاودانگی نفس ارائه می کند. از طرف دیگر از نظر فلو آیا وجود هویت مستقلی به نام نفس و بقای آن امکان پذیر است؟ فلو هویتی مستقل در انسان به نام نفس، ذهن یا روح را انکار کرده و در رد بقا و جاودانگی نفس از هیوم، راسل و طرفداران نظریه فیزیکالیسم پیروی می کند. در این نوشتار کوشش نویسنده بر این است که به تبیین نظریه علامه و فلو در فناناپذیری نفس بپردازد؛ همچنین نظر علامه طباطبایی درباره وجود جوهری به نام نفس و استدلال وی در اثبات جاودانگی نفس بررسی خواهد شد. قصد داریم میزان قوت و ضعف استدلال ها و نظرات فلسفی آنتونی فلو را تبیین نموده، اشکالات وی در رد جاودانگی نفس را از دیدگاه علامه پاسخ دهیم.
۱۰۳۵.

سکستوس و تقریر کلاسیک مسئله معیار(مقاله پژوهشی حوزه)

نویسنده:

کلید واژه ها: معیار مسئله معیار معرفت شکاکیت سکستوس فرامعرفت شناسی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۵۷ تعداد دانلود : ۹۲
این مقاله در باره «مسئله معیار» که یکی از مسایل دشوار و چالش برانگیز معرفت شناسی است، به بحث می پردازد. این مسئله در باره این نیست که آیا «معرفت» معیار دارد یا ندارد، بلکه در باره این است که اگر معرفت دارای معیار است، پس خود معیار چه معیاری دارد؟ و یا گزینش آن با چه معیاری صورت می گیرد؟ در واقع، آنچه در مسئله معیار مورد چالش قرار می گیرد، ضابطه خود معیار است که ریشه ای ترین مواضع منازعه بین شکاکان و پادشکاکان است. به همین جهت، آن را از مسائل فرامعرفت شناختی دانسته اند که در خط مقدم منازعات معرفت شناختی واقع است. از این رو، این مسئله با دیگر مباحث شکّاوری جوهراً متفاوت است. این مسئله دو نوع تقریرمعروف دارد: «تقریرکلاسیک» و «تقریرنوین». در این مقاله، تقریرکلاسیک مسئله معیار، یعنی تقریر سکستوس، معرفی و تحلیل می شود و سپس وجه مغالطه بودن آن و اینکه چنین تقریری در واقع مصداق «مغالطه قیاس ذو الحدین جعلی» است، بیان می شود و این نکته روشن می شود که مبادی بدیهی معرفت و نیز معارف نظری برآمده از آنها از طریق برهان، بر خلاف پندار شکاکان و نسبی باوران، از این طریق آسیب نمی بیند.
۱۰۳۶.

رجیو امیلیا: رویکردی پست مدرن به تعلیم و تربیت اوان کودکی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: رجیو امیلیا لوریس مالاگاتسی تربیت اوان کودکی پست مدرنیسم

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۶۶ تعداد دانلود : ۱۸۹
هدف : پژوهش حاضر با هدف تبیین و تفسیر رویکرد رجیو امیلیا بر اساس مفروضه ها و باورهای اساسی فلسفه پست مدرن انجام شد. روش پژوهش : برای انجام پژوهش از روش تحلیلی- استنتاجی استفاده شد. حیطه پژوهش حاضر تمامی منابع نوشتاری ملی و بین المللی در زمینه تعلیم و تربیت پست مدرن و همچنین رویکرد رجیو امیلیا بود که از میان آنها با استفاده از روش نمونه برداری هدفمند، معتبرترین منابع انتخاب شدند. یافته ها : برای پاسخ به سوال پژوهش، اصول و ویژگی های اساسی رویکرد رجیو امیلیا بر اساس چهار ویژگی محوری فلسفه پست مدرن، مورد توصیف، تبیین و تفسیر قرار گرفت. ویژگی اول فلسفه پست مدرن (انکار محوریت فاعل شناسا) بر اساس مفهوم «پروجِتِتْسیونه»، و توجه به معلم به عنوان یک همراه، پرورش دهنده و راهنما و نه یک دانای کل؛ ویژگی دوم فلسفه پست مدرن (توجه به زبان) بر اساس ایده «صد زبان کودکان»؛ ویژگی سوم فلسفه پست مدرن (نفی کلیت گرایی) بر اساس به چالش کشیده شدن ایده قابل انتقال بودن برنامه درسی، توجه به شایستگی های معناسازی کودکان، رد اندیشه یکسان سازی و تفکر دوگانه، و مبتنی بودن بر آموزش و پرورش فراگیر و در نهایت، ویژگی چهارم فلسفه پست مدرن (توجه به عنصر غیریت) بر اساس دو مفهوم «پداگوژی گوش دادن» و «مستندسازی پداگوژیک»، مورد تحلیل و تفسیر قرار گرفت. نتیجه گیری : تقلید، یا کپی کردن رویکرد رجیو امیلیا نه ممکن است و نه مطلوب. با این حال، شناخت و تحلیل ویژگی ها و ارزش های حاکم بر این رویکرد می تواند درس های ارزشمندی برای بازسازی و اصلاح تعلیم و تربیت اوان کودکی کشورمان به همراه داشته باشد.
۱۰۳۷.

مبانی فلسفی فلسفه برای کودکان (فبک) از نظر لیپمن: هستی شناسی، انسان شناسی و معرفت شناسی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: فلسفه برای کودکان متیو لیپمن هستی شناسی انسان شناسی معرفت شناسی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۵۷ تعداد دانلود : ۲۵۰
فلسفه برای کودکان(فبک) ، برنامه ای است که توسط میتو لیپمن و در بستر فلسفه پراگماتیسم و به تاثر از نظریه های روانشناسی جدید به ویژه نظریات ویگوتسکی به ظهور رسیده است. این برنامه ، بی تردید دارای پیش فرض ها و مبانی فلسفی درباره «هستی» و «انسان» و «معرفت» می باشد. باور به جهان متغیر و متکامل ، اعتقاد به انسان خردورز خردسال و پذیرش معرفت پویا در برنامه فبک ، حکایت از جهان بینی خاص این طرح دارد و زمینه ساز طرح پرسش های بنیادی درباره مبانی فلسفی این برنامه می باشد. می توان با تبیین بسترهای ظهور فبک در مسیر تاریخ فلسفه ، پاسخی در خور به این پرسش ها به دست آورد. با این نوع نگرش در این مقاله سعی شده است تا مبانی فلسفی فبک به لحاظ «هستی شناسی» و «انسان شناسی» و «معرفت شناسی» از نظر پایه گذار این برنامه یعنی متیو لیپمن ، تبیین گردد. نتیجه این که از نظر لیپمن پیش فرض فبک از جهان هستی دیدگاهی رئالیستی است که در آن ، جهان رو به تکامل دارد و انسان خردسال به تأثیر از نظریه پراگماتیستی جان دیویی و نظریات روانشناختی ویگوتسکی دارای قابلیت فلسفه ورزی است و این استعداد از همین دوران کودکی باید پرورش بیابد و معرفت مورد نظر فبک همان باور صادق موجه است که با افزایش تعامل کودک با جهان به وسیله تجربه و تعقل در بستر اجتماع ، تکامل می یابد.
۱۰۳۸.

کوندرا: عمل همچون مسألۀ رمان؛ خوانش آرنتی از رویکرد کوندرا به تاریخ رمان)(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: کوندرا آرنت عمل پیرنگ بوروکراتیزه شدنِ زندگی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۰ تعداد دانلود : ۱۲۴
یکی از دغدغه های محوری هانا آرنت، مسأله ناممکن شدن عمل در جامعه بوروکراتیک مدرن است؛ میلان کوندرا نیز مسأله بنیادین رمان را عمل می داند. مقاله حاضر می کوشد خویشاوندی میان رویکرد آرنت و کوندرا را با ارجاع به رمان های مهم نشان دهد؛ بررسیِ تاریخ رمان از سروانتس به فلوبر و پروست تا کافکا نمونه های دقیقی عرضه می کنند؛ عبور از جهان حماسی به جهانِ رمان، گذر از عرصه کنش مندی و حرکت به حوزه بی عملی و انفعال است. سرانجام، ماجرا به دستور تقلیل یافت. دُن کیشوت، برخلاف قهرمان هومری، پهلوانی است که مدام در تحقق نقشه هایش شکست می خورد. این سرخوردگی از عمل موجب می شود که شخصیتِ رمان فلوبر(مادام بُواری) به جهان درون پناه ببرد و از کنش ورزی در جهان بیرون عقب بنشیند. بوروکراتیزه شدنِ زندگی، شخصیت های رمان های کافکا را به زیر سیطره نیروهای غیرشخصی و بی نام درآورده، تماس فرد با واقعیت را ناممکن کرده است. رمان های کافکا مصادیقی هستند از ناممکن شدنِ عمل در جامعه بوروکراتیک. این جهان تراژیک نیست، آیرونیک است. نتیجه آنکه از دید آرنت و کوندرا، در چنین جهانی، عمل فقط همچون شاعرانگی می تواند پدیدار شود؛ نه شعر تغزّلی که رمانتیک ها برای گریز از واقعیت بدان پناه می بردند، بلکه شعری که سوررئالیست ها از آن سخن می گفتند: شعر همچون غافلگیری دایمی، تلاقی های پیش بینی ناپذیر و گسست در پیرنگِ مسلط.
۱۰۳۹.

گشودگی به جهان و عالم داری انسان از منظر ملاصدرا و مارتین هایدگر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: گشودگی به جهان عالم داری جهان انسان علم حضوری هایدگر صدرالمتالهین

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۵۶ تعداد دانلود : ۱۰۱
مسئله انسان و تحلیل هویت وی از بنیان های تفکر ملّاصدرا و هایدگر است. نحوه تلقی آن ها از انسان در عین اختلاف، اشتراکاتی نیز دارد.نگاه مشترک آن ها به مسئله انسان و وجود قرابت خاصی میان آن ها پدید آورده است.هر دو برای انسان، وجود ویژه ای در میان موجودات قائل هستند. ملّاصدرا، علم حضوری نفس به خود را عین نفس و مستلزم علم حضوری به بدن می داند و بدن پل اتصال نفس با جهان پیرامون است، این علم حضوری عین گشودگی وجود آدمی به جهان است؛ چون نفس همواره به محیط اطراف التفات دارد. و با این التفات به طور مدام هستی خود را استمرار می بخشد. هایدگر هم معتقد است که انسان مدام در حال طرح افکنی است و این طرح افکنی، ناشی از گشودگی به جهان است یعنی هر لحظه دازاین، موجودات و خود را می یابد و بر اساس این یافت طرح می افکند. هایدگر، انسان را به اصیل و غیر اصیل تقسیم می کند. انسان غیر اصیل، تابع کسان و مشهورات است، ولی انسان اصیل وجود خود را محدود در زمان خاصی می داند لذا کار های خود را متناسب با موقعیت و اهداف و برای تحقق هویت حقیقی خود انجام می دهد. ملاصدرا نیز به فعلیت رسیدن استعداد های آدمی  را مرهون نحوه تعامل انسان با جهانی می داند که آدمی در آن زیست می کند و آدمی با فعالیت های خود می تواند جهان خود را گشوده تر کند و آن را ارتقاء دهد. ملّاصدرا و هایدگرهر دو به تعامل انسان با جهان  و توانایی عالم سازی انسان تاکید دارند و تعالی انسان را در نحوه فعالیت و نوع عالمی می دانند که انسان می سازد.
۱۰۴۰.

امکان پرسش از امر زشت در افق استتیک کانت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: کانت استتیک زشتی نقد نیروی حکم حکم تأملی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۹ تعداد دانلود : ۱۱۷
استتیک ایمانوئل کانت در نقد نیروی حکم همواره محل بحث ها و کشف نکات بسیاری در باب کالبدشناسی قوه ذوق و احکام مربوط به آن بوده است. مسائل استتیکی زمانه معاصر، پژوهش در امکان ادراک تأملی ناخرسندی و به تبع آن جایگاه زشتی را در اندیشه استتیک کانتی موردتوجه مفسران قرار داده است. زشتی و احکام مربوط به آن در ملاحظات پیشانقادی کانت در قیاس با اندیشه های وی در چهارچوب دستگاه نقادی جایگاه متفاوتی داشته اند. او پیش از نگارش نقدهای سه گانه، زشتی را در قالب ادراکات حسی و مفاهیم انسان شناسانه به عنوان متعلق ادراک ناخوشایندی ایجابیِ صرفاً تجربی موردتوجه قرار داده است. لیکن پرسش از زشتی به مثابه حکم تأملی در افق استتیک نقادانه او ممکن نیست، چراکه امکان صدور چنین حکمی با غایت های سیستماتیک و روش شناسی نقد سوم در تناقض خواهد بود. نوشتار حاضر جهت روشن شدن جایگاه زشتی در افق استتیک کانت، ضمن بررسیِ نگاه وی به زشتی در افق پیشانقدی، به تبیین دلایل فقدان امر زشت به عنوان حکمی تأملی در ملاحظات انتقادی کانت و اثبات عدم امکان تحقق حکم تأملی درباره زشتی در فلسفه استعلایی می پردازد.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان