واکاوی در سبک تدریس به روایتی ساختارزدایانه؛ دریدا در این باره چه می گوید؟ (مقاله علمی وزارت علوم)
درجه علمی: نشریه علمی (وزارت علوم)
آرشیو
چکیده
اساسا چرا دریدا ساختارزدایانه، وضع موجود در نظام آموزشی به طور عام و سبک تدریس به طور خاص را به پرسش می گیرد؟ سبک تدریس متعارف چگونه است که ساختارزدایی، کنشگرانه به نسوج آن ورود یافته و متعلَق درونی آن می شود. مساله مهم در ساختارزدایی هم به چالش کشیدن ساختارهای صلب شکل یافته در نظام آموزشی و سبک تدریس و هم مواجه شدن با امکان های مسکوت مانده آن است. سبک تدریس به عنوان شکل دهنده بخشی از وضعیت نظام آموزشی در مواجهه با ترجیحات رفتاری فرد این قابلیت را پیدا می کند تا به صورت ساختارهای صلب و از پیش تعیین شده عیان شود. در چنین وضعیتی ساختارزدایی وارد عمل شده و به مثابه ویروسی بنیادهای از پیش تعیین شده سبک های متعارف را بر هم ریخته و آن ها را به پرسش می گیرد. دریدا تلقی تازه ای از سبک تدریس ساختارزدا در نسبت با روش تدریس ارائه می دهد. در پژوهش حاضر نخست، نسبت میان سبک و روش تبیین می شود. دریدا تاکید می کند ساختارزدایی روش نیست. روش تبعیت از قوانین از پیش تعیین شده است؛ اما ساختارزدایی زداینده هر نوع متعلق بیرونی است؛ لذا به وجهی انتقادی به نقد روش های تدریس می پردازد. سپس در ادامه چگونگی ورود ساختارزدایی به مثابه امری تسهیل کننده در فرایند آموزش و سبک تدریس ساختارزدا مورد واکاوی قرار خواهد گرفت.Analyzing the Teaching Style of a Deconstructive Narrative; What does Derrida say about this?
Basically, why does Derrida deconstructively question the current situation in the education system in general and the teaching style in particular? How the conventional teaching style is that active deconstruction has entered into its fabric and becomes its internal relation. The important issue in destructuring is both challenging the rigid structures formed in the educational system and teaching style and facing its silent possibilities. Teaching style, as a part of shaping the state of the educational system in the face of individual behavioral preferences, has the ability to manifest itself in the form of rigid and predetermined structures. In such a situation, deconstruction comes into action and, like a virus, disrupts the predetermined foundations of conventional styles and questions them. Derrida offers a new understanding of deconstructive teaching style in relation to teaching method. In the present research, first, the relationship between style and method is explained. Derrida emphasizes that deconstruction is not a method. The method is following predetermined rules, but deconstruction is the destroyer of any kind of external belonging. Therefore, he criticizes teaching methods in a critical way. Then, in the following, how to enter deconstruction as a facilitator in the education process and deconstruction teaching style will be analyzed.