فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۸۱ تا ۳۰۰ مورد از کل ۱٬۹۶۱ مورد.
حوزه های تخصصی:
هدف: مواد مخدر و پیامدهای مصرف آن یکی از چالش های بزرگ جوامع امروزی است. از آنجا که خانواده و شیوه های فرزند پروری نتایج مهمی را در رشد روانی-اجتماعی فرزندان به بار میآورند، پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر سنخ شناسی فرزند پروری خانواده بر گرایش نوجوانان به مواد مخدر انجام شده است. روش: به این منظور، 375 دانش آموز از بین دانش آموزان دبیرستان های دولتی عادی پسرانه شهرستان بروجن در سال تحصیلی 90-1389 به روش خوشه ای چندمرحله ای انتخاب و پرسشنامه اصلاح شده شیوه های فرزندپروری شفر-که شیوه فرزندپروری پدر و مادر را به طور جداگانه میسنجد- و نیز پرسشنامه محقق ساختهی گرایش به مصرف مواد مخدر را تکمیل کردند. سپس با ترکیب شیوهی فرزندپروری پدر و مادر، سنخ فرزندپروری هر خانواده مشخص شد. به دلیل پایین نبودن فراوانی برخی سنخ های فرزندپروری، تنها 6 سنخ وارد تحلیل شده و نمرات گرایش به مواد مخدر در بین این سنخ ها به روش تحلیل واریانس یکراهه و آزمون تعقیبی شفه با هم مقایسه شد. یافته ها: نتایج نشان داد که داشتن پدر و مادری مقتدر بهترین نتیجه را برای فرزندان به دنبال دارد و کمترین گرایش به مواد را به دنبال داشته است و از سوی دیگر بیشترین گرایش به مواد مخدر در سنخ هایی دیده شده است که هردو والد سهل گیرند یا حداقل یک والد سهل گیر را در بر میگیرند. نتیجه گیری: این یافته ها نشان دهندهی اهمیت بالای کنترل والدینی در گرایش نوجوانان به مواد مخدر است.
اثربخشی آموزش مهارت های زندگی بر سازگاری زناشویی
حوزه های تخصصی:
این مقاله باهدف بررسی اثربخشی آموزش مهارت های زندگی برافزایش سازگاری زناشویی انجام شده است. همچنین به بررسی اقدامات مشاوره ای در زمینه آموزش های مهارت های زندگی در بهبود روابط میان زوجین و افزایش سازگاری آنان در زمینه زندگی مشترک پرداخته است. روش:پژوهش با توجه به اهداف و ماهیت آن شبه آزمایشی با پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود که افراد گروه آزمایش شرکت کننده در این طرح تحت آموزش مهارت های زندگی طی 10 جلسه 75 دقیقه ای قرار گرفتند. ابزارهای اندازه گیری شامل برگه مشخصات جمعیت شناختی زوجین و پرسشنامه سازگاری زناشویی (لاک – والاس) بود که در دو نوبت قبل از آموزش و بعد از آموزش استفاده شده است. جامعه آماری شامل کلیه زوجین مراجعه کننده به مرکز مشاوره بهزیستی استان قم در سال 1392 می باشد که با مشکلات سازگاری با یکدیگر و اختلافات خانوادگی به مرکز مراجعه نموده اند. حجم نمونه 60 زوج به صورت نمونه گیری در دسترس انتخاب و در دو گروه آزمایش و کنترل مورد مطالعه قرار گرفتند. داده های جمع آوری شده با روش آزمون در گروه های وابسته و با استفاده از نرم افزار spss مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است.
یافته ها نشان داد که آموزش مهارت های زندگی می تواند در افزایش سازگاری زناشویی زوجین مؤثر بوده و باعث احساس مثبت در زندگی مشترک شود.
آموزه های مهارت های زندگی بر مفاهیم نوع دوستانه ای همچون مهارت همدلی، ارتباط موثّر و شیوه درک متقابل تأکید می ورزند. در واقع اهداف آموزشی زندگی در زمینه کاهش تأثیر متغیر مدت ازدواج و تفاوت سنی زوجین و در نهایت افزایش اثربخشی آموزش مهارت های مذکور در سازگاری زوجین می باشد.
رابطه عوامل اقتصادی، فرهنگی و آموزشی با توانمندسازی زنان سرپرست خانوار(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
بررسی تحولی رابطه پایگاه های هویت با میزان دلبستگی ایمن پسران نوجوان ( 14 ، 16 و 18 ساله ) به والدین و همسالان
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به بررسی رابطه تحولی پایگاه های هویتی با میزان دلبستگی ایمن نوجـوانان پسر سنین 14، 16 و 18 ساله شهرسـتان کامیاران به چهره های دلبستگی (پدر، مـادر و همسالان) می پردازد. به این منظور از میان دانش-آموزان پایه های سوم راهنمایی، دوم دبیرستان و دوره پیش دانشگاهی به صورت تصادفی چندمرحله ای 312 نفر به عنوان گروه نمونه انتخاب شدند. ابزارهای مورد استفاده در این تحقیق، پرسشنامه پایگاه هویتی مـن (EOM-EIS2) و پرسشنامه دلبستگی به والدین و همسـالان (IPPA) است. برای تحلیل داده ها از آزمون تحلیل واریانس دو راهه استفاده شد. نتایج نشان داد که تعامل سن و پایگاه های هویت با میزان دلبستگی ایمن به چهره های دلبستگی در ارتباط می باشد. در مجموع بیشترین و کمترین دلبستگی ایمن به چهره های دلبستگی در این تحقیق به ترتیب متعلق به پایگاه های پیش رس و سردرگم بود؛ نتایج نشان داد که در پایگاه هویت پیش رس، دلبستـگی ایمن به والـدین در سن 18 سـال کاهش پیدا می کند؛ در حالی که در پایگاه های هویتی مطلوب (در حال هویت یابی و موفق) حداقل ثابت می ماند. به طور کلی گروه هویت پیش رس با افزایش سن از غیرواقعی بودن هویت خود بیشتر آگاه شده و این موضوع زمینه کاهش دلبستگی ایمن آن ها را به والدین فراهم می سازد، در حالی که در رابطه با گروه هویت مطلوب چنین مطلبی صدق نمی کند. گروه سردرگم نیز الگویی نامنظم از دلبستگی ایمن به والدین در سنین مورد مطالعه را نشان می دهد. میزان دلبستگی ایمن به همسالان نیز در پایگاه های هویت پیش رس و مطلوب در سن 18 سال به بیشترین حـد خود می رسد. این موضوع اهمیت نقش همسالان را در سنین بالاتر نوجوانی و به خصوص در زمینه هویت یابی نشان می دهد. به نظر می رسد اکتساب هویت چه از نوع مطلوب و چه پیش رس، شرایط برقراری روابط دلبستگی ایمن به همسالان را مهیا می سازد.
میزان مذهبی بودن والدین ، منابع متفاوت شناخت دینی و تصور از خدا
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی تفاوت تصور از خدا در میزان مذهبی بودن والدین و منابع متفاوت شناخت دینی طراحی و اجرا گردید. از میان دانشجویان چهار رشته دندان پزشکی، علوم انسانی، برق و کامپیوتر و معماری دانشگاه شهید بهشتی تعداد 374 نفر دانشجو (177 پسر و 197 دختر) به عنوان نمونه طبقه ای نسبتی در دسترس انتخاب شدند، پرسشنامه های تصور از خدا (مظاهری و همکاران، 1384؛ بازسازی مقیاس لارنس، 1997)، میزان مذهبی بودن والدین (گرنکویست، 1998) و پرسشنامه محقق ساخته (در خصوص منابع متفاوت شناخت دینی) تکمیل شد. نتایج تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس یکراهه نشان داد که میانگین تمامی خرده مقیاس های تصور از خدا در مواردی که آزمودنی ها میزان مذهبی بودن هر دو والد خود را بالا ارزیابی کرده اند، بالاتر است. در پاسخ دهندگانی که میزان مذهبی بودن والدین خود را در سطح بالایی ارزیابی کرده اند، تفاوت زیرمقیاس های «تاثیرپذیری»، «مشیت الهی» و «حضور» آزمون تصور از خدا با آزمودنی هایی که میزان مذهبی بودن والدین شان در سطح پایین است، معنادار بود. بنابراین کیفیت تصور از خدا در افرادی که میزان مذهبی بودن والدین شان بالاتر است، مثبت تر می باشد. پژوهشگران میزان مذهبی بودن والدین را به عنوان جنبه ای از جامعه پذیری دینی برای فرزندان، و مهم ترین عامل پیش بینی کننده تصور فرد از خدا می دانند. هم چنین تجزیه و تحلیل دقیق تر داده ها نشان داد که در تصور از خدا به عنوان حامی، در دسترس، مراقب، راهنما و پاسخگو نیز بین دو گروه (سطح مذهبی هر دو والد بالا و سطح مذهبی هر دو والد پایین) تفاوت های معناداری وجود دارد، طوری که در گروهی که میزان مذهبی بودن هر دو والد بالاتر است تصور از خدا مثبت تر، و در گروهی که میزان مذهبی بودن هر دو والد پایین تر است تصور از خدا منفی تر است. داده ها هم چنین نشان داد تصور از خدا در منابع شناخت دینی مختلف، متفاوت است. تفاوت نمرات زیرمقیاس های «تاثیرپذیری»، «مشیت الهی»، «پذیرندگی» و «حضور» تصور از خدا در شرایطی که کسب اطلاعات از طریق خانواده باشد، به طور معناداری بالاتر از دیگر منابع اطلاعاتی بوده، مثبت ترین تصور از خدا در این گروه جای گرفته است.
عدالت اجتماعی و سلامت کودکان در ایران (در چارچوب مدل تعیین کننده های اجتماعی سلامت سازمان بهداشت جهانی)(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مدل روابط علی عوامل خانوادگی، محیطی و فردی در مصرف مواد در میان نوجوانان در روستاهای شهر کرج(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مصرف مواد در نوجوانان یکی از مهم ترین چالش های بهداشتی و روانی- اجتماعی جوامع می باشد. پژوهش حاضر با هدف بررسی مدل علی روابط عوامل والدینی، همسالان، سبک مقابله، عزت نفس و پرخاشگری (عوامل خانوادگی، محیطی و فردی) با مصرف مواد در میان نوجوانان در روستاهای شهر کرج انجام شده است. شرکت کنندگان پژوهش شامل 447 نفر (239 دختر و 208 پسر) از نوجوانان مقطع متوسطه ی بخش مرکزی کرج در سه دهستان گرمدره، محمدآباد و کمال آباد تشکیل می دهد که با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل خرده مقیاس های پیوند عاطفی با والدین و وضعیت گروه همسالانِ پرسشنامه ی عوامل خطرساز و حفاظت کننده ی مصرف مواد (RAPI)، پرسشنامه ی رفتارهای پرخطر، پرسشنامه ی پرخاشگری (AQ)، مقیاس عزت نفس روزنبرگ و پرسشنامه ی سبک مقابله با فشار روانی (CISS) بودند. از روش تحلیل مسیر برای ارزیابی مدل علی برگرفته از مدل یادگیری اجتماعی مصرف مواد توسط نوجوان (سیمون و رابرتسون، 1989) استفاده شد. بر اساس شاخص های نیکویی برازش (عدم معناداری خی دو، پایین بودن خطا و...) با کنترل کردن مفروضه ی ثابت ماندن واریانس مانده ها، مدل پیشنهادی از برازش کامل برخوردار بود. طبق این نتایج، متغیرهای ارتباط با همسالان منحرف و پرخاشگری رابطه ی مستقیم و طرد والدینی رابطه ی غیرمستقیم با مصرف مواد داشتند. هم چنین طرد والدینی با پرخاشگری، عزت نفس و ارتباط با همسالان منحرف رابطه ی مستقیم داشت. داشتن ارتباط با همسالان منحرف و پرخاشگری علاوه بر رابطه ی مستقیم با مصرف مواد در نوجوانان، نقش میانجی نیز در رابطه ی طرد والدینی و مصرف مواد داشتند. عوامل خطرساز خانوادگی مانند طرد والدینی، پرخاشگری و ارتباط با همسالان منحرف از مهم ترین متغیرهای پیش بینی کننده ی مصرف مواد در نوجوانان می باشند. از این رو طراحی مداخلات پیشگیرانه برای بهبود روابط نوجوانان با همسالان سالم و تقویت پیوند عاطفی نوجوان با والدین و کاهش رفتارهای پرخاشگرانه ی نوجوانان می تواند مصرف مواد را در آنان کاهش داده و جلوگیری کند.
بررسی رابطه نگرش خوردن و خودتنظیمی با سبک زندگی در زنان چاق و عادی
حوزه های تخصصی:
چاقی اصطلاحی پزشکی است که حالتی از افزایش وزن بدن (بافت چرب) را توصیف می کند که می تواند پیامدهای ناخوشایندی برای سلامتی داشته باشد. هدف از این پژوهش بررسی رابطه ی بین نگرش خوردن، خود تنظیمی با ابعاد سبک زندگی در زنان چاق و عادی شهر شیراز بود. جامعه ی آماری شامل کلیه ی زنان شهر شیراز بود که تعداد 202 نفر از آن ها (101 نفر با اضافه وزن و چاقی و 101 نفر با وزن عادی) به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. داده با استفاده از پرسشنامه های نگرش خوردن، خود تنظیمی و سبک زندگی جمع آوری شد. داده های تن سنجی بر اساس شاخص توده ی بدنی (BMI) و با همکاری کارشناس تغذیه محاسبه گردید. تجزیه و تحلیل داده ها بر حسب ضریب همبستگی پیرسون وآزمون تی مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج یافته ها نشان دادکه بین نگرش خوردن و ابعاد سبک زندگی و نگرش خوردن و خود تنظیمی رابطه ی منفی معنی دار وجود دارد. بین خود تنظیمی و ابعاد سبک زندگی رابطه ی مثبت معنی دار دیده شد. این یافته ها همچنین نشان دادکه در مقایسه ی نگرش خوردن، خود تنظیمی و ابعاد سبک زندگی در زنان چاق و عادی تفاوت معنی دار وجود دارد
تبیین جایگاه و چگونگی اصلاح الگوی مصرف اوقات فراغت خانوارهای ایرانی
حوزه های تخصصی:
در پژوهش حاضر عمده ترین وجوه مفهوم، جایگاه و مصائب فقدان الگوی مصرف متناسب با اوقات فراغت به همراه مزایای داشتن الگوی صحیح و راهکارهای بهره مندی بهینه از آن با عنایت به تعالیم اسلامی مورد بحث واقع شده است. این پژوهش ضمن ارائه تعاریفی جامع از اوقات فراغت، نقش و جایگاه آن در تعالیم دینی اسلام، مصائب گذران نامطلوب اوقات فراغت را برشمرده و به تبیین وجوه الگوی مصرف بهینه اوقات فراغت با تأسی به آیات قرآن کریم و احادیث نبوی و ائمه معصومین پرداخته است. پژوهش حاضر با مد نظر قرار دادن فرمایشات مقام معظم رهبری در جهت نام گذاری سال 1388 به عنوان سال اصلاح الگوی مصرف در تمامی زمینه ها در پایان به فهرستی از راهکارهای عملیاتی بهره وری از وقت و زمان اوقات فراغت به منظور بهبود حیات مادی و معنوی انسان مسلمان پرداخته است. روش انجام پژوهش تحلیل اسنادی بوده و به منظور گردآوری داده های لازم جهت پاسخ گویی به سؤال های پژوهش کلیه اسناد و مدارک موجود و مرتبط با موضوع حاضر با استفاده از فرم گردآوری داده ها جمع آوری و با شیوه کیفی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. عمده ترین یافته های پژوهش عبارتند از:
1ـ در تبیین مفهوم اوقات فراغت باید اذعان داشت، اوقات فراغت به معنی بیبرنامگی، بیمسئولیتی و آزادی بیقید و شرط نیست بلکه بخشی از ساعاتی است که برای گذراندن آن به دقت بیشتری نیاز است . اوقات فراغت مناسب ترین فرصت ها برای توسعه مهارت های شناختی و شکوفایی استعدادهاست.
2ـ جایگاه اوقات فراغت مبتنی بر ملاحظاتی است که از آن جمله میتوان به این موارد اشاره نمود: زمینه ساز و شکل دهنده ی هویت اجتماعی- فرهنگی و دینی جوانان باشد، صرف پرکردن و رفع خستگی و سرگرمی نباشد، بلکه با نگاهی اسلامی دیده شود و در واقع فرصتی برای دریافت تجربه ها باشد.
3ـ مصائب ناشی از فقدان الگوی مصرف بهینه اوقات فراغت و مزایای داشتن الگوی صحیح را می توان شامل: انواع آسیب های فردی و اجتماعی، از قبیل افسردگی، استرس، اعتیاد، بزهکاری، رکود فکری، مشکلات خانوادگی و در عوض وجود آن آرامش نسبی است که برای افراد فراهم میکند که این آرامش باعث شادابی جسمی و روانی، شکوفایی استعدادها، پرورش معنوی، رشد خلاقیت ها، توسعه دانش و فرهنگ وکاهش آسیب های فردی و اجتماعی میشود. حسن گذران اوقات فراغت تضمینکننده ی سلامت و بهداشت روانی انسان است.
4ـ عمده ترین راهکارهای گذران مطلوب اوقات فراغت شامل: گردشگری، مشارکت های اجتماعی، فعالیت های ورزشی، فعالیت های هنری، کتاب خوانی و مطالعه، فعالیت های قرآنی، مهارت آموزی، آموزش زبان و رایانه، برنامه های فوق برنامه علمی، تفکر، محاسبه نفس، صله ی رحم و دیدار دوستان و برادران دینی و تفریحات سالم ورزشی می باشد که به عنوان مهم ترین راه کارهای استفاده درست از زمانی است که هر کدام از ما در اختیار داریم.
تحلیل جامعه شناختی خشونت خانگی علیه زنان و رابطه آن با احساس امنیت در خانه (مطالعه موردی زنان 18- 54 سال شهر میانه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش باهدف تحلیل جامعه شناختی خشونت علیه زنان و مطالعه عوامل اثرگذار بر آن صورت گرفته است.چارچوب نظری از رهیافت ترکیبی در حوزه خشونت خانگی، از نظریه هایی چون منابع، یادگیری اجتماعی، جامعه پذیری جنسیت، نظریات فمینیستی و حوزه امنیت از دیدگاه گیدنز (امنیت وجودی) استفاده شده است.این تحقیق،از روش پیمایش کاربردی بهره برده است؛ جامعه آماری آن شامل زنان 18 تا 54 سال ساکن شهر میانه در سال 1393 بوده است.حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران، برابر با 381 نفر و شیوه نمونه گیری، خوشه ای چندمرحله ای با استفاده از تکنیک پرسشنامه خود محقق ساخته، اطلاعات از پاسخگویان جمع آوری شده است.نتایج نشان می دهد که از بین انواع خشونت علیه زنان (مالی، جسمی، جنسی، اجتماعی، عاطفی، کلامی و روانی)، خشونت های عاطفی، کلامی و روانی شایع ترین نوع خشونت علیه زنان در این شهر بوده است،همچنین احساس امنیت زنان در خانه در سطح متوسط و رو به پایین ارزیابی شده است؛رابطه بین انواع خشونت و احساس امنیت زنان در خانه به صورت منفی و معکوس به دست آمده که نشان از بالا رفتن هر یک از انواع خشونت است،درنتیجه میزان احساس امنیت در خانه کاهش می یابد.نتایج رگرسیون حاکی از آن است که از میان متغیرهای اثرگذار نگرش مردسالاری،پایگاه اقتصادی و اجتماعی زنان،تجربه و مشاهده خشونت، تحریک روانی شوهر) بر خشونت، متغیر نگرش مردسالارانه (پدرسالاری) با مقدار بتای 50/0 به طور مستقیم بیشترین تأثیر را به صورت مستقیم بر خشونت علیه زنان دارد.
تحلیلی جامعه شناختی بر نقش خانواده در میزان برخورداری از سرمایه اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
خانواده به عنوان مهمترین نهاد اجتماعی، همواره توجه بسیاری از اندیشمندان و جامعه شناسان را به خود جلب کرده است. به جهت اهمیت و گستردگی نقش خانواده، بسیاری از تحلیل گران و نظریه پردازان سرمایه اجتماعی، خانواده را به عنوان یک منبع مهم تولید یا فرسایش سرمایه اجتماعی ذکر کرده اند.این پژوهش با هدف تعیین چگونگی تاثیر خانواده بر سرمایه اجتماعی صورت گرفته است. به منظور دستیابی به این هدف از بین عوامل و متغیرهای گوناگونی که در خانواده برسرمایه اجتماعی تاثیر گذار است، متغیرهای خانواده دموکراتیک، خانواده استبدادی، سرمایه انسانی خانواده ها و میزان وقت صرف شده برای فرزندان به عنوان متغیرهای مستقل انتخاب شده است. مبانی نظری متغیرها و پارامترهای این پژوهش، بر مبنای نظریات پاتنام، کلمن، وینتر، فوکویاما و بوردیو تدوین شده است.روش تحقیق در این پژوهش پیمایش و ابزار گردآوری داده ها، پرسشنامه دارای قابلیت اعتماد و اعتبار است. جامعه آماری پژوهش، دانش آموزان دبیرستان های نواحی پنجگانه شهر اصفهان در سال 1387 می باشد. حجم نمونه 384 نفر است که با استفاده از فرمول کوکران و با روش خوشه ای چندمرحله ای به دست آمده است. روش اصلی در تحلیل داده ها، رگرسیون و مدل سازی معادله ساختاری است.نتایج نشان می دهد بین حجم سرمایه انسانی، نوع خانواده و میزان وقت صرف شده والدین برای فرزندان رابطه معنا داری وجود دارد.
بررسی میزان سرمایه اجتماعی در بین دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی مشهد(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش، با هدف بررسی میزان و علل سرمایه اجتماعی در بین دانشجویان انجام شده است. جامعه آماری این تحقیق، دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی مشهد و روش نمونه گیری آن چند مرحله ای می باشد و رشته های منتخب عبارتند از رشته های: ریاضی، زمین شناسی و کامپیوتر، عمران، برق، الهیات، ادبیات فارسی و ادبیات عرب، مطالعات خانواده و پزشکی که حجم نمونه آن به صورت جدول نمونه گیری کوکران 400 نفر تعیین و برای گردآوری اطلاعات از ابزار پرسشنامه استفاده شده است.نتایج پژوهش نشان می دهد با توجه به اینکه در جامعه آماری 177 نفر، یعنی 44.3% پسر و 223 نفر یعنی 55.7%دختر هستند و اینکه 82% آنها مجردند و 89% بومی هستند متوسط سرمایه اجتماعی در نمونه مورد بررسی در حد پایین است ( میانگین=1.857) و دانشجویان از لحاظ سرمایه اجتماعی به هم شبیه نیستند و به طور متوسط 0.27 با میانگین فاصله دارد. اعتماد در بین دانشجویان در حد متوسط ( میانگین=3.42) و دانشجویان از حیث سرمایه اجتماعی در بعد اعتماد به هم شبیه هستند.میزان ارتباط اجتماعی در بین دانشجویان نیز درحد متوسط ( میانگین=3.2291 و نمره ارتباط دانشجویان مورد بررسی به طور متوسط 0.57873 با میانگین فاصله دارد.(انحراف معیار)میزان آگاهی و اطلاعات دانشجویان به طور متوسط در حد کم است (میانگین=2.5203) نگاهی به مقدار ضریب چولگی نشان می دهد که چولگی منفی و به چپ است یعنی اکثریت دانشجویان میزان مطالعه آزاد کمی دارند (چولگی=0.127-) و این دانشجویان از حیث سرمایه اجتماعی در بعد آگاهی و اطلاعات منفی و به هم غیرشبیه می باشند (کشیدگی=0.345-)همکاری و مشارکت دانشجویان به طور متوسط در حد کم است (میانگین =1.4461) و چولگی مثبت و راست است یعنی اکثر دانشجویان همکاری و مشارکت کمی دارند (چولگی=3.530) و دانشجویان در بعد همکاری به هم شبیه اند (کشیدگی=15.401)در این تحقیق با توجه به نتایج آن آزمون فرضیه های تاثیر معدل کل و تحصیلات مادر و محل سکونت دانشجویان با سرمایه اجتماعی با اطمینان 95? معنادار درآمده و قابل تعمیم به جامعه آماری است هر چند که تاثیر این فرضیه ها بر سرمایه اجتماعی در حد خیلی ضعیفی می باشد و در نتیجه تاثیر بسیار کمی بر سرمایه اجتماعی می گذارد. در دیگر فرضیه های تحقیق مثل: جنس، سن، دانشکده و ... هیچ رابطه معناداری یافت نشد.
بررسی عوامل اقتصادی جمعیتی مؤثر بر باروری زنان 49-15 ساله شاغل درآموزش و پرورش منطقه 22 تهران(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
کنترل موالید و جلوگیری از بارداری ناخواسته بستگی زیادی به سطح اطلاعات مردم دارد. از این رو ازدواج های زودرس را می توان یکی از عوامل ایجاد کننده افزایش جمعیت دانست. ایران در حال حاضر سالانه به طور متوسط حدود 3% افزایش جمعیت دارد .که البته این میزان در شهرها و روستاها اختلاف زیادی با هم دارند . آنجا که اطلاعات افراد از نظر وسایل جلوگیری از بارداری بالاست و مؤسسات عمومی مانند مراکز بهداشتی و درمانی و مراکز نظیر آن که همه گونه اطلاعات و وسایل را در اختیار افراد علاقه مند می گذارند سطح موالید پایین تر از جاهایی است که مردم آگاهی چندانی نسبت به این مسائل ندارند. این تحقیق در صدد تبیین تأثیر عوامل اقتصادی جمعیتی مؤثر بر باروری زنان 49-15 ساله شاغل در آموزش و پرورش منطقه 22 تهران است . بر اساس نظریات اندیشمندانی که در زمینه باروری و عوامل مؤثر بر آن مطالعه و نظریه پردازی کرده اند، چنین بر می آید که باروری در ایران تحت تأثیر عوامل مختلفی قرار دارد. یافته های این تحقیق نشان می دهد که تحصیلات، تعداد فرزندان، سن همسر، سن به هنگام اولین بارداری، بر باروری تأثیر دارد. و عواملی چون سن، درآمد میزان آشنایی با وسایل جلوگیری از بارداری ،تنظیم فواصل بین باروری و هزینه اوقات فراغت فرزندان تأثیرآنچنانی بر باروری ندارد. یافته های این تحقیق عدم توجه و یا کم توجهی به شرایط اجتماعی، ارزشی و فرهنگی حاکم بر فضای جامعه و نیز موانع اقتصادی تأثیر گذار بر باروری را به عنوان عناصر مهم و مؤثر بر باروری برشمردند.
صورت بندی مطالعات زنان در المیزان(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
هدف نهایی این مقاله تبیین نظام فکری علّامه طباطبائی در موضوع «مطالعات زنان» به منزلة یک رشتة میان رشته ای قابل مقایسه با رشته های رایج علمی است. این کار باید در قالب پارادایمی مقایسه پذیر با پارادایم های رایج رشته های علمی صورت پذیرد تا امکان داوری و گزینش را فراهم سازد. تهافت مبنایی در پارادایم های رایج الهیاتی (وحی محور) با پارادایم های رایج دانشگاهی (عقل تجربه محور) از یک سو و لزوم فراگیر بودن الگو و ساختار ارائه شده برای همة موضوعات مطرح در آن علم به گونه ای که با مبانی پارادایمی ارتباطی منسجم و قابل دفاع برقرار کند، خبر از صعوبت چنین الگویی می دهد. علّامه بر اساس یک الگوی چهاروجهی که دربرگیرندة مباحث تاریخی و جامعه شناسانه، هستی شناسانه، ارزش شناسانه و آسیب شناسانه است، شاکلة اصلی این رشتة میان رشته ای را صورت بندی کرده و با مدد از برخی از مفاهیم و سازه های بنیادین فلسفی به دفاع از این ساختار می پردازد.
شیوه های توانمندسازی زنان سرپرست خانوار(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
جامعه شناسی اشتغال زنان ایران
حوزه های تخصصی:
نقش مولفه های امر به معروف و نهی از منکر در بهبود سرمایه اجتماعی دانشجویان دختر (با تاکید بر شرایط آمران و ناهیان، شیوه ها و آثار آن)(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی مطالعات زنان زن، اجتماع و خانواده مشارکت زن در اجتماع
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی اخلاق عملی (اخلاق دستوری)
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی اخلاق کاربردی اخلاق معاشرت[اجتماعی]
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت نظری تعلیم و تربیت و جامعه
- حوزههای تخصصی علوم اجتماعی جامعه شناسی جامعه شناسی خانواده جوانان
رابطه سبک زندگی اسلامی با هویت اخلاقی و خودکنترلی در نوجوانان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این پژوهش به بررسی رابطه سبک زندگی اسلامی با هویت اخلاقی و خودکنترلی در نوجوانان به روش توصیفی و علّی پرداخته شده است. جامعه آماری این تحقیق، کلیه دانش آموزان پسر پایه دوم و سوم دوره دوم متوسطه شهر تهران در سال تحصیلی 93-94 بودند که 380 دانش آموز به عنوان نمونه آماری از میان آنها به روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی چند مرحله ای، انتخاب گردید. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه های سبک زندگی اسلامی، هویت اخلاقی و خودکنترلی استفاده شد و داده های به دست آمده با شاخص های آماری توصیفی، ضریب همبستگی و رگرسیون، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. بر طبق نتایج حاصل از پژوهش، بین نمره کلی سبک زندگی اسلامی با هویت اخلاقی و خودکنترلی در نوجوانان، رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. همچنین نتایج تحلیل رگرسیون چندمتغیری نشان داد که سبک زندگی اسلامی و برخی شاخص های آن می توانند میزان هویت اخلاقی و نیز خودکنترلی را در نوجوانان تبیین کنند.