فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۲۱ تا ۴۴۰ مورد از کل ۸۰۳ مورد.
حوزه های تخصصی:
طرح «پیرایش شهری و حذف زوائد بصری» در محور تاریخی ناصرخسرو به منظور کاهش اغتشاشات بصری و تشخص بخشی به نماها و فضاهای با ارزش این محور، از سوی سازمان زیباسازی شهر تهران در حال انجام است. در این راستا سؤال اصلی این است که آیا اقدام مداخله ای پیرایش شهری و حذف زوائد بصری، باعث ایجاد بستری برای تحقق کارکردهای تاریخی، فرهنگی و گردشگری این محور خواهد شد؟ مقاله ی حاضر با استفاده از روش توصیفی، پیمایشی، میدانی و ابزارهای پرسشنامه، مصاحبه و مشاهده نشان می دهد که عدم توجه به اسناد بالادستی و مغفول ماندن مؤلفه های رویکرد توسعه ی پایدار همچون امنیت و هویت در طراحی این پروژه، عاملی مختل کننده در اثرگذاری طرح خواهد بود.در عین حال اگر اقدام مداخله ای با رعایت پیشنهادهای تحقیق حاضر انجام پذیرد، شاهد تحقق اهدافی چون تقویت حس تعلق به مکان، افزایش احساس رضایت و اعتماد شهروندان به مدیریت شهری، کاهش خروج سکنه از این محور، کاهش روند تبدیل کاربری مسکونی به تجاری، رونق کسب و کار و افزایش گردشگری و تردد در اینجا خواهیم بود.
بررسی انتقادی سیاست ها و برنامه های توسعة شهری در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شهرها نیازمند سیاستگذاری و برنامه ریزی برای توسعه هستند. طرح های توسعه شهری مانند طرح جامع، مهم ترین ابزارهای اجرای سیاست ها و برنامه ها به شمار می روند. اجرای مؤثر این طرح، نیازمند اسناد بالادستی مانند طرح آمایش سرزمین، سیاستگذاری بهتر در برنامه های توسعة کلان، مدیریت شهری کارآمد و مشارکت مردم است. در این مقاله، برای تحلیل تحولات شهری در ایران، از نظریة شهرنشینی وابسته استفاده شده است و با مروری بر مهم ترین اقدام های مداخله ای دولت ها برای توسعه شهری، نقدهای مطرح شده درمورد طرح های توسعه شهری در دوران حاضر بیان می شوند. به نظر می رسد که اکنون در نبود مشارکت و نظارت مردمی، سیاست ها و برنامه های توسعه شهری گرفتار در دیوان سالاری های عظیم و رانت جویی های سازمان های عمومی، در مقابله با شرایط شهرنشینی وابسته شکست خورده اند. آنچه رشد شهرها را هدایت می کند، نه چارچوب های سیاستی، بلکه منافع گروه های قدرتمند سودجویی از زمین و رانت های شهری و تقلای تهیدستان شهری برای تصرف زمین و ساخت کاشانه ای محقر است. شرایطی که تداوم وضعیت شهرنشینی پیرامونی را در پی خواهد داشت.
مطالعه ی الگوی فضایی شیوع ازدواج در بین زنان زیر 20 سال شهری و فرزندآوری آنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمان وقوع ازدواج تأثیر بلافصل و بدون واسطه ای را بر باروری اعمال می کند. در چند سال اخیر، سن ازدواج زنان بویژه در مناطق شهری کشور افزایش یافته است اما با این حال باز شاهد ازدواج دختران شهری در سنین پایین هستیم. به طوری که بر طبق آمارهای سرشماری 1385، حدود 432 هزار نفر از زنان 19-10 ساله مناطق شهری حداقل یکبار ازدواج کرده اند. از آنجا که ازدواج های زودرس یا سنین پایین شروع ازدواج، با میزان باروری ارتباط مستقیم دارد، مقاله ی حاضر به مسأله ی شیوع ازدواج در بین زنان شهری کمتر از 20 سال و فرزندآوری آنان در سطح شهرستانی از بُعد فضایی نظر افکنده است. این مطالعه با استفاده از داده های سرشماری عمومی نفوس و مسکن سال 1385 انجام گرفته است. برای بررسی رابطه ی معناداری بین متغیرها از ضریب همبستگی پیرسون، تحلیل مسیر و تحلیل رگرسیون چند متغیره استفاده شده است؛ سپس از شاخص خودهمبستگی فضایی (موران) و شاخص محلی پیوند فضایی (لیسا) برای نشان دادن تغییرات و گرایش و عدم گرایش شهرستان ها به تشکیل خوشه های هم جوار، استفاده شده است. نتایج نشان داد که بین درصد شهرنشینی و نرخ ازدواج دختران نوجوان شهری و فرزندآوری آنان رابطه و همبستگی منفی وجود دارد و توزیع فضایی آن ها در سطح کشور یک توزیع تصادفی است. نتایج ضریب همبستگی نشانگر آن است که با افزایش درصد سطح تحصیلات و اشتغال زنان از نرخ ازدواج دختران نوجوان شهری و فرزندآوری آنان کاسته می شود. بین نرخ ازدواج دختران نوجوان و میزان فرزندآوری آنان در مناطق شهری رابطه و همبستگی مثبتی وجود دارد و شاهد گرایش شهرستان ها به تشکیل خوشه های نیمه متمرکز در زمینه ی این دو متغیر هستیم. نتایج تحلیل رگرسیون چند متغیره نشان می دهد که متغیرهای نرخ ازدواج دختران نوجوان شهری، درصد شهرنشینی و درصد زنان بی سواد مجموعاً 43 درصد از تغییرات میزان فرزندآوری زنان نوجوان شهری را تبیین می کند.
تفکیک جنسیتی در فضای شهری: مطالعه بوستان بهشت مادران تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر با این پیش فرض آغاز شده است که فضا همواره امری آمیخته با قدرت است. بر این اساس سعی شده است جایگاه پارک های تک جنسیتی و به طور مشخص بوستان بهشت مادران را در روابط قدرت مطالعه نماییم. معمولاً در این رابطه دو دیدگاه وجود دارد. برخی چنین پروژه هایی را در جهت رفع تبعیض های جنسیتی می دانند و برخی دیگر بالعکس آن را در جهت بازتولید سلطه جنسیتی ارزیابی می نمایند. نویسندگان مقالة پیش رو قصد دارند با استفاده از نگرش های نظری افرادی چون هانری لوفور و میشل فوکو از دوگانه فوق در تفسیر چنین فضاهایی فراتر بروند تا بتوانند پیچیدگی های میدان تحقیق را در حد توان توضیح دهند. برای این که بحث صرفاً در سطح نظری باقی نماند با 35 نفر از مسئولان، کاربران و مرتبطان بوستان بهشت مادران مصاحبه نیمه ساختار یافته به عمل آمد. نقطه تمرکز این مصاحبه ها پیامدهای اجتماعی و سیاسی فضا است. بر اساس چگونگی فهم همین پیامدها کاربران و مرتبطان به چهار تیپ و هر تیپ نیز خود به دو گروه تقسیم شد. سپس با توجه به مفاهیم نظری، نحوه مواجهه تمامی گروه های احصا شده با فضای بوستان مورد تفسیر قرار گرفت. یافته های تحقیق حاضر نشان می دهند که دو گانه فوق الذکر به هیچ عنوان تحلیل درستی از فضای پارک های تک جنسیتی ارائه نمی دهد. بنابراین می توانیم نتیجه بگیریم که سلطه بر زنان یا حمایت از آن ها یا به طور کلی هرگونه بحث هویتی کمکی به فهم روابط قدرت موجود در چنین فضاهایی نمی کند و باید معنای این نوع از قدرت را در جایی دیگر جست و آن جایی نیست جز کنترل، رؤیت پذیری و به هنجارسازی بدن ها که از طریق تفکیک بر اساس ویژگی های از پیش تعیین شده اعمال می گردد.
احساس امنیت زنان در شهرهای توریستی با تأکید بر طراحی شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در مقالة حاضر شاخص های کالبدی مؤثر در امنیت زنان در فضاهای شهری بررسی شده و با تحلیل داده های مد نظر تحقیق، در راستای شناسایی عوامل مؤثر در امنیت زنان در فضای شهری، چشم اندازی از توجه به عوامل کلیدی حفظ امنیت زنان در شهر ارائه داده شده است. روش تحقیق این مقاله توصیفی تحلیلی است، که به نحوی ویژگی های کالبدی و طراحی فضاهای شهری را به تصویر می کشد. برای گردآوری داده های مد نظر تحقیق از روش ارائة پرسش نامه و منابع اطلاعات ثانویه استفاده شده است. بخش اصلی داده های تحقیق به منظور تحلیل احساس امنیت زنان در محیط کالبدی شهر در چهارچوب شاخص های تعریف شده، کیفیت معابر، پوشش گیاهی، روشنایی، مبلمان شهری، فشردگی بافت و در نهایت باز یا بسته بودن فضا انجام شده است.
تبیین ارتباط بین فضای شهری و احساس امنیت اجتماعی در شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
افراد با زمینه های اجتماعی و فرهنگی متفاوت، تصورات گوناگونی از امنیت و احساس امنیت دارند. پژوهش حاضر، به دنبال تبیین و توضیح شکل گیری این تصورات است. این پژوهش، پیمایشی است و در آن، اطلاعات به وسیله پرسشنامه جمع آوری شده است. برای تعیین چارچوب نظری تحقیق، از نظریه های دو حوزه احساس امنیت و تحلیل فضای شهری بهره گرفته شد. جامعه آماری تحقیق شامل شهروندان ساکن شهر تهران است که 650 نفر از آن ها به روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند و با آن ها مصاحبه صورت گرفت. برای تعیین پایایی پژوهش از آزمون آلفای کرونباخ و برای روایی، از تکنیک گروه های شناخته شده استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده ها با نرم افزار spss صورت گرفت. مطابق یافته ها، پنداشت از امنیت، با توجه به متغیرهای جنسیت، محل سکونت، تأهل و سن پاسخگویان متفاوت است. همچنین بین منطقه سکونت افراد و پنداشت از امنیت، رابطه وجود دارد. بدین معنا که در مناطق مختلف شهر تهران، پنداشت های متعددی از امنیت وجود دارد. درنهایت اینکه رابطه میان تعلق محله ای و پنداشت از امنیت معنادار است. بدین معنا که هرچه تعلق محله ای افزایش پیدا می کند، پنداشت ناامنی کاهش می یابد.
تحلیل جامعه شناختی راهبردهای مشارکت مردم در پرداخت مالیات های محلی (عوارض خدمات شهری) در بین شهروندان کرج(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله به دنبال شناخت عوامل اجتماعی فرهنگی مرتبط با مشارکت مردم در مالیات های محلی (عوارض خدمات شهری) در بین شهروندان کرج است. با استفاده از روش پیمایش، داده های این مطالعه به وسیله پرسشنامه محقق ساخته جمع آوری شدند. یافته ها حاکی از آن است که در بین ابعاد مشارکت، کمترین میانگین از آن بعد گرایشی مشارکت و بیشترین میانگین برای بعد رفتاری مشارکت است. همچنین، متغیرهای مستقل با میزان مشارکت در پرداخت عوارض ارتباط معناداری دارند. متغیرهای رضایت از خدمات شهری، مسئولیت پذیری اجتماعی، آگاهی شهروندی، احساس بی هنجاری در مدیریت شهری و احساس تعلق محله ای و شهری به ترتیب بیشترین همبستگی معنادار را با میزان مشارکت در پرداخت عوارض شهری دارند. در کل در وضع قوانین و دریافت عوارض، ضمن توجه به وضعیت اقتصادی و کسب و کار شهروندان، باید به تأثیر عوامل فرهنگی و سازمانی توجه کافی شود. راهبرد اساسی این تحقیق در جلب مشارکت شهروندان، حول محور گفتمان شهروند اجتماع محور یا هنجارمند شکل می گیرد.
شهرنشینی تطبیقی
مطالعه رابطه اعتماد و وفاق اجتماعی در میان افراد 20 سال و بالاتر شهر گنبد کاووس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
موضوع بررسی حاضر، شناخت رابطه بین اعتماد و ابعاد آن به عنوان یکی از مهمترین دغدغه های بشری و وفاق اجتماعی منتهی شونده به نظم اجتماعی است. ویژگی های اجتماعی و قومیتی جامعه مورد بررسی و وجود خرده فرهنگ های قبیله ای و طایفه ای، لزوم دقت به وفاق و همبستگی اجتماعی در این جامعه را ضروری می سازد. چارچوب نظری این پژوهش بر نظریه نوین اشتومکا استوار است. در این تحقیق وفاق اجتماعی با چهار مؤلفه یا ارزش عام گرایی، عدالت گرایی، دینداری و وفاداری به میهن، اعتماد نیز در سه بعد اعتماد بین شخصی، اعتماد تعمیم یافته و اعتماد نهادی سنجش شده اند. به منظور سنجش صحیح تر، متغیر میانجی هویت ملی و متغیرهای زمینه ای نیز در این تحقیق دخالت داده شده اند. روش تحقیق پیمایش و داده ها با استفاده از ابزار پرسشنامه در بین حجم نمونه 385 نفر از ساکنان 20 سال و بالاتر شهر گنبد کاووس واقع در استان گلستان انجام گرفته است. نتایج تحلیل آماری نشان داد که بین اعتماد و وفاق اجتماعی رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. همچنین، بین ابعاد اعتماد در سه بعد اعتماد بین شخصی، اعتماد تعمیم یافته و اعتماد نهادی و نیز متغیر میانجی هویت ملی با وفاق اجتماعی نیز رابطه مثبت و معناداری دیده شده است. یافته های حاصل از تحلیل داده ها نشان می دهد که از بین ابعاد اعتماد، بعد نهادی آن بیشترین رابطه و قدرت تبیین کنندگی متغیر وابسته را داراست.
بررسی ارتباط بین هویت اجتماعی و فرهنگ شهروندی در شهر تهران(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
توجه به فرهنگ شهرون دی، رویک ردی نوین است که بیشتر کش ورهای توسعه یافته به آن پرداخته اند و نتایج مؤثر آن در توسعه ی پایدار، رفاه و پیشرفت های فرهنگی و اجتماعی، باعث شده که کشورهای در حال توسعه نیز ضرورت آن را درک کرده و زمینه ی توسعه آنرا فراهم آورند. با توجه به اهمیت موضوع فرهنگ شهروندی، پژوهش حاضر با استفاده از روش میدانی، تکنیک پیمایش و ابزار تحقیق پرسشنامه به دنبال بررسی ارتباط بین هویت اجتماعی و فرهنگ شهروندی در شهر تهران به عنوان هدف اصلی می باشد. جامعه آماری پژوهش حاضر تمامی شهروندان 18 سال به بالای شهر تهران می است که تعداد 600 نفر از آنها بر اساس فورمول کوکران به عنوان حجم نمونه مورد بررسی قرار گرفته شده است. در این پژوهش به مطالعه ارتباط بین هویت ملی، هویت سیاسی، هویت فرهنگی، هویت دینی و هویت تاریخی به عنوان متغیرهای مستقل و پایبندی به فرهنگ شهروندی به عنوان متغیر وابسته پرداخته شده است. نتایج تحقیق حاکی از آن است که بین میزان کل هویت اجتماعی (33/0P= ) و ابعاد آن یعنی هویت ملی (32/0P= )، هویت سیاسی (34/0P= )، هویت فرهنگی (23/0P= )، هویت دینی (36/0P= ) و هویت تاریخی (39/0P=) با پایبندی به فرهنگ شهروندی ارتباط مثبت و مستقیم وجود دارد. همچنین متغیرهای پژوهش به طور کلی توانسته اند به میزان 32/0 تغییرات متغیر پایبندی به فرهنگ شهروندی را تبیین معنادار کنند (R2=0.32).
مطالعه کیفیت زندگی و عوامل مؤثر بر آن (مورد مطالعه: شهروندان تهرانی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کیفیتزندگیمناسب مستلزم ایجاد احساسفردازشادیو رضایت است. از نظر وینهوون قابلیت زندگی جامعه در شادی اعضایش نشان داده می شود. از آنجاکهشادمانیدرسلامتی،عزت نفسوعملکردافراد مؤثر است،باعثبهبودکیفیتزندگیمی شود. حمایت های اجتماعی افراد را قادر می سازد تا توانایی رویارویی با مشکلات روزمره و بحران های زندگی را داشته باشند. هدف این پژوهش بررسی اندازه گیری کیفیت زندگی شهروندان تهرانی و تأثیر شادمانی اجتماعی، حمایت اجتماعی و تحصیلات بر آن در سال 1394 است. پژوهش حاضر از نوع توصیفی تبیینی و از لحاظ روش ، یک پژوهش پیمایشی است. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل کلیه شهروندان ساکن در شهر تهران در سال 1394 است.ابزار گرد آوری داده ها پرسش نامه است که در حجم نمونه 420 نفر اجرا شده. انتخاب نمونه با تلفیق نمونه گیری خوشه ای و طبقه بندی نامتناسب صورت گرفته است . آمار توصیفی نشان می دهد که به طورکلی 3/58 درصد پاسخگویان کیفیت زندگی متوسطی دارند.نتایج حاکی از آن است که کیفیت زندگی با شادمانی اجتماعی، حمایت اجتماعی و تحصیلات آنها همبستگی معنادار و مثبتی دارد. همچنین نتایج نشان می دهد که شادمانی اجتماعی بیشترین تأثیر را بر کیفیت زندگی دارد. پس از آن تحصیلات و در آخر حمایت اجتماعی متغیرهای مؤثر بر کیفیت زندگی هستند. براساس مدل پژوهش، با افزایش حمایت اجتماعی، شادمانی اجتماعی افزایش می یابد و نیز افرادی که حمایت اجتماعی بالاتری را دریافت می دارند، از تحصیلات بالاتری نیز برخوردار می شوند.
بررسی پیامدهای اقتصاد غیررسمی و توریسم تجاری بر تحولات کالبدی فضایی شهرستان مرزی بانه؛ رویکرد تحلیل استراتژیک فضایی چند مقیاسی
حوزه های تخصصی:
یکی از مناطق مرزی کشور که اخیراً بنا به وجود اقتصاد غیررسمی مرزی، حوزه جذب توریست تجاری خود را به سرتاسر کشور گسترش داده و دچار تحولات فضایی و کالبدی شدیدی شده است منطقه مرزی بانه در استان کردستان است. جریان گسترده سرمایه مالی در نتیجه دو عامل اقتصاد غیررسمی و توریسم تجاری، سبب بوجود آمدن رونق هایی مقطعی در مقیاس های کلان و خرد منطقه شده است. گستردگی عواقب فضایی ناشی از این روند در تحولات شهر و منطقه بانه باعث شد تا تحلیل کیفیت آن بصورت چندمقیاسی دنبال گردد. روشهای مرسوم برنامه ریزی به دلایل مختلف پاسخگو و کارآمدی لازم جهت بررسی و تحلیل اینچنین مسائلی را در مناطق مرزی نخواهند داشت. لذا در این مقاله الگوسازی و تبیین رویکردی واقع بینانه و عمیق با رویکرد تحلیل استراتژیک فضایی چند مقیاسی دتبال شد. بدین منظور شناخت جریان های فضایی و اقتصادی اخیر منطقه با روش توصیفی و تحلیلی انجام شد که طی آن مصادیق پژوهش از طریق مصاحبه های رو در رو و تصویری با عوامل بومی، عکسبرداری، پیمایش میدانی و بازدید از نواحی صفر مرزی مستند شدند. با فرض منطقه مرزی بانه به عنوان یک سیستم منطقه ای، فرصت ها و چالش های توسعه منطقه به عنوان مسائل درونی و بیرونی سیستم با استفاده از تکنیک SWOT مورد شناسایی و تحلیل استراتژیک قرار گرفتند. در پایان راه کارهایی به منظور هدایت فرآیندها و رونق های مقطعی اخیر و رهیافت منطقه به توسعه پایدار منطقه ای مشخص شد.
رویکردی فلسفی به فضا و سیمای شهر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
چهرة شهر، زبان شهر است؛ زبانی که نشانگر تلقی یا تفکر انسان از هستی و جهان است. «ساختن» که بروز نمادین و خلاقانة اندیشیدن است، نحوة وجود انسان در جهان و نگاه او به عالم و مکان را آشکار می سازد. شهرسازی و معماری به مثابه بروز نمادین تفکر در قالب مادی و عینی در دوره های مختلف تاریخی با ایجاد تغییر در تلقی انسان از جهان و مکان دستخوش تغییر و تحول شده است. عدول از معنای اصیل کلمة «ساختن» و «بنا کردن» که به معنای سکونت، آرامش و قرار، الفت، اُنس و محافظت است، انسان معاصر را چنان دچار بحران «بی مکانی» و «بی خانمانی» (احساس عدم امنیت و آرامش) کرده که حتی در شهر و دیار خویش با فضای شهر خود بیگانه و ناآشناست. تنها زمانی می توانیم از فضای شهری به معنای واقعی برخوردار باشیم که ظاهر و چهرة شهر متناسب با معنا و باطن (یعنی فرهنگ، باورها و عقاید) شکل گیرد تا بتواند برای تک تک افراد احساس آشنایی و معناداری را ایجاد کند. تأمل در معنای اصیل «ساختن» و «مکان» می تواند ارائه دهندة الگوی پیشنهادی به منظور اصالت بخشیدن به سیمای شهر در راستای معناداری (دلالت گری) و زبانی بودن آن باشد.
این مقاله با نگاهی پدیدارشناسانه سعی در خوانش سیمای شهر به مثابه زبان شهر دارد.
مسئولیت پذیری اجتماعی شرکتی نسبت به کودکان کار شهر تهران (مورد مطالعه: شرکت های همکار مدیریت شهری)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مطالعه حاضر به بررسی وضعیت مسئولیت پذیری شرکت های همکار شهرداری تهران نسبت به کودکان کار و همچنین بررسی چگونگی استفاده و ترویج اصل مسئولیت اجتماعی شرکتی برای کاهش پدیده کار کودک در سطح شهر تهران می پردازد. روش تحقیق مورد استفاده در این پژوهش، روش کیفی است که با تکنیک مصاحبه نیمه ساختاریافته انجام شده است. برای انتخاب نمونه از روش نمونه گیری هدفمند استفاده شد و مطلعین کلیدی از بین فعالین سازمان های مردم نهاد، کارشناسان و مدیران و خبرگان دانشگاهی انتخاب شدند. انجام مصاحبه ها تا رسیدن به اشباع نظری ادامه یافت که این امر با انجام 25 مصاحبه محقق شد. برای تحلیل محتوای مصاحبه های انجام شده از روش تحلیل مضمونی استفاده شد که در نهایت پنج مقوله کلی در دو دسته چیستی و چرایی مرتبط با موضوع پژوهش استخراج گردید. مقولات بدست آمده عبارت اند از: سه نسلی شدن پدیده کار کودک، زنجیره تأمین معیوب، زمینه های اثربخشی CSR ، سیاست های رفاهی- اقتصادی منجر به کار کودک، فقدان بستر مناسب عمل به CSR . نتایج حاصل از این پژوهش بیانگر ماهیت و علل کار کودک و نحوه ارتباط آن با شرکت های همکار مدیریت شهری است. علاوه بر این، ماهیت مسئولیت اجتماعی در ارتباط با کودکان کار را تشریح کرده و نشان می دهد که زمینه عمل به مسئولیت اجتماعی برای این شرکت ها مهیاست یا خیر.
طراحی معماری در راستای توسعة پایدار در شهر ایلام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در پی اثبات مشکلات ناشی از بهره گیری بی رویه از طبیعت و تخریب های وارد شده به محیط زیست، نظریة توسعة پایدار، به عنوان موضوع روز دهة آخر قرن بیستم، از سوی سازمان ملل، مطرح و به عنوان دستور کار قرن بیست و یکم در سطوح بین المللی، منطقه ای و محلی، تعیین شد که با اهدافی در جهت حفظ منابع طبیعی، احترام به محیط زیست، تأمین توان نسل های آینده در برآوردن نیازهایشان، بهبود و ارتقای سطح زندگی برای همه و حفظ و ادارة بهتر اکوسیستم ها شکل گرفته و در بیشتر علوم کاربردی از جمله معماری، ریشه دوانده است.
پژوهش حاضر با استفاده از مطالعات کتابخانه ای، برداشت های میدانی و داده های آماری به روش تحلیلی و توصیفی انجام گرفته است. بررسی میزان ساعات آفتابی، میزان بارش سالیانه و مسیر وزش بادها در شهر ایلام، نشان داد که برای بهره گیری از آفتاب زمستان، بیشترین استفاده از آن در جهت جنوبی بنا صورت پذیرد؛ از طرفی با ایجاد سایه بان و ایوان کوچک و کاشت درختان برگ ریز، می توان تابش آفتاب در فصل تابستان را به بنا کاهش داد. با ایجاد سکو در زیر بنا، شکستگی در فرم و پیش آمدگی در بام، از برخورد باران با جدارة بنا جلوگیری کرد و برای محافظت از بادهای مزاحم، موانعی را در سایت، ایجاد کرد و از قرار دادن بازشوها در مقابل این بادها، حتی المقدور خودداری کرد. ایجاد فضای هشتی مانند در ورودی ساختمان برای جلوگیری از ورود باد مزاحم به داخل بنا، هدایت نسیم خنک (از جانب شمال غربی می وزد) به داخل ساختمان و استفاد، بهینه از آن در فصل تابستان، ایجاد فرم های منحنی دار و شکسته در دیوارهای مقابل باد مزاحم، ایجاد ایوان و سایه بان برای جلوگیری ازتابش خورشید به بنا در فصل تابستان و مانعی برای برخورد کج باران ها با دیواره های بنا و همچنین شکل گیری فرم ساختمان به گونه ای که بتواند در تابستان ایجاد سایه نماید، از جمله پیشنهاداتی است که در راستای طراحی معماری پایدار در شهر ایلام، مطرح گردیده است.
تحلیل آسیب شناسانه رفتار زیست محیطی شهروندان با تاکید بر زباله پراکنی در میان گردشگران
حوزه های تخصصی:
رفتار زیست محیطی در جامعه ما با مشکلات جدی روبروست.زباله پراکنی بعنوان یکی از مسائل اجتماعی جدی در رفتار شهروندی در جامعه ایرانی می باشد. زباله پراکنی مصداقی از بی نظمی اجتماعیشهروندان، در حوزه شهروندی محیط زیست می باشد که در فضاهای شهری و عمومی موجب تشدید مسائل مربوط به زباله شده است. بدین منظور هدف تحقیق حاضر آسیب شناسی رفتار زیست محیطی شهروندان با تاکید بر زباله پراکنی می باشد. روش تحقیق از نوع پیمایشی و ابزار سنجش آن پرسشنامه محقق ساخته است. جامعه آماری شامل کلیه گردشگرانی داخلی است که در تابستان 1393 وارد استان مازندران شده اند. حجم نمونه ی آماری بر اساس فرمول کوکران تعداد 385 نفر برآورد شده است. اطلاعات با استفاده از پرسشنامه به طور تصادفی در بین گردشگران کنار ساحل، پارک های جنگلی استان مازندران جمع آوری گردید. طبق یافته های بدست آمده از آزمون همبستگی پیرسون، رفتار زباله پراکنی گردشگران با عادت، گمنامی، فقدان امکانات، محیط کثیف،عدم آگاهی،ضعف کنترل هنجاری و بی مسئولیتی فرد رابطه ی مستقیم و معناداری دارد. سپس نتایج مدل آزمون نظری تحقیق بر اساس مدل سازی معادله ساختاری نشان داد که شرایط محیطی تسهیل کننده و شرایط هنجاری تسهیل کننده بطور مستقیم و غیر مستقیم بر رفتار زباله پراکنی گردشگران تاثیر دارد. عوامل ذکر شده در مجموع توانستند 35/0 درصد از تغییرات متغیر وابسته(رفتار زباله پراکنی) را مورد تبیین قرار دهند.
نقش سرمایه های اجتماعی در دلبستگی به مکان در محلات سنتی (نمونه ی موردی: محلات شهر همدان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سرمایه ی اجتماعی و دلبستگی مکانی از مفاهیم مهم و از دارایی های یک اجتماع محلی محسوب می شوند.
ارزش های اجتماعی یک مکان می تواند حس تعلق و دلبستگی افراد به محل زندگی را بهبود بخشده و از این طریق
پایداری و هویت مندی محلات را تضمین کند. در این راستا و برای ارتقای ارزش های اجتماعی محلات شهری، در
این مقاله سعی شده است نقش سرمایه ی اجتماعی در دلبستگی به مکان در محلات سنتی شهر همدان مورد بررسی
قرار گیرد. در پژوهش حاضر از روش تحقیق، توصیفی - تحلیلی و از شیوه های مرور متون، منابع و اسناد تصویری
در بستر مطالعات کتابخانه ای و همچنین از روش تحقیق موردی و شیوه ی تحقیق مشاهده در بستر مطالعات میدانی
و از ابزار پرسش نامه بهره گرفته شده است. همچنین با توجه به اهداف و سوال های تحقیق برای محاسبه و تحلیل
مقدار بارهای عاملی و ضریب همبستگی بین مؤلفه ها و شاخص های سرمایه ی اجتماعی و احساس دلبستگی به
مکان از نرم افزارهایSpss وLisrel استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که سرمایه های اجتماعی یک مکان
تأثیر معناداری در فرآیند دلبستگی مکانی افراد نسبت به محله های مورد مطالعه دارد. در این روند و در فرآیند
دلبستگی به مکان چهار عنصر انسان، مکان، ارزش های اجتماعی مکان و زمان، به عنوان بعد چهارم نقش موثری را
می توانند در طراحی و ارتقای دلبستگی افراد به محلات شهری داشته باشند به طوری که زمان می تواند با عواملی
چون گذشته تعاملی با مکان، خاطرات و رویدادها، طول مدت آشنایی افراد با یک مکان، میزان حضور و استفاده از
آن و خاطره انگیزی مکان نقش مهمی در فرآیند دلبستگی به مکان داشته باشد.