فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵۶۱ تا ۵۸۰ مورد از کل ۸۰۰ مورد.
حوزه های تخصصی:
Citizen’s participation in decision- making and urban affairs is one of the important issues in societies. So this study aims to explain some of the sociological and psychological factors that are influential in citizen’s social participation in urban affairs.
Research method of this study was survey and to measure independent variables (social satisfaction، social verify، assessing participation consequences، belief in participation، participation experiences and improvement motivation) and dependent variable (social participation rate)، we selected 700 heads of family from Isfahan’s seven municipality zones that was based on multi -stage sampling. These respondents had been chosen as the final sample and filled out prepared questionnaires.
Statistical methods included one way ANOVA، Multiple regression and Path analysis. In order to measure the path coefficient، such as total casual effects، indirect effects، standard path coefficients and multiple correlation coefficients for structural equations، we used the Lisrel Method. All of the statistical tests and data were analyzed by SPSS16 software.
بررسی ،تحلیل وپیش بینی تغییرات جمعیت و اشتغال بااستفاده ازمدل طولی وعرضی ایزاردوتغییرسهم ضریب مکانی (مطالعه موردی شهرستان سمنان)
حوزه های تخصصی:
بدون تردید نیروی کار به عنوان اصلی ترین عامل تولیدمطرح است وبه همین دلیل بسیاری ازکشورهای پیشرفته ودرحال توسعه بادوراندیشی ماهرانه ای، توسعه عوامل تولیدوبالتبع ساختارتولیدوتوسعه خودرابرمحوریت توسعه منابع انسانی طرح ریزی نموده اند. استفاده بهینه ازنیروی کاردرهرجامعه ای مستلزم شناخت ودرک صحیح ازاجزای آن وآگاهی براستعدادها وتوانایی هاوتفاوتهای هریک ازاجزاء است. این مقاله که بااستفاده ازپژوهش های میدانی وکتابخانه ای گردآوری شده است، ابتدابه بررسی تحولات جمعیتی وپیش بینی آن برای مقاطع10و15ساله پرداخته و درادامه بخش های مختلف اقتصادی شهرستان راتحت عناوین کشاورزی ، صنایع ومعادن وخدمات موردبررسی قرار داده اند و نقش شهرستان سمنان درسه سال 1385،1375،1365 به همراه الگوی تغییرات آن تبیین شده است. درادامه، ضرایب مکانی بخش های اصلی اقتصادی تعیین شده وسپس بااستفاده ازمدل ترسیمی طولی-عرضی ایزاردبه تجزیه وتحلیل ساختاراقتصادی شهرستان به صورت مقایسه میان بخشی درخودشهرستان وبین بخشی باسطح مرجع(کل کشور) و تغییرات اشتغال طی سه سال بررسی نموده وهمچنین بااستفاده ازمدل تغییرسهم ، به پیش بینی اشتغال درسه بخش اصلی شهرستان پرداخته ودرنهایت سه سناریوجهت پیش بینی ساختارآتی مشاغل عمده درسالهای 1395 و1400 ارائه می گردد.
نقش هویت محله ای در کاهش و کنترل گرایش به رفتارهای نابهنجار اجتماعی در شهر (مورد محله های شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر با اتخاذ رویکرد فضایی ـ اجتماعی با تلفیق نظریه های کنترل اجتماعی و نظریه های جامعه شناسی شهری به بررسی رابطه بین هویت محله ای و کنترل اجتماعی که در نهایت به کاهش نابهنجاری اجتماعی در شهر می انجامد، پرداخته است.
این مقاله، حاصل تحقیقی با استفاده از روش پیمایش بر روی 372 نمونه از 6 محله تهران (محله های زرگنده، شهرآرا، نارمک، شهرک راه آهن، امیریه و شهرک فردوس) بوده است.
یافته های تحقیق ضمن تأیید وجود تفاوت معنادار هویت محله ای در محله های مختلف تهران، نشان می دهد هویت محله ای زمینه مناسبی برای رشد و ارتقای وابستگی، تعهد و مشارکت افراد در محله است و می تواند از طریق تقویت سه عنصر وابستگی، تعهد و مشارکت، احساس کنترل و نظارت اجتماعی را در محله بالا ببرد و مانع از گرایش افراد به ارتکاب رفتارهای نابهنجار در سطح محله شود. با وجود این یافته های کلی نشان می دهد، خود هویت محله ای در شهر تهران با ضعف اساسی روبه رو است و به همین دلیل بدون داشتن برنامه روشن در بلندمدت نمی تواند زمینه ساز ایجاد همبستگی و کنترل اجتماعی غیررسمی شود.
Investigating the effects of decline of participatiation of citizens in directing urban zones (A case study of zone number 3 in Shiraz city)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
The present research aims to identify effective factors on the reduction of social cooperation with the purpose of attracting social cooperation in directing city zones (zone number 3 in Shiraz).The methodology of this research was based on documentary and survey methods. The statistical sample of this research contains people 18 years old and over who live in zone number 3 in Shiraz، of whom 385 individuals were chosen as the sample of this research using Cochran method. To collect data، a research made questionnaire (analysis of effective factors on social cooperation in directing city zones) was utilized. The findings show that the effectiveness rate of cooperation، trust in executives and organizations، training، residency، education، motivation، and the role of the person in the family are preventing factors of social cooperation in directing the city zones (zone number 3 in Shiraz). Therefore، if responsible authorities are fond of removing the obstacles of social cooperation in directing the city zones (zone number 3 in Shiraz)، they should think about above mentioned obstacles and decide on these items for their long term goals.
جنبش پیاده گستری، رویکردی نو در احیاء مراکز شهری؛ مورد مطالعه پیاده راه تربیت تبریز
حوزه های تخصصی:
امروزه موضوع احیای بافتهای مرکزی شهرها و توسعه پایدار آن، به صورت یک مساله ای مهم در برنامهریزی های شهری درآمده است. در طول دهههای گذشته، اتکای بیش از حد شهرسازی مدرن به نیازهای حرکت سواره و غفلت از حفظ و ساماندهی فضاهای پیاده که افول ارزشهای اجتماعی، فرهنگی، بصری و کاهش کیفیت محیط شهری را در این بافتها به همراه داشت، انتقادات زیادی از سوی صاحبنظران مسائل شهری را در مورد شهرسازی مدرن مطرح ساخته است. شدت این انتقادات بیشتر متوجه کیفیات کالبدی- فضایی و جنبههای نامطلوب اجتماعی حاصل از این نظام شهرسازی بوده است. در این راستا، از راهکارهایی که برای طرح شهر مطلوب شهروندان در برابر اوضاع نابسامان شهرسازی مدرن، در عرصه شهرسازی جهان مطرح شده، میتوان به «جنبش پیادهگستری» اشاره نمود. این جنبش، نه تنها سیمای کالبدی مراکز شهری را عوض کرده، بلکه تغییرات نوینی را در ارتقای کیفیت زندگی شهری و رفتار اجتماعی مردم به وجود آورده است. در این زمینه، مقاله حاضر، با روش تحلیلی- اسنادی و با استناد به مطالعات و بررسیهای میدانی در رابطه با محور پیاده تربیت، با هدف بررسی و شناخت بیشتر خاستگاه مکانی و زمانی زایش و پویش محورهای پیاده به عنوان بستر کالبدی حیات مدنی و تعاملات اجتماعی شهرها در راستای انتظام بخشی و ساماندهی مراکز کهن شهری به رشته تحریر درآمده است. یافتههای تحقیق، حاکی از آن است که ساماندهی این محور در بافت مرکزی شهر موجب انطباق آن با سیاستهای پیادهگستری شده است؛ به گونه ای که پس از اجرای آن، مکانهای تجاری و کاربری های مرتبط با آن رونق گرفته است و با این روند، پیادهراه تربیت، نوید بخش چشم انداز روشن توسعه فضاهای تجاری و تفریحی بوده، با پذیرش گروههای مختلفی از شهروندان، زمینهای برای بالا بردن کیفیت زندگی اجتماعی و غنا بخشیدن به فضای شهری در بافت قدیم فراهم نموده است.
حاشیه نشینی و فضای شهری: بازتولید اجتماع غریبه ها، مطالعه موردی محلهی عرب های ملک شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی تحقیق تحلیل «وضعیت غریبگی» حاشیه نشینان نسبت به اجتماع بزرگتر یعنی ساکنین شهر اصفهان و اهالی محلات مجاور و نیز نسبت به یکدیگر بوده است. بر اساس یافته ها پایین بودن سطح اعتماد اجتماعی در محل، ناامن دیدن محل و پایین بودن سطح روابط اجتماعی نزدیک و صمیمی، چندپارگی بافت اجتماعی محلهی عرب ها را نشان می دهد. نگرش های منفی اهالی محلات مجاور به محلهی عرب ها از یک سو و فقدان روابط اجتماعی با افراد صاحب پایگاه اجتماعی بالا و قوی بودن هویت قومی در ساکنین از سوی دیگر، نشان دهندهی جداافتادگی جامعه شناختی و نه صرفاً مکانی و فضایی اهالی محله عرب ها از فرآیندها و محیط شهری است.
رویکرد آمایشی در تحلیل نظام شهری با تاکید بر مفهوم مناطق همگن و اداری
حوزه های تخصصی:
در مجامع علمی و کارشناسی آمایش سرزمین، همواره تحلیل های متعدد و متضادی در خصوص ویژگیهای نظام شهری مناطق صورت گرفته است و نتایج ارایه شده به دلایلی نظیر تعریف مناطق بر اساس محدوده های اداری وسیاسی و یا استفاده صرف از مدلها و تکنیک ها بدون توجه به کاربرد منطقه ای آنها، دارای تفاوتهای اساسی و متضاد بوده و تصمیم گیری مناسب را برای مدیران و برنامه ریزان دچار مشکل ساخته است. هدف اصلی این مقاله، مقایسه تاثیر انتخاب محدوده های جغرافیایی در استخراج نتایج متفاوت در تحلیل های آمایشی ازمنطقه است. این مقاله موضوع انتظام فضایی شهرها را در دو منطقه آذربایجان، شامل: استانهای آذربایجان غربی، آذربایجان شرقی و اردبیل به عنوان یک منطقه همگن از یک طرف و استان آذربایجان شرقی به عنوان یک منطقه سیاسی و اداری از طرف دیگر بررسی نموده است. نتایج نشان دهنده تفاوت بسیار زیاد ویژگیهای نظام شهری بین منطقه همگن و منطقه سیاسی اداری است. با انتخاب استان آذربایجان شرقی به عنوان یک منطقه، الگوی نخست شهری وضعیت فوق برتری را نشان می دهد، ولی با انتخاب منطقه همگن آذربایجان، الگوی نخست شهری به وضعیت برتری مطلوب تغییر پیدا می کند که نشان دهنده وضعیت مطلوب برای منطقه است. در این مقاله، به ضرورت توجه جدی به تعریف علمی منطقه در مطالعات توسعه شهری و منطقه ای اشاره شده است.
ضعف فضای شهری مدرن در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
به ضعف گراییدن فضاهای شهری مدرن در ایران طرد تقریبی این ساحت از زندگی جمعی را، از حیطﮥ نظریه پردازی معمارانه به دنبال داشته است. در مقالهٔ حاضر، نویسندگان با شناسایی گرایش های اصلی در نظریه پردازی های مزبور، به شناسایی مولفه های اجتماعی و جامعه شناختی آن ها پرداخته و سپس، با مرور تحولات اخیر در حوزﮤ جامعه شناسی تاریخی، امکان به کارگیری آن را در تشخیص دلائل و زمینه های تضعیف فضاهای شهری مدرن در ایران بررسی کرده اند. به زعم نویسندگان، جامعه شناسی تاریخی، اگرچه در دورهٔ اخیر، مورد تهاجم وسیع گرایش های پسامدرن بوده است، همچنان از توانمندی های لازم، به منظور نظریه پردازی در ارتباط با ضعف فضاهای شهری در دورﮤ معاصر برخوردار است.
بررسی عوامل مؤثر بر شکل گیری هویت اجتماعی جوانان دبیرستانی شهر دهلران(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
بررسی تاثیر بافت محلات بر هویت اجتماعی، با تاکید بر هویت محله ای در شهر اصفهان
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به بررسی و شناخت عوامل مداخله گر تاثیرگذار بر احساس هویتمندی در محلات امروز می ﭘردازد. این که چه ویژگی ها و عواملی موجب تشخیص و تمایز وهویت بخشی به یک بافت محلاتی می گردد؟ ضرورت وجود هویت مکان چیست ؟وبه کدام نیاز انسان پاسخگوست؟ و شاخص های هویت ساز در بافت محلات موفق کدامند ؟ چهار سوال اساسی تحقیق حاضر راتشکیل می دهند . روش به کار رفته در این پژوهش پیمایشی بود وداده های مورد نیاز با استفاده از ابزار پرسشنامه در میان 260 نفر از ساکنان 20 سال به بالای دو محله مرداویج وعباس آباد در شهر اصفهان بصورت پیمایش تطبیقی اجرا شده است . روش نمونه گیری در این پژوهش ، تصادفی منظم بوده است. در تحلیل آماری از رگرسیون خطی برای آزمون فرضیات استفاده شد . نتایج این تحقیق نشان می دهد که میزان احساس هویت محله ای در هر دو محله عباس آباد ومرداویج در سطح متوسط وکم قرار دارد. نتایج حاصل از آزمون فرضیات پژوهش نیز نشان می دهد سطح بافت محلات بر هویت اجتماعی محله ای در هر یک از دو محله دارای تاثیر است. همچنین سطح متغیر نفوذ پذیری و سطح متغیر در هم تنیدگی بر احساس هویت محله ای در هر دو محله دارای تاثیر است ، اما تاثیر سطح متغیر خوانایی بر هویت محله درمحله ی عباس آباد وجود ندارد، درصورتی که مرداویج تاثیر متغیر خوانایی بر هویت محله ای با شدت ضعیف نشان داده شد.
جهان چهارم ایرانی- سیمای «زیست حاشیه ای» و«مسائل شهری» در همدان و برخی راه چاره ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
طی دهه های گذشته استان همدان رشد شهری گسترده ای را تجربه کرده است که منجر به پیدایش و افزایش حاشیه ها در اطراف این شهر شده است. در این مقاله با استفاده از پیمایش های میدانی محقق در نواحی حاشیه شهر همدان در تابستان سال 1384 و پاییز 1387، داده های طرح توانمندسازی حاشیه نشینان، یافته های گزارش ارزیابی اجتماعی در طرح توسعه محلی، و نیز یافته های مطالعه جرائم زنان و جوانان در شهر همدان در سال 1389 سیمای حاشیه نشینی در شهر همدان مورد بررسی و کنکاش قرار گرفته و در نهایت برخی توصیه های سیاستی جهت اداره بهتر حاشیه ها بر مبنای یافته های فوق ارائه شده است.
تحلیل فضایی جریان حواله های بانکی در شبکه شهرهای ایران
حوزه های تخصصی:
موضوع مورد بحث این مقاله «سازمانیابی فضایی سکونتگاههای شهری ایران در عصر اطلاعات» است که امروزه بر اساس نظریه «شبکه شهرها»، بررسی می گردد. فرض بر این است که شبکه شهرها وقتی شکل می گیرد که دو یا چند شهر که قبلا مستقل از همدیگر بوده اند، بتدریج به مشارکت با یکدیگر تمایل یافته، همکاری می کنند. این مشارکت توسط کریدورهای حمل و نقل و زیرساخت ارتباط سریع و پایدار پشتیبانی می شود. مقاله حاضر، الگوهای فضایی جریانهای مالی بین شهری را با کاربرد داده های حواله های بانکی (بانک ملی ایران) در طول یک سال (از تاریخ 1/6/1384 تا 31/6/1385) بررسی کرده است، تا از این طریق برخی انواع روابط شبکه ای را در میان شهرها بالای صد هزار نفر ایران تعیین کند. در این تحقیق، روش آماری «تحلیل مولفه های اصلی» برای تعیین عوامل مهم مراکز جذب حواله ها، به کار رفته است. نتایج بررسی حاکی از آن است که تعداد کمی از مراکز شهری؛ یعنی هشت شهر تهران، مشهد، اهواز، اصفهان، ارومیه، کرمان، تبریز و زاهدان (در مجموع با 3/73 در صد واریانس تبیینی) به ترتیب بیشترین واریانس را تبیین می کنند. روش «تحلیل جریانهای غالب» و «مدلهای تعامل فضایی» برای بررسی و نشان دادن سلطه همه جانبه تهران بر شهرهای ایران به کار برده شده است. یافته های مقاله نشان می دهد، از یک جهت اکثر شهرها تابع کانون شهری ملی (تهران) هستند و از جهت دیگر و پس از آن، تابع مراکز منطقه ای خود هستند. همچنین یافته های این پژوهش، حاکی از آن است که «فرضیه های روابط شبکه ای» برای تعیین الگوی فضایی سکونتگاههای شهری در ایران، به علت حاکمیت نخست شهری شدید و طولانی مدت، چارچوب مناسبی نیست. این مطالعه همچنین چندخوشه از مراکزمهم با جریانهای حواله های بانکی معنی دار را در میان شهرهای مناطق کلانشهرهای مشهد، اصفهان، اهواز و استانهای مازندران و آذربایجان غربی نشان می دهد، لکن برای مشاهده روابط شبکه ای درون خوشه های شهری مذکور، باید بررسی های بیشتری صورت گیرد.
شهر نشان دار به مثابه شهر زمینه گرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در شهرهای عصر حاضر که اجزای آن به طور مداوم افزوده شده و دستخوش تحولات متعددی می شوند، سازوکار انسجام شهر در تمامی وجوه، اعم از اجتماعی ـ فرهنگی، کالبدی و زیبایی شناختی با مشکلات فراوانی رو به رو است. برای پیشگیری از ظهور و تشدید چند گانگی در ساختارهای همنشین شهری که طی قرون متمادی شکل گرفته اند، بالا بردن توانایی ها و مهارت ها برای دربرگیری و تلفیق این اجزای نوظهور و گاه پراکنده در یک کل منسجم و معنا دار ضروری است.این نوشتار بر آن است که به شناخت فرایندهای انسجام ساختارهای جدید در شهر و رفع تقابل ویژگی های شهرها در گذشته با شهرهای توسعه یافتة جدید بپردازد که این مهم از طریق بازشناسی بخش های پایدار در تغییر و تداوم نظام های نشانه ای در گذر زمان و با تأکید بر زمینة بروز و ظهور آنها صورت می گیرد. تبدیل ساختارهای چندگانه به ساختاری منسجم، نیازمند آگاهی از نشان داری در شهرها است. لذا در این پژوهش، دستیابی به روشی برای بررسی و اخذ نشانه ها و طبقه بندی آنها در یک نظام نشانه ای که از فرهنگ، باورها، تاریخ و ارزش های حاکم بر جامعه و سایر موضوع های مرتبط نشئت می گیرد، با تأکید بر زمینه گرایی نشانه های شهری به مثابه رهیافت اصلی، مورد نظر است.
تأثیر تجدد بر سازمان فضایی شهر تهران در اواخر دوره قاجار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فضا تجلی اندیشة بشری است. از تحلیل آن میتوان به شیوه زندگی و نحوه نگاه انسان به جهان پی برد؛ ازاینرو سیر تکوین اندیشه جوامع انسانی در قالب تحلیل تباینات فضایی و تغییرات کالبدی قابل درک است. بیتردید مدرنیته به عنوان یکی از مهمترین دستاوردهای اندیشه بشری، مبدأ تغییرات بسیاری در تمامی عرصهها و شئون زندگی بشر بوده است. تکوین مدرنیته به مدرنیسم و مدرنیزاسیون طی سه قرن اخیر چهرة جهان را دگرگون ساخته است. در این میان فضاهای شهری بیش از پیش و به شکلی آشکار متأثر از این تغییر نگرش هم پاسخگوی نیازهای جدید گردیدهاند و هم خود نیازهای جدیدی برای انسان مدرن خلق کردهاند. تعامل میان تغییرات فکری و تأثیرات فضایی اندیشه بشری در بسیاری از شهرهای اروپایی مورد بررسی قرار گرفته است، اما بررسی این مهم در ایران و بهویژه تهران هدف اصلی مقاله محسوب میشود. بر اساس مطالعات انجامگرفته و با ابتناء به فرضیه محوری یعنی تقدم اندیشه بر ساختارهای فضایی، به صراحت میتوان ادعا نمود تحولات سازمان فضایی تهران از این قاعده مستثنی نیست. ورود اندیشه تجدد به ایران از اواخر دوره قاجار تأثیر زیادی بر سازمان فضایی تهران گذاشت. تهران پایتخت قاجاریه از رهگذر این اندیشه شاهد شبکة جدید روابط شهری، کارکردهای نوین در عرصه تعاملات و صورتبندی جدیدی از فضاهای کالبدی گردید. علاوه بر تغییر در این اشکال ظاهری، تهران اواخر قاجاریه آبستن تحولاتی در حوزه اجتماعی بود که در نهایت با انقلاب مشروطه به بار نشست. فهم بسیاری از تغییرات کالبدی و تحولات فضایی شتابانی که در دوره کوتاه پهلوی اول رخ نمود، بدون ریشهیابی و درک روشنی از دگرگونیهای اواخر دوره قاجار ناممکن به نظر میرسد.
ارزیابی ناپایداری در توسعه فضایی متروپل تبریز
حوزه های تخصصی:
متروپل تبریز بزرگترین مجتمع زیستی شمال غرب کشور است که به لحاظ موقعیت مکانی ویژه، از حوزه نفوذ بسیار وسیعی برخوردار و به سبب مرکزیت سیاسی، اداری و تمرکز فعالیتهای صنعتی، اقتصادی، دانشگاهی و سطح بالای تخصص و خدمات، به عنوان قطب جاذب و شهر مسلط نقش ماکروسفالی(بزرگسری)را در منطقه ایفا نموده است و به همین دلیل، به طور مداوم بر گستره فضایی آن افزوده می شود. این شهر طی دهههای اخیر رشدی شتابان، لجامگسیخته و بیقواره داشته و تحولات جمعیتی و کالبدی ناباورانهای را تجربه کرده است، به طوری که نوعی شهرسازی نااندیشیده و ناپایدار در آن به وقوع پیوسته است. بر این اساس، مقاله حاضر با روش تحلیلی- اسنادی و با هدف بررسی و ارزیابی ابعاد ناپایداری حاصل از الگوی توسعه ناموزون تبریز بین سال های85-1335 به رشته تحریر درآمده است. یافتههای تحقیق نشان میدهد که توسعه و پراکنش فضایی شهر باعث کمبود و گرانی زمین و مسکن، تخریب باغ ها و اراضی کشاورزی، فرسودگی و تهی شدن بافت قدیم، تنزل اعتبارات فرهنگی و هویت تاریخی شهر، دست اندازی شهر بر روی مناطق ناپایدار و نواحی بالقوه خطرناک، از بین رفتن جنبههای زیبایی شناسانه شهر، ظهور و گسترش مناطق حاشیهنشین، ادغام روستاهای پیرامون و تغییر نقش آنها شده و قابلیت های زیست- محیطی این شهر را به مخاطره انداخته است. از سویی، عدم انطباق توسعه فضایی شهر با ظرفیت زیرساخت ها و فضاهای شهری و به عبارتی، عدم حاکمیت برنامههای اصولی شهرسازی بر گسترش شهر منجر به عقب ماندگی روند شهرسازی از شهرنشینی بیرویه شده و این شهر را از منظر توسعه پایدار شهری به زیر سؤال برده است.
بررسی و تحلیل رابطه امنیت تصرف قانونی و عرفی با میزان مشارکت خانوارها در طرح های بهسازی در محله اسلام آباد تهران
حوزه های تخصصی:
هدف مقاله حاضر، بررسی و تحلیل میزان تاثیرامنیت تصرف زمین، برانگیزه مشارکت خانوارهای ساکن در سکونتگاههای غیررسمی است. به همین منظور، محله غیررسمی اسلام آباد تهران به عنوان نمونه موردی انتخاب شده است. روش تحقیق دراین مقاله از نوع توصیفی و تحلیلی بوده و در آن از روش پیمایش وابزار پرسشنامه برای جمع آوری اطلاعات استفاده شده است. از تکنیکهای آماری آلفای کرونباخ، همبستگی پیرسون و جزئی، و تکنیک آماری رگرسیون چند متغیره برای تجزیه و تحلیل داده های خام پرسشنامه استفاده شده است. یافتههای تحقیق نشان میدهد که بین شاخص قانونی نوع مالکیت خانوارها و انگیزه مشارکت آنها در طرحهای بهسازی رابطه معناداری وجود ندارد. این بدان معناست که همه خانوارهای نمونه آماری ( سنددار، قولنامه ای و غیره ) تقریبا به یک اندازه تمایل به مشارکت با سازمانهای محلی و دولتی دارند. در عین حال، نتایج تحقیق نشان داد که بین شاخصهای فراقانونی و متغیر وابسته، انگیزه مشارکت خانوارها در طرح های بهسازی رابطه معنیدار مثبتی وجود دارد؛ به طوری که بالا بودن شاخصهای فوق، منجر به بالا رفتن انگیزه مشارکت خانوارها در طرحهای بهسازی می شود. همچنین نتایج تحقیق نشان دادکه بین شاخص میزان درآمد خانوار و شاخصهای امنیت تصرف زمین و انگیزه مشارکت خانوارها رابطه معنادار مثبت وجود دارد و بالا بودن آن، به افزایش میزان امنیت تصرف ادراکی خانوارها و همچنین افزایش میزان همکاری خانوارها با سازمانهای دولتی، محلی و غیره منجر می شود.
تحلیلی بر سیستم های شهری ایران طی سال های 1335تا 1385
حوزه های تخصصی:
نظام شهری تجسم فضایی اقتصاد سیاسی و نحوه مدیریت سرزمین در یک کشور است. با مطالعه نظام شهری نحوه پخشایش و میزان تعادل جمعیت شهرها مشخص تر می گردد. نظام شهری ایران از الگوی سنتی کهکشانی در قبل ازسال،1300 به الگوی زنجیره ای به دلیل تمرکز امکانات و خدمات در شهرهای بزرگ متمایل شده است. این الگو ضمن بر هم زدن روابط منطقی شهرهای کوچک، میانی و بزرگ با یکدیگر، باعث آشفتگی در نظام شهری ایران شده است. هدف از این پژوهش، آشنایی با میزان تعادل در نظام شهری ایران طی سالهای 1335تا 1385است. روش تحقیق توصیفی – تحلیلی با تاکید بر مدلهای بررسی کننده است. جامعه آماری شامل کلیه شهرهای ایران در پنج دوره سرشماری از سال 1335تا سال 1385 است. یافته های پژوهش، بیانگر آن است که نظام شهری ایران در نیم قرن اخیر از لحاظ شاخص های ضریب تمرکز، رتبه اندازه، نخست شهری و ضریب آنتروپی به سمت تعادل میل کرده است؛ اما از نظرشاخص ضریب جینی و توزیع جمعیت در طبقات شهری نسبت به سال 1335 در وضعیت نامتعادل قرار دارد. در حقیقت، براساس منحنی لورنز شهرهای ایران طی سال 1335 به خط نرمال نزدیکتر بوده، اما در سال 1385از خط نرمال فاصله بیشتری گرفته اند. این امر ناشی از افزایش تعداد شهرهای بسیار کوچک با جمعیت اندک و افزایش جمعیت شهرهای بسیار بزرگ در نظام شهر ایران است. برای متعادل سازی نظام شهری ایران، راهکارهای تمرکز زدایی از کلانشهرها و تقویت شهرهای کوچک ومیانی پیشنهاد شده است.