فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۱ تا ۶۰ مورد از کل ۳۴۹ مورد.
شکل گیری و توسعه میان رشته ای ها در آموزش عالی: عوامل و الزامات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
محوریت دانش در حیات اجتماعی، پیچیدگی مسائل و نیازهای جامعه، انتظار خدمات اجتماعی و نوآوری و کارآفرینی علمی از دانشگاهها، مساله گشایی و غنی سازی وظایف آموزشی و پژوهشی، توسعه و گسترش فعالیتها و رشته های میان رشته ای را به یک ضرورت راهبردی در آموزش عالی و نظام دانشگاهی تبدیل کرده است. در نیم قرن اخیر، گسترش و توسعه فعالیتهای آموزشی و پژوهشی میان رشته ای دستاوردها و نتایج مناسبی برای نظام آموزش عالی، دانشگاهها، صنعت و جامعه در کشورهای توسعه یافته داشته است. علاقه مندی و تمایل دانشگاه ها، صنایع، دولت، استادان، محققان و دانشجویان به طراحی و اجرای فعالیتها و رشته های میان رشته ای یکی از مهمترین دستاوردهای فعالیت های میان رشته ای در نظام دانشگاهی و آموزش عالی است. در آموزش عالی و نظام دانشگاهی ایران، شکل گیری و توسعه فعالیت ها و رشته های دانشگاهی میان رشته ای نسبت به اهداف و برنامه، توفیق چندانی نداشته است. در راستای جبران عقب ماندگی های گذشته و فراهم کردن شرایط مطلوب برای شکل گیری و توسعه میان رشته ای ها، هدف اصلی این مقاله شناسایی عوامل و الزامات کلیدی برای شکل گیری و توسعه فعالیتهای دانشگاهی میان رشته ای، است. برای انجام این پژوهش، از روش تحقیق کیفی ترکیبی شامل مرور اسناد، فراتحلیل یافته های پژوهشهای دیگر و پیمایش محدود، استفاده شده است. در نهایت، با جمع بندی تحقیقات انجام شده، شش عامل عمده و دوازده الزام کلیدی برای شکل گیری و توسعه فعالیت ها و رشته های دانشگاهی میان رشته ای، استخراج و ارائه شده است.
اخلاق پژوهش در علوم اجتماعی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ناراستی های اخلاقی در پژوهش اجتماعی، هر چند به میزان اندک، میتواند پایه های دانش اجتماعی را سست و نقش کاوشگرانه، نقادانه و حقیقت جویانه آن را تضعیف کند. برای بررسی ناراستی های اخلاقی احتمالی و شناخت فضای هنجاری پژوهش علوم اجتماعی در ایران، این پژوهش به روش اسنادی به گردآوری و تحلیل محتوای اظهارات منتشر شده پژوهشگران این حوزه میپردازد. یافته های پژوهش نشان میدهد هنجارشکنی در زمینه اخلاق پژوهش در علوم اجتماعی ایران دو بعد فردی و ساختاری دارد. در بعد فردی، انحراف از پایبندی به اخلاق پژوهش در سطوح شخصی[1] و حرفه ای[2] (در ارتباط با صورتبندی و محتوای پژوهش، سازمان پژوهشی و تخطی از قواعد و هنجارهای علمی و حرفها ی دریافت و اجرای پژوهش) قابل توجه است. در بعد ساختاری، سوءاستفاده از قواعد و تعهدات اخلاقی و حرفه ای سازمانی و نهادی در ارتباط با پژوهشگر و پژوهش (انتخاب موضوع، نحوه دریافت، فرایند داوری، تصویب، گزارش، کاربرد و محتوای پژوهش) قابل توجه است. بر پایة دستاورد مفهومی این پژوهش، ناراستی های اخلاقی در فضای پژوهش علوم اجتماعی در ایران برایند تاثیر متقابل کنشگران (پژوهشگر) و ساخت نهادی (شامل قواعد و هنجارها و منابع) تسهیل کننده هنجارشکنی است. نتیجه این که ناراستیه ای اخلاق پژوهش از یک دوسویگی ساختاری در فضای علم در ایران تبعیت میکند و متاثر از ویژگیهای ساختاری نهاد علم در ایران در مقطع زمانی مورد مطالعه است.
بررسی دیدگاه های دانشجویان در مورد تدریس مطلوب در دانشگاه گیلان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در تحقیق حاضر، الگوهای تدریس مطلوب در دانشگاه با توجه به نظرات دانشجویان در دانشکده های مختلف دانشگاه گیلان مورد بحث و تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. در ابتدا از طریق مصاحبه از 40 نف از دانشجویان سال اول خواسته شد که نظرات خود را در مورد تدریس مطلوب بیان کنند. سپس از بین جامعه در حدود 7000 نفری دانشجویان دانشگاه گیلان از 356 نفر (تقریبا در حدود 5 درصد) از طریق نمونه گیری خوشه ای خواسته شد که از طریق پرسش نامه، عواملموثر بر تدریس مطلوب را از لحاظ (الف) اصلی بودن (ب) فرعی بودن رتبه بندی نمایند. هم چنین تفاوت ها و تضاد های موجود بین مهم بودن و ویژه بودن تدریس برای کل نمونه و 6 دانشکده مختلف مورد توجه قرار گرفت. با وجود این که دیدگاه های آن ها با توجه به رشته تحصیلی و تجربیات، دارای تفاوت هایی بودند در مجموع گروه های مورد بررسی نظرات مشابهی داشتند. رتبه بندی ها در تحلیل عامل نیز مشخص کرد که الگوی تدریس مطلوب بر اساس دو عامل کلی یادگیری محور و تدریس محور مورد توجه دانشجویان قرار گرفته است.
معیارها و استانداردهای ارزیابی پایان نامه های کارشناسی ارشد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر تعیین معیارهای اصلی و فرعی و استانداردهای کیفی و نمره گذاری پایان نامه های مکتوب رشته های علوم رفتاری (مدیریت ، روانشناسی ، علوم تربیتی و جامعه شناسی) دانشگاه پیام نور است. 173 معیار ارزیابی پس از مطالعات کتابخانهای و مصاحبه با متخصصان روش پژوهش و سنجش و اندازه گیری در قالب پرسشنامهای با مقیاس لیکرت و رتبه بندی تنظیم شد. سپس به صورت تصادفی ساده 112 تن از حدود 200 تن از اساتید شاغل و مرتبط با دانشگاه پیام نور در رشته های یادشده به پرسشنامه پاسخ دادند. مقادیر آلفای کرونباخ برای پرسشنامه تدوین شده حدود 0.99 برآورد شد که نشاندهنده قابلیت اعتماد بالای مقیاس است. نتایج آزمون دو جملهای نشان داد که با بیش از 99 درصد اطمینان معیارهای تدوین شده از دیدگاه اساتید، مورد تأیید است. با استفاده از آزمون خی دو معیارهای اعتبار سنجی شده از دیدگاه اساتید در سه طبقه استاندارد پذیرش بدون اصلاح، پذیرش با اصلاح جزئی و پذیرش با اصلاح کلی طبقه بندی شدند. سرانجام استانداردهای نمره گذاری معیارهای ارزیابی با استفاده از تحلیل عاملی به روش مؤلفه های اصلی مشخص شد
بررسی میزان کاربست مؤلفه های سازمان یاددهنده در دانشگاههای دولتی کشور در سال تحصیلی86-85(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این مقاله بررسی میزان کاربست مؤلفه های سازمان یاد دهنده در دانشگاههای دولتی کشور بود. مؤلفه های سازمان یاددهنده در پنج مقوله دیدگاه قابل یاددهی، ایده ها، ارزشها، انرژی و قاطعیت در تصمیم گیری مورد بررسی قرار گرفته است. روش تحقیق توصیفی پیمایشی است. جامعه آماری پژوهش شامل 25067 نفر اعضای هیات علمی دانشگاههای دولتی کشور (13335 نفر در دانشگاه های وابسته به وزارت علوم، تحقیقات و فناوری و 11372نفر در دانشگاه های وابسته به بهداشت، درمان و آموزش پزشکی) در سال تحصیلی86- 85 بوده و یک نمونه 345 نفری از میان آنان به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای بصورت تصادفی انتخاب شد که 315 نفر در پژوهش شرکت نمودند. به منظور جمع آوری داده ها از پرسشنامه محقق ساخته 74 سؤالی بر مبنای نظریه سازمان یاددهنده تیچی در قالب طیف 5 درجه ای لیکرت استفاده شده است. پایایی کل پرسشنامه از طریق ضریب آلفای کرونباخ 87 /0 برآورد گردید. برای آزمون سؤالهای پژوهش از آزمون های آماری پارا م تریک از جمله t تک نمونه ای استفاده شده است. یافته های پژوهش نشان داد میانگین نمرات پاسخ دهندگان در مورد کاربست مؤلفه های سازمان یاددهنده در گروه نمونه همه کمتر از حد متوسط(3) می باشد و در تمام مؤلفه ها تفاوت معنی دار است. همچنین میزان مطلوبیت استفاده از مؤلفه های سازمان یاددهنده در دانشگاهها با میانگین 25/4 بسیار بالاتر از حد متوسط ارزیابی شده و t مشاهده شده از t بحرانی جدول بزرگتر است. لذا در این خصوص نیز تفاوت میانگین ها معنی دار می باشد.
اخلاق علم در فضای آموزش علوم اجتماعی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اخلاق در آموزش بهمثابه بخشی از اخلاق حرفهای آکادمیک، مجموعهای از قواعد و ضوابط ایجابی و سلبی حرفهای مورد توافق اجتماع علمی است که کنشگران حوزهی آموزش را ملزم به رعایت اخلاق و پرهیز از بیاخلاقی در فرآیند آموزش علم مینماید. اعضای هیات علمی، دانشجویان و مدیران سه دسته از کنشگران اصلی در فضای آموزش هستند که متناسب با نقش و انتظارات نقش خود ملزم به رعایت اخلاق حرفهای و حفظ شرافت دانشگاهی هستند. نظر به مسالهمندی رعایت اخلاق علم در فضای آموزش دانشگاهی پرسش از «گونههای عدم تبعیت از هنجارهای مرتبط با نقش کارگزاران اصلی (اساتید، دانشجویان و مدیران) فضای آموزش علوم اجتماعی در ایران» موضوع این پژوهش است. این پژوهش با کاربرد تکنیک تحلیل محتوای کیفی و استفاده از مصاحبهی نیمهساختمند و مراجعه به تجربیات دانشجویان دکتری رشتههای علوم اجتماعی دانشگاههای علامه طباطبایی، تهران، شهید بهشتی، الزهرا و تربیت مدرس قصد دارد تا گونههای هنجارشکنی اخلاق علم در فضای آموزش علوم اجتماعی ایران را با توجه به موقعیت و نقش هر یک از کنشگران اصلی این رشته شناسایی نماید. نتایج پژوهش نشان میدهد دامنهی عدم تبعیت از هنجارهای اخلاق علم در آموزش علوم اجتماعی گسترده است و نهفقط صرفا به کنشگران رشتهی علمی (اساتید، دانشجویان و مدیران) برحسب میزان و نوع هنجارشکنی علمی محدود نمیشود بلکه متاثر از ساختار آموزش در سطوح دانشگاه، دانشکده و گروه آموزشی شامل قواعد، قوانین و رویههای سازمان آموزش است. انتظار میرود اتخاذ یک رویکرد تلفیقی در شناسایی گونههای عدم تبعیت از هنجارهای اخلاق علم در دو سطح کنشگر و ساختار و پرهیز از یکسونگری در بررسی این موضوع بتواند درک روشنبینانهتری از وضعیت اخلاق علم در ساختار آموزش عالی ایران ارائه نماید.
بررسی استنادی مقالات تالیفی مجله علوم اجتماعی و انسانی دانشگاه شیراز (1385-1380)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش، با استفاده از روش تحلیل استنادی، به بررسی الگوی رفتار استنادی مؤلفان مجله علوم اجتماعی و انسانی دانشگاه شیراز در فاصله ی زمانی 1380-1385 در مورد چگونگی استفاده از منابع علمی پرداخته است. در این پژوهش، سعی شده با تجزیه و تحلیل اطلاعات به دست آمده، ابتدا توصیفی کلی از مقاله های مورد بررسی ارائه گردد؛ در مرحله بعد، به بررسی میانگین استنادها، نوع و زبان منابع مورد استفاده بر اساس تفکیک موضوعی مقاله ها، بررسی نیم عمر منابع و بررسی میزان تمایل نویسندگان به استفاده از انواع مختلف منابع اطلاعاتی پرداخته است. نتایج نشان داد که، مجموع 221 مقاله مورد بررسی، دارای 5240 استناد می باشد، که بالاترین استنادها به طور کلی از جنبه زبانی و نوع مدرک، به ترتیب مربوط به زبان انگلیسی (55%) و کتاب (2/57%) می باشد. میانگین استناد در هر مقاله، 7/23 می باشد. نتایج این تحقیق نشان داد که، بالاترین نیم عمر به کتاب عربی در زمینه موضوعی زبان و ادبیات فارسی با 23 سال و 8 ماه، و پایین ترین نیم عمر، مربوط به نشریه فارسی در حوزه حقوق با 3 سال و 3 ماه تعلق دارد. مطالعه تطبیقی بین نیم عمر منابع فارسی و انگلیسی زبان نشان دهنده آن است که، منابع فارسی نسبت به منابع انگلیسی، به طور روزآمدتر مورد استفاده قرار گرفته است.
تأملی درباره بایسته های رسانه های ارتباط جمعی در مسیر تولید علوم انسانی اسلامی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
معرفت شناسان و فیلسوفان علم با اتخاذ رویکردی منطقی ـ فلسفی سعی در شناخت و تبیین ماهیت علم دارند. اما جامعه شناسان علم و معرفت تلاش دارند تا دلایل و چگونگی تکوین علم در ظرف ذهن و آگاهی عالِم و همچنین در ظرف فرهنگ و آگاهی جمعی جامعه را بررسی نمایند.
رسانه های جمعی همچون هر پدیدة اجتماعی دیگر بر فرایند تولید علم اثر می گذارند. مطالعه ء نحوة اثرگذاری رسانه های جمعی بر تولید علم دینی، مستلزم فراهم کردن سه مقدمه است: 1. اختیار تعریف منقحی از علم دینی؛ 2. اتخاذ تبیینی از نحوة تولید علم دینی توسط عالم و همچنین پذیرفته شدن آن به عنوان علم در جامعه ؛ 3. توجه به نظریات مطرح در حوزة اثرات رسانه بر فرد و اجتماع.
این مقاله با بررسی عوامل معرفتی و غیرمعرفتی دخیل در فرایند تولید علم دینی و نیز مروری بر چند نظریة مطرح در حوزة «اثرات رسانه ای»، بر نقش رسانه ها در فرایند تولید علوم انسانی اسلامی تأکید دارد.
حل مسئله(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله نسبت میان حل مسئله جز گرایانه یا اصلاحی با حل مسئله کل گرایانه یا یوتوبیایی سنجیده می شود و تغییر پارادیمی از اولی به دومی مورد تاکید قرار می گیرد. سپس نظریه سه جهان پوپر ارائه میگردد. هدف از ارائه این نظریه و یاری گرفتن از آرای لاکاتوش برای تکمیل آن، تصریح نقش طرحهای تحقیقاتی رقیب در حل مسئله و تاثیر نقادی بر پیشرفت علم است. در پایان با توجه به مقولات نظری وضعیت آکادمیک ایران به شیوهای نقادانه بررسی میشود
دانش بومى بهداشت خاک و توان بخشى زمین در ایران: نقدى بر کتاب کشتکارى و فرهنگ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
"فرایند سریع صنعتى شدن در نیمه دوم قرن بیستم، بیشترین آسیب را به بخش کشاورزى وارد آورد. گفتنى است که در این فرایند، سهم عمده اى از آسیب نصیب کشورهاى جهان سوم شد. زیرا روش هاى بومى، کهن، سازگار با محیط و آزمون پس داده خود را رها کرده و به استفاده از الگوهاى وارداتى کاشت، داشت و برداشت ـ بدون هیچ گونه تناسبى با محیط خود ـ روى آورده بودند؛ که این جابجایى کاهش بازده تولید در بلند مدت، فرسایش خاک و تخریب شدید محیط زیست را به همراه داشت. در نهایت در دهه هاى پایانى قرن بیستم راهکارى براى حل این ناهماهنگى و مشکل پیشنهاد شد. راهکار عبارت بود ازاهمیت به دانش بومى و تلاش در تلفیق آن با دانش رسمى. اثر حاضربه این موضوع پرداخته است که کشاورزان ایرانى از چه شیوه ها و روش هایى استفاده کرده اند که در این مدت طولانى چند هزار ساله، زمین هاى کشاورزى را از باردهى و توان نینداخته اند؟ در حالى که در چند دهه گذشته، چه در ایران و چه در غرب، با شیوه هاى مدرن کشاورزى و به ویژه با کودهاى شیمیایى، میلیون ها هکتار زمین دایر کشاورزى، بایر و رها شده است.
"
فراتحلیلی بر مطالعات مربوط به سلامت اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این پژوهش با بهره گیری از روش فراتحلیل به تحلیل و ترکیب نتایج مقالات و پایان نامه های انجام شده، در زمینه سلامت اجتماعی و نیز بررسی مفهوم و نظریه های سلامت اجتماعی در پژوهش های یاد شده پرداخته شده است. بدین منظور تعداد32 پژوهش انجام گرفته در زمینه سلامت اجتماعی با بهره گیری از ابزار «چک لیست گزینش پژوهش ها از نظر فنی و روش شناختی» (شامل روایی و پایایی مناسب، روش نمونه گیری و آماری صحیح) برای بررسی انتخاب شدند. طبق یافته های این تحقیق در بیشتر مطالعات صورت گرفته، واحد تحلیل فرد بوده است و در تمام موارد از روش پیمایش برای جمع آوری داده ها استفاده شده است. همچنین نظریه سلامت اجتماعی کییز و پرسشنامه وی در زمینه سلامت اجتماعی هدایتگر غالب تحقیقات بوده است. علاوه بر این در بیشتر مطالعات یادشده تاثیر عوامل گوناگون بر سلامت اجتماعی مورد شناسایی قرار گرفته است که از میان این عوامل، کیفیت زندگی و شاخص های آن و نیز تحصیلات، تاثیر بسزایی بر سلامت اجتماعی داشته اند.
آموزش جامعه شناسی در ایران، مشکلات و فرصت ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در مقاله حاضر ضمن مرور اجمالی بر نحوه شکل گیری جامعه شناسی و آموزش آن در ایران به چالش ها و سنت های درون آن توجه شده است. در گذر زمان، آموزش جامعه شناسی در ایران از علمی صرفا حاشیه ای به حوزه اصلی بحث و گفتگو تبدیل شده و نظر بسیاری از سیاستمداران، روشنفکران و منتقدان را به خود جلب کرده است. وضعیت جدید جامعه شناسی در ایران با ضرورت های جدید در باز سازی جامعه ایرانی پس از انقلاب اسلامی و جنگ ایران و عراق و دوره اصلاحات اجتماعی و سیاسی از 1376 تا زمان حاضر توام می باشد. شرایط پیش آمده، زمینه دستیابی سنت مدرن را فراهم کرده است. ابهامات و مناقشات ریشه دار در سنت کلاسیک جامعه شناسی، جامعه شناسان را به سوی ایجاد تغییرات بنیادی به لحاظ مفهومی، روشی، موضوعی و بینشی کشانیده است. اگر اصلی ترین مساله سنت جامعه شناسی کلاسیک هویت یابی آن بود، مساله اصلی و عمده در سنت جدید جامعه شناسی، دفاع از جامعه مدرن و استقرار آزادی و دموکراسی و ساختن جامعه ای سالم تر است.
مطالعات مواد مخدر و اعتیاد در نظام آموزش و پرورش ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
موضوع مواد مخدر، یکی از معضلات جامعه بشری به شمار می رود که همه جوامع را به خود مشغول کرده است. رشته های مختلف عملی هر کدام با توجه به حدود علمی خود به این موضوع پرداخته اند. در این مقاله، ضمن بررسی مجموعه پژوهش ها، پایان نامه ها، گزارش های کاربردی، مقالات و طرح های ملی انجام شده به این سوال توجه شده است که اولا کدام یک از حوزه های علمی توجه بیشتری به این موضوع داشته و در ثانی این موضوع چگونه مورد بررسی قرار گرفته است. در مجموع، 370 پژوهش و مقاله مورد بررسی قرار گرفته که از میان بخش اعظم آن ها، پایان نامه دکتر و کارشناسی ارشد بوده است. در میان پایان نامه ها، دانشجویان رشته پایان نامه دکتری و کارشناسی ارشد بوده است. در میان پایان نامه ها، دانشجویان رشته پزشکی بیش از دیگران به این موضوع پرداخته اند، حال آن که جامعه شناسان در انجام پژوهش سهم بیشتری داشته اند. با این وجود، مقالات ارایه شده در سمینارها و مجامع علمی غالبا از سوی پزشکان و دانشجویان پزشکی ارایه شده است. در مجموع، با بررسی شاخص تولیدات علمی، می توان گفت علوم پزشکی در رتبه اول و سپس جامعه شناسی در رتبه دوم قرار داشته است و سایر حوزه های علمی مانند علوم تربیتی، روان شناسی و روان پزشکی در رتبه های بعدی قرار داشته اند. در آخر، سه پژوهش ملی در حوزه جامعه شناسی که به این موضوع به طور مستقیم یا غیر مستقیم مرتبط بوده اند، مورد بررسی قرار گرفته است.
طبقه بندی مغالطه های اسکات و پژوهش های تربیتی در ایران: ارزیابی روش شناختی پژوهش های منتشر شده در نشریات معتبر علوم تربیتی و روان شناسی ایران در سال های 85-1381(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی این مقاله ارزیابی پژوهش های تربیتی منتشر شده در نشریات معتبر علوم تربیتی و روان شناسی ایران در بازه زمانی 85-1381، براساس تاکسونومی مغالطه های روش شناختی اسکات است. بنابراین، این پژوهش با هدف توجیه نقد اسکات انجام شده است. در نتیجه مقالات پژوهشی معتنابهی مورد بررسی قرار گرفتند تا تصویری کلی از وضعیت پژوهش های تربیتی در ایران ارائه شود. یافته های حاصل از بررسی مقالات، براساس نُه مغالطه روش شناختی گزارش شده است. این مغالطه ها شامل مغالطه معرفتی، مغالطه تجانس، مغالطه علی، مغالطه ذاتی گرا، مغالطه دانش فارغ از ارزش، مغالطه آینده نگری، مغالطه تحویلی، مغالطه جبرگرایانه و مغالطه عمل گرایی است.از 158 مقاله منتشر شده در نه نشریه علمی- پژوهشی ایران 96 درصد،از روش پژوهش کمّی، 4 درصد از روش پژوهش ترکیبی بهره گرفته اند و فقط یک مقاله با استفاده از روش پژوهش کیفی تدوین و منتشر شده است. در این پژوهش کلیه مقالات به شیوه سر شماری، با استفاده از روش تحلیل محتوا مورد بررسی قرار گرفتند. یافته ها نشان می دهند که اغلب مغالطه های مورد وصف نه تنها در تمام پژوهش های کمّی، بلکه در یک پژوهش کیفی و شش پژوهش ترکیبی مورد مطالعه نیز به تناوب مشاهده شده اند. این نتیجه نیاز به رویکرد بدیل در عرصه روش شناسی پژوهش را نمایان می سازد.
جنبش کیفیت گرایی در آموزش عالی به سوی الگویی جامع از مدیریت کیفیت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از مقاله حاضر، مطالعه پارادایم های اصلی مدیریت کیفیت در سازمان است تا میزان تناسب آن ها را در زمینه موسسات آموزش عالی و محیط اقتصادی و اجتماعی آنان تعیین و بتوان بر اساس آن الگوی جامعی پیشنهاد داد. با بهره گیری از روش شناسی متا ارزیابی (ارزیابی ارزیابی) و تاکید بر دیدگاه نظری «کنش ارتباطی» هابرماس (1994، 1996)، پژوهش های بیکت و بروکس (2005) و برینبام (1991) و هم چنین الگوهای نظیر الگوی استقلال و آزادی علمی دانشگاه، الگوهای سیاسی و اجتماعی، الگوهای تربیتی، الگوهای سازمانی و مدیریتی و الگوی تجاری برگرفته شده از دنیای صنعت و تجارت چارچوب نظری این مقاله مشخص گردیده است. یافته های این مقاله نشان می دهد که معنی «کیفیت» با غلبه الگوهای تجاری در آموزش عالی تغییر ماهیت داده است. ثانیا، الگوهای کنونی کیفیت مبتنی بر دنیای صنعت ارزش های اساسی و بنیادی آموزش عالی را نادیده گرفته است.
جنسیت و علم؛ بررسی پژوهش ها در ایران و جهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
عنوان «جنسیت و علم» به توصیف و تبیین روند و کمیت و کیفیت حضور و جایگاه زنان در نهاد های علمی می پردازد. هدف اصلی این مقاله، تحلیل پژوهش های انجام شده و قابل دسترس در خصوص «جایگاه زنان در علم» در ایران و سایر کشورهای جهان است. مطالعات انجام شده در خارج از ایران در قالب دو دسته کلی شامل مطالعات تاریخی و مطالعات فمینیستی فراوان صورت گرفته در سطح جهانی، تعداد پژوهش های انجام شده در مورد «جایگاه زنان در علم» در ایران بسیار اندک است. این مطالعات در دو دسته قابل مقوله بندی است: 1- مطالعاتی است که به بررسی وضعیت مشارکت زنان در آموزش عالی و پیامدهای اجتماعی فرهنگی آن پرداخته است. 2. مطالعات اندکی که بر سهم نابرابر و وضع تبعیض آمیز موقعیت زنان در نهاد علم متمرکز شده اند. دسته نخست پژوهش ها، در میان مطالعات ایرانی پر رنگ تر است. علاوه بر این، مطالعه ای تاریخی درباره بررسی موضوع جایگاه زنان در علم در پژوهش های داخلی یافت نشده است. در مجموع، بررسی ها به وجود موانع اجتماعی و فرهنگی برای زنان در دستیابی به موفقیت ها و موقعیت های علمی و حرفه ای چه در فضای اجتماعی درون علم و چه در فضای اجتماعی بیرون علم اشاره دارد. برخی تحقیقات خارجی نیز، دلالت بر این دارند که نقش فرهنگ و دولت در زدایش این موانع یا کاهش آن ها، مهم و اساسی است. بررسی پژوهش های تحلیل شده در این مقاله همچنین نشان از وجود کمبود پژوهش های علمی در خصوص جایگاه زنان در علم، علی الخصوص در ایران دارد. وجود چنین خلا تحقیقاتی، انجام پژوهش های علمی را مشروع و ضروری می سازد.
الگوهای معرفتی – اجتماعی توسعه و موانع توسعه علوم اجتماعی جدید(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف در این بررسی آن است که با استفاده از میراث جامعه شناسی معرفتی در قلمرو، دو انگاره تبیین کننده اجتماعی و معرفتی به شکل گیری، تحول و توسعه علوم اجتماعی جدید پرداخته شود و نیز موانع عمده آن مورد بررسی قرار گیرد. تحلیل این مساله در دو سطح اجتماعی (تاریخی و یا ساختاری) و معرفتی (الگوها و تحلیل های عقلانی) به هنجارهای همگن و ناهمگنی باز می گردد که از لحاظ تاریخی قابل تصدیق اند و نیز از منظور لوازم معرفت شناسی تاریخی قابلیت های مورد انتظار را دارا می باشند. به نظر می رسد نگاه تاریخی به روند پیشرفت علوم اجتماعی تاکنون توانسته است تصویر کلی از شرایط فوق را فراهم سازد. اما استفاده از شیوه های تبیین اجتماعی از جمله کاربرد الگوی عام روش شناختی مبتنی بر ادغام دو مبنای معرفتی و اجتماعی، که خود در حکم ابزارهای مهم تحلیل جامعه شناختی تلقی می گردند، روش نسبتا نوینی است که مستلزم توجه بیشتر در بررسی های جامعه شناختی می باشد. بدون تردید تعمیم صحیح روش مزبور این امکان را فراهم می سازد که زوایای پیچیده و پنهان رشد و یا تاخر در رشد علوم اجتماعی جدید بیشتر مورد شناسایی قرار گیرد. در واقع هدف از تدوین مقاله حاضر، ضمن تجربه در کاربرد روش مورد اشاره برای انجام مطالعه علمی خاص، افزایش سطح تحلیل و دریافت از موضوع در قبال نقش و اهمیت علوم اجتماعی در جامعه های معاصر از جمله کشور ما و نیز بازخوانی دلایلی است که به عنوان عوامل و موانع رشد علوم اجتماعی می تواند در اشکال مختلف زمینه توسعه علوم فوق را تقویت نماید. با آگاهی از روند تاریخی این علوم اجتماعی در ارتباط نزدیک با نیازها، ضرورت ها، تعمیم و نفوذ انگاره های شناختی قرار دارد. تغییر در روند زندگی اجتماعی در دوران جدید از تاریخ در غرب، نخبگان علمی این منطقه از عالم را به ضرورت کارکردی و اجتماعی نظام بخشی در حوزه تفکر و اندیشه اجتماعی و سرانجام تاسیس شاخه های معین علمی به قصد دریافت منظم از جوانب مختلف پدیده های اجتماعی رهنمون گشته است. حاصل گفتار آن که موضوع فوق در کنار تولید انگاره های معرفتی نوین مقدمات استقلال معرفت شناسی را برای این علوم در مجموع و یا به گونه ای جدا از یکدیگر فراهم می نماید. به نظر می رسد رشد علوم اجتماعی در یک فرایند عمومی از قواعد اجتماعی و علمی قابل شناختی پیروی می نماید، که علم بدان ها، می توان امکان گسترش زمینه های توسعه علمی و اجتماعی را در هر جامعه ای تضمین نماید.