فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۸۱ تا ۳۰۰ مورد از کل ۹۸۹ مورد.
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر کوشش می نماید ضمن مرور رویکردهای مختلف در باب شادمانی، با اتخاذ رویکردی جامعه شناختی به بررسی شادمانی بپردازد. در این مطالعه دو روش به کار گرفته شد. یکی روش پیمایش است که با انتخاب 386 نفر از شهرهای تهران، یزد، اردکان و میبد و با استفاده از پرسشنامه شادمانی آکسفورد انجام شد. دیگری روش تطبیقی کمی است که با استفاده از داده های ثانویه صورت گرفت. طبق داده های اخیر، رتبه سازمانی ایران در میان 69 کشور، رده 61 است که رده نازلی است. داده های پیمایش نیز میانگین شادمانی در چهار شهر مزبور را در سطحی پایین نشان می دهند. یافته های پژوهش همچنین نشان می دهد که روابط اجتماعی توام با اعتماد اثر تعیین کننده بر شادمانی دارند و در این میان خانواده به عنوان عمده ترین تامین کننده شادمانی افراد محسوب می شود.
بررسی تاثیر پایگاه اجتماعی- اقتصادی و هویت قومی براساس امنیت اجتماعی
حوزه های تخصصی:
"امنیت اجتماعی یکی از عناصر بنیادی بعد سیاسی نظم اجتماعی به حساب می آید و میزان و ضرایب احساس امنیت یا ناامنی، وابسته به سطح برداشت و احساس افراد و مرتبط با تحلیل ها و بررسی های امنیتی است. این تحقیق در سال 1387 با هدف بررسی جامعه شناختی احساس امنیت اجتماعی و شناسایی پاره ای از عوامل اجتماعی و سیاسی موثر بر احساس امنیت اجتماعی انجام گرفته است. احساس امنیت اجتماعی افراد در این پژوهش به سه بعد احساس امنیت جانی، احساس امنیت مالی و احساس امنیت سیاسی بر آن، مورد بررسی قرار گرفته است. چارچوب نظری تحقیق برگرفته از آرای سه تن از صاحب نظران مکتب کپنهاگ (باری بوزان، ال ویور و بایرن مولار) است. این تحقیق به روش پیمایشی و با استفاده از تکنیک پرسشنامه انجام گرفته است. جمعیت آماری تحقیق، ساکنان 16 سال و بالاتر شهرستان اهواز و حجم نمونه در آن، 600 نفر است.
مهم ترین یافته های تحقیق نشان داد که از مجموع عوامل مطرح شده، پایگاه اقتصادی- اجتماعی و هویت ملی تاثیر افزاینده و دو متغیر احساس محرومیت نسبی و احساس بی قدرتی، اثر کاهنده ای بر احساس امنیت اجتماعی افراد دارند. متغیر احساس بی قدرتی، به صورت مستقیم بر هویت قومی و به صورت معکوس بر هویت ملی افراد تاثیرگذار است. همچنین، متغیرهای هویت قومی و جنسیت، به ترتیب بر احساس امنیت جانی و احساس امنیت مالی افراد اثر گذارند.
"
هرمنوتیک و مساله تاریخمندی فهم انسانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
"آیا اساساً دستیابی به عینیت در فهم تاریخ ممکن است؟ به عبارت دیگر، آیا می توانیم از یک رخداد تاریخی، گزارشی کاملاً عینی و بدون تاثیر از ارزش ها، نگرش ها و منافع خودمان ارائه دهیم؟ آیا رسیدن به یک «تاریخ کامل» و تفسیر کامل از یک جریان تاریخی ممکن است؟ و آیا اگر چنین چیزی ممکن نیست، می باید در نقطه مقابل، هر روایتی از تاریخ را بپذیریم و گریزی از نسبی گرایی نداریم؟ آیا می توانیم معیارهایی بیابیم که به کمک آن ها میزان حقیقت روایت های گوناگون تاریخی را نسبت به یکدیگر بسنجیم؟ این مقاله در پی کنکاش در پرسش های فوق از منظری هرمنوتیکی است، اما پاسخ های هرمنوتیکی این پرسش های در درون نحله های مختلف هرمنوتیک یکسان نیست. این مقاله ضمن پذیرش و تحلیل چگونگی تاریخمندی فهم و تاریخمندی مفسر، در عین حال می کوشد از نسبی گرایی اجتناب ورزد.
"
" بررسی عوامل موثر بر نگرش والدین نسبت به جامعه پذیری جنسیتی فرزندان: مطالعه نمونه ای از زنان و مردان متاهل شهر شیراز "(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
"هدف از این مطالعه، بررسی و شناخت برخی عوامل جمعیتی، اقتصادی، اجتماعی و روانی موثر بر نگرش والدین نسبت به جامعه پذیری جنسیتی فرزندان می باشد. متغیر وابسته به تحقیق، نگرش والدین نسبت به جامعه پذیری جنسیتی فرزندان است که دارای ابعاد انتظارات، نقش جنسیتی، و علایق می باشد. نظریه های به کار گرفته شده در این مطالعه عبارت اند از: نظریه نگرشی فیش باین و آیزن و نظریه جامعه شناختی فمینیسم لیبرال. داده ها از طریق توزیع پرسشنامه در میان 384 زن و مرد متاهل ساکن در شهر شیراز و از طریق نمونه گیری تصادفی طبقه بندی شده جمع آوری گردید. نتایج نشان داد که با کنترل متغیرهای میزان تقسیم کار والدین، میزان اعتماد به نفس، بعد خانوار و میزان درآمد خانوار، تمام متغیرهای مستقل رابطه معناداری با متغیر وابسته دارند. همچنین متغیرهای مذکور حدود 38 درصد از تغییرات نگرش والدین نسبت به جامعه پذیری جنسیتی فرزندان را تبیین کردند.
"
فرهنگ و شخصیت ایرانیان در سفرنامه های خارجی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
"به سفرنامهها به عنوان یکی از منابع مهم شناخت ویژگیهای فرهنگی و اجتماعی جوامع توجه شده، ولی این توجه همواره با محدودیتهایی در فهم، شناخت و تفسیر نیز قرین بوده است. سفرنامهها در واقع، نوعی روایت است، روایتی که قالبِ زمان، مکان، موقعیت و رخدادها، تنگناهایی را برای آن به وجود میآورد. روایت سفرنامهنویسان غیرایرانی درباره ایرانیان و ویژگی های فرهنگی ـ اجتماعی آنان موضوعی است که در مقاله حاضر به آن پرداخته شده است. در تاریخ غرب، یکی از رسانههای مهم در شناخت ایران و در کل، برای سایر دیگریها، سفرنامهها بوده است که بنیانهای اولیه تصاویر دیگران را در سنت غربی فراهم میکرده است .این روایت وجهی آسیبشناختی دارد، وجهی که در سفرنامههای خارجی شکلی غالب به خود گرفته است و قطعاً، برداشتی یک سویه و مبتنی بر پیش فرض های غربی از سابقه تاریخی ماست، اما درس آموز، تامل برانگیز و رفع شدنی است.
"
نسبت هویت ملی با هویت قومی در میان اقوام ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با توجه به دغدغه ها و نگرانی های موجود در خصوص تنوع فرهنگی و قومی در جامعه ایران و پیامدهای ناشی از آن، این مقاله که براساس یک طرح پژوهشی ملی تنظیم شده است به بررسی رابطه و نسبت گرایش به هویت قومی و گرایش به هویت ملی در میان اقوام ایرانی پرداخته است. براساس چارچوب تحلیلی انتخاب شده که نظریه کنش متقابل نمادین و مشخصات آرای مید و بلومر می باشد، فرض اصلی این نوشتار آن است که هویت ایرانیان چندبعدی با ترکیبی است و میان ابعاد یا منابع هویت بخش جامعه ایرانی تناقض، تعارض و ناسازگاری وجود ندارد، بلکه هویت جمعی فرهنگی جامعه ایرانی همزمان از چند منبع مختلف سرچشمه گرفته و به دلیل خصلت تدریجی، تاریخی و استمراری بودن فرآیند تکوین هویت های مختلف، آن ها در شرایط سازگاری و انطباق با همدیگر قرار دارند.
برای آزمون این فرض محقق از روش تحقیق پیمایشی و ابزار پرسشنامه استفاده کرده است. واحد مشاهده فرد و واحد تحلیل 6 گروه عمده قومی (ایرانی) شامل کردها، بلوچ ها، آذری ها، عرب ها، ترکمن ها و لرها بوده است. جمعیت آماری شامل افراد 18 سال به بالا ساکن 9 شهر بزرگ قوم نشین کشور بوده و با روش نمونه گیری چند مرحله ای، موارد نمونه انتخاب شده اند.
نتایج حاکی از آن است که هویت قومی و هویت ملی هر دو در میان اقوام ایرانی، به طور توامان، قوت و برجستگی دارند و میان آن ها رابطه تعارض آمیز و قطبی وجود ندارد. همچنین می توان گفت میان ابعاد فرهنگی و اجتماعی هویت قومی و ابعاد فرهنگی (و تا حدودی اجتماعی) هویت ملی رابطه مثبت و قوی برقرار است اما ابعاد سیاسی این دو نوع هویت رابطه منفی با یکدیگر دارند.
آسیب شناسی مخاطب پنداری، در حوزه رسانه ها، جهانی شدن و عصر پس از دهکده جهانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
"مقاله ابتدا به سیر تحول «نقش پنداری» از انسان های مقابل رسانه ها پرداخته و تفاوت هر یک از آنها را نشان داده است تفاوتی که در منابع علوم ارتباطات، به ترتیب تاریخی، با اصطلاحاتی همچون مخاطب، گیرنده ، مصرف کننده و اخیراً، ارتباط گیر معرفی می شده است. و بر این نکته تاکید شده که تغییر تصور «انسان مقابل رسانه ها» از موجودی منفعل به موجودی فعال، حاصل تحولاتی است که جهانی شدن مهم ترین آنهاست. بارزترین خصلت ارتباط گیر، استقلال او در «انتخابِ مبتنی بر نیازهای ارتباطی» است و به موازات تحولات دهه های آینده در حوزه ICT، توان گزینشگری او به شدت افزایش خواهد یافت و او به «ارتباط گیر گزینشگر» تبدیل خواهد شد. به دلیل تاخیر کشورهای در حال توسعه در دستیابی به رسانه های جدید و در واقع، تاخیر در ورود به عصر کهکشان گوتنبرگ و کهکشان مارکنی نگاه فرستندگان پیام در کشورهای در حال توسعه به آن سوی رسانه ها، همچنان نگاه مخاطب محور است و در نتیجه، سیر تحول «نقش پنداری» از انسان های مقابل رسانه ها از «مخاطب» به «ارتباط گیر» طی نشده است. پدیده «مخاطب پنداری» در برخی کشورهای در حال توسعه، در آینده، به تامین نیازهای بومی رسانه ای ارتباط گیران آنان آسیب های جدی وارد خواهد کرد و باعث خواهد شد که زمینه برای رویکرد به تولیدات رسانه های بیگانه فراهم شود و در نتیجه، ویژگی های فرهنگی به گونه ای ناخواسته تغییر کند.
"
جامعه شناسی خلاقیت
حوزه های تخصصی:
بررسی تئوریک سرمایه اجتماعی و تبیین مؤلفه های کارکردی آن
حوزه های تخصصی:
در این مقاله به بررسی مفهوم سرمایه ی اجتماعی، چگونگی شکل گیری و ارتباط آن با سایر انواع سرمایه (سرمایه ی انسانی، اقتصادی و. . . ) پرداخته می شود. برای روشن شدن مفهوم سرمایه اجتماعی از دیدگاه های صاحبنظران مختلفی مانند کلمن، بوردیو وپاتنام و فوکویاما استفاده شده است. محقق به دنبال آن است فاکتورهایی را که زمینه ساز سرمایه اجتماعی هستند مشخص نماید. به طور کلی پیام اصلی مقاله حاضر این است که افرادی که قادرند با استفاده از شبکه های ارتباط مردمی، خود را از حمایت دیگران بهره مند سازند معمولاً سالم تر، با نشاط تر و ثروتمندترند.
رسانه های جمعی و تولیدات دینی برای کودکان: ارایه رویکردی ارتباطی – فرهنگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
"تولیدات دینی رسانه های جمعی برای کودکان طی سال های اخیر رشد چشمگیری پیدا کرده است. بیان داستان های پیامبران بزرگ و وقایعی از تاریخ اسلام در قالب های هنری جذاب و بهره گیری از ادبیات نمایشی در مناسبت های مذهبی، نویدبخش موفقیت هایی در این حوزه مغفول مانده تولیدی است. اما آنچه امروزه باید درباره سیاست گذاری های دینی کشور پرسید، این است که چرا دست اندرکاران تعلیم و تربیت دینی کودکان، چه در حوزه رسانه های سنتی (مانند خانواده، مساجد، هیئت ها و از این دست) و چه در حوزه رسانه های جدید (مانند کتاب های درسی، مطبوعات و رادیو و تلویزیون)، از سیاست ها و برنامه های یکپارچه و هماهنگی تبعیت نمی کنند که بر دیدگاه نظری ثابت شده ای در ارتباطات دینی بنیان گذارده شده باشد. این پرسش در واقع، برخاسته از همان تقابل قدیمی مخاطب محوری و رسانه محوری در ارتباطات و شناخت گرایی با سایر رویکردها در روان شناسی است. نتایج پژوهش میدانی اجرا شده توسط نگارنده در کنار دستاوردهای روان شناختی مکتب شناخت گرا در ارتباطات انسانی و دیدگاه های مخاطب محور فرهنگی، به ویژه نظریه دریافت در ارتباطات جمعی، می تواند برخی گره های مشکلات موجود در پیام سازی های دینی را بگشاید. این مقاله با تاکید بر مکاتب نظری فوق تلاش می کند که ضمن نگاه به وضعیت موجود رسانه های دینی در فرهنگ کودکان و نوجوانان ایرانی، دیدگاه مطلوب را در برنامه سازی دینی برای کودکان معرفی و بر اساس آن، وظایف اساسی رسانه های جمعی را در این زمینه مطرح کند.
"
تجربه گردشگری در فضای واقعی و مجازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
"در دو دهه اخیر، با در نظر گرفتن گسترش زیاد ارتباطات راه دور تغییرات فراوانی در درک و دریافت افراد از مکان به وجود آمده است. این تغییرات، تجربه توریسم را نیز در بر می گیرد چراکه مکان چه در شکل واقعی و چه در شکل مجازی اش، عنصری کلیدی در توریسم است. مقاله فعلی در صدد است نشان دهد که تجربه توریسم در جهانِ نسبتاً مجازی شده کنونی یا، چنانکه بعضی نویسندگان گفته اند، وضعیت دو جهانی شده چگونه صورت می گیرد؟
"
معناشناسی جدید ارتباطات: زمینه سازی برای شناخت عمیق تر رابطه فرهنگ و رسانه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
"با توجه به اینکه عصر کنونی «عصر ارتباطات» شناخته شده است و بهرغم اینکه تعاریف متعددی تا کنون برای مفهوم ارتباطات ارائه شده، اما هنوز این مفهوم نیازمند تعریفی مناسبتر و جامعتر است.یکی از مشکلات جدی در تعریف ارتباطات، بدیهی بودن معنای آن و تحقق آن در همه ابعاد زندگی است. بدیهی بودن معنای ارتباط به معنای دستیابی به تعریف روشن آن نیست، بلکه عملاً، این بدیهی بودن، خود یکی از معضلات جدی دستیابی به تعریفی جامع و مانع در این زمینه است.تعریف دقیق ارتباطات نه فقط به درک عمیقتری از این مفهوم کمک می کند، از جهتی دیگر، میتواند رابطه میان فرهنگ و رسانه را نیز تبیین نماید. در این مقاله تلاش شده است که تعاریف و معانی مختلف مفهوم «ارتباطات» با استفاده از روش تحلیل معناشناسی بررسی و تعریف جدیدی در این زمینه ارائه شود. این تعریف، نه تنها نگاه جدیدی را درباره معنای مفهومی ارتباطات ارائه میدهد، زمینه مناسبی نیز برای درک هر چه بهتر و عمیقتر رابطه فرهنگ با رسانهها، بهعنوان مهمترین وسایل ارتباطات جمعی، در سطوح مختلف فردی، اجتماعی و میانفرهنگی به وجود میآورد.
"
تفاوت های جنسیتی در دانش و باورهای مرتبط با سلامتی و رابطه آن ها با رفتارهای مرتبط با سلامتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
"تحقیق حاضر به دنبال توصیف و تبیین تفاوت های جنسیتی و ملی در دانش و باورهای مرتبط با سلامتی (بهداشت)، و اثرات آن بر رفتارهای مرتبط با سلامتی در بین دانشجویان ایرانی (در دانشگاه مازندران) و دانشجویان هندی (در دانشگاه پنجاب)، با تاکید ویژه بر عوامل روانی-اجتماعی بوده است. برای انجام تحقیق حاضر، از روش پیمایش استفاده شده است. با به کارگیری شیوه نمونه گیری چند مرحله ای، تعداد 504 نفر از دانشجویان هر دو دانشگاه، به طور تصادفی انتخاب شدند تا به پرسشنامه خود اجرا پاسخ دهند. پرسشنامه شامل دو مقیاس راجع به دانش بهداشتی و باور بهداشتی، و نیز تعدادی سوال در زمینه رفتارهای مرتبط با سلامتی، نظیر؛ بهداشت فردی، فعالیت جسمی، عادات غذایی، معاینات دوره ای پیشگیرانه، مصرف مشروبات الکلی، و استعمال دخانیات بود. مهم ترین یافته های تحقیق حاضر را می توان به شرح زیر خلاصه کرد؛ 1) دانشجویان هندی در مقایسه با دانشجویان ایرانی، آگاهی و دانش بیشتری راجع به عوامل مخاطره آمیز ایجاد کننده برخی از بیماری ها داشتند (دانش بهداشتی بالاتر)؛ در حالی که تفاوتی بین دانشجویان مرد و زن در این زمینه وجود نداشت؛ 2) در حالی که تفاوتی در زمینه باورها و عقاید بهداشتی بین دانشجویان دو کشور مشاهده نشد، زنان دانشجو در مقایسه باهمتایان مرد در هر دو کشور باورهای بهداشتی مثبت تری داشتند (از آگاهی بیشتری در زمینه اهمیت برخی از رفتارها برای حفظ و ارتقای سلامتی شان برخوردار بودند)؛ 3) گرچه رابطه مشاهده شده بین دانش بهداشتی با رفتارهای مرتبط با سلامتی ضعیف بوده و به لحاظ آماری معنادار نبود؛ اما رابطه بسیار قوی و معناداری بین داشتن باورهای بهداشتی مثبت تر با انجام رفتارهای مثبت تر مرتبط با سلامتی مشاهده شد. بر اساس این یافته ها پیشنهاد می شود که به منظور افزایش رفتارهای مثبت تر دانشجویان در زمینه سلامتی و کاهش رفتارهای مخاطره آمیز، ضروری است به جای تاکید صرف بر افزایش دانش بهداشتی آنان، ارتقا و بهبود بخشیدن باورهای آنان راجع به سلامتی به عنوان یک گام اساسی و مهم مدنظر سیاستگذاران قرار گیرد.
"