فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۷۲۱ تا ۷۴۰ مورد از کل ۱٬۰۳۰ مورد.
۷۲۱.

واکاوی فصلی رخداد روزهای همراه با بارش سنگین در حوضه تالش – تالاب انزلی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: بارش شدید رخداد من-کندال پواسون حوضه تالش-تالاب انزلی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۶۵ تعداد دانلود : ۳۲۹
یکی از انواع مخاطرات طبیعی، وقوع بارش های سنگین است. بارش های سنگین، بصورت مستقیم و غیرمستقیم بر روی زندگی انسان و فعالیت های آن تاثیرگذارند. محدوده مورد مطالعه در این تحقیق دو حوضه تالاب انزلی و تالش در غرب گیلان است. جهت تعیین احتمال رخداد بارش های سنگین (فصلی) و وجود روند از آزمون غیرپارامتریک من–کندال و برای تعیین احتمال رخداد بارش 30 میلی متر از توزیع پواسون و جهت شناسایی الگوهای مکانی رخداد بارش از روش میانیابیIDW استفاده شده است. داده های مورد استفاده در تحقیق شامل، بارش روزانه 30 میلی متر، 20 ایستگاه باران سنجی و سینوپتیک در یک دوره 30 ساله (2016-1987) است. نتایج تحقیق نشان داد که عمدتاَ روند تغییرات افزایشی است. بطوریکه ایستگاه های واقع در مرکز به سمت نیمه شمالی محدوده تحقیق در هر ۴ فصل و ایستگاه انزلی در بهار و ماسوله در سه فصل تابستان، پاییز و زمستان، دارای روند افزایشی و بصورت موردی برخی ایستگاه ها عمدتاَ به سمت نیمه جنوبی حوضه، مانند کسما در تابستان، باش محله و رشت در زمستان و قلعه رودخان در دو فصل پاییز و زمستان دارای روند کاهشی شدید هستند. همچنین درتمام فصول سال تغییرات نامنظم و تصادفی در فراوانی رخداد بعضی از ایستگاه ها مشاهده می شود که این بی نظمی در اثر عدم تداوم افزایش یا کاهش فراوانی رخداد بارش یا عدم وقوع بارش 30 میلی متر در برخی از ایستگاه ها است. توزیع پواسون نشان داد که احتمال عدم رخداد در ایستگاه های دارای اقلیم غیرمرطوب بسیار بالا است و جمع عدم رخداد با یک رخداد، بیش از90٪ فراوانی رخداد بارش30 میلی متر است. همچنین حداکثر احتمال برای رخدادهای مختلف در همه فصول سال در ایستگاه های شمالی و مرکزی حوضه به ثبت رسیده است. در نهایت نتایج تحقیق نشان داد که، توزیع پواسون ارزیابی مناسبی از رخدادهای بارش در این ناحیه دارد.
۷۲۲.

تحلیل فضایی عملکرد روستاهای معین در امدادرسانی به نواحی روستایی بحران زده هم جوار (مطالعه موردی: روستاهای شهرستان هامون)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: نواحی روستایی بحران زده شبکه فضایی امدادرسانی روستاهای معین شهرستان هامون

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۶۳ تعداد دانلود : ۳۰۰
مناطق روستایی کشور، به دلیل وابستگی کامل به محیط طبیعی و برخی از ناهنجاری های آن از یک سو و آسیب پذیری روستاها از سوی دیگر، همواره مورد تأثیر عوامل بحران زای محیطی هستند؛ بنابراین تعیین وضعیت امدادرسانی روستاها و شناخت الگوی فضایی آن برای مدیرت بحران روستاهای هم جوار امری ضروری به حساب می آید. بر این اساس، هدف پژوهش حاضر تحلیل فضایی عملکرد روستاهای معین در امدادرسانی به نواحی روستایی بحران زده هم جوار در شهرستان هامون، از توابع منطقه سیستان هست. روش انجام تحقیق توصیفی – تحلیلی است و داده های موردنیاز از طریق تکمیل پرسشنامه و روش میدانی حاصل شده است. جامعه نمونه شامل 15 نفر از کارشناسان و نخبگان روستایی منطقه و 368 از نفر سرپرستان 66 روستای موردمطالعه بود که به صورت تصادفی انتخاب شدند. برای پردازش داده های کارشناسی از مدل تحلیل سلسله مراتبی اِی اِچ پی استفاده شد. همچنین جهت تحلیل های آماری پرسشنامه روستایی از آزمون T در نرم افزار اِس پی اِس اِس سود جسته شد و برای تحلیل فضایی روستاها، از نرم افزار جی آی اِس استفاده شد. نتایج روش AHP نشان می دهد که از بین 66 روستای موردمطالعه، به لحاظ امدادرسانی سازمان های موجود در روستا،64/13 درصد وضعیت نامطلوب و 36/86 درصد روستاها در سطح بسیار نامطلوب قرار داشت. با توجه به نتایج آزمون T (520/0 p=) تفاوت معنی داری ازلحاظ شاخص های امدادرسانی، بین روستاهایی که در وضعیت بسیار نامطلوب و نامطلوب هستند، وجود ندارد (474/0 sig=)؛ بدین معنی که کلیه روستاها ازلحاظ امدادرسانی سازمان های امدادرسان در وضعیت مشابهی (نامطلوب) قرار دارند.
۷۲۳.

بررسی تغییرات مکانی غلظت آلاینده های سرب و کادمیم در خاک سطحی بخش هایی از ایران مرکزی (مطالعه موردی: دشت قم)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: کریجینگ WinGslib عناصر سنگین استان قم

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۶۲ تعداد دانلود : ۷۸
آلودگی های زیست محیطی از مهم ترین عوامل مؤثر بر تخریب و تنزل کیفیت اجزای بیوسفر محسوب شده و در این میان فلزات سنگین به دلیل سمیت، تجزیه پذیری و تحرک کم در خاک و تجمع زیستی در گیاهان موردتوجه هستند. این پژوهش با هدف تهیه نقشه پراکنش سرب و کادمیم خاک های سطحی بخش هایی از استان قم به مرکزیت شهر قم، با کاربری های متفاوت کشاورزی، شهری و صنعتی بایر در دو شکل کل و قابل جذب انجام گرفته است. توزیع مکانی این عناصر در خاک های سطحی با کاربری های متفاوت به وسعت 1054 کیلومترمربع بررسی شد. نمونه برداری در 209 نقطه با شبکه بندی منطقه مطالعاتی انجام و مقدار کل و قابل جذب سرب و کادمیم با استفاده از دستگاه جذب اتمی تعیین شد. واریوگرام های همه جهته عناصر مذکور توسط نرم افزار Variowin ترسیم گردید. به دلیل عدم دستیابی به ساختار مناسب تغییر نما در مورد کادمیم، کریجینگ و تهیه نقشه در مورد آن صورت نگرفت. میانیابی به روش کریجینگ نقطه ای و با نرم افزار WinGslib صورت گرفت. به منظور تعیین دقت تخمین های انجام شده از MEE، MSEE استفاده گردید. دامنه تغییرات سرب کل با حداقل 6/9 و حداکثر 4/123 میلی گرم بر کیلوگرم، مقدار 8/113 گزارش می گردد. در این مطالعه حداقل و حداکثر غلظت کادمیوم کل به ترتیب 2/0 و 5/5 بوده است. میانگین غلظت سرب قابل جذب در منطقه مطالعاتی 1/4 میلی گرم بر کیلوگرم با حداقل 5/0 و حداکثر 8/34 میلی گرم بر کیلوگرم است. بر اساس نقشه های پراکنش سرب به نظر می رسد عامل مؤثر بر روند افزایشی این عنصر، نوع کاربری باشد. اراضی با کاربری شهری و صنعتی بیشترین مقدار سرب کل و قابل جذب را دارا بودند که نشان از پتانسیل بالای منطقه برای آلودگی است. لذا لازم است اقدامات مدیریتی لازم جهت جلوگیری از بروز حوادث مخرب زیست محیطی انجام گیرد.
۷۲۴.

بررسی همدیدی سیلاب سیستان و بلوچستان و برف سنگین گیلان در زمستان 1398(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: برف سنگین گیلان سیلاب سیستان و بلوچستان کم فشار بریده

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۶۴ تعداد دانلود : ۲۷۴
در این پژوهش، دو سامانه بارشی زمستانه که در روزهای نهم تا دوازدهم ماه های ژانویه و فوریه سال 2020، به ترتیب سبب سیلاب در استان سیستان و بلوچستان و بارش برف سنگین در استان گیلان شده است، از دیدگاه همدیدی بررسی شد. نتایج نشان داد هرچند این دو سامانه از نظر شکل ظاهری با هم متفاوت اند، ولی هر دو هسته سردی دارند و از نظر نحوه تشکیل و تقویت مشابه هستند. تقویت ناوه ارتفاع تراز میانی، ایجاد حرکت چرخندی و فرارفت تاوائی نسبی مثبت در شرق ناوه، وجود همگرایی در سطوح پایین، ایجاد یا تقویت کم فشار در سطح زمین در موقعیت شرق ناوه، در تشکیل و تقویت این دو سامانه بارشی نقش اصلی را برعهده دارند. این سازوکارها با نظریه تشکیل و توسعه سامانه های کم فشار عرض های میانی هماهنگ است. یکی از تفاوت های آشکار این دو سامانه، تداوم و افزایش سرعت باد شمالی در سامانه اولی است که در اثر تغییر نصف النهاری جت قطبی ایجاد شده است. این شرایط سبب شده است تا انحناء چرخندی ایجاد شده در محور جت جنب حاره ای، در سامانه اولی بیشتر شود و به سوی جنوب نیز امتداد یابد. این انحناء در سامانه اولی در شرق دریای سرخ و در سامانه دومی در شمال شرق دریای مدیترانه قرار گرفته است. همچنین در سامانه اول فرارفت هوای گرم و مرطوب از دریای عرب و دریای عمان و در سامانه دوم فرارفت هوای سرد از روی دریای خزر شرایط مناسبی را برای به ترتیب بارش همرفتی و بارش برف سنگین فراهم کرده است.
۷۲۵.

تحلیل خصوصیات هیدروژئومورفیک حوضه آبریز الندچای به منظور اولویت بندی زیر حوضه ها از نظر حساسیت سیل خیزی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: سیل تحلیل هیدروژئومورفیک اولویت بندی GIS SWARA حوضه آبریز الندچای

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۶۱ تعداد دانلود : ۲۸۸
تحقیق حاضر با هدف اولویت بندی زیر حوضه های حوضه آبریز الند چای واقع در استان آذربایجان غربی از نظر حساسیت سیل خیزی انجام گرفته است. برای نیل به این هدف، ابتدا حوضه آبریز الندچای بر اساس خصوصیات شبکه زهکشی و توپوگرافی و با استفاده از مدل رقومی ارتفاعی (DEM) با قدرت تفکیک مکانی 5/12 متر به 15 زیر حوضه تقسیم شد. در مرحله بعد پارامترهای ژئومورفومتریک هر زیر حوضه از سه جنبه خصوصیات شبکه زهکشی (شامل رتبه آبراهه، تعداد آبراهه، طول آبراهه، تناوب آبراهه، نسبت انشعاب، طول جریان در روی زمین، تراکم زهکشی، بافت زهکشی، نسبت بافت، شماره نفوذ، ثابت نگه داشت کانال و ضریب رو)، پارامترهای شکلی حوضه (شامل مساحت، ضریب فشردگی، نسبت مدور بودن، نسبت کشیدگی، ضریب شکل و شاخص شکل) و خصوصیات برجستگی حوضه آبریز (شامل برجستگی، نسبت برجستگی، عدد سختی یا زبری و نسبت شیب) با به کارگیری قوانین ژئومورفولوژیکی هورتن، شوم و استرالر در محیط نرم افزار ArcGIS تهیه شدند. به منظور وزن دهی 22 پارامتر مورد بررسی در تحقیق حاضر از روش وزن دهی نوین SWARA استفاده شده و وزن نسبی هر یک از پارامترها برای 15 زیر حوضه مورد مطالعه مشخص گردید. نتایج وزن دهی و اولویت بندی نشان داد که زیر حوضه های 3، 1، 4 و 2 به ترتیب با وزن 142/0، 122/0، 091/0 و 087/0 بیش ترین وزن را داشته و از حساسیت سیل خیزی بالایی برخوردار می باشند. در مقابل زیر حوضه 13 با وزن نهایی 018/0 و زیر حوضه 6 با وزن 020/0 به ترتیب کم ترین وزن را از نظر 22 پارامتر مورد بررسی داشته و درنتیجه در طبقه خیلی کم از نظر حساسیت سیل خیزی قرار دارند.
۷۲۶.

ارزیابی آلودگی عناصر نادر و پتانسیل خورندگی در منابع آب زیرزمینی نواحی جنوب و جنوب غربی شهر سیرجان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: آلودگی آب زیرزمینی شاخص های آلودگی شاخص لانژلیه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۶۱ تعداد دانلود : ۳۷۹
این پژوهش به بررسی گسترش آلودگی عناصر نادر، یونهای جزئی نیتریت، نیترات، آمونیوم و پتانسیل خورندگی در منابع آب زیرزمینی در مناطق جنوب و جنوب غربی شهر سیرجان در استان کرمان می پردازد. بدین منظور در مردادماه 1395 از آب زیرزمینی 115 محل چاه کشاورزی، چاه مشاهده ای و قنات در مناطق شهر سیرجان، کفه نمک خیرآباد، چا ه دراز، ناحیه ی معدن گل گهر، قطاربنه-عین البقر و کفه مرگ، نمونه برداری جهت آنالیز نیترات، نیتریت، آمونیوم و برخی از عناصر نادر انجام شده است. میانگین غلظت عناصر و یون های جزئی به ترتیب از بیشتر به کمتر عبارت است از: NO3</sub> > B > NH4</sub> > As > Mn > Ba > Cr > NO2</sub> > Cu > Pb > Cd. غلظت این عناصر و یون ها عمدتاً در آب زیرزمینی نواحی چاه دراز وکفه مرگ، از حدمجاز WHO بیشتر است. علاوه بر این غلظت عناصر Cd، B و As در تمام مناطق بالاتر از حد مجاز است. کروم در منابع آب زیرزمینی تمام مناطق به جز منطقه ی شهر سیرجان، غلظتی بیش از حد مجاز WHO دارد. همچنین غلظت سرب در مناطق مربوط به کفه نمک خیرآباد و چاه دراز بالاتر از حد مجاز است و نشان دهنده آلودگی سرب در این نواحی می باشد. در حالیکه Cu، Ba، NO2</sub> و Sb در همه مناطق، غلظتی کم تر از حدمجاز WHO دارند. اندیس های آلودگی HPI، HEI و Cd</sub> نشان می دهد بیشترین خطر آلودگی مربوط به منطقه ی معدنی گل گهر، چاه دراز، نقاط KH1 و KH2 در کفه نمک خیرآباد و دو نقطه ی KM1 و KM7 در کفه مرگ است و سایر نقاط منطقه از سطح آلودگی پایینی برخوردار هستند. نهایتاً پراکندگی شاخص خورندگی لانژلیه در منابع آب زیرزمینی منطقه مورد مطالعه نشان داد پتانسیل خورندگی آب زیرزمینی در این ناحیه بالاست. بنابراین فرایند کنترل خورندگی آب، هنگام استفاده از آب زیرزمینی منطقه باید رعایت شود.
۷۲۷.

بررسی تأثیر امواج گرمایی بر جزایر حرارتی کلانشهر تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: شاخص فومیاکی امواج گرمایی جزایر حرارتی کلانشهر تبریز

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۶۲ تعداد دانلود : ۱۹۲
امواج گرمایی از فرین های آب و هوایی آسیب زا بر انسان و محیط زیست است. هدف از پژوهش حاضر، بررسی تأثیر امواج گرمایی بر جزایر حرارتی کلانشهر تبریز طی سال های 2018-2003 بود. بدین منظور داده های حداکثر دمای ایستگاه سینوپتیک تبریز از سازمان هواشناسی اخذ و روزهایی توأم با موج گرمایی با کمک شاخص فومیاکی و در محیط نرم افزار متلب تعیین شدند. جهت بررسی تأثیر امواج گرمایی بر تشدید جزایر حرارتی، امواج گرمایی در ماه های گرم و سرد سال انتخاب و جزایر حرارتی برای آن روزها و یک روز بدون موج گرمایی با کمترین دمای حداکثر قبل از هر موج گرمایی در روز هنگام و شب هنگام به کمک داده های دمای سطح زمین سنجنده مودیس آکوا محاسبه شد. طبق نتایج، طی دوره موردمطالعه حداکثر تداوم امواج گرمایی 4 روزه و لذا کوتاه مدت بوده است. بیشترین فراوانی سالانه و ماهانه امواج گرمایی به ترتیب در سال 2010 و در ماه های آوریل، ژوئن و دسامبر بوده و روند امواج گرمایی در دوره موردمطالعه کاهش جزئی غیرمعنادار داشته است. براساس نتایج، هم در ماه های گرم و هم در ماه های سرد اغلب در هر دو شرایط وجود و عدم موج گرمایی، در روز جزیره سرمایی و در شب جزیره گرمایی در مرکز شهر وجود داشته که با وقوع موج گرما در مقایسه با روزهای عادی بر شدت جزیره سرمایی روزانه و جزیره گرمایی شبانه افزوده شده است که این وضعیت در ماه های گرم محسوس تر از ماه های سرد بود. همچنین طبق یافته ها، تداوم امواج گرمایی نقش چندانی در تشدید جزایر حرارتی نداشته است.
۷۲۸.

پیش بینی خطر تخریب جنگل با استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی و مدل رگرسیون لجستیک (مطالعه موردی: شهرستان سردشت)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: سنجش ازدور مدل سازی تخریب جنگل آذربایجان غربی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۵۹ تعداد دانلود : ۱۳۲
مدل سازی الگوی مکانی– زمانی در تغییرات پوشش جنگل اطلاعات ارزشمندی را جهت درک بهتر فرآیند تغییر، تعیین عوامل مؤثر مناطق در معرض تغییر فراهم می آورد. در این پژوهش سعی و تلاش ما بر آن بوده تا با استفاده از قابلیت ها و توانایی های فناوری های روز ازجمله سنجش ازدور، سیستم اطلاعات جغرافیایی عوامل موٌثر بر کاهش و تخریب جنگل های غرب ایران را شناسایی کرده و سپس در قالب الگوی محاسباتی مناسب به صورت یک مدل ریاضی بر گرفته از رفتار طبیعت پیاده سازی کنیم. در این پژوهش به منظور بررسی کاهش پوشش جنگلی شهرستان سردشت در استان آذربایجان غربی، از طریق تصاویر سنجندهMSS ، ETM و  OLIمربوط به سال های 1356، 1379 و 1397 استفاده گردید. تصاویر ذکر شده مورد پیش پردازش و پردازش قرار گرفتند و به دو طبقه جنگل و غیر جنگل طبقه بندی شدند. برای بررسی ارتباط مکانی کاهش پوشش جنگل با عوامل فیزیوگرافی و انسانی از روش آماری رگرسیون لجستیک استفاده شد. برای به دست آوردن نقشه شایستگی تبدیل اراضی، رابطه رگرسیون لجستیک بین نقشه کاهش پوشش جنگلی سال های 1356 تا 1379 و 1379 تا 1397 و همچنین عوامل مؤثر بر آن، برقرار شد. درنهایت، یک مدل مکانی ساده که توانایی پیش بینی پراکنش مکانی تخریب جنگل را با استفاده از رگرسیون لجستیک دارد، ارائه شد. نتایج نشان داد که در طول 41 سال حدود 33721 هکتار از سطح جنگل های شهرستان سردشت کاسته شده است. با توجه به نتایج مشخص شد که از متغیّرهای توپوگرافی، پارامترهای فاصله از جاده و فاصله از روستا بر میزان تخریب جنگل بیشترین تأثیر را داشته اند.
۷۲۹.

آشکارسازی تطبیقی تغییرات اقلیمی در دو ناحیه اقلیمی خیلی مرطوب - معتدل و کوهستانی سرد مطالعه موردی: بندر انزلی و شهرکرد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ناحیه اقلیمی سناریوهای RCP مدل CanEMS2 شهرکرد بندرانزلی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۵۹ تعداد دانلود : ۳۰۳
ازجمله چالش های مهم پیش روی منابع آب کشور، می توان به پدیده تغییر اقلیم و تأثیرات آن اشاره کرد. مدل های گردش عمومی ( GCM ) بهترین اطلاعات درباره پاسخ جو به افزایش تمرکز گازهای گلخانه ای را می تواند فراهم کنند. ازآنجاکه خروجی های این مدل دارای دقت زمانی و مکانی کافی برای مطالعات تأثیر تغییر اقلیم نیست، لازم است داده های خروجی مدل های گردش عمومی کوچک مقیاس گردند؛ که در این پژوهش از روش ریزمقیاس نمایی آماری SDSM و برای ارزیابی تغییرات اقلیمی از مدل CanEMS2 که در گزارش پنجم IPCC آمده تحت سه سناریوی RCP2 . 6 ، RCP4 . 5 و RCP8.5 استفاده شده است. از داده های روزانه دمای کمینه، بیشینه و بارش ایستگاه سینوپتیک شهرکرد (ناحیه اقلیمی کوهستانی سرد) و بندر انزلی (ناحیه اقلیمی خیلی مرطوب و معتدل) بهره گرفته و پارامترهای مذکور برای سه دوره زمانی 2040-2011، 2070-2041 و 2099-2071 پیش بینی شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که مدل SDSM دقت و کارایی بالایی در ناحیه اقلیمی خیلی مرطوب و معتدل (بندر انزلی) نسبت به ناحیه اقلیمی کوهستانی سرد (شهرکرد) دارد. بااین حال مدل توانایی قابل قبولی در شبیه سازی پارامترهای مذکور در هر دو ناحیه را دارد. طبق هر سه سناریو RCP دمای کمینه، بیشینه و بارش در هر دو ناحیه اقلیمی در هر سه دوره زمانی افزایش را تجربه خواهند کرد، ولی ناحیه اقلیمی کوهستانی سرد بیشتر تحت تأثیر پدیده تغییر اقلیم قرار خواهد گرفت.
۷۳۰.

بررسی دوره زندگی گرمایش ناگهانی پوشن سپهر نوع اصلی در نیمکره شمالی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: گرمایش ناگهانی پوشن سپهر نوع اصلی چرخه زندگی روز-صفر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۵۷ تعداد دانلود : ۲۹۱
در این پژوهش با استفاده از داده های باز تحلیلی MERR2، دوره زندگی گرمایش ناگهانی پوشن سپهر نوع اصلی در زمستان های نیمکره شمالی (از نوامبر تا مارس) در دوره آماری 2020-1979 بررسی شد. این بررسی بر اساس تغییرات میانگین مداری مؤلفه مداری باد در مدار 60 درجه شمالی و در تراز فشاری ده هکتوپاسکال انجام شده است و بر پایه آن، روز تولد، روز صفر و دوره های رشد، بلوغ، پیری و روز مرگ تعریف شده است. نتایج حاصل از بررسی میانگین مداری دما و مؤلفه مداری باد نشان داد که در این دوره آماری در نیمکره شمالی، 19 مورد گرمایش ناگهانی پوشن سپهر نوع اصلی رخ داده است. از بین موارد آشکار شده، بیشترین افزایش میانگین مداری دما به میزان 8/51 کلوین در دوره کوتاه یازده روزه به گرمایش ژانویه 2009 اختصاص دارد که در طول دوره آماری انتخابی در نیمکره شمالی تا کنون چنین افزایشی، ثبت نشده است. نتایج حاصل از تحلیل دوره زندگی گرمایش ناگهانی پوشن سپهرنوع اصلی نشان داد که کوتاه ترین و بلند ترین دوره رشد به ترتیب با 6 و 37 روز، در موردهای 6 ژانویه 2013 و 23 ژانویه 1987 ثبت شده است. بلند ترین دوره بلوغ با 17 روز تداوم، به گرمایش 23 ژانویه 1987 اختصاص دارد. بلند ترین دوره پیری در این دوره آماری نیز 26 روز است که به گرمایش 24 ژانویه 2009 مربوط می شود. کوتاه ترین و بلندترین طول دوره زندگی نیز در این دوره آماری به ترتیب به گرمایش 1 فوریه 2017 و 23 ژانویه 1987 اختصاص دارد. همچنین مشخص شد که در این دوره آماری به طور متوسط، دوره رشد 4/19، دوره بلوغ 3/4، دوره پیری 2/7 و طول دوره زندگی 9/30 روز است.
۷۳۱.

تحلیل فضایی آسیب پذیری شبکه معابر شهری در برابر زلزله با رویکرد مدیریت بحران (مطالعه موردی: بخش مرکزی شهر زنجان)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: آسیب پذیری شبکه معابر زلزله بخش مرکزی زنجان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۵۶ تعداد دانلود : ۱۸۳
معابر شهری به عنوان یکی از عناصر مهم کالبدی شهر، نقشی چشم گیر در میزان آسیب پذیری دارند به طوری که در صورت مسدود شدن ممکن است خسارات و صدمات را به هنگام و بعد از وقوع زلزله به چندین برابر برسانند؛ مسائل و آسیب هایی سبب روی آوردن به مدیریت بحران به عنوان رویکردی جهت کاهش آسیب پذیری در برابر مخاطرات طبیعی خصوصاً زلزله در شهرها شده است بنابراین بررسی شبکه معابر با توجه به ارتباط تنگاتنگ آن با سایر کاربری ها دارای اهمیت هست. هدف از این تحقیق تحلیل فضایی آسیب-پذیری شبکه معابر به منظور کاهش میزان آسیب پذیری آن در برابر زلزله بخش مرکزی شهر زنجان می باشد. در این راستا پژوهش حاضر با بهره گیری از روش توصیفی- تحلیلی و با استفاده از مجموعه داده های بلوک های آماری سال 1395، طرح تفصیلی 1394 و نظرات ۱۴ داور به تدوین شاخص های جامع پرداخته و برای تجزیه وتحلیل از مدل AHP در محیط ArcGIS و درنهایت با تلفیق معیارها و تولید لایه ها از منطق فازی به تحلیل آسیب پذیری شبکه معابر شهری در برابر زلزله پرداخته است. یافته ها نشان می دهد که بخش مرکزی شهر زنجان آسیب پذیری بالایی در برابر زلزله های احتمالی داشته باشد. به طوری که از کل معابر منطقه موردمطالعه با مساحت 82 هکتار، 9.2 هکتار آسیب پذیری خیلی زیاد، 20.4هکتار آسیب پذیری زیاد، 25.4 هکتار آسیب پذیری متوسط، 11.5هکتار آسیب پذیری کم و 15.5 هکتار از آسیب پذیری خیلی کم برخوردار بوده است. که درمجموع 29.6 هکتار از سطح معابر از آسیب پذیری زیاد و خیلی زیاد برخوردار هستند. درنهایت می توان بیان داشت که مهم ترین عوامل آسیب پذیر شبکه معابر در بخش مرکزی زنجان شامل فرسودگی بافت جداره معبر، تراکم بالای جمعیت مرتبط با معبر و درجه محصوریت بالای معابر می باشد.
۷۳۲.

هرمنوتیک و مخاطرات ژئومورفولوژیک؛ با تأکید بر ارزیابی و پهنه بندی مخاطرات زمین لغزش در منطقه رودبار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مخاطرات ژئومورفولوژیک روش شناسی اثباتی تفسیر هرمنوتیکی زمین لغزش شهری مدیریت محیط

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۵۶ تعداد دانلود : ۲۵۳
مباحث روش شناسی در مخاطرات ژئومورفولوژیک ازجمله ابزارهای علمی و فکری هستند که هیچ دانش پژوه جدی در این رشته نمی تواند، خود را از آنها معاف کند. به همین دلیل در این نوشتار به کمک دو نوع روش شناسی مبتنی بر روش اثباتی (پهنه بندی درجات خطر با مدل تحلیل شبکه) و فرا اثباتی (تفسیر هرمنوتیکی پهنه های خطر)، کوشش شده است، نتایج کمّی حاصل از مطالعه حاضر را با تفسیر و فهم نقشه به سمت کاربردی تر شدن سوق دهد. با توجه به وقوع زلزله سال 1369رودبار و ناپایدارشدن دامنه های مشرف بر محیط شهری رودبار و نیز کاربری های اراضی نامتجانس، وقوع زمین لغزش در محیط شهری این منطقه به عاملی مخاطره آمیز تبدیل شده است. این نوشتار تلاش دارد به ارزیابی و پهنه بندی حساسیت خطر زمین لغزش در سکونتگاه های منطقه رودبار بپردازد. به همین منظور با استفاده از فرایند تحلیل شبکه و تعیین معیارهای پیشنهادی مبتنی بر بازدیدهای میدانی و مطالعات کتابخانه ای در وقوع خطر زمین لغزش شهری، این معیارها در دو خوشه اصلی مخاطرات طبیعی و زیست محیطی طبقه بندی گردید. در مرحله بعد با تهیه لایه های اطلاعاتی از عناصر مزبور و ارزش گذاری آنها، این لایه ها در محیط ARCGIS مورد تحلیل قرار گرفت و نقشه نهایی پهنه بندی خطر زمین لغزش در محدوده کنترل کننده رودبار با درجات خطر کم (4 درصد)، متوسط ( 71 درصد) و بالا ( 25درصد) تعیین گردید که نشان دهنده تسلط فرایندهای مخاطره زا در محدوده شهری است. در گام پایانی به منظور کاربردی نمودن و فهم عمیق یافته ها، نقشه خروجی در سطوح هرمنوتیک متن و ذهن فعال مورد تفسیر هرمنوتیک قرار گرفت. همچنین نمونه ای از تفسیر هرمنوتیکی از عینک دیگر صاحب نظران علوم جغرافیایی با هدف میان رشته ای شدن این خروجی مورد بررسی قرار گرفت. چنانچه هنر یک ژئومورفولوژیست، تبدیل نمودن متن های غیرفعال به فعال جهت استفاده کاربردی تحلیل های ناشی از پدیده های ژئومورفیک در سایر گرایش های علوم جغرافیایی نظیر مطالعات آب و هواشناسی، جغرافیای شهری، جغرافیای روستایی، جغرافیای سیاسی و... است.
۷۳۳.

ارزیابی قابلیت محصولات آتش سنجنده مادیس در شناسایی آتش سوزی ها در استان گلستان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: شناسایی آتش صحت سنجی سنجنده مادیس محصول آتش استان گلستان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۵۴ تعداد دانلود : ۷۰
استفاده از سنجش از دور به دلیل پوشش وسیع مکانی و فراهم کردن اطلاعات در زمان های مختلف، در شناسایی مناطق آتش گرفته اهمیت ویژه ای دارد. امروزه از محصولات آتش مادیس به صورت گسترده ای برای این امر استفاده می شود. هدف از این تحقیق ارزیابی قابلیت محصولات آتش سنجنده مادیس MOD14, MOD14A2 (Terra) و MYD14, MYD14A2 (Aqua) و شناسایی مناطق آتش سوزی در استان گلستان است. ابتدا نقشه ی نقطه ای مربوط به تمامی تصاویر تولید شد سپس جهت ارزیابی صحت محصولات آتش، نقشه ی نقطه ای تهیه شده برای محصولات با داده های واقعیت زمینی مقایسه شد. در صورت انطباق موقعیت مکانی هرکدام از آتش های گزارش شده با آتش های شناسایی شده به وسیله ی محصولات، آن موقعیت به عنوان آتش شناسایی شده به صورت صحیح در نظر گرفته شد. جهت ارزیابی دقت تصاویر مادیس از تصاویر لندست به عنوان نقشه ی صحت زمینی استفاده شد. نتایج ارزیابی صحت محصولات نشان داد که شش منطقه ی آتش سوزی شده توسط محصولات آتش فعال سطح  دو روزانه و هشت منطقه توسط محصولات سطح سه هشت روزه شناسایی شدند. نتایج ارزیابی دقت تصاویر ضریب R^2 برابر 0.94 و ضریب RMSE برابر 426.12 هکتار را نشان می دهد. بررسی های صورت گرفته در این تحقیق نشان می دهد به منظور کارایی بهتر الگوریتم متنی کشف آتش، پیشنهاد می شود این الگوریتم برای جنگل های استان گلستان و متناسب با شرایط و ویژگی های منطقه ی آتش سوزی، شدت و مساحت آن توسعه داده شود تا نتایج بهتری را ارائه دهد.
۷۳۴.

شبیه سازی رواناب ناشی از ذوب برف حوضه گاماسیاب با مدل SRM(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: برف سنجش از دور SRM مودیس حوضه گاماسیاب

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۵۴ تعداد دانلود : ۲۹۸
تامین منابع آب توسط برف در حوضه های کوهستانی بعلت خاصیت تاخیر در ایجاد رواناب، ضروری است. بنابراین شبیه سازی رواناب ناشی از ذوب برف و تغییرات فصلی پوشش آن در مدیریت منابع آب بسیار اهمیت دارد. در این مطالعه، به منظور برآورد رواناب حاصل از ذوب برف در حوضه گاماسیاب، نخست سطح پوشش برف برای سال های آبی 95 الی 97 با استفاده از تصاویر روزانه ماهواره ترا - مودیس با تفکیک مکانی 1 کیلومتر از طریق سامانه گوگل ارث انجین استخراج شد. سپس در محیط نرم افزار GIS ، مشخصات فیزیوگرافی حوضه به دست آمد. در مرحله بعد، با واردکردن داده های پوشش برف، متغیرهای هواشناختی و شاخص های لازم به مدل SRM ، رواناب ناشی از ذوب برف شبیه سازی شد. در این شبیه سازی سال 95-96 برای واسنجی و سال 96-97 جهت اعتبارسنجی مدل در نظر گرفته شد. نتایج نشان داد که، سهم جریان رودخانه از ذوب برف در ماه های اسفند و فروردین ماه چشمگیر است، ولی با افزایش درجه حرارت هوا در اردیبهشت ماه، سهم باران در جریان پررنگ تر می شود. همچنین نتایج شبیه سازی بیانگر دقت بالای این مدل می باشد، به طوری که ضریب تعیین ( R 2 ) برای سال های آبی 95-96 الی 96-97 به ترتیب معادل 93/0 و 9/0 و درصد خطای حجمی آن نیز به ترتیب ( D V ) 3/0 و 33/3 به دست آمد.
۷۳۵.

شناسایی مناطق در معرض هجوم ماسه های روان با استفاده از تکنیک های سنجش از دور و GIS مطالعه موردی: شهرستان های ریگان، فهرج و نرماشیر، استان کرمان(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: گسترش تپه های ماسه ای آسیب پذیری شاخص SDEVI پردازش تصاویر ماهواره ای استان کرمان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۵۴ تعداد دانلود : ۲۲۵
پیشرفت تپه های شنی و ماسه ای تهدید بزرگی برای زمین های کشاورزی، مناطق مسکونی و ساکنان بخش های شرقی و جنوب شرقی استان کرمان است. به طوری که امروزه وقوع طوفان های مکرر شن و ماسه، از اساسی ترین معضلات زیست محیطی این مناطق به شمار می آید. هدف از این تحقیق شناسایی و پتانسیل یابی محدوده شهرستان های ریگان، فهرج و نرماشیر به لحاظ هجوم ماسه های روان، است. بدین منظور از شاخص آسیب پذیری گسترش تپه های ماسه ای (SDEVI)* استفاده شد. در این راستا از 5 فاکتور و عامل مؤثر در گسترش شن های روان شامل، شدّت باد، رطوبت خاک، توپوگرافی، نوع لیتولوژی و پوشش گیاهی استفاده شد. بعد از تهیه نقشه های مربوطه، تمامی آنها به لحاظ میزان تأثیر در آسیب پذیری رتبه بندی و در محیط GIS با هم تلفیق شده و نقشه آسیب پذیری نهایی تهیه گردید. بر این اساس منطقه ای به وسعت 3650 کیلومتر مربع از محدوده مورد مطالعه در بخش آسیب پذیری خیلی زیاد و زیاد قرار دارد. نیمه جنوبی شهر نرماشیر، تعداد 68 روستا و بخش هایی از راه ارتباطی بین سه شهرستان فهرج، ریگان و نرماشیر در معرض خطر خیلی زیاد هجوم شن های روان قرار دارد. به منظور صحت سنجی نتایج حاصل از شاخص SDEVI از تصاویر سنجنده OLI مربوط به ماهواره-ای لندست 8 و تصاویر راداری SENTINEL 1 استفاده شد. با تقسیم باند مادون قرمز بر باند آبی، مناطق ماسه ای مشخص شده و با اعمال تکنیک بارزسازی تغییرات همبستگی (CCD) ** بر روی تصاویر راداری، میزان پایداری و ثبات پهنه های ماسه ای مشخص شد. نتایج به دست آمده، صحت شاخص آسیب پذیری مذکور را مورد تأیید قرار می دهد. * Sand Dune Encroachment Vulnerability Index ** Coherency Change Detection
۷۳۶.

مقایسه و تحلیل پراکنش زمانی و مکانی طوفان های گرد و خاک با دیدکمتر از ۲۰۰ متر در غرب و جنوب غرب ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: پراکنش مکانی پراکنش زمانی طوفان گرد و خاک دید کمتر از ۲۰۰ متر غرب و جنوب غرب

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۵۵ تعداد دانلود : ۱۳۴
طوفان گرد و خاک همواره به عنوان یک پدیده جوی مخاطره آمیز و محدود کننده برای همه گونه فعالیت های انسانی و محیط طبیعی و انسانی می باشد. همه ساله در مناطق مختلف جهان خسارت های اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی فراوان و غیر قابل جبرانی ببار می آورد. بطور طبیعی این پدیده اقلیمی در اقلیم های خشک و نیمه خشک ظهور و بروز بیشتری از اقلیم های مرطوب دارد. بیابان های گسترده و فاقد پوشش گیاهی مناسب، استفاده نامطلوب از زمین و تغییرات کاربری های ناسازگار با اقلیم منطقه، پایین بودن سطح فناوری در این کشورها برای مقابله یا سازگاری با پدیده طوفان های گرد و خاک و بسیاری از علل و عوامل دیگر این پدیده را به یک مخاطره تبدیل نموده است. طوفان ها پدیده های جوی تشدید شده ای هستندکه گاه با بارش های شدید و گاه با گرد وخاک همراه می باشند. طوفان های گرد و خاک و بخصوص طوفان های با دید افقی کمتر از ۲۰۰ متر همواره خسارت بار و مخل آسایش ساکنین بوده است. در سالهای اخیر فراوانی این پدیده در مناطق غرب و جنوب غرب ایران بخصوص در دوره سرد سال روند افزایشی نشان می دهد. برای بررسی این پدیده، با استفاده از داده های روزانه، دید افقی کمتر از ۲۰۰ متر منطقه غرب و جنوب غرب ایران در یک دوره آماری ۳۳ساله (۱۹۸۷ تا ۲۰۱۹) استخراج شده است. و با توجه به متفاوت بودن دو منطقه مورد نظر پراکنش ماهانه، و سالانه و فصلی طوفان های گرد و خاک در این منطقه مورد بررسی قرار گرفت. نتایج این مطالعه نشان داد که تباین اساسی بین دو منطقه مطالعاتی در پراکنش مکانی طوفان های گرد و خاک در دو فصل پاییز و زمستان است. در این دو فصل بالاترین فراوانی طوفان های گرد و خاک در منطقه غرب در ایستگاه های شرقی منطقه بخصوص در ایستگاه هایی مانند همدان، کنگاور، قروه و بیجار است و کمترین تعداد طوفان های گرد و خاک در غرب منطقه رخ داده است. در صورتی که در منطقه جنوب غرب بالاترین تعداد طوفان های گرد و خاک از ایستگاه های غربی استان خوزستان گزارش شده است. ایستگاه های همانند دزفول و بستان بالاترین فراوانی طوفان های گرد و خاک را ثبت کرده اند. به نظر می رسد طوفان های دوره سرد منطقه غرب ایران از مبادی دورترتولید شده و در لایه های میانی جو بر روی منطقه غربی منطقه همانند همدان و کنگاور منتقل شده است. در صورتی که طوفان های گرد و خاک منطقه جنوب غرب در شرایط همدیدی متفاوت و از مبادی نزدیک تر و در لایه زیرین وردسپهر وارد منطقه شده است.
۷۳۷.

پهنه بندی خطر وقوع زمین لغزش در منطقه کلور با استفاده از مدل ترکیبی قضیه بیز-ANP(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مخاطرات محیطی زمین لغزش قضیه بیز ANP کلور

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۵۳ تعداد دانلود : ۸۶
شناسایی عوامل مؤثر در وقوع زمین لغزش در یک منطقه و پهنه بندی خطر آن یکی از اقدامات اساسی جهت دستیابی به راهکارهای کنترل این پدیده و کاهش مخاطرات محیطی ناشی از آن است. تحقیق حاضر با هدف تعیین عرصه های حساس نسبت به احتمال خطر وقوع زمین لغزش در منطقه کلور (شهرستان خلخال) انجام گرفته است. در این راستا، 9 عامل مؤثر در رخداد زمین لغزش های منطقه شامل لیتولوژی، ارتفاع، شیب، جهت شیب، کاربری اراضی، گسل، جاده سازی، شبکه زهکشی و بارش، شناسایی شدند و مورد استفاده قرار گرفتند. در ادامه، جهت تعیین عرصه های آسیب پذیر از مدل ترکیبی احتمالات شرطی (قضیه بیز) و فرایند تحلیل شبکه ای ( ANP ) بهره گرفته شد. نتایج به دست آمده نشان داد که پهنه های با خطر خیلی زیاد و زیاد به ترتیب حدود 69/28 و 40/25 درصد، پهنه های با خطر متوسط حدود 57/21 درصد و پهنه های با خطر کم و خیلی کم نیز به ترتیب 21/14 و 13/10 درصد از منطقه موردمطالعه را شامل می شوند؛ بنابراین، بیش از 54 درصد از منطقه کلور دارای پتانسیل خطر زیاد و خیلی زیاد وقوع زمین لغزش است که دلیل اصلی آن شیب زیاد و وجود سازندهای آهکی مارنی است. همچنین، صحت نتایج با بررسی رابطه مساحت پهنه های خطر و مساحت سطوح لغزشی و R 2 بیش از 93/0 در سطح خوبی مورد تأیید قرار گرفت؛ بنابراین، نتایج مدل ترکیبی قضیه بیز- ANP برای پهنه بندی خطر زمین لغزش در این نوع مناطق مناسب بوده و نقشه حاصل از آن همراه با شرح تفصیلی می تواند به عنوان ابزاری ارزشمند در برنامه ریزی محیطی و کاهش هزینه های رخ داد زمین لغزش مورد استفاده قرار گیرد.
۷۳۸.

واکاوی زمین ساخت با استفاده از شاخص ها و شواهد ژئومورفولوژیکی (مطالعه موردی: حوضه آبخیز کرگانرود تالش در غرب استان گیلان)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: نوزمین ساخت گیلان کرگانرود شاخص های ژئومورفولوژیکی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۵۳ تعداد دانلود : ۳۳۵
شاخص های ژئومورفولوژیکی ابزار مناسبی را برای درک کارکرد و درجه پویایی این فرایندها معرفی می نمایند. در این مقاله از هشت شاخص ژئومورفولوژیکی سینوزیته جبهه کوهستان(Smf)، عدم تقارن حوضه زهکشی (AF)، نسبت پهنای کف دره به ارتفاع دره(VF)، شکل حوضه(Bs)، تقارن توپوگرافی عرضی(T)، منحنی هیپسومتری حوضه(Hc)، پیچ و خم رود (S) و گرادیان طولی رود (SL) برای تعیین وضعیت نو زمین ساختی حوضه آبخیز کرگانرود تالش استفاده شده است. روش تحقیق بر پایه تحلیل فرم و فرآیند و داده های کتابخانه ای و نقشه های توپوگرافی، نقشه های زمین شناسی و تصاویر راداری و همچنین چند فقره بازدید میدانی استوار بوده است. نتایج تحقیق نشان می دهد حوضه آبخیز کرگانرود به عنوان یکی از حوضه های کوهستانی کشور در شمال غرب استان گیلان و شهر تالش واقع شده است. عبور گسل سراسری آستارا – تالش به طول حدود 400 کیلومتر در پایین دست دامنه های شرقی مشرف به جلگه گیلان، گسل نئور در نزدیکی خط الرأس و نیز چین خوردگی ها، بیانگر فعال بودن نئوتکتونیک و نیز ظهور پدیده های مهم زمین ساختی در این منطقه می باشد. در راستای رسیدن به اهداف تحقیق از شاخص های هفت گانه ژئومورفولوژیکی حاکی از آن است که حوضه کرگانرود، از نظر نو زمین ساختی فعال، بیشترین شواهد فعال بودن تکتونیک در جنوب حوضه می باشد.
۷۳۹.

ارزیابی نقش ساختارهای تکتونیکی در چینه شناسی و فوران های پلیوکواترنری آتشفشان سهند (استان آذربایجان شرقی)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ضریب کیفیت ساختارهای تکتونیکی سهند کواترنری مخاطرات

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۵۳ تعداد دانلود : ۱۸۴
مطالعه ساختارهای تکتونیکی مناطق آتشفشانی در کنترل مخاطرات ناشی از فعالیت دوباره آنها بسیار تأثیرگذار می باشد. در این تحقیق ضمن معرفی دقیق انواع مختلف محصول های آتشفشانی سهند و نحوه رسوبگذاری آنها در مناطق اطراف این آتشفشان، چینه شناسی، لیتولوژی و نحوه رسوبگذاری این نهشته ها در دره های مختلف سهند با استفاده از مطالعه های صحرایی و آزمایشگاهی مورد بحث و بررسی قرار می گیرد. بر طبق شواهد صحرایی، مجموعه آتشفشانی سهند در یک محیط قاره ای با دریاچه های محلی کم عمق وآرام به مساحت 7200 کیلومتر مربع با حداکثر ارتفاع 3595 متر از سطح دریا در شمال غرب ایران بین تبریز و مراغه تشکیل شده است .فعالیت این توده آتشفشانی از اواسط میوسن شروع شده و تا اواخر پلئیستوسن ادامه دارد. منطقه مورد مطالعه در زون البرزغربی- آذربایجان قرار داشته و بخش مهمی از منطقه برخوردی پلیت های عربی- اوراسیا محسوب می شود. بعد از بسته شدن نئوتتیس در اواخر کرتاسه و ادامه همگرایی پلیت ها و تشدید آن در پلیوسن کوتاه شدگی، ضخیم شدگی و بالاآمدگی قابل توجهی در پوسته شمال غرب ایران و شرق ترکیه بوجود آمد و همزمان فعالیت های آتشفشانی گسترده پلیو- کواترنری شکل گرفت. دراثر بالا آمدگی، شکستگی ها و گسل های متعددی در حد فاصل مناطق خرد شده بوجود آمد و در اثر حاکمیت نیروهای کششی و حرکت در امتداد گسل ها بویژه گسل های امتداد لغز و حوضه های کشیده شده، محل تقاطع گسل ها و محور های چین های جوان فوران های آتشفشانی صورت گرفت. مقادیر برآورد شده ضریب کیفیت در منطقه مورد مطالعه نشان می دهد بیشتر نواحی منطقه مورد بررسی از دید جایگاه زمین ساختی و لرزه زمین ساختی از جمله مناطق فعال به شمار می آیند. رابطه ضریب کیفیت برای گسل شمال تبریز و نواحی پیرامون آن از جمله آتشفشان سهند Qc= 49.00 ƒ132 برآورد شده است که کاهیدگی به مراتب بیشتری از نواحی دیگر دارد که این نشان دهنده ناهمگنی بالا و جریان گرمایی گوشته بالایی در پهنه فعال و لرزه خیز گسل شمال تبریز و نواحی پیرامون آن است.
۷۴۰.

مدل سازی مکانی حریم ایمنی و آسیب پذیری زیرساخت های شهری مشهد در برابر حملات هوایی؛ از منظر پدافند غیرعامل(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مدل سازی مکانی آسیب پذیری زیرساخت شهری پدافند غیرعامل مشهد

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۵۲ تعداد دانلود : ۲۹۷
امروزه عدم ارتباط معماری شهر با اصول پدافند غیرعامل سبب بروز ناهنجاری در زمان بحران شده است. این ناهنجاری ها خلأ دسترسی مناسب به زیرساخت های شهری و فقدان ایمنی، امنیت و آسیب پذیری را در بافت های شهری به همراه داشته است. مسئله پژوهش حاضر چالش آسیب پذیری در زیرساخت های شهری از منظر پدافند غیرعامل است. قلمرو مطالعه حاضر، شهر مشهد به عنوان دومین شهر بزرگ ایران است. این پژوهش به لحاظ هدف، کاربردی و از لحاظ روش شناسی، توصیفی تحلیلی مبتنی بر رویکرد مطالعات مکانی- مدلی است و شاخص های زیرساخت های ویژه، خدمات اضطراری، عمومی و مردمی و مدیریتی در قالب 1560 زیرساخت دسته بندی و استخراج شدند. جهت سنجش الگوی همجواری 14 لایه مؤثر در آسیب پذیری شناسایی شد و با استفاده از تحلیل ترکیبی ANP-DEMATEL-GIS وزندهی شدند. برای کشف روند الگو جهت طبقه بندی شاخص های کلان از خود همبستگی فضایی نرم افزار Geoda و برای توزیع فضایی آسیب پذیری زیرساخت های شهری در برابر حمله هوایی از ابزار FUZZY OVERLAY در نرم افزار ArcGIS استفاده شده است. یافته های موضوعی نشان می دهد که مراکز بهداشتی و صنایع شهری اثرگذارترین شاخص و انبار و مراکز مذهبی اثرپذیرترین شاخص ها شناخته شدند. همچنین روند الگوها نشان می دهد بیش ترین ضریب شاخص های کلان مربوط به زیرساخت های ویژه با اهمیت 55/1 است. نتایج یافته های مکانی به روشنی بیان می کند بیش از 60 درصد از زیرساخت ها در وضعیتی از آسیب پذیر تا کاملاً آسیب پذیر هستند و فقط 93/4 درصد یا به عبارتی چیزی حدود 5 درصد از تمام زیرساخت های شهری مشهد وضعیتی ایمن و کم خطر دارند.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان