فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۶۱ تا ۱۸۰ مورد از کل ۱٬۰۳۰ مورد.
۱۶۱.

پهنه بندی خطر زمین لغزش با استفاده از روش های مبتنی بر GIS و داده های راداری (مطالعه موردی: فریدون شهر)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: زمین لغزش پهنه بندی خطر تصاویر راداری سنجش از دور فریدون شهر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۰ تعداد دانلود : ۷۶
استفاده از روش های مختلف در پهنه بندی خطر زمین لغزش  و دستیابی به بهترین  نتیجه می تواند منجر به برنامه ریزی و مدیریت خطرات احتمالی شود. هدف اصلی از مطالعه حاضر، انجام ارزیابی و پهنه بندی خطر زمین لغزش در شهرستان فریدون شهر واقع در غرب استان اصفهان به منظور ایجاد یک چهارچوب کلی برای تجزیه و تحلیل خطر زمین لغزش احتمالی در منطقه مطالعاتی می باشد. در این مطالعه اعتبارسنجی روشهای آماری و تحلیل کارشناسی بر پایه GIS  با استفاده از روش تداخل سنجی تصاویر راداری سنتینل 1 مورد تحلیل قرار گرفته است. این تحلیل منجر به ارائه نقشه پهنه بندی خطر زمین لغزش، مناطق مستعد و تعیین عوامل منطقه ای مؤثر در وقوع زمین لغزش می شود. در ابتدا برای ارزیابی خطر و پهنه بندی، عوامل مسبب از جمله شیب، ارتفاع، جهت شیب، انحنا، فاصله تا گسل، فاصله تا آبراهه، لیتولوژی و پوشش گیاهی مورد بررسی قرار گرفت و همبستگی آماری بین هر یک از عوامل مسبب و لغزش های گذشته در محیط GIS ایجاد شد تا سهم نسبی طبقه های مربوط به هر عامل ارزیابی شود. در روش تحلیل کارشناسی نیز منطقه مطالعاتی بر اساس نظر کارشناسی مبتنی بر مطالعات انجام شده بر روی 70 زمین لغزش، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج، علاوه بر نقشه مناطق حساس و پرخطر منطقه فریدون شهر، همپوشانی 67 درصد از سلول های مناطق با خطر خیلی زیاد و زیاد در نقشه های پهنه بندی خطر با سلول هایی از نقشه جابجایی سطحی بدست آمده از پردازش تصاویر راداری سنتینل با بیشترین جابجایی، را نشان می دهد؛ که می تواند بیانگر احتمال زمین لغزه و یا خطر زمین لغزه در این مناطق باشد. از این رو استفاده از تصاویر راداری و بررسی تغییرات جابجایی سطح زمین می تواند یک ابزار مفید در پایش و دقت سنجی روش های پهنه بندی خطر  زمین لغزش جهت برنامه ریزی در مناطق حساس باشد
۱۶۲.

تحلیل ناپایداری محیط با استفاده از شاخص های ژئومورفولوژیکی (مطالعه موردی: توده نفوذی آله در قم)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: توده آذرین آله شاخص های ژئومورفولوژی مخروط افکنه ناپایداری محیط

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۷ تعداد دانلود : ۷۱
اشکال ژئومورفولوژیکی هرکدام در مراحل مختلفی از روند تغییرات محیطی و تکامل خود، شرایط پایداری و ناپایداری هایی را تحت تأثیر فرآیندهای بیرونی و درونی متحمل می شوند. یکی از این فرم ها، توده های آذرین هستند که در اثر حرکات زمین ساختی و جنبش گسل ها، شکل متمایزی به خود گرفته و تغییر می یابند. این تغییر را با استفاده از شواهد و شاخص های ژئومورفولوژیکی می توان نشان داد. توده آذرین آله در ورای کمربند دگرگونی سنندج -سیرجان در قسمت غربی استان قم واقع شده است. با بررسی الگوهای مختلف از قبیل الگوی زهکشی، تن رنگ، شیب، حلقه های مدور و شاخص های ژئومورفولوژی، رشد توده در این منطقه آشکار شد. شاخص الگوی کاملاً حکایت از ناپایداری این توده را دارد. اکثر سطوح دامنه های توده آله متشکل از اشکال مثلثی شکل است که تشکیل این سطوح حاصل عملکرد فرآیندهای درونی فعال در مقابل فرآیندهای بیرونی می باشد. تن رنگ سطوح مخروط افکنه ها روشن است که نشان از فعال بودن زمین ساخت است. حلقه های دایره ای شکل گرفته در توده حکایت از گسترش دامنه های شرقی دارد. شیب مخروط افکنه های این توده بین ۵- ۱۰.۵ است که با عملکرد تکتونیک توجیه می شود و فرآیند مورفولوژی سطوح مخروط افکنه ها  به صورت مجرا و پشته های کوچک است و 2 مورد از حالت فرسایش در قسمت جنوب شرقی توده نفوذی مشاهده شد که به سمت رأس مخروط افکنه در حال پیشروی است. اسارت و انحراف آبراهه ها در منطقه، از شواهدی دیگری است که متأثر از تکتونیک فعال است. به دلیل ناپایداری دامنه ها و مخروط افکنه ها هیچ گونه فعالیت انسانی (به جزء مواردی خاص) در منطقه شکل نگرفته است. به طورکلی این شاخص ها و شواهد، از ناپایداری و فعال بودن جنبش های زمین ساختی در توده دیوریتی و هم شکل نبودن قسمت های مختلف توده آذرین خبر می دهند. بنابراین فعال بودن تکتونیک و ناپایداری این محیط کاملاً مورد تأیید است.
۱۶۳.

ارزیابی آسیب پذیری آبخوان کارستی با استفاده از مدلCOP و PI (مطالعه موردی: آبخوان بیستون و پرآو)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: آبخوان کارستی بیستون و پرآو مدل COP مدل PI آسیب پذیری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۳ تعداد دانلود : ۲۶
منابع آب کارستی قابل شرب بخصوص در مناطق خشک و نیمه خشک از جمله ایران به عنوان منابع آبی ارزشمند و راهبردی مطرح هستند. آلودگی آبخوان های کارستی تبعات جبران ناپذیری در زمینه های توسعه و بهداشت سکونتگاه های شهری و روستایی دارد بنابراین حفاظت از آنها از اهمیت زیادی برخوردار است. در این پژوهش برای ارزیابی آسیب پذیری آبخوان بیستون و پرآو که به لحاظ کارستی توسعه یافته و دارای درز و شکاف و لندفرم های متنوع است؛ از مدل های آسیب پذیری COP و PI برای شناسایی پراکندگی پهنه های در معرض خطر آلودگی استفاده شده است. در این پژوهش از فاکتور های جریان (C)، لایه های فوقانی (O) و بارندگی(P) در مدل COPو دو فاکتور پوشش حفاظتی (P) و شرایط نفوذ (I) در مدل PI و داده های کیفی آب زیرزمینی برای ارزیابی دقت مدلسازی مکانی آسیب پذیری استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که بیشتر آبخوان کارستی بیستون و پرآو در پهنه با آسیب پذیری خیلی زیاد و زیاد پراکنده هستند. همچنین نتایج ارزیابی دقت مدل ها نشان داد که هرچند مدل PI در شناسایی مناطق با آسیب پذیری زیاد مطابق با داده های کیفی آب زیرزمینی است اما مدل COP در مدلسازی آسیب پذیری آبخوان کارستی موفق تر بوده است به طوری که پهنه های با آسیب پذیری بالا در شمال غرب، شرق و جنوب شرق منطقه با پهنه های آلودگی بیشتر آب زیرزمینی منطبق است.
۱۶۴.

تعیین حساسیت اراضی به فرسایش بادی با استفاده از داده های میدانی در هامون برینگک سیستان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: بادبردگی مقاومت برشی خاک هامون برینگک پین فرسایشی سیستان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۴ تعداد دانلود : ۵۷
هدف از این پژوهش پهنه بندی حساسیت اراضی به فرسایش بادی در هامون برینگک سیستان با یک روش مناسب است. تعیین حساسیت اراضی، به اولویت بندی برنامه ریزی تثبیت کانونهای تولید گردوغبار و ماسه کمک شایانی می نماید. برای این منظور از شاخص-های میزان بادبردگی (فرسایش پذیری )، مقاومت برشی خاک و درصد تاج پوشش گیاهی استفاده شد. بدین منظور در منطقه برداشت حدفاصل دو هامون پوزک و صابوری که یکی از مهمترین کانونهای تولید ریزگرد وماسه در منطقه سیستان است تعداد 74عدد پیکه مدرج در دو ردیف نصب شدند و میزان بادبردگی در انتهای بادهای 120 روزه اندازه گیری شد. مقاومت برشی خاک سطحی نیز با استفاده از پره برشی تعیین گردید. میزان تراکم تاج پوشش گیاهی با استفاده از شاخص NDVI از تصاویر رقومی استخراج شد و روابط رگرسیونی و همبستگی بین شاخصها تعیین گردید. نتایج نشان داد که ارتباط بسیار معنی داری( در سطح 1%) بین مقاومت برشی خاک و میزان بادبردگی و درصد پوشش گیاهی وجود دارد ازاین رو برای پهنه بندی حساسیت خاک در منطقه برداشت می توان بجای اندازه گیری میزان برداشت خاک و یا تعیین آستانه فرسایش در تونل باد از مقاومت برشی در منطقه برداشت استفاده کرد. مقایسه نتایج حاصل از برآورد مدل رگرسیونی با ارقام واقعی بادبردگی در سطح 01/0 درصد معنی دار بودند.
۱۶۵.

تحلیل الگوی توسعه و رشد و پراکندگی شهری با استفاده از تصاویر ماهواره ای (محدوده مورد بررسی: شهر کاشمر)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: زنجیره مارکوف گونه شناسی رشد لندست LEI کاشمر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۹ تعداد دانلود : ۵۷
یکی از چالش های برنامه ریزان در قرن حاضر، رشد سریع شهرنشینی است. در ایران رشد زیاد شهرنشینی دلیل هجوم مهاجران به شهرها و نبود برنامه ریزی مناسب و کارآمد برای اسکان مهاجران سبب بروز مناطق حاشیه ای پیرامون شهرها، گسترش شهر به اطراف و تخریب اراضی مرغوب و باغ ها شده است. هدف این پژوهش تحلیل الگوی توسعه و گسترش شهری کاشمر بین سال های 1379-1399 و پیش بینی تغییرات کاربری اراضی تا افق های پیش رو است. در این پژوهش با استفاده از الگوریتم حداکثر احتمال در نرم افزار ENVI نقشه کاربری اراضی طبقه بندی شده و با استفاده از الگوریتم LEI در نرم افزار GIS گونه رشد شهری به دست آمد. نتایج نشان داد که بر اساس مدل مارکوف طی سال های 1379 تا 1389 و 1399 درصد محدوده ساخته شده، کشاورزی و باغات رشد یافته است و از میزان اراضی بایر و مراتع کاسته شده همچنین تغییرات مساحت کاربری ها برای افق 1420 نسبت به حال حاضر نیز به همین صورت است. بیشترین تغییرات اختصاص به کاربری محدوده ساخته شده دارد. همچنین برای پیش بینی سال هزار و چهارصد و بیست رشد شهر کاشمر 7.12 درصد از نوع گسترش به سمت حاشیه شهر (infilling) و حدود 91.59 درصد از نوع توسعه از لبه شهر (edge-expansion) خواهد بود و حدود 1.28 درصد توسعه بیرونی (Outlaying) خواهد داشت؛ لذا مدیران و برنامه ریزان شهری با تأکید بر نتایج این تحقیق می توانند از رشد افقی و افسارگسیخته شهر در دوره های آینده جلوگیری نمایند.
۱۶۶.

تدوین و اولویت بندی راهبردهای پابرجا مبتنی بر سناریوهای باورپذیر افزایش تاب آوری کالبدی شهر تهران در برابر زلزله (نمونه موردی: منطقه 10)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: راهبردهای پابرجا سناریوهای باورپذیر تاب آوری کالبدی زلزله منطقه 10 تهران

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۸ تعداد دانلود : ۸۰
پژوهش حاضر در نظر دارد تا با تکیه بر عوامل کلیدی مؤثر بر تاب آوری کالبدی در بافت های فرسوده شهری و با بهره گیری از رویکرد سناریونگاری، سناریوهای افزایش تاب آوری کالبدی منطقه 10 شهر تهران در برابر زلزله را موردبررسی قرار داده و بر اساس سناریوهای باورپذیر به تدوین و اولویت بندی راهبردهای پابرجا در راستای افزایش تاب آوری کالبدی محدوده موردمطالعه در افق 1404 بپردازد. روش این پژوهش توصیفی-تحلیلی بوده و به دنبال پاسخ به این سؤال است که راهبردهای پابرجا و مطلوبی که بتوانند تاب آوری کالبدی محدوده موردمطالعه در برابر زلزله را در افق 1404 تضمین کنند کدامند؟ بدین منظور برای تدوین چارچوب نظری، ابتدا با استفاده از روش اسنادی، ادبیات و مبانی نظری موضوع بیان شده و سپس با تکیه بر تکنیک پویش محیطی، داده های تجربی مستخرج گردیده است. جامعه آماری این تحقیق شامل 20 نفر از خبرگان و متخصصین شهری بوده و روش نمونه گیری، هدفمند است. در گام اول، پس از تعیین وضعیت های احتمالی عوامل کلیدی و وزن دهی به آن ها توسط خبرگان، داده های لازم وارد نرم افزار  ScenarioWizardشدند و سناریوهای قوی، ضعیف و باورپذیر از این نرم افزار مستخرج گردیدند. در گام بعدی با تحلیل عوامل داخلی و خارجی مرتبط با تاب آوری کالبدی نمونه موردمطالعه، راهبردهای پژوهش در قالب روش SWOT و بر اساس سناریوهای باورپذیر ارائه شدند و درنهایت با استفاده از تکنیک ماتریس کمی برنامه ریزی استراتژیک (QSPM)، راهبردهای پابرجا به منظور افزایش تاب آوری کالبدی محدوده موردمطالعه، احصاء و اولویت بندی شدند. نتایج پژوهش نشان می دهد چنانچه منطقه 10 شهر تهران قصد داشته باشد تا به سمت افزایش و ارتقای تاب آوری کالبدی در برابر آسیب های ناشی از مخاطرات طبیعی همچون زلزله قدم بردارد، تکیه بر راهبردهای پابرجای تدافعی اجتناب ناپذیر و الزامی است.
۱۶۷.

بازتاب فضایی خشکسالی و ارائه راهکارهای کلیدی مدیریت آن (مطالعه موردی: روستاهای بخش مرکزی شهرستان سیب و سوران)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: خشکسالی مدیریت بحران سازگاری شهرستان سیب و سوران

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۸ تعداد دانلود : ۵۵
استان سیستان و بلوچستان و به خصوص شهرستان سیب و سوران درگیر خشکسالی است. بیشترین اثرات این بحران گریبانگیر بخش کشاورزی و به خصوص مناطق روستایی آن است. وقوع پدیده خشکسالی در این شهرستان اثرات مستقیم و غیرمستقیم بسیاری بر زندگی روستاییان داشته است؛ امکان جلوگیری از وقوع این پدیده از نظر عوامل طبیعی و وقوع دوره های خشکسالی وجود ندارد؛ بنابراین نخستین گام برای مقابله و کاهش اثرات پدیده مذکور در ابعاد اقتصادی، اجتماعی و حتی محیط زیستی، شناخت دقیق راهکارهای بنیادی به منظور مدیریت مواجهه با وقوع و تشدید این پدیده خواهد بود. بررسی این موضوع در نواحی روستایی شهرستان سیب و سوران به انجام رسیده است. تحقیق کمی و از نظر هدف کاربردی است. برای انتخاب نواحی روستایی از روش خوشه بندی و براساس نوع معیشت استفاده شد که با توجه به نیاز تحقیق 19 روستا به عنوان نمونه و براساس تعداد خانوارهای روستایی و فرمول کوکران، 300 خانوار به عنوان نمونه تعیین گردید. برای گردآوری داده ها از دو پرسشنامه استفاده شده است: پرسشنامه اول برای شناسایی پیامدها و اثرات فضایی خشکسالی و پرسشنامه دوم در قالب تکنیک دلفی برای تعیین عوامل و راهکارهای مدیریتی مؤثر برای خشکسالی از نظر کارشناسان و خبرگان(30 نفر) بوده است. وقوع مخاطره خشکسالی در نواحی روستایی دارای پیامدهای منفی در ابعاد اجتماعی، زیست محیطی و اقتصادی بوده است. گسترش مشاغل کاذب و غیر قانونی، کاهش آب چشمه ها، چاه ها و منابع آب سطحی و همچنین بی ثباتی معیشت ساکنین از جمله مهمترین پیامدهای منفی خشکسالی بوده است. نبود تنوع شغلی و عدم سرمایه گذاری دولت از مهمترین عوامل تشدید کننده ی اثرات خشکسالی شناسایی شده است که بنا به بررسی صورت گرفته، توسعه استفاده از سیستم آبیاری تحت فشار به عنوان راهکاری مؤثر در جهت مقابله با این عارضه طبیعی شناخته شد.
۱۶۸.

استفاده از مدل SWAT در شبیه سازی و آنالیز عدم قطعیت هیدرولوژیک حوزه آبخیز کسیلیان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مدل SWAT حوزه آبخیز کسیلیان واسنجی عدم قطعیت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۲ تعداد دانلود : ۹۷
مدل SWAT، ابزاری جهت ارزیابی آب وخاک است که برای بهبود مدیریت حوزه آبخیز توصیه می شود. چرخه مورداستفاده در  مدل SWAT  کاملاً شبیه چرخه هیدرولوژیکی در طبیعت است. این ابزار، مدیریت مؤثر حوزه آبخیز و تصمیم گیری آگاهانه برای توسعه بهتر آن را حمایت می کند که از نظر زمانی یک مدل پیوسته است. در مطالعه حاضر، هدف تحلیل ارزیابی کارایی مدل نیمه توزیعی- فیزیکی SWAT در شبیه سازی رواناب روزانه و ماهانه، بهینه سازی پارامترهای مؤثر بر بارش- رواناب و آنالیز عدم قطعیت هیدرولوژیک حوزه آبخیز کسیلیان است. در این تحقیق جهت شبیه سازی و آنالیز عدم قطعیت و واسنجی مدل از نرم افزار SWAT-CUP، روش های SUFI-2 و PARASOL استفاده شد. در مرحله واسنجی و اعتبار سنجی رواناب از ضرایب R 2 ، bR 2 و NS بین داده های مشاهده ای و شبیه سازی شده برای صحت سنجی استفاده شد. به طورکلی دقت شبیه سازی در دوره ماهانه بالاتر از دوره روزانه است. همچنین در دوره روزانه طی واسنجی و اعتبار سنجی دقت PARASOL بالاتر از SUFI-2 است، ولی در دوره زمانی ماهانه در واسنجی و اعتبارسنجی دقت SUFI-2 بالاتر است. در کل برحسب ضرورت برای به دست آوردن نتایج دقیق تر نیاز به تکرارهای بیشتری است. با توجه به نتایج ارزیابی، مدل در طی دوره های واسنجی و اعتبارسنجی با شاخص های آماری R 2 ، bR 2 ، MSE، RMSE و ضریب کارایی ENS حاکی از موفقیت آمیز بودن مدل در شبیه سازی دارد که با دقت نسبتاً خوبی فرآیندهای هیدرولوژیکی حوضه را شبیه سازی نموده است. این مدل می تواند برای آنالیزهای بعدی حوضه و زیر حوضه های مربوطه و برای بررسی مؤلفه های مختلف چرخه هیدرولوژیکی مورداستفاده قرار گیرد.
۱۶۹.

تعیین مقادیر نابهنجاری های آرسنیک و گوگرد در خاک های دشت خاش، جنوب شرق ایران: با تاکید بر تأثیر دراز مدت آتش فشان تفتان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ژئوشیمی خاک آتش فشان تفتان آرسنیک گوگرد

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۶ تعداد دانلود : ۵۲
در این پژوهش، میزان آلودگی آرسنیک و گوگرد در نمونه های خاک دامنه های آتش فشان تفتان و دشت خاش واقع در جنوب تفتان، جنوب شرق ایران، مطالعه شده است. غلظت عناصر آرسنیک و گوگرد در نمونه های مطالعه شده به ترتیب بین 6 تا 14 پی پی ام و 03/0 تا 51/0 درصد متغیر بوده و بالاتر از حد مجاز استاندارد سازمان حفاظت محیط زیست آمریکا است. نقشه های پهنه بندی آلودگی برای منطقه مورد مطالعه نشان می دهند که به طور کلی نمونه های دشت خاش، بویژه بخش جنوبی آن، نسبت به نمونه های دامنه های تفتان، آلوده تر هستند. این پدیده با افزایش بخش سیلتی و رسی خاک و افزایش پی اچ در نمونه های بخش جنوبی تفتان همراه است. از مقایسه مقادیر آرسنیک و گوگرد در نمونه های آب زیرزمینی دشت خاش ( به ترتیب 005/0 تا 1/0 و 72 تا 528 میلیگرم در لیتر) و نقشه های پهنه بندی آلودگی آب های زیرزمینی می توان نتیجه گیری کرد که واکنش های تبادل یونی ، بین ذرات خاک و آب زیرزمینی وجود داشته است. وجود برخی نابهنجاری های آرسنیک در نمونه های خاک دشت خاش و عدم وجود آن ها در نمونه های آب زیرزمینی، نشان از وجود کانی زایی های محلی آرسنیک مرتبط با فعالیت های گرمابی تفتان دارد. این کانی زایی ها اغلب مربوط به ترکیبات دارای جیوه و طلا هستند که کانی های سولفید آرسنیک (رآلگار و اورپیمنت) را به همراه دارند و در دوره هایی از فعالیت تفتان در این مناطق شکل گرفته اند. لذا مهمترین عامل در آلودگی خاک های منطقه مورد مطالعه، فعالیت های آتش فشانی-گرمابی تفتان بوده است.
۱۷۰.

تاثیر پارامترهای اقلیمی بر توزیع پوشش گیاهی در ایران مرکزی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ایران مرکزی شاخص پوشش گیاهی NDVI دما تغییر اقلیم

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۱ تعداد دانلود : ۷۷
هدف از انجام این پژوهش بررسی تاثیر پارامترهای اقلیمی بر توزیع پوشش گیاهی در ایران مرکزی با استفاده از شاخص NDVI می باشد. برای شناخت پراکنش و توزیع پوشش گیاهی از روش های نوین ناحیه بندی PCA، خوشه بندی و روابط مکانی استفاده شد. بدین منظور دو متغیر اقلیمی (میانگین دما و رطوبت نسبی) از داده های هشت ایستگاه سینوپتیک در بازه زمانی آماری (1986-2018) انتخاب گردید. متناسب با فاصله های ایستگاه ها و تغییرات مکانی شاخص NDVI، شبکه ای به ابعاد 15*15 کیلومتر بر روی ایران مرکزی گسترانده شد. در این بررسی برای اطلاع از روند تغییرات شاخص NDVI از آزمون من-کندال به وسیله نرم افزار (MINITAB) استفاده شد. نتایج این بررسی نشان داد که میزان پراکنش پوشش گیاهی در ایران مرکزی با استفاده از شاخص NDVI بین 2/0- تا 64/0+ است. همچنین توزیع و تراکم پوشش گیاهی دارای رشد کمتر از یک درصد می باشد. نتایج این بررسی نشان می دهد متغیر اقلیمی دما بیشترین تأثیر را بر توزیع و تراکم پوشش گیاهی در ایران مرکزی دارد. بررسی توزیع و تراکم پوشش گیاهی ایران مرکزی با استفاده از روش PCA نشان داد که توزیع و تراکم پوشش گیاهی ایران مرکزی متاثر از هشت عامل است که عامل اول و دوم به تنهایی 56/81 درصد رفتار پوشش گیاهی را در ایران مرکزی تبیین می نمایند. درنهایت با انجام تحلیل خوشه ای سلسله مراتبی و با روش ادغام وارد بر روی ماتریس نمرات عامل ها، سه ناحیه توزیع و پراکنش پوشش گیاهی نامنظم، متوسط و یکنواخت در ایران مرکزی شناسایی و نمایش داده شدند.
۱۷۱.

تحلیل فضایی فرونشست سطح زمین با استفاده از تداخل سنجی راداری (موردمطالعه: دشت مرکزی شهرستان قاین)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ژئومورفیک سطح تراز آب زیرزمینی تداخل سنجی SNAP قاین

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۸ تعداد دانلود : ۷۹
فرونشست زمین یکی از مخاطرات مهم ژئومورفیک است که دارای حرکتی کُند بوده و در بلندمدت آثار مخربی برجای می گذارد. در این تحقیق به منظور تحلیل فضایی میزان جابجایی از داده های سنتینل A1 در بازه زمانی 3 ساله (2020- 2017) و روش تداخل سنجی راداری و نرم افزار (SNAP)، تغییرات سطح زمین را در بازه زمانی مذکور استخراج کرده ایم. همچنین مشاهدات میدانی برای صحت سنجی و بررسی نتایج تحقیق صورت گرفت. نتایج نشان داد که میزان فرونشست زمین از سال 2017 تا سال 2020 افزایش داشته است؛ به طوری که از 2.6 سانتی متر در سال 2017 به 7.8 سانتی متر در سال 2020 رسیده است. همچنین هیدروگراف معرف آب زیرزمینی در دشت مرکزی قاین نیز افت محسوسی داشته است؛ به طوری که میزان افت تراز آب در سطح دشت حدود 1.30 متر در طول 5 سال (از سال 2014 تا مارس 2020) بوده است؛ یعنی حدوداً سالی 26 سانتی متر افت سطح آب های زیرزمینی را داشته ایم. ضمن اینکه تحلیل خودهمبستگی فضایی و شاخص موران (0.984)، خوشه ای بودن رخداد فرونشست تحت تأثیر تغییرات سطح آب در منطقه موردمطالعه را تأیید کرد. نتایج همبستگی نیز نشان داد که بین عامل تغییرات تراز سطح آب و نرخ فرونشست زمین، همبستگی کمی وجود داشته (p= -0.138) که این ارتباط غیرمستقیم است؛ یعنی هر چه میزان برداشت آب زیرزمینی بیشتر باشد (یا سطح تراز آب کمتر شود)، میزان فرونشست نیز بیشتر می شود؛ اما با توجه به سطح معناداری (sig= 0.585) این ارتباط معنادار نیست.
۱۷۲.

تحلیل عوامل مؤثر بر مدیریت پیچیدگی های اکولوژیکی و اجتماعی در حفظ منابع طبیعی روستاها (موردمطالعه: روستاهای استان لرستان)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مدیریت پیچیدگی های اکولوژیکی و اجتماعی منابع طبیعی لرستان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۰ تعداد دانلود : ۹۴
علم پیچیدگی، مدیریتی را مد نظر دارد که به تنوع و تکثر بها می دهد و از مسائل مسلط دوری می کند؛ بنابراین هرگاه مجموعه ای متشکل از عوامل متعدد و گوناگون، در مقیاس های متفاوت، با اتکا و وابستگی ذاتی و جدایی ناپذیر عوامل بر همدیگر وجود داشته باشد، با پیچیدگی روبرو هستیم. از طرفی، سیستم های اکولوژیکی و اجتماعی، سیستم های مرتبط مردم و طبیعت هستند و تأکید می کنند که انسان نه تنها نمی تواند جدا از طبیعت، بلکه باید بخشی از آن باشد .در پژوهش حاضر این ضرورت احساس شده که به مسأله مدیریت پیچیدگی های اکولوژیکی و اجتماعی در حفظ منابع طبیعی پرداخته شود. این تحقیق از نظر هدف یک تحقیق توصیفی- تحلیلی و از نظر جمع آوری اطلاعات یک تحقیق اکتشافی است و در چارچوب مطالعات کتابخانه ای و اسنادی قرار دارد. از طرفی به منظور تجزیه وتحلیل اطلاعات از ابزار دیماتل استفاده شده است. نتایج نشان داد در بین عوامل مؤثر بر مدیریت پیچیدگی اکولوژیکی و اجتماعی، عوامل فقدان نگرشی سیستمی و جامع نگر، مشخص نبودن بحث منابع محیطی در آمایش سرزمین و جایگاه قانونی آن، موانع نهادی، فقدان  نظام یکپارچه بهره برداری از منابع طبیعی و مهار عوامل ناپایدار و فقدان مشارکت فعال و تعامل مدیریت در چارچوب عوامل گنجانده شده در گروه چهار گزاره ها (f 4 ) با ضریب وزنی 077/1 به عنوان مهم ترین عوامل مؤثر بر مدیریت پیچیدگی های اکولوژیکی و اجتماعی در حفظ منابع طبیعی روستاهای استان شناسایی شدند.
۱۷۳.

تحلیلی بر کاهش حوادث در فضاهای کارگاهی ساختمانی با بهره گیری از اینترنت اشیاء در شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: کاهش حوادث خطرات ایمنی اینترنت اشیاء فضاهای کارگاهی ساختمانی شهر تهران

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۰ تعداد دانلود : ۴۵
با عنایت به افزایش مسکن سازی در جوامع درحال توسعه مانند ایران، پرداختن به موضوع کاهش حوادث ساختمانی به خصوص در کلان شهرها و ایمن سازی های مربوطه با کمک تکنولوژی های نوظهور، امری ضروری است. بنابراین، هدف اصلی پژوهش حاضر عبارت است از: واکاوی کاربست اینترنت اشیاء جهت نظارت و کنترل بر نقاط دارای خطر زیاد به منظور کاهش حوادث و ارتقای ایمنی در فضاهای کارگاهی ساختمانی در شهر تهران. در این پژوهش کاربردی، ابتدا مطالعه کتابخانه ای درخصوص مفهوم و کاربرد اینترنت اشیاء در حوزه ی ایمنی صنعت ساخت و ساز انجام شد. سپس، نقاط و فعالیت های دارای خطر زیاد شناسایی شدند. پس از آن، در مرحله مطالعه میدانی، این لیست توسط 52 مشاور ذی صلاح ایمنی ساختمان تصحیح و تکمیل شد. بعد ا ز آن، ده مصاحبه نیمه ساختار یافته با کارشناسان خبره ایمنی و آگاه به حوزه ی اینترنت اشیاء، صورت پذیرفت. براین اساس، راهکارهای موثر مبتنی بر اینترنت اشیاء برای کنترل و نظارت بر نقاط دارای خطر زیاد استخراج گردیدند. همچنین، در این ارتباط، وضعیت موجود و بسترهای مورد نیاز از جنبه های تکنولوژی، سازمان، هزینه و برون سازمان تبیین شدند. درواقع، یافته های اصلی این تحقیق، در قالب مدل مفهومی، نشان می دهد که توجه به مراحل انتخاب حادثه، انتخاب نقطه و فعالیت مورد نظر، تعیین راهکار مناسب با موقعیت تعیین شده (پایش میزان جابه جایی و سلامت سازه، پایش مجاورت مواد اشتعال زا با دیگر مواد، پایش مجاورت افراد و ماشین آلات و ممانعت از ادامه ی حرکت و تعیین محدوده در اطراف بازشوها) و بررسی بسترهای مورد نیاز (زیرساخت، پشتیبانی، اعتباربخشی، فرهنگ، بودجه، کارفرمایان و قانون)، به ترتیب، جهت طراحی و پیاده سازی سیستم های ایمنی اینترنت اشیاء محور در فضاهای کارگاهی ساختمانی حیاتی است.
۱۷۴.

ظرفیت سنجی میزان خطرپذیری سکونتگاه های حوضه آبریز تهلابِ سیستان و بلوچستان از سیلاب های اتفاقی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تحلیل شبکه ای GIS سیلاب اتفاقی حوضه آبریز تهلاب

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۳ تعداد دانلود : ۵۳
سیل یکی از پدیده های مخرب طبیعی است که فعالیت های انسانی و سکونتگاه های بشری را به شدت تحت تأثیر قرارداده است. پژوهش حاضر با هدفِ شناسایی سکونتگاه های مستعد خطرپذیری سیلاب-های اتفاقی حوضه آبریزِ خشکِ تهلاب در استان سیستان و بلوچستان انجام گرفته است. روش تحقیق توصیفی-تحلیل و از نظر هدف، کاربردی است. داده ها با استفاده از 12 شاخص ظرفیت سنجی میزان خطرپذیری سکونتگاه ها شامل: جاده، آبادی، خاک، شیب، ارتفاع، بارش، پوشش گیاهی، زمین شناسی، کاربری اراضی، آبراهه اصلی، آبراهه فرعی و تراکم زهکشی حوضه جمع آوری گردیدند. در ادامه با استفاده از نظر کارشناسان خبره اصلاح و در 3 مرحله مورد تحلیل قرار گرفتند. ابتدا میزان اهمیت داده ها با استفاده از روش ANP، در محیط نرم افزار  Super Decision v2از عدد 1 تا 9 ارزش گذاری شد. در گام دوم در محیط Arc GIS 10.7 و بر اساس میزان اهمیت، هر لایه به 4 طبقه پرخطر، کم خطر، خطر متوسط و بدون خطر طبقه بندی شد. درگام سوم، با استفاده از ابزار همپوشانی وزنی، نقشه پهنه بندی خطر سیلاب حوضه آبریز تهلاب تهیه گردید. نتایج نشان داد که از میان 12 لایه فوق، آبراهه اصلی، شیب، کاربری اراضی و بارش بیشترین نقش را در تعیین پتانسیل خطر سیل خیزی محدوده تحقیق دارند. بر اساس یافته های پژوهش در مناطق خطرپذیر، 24 سکونتگاه از مجموع 68 سکونتگاه، در محدوده پتانسیل خطر زیاد تا خطر بسیار زیاد سیلاب واقع گردیده اند؛ به کارگیری روش های سازه ای (برنامه تأمین زمان ماند آب) و غیرسازه ای (سیستم اعلام هشدار برمبنای مدل های پیش بینی سیلاب) به منظور کاهش خطر سیلاب در این سکونتگاه ها امری ضروری است.
۱۷۵.

پهنه بندی گستره خطر فرونشست زمین در دشت سراب، با بهره گیری از الگوریتم های تحلیل چند معیاره MARCOS و CODAS(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: فرونشست پهنه بندی دشت سراب الگوریتم های تحلیل چند معیاره

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۳ تعداد دانلود : ۷۰
یکی از مخاطرات پیش روی دشت های کشور، مخاطره فرونشست است که سبب بروز مشکلات و معضلات فراوان در زمین های کشاورزی، جاده ها، خطوط انتقال نیرو و انرژی می گردد. دشت سراب نیز در طی سال های اخیر با افت شدید سطح آب زیرزمینی مواجه بوده که این عامل سبب گردیده تا این منطقه در معرض وقوع مخاطره فرونشست قرار گیرد. هدف این پژوهش بررسی و تحلیل مهم ترین عوامل دخیل در ایجاد خطر فرونشست دشت سراب و مشخص کردن سطوح مستعد که احتمالاً در آینده درگیر فرونشست خواهند شد، با بهره گیری از الگوریتم های چند معیاره MARCOS و CODAS است. با توجه به نتایج حاصل از پهنه بندی خطر فرونشست؛ معیار های عمق آب، کاربری اراضی و شیب؛ به ترتیب با ضریب وزنی 194/0، 171/0 و 159/0، مهم ترین عوامل دخیل در ایجاد خطر فرونشست محدوده مطالعاتی می باشند. با توجه به خروجی حاصل از روش MARCOS، به ترتیب؛ 50/167 و 09/276 کیلومتر مربع از مساحت دشت سراب و طبق نتایج حاصل از به کارگیری روش CODAS، 13/187 و 03/279 کیلومتر مربع از مساحت محدوده، در طبقه پرخطر و بحرانی قرار دارد. به علاوه، نقشه مستخرج از الگوریتمMARCOS و CODAS با عمق سطح آب چاه ها به ترتیب؛ دارای مقدار ضریب همبستگی 77/ و 81/0 می باشند و بین خروجی هر دو روش با نقشه سطح آب همبستگی دیده می شود. به نظر می رسد، نتایج حاصل از مطالعه حاضر، می تواند به مدیران سازمانی و برنامه ریزان منابع اراضی و خاک، در زمینه حفاظت و مدیریت منابع آبی و مخاطرات طبیعی و جلوگیری از تخریب سرزمین کمک شایانی نماید.
۱۷۶.

مکانیابی خدمات شهری در شهرهای جدید با به کارگیری سیستم اطلاعات جغرافیایی و منطق فازی (مطالعه موردی: محل دفن پسماند شهر جدید پردیس)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: منطق فازی تصمیم گیری چندمعیاره محل دفن پسماند شهر جدید پردیس

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۳ تعداد دانلود : ۵۷
یکی از اهداف عمده در برنامه ریزی و احداث شهرک های اقماری در اطراف کلان شهرها، جذب سرریز جمعیت است که تا حدودی می تواند بار سنگینِ تهدیدات محیط زیستی را در کلان شهرها تقلیل دهد. از طرفی عدم توجه به مکان یابی خدمات شهری و برنامه ریزی بدون ملاحظات محیط زیستی در این شهرهای جدید مصائبی را بر منطقه تحمیل خواهد کرد. با توجه به اهمیت موضوع، هدف این مطالعه مکان یابی محل دفن پسماند شهری در شهر جدید پردیس انتخاب شد. شهر جدید پردیس از شهرک های اقماری حاشیه کلان شهر تهران در فاصله 18 کیلومتری شرق تهران قرار دارد. در این مطالعه با استفاده از روش تصمیم گیری چندمعیاره و به کارگیری قابلیت های سیستم های اطلاعات جغرافیایی و فرایند تحلیل سلسله مراتبی است. معیارهای موردنظر در این مطالعه عبارتند از: فاصله از چاه های عمیق آب، شیب زمین، فاصله از شهر جدید پردیس، فاصله از آب های سطحی، فاصله از مراکز جمعیتی، فاصله از باغات، فاصله از زمین های کشاورزی و فاصله از جاده های دسترسی. در این پژوهش پس از تعیین ضریب اهمیت معیارها، تحلیل ها بر طبق دو منطق بولین و فازی در محیط نرم افزار Arcgis10.5 انجام و زمین های مطلوب برای دفن پسماند شهری در جنوب شرقی شهر جدید پردیس مشخص گردید. نتایج این بررسی نشان می دهد که کمترین زمین های ایجاد شده به لحاظ تعداد قطعات و مساحت آن ها در روش بولین و بیشترین آن در روش فازی است؛ زیرا در روش بولین انتخاب معیارها مطلق و قطعی بوده است؛ حال آنکه در روش فازی به طرق گوناگون می توان در نتایج حاصل به نحوی تغییر ایجاد نمود که پاسخ های قابل قبول تری بدهد.
۱۷۷.

تعیین مناطق مستعد سیل خیزی با استفاده از مدل های تصمیم گیری چند معیاره در منطقه باقران بیرجند(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: سیل خیزی AHP BWM و منطقه باقران

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۴ تعداد دانلود : ۵۵
سیل در مناطق خشک و نیمه خشک به دلیل بارش های رگباری و کمبود پوشش گیاهی بیش تر اتفاق می افتد و باعث خسارت جانی و مالی زیادی در کل جهان می شود؛ بنابراین تعیین مناطق مولد سیل و مناطق پرخطر می تواند کمک زیادی در مدیریت و کنترل سیل داشته باشد. این تحقیق برای تعیین مناطق مستعد سیل خیزی با استفاده از روش های تصمیم گیری چند معیاره در منطقه باقران شهرستان بیرجند استان خراسان جنوبی انجام گرفت. ابتدا 10 پارامتر مؤثر در سیل خیزی بر اساس نظرات کارشناسان انتخاب و با استفاده از روش های تحلیل سلسله مراتبی (AHP) و بهترین-بدترین (BWM) اهمیت نسبی آن ها به دست آمد. نتایج نشان داد پارامترهای شاخص رطوبت توپوگرافی و فاصله از آبراهه کم ترین امتیاز را در هر دو روش AHP و BWM داشته اند؛ به طوری که پارامتر بارش با اهمیت نسبی 0.265 و 0.137 در روش های AHP و BWM بیش ترین امتیاز را داشته است و بیش ترین تأثیر را در پهنه بندی دارد. نتایج پهنه بندی به پنج کلاس خیلی کم، کم، متوسط، زیاد و خیلی زیاد تقسیم شد که در هر دو روش کلاس زیاد بیش ترین مساحت و کلاس خیلی کم کم ترین مساحت داشته است. کلاس زیاد در روش BWM نزدیک به 48 درصد منطقه را شامل می شود که می تواند برای مناطق مسکونی شهر بیرجند در پایین دست خسارات جبران ناپذیری را به وجود آورد.
۱۷۸.

پهنه بندی خطر وقوع فرونشست زمین در دشت هشتگرد بر اساس رویکرد تلفیقی تصمیم گیری چند معیار: WOI-BWM(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: فرونشست زمین تغذیه آبخوان دشت هشتگرد مدل BWM

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۰ تعداد دانلود : ۵۷
وقوع پدیده فرونشست زمین و خطرات احتمالی آن در دشت های ایران به علت بروز بحران آب و خشکسالی، طی سالیان اخیر رشد چشمگیری داشته است . در این مطالعه به پهنه بندی خطر وقوع فرونشست در دشت هشتگرد پرداخته و نوزده معیار شامل میزان افت آب زیرزمینی، برداشت آب زیرزمینی، ضخامت آبخوان، ضخامت آبرفت، تغذیه آبخوان، تراکم چاه ها، تراکم زهکشی، عمق سطح آب زیرزمینی، نوع سازند زمین شناسی، عمق سنگ بستر، متوسط بارش سالانه، متوسط دمای سالانه، نوع اقلیم سرزمین، کاربری کشاورزی، کاربری شهری، کاربری صنعتی، فاصله از آبراهه ، فاصله از جاده و فاصله از گسل به عنوان عوامل مؤثر بر وقوع فرونشست منطقه انتخاب شدند. لایه های مذکور در سامانه اطلاعات جغرافیایی تهیه، بر اساس مدل بهترین- بدترین (BWM) وزن دهی و با استفاده از شاخص هم پوشانی وزین (WIO) نشان داد عوامل برداشت از آب زیرزمینی (219/0)، نوع سازند زمین شناسی (157/0)، افت سطح آب زیرزمینی (079/0) و عمق آب زیرزمینی (078/0) اهمیت بیشتری بر پتانسیل خطر فرونشست در منطقه موردمطالعه دارند. همچنین به منظور ارزیابی نتایج این مدل از منحنی (ROC) استفاده شد که دارای دقتی معادل 90 درصد است. نتایج نشان داد که 66/10، 51/38، 49/31، 66/11 و 69/7 درصد از مساحت دشت هشتگرد به ترتیب به طبقه خطر خیلی کم ، کم، متوسط، پرخطر و خیلی پرخطر اختصاص یافته است که بر این اساس مناطقی با احتمال فرونشست زیاد در نیمه مرکزی دشت هشتگرد قرار دارند که مستلزم ارزیابى، نظارت و پایش مستمر عوامل مؤثر در وقوع پدیده فرونشست توسط مدیران و برنامه ریزان شهری است.
۱۷۹.

اثر سیل در تغییر پارامترهای کیفی آب رودخانه زرین گل، استان گلستان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: سیل هیدروژئوشیمی مارن رودخانه زرین گل

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۱ تعداد دانلود : ۵۷
به منظور بررسی تاثیر سیل بر روی پارامترهای کیفی آب رودخانه زرین گل، از پنج ایستگاه بر روی رودخانه در سه دوره قبل، همزمان و بعد از وقوع سیل نمونه برداری و برخی از پارامترهای فیزیکوشیمیایی آب تعیین شد. برای مقایسه و تعیین اختلاف آماری بین پارامترها کیفی از آزمون F استفاده شد. سپس تغییرات هیدروژئوشیمیایی رودخانه، عوامل مؤثر در کنترل ترکیب شیمیایی و همچنین فرآیندهای غالب آب رودخانه تعیین شد. درنهایت جهت پیش بینی احتمال رسوب و یا انحلال برخی از کانی ها کربناته و تبخیری در هر سه دوره، از شاخص های اشباع استفاده شد. نتایج این پژوهش نشان داد که در زمان سیل یون های کلراید و سدیم یونهای غالب آب بوده و بیشترین تغییرات در زمان های مختلف مربوط به دو یون مذکور می باشد. تیپ غالب آب رودخانه در زمان های قبل و بعد از وقوع سیلاب بیکربنات منیزیک می باشد. درحالیکه در زمان وقوع سیل به سولفات تا کلرید سدیک تغییر می یابد. براساس دیاگرام های پایپر و دوروف اکثر نمونه های مربوط به قبل و بعد از وقوع سیلاب دارای رخساره های نزدیک به منطقه تغذیه (بیکربناته) هستند. درحالیکه در زمان وقوع سیلاب با فراوانی یونهای کلراید و سولفات در آب، رخساره های ترکیبی غالب می شوند و میزان TDS آب در این زمان تقریبا سه برابر قبل از وقوع آن می باشد. براساس تجمع، توزیع و جهت یافتگی نمونه ها بر روی دیاگرام گیبس،  عامل اصلی کنترل کننده شیمی آب رودخانه زرین گل در هر سه دوره، هوازدگی شیمیایی کانی های تشکیل دهنده سنگ های حوضه می باشد. همچنین براساس نتایج حاصل از نسبت های یونی، انحلال برخی از کانی تبخیری نظیر ژیپس همزمان با پدیده تبادل کاتیونی از جمله فرآیندهای غالب هیدروژئوشیمیایی در زمان وقوع سیل می باشد. درحالی که در بیشتر نمونه های مربوط به قبل و بعد از سیل فرآیند عکس تبادل یونی غالب می باشد. براساس نتایج حاصل از نمودارهای دو متغیره، منشأ اصلی شوری آب رودخانه زرین گل انحلال کانی ها تبخیری (نظیر هالیت) متعلق به سازند مبارک می باشد.
۱۸۰.

ارزیابی نقش خشکسالی هواشناسی و هیدرولوژیکی بر خشکیدن دریاچه های بختگان و طشک(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: دریاچه بختگان و طشک خشکسالی شاخص بارش و رواناب استاندارد

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۵ تعداد دانلود : ۴۸
دریاچه های بختگان و طشک به عنوان دومین دریاچه های ایران از نظر بزرگی، از سال 1387 با بحران کم آبی و خشکی شدید روبرو شده اند. این پدیده سبب به هم خوردن زیست بوم منطقه و بروز کاستی های اجتماعی، بهداشتی و محیط زیستی شده است. هدف از این پژوهش بررسی نقش خشکسالی هواشناسی و هیدرولوژیکی بر خشکیدن این دریاچه ها است. برای این منظور، از داده های دما و بارش اندازه گیری شده در 21  ایستگاه باران سنجی، دبی سنجیده شده در سه ایستگاه هیدرومتری و مساحت حاصل از محاسبه شاخص تفاضلی بهنجار شده آب (با پردازش 46 تصویر ماهواره لندست) استفاده شد. برای تعیین رابطه بین متغیرها از ضریب همبستگی پیرسون و جهت بررسی روند تغییرات هر متغییر از روش رگرسیون خطی استفاده گردید. همچنین برای تعیین اثر خشکسالی اقلیمی و آبشناسی بر تغییرات مساحت دریاچه ها از شاخص های بارش و رواناب استاندارد شده دوازده ماهه استفاده شد. با تعیین روند تغییرات مساحت دریاچه ها در بازه زمانی بین سال های 1352 تا 1399 مشخص شد که وسعت پهنه آبی آنها از سال 1387 روند کاهشی به خود گرفته و از سال 1391 به این سو در بیشتر زمان ها این دریاچه ها خشک بوده اند. با وجود روند افزایشی در دمای حوضه به میزان 4/0 درجه سانتی گراد در هر ده سال، تغییر چشمگیری در مقدار این روند در سال 1387 (همزمان با خشکیدن دریاچه ها) دیده نشده است. بررسی بارش حوضه و آورد رود کر (مهمترین ورودی دریاچه ها) نشانگر وجود روند کاهشی در بارش و آورد رودخانه، بویژه از سال 1387 به این سو است. محاسبه شاخص های بارش و رواناب استاندارد نیز از آغاز خشکسالی هواشناسی و هیدرولوژیکی در حوضه از سال 1387 حکایت دارد. مقدار بارش در دوره خشکسالی به میزان 47 درصد کاهش یافته اما  آبدهی ایستگاه هیدرومتری نزدیک به دریاچه کاهش بیش از 95 درصدی را نشان می دهد. بر اساس نتایج این پژوهش، هر چند کاهش بارش و افزایش دما سبب کاهش مساحت دریاچه های بختگان و طشک شده، اما عوامل دیگیری نیز در این رخداد نقش دارند. بنابراین به نظر می رسد که خشکسالی اقلیمی تنها عامل خشکیدن این دریاچه ها نیست. برای تعیین نقش سایر عوامل در این پدیده مخرب، مطالعه نقش عوامل انسانی بر خشک شدن دریاچه ها پیشنهاد می گردد.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان