فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۰۶۱ تا ۱٬۰۸۰ مورد از کل ۱٬۱۵۴ مورد.
حوزههای تخصصی:
با گسترش دانش سنجش از دور، استفاده از تصاویر هایپراسپکترال روزبه روز افزایش و عمومیت می یابد. طبقه بندی یکی از محبوب ترین موضوعات در سنجش از دور ابرطیفی است. طی دو دهه گذشته، روش های بسیاری برای مقابله با مشکل طبقه بندی داده های هایپراسپکترال پیشنهاد شده است. در پژوهش حاضر، ساختاری مبتنی بر یادگیری شبکه های کپسول برای طبقه بندی تصاویر ابرطیفی به کار رفته است؛ به گونه ای که ساختار شبکه بتواند، با استفاده از یک لایه کانولوشنی و یک لایه کپسول، بهترین حالت تولید ویژگی ها را داشته باشد و درعین حال از بیش برازش شبکه روی نمونه های آموزشی جلوگیری کند. نتایج به دست آمده نشان از کیفیت بالای ویژگی های تولیدی در ساختار پیشنهادی دارد. درراستای بهبود دقت طبقه بندی، رویکرد استخراج ویژگی ازطریق شبکه طراحی شده و طبقه بندی با استفاده از الگوریتم درخت تقویتی XGBoost، با روش طبقه بندی ازطریق شبکه عمیق سراسری مقایسه شد تا، علاوه بر بررسی و کیفیت سنجی ویژگی های عمیق برداری تولیدی به روش پیشنهادی در طبقه بندی کننده های گوناگون، میزان توانایی شبکه های عمیق سراسری نیز، در کاربرد طبقه بندی، بررسی شود. رویکرد کپسول پیشنهادی شامل سه لایه اصلی است: 1) Prime با کپسول هایی به اندازه 8 و 32 فیلتر 9×9 و گام حرکتی 2؛ 2) Digitcaps دارای دَه کپسول شانزده بعدی؛ 3) لایه تماماً متصل. نتایج بررسی دو رویکرد برای شبکه عمیق و نیز ترکیب شبکه های کپسول با الگوریتم درخت تقویتی XGBoost مقایسه شد. رویکردهایی همچون SVM، RF-200، LSTM، GRU، و GRU-Pretanh برای مقایسه رویکرد پیشنهادی براساس پیکربندی هایی درنظر گرفته شدند که در تحقیقات به آنها اشاره شده بود. برای ارزیابی مدل پیشنهادی، مجموعه داده Indian Pines نیز، شامل شانزده کلاس متفاوت، به کار رفت. با استفاده از روش پیشنهادی ترکیبی، طبقه بندی تصاویر با دقت 99% روی داده های آموزش و دقت 5/97% روی داده های تست انجام می شود.
تعیین مناسب ترین روش استخراج دمای سطح زمین با استفاده از تصاویر ماهواره ای لندست (مطالعۀ موردی: شهر بیرجند)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جهان در حال گرم شدن است و جمعیت جهان به سکونت در شهرها روی می آورند. این دو حقیقت در ظاهر با هم ارتباطی ندارند اما پدیده ای به نام «جزیره حرارتی شهری» این دو را به هم پیوند می دهد. UHI یکی از معمول ترین پدیده های اقلیم شهری است که در آن برخی مناطق شهری، به ویژه مراکز شهرها، چند درجه از مناطق اطراف خود گرم تر می شوند. مطالعه این پدیده و بررسی مکانیسم آن برای برنامه ریزی های شهری اهمیت بسیار زیادی دارد. در پژوهش حاضر، به منظور برآورد LST، از چهار الگوریتم تک کاناله لندست، تک پنجره، معادله پلانک و معادله انتقال تابش در محیط نرم افزار QGIS، در بازه زمانی 2000 و 2019 طی فصل های تابستان و زمستان در شهر بیرجند استفاده شده و نیز اثر تغییر کاربری در جزیره حرارتی بررسی شده است. ابتدا دمای سطح زمین در شهر بیرجند، با استفاده از تصاویر ماهواره ای لندست، 7 سنجنده +ETM و لندست 8، سنجنده TIRS/OLI طی سال های 2000 و 2019 ازطریق چهار روش استخراج شد. به منظور بررسی توانایی کلی الگوریتم ها در محاسبه دمای سطح زمین، شاخص های آماری میانگین خطای مربعات، ضریب ناش ساتکلیف، میانگین خطای مطلق و ضریب تعیین به کار رفت. نتایج نشان داد که الگوریتم تک کاناله لندست، در محاسبه دمای سطح زمین در شهر بیرجند، دقت بیشتری در قیاس با الگوریتم های دیگر دارد.
مقایسه روش های یادگیری عمیق و طبقه بندی کننده آبشاری در تشخیص اشیا، در فرود اتوماتیک پرنده های بدون سرنشین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فرود اتوماتیک یکی از موضوعات و چالش های مهم در حوزه کنترل و اتوماسیون پهپادهای بدون سرنشین است. توسعه الگوریتم های فرود اتوماتیک نیازمند تعیین موقعیت پهپاد نسبت به محل فرود است که این کار، در حوزه های پردازش تصویر، به تشخیص دقیق و سریع محل فرود نیاز دارد. ازجمله روش های معمول، در این زمینه، طبقه بندی کننده آبشاری و تناظریابی و قطعه بندی تصویر است که به نظر می رسد، با تغییرات آب و هوایی و مقیاس متفاوت، این الگوریتم ها با چالش مواجه شوند. از طرف دیگر، در سال های اخیر شبکه های کانولوشنی عمیق به منزله مدل هایی قوی به منظور شناسایی و تشخیص اشیا در تصاویر به کار رفته اند؛ بااین حال با توجه به بار محاسباتی زیاد، این مدل ها هنوز در حوزه پرنده های بدون سرنشینی که از لحاظ سخت افزاری سبک اند و قدرت پردازش ضعیفی دارند، کاربرد جدی نیافته اند. هدف این مقاله مقایسه دو روش شبکه های عمیق کانولوشنی و طبقه بندی کننده آبشاری برای تشخیص آنی محل فرود است. نتایج عملی کردن روش ارائه شده روی یک پرنده Parrot AR Drone2.0 نشان می دهد که شبکه های کانولوشنی در مقابل دوران، مقیاس، انتقال و حتی پنهان شدگی پایداری بسیار زیادی دارند. دقت تشخیص در این روش 1/99 است که، در قیاس با روش طبقه بندی کننده آبشاری، 3% بیشتر است و درعین حال از لحاظ سرعت نیز، مناسب کاربردهای آنی است.
بررسی تغییرپذیری ساعتی رابطه بین پارامترهای کاربری اراضی و آلاینده CO، با استفاده از مدل رگرسیون کاربری اراضی (LUR) در شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مدل سازی ارتباط بین کاربری با آلودگی هوا کاربردهای فراوانی در مطالعات شهری دارد اما نقش کاربری و پارامترهای گوناگون آن در تغییر غلظت آلودگی هوا، در ساعات متفاوت، می تواند در پیش بینی دقیق تر مکانی زمانی آلودگی به کار رود. در این پژوهش، با مدل سازی رگرسیون کاربری اراضی (LUR) ساعتی به منظور پیش بینی مکانی زمانی آلاینده مونوکسید کربن (CO)، پارامترهای مؤثر در تغییرات زمانی و مکانی این آلاینده، در طول شبانه روز، بررسی شده است. داده های ساعتی ثبت شده در 21 ایستگاه سنجش آلودگی هوا در شهر تهران، طی فصل تابستان، جمع آوری شده و پارامترهای پیش بینی کننده — شامل تراکم و فاصله از متغیرهای متفاوت، مانند شبکه راه ها، پوشش گیاهی، ارتفاع و کاربری های اراضی گوناگون در سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS) — شکل گرفته است. یک مدل کلی و هشت مدل ساعتی در ساعت های 3 بامداد، 6 صبح، 9 صبح، 12 ظهر، 3 بعدازظهر، 6 عصر، 9 شب و 12 شب ایجاد شده است. ضریب تعیین ( ) مدل کلی ایجادشده برابر با 0.7899 است که عملکرد مطلوب و کارآیی این مدل را نشان می دهد. پس از تحلیل مدل های ساعتی تولیدشده، تفاوت هایی در پارامترهای به کاررفته در این مدل ها مشاهده شد که بیان می کنند تغییرات زمانی نیز، به همراه تغییرات مکانی، نقش مؤثری در تشکیل مدل ها در طول شبانه روز ایفا می کنند. مدل های ساعتی در بازه 0.51 تا 0.92 قرار دارند که بالاترین آن مربوط به مدل های ساعات شبانه و پایین ترین آن مربوط به ساعات ظهرگاهی است. پارامترهای راه های دسترسی محلی اصلی و فرعی و مراکز تجاری و اداری بیشترین تأثیر را در افزایش آلاینده CO، در ساعات متفاوت شبانه روز، دارند و وجود اماکن و فضاهای سبز، ورزشی و نیز درمانی در مناطق شهری مکان هایی با غلظت پایین تر آلاینده CO به وجود می آورند.
پایش تغییرات پوشش برف طی دوره سرد سال در ایران بر اساس داده های سنجنده مادیس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مطالعه پوشش برف، در جایگاه یکی از منابع مهم تأمین آب شیرین، اهمیت بسیاری دارد. با توجه به کوهستانی بودن ایران، امکان اندازه گیری زمینی مساحت زیر پوشش برف وجود ندارد. بر این اساس، استفاده از تصاویر ماهواره ای برای شناسایی ذخیره گاه های برف بسیار مهم است. در این پژوهش، تغییرات زمانی مکانی پوشش برف ایران طی دوره سرد سال، با استفاده از داده های پوشش برف سنجنده مادیس ماهواره ترا، طی دوره آماری 2018-2003 بررسی شد. روند تغییرات پوشش برف و شیب این روند، با استفاده از آزمون های ناپارامتریک من کندال و سنس و نقطه تغییر پوشش برف با استفاده از آزمون بوشند مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد بیشترین مقدار پوشش برف متعلق به ماه ژانویه، با 15/16% و کمترین مقدار پوشش برف مختص به ماه اکتبر، با کمتر از 1% است. کانون اصلی پوشش برف ایران، در دوره سرد سال، در مناطق مرتفع بیش از 4000 متر به دست آمده است. روند تغییرات پوشش برف، در تمامی ماه های مورد مطالعه، منفی و بیشینه شدت کاهشی پوشش برف نیز متعلق به ژانویه بوده است. نقطه تغییر نیز در همین ماه و سال 2008 محاسبه شد که از نظر آماری در سطح 0.05 معنی دار است. روند کاهشی درخور توجه پوشش برف ایران، در دوره سرد، تهدید بزرگی برای منابع آبی ایران به شمار می رود.
مروری بر کاربرد روش فراابتکاری جستجوی ممنوعه در حل مسائل مکان یابی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله مروری، جزئیات کاربرد روش فراابتکاری جستجوی ممنوعه، در حل مسائل مکانیابی بررسی می شود. به این منظور، در ابتدا مفهوم مکانیابی و انواع مختلف مسایل مکانیابی معرفی شده و سپس جزئیات روش جستجوی ممنوعه، بطور تفصیلی شرح داده شده است. منظور از مکانیابی، یافتن مکان های جدید مناسب برای برپا کردن مراکز خدماتی است. امروزه به دلیل افزایش رقابت بین شرکت ها، مکانیابی علمی از اهمیت ویژه ای برخوردار شده است. روش های علمی مختلفی برای حل مسائل مکانیابی وجود دارد. در دهه های اخیر روش های فراابتکاری مختلفی برای حل مسائل مکانیابی معرفی شده اند. روش های فراابتکاری، برای حل مسائلی با داده ها و ابعاد زیاد، بدون نیاز به دانستن مسئله، با استفاده از ایده های ابتکاری، سرعت حل را افزایش می دهند. یکی از روش های فراابتکاری، الگوریتم جستجوی ممنوعه است که مبتنی بر جستجوی محلی است و در حل مسائل مکانیابی، نتایج مطلوبی به دست می دهد. این الگوریتم، مولفه ها و اجزای مختلفی دارد که در این مقاله، بطور مشروح معرفی شده اند. همچنین اصلاحات و افزوده هایی که برای بهبود الگوریتم، توسط محققین به آن اضافه شده است، نیز معرفی شده اند
ردیابی طوفان های شدید گردوغبار در جنوب غرب ایران با استفاده از مدل HYSPLIT(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
رویدادهای طوفان گرد و غبار منطقه ای نگرانی اصلی بسیاری از کشورهای واقع در کمربند خشک جهان هستند. در حال حاضر گردوغبار در مقیاس جهانی و به ویژه در منطقه خاورمیانه به یک چالش جدی تبدیل شده است. با توجه به اثرات تغییر اقلیم و کاربری اراضی، در چند دهه اخیر خسارت بارترین و فراگیرترین بحران محیطی کشور، بروز طوفان گردوغبار قلمداد شده است. این تحقیق در نواحی جنوب غرب ایران با هدف ردیابی مسیر حرکت طوفان های گردوغبار فراگیر انجام شده است. بدین منظور تغییرات طوفان گردوغبار برای شش استان جنوب غرب ایران شامل: خوزستان، ایلام، کرمانشاه، چهارمحال و بختیاری، لرستان و کهگیلویه و بویراحمد با مساحتی در حدود 169266 کیلومترمربع در یک دوره زمانی 22 ساله (2016-1995) مورد آنالیز قرار گرفت. روش تحقیق با بکارگیری مدل ردیابی زمانی- مکانی HYSPLIT است. داده های مورد استفاده شامل: داده های GDAS، دما، جهت و سرعت باد، ارتفاع ژئوپتانسیل در ترازهای مختلف می باشند. از داده های GDAS برای ردیابی مسیر باد در محیط مدل HYSPLIT و داده های دما، ارتفاع ژئوپتانسیل، جهت و سرعت باد استفاده شده است. شبیه سازی مسیر حرکت ذرات گردوغبار نشان داد که اغلب مسیرها از مناطق شمالی و مرکزی عراق و سوریه گذشته و منشاء طوفان های گردوغبار، مناطق مرزی کویری و خشک شمال و مرکز عراق و سوریه هستند.
تحلیل فرصت ها و تهدیدهای توسعه خدمات گردشگری (مطالعه موردی شهر شیراز)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
کاربرد سیستم اطلاعات جغرافیایی و سنجش از دور در برنامه ریزی دوره ۱۲ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳
76 - 92
حوزههای تخصصی:
این تحقیق با هدف ارزیابی فرصت ها و تهدیدها توسعه خدمات گردشگری- مطالعه موردی شهر شیرازانجام شد. این تحقیق از نظر هدف کاربردی و از نظر روش توصیفی پیمایشی است. جامعه آماری اول شامل رئیس، معاونین، مدیران و کلیه کارشناسان میراث فرهنگی و گردشگری استان فارس است. این جامعه آماری، وظیفه شناسایی نقاط قوت، ضعف، فرصت و تهدید به روش دلفی را بر عهده داشتند. اطلاعات مورد نیاز این پژوهش با استفاده از سه پرسشنامه جمع آوری و تحلیل گردید. پرسشنامه شماره یک که بین اعضاء جامعه آماری اول توزیع گردید منجر به شناسایی عوامل محیط درونی و بیرونی اثرگذار بر تصمیمات راهبردی صنعت گردشگری شد. پرسشنامه شماره دو بر اساس مقیاس ساعتی و مقایسات زوجی طراحی و در اختیار گروه تصمیم گذاشته شد تا وزن نسبی گروه های ضعف، قوت، فرصت و تهدید محاسبه گردند. پرسشنامه شماره سه نیز بر اساس مقایسات زوجی و مقیاس ساعتی تدوین شد تا به وسیله گروه تصمیم وزن نسبی اجزا و عوامل شناسایی شده در هر گروه شناسایی گردد. یافته ها نشان داد که باید برای توسعه خدمات گردشگری این شهر از سه استراتژی ضربتی (کوتاه مدت)، استراتژی میان مدت و استراتژی بلند مدت در جهت برخورد با فرصت ها و تهدیدها استفاده نمود.
تعیین اراضی مستعد کشت دیم محصول گندم با ارائه مدل تصمیم گیری VIKOR بر بستر GIS، مطالعه موردی: استان فارس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از ابتدای پیدایش کره زمین تا کنون، انسان بیش از سایر موجودات در محیط زیست خود تأثیر گذاشته و آن را، مطابق با میل خود، تغییر داده است. با افزایش جمعیت، محدودیت های آب و خاک و تغییرات اقلیمی تأمین مواد غذایی را با مشکلات و مسائل جدی مواجه کرده است. در میان محصولات غذایی کشاورزی، گندم یکی از محصولات استراتژیک پرمصرف در ایران و بسیاری از کشورهای جهان است که در شرایط اقلیمی گرم وخشک، با بازدهی مناسب، کشت می شود. در ایران، حدود 10% تقاضای بخش کشاورزی کشور از استان فارس تأمین می شود. با توجه به اینکه استان فارس رتبه دوم تولید گندم را در بین استان های کشور دارد؛ این پژوهش قصد دارد تناسب اراضی این استان را، برای کشت گندم به روش دیم، ارزیابی کند. در گام نخست، داده های اقلیمی و خاک شناسی و توپوگرافی در محدوده جغرافیایی این استان بررسی و تحلیل می شود. سپس لایه های اطلاعاتی وارد نرم افزار سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS) می شود و نقشه اراضی مستعد کشت گندم، با استفاده از روش تحلیلی تصمیم گیری چندمعیاره ویکور (VIKOR) تعیین می شود. نتایج این پژوهش نشان داده است حدود 32% از مساحت استان فارس در رتبه اول و دوم تناسب اراضی برای کشت گندم قرار دارد. همچنین، مشخص شد که بیشتر مناطق مناسب در غرب و شمال غرب استان فارس پراکنده شده اند.
تعیین بهینه باندهای ماهواره لندست به منظور اندازه گیری CDOM دریاچه ها با استفاده از الگوریتم SVR(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ماده آلی محلول رنگی (CDOM) مقیاس مهمی در سنجش کیفیت آب است. می توان اذعان کرد CDOM نور موجود در لایه های آب را کاهش می دهد و فعالیت های بیولوژیکی فتوسنتز را مختل می کند و سرانجام، مانع رشد جمعیت فیتوپلانکتون هایی می شود که برای زنجیره غذای آبزیان ضروری اند. در بیشتر تحقیق هایی که تا کنون به انجام رسیده، از طول موج خاصی برای اندازه گیری ضریب جذب CDOM استفاده شده است اما، در این تحقیق، امکان استفاده از گستره وسیعی از باندهای طیف مرئی، برای تعیین ماده آلی محلول رنگی، در طول موج های 443-254 (254، 260، 350، 375، 400، 412، 440، 443) نانومتر در ماهواره لندست 8 بررسی شده؛ ضمن آنکه مناسب ترین نسبت باند برای اندازه گیری ماده آلی محلول، در طول موج های قابل اندازه گیری، با استفاده از الگوریتم SVR (اجزای این پارامتر بهینه سازی شده است) به دست آمده است. در پژوهش حاضر، نسبت باندهای Coastal به قرمز (R 1 /R 4 )، آبی به قرمز (R 2 /R 4 ) و نسبت باندهای سبز به قرمز (R 3 /R 4 ) برای بازیابی CDOM در نظر گرفته شده است. براساس نتایج و با توجه به ضریب تعیین (71/0=R 2 ) و میزان خطاها ( m 1 61/1MSE=،m -1 077/1RMSE= وm -1 946/0MAE=) می توان نتیجه گرفت که استفاده از نسبت باندهای سبز به قرمز در ماهواره لندست 8 مناسب ترین گزینه برای تعیین ماده آلی محلول رنگی است. افزون براین، نتایج این تحقیق مشخص کرده اند که اندازه گیری CDOMدر طول موج 440 نانومتر می تواند شاخص مناسبی برای بررسی کیفیت دریاچه ها، براساس غلظت آنها، محسوب شود.
ارتقای توان تفکیک مکانی بخار آب ستونی جو، به دست آمده از سنجنده AIRS، برای بهبود دقت بازیابی دمای سطح خاک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از مهم ترین پارامترها، در تمامی تعاملات بین سطح و جو، بخار آب ستونی جو است که در بسیاری از مطالعات هواشناسی، محیطی، کاربردهای اکولوژیک و کشاورزی نقش کلیدی دارد. اندازه گیری این پارامتر در ایستگاه های هواشناسی مستلزم استفاده از رادیوسوند است که، علاوه بر نقطه ای و محدودبودن مشاهدات، بسیار پر هزینه است. ازآنجاکه این پارامتر، در مقایسه با سایر پارامترهای جوّی، بیشترین تأثیر را در رادیانس رسیده به سنجنده دارد، سنجش از دور راهکاری جایگزین برای برآورد این پارامتر بسیار مهم جوّی محسوب می شود. یکی از سنجنده هایی که این پارامتر را اندازه گیری می کند AIRS است که توان تفکیک پایین (حدود 40 کیلومتر) آن، در بسیاری از کاربردها، مطلوب نیست. بنابراین، هدف اصلی این تحقیق ارتقای توان تفکیک مکانی بخار آب ستونی این سنجنده، با استفاده از روشی مبتنی بر نسبت گیری باندی و تلفیق آن با داده های سنجنده MODIS است. در ادامه، با توجه به تأثیر مهم این پارامتر در برآورد دمای سطح خاک (LST)، نقش بخار آب ستونی ارتقایافته جوّ در برآورد LST بررسی می شود. به منظور اعتبارسنجی و تعیین دقت برآورد پارامترها، از سری داده های مستقل استفاده شد. نتایج نشان داد که روش پیشنهادی پتانسیل بالایی در ارتقای توان تفکیک مکانی بخار آب ستونی به دست آمده جو ازطریق سنجنده AIRS دارد؛ بدون اینکه کاهش چشمگیری در دقت آن مشاهده شود. همچنین، این نتیجه حاصل شد که بخار آب ستونی ارتقایافته جو ممکن است دقت برآورد LST را افزایش چشمگیری دهد.
طبقه بندی لندفرم ها با استفاده از شاخص موقعیت توپوگرافی و بررسی ریسک واقعی فرسایش آنها در مناطق کوهستانی (مطالعۀ موردی: حوضۀ آبخیز خارستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از بخش های نوین و کم سابقه، به ویژه در مطالعات داخلی، بررسی کمّی ناهمواری هاست. شناخت علمی و کمّی گرایانه موقعیت توپوگرافی همواره از مباحثی بوده که در تحقیقات داخلی، چندان به آن توجه نشده است. این مبحث تأثیر بسزایی در تحلیل های ژئومورفولوژیک، هیدرولوژی و محیط شناسی دارد. وجود انواع لندفرم ها و تنوع آنها معمولاً با تغییر شکل و موقعیت زمین کنترل می شود؛ بنابراین طبقه بندی و شناسایی مناطق گوناگون، با توجه به ویژگی های مورفومتری آنها، ضروری است و ازاین رو پژوهش حاضر سعی در طبقه بندی لندفرم ها در منطقه خارستان، واقع در شمال غرب استان فارس و عوامل مؤثر در آن دارد. در همین زمینه، در مرحله اول، از روش شاخص موقعیت توپوگرافی (TPI) به منظور طبقه بندی لندفرم ها و روش کورین برای تعیین کلاس های ریسک واقعی فرسایش استفاده شد. همچنین به منظور تعیین شاخص تفاضلی نرمال شده پوشش گیاهی (NDVI) از تصاویر ماهواره لندست 8، مربوط به خرداد 1396، بهره گرفته شد. در مرحله بعد، رابطه انواع گوناگون لندفرم با فاکتورهای زمینی ارتفاع، شیب، جهت شیب، شاخص خیسی توپوگرافی (TWI)، شاخص ناهمواری زمین (TRI) و NDVI مشخص شد. در مرحله آخر، وضعیت لندفرم های گوناگون در کلاس های متفاوت ریسک فرسایش، تعیین شد. نتایج نشان دهنده ده گونه لندفرم در منطقه مورد مطالعه بود. بیشترین نوع لندفرم ها در منطقه مورد مطالعه، آبراهه و قله های مرتفع، به ترتیب با مساحت 71/27 و 48/27% بود؛ درصورتی که دشت های کوچک کمترین مساحت (18/1%) منطقه مورد مطالعه را شامل می شد. کلاس های لندفرم با شاخص خیسی توپوگرافی در سطح 95% همبستگی معنی داری را نشان داد. از نظر توزیع مکانی، بیشترین سطح (71/91%) منطقه را NDVI کلاس 1/0 تا 3/0 دربر می گرفت. NDVI بزرگ تر از 4/0 در لندفرم های آبراهه و دره های Uشکل مشاهده شد. ریسک واقعی فرسایش در سه کلاس کم، متوسط و زیاد با مساحت های 14/31%، 11/31% و 78/37% طبقه بندی شد. در کلاس فرسایش کم، متوسط و زیاد، لندفرم های آبراهه و یال های مرتفع و قله به ترتیب با 44%، 57% و 59% بیشترین سطح را به خود اختصاص دادند.
تحلیل محدوده خدمات رسانی ایستگاه های مترو شهر تهران و تخصیص ایستگاه های جدید با روش ANP(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
کاربرد سیستم اطلاعات جغرافیایی و سنجش از دور در برنامه ریزی دوره ۱۲ زممستان ۱۴۰۰ شماره ۴
64 - 77
حوزههای تخصصی:
رشد سریع جمعیت و شهرنشینی در دهه های اخیر مسائل متعددی را در زندگی روزمره بشر ایجاد کرده است. یکی از مسائل مهم در همین ارتباط مسئله حمل و نقل شهری است که بهترین شکل آن حمل و نقل عمومی است و امروزه بسیار مورد توجه است. مطالعه بر روی عوامل این انتخاب و ارزیابی مکان یابی پایانه ها یکی از مسائل مهم و ضروری در بافت شهری عصر حاضر می باشد. اهمیت و اعتبار هر شهر بستگی به خدمات شهری آن شهر دارد. هر چه این خدمات و تأسیسات در سطح ایده آل قرار داشته باشد، دارای شرایط راحت تری برای زندگی شهروندان می باشد و باعث افزایش رضایت شهروندان می شود که یکی از مهم ترین خدمات شهری حمل و نقل عمومی، خصوصا مترو شهری می باشد. بر همین اساس هدف علمی این تحقیق استفاده از تحلیل های GIS برای شناسایی محدوده های خدمات رسانی و استفاده از مدل های تصمیم گیری چند معیاره برای مکان یابی ایستگاه های جدید است. این تحقیق طی مراحلی از جمله شناسایی متغیرها، تهیه نقشه های نرمال استاندارد، بدست آوردن وزن لایه ها، اعمال وزن لایه ها، و همپوشانی فازی لایه ها انجام شده است. جهت وزن دهی معیارها از مدل فرآیند تحلیل شبکه ای (ANP) استفاده شد. در نتایج وزن دهی فاصله از گسل، فاصله از پارکینگ و جمعیت بدون خودرو بیشترین تاثیر را در مکان یابی داشته اند. نهایتاً مکان های مناسب جهت احداث ایستگاه مترو مشخص شدند.
تهیه و صحت سنجی نقشۀ پراکنش صنوبرکاری ها با استفاده از تصاویر ماهواره ای سنتینل- 2 و داده های زمینی در استان زنجان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فقدان اطلاعات بهنگام، مستند و علمی از وضعیت موجود (سطح و پراکنش) صنوبرکاری های استان زنجان یکی مشکلات اصلی مدیران بخش زراعت چوب به منظور برنامه ریزی و مدیریت تأمین چوب در استان است. در این پژوهش، از داده های چندزمانه ماهواره سنتینل 2 برای تهیه نقشه عرصه های صنوبرکاری استان استفاده شد. این داده ها براساس فنولوژی و دوره رویش صنوبر (نیمه دوم مارس تا پایان نوامبر) سال 2018 م.، در شش مقطع زمانی به فاصله سی تا چهل روز، انتخاب شد. تعداد 144 پلی گون نمونه تعلیمی (102 هکتار)، حاصل از برداشت میدانی محدوده صنوبرکاری، با داده های ذکرشده و طبقه بندی نظارت شده در الگوریتم ماشین بردار تصمیم گیری و نقشه پراکنش عرصه های صنوبرکاری استان استخراج شد. نقشه حاصل با ششصد نمونه (حدود 5/1%) به صورت تصادفی انتخاب و در عرصه میدانی، کنترل و ارزیابی صحت شد. نتایج نشان داد مساحت کل عرصه های صنوبرکاری استان 2744 هکتار است که 12/0% از کل مساحت استان زنجان را دربر می گیرد. در این تحقیق، موقعیت دقیق مکانی و مساحت صنوبرکاری ها با صحت کلی 96% برآورد شد. نتایج این تحقیق نشان داد که با ترکیب تصاویر ماهواره ای سنتینل 2 و داده های زمینی مناسب، می توان سطح صنوبرکاری ها و یا سطح و درصد تراکم هر نوع از جنگل را، چه طبیعی و چه دست کاشت، در سطح محلی و منطقه ای و جهانی، با دقت مورد قبولی برآورد کرد.
تأثیر طرح های متفاوت نمونه برداری خوشه ای در برآورد مشخصه های کمّی جنگل های زاگرس، با استفاده از تصاویر سنجنده سنتینل - 2(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گردآوردی اطلاعات میدانی دقیق، به منظور مدیریت پایدار مناطق جنگلی، مستلزم صرف زمان و هزینه بالایی است؛ بنابراین استفاده از روش های نمونه برداری و تصاویر ماهواره ای جایگزین مناسبی برای این کار خواهد بود. هدف پژوهش حاضر تأثیر طرح های گوناگون نمونه برداری خوشه ای در برآورد مشخصه های کمّی جنگل های سامان عرفی اولادقباد شهرستان کوهدشت، استان لرستان، با استفاده از تصاویر سنجنده سنتینل 2 است. به منظور برآورد مشخصه های مورد بررسی، 150 خوشه در قالب شش طرح (مثلث، مربع، ستاره ای 1، خطی، اِل شکل و ستاره ای 2) در منطقه ای به مساحت تقریبی 4500 هکتار ایجاد شد. هر خوشه شامل چهار ریزقطعه نمونه، با مساحت هفتصد مترمربع (شعاع ریزقطعه نمونه دایره ای برابر با پانزده متر و فاصله بین ریزقطعه نمونه ها از هم، شصت متر) بود. سپس در هر ریزقطعه نمونه ، مشخصه های تعداد و مساحت تاج درختان اندازه گیری شد. پس از پیش پردازش و پردازش تصاویر (تجزیه مؤلفه اصلی، آنالیز بافت و ایجاد شاخص های گیاهی)، ارزش های رقومی متناظر با قطعات نمونه زمینی از باندهای طیفی استخراج و به منزله متغیرهای مستقل، در نظر گرفته شد. مدل سازی با استفاده از روش های ناپارامتریک جنگل تصادفی، ماشین بردار پشتیبان و نزدیک ترین همسایه انجام شد. نتایج نشان داد میانگین تراکم در هکتار 51 اصله و سطح تاج پوشش 3294 مترمربع در هکتار است. نتایج اعتبارسنجی نشان داد که درمورد هر دو مشخصه تراکم و سطح تاج پوشش، الگوریتم جنگل تصادفی به همراه طرح های نمونه برداری خطی و ستاره ای 2، به ترتیب با درصد مجذور میانگین مربعات خطا 00/46 و 44/10 و اریبی (02/0- و 82/2%)، عملکرد بهتری در مدل سازی داشته است. به طورکلی نتایج اعتبارسنجی مشخص کرد استفاده از طرح های متفاوت نمونه برداری خوشه ای، روش های مدل سازی ناپارامتریک جنگل تصادفی و تصاویر سنجنده سنتینل 2 کارآیی بهتری در برآورد مشخصه تاج پوشش دارد اما، در مقابل، عملکرد مناسبی در برآورد تعداد در هکتار را نداشته است.
بررسی نقش وجایگاه ICTبرمشارکت الکترونیکی شهروندان درمدیریت شهری (مطالعه موردی:شهرسمنان)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
کاربرد سیستم اطلاعات جغرافیایی و سنجش از دور در برنامه ریزی دوره ۱۱ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴
18 - 33
حوزههای تخصصی:
امروزه یکی از مهم ترین اقدامات شهرداری ها، الکترونیکی کردن خدمات شهری است. استفاده از خدمات شهری منافع بسیاری مانند کاهش آلودگی هوا، کاهش ترافیک، کاهش مصرف سوخت، کاهش هزینه ها، تسریع در انجام امور و ده ها منفعت دیگر در پی دارند. پرداختن به این مباحثICT فرصت های جدیدی برای شهرداری به وجود می آورد، در حالی که عدم توجه به آن علاوه بر از دست دادن فرصت ها می تواند تبدیل به یک تهدید گردد.شهرداری ها به عنوان یکی از سازمان هایی که بیشترین تماس را بازندگی روزمره مردم دارند، نقش بسیار مهمی در این مورد ایفا می نمایند.شهرداری ها به عنوان یکی از ارگان هایی که بیشترین خدمات را به شهروندان ارائه می نمایند، می توانند با الکترونیکی نمودن خدمات خود گام های مؤثری در به وجود آوردن شهرها و شهروندان الکترونیک و همچنین تشویق دیگران به ارائه و استفاده از خدمات مدیریت شهری گام بردارند. تحقیق مذکور در مقطع زمانی سال 1396 انجام شده است. نوع پژوهش کاربردی و روش آن توصیفی، پیمایشی می باشد. اطلاعات جمع آوری شده از طریق روش گردآوری اطلاعات میدانی، کتابخانه ای و توصیفی بدست آمده است. حجم نمونه با استفاده از جدول مدل تصمیم گیری "کرجسی ومورگان"، 385نفر تعیین گردیده است. اعضای نمونه به روش نمونه گیری دردسترس انتخاب شده اند. ابزار گردآوری اطلاعات، پرسشنامه و استفاده از بانک های اطلاعاتی سایت های اینترنتی می باشد. پرسشنامه ها بین شهروندان شهرسمنان توزیع و تکمیل شده است .اطلاعات و داده های پژوهش با استفاده از پ رسشنامه ای که پایایی آن توسط ضریب آلف ای کرونباخ 70/0 و روایی آن توسط اعتبار محتوی تأیید شده، جمع آوری گردیده است. برای بررسی فرضیه ها از آزمون پارامتری t استیودنت یک نمونه ای وآزمون ناپارامتری دوجمله ای استفاده شده است. روش تجزیه و تحلیل اطلاعات جمع آوری شده از طریق نرم افزار spss می باشد.
ارزیابی امنیت اکولوژیکی شهرستان نظرآباد براساس روند تغییرات کاربری اراضی با استفاده از سنجه های سیمای سرزمین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سنجش از دور و GIS ایران سال چهاردهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۵۳)
107 - 123
حوزههای تخصصی:
توسعه با مفهوم عام آن، پیشرفت صنعتی، تکنولوژیکی و فضایی، به ویژه در کشورهای درحال توسعه، به تأثیرات نامطلوب در محیط زیست هم در مقیاس ناحیه ای و هم در سطوح گوناگون منطقه ای، ملی و گاه جهانی منجر شده و به همان میزان، امنیت اکولوژی مناطق را تحت تأثیر قرار داده است. طی دهه های اخیر، توجه بیشتری به امنیت زیست محیطی در جهان شده و روش های گوناگونی برای ارزیابی آن توسعه یافته است اما تا به امروز، بیشتر تحقیقات درمورد امنیت اکولوژیکی براساس مدل فشار وضعیت پاسخ انجام شده است و کمتر مطالعاتی، برمبنای رویکرد مدل اکولوژی سیمای سرزمین، به این مقوله پرداخته اند. همچنین تحقیقات اندکی با تمرکز بر تغییرات پویای امنیت اکولوژیکی، به ویژه شبیه سازی و پیش بینی روند توسعه آینده امنیت محیط زیست انجام شده است. هدف از این تحقیق پایش و پیش بینی وضعیت امنیت محیط زیست در دوره زمانی سال های 1991 تا 2035، با تلفیق الگوریتم ماشین بردار پشتیبانی، مدل اکولوژی سیمای سرزمین، مدل ترکیبی زنجیره مارکوف و سلول های خودکار (CA-Markov) برای حوزه شهرستان نظرآباد از توابع استان البرز است. بدین منظور با طبقه بندی تصاویر ماهواره ای لندست در دو بازه زمانی پانزده ساله طی سال های 1991 تا 2021، روند تغییرات کاربری اراضی منطقه در پنج کلاس کاربری، اراضی ساخته شده، اراضی کشت شده، زمین های مرطوب، پوشش گیاهی و اراضی بایر بررسی شد و برای تهیه نقشه های کاربری سال 2035، از مدل CA-Markov استفاده شد. به منظور کمّی کردن الگوهای سیمای سرزمین در سطح کلاس، متریک های MPS، CA، NP، PLAND، AWMSI، PD و در سطح سیمای سرزمین، متریک های LPI،CONTAG و SHDI محاسبه شدند. پس از آن، شاخص امنیت اکولوژیک برای متریک های سیمای سرزمین منطقه مورد مطالعه، مدل سازی شد. نتایج حاکی از کاهش یکپارچگی و افزایش تعداد لکه ها در کلاس اراضی کشت شده و توسعه و گسترش اراضی انسان ساخت در این اراضی بود و از دیگرسو، شاهد بروز پدیده یکپارچگی در اراضی بایر منطقه بودیم؛ ازاین رو امنیت اکولوژیکی منطقه در دوره مورد بررسی، متأثر از وقایع یادشده، طی سال های 1991 تا 2006 با شدت بیشتر و در سال های 2006 تا پیش بینی 2035، با شیب ملایم تری رو به کاهش ارزیابی شد. در پایان، رعایت بیش از پیش ملاحظات محیط زیستی و اصول حفاظت و حمایت در برنامه های توسعه ای منطقه پیشنهاد شد. برای این منظور با استفاده از طبقه بندی تصاویر ماهواره ای لندست در دو بازه زمانی پانزده ساله بین سال های 1991 و 2006 و 2021، روند تغییرات کاربری اراضی منطقه مورد مطالعه در پنج کلاس کاربری؛ اراضی ساخته شده ، اراضی کشت شده ، زمین های مرطوب ، پوشش گیاهی و اراضی بایر مورد بررسی قرار گرفت و جهت کمی کردن الگوهای سیمای سرزمین در سطح کلاس متریک های MPS،CA،NP،PLAND،AWMSIT،PD و در سطح سیمای سرزمین متریک های LPI،CONTAG و SHDI محاسبه شدند. برای تهیه نقشه های کاربری سال 2035 از مدل CA-Markov استفاده گردید و سپس شاخص امنیت اکولوژیک برای متریک های سیمای سرزمین منطقه مورد مطالعه مدل سازی شد. نتایج حاکی از کاهش یکپارچگی و افزایش تعداد لکه ها در کلاس اراضی کشت شده و توسعه و گسترش اراضی انسان ساخت در این اراضی بوده و از طرف دیگر شاهد بروز پدیده یکپارچگی در اراضی بایر منطقه بوده ایم. از این رو امنیت اکولوژیکی منطقه، طی دوره مورد بررسی، متاثر از وقایع فوق، طی سال های 1991 تا 2006 با شدت بیشتر و در سال های 2006 تا پیش بینی 2035 با شیب ملایم تری رو به کاهش ارزیابی شد. از این رو رعایت بیش از پیش ملاحظات محیط زیستی و اصول حفاظت و حمایت در برنامه های توسعه ای منطقه، ضروری به نظر می رسد.
حساسیت سنجی شاخص خشکی گیاه (VDI) به بازتابش باندهای گوناگون فروسرخ موج کوتاه در مناطق خشک و نیمه خشک (مطالعه موردی: استان سیستان و بلوچستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پایش خشکسالی، به منظور هشدار سریع برای خطر خشکسالی، بسیار حیاتی و مهم است. در این پژوهش، سعی شده است که شاخص پایش خشکسالی VDI براساس باندهای متفاوت داده های ماهواره ای مادیس، با تفکیک مکانی متوسط، توسعه یابد. شاخص VDI به تنش آب در گیاهان می پردازد. مطالعات طیفی نشان داده است که بازتابندگی باند فروسرخ موج کوتاه (SWIR) با محتوای آب برگ ارتباط منفی دارد و به دلیل حساس بودن SWIR به محتوای آب برگ، در ایجاد شاخص های گوناگون سنجش از دور، ازجمله VDI و به منظور شناسایی محتوای آب گیاهان، کاربرد گسترده ای دارد. این پژوهش نقشه های خشکسالی شاخص VDI را براساس میزان حساسیت به رطوبت، با استفاده از بازتابش باند های 5 و 6 فروسرخ موج کوتاه SWIR (VDI5 و VDI6) مادیس، ارزیابی کرده است. بدین منظور از تصاویر ماهواره ای مادیس و داده های بارش ماهیانه مدل جهانی GLDAS، در محدوده استان سیستان و بلوچستان در دوره زمانی نوزده ساله ای (2018-2000) استفاده شد. برای ارزیابی دقت نقشه های محاسبه شده براساس دو باند، ضریب همبستگی پیرسون به کار رفت. نتایج همبستگی بالایی را میان شاخص VDI6 و داده های بارش نشان داد و مشخص شد که باند 6 موج کوتاه فروسرخ، در استان سیستان و بلوچستان، به شرایط خشک خاک بیشترین واکنش را نشان می دهد؛ ازاین رو این مطالعه استفاده از شاخص VDI براساس باند 6 را برای شناسایی زودهنگام و نظارت بر خشکسالی کشاورزی در برنامه های عملیاتی مدیریت خشکسالی، پیشنهاد می کند.
طبقه بندی شیءگرای مناطق شهری با تلفیق تصاویر سنتینل- 1 و سنتینل- 2(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نقشه های کاربری زمین، توزیع فضایی منابع طبیعی، مناظر فرهنگی و سکونتگاه های انسانی را توصیف می کنند که به منزله ابزار برنامه ریزی مهمی برای تصمیم گیرندگان عمل می کند؛ بنابراین دقت نقشه های حاصل از طبقه بندی تصاویر ماهواره ای در عدم قطعیت به منظور مدیریت شهری بسیار تأثیرگذار است. با توجه به کیفیت یکنواخت تصاویر در مناطق بزرگ در مراحل زمانی منظم، تصاویر سنجش از دور ورودی ضروری در تولید نقشه های کاربری زمین شمرده می شوند. هدف اصلی از این تحقیق پیشنهاد کردن روشی به منظور ایجاد نقشه پوشش اراضی دقیق در مناطق شهری، با استفاده از تلفیق داده های سنتینل 1 و سنتینل 2 است. به این منظور، ویژگی های ضریب بازپراکنش راداری VV و دو پارامتر حاصل از روش تجزیه H-α (آنتروپی، آلفا) از تصاویر راداری سنتینل 1 و ویژگی های باند آبی، سبز، قرمز، شاخص های NDVI، NDWI، MNDWI و SWI از تصاویر اپتیک سنتینل 2 استخراج و به منزله مؤلفه های تأثیرگذار در طبقه بندی منطقه شهری استفاده شد. در این مطالعه، با هدف جداسازی مناطق کشاورزی از سایر پوشش ها، از شاخص رطوبت SWI استفاده شد. همچنین داده های ارتفاعی برای تفکیک بهینه کلاس های پیچیده با توپوگرافی متفاوت به کار رفت. استخراج شاخص های تأثیرگذار از این دو مجموعه داده، در رویکردی شیءگرا مبتنی بر الگوریتم های ماشین بردار پشتیبان و جنگل تصادفی، برای طبقه بندی کاربری زمین ارزیابی شد. نتایج نشان داد که به کارگرفتن ویژگی های استخراج شده از تصاویر راداری و اپتیک به طور هم زمان، در روش طبقه بندی شیء گرا، می تواند ویژگی های شیء را به طور کامل در ناحیه مورد مطالعه استخراج کند. در مورد هر دو الگوریتم طبقه بندی، زمانی که از داده های اپتیک و راداری به طور هم زمان استفاده شد، دقت کلی طبقه بندی افزایش داشت. در مورد روش جنگل تصادفی که بیشترین دقت ها را دربر داشت، دقت کلی برای رویکرد ترکیب داده های راداری و اپتیک به میزان 13 و 5%، به ترتیب به نسبت رویکرد تنها ویژگی راداری و تنها رویکرد ویژگی اپتیک، افزایش پیدا کرده است. همچنین اختلاف معنی داری در دقت طبقه بندی، در تمامی سطوح، بین الگوریتم طبقه بندی ماشین بردار پشتیبان و جنگل تصادفی دیده می شود. نتایج نشان داد که دقت کلی درمورد روش طبقه بندی جنگل تصادفی و ماشین بردار پشتیبان به ترتیب برابر 3/83 و 8/79% و ضریب کاپا به ترتیب 72/0 و 68/0% بوده است.
ارزیابی مقایسه ایی فضاهای ورزشی شهرستانهای سمنان برای برگزاری رویدادهای ورزشی با استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
کاربرد سیستم اطلاعات جغرافیایی و سنجش از دور در برنامه ریزی دوره ۱۲ زممستان ۱۴۰۰ شماره ۴
25 - 33
حوزههای تخصصی:
رویداد ها نقش بسیار مهمی در ورزش ایفا می کنند و چنانچه به خوبی به آن ها توجه شود، می توانند سود عمده ای داشته باشند .هدف از مطالعه حاضر ارزیابی مقایسه ایی زیر ساخت های ورزش استان سمنان جهت برگزاری رویداد هایی ورزشی می باشد.مطالعه حاضر از دسته تحقیقات کاربردی است . به منظور سنجش وضع موجود، از روش مقایسه تطبیقی با استاندارد های ملی و بین المللی موجود و مقایسه سرانه ها استفاده شد. ابتدا اطلاعات و آمار جمع آوری شده در مورد مساحت و سرانه فضا ها و اماکن ورزشی سرپوشیده و روباز و ... به صورت جدول و شکل ارائه شد. سپس با استفاده از سیستم اطلاعات مکانی (GIS) پهنه بندی و پراکنش آن ها ترسیم گردید. یافته ها نشان داد شهرستانهای شاهرود، سمنان و دامغان از وضعیت مناسب تری برخوردارند.وقتی تعداد فضایی ورزشی زیاد و در دسترس باشد در نتیجه مشارکت مردم در فعالیت بدنی بیشتر شده و تعداد ورزشکار سازمان یافته در رشته های ورزشی بیشتر می شود. بنابراین تلاش برای دریافت میزبانی رویداد های ورزشی، ایجاد و توسعه بخش سخت افزاری، احداث مراکز تخصصی ورزشی جامع و مجهز، توجه به تبلیغات رسانه ای از نکات بسیار مهم و ضروری به شمار می آیند و در کنار آن ها سایر عوامل مدیریتی می توانند نقش مؤثری در برگزاری رویداد های بزرگ ورزشی داشته باشند.با توجه به اینکه استان سمنان سوابق خوبی در برگزاری رویداد های بزرگ ورزشی دارد، می توان گفت قابلیت مناسبی برای میزبانی رقابت های بیشتر دارد.