فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳۲۱ تا ۳۴۰ مورد از کل ۱٬۱۵۴ مورد.
حوزههای تخصصی:
مشخص نبودن چارچوب و عدم برنامه ریزی در امر مکان گزینی و مکانیابی تجهیزات شهری باعث شده که آرامستان های شهرها بر اساس استانداردهای موجود مکان یابی نشوند و بیشتر امری اختیاری و بر عهده مردم باشد تا کار علمی و بر اساس آگاهی؛ از دیگر سو معمولاً روش هایی که در مکان یابی آرامستان ها در نهادهای مسئول مورد استفاده قرار می گیرد در اغلب موارد با روش های سنتی صورت گرفته، از منطقی علمی پیروی نمی کند و بیشتر امری تجربی و ذهنی می باشد. مطالعه وضعیت آرامستان ها در طرح جامع تعدادی از شهرهای ایران نیز گویای وضع نابسامان آرامستان ها در طرح های شهری و عدم توجه کافی به این مقوله است. هدف پژوهش حاضر ارائه روشی به منظور مکان یابی آرامستان در شهرهاست. روش تحلیلی مورد استفاده در این مقاله تلفیق روش سلسله مراتب دلفی فازی و سیستم اطلاعات جغرافیایی می باشد. در این پژوهش در بخش نخست ضمن تبیین لزوم پرداختن به موضوع مکان یابی آرامستان های شهری، ضرورت مکان یابی این مراکز متناسب با الگوی ایرانی- اسلامی تشریح شده است. در بخش بعد مهم ترین عناصر و مؤلفه های مکان یابی آرامستان های شهری متناسب با فرهنگ بومی ایرانی- اسلامی با بکارگیری روش تحلیل سلسله مراتبی دلفی فازی ارائه شده است. در ادامه با استفاده از توابع همپوشانی فضایی روشی برای مکان یابی آرامستان های جدید ارائه گردیده است. یافته های پژوهش در سطح کلان رهیافیتی را برای مکان یابی آرامستان ارائه می دهد و در مقیاس محدوده مورد مطالعه پهنه ها و مکان های مناسب برای احداث آرامستان نیز شناسایی شده است.
تعیین تغییرات دینامیک خط ساحل بخش شرقی دریای خزر به کمک داده های چند زمانه/ چند سنجده ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دینامیک و تحول پذیری سواحل هر چند پدیده شناخته شده ای است، اما فرکانس و شدت این تغییر و تحول در زمان الگوهای متفاوتی را معرفی می کند که فرایندهای مختلفی را پیامد دارد. این تحول پذیری برای سواحل واجد پسکرانه حساس مانند سواحل جنوبی دریای خزر پدیدآورنده پیامدهای خاص در ابعاد انسانی- اقتصادی و زیست محیطی است که درک و شناخت آن می تواند ابزاری کارآمد برای مدیریت مسأله فراهم آورد. انباشتگی جمعیت و پرارزش بودن کارکردهای اقتصادی و زیست محیطی در عرصه های خشکی و کرانه آبی ساحل در جنوب دریایی خزر و به خصوص بخش شرقی حساسیت و شکنندگی ویژه ای نسبت به مسأله تغییرات تراز آبی و تغییر خط ساحل فراهم می آورد. این تحقیق با درک این حساسیت مسأله تعیین تغییرات تراز آبی و خط ساحلی را در نیم قرن گذشته هدف داشته است. بدین منظور سری داده های چند سنجنده ای و چندزمانه ای سنجش از دوری برای تعیین و استخراج تغییرات خط ساحل ناشی از تغییر در تراز آبی تهیه و پس از انجام مراحل تصحیح و هم مرجع سازی، خطوط ساحلی در مقاطع مختلف زمانی استخراج و تحلیل شد. بررسی و مقایسه نقشه های برداری خروجی مؤید تغییرپذیری پرفرکانس تراز آبی و به طبع آن تغییر مکانی خط ساحل در بازه های زمانی کوتاه است. به طوری که هر چند تراز آبی یک دوره 30 ساله به نسبت ثابت و یا با تغییرپذیری حداقلی از سال 1955 تا 1985 را در برداشته، اما از این سال تا اوایل دهه 90 رشد شتابندی در افزایش تراز آبی و مالا تغییر خط ساحلی مشاهده شده، به طوری که پشروی آب دریا و تهدید مستحدثات ساحلی بزرگ ترین بحران محیطی و مالا اقتصادی را برای این نواحی فراهم آورده است. مبتنی بر یافته های تحقیق از سال های آغازین قرن جاری میلادی (2001) تراز آبی روند کاهشی برخوردار بوده که تا سال 2011 این روند با شیب ملایم امتداد داشته و با روندی کند و بطئی عرصه های تصرف شده خشکی در دهه گذشته را آزاد کرده است. تحقیق روشن ساخت که از سال 2011 روند کاهش تراز آبی و پسروی کرانه ساحلی در اراضی کم عمق خلیج گرگان و سواحل گمیشان سرعت یافته و در نیمه دوم سال 2014 با کاهش بیش از 80 سانتی متری به حداکثر می رسد. با حدوث این مسأله خط ساحلی به روشنی جابه جای شده و بخش های زیادی از عرصه آبی به خشکی تبدیل می شود. محاسبات حاصل از یافته تحقیق مؤید پرحجم بودن تعییرات در بخش غربی خلیج گرگان و نوار شمالی- جنوبی سواحل شرقی است. به طوری که بخش قابل ملاحظه ای از مساحت آبی خلیج گرگان به عرصه های خشکی و یا سطوح مردابی تبدیل کرده است.
تحلیل امنیت انسانی-شهری در استان خراسان جنوبی از منظر ژئوپلیتیک با استفاده نزم افزار سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
امنیت انسانی شامل تأمین نیازهای اولیه مادی و غیرمادی است. به بیان دیگر امنیت انسانی مسائلی فراتر از حیات و بقای فیزیکی انسان را در بر می گیرد. شهر کانون و بستر اصلی رشد و تکامل بشری است. بر این اساس فضاهای شهری باید بتوانند با توجه به شباهتها و تفاوتهای میان افراد و گروههای سنی و اجتماعی، محیطی امن، سالم، پایدار و جذاب را برای همه افراد فراهم کند و به نیاز تمامی اقشار اجتماعی پاسخ مناسب بدهند. این پژوهش با هدف شناسایی عوامل جغرافیایی و ژئوپلیتیکی موثر در امنیت انسانی- شهری استان خراسان جنوبی با روش توصیفی-تحلیلی صورت پذیرفته است. بر اساس یافته های اسنادی مهمترین عوامل جغرافیایی و ژئوپلیتیکی مؤثر در امنیت انسانی-شهری استان مذکور تلفیقی از عوامل و مولفه های اجتماعی- فرهنگی، سیاسی- امنیتی، اقتصادی- زیربنایی و جغرافیای طبیعی هستند. همچنین ویژگیهایی از قبیل کم و کیف جمعیت، اشتغال، قو-مگرایی، مرزی بودن، سطح توسعه پایین، کویری بودن، کوهستانی بودن، وسعت زیاد در کنار جمعیت پایین، قاچاق و شرایط امنیتی حاکم بر کشور افغانستان در امنیت استان خراسان جنوبی به ویژه امنیت انسانی و مناطق شهری آن مؤثر است. در بخش میدانی پژوهش جامعه آماری 178 نفر بوده که با استفاده از فرمول کوکران حجم نمونه 85 نفر برآورد شده است. ضریب آلفای کرونباخ برای این پژوهش 87/0 درصد بوده و برای روایی پژوهش از پیش آزمون بهره گرفته شده است. بر اساس آزمونT یک طرفه از میان شاخصهای میدانی مورد بررسی در این پژوهش پنج شاخص اول مؤثر در امنیت انسانی-شهری استان خراسان جنوبی به ترتیب عبارتند از: وجود محرومیت اقتصادی و فقر تولید؛ توسعه نامتوازن، میزان اشتغال، اتباع بیگانه و مهاجران خارجی و زیاد بودن ارتباطات برون مرزی. همچنین بر اساس نتایج آزمون فریدمن؛ شاخص های محرومیت اقتصادی ،توسعه نامتوازن، میزان اشتغال، زیاد بودن ارتباطات برون مرزی و توپوگرافی به ترتیب مهمترین عوامل تأثیرگذار بر امنیت شهری است.
واکاوی نقش دمای رویه زمین در پراکنش پوشش برف در ایران به کمک داده های ماهواره ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش کنونی، بررسی نقش دمای رویه زمین در پراکنش روزهای برف پوشان در ایران است. در گام نخست داده های دمای رویه زمین سنجنده مودیس ماهواره ترا از تارنمای ناسا برای بازه زمانی 1393-1382 در تفکیک مکانی 1×1 کیلومتری دریافت شد. برای بررسی پوشش برف کشور نیز از داده های سنجنده مودیس ترا و مودیس آکوا برای بازه زمانی 1393-1382 در تفکیک مکانی 500 × 500 بهره گرفته شد. پس از آماده سازی داده ها در محیط نر م افزار مت لب، به کمک مدل رقومی ارتفاع (Dem) ایران برای هر یک از گروه های ارتفاعی در گام های ارتفاعی یک متری میانگین سالانه دما محاسبه شد. یافته های این پژوهش نشان داد، مناطقی که میانگین سالانه دمای رویه آن ها کمتر از 30 درجه سلسیوس است، برای نشست پوشش برف به طور نسبی مهیا هستند و از ارتفاع 1700 به بالا دمای رویه زمین در ایران به کمتر از 30 درجه سلسیوس می رسد. واکاوی پیوند میان شمار روزهای برف پوشان با میانگین دمای رویه زمین آشکار ساخت، دمای رویه زمین در مناطقی از ایران که به طور میانگین هیچ گونه پوشش برفی ندارد، 37 درجه سلسیوس است و بیشترین شمار روزهای برف پوشان در کشور در مناطقی است که میانگین سالانه دمای رویه آن ها صفر درجه سلسیوس است.
پهنه بندی عرصه های مناسب برای استحصال رواناب با استفاده از AHP و GIS (مطالعه موردی: حوضه آبخیز سمبور چای استان اردبیل)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جمع آوری آب باران، با اهداف و انگیزه های گوناگونی صورت می گیرد که هدف اصلی آن، بهینه سازی و مدیریت بهره برداری از آب باران بر اساس نیاز و مصرف می باشد. حوضه آبخیز سمبور چای با مساحت 74830 هکتار در مناطق خشک و نیمه خشک ایران در استان اردبیل واقع شده است. در این تحقیق به منظور تعیین مناطق مستعد برای استحصال رواناب از سیستم اطلاعات جغرافیایی GIS استفاده شد. بدین منظور نقشه مناطق مستعد استحصال آب با به کارگیری مفهوم سطح منبع متغیر بر اساس حجم آب قابل استحصال و از طریق مدل AHP تهیه ش د. پس از وزن دهی به پارامترهای شدت بارش نیم ساعته با دوره بازگشت 10 سال، شدت بارش یک ساعته با دوره بازگشت 2 سال، بارش متوسط سالانه، NDVI، متوسط شیب، نفوذپذیری خاک، سنگ شناسی سطحی و دما و مشخص شدن تاثیر آن ها، عرصه های مناسب و نامناسب برای استحصال رواناب مشخص شد. نتایج نشان داد که زیرحوضه های واقع در قسمت شمالی منطقه با دارا بودن مساحت بالادست بیش تر و دبی پیک 7 تا 21 متر مکعب بر ثانیه، زمان تمرکز بالای 120 دقیقه، دمای متوسط بیش تر از 13 درجه سانتی گراد، شاخص NDVI منفی و ارتفاع رواناب سالانه 7 سانتی متر بیش ترین پتانسیل تولید رواناب را دارند.
تحلیلی بر تغییرات کاربری اراضی در کلان شهرها با استفاده از آنالیز تصاویر ماهواره ای در محیطENVI «مطالعه موردی: کلان شهر اهواز»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از چالش های اساسی در فرآیند توسعه شهری کشورهای در حال توسعه رشد شتابان آنها می باشد که اگر این رشد حالت پراکنده و بدون برنامه ریزی به خود بگیرد مشکلات و مسائل متعددی را گریبانگیر فرایند مدیریتی و برنامه ریزی شهری خواهد نمود. شهر اهواز در کشور ما یکی از شهرهایی است که در سال های اخیر رشد شتابان و پراکنده ای را در عرصه ی توسعه ی اراضی شهری به خود دیده است. با توجه به نقشه ی وضعیت توسعه اراضی شهری مشخص می شود که این روند سال به سال تشدید شده و منجر به چالش هایی در زمینه ی تأمین خدمات و منابع زیرساختی در شهر گردیده است. در این راستا با توجه به ضرورت مسأله در مطالعه ی حاضر سعی شده است به روش «توصیفی-تحلیلی» به ارزیابی تغییرات کاربری اراضی در کلانشهر اهواز مابین سال های 1989 تا 2013 پرداخته شود. گردآوری اطلاعات در بخش توصیفی از طریق مطالعه اسناد کتابخانه ای و در بخش تحلیلی پژوهش از طریق استخراج تصاویر ماهواره ای ( TM (Thematic Mapper برای سال های (1985) و (2013) از محدوده شهر اهواز انجام گرفته است. جهت انجام تحلیل های آماری و بصری بر روی تصاویر ماهواره ای، از نرم افزارهای Envi 4.8 و Arc GIS 10.2 استفاده شده است. نتایج به دست آمده، نشان می دهد که طی سال های 1989 تا 2013 نزدیک به 23 درصد از سهم اراضی بایر و زمین های کشاورزی کم شده و در طرف مقابل سهم اراضی ساخته شده از 35/16 به 55/34 افزایش یافته است که بیشترین آنها مربوط به مناطق جنوبی و شرقی اهواز (قسمت هایی از مناطق 4و 5 و 6 شهرداری می باشد).
ارائة روشی جهت شناسایی تغییرات در زمین های کشاورزی، با استفاده از الگوریتم های شیءگرا و ترکیب رنگی لایه ها در تصاویر چندزمانه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این تحقیق، طرح روشی مناسب جهت شناسایی تغییرات در زمین های کشاورزی، با استفادة هم زمان از روش شیء گرا و روش ترکیب رنگی به صورت نظارت شده، بررسی شده است. بدین منظور، از تصاویر چندزمانة سنجنده های 7Landsat استفاده شده است. درواقع در این روش، برخلاف روش های رایج که تصاویر با هم مقایسه می شوند و سپس تغییرات شناسایی می شود، برای شناسایی تغییرات از ترکیب تصاویر و درنتیجه، آشکارشدن تغییرات با رنگ هایی متفاوت با رنگ اولیه استفاده شده و مقایسه ای جداگانه صورت نگرفته است. ایدة اصلی عرضة روشی شیءگراست که در آن، با استفاده از دو تصویر، یک تصویر هم مرجع شدة چندزمانه، شامل کل لایه های دو تصویر، تهیه شده است. سپس با انتخاب پارامترهای مناسب قطعه بندی، تک تصویر ایجادشده قطعه بندی و پس از آن، با استفادة هم زمان از روش ترکیب رنگی و روش های طبقه بندی شیء گرا، به نواحی تغییریافته و تغییرنیافته طبقه بندی شده است. درواقع، روش ترکیب رنگی با ایجاد نواحی رنگی متفاوت با تصاویر اولیه، قطعه های تغییریافته را به صورت بصری مشخص می کند و با انتخاب چند نمونه از آن قطعه ها از سوی کاربر خبره، با اعمال طبقه بندی شی ءگرا، این قطعه ها در کل تصویر شناسایی می شوند. درنهایت، با انتخاب نمونه های آموزشی فقط از یک تصویر، نواحی برچسب خورده و نواحی تغییریافتة نهایی به دست آمده است. نتایج بیانگر آن است که این روش به علت استفاده از اطلاعات مکانی افزون بر اطلاعات طیفی، از جهت کاهش نمونه های آموزشی، افزایش دقت (تقریباً 3٪) و افزایش درصد اطمینانِ طبقه بندی بر روش های معمولی شناسایی تغییرات، که از مقایسة دو تصویر چندزمانه استفاده می کنند، برتری دارد.
بهبود الگوریتم وارونگی سه مرحله ای در برآورد ارتفاع جنگل با استفاده از داده های تداخل سنجی پلاریمتری راداری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله روشی برای بهبود نتایج حاصل از الگوریتم وارونگی سه مرحله ای، با استفاده از تکنیک تداخل سنجی پلاریمتری راداری و برمبنای مدل دولایه ای پراکنش حجمی نامنظم روی سطوح، عرضه می کند. در روش مرسوم سه مرحله ای، مقادیر فاز زمین و ضریب میرایی و ارتفاع لایة حجمی، در یک روند سه مرحله ای هندسی و بدون نیاز به داده مبنای مدل رقومی ارتفاعی زمین یا اطلاعات اولیه برآورد می شوند. در این روش، برآورد مقادیر میرایی و ارتفاع لایة حجمی، در مرحلة سوم و با جست وجو در فضایی دوبعدی، انجام می شود. در الگوریتم بهبودیافتة مطرح شده، معرفی یک شاخص هندسی جدید برمبنای میزان نفوذ سیگنال حجمی در جنگل، دامنة جست وجوی مقدار میرایی در مرحلة سوم را محدود می کند. شاخص مطرح شده، در جایگاه اطلاعات کمکی، سبب می شود جست وجو در محدودة مناسب تری صورت پذیرد. الگوریتم عرضه شده روی داده های پلاریمتری اینترفرومتری تک خط مبنا و تک فرکانس باند L سنجندة ESAR اجرا شد. محدودیت ایجادشده در دامنة مقدار عددی میرایی، در مقایسه با روش سه مرحله ای، بهبود میانگین دقت 5/2 متر را در ارتفاع برآوردشده نتیجه داد.
برآورد رسوب دهی حوضة آبخیز آلادیزگه با استفاده از مدل WEPPدر محیط GIS(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
خاک، یکی از مهم ترین اجزای منابع طبیعی محسوب می شود . فرسایشِ خاک پدیده ای اجتناب ناپذیر است که به صورت تشدید شونده منجر به تخریب خاک می شود . برآورد دقیق فرسایش آبی و ته نشست رسوبات برای ارزیابی پتانسیل هدر رفت خاک و ظرفیت ذخیرة سدها بسیار مهم است. مدل WEPP (پروژة پیش بینی فرسایش آبی)، یک مدل رایانه ای است که می تواند فرسایش و رسوب دهی را بر روی دامنه ها در حوضة آبخیز و بر اساس هر واقعة بارش یا سال های متوالی برآورد کند. اطلاعات موردنیاز برای اجرای مدل WEPP به طورکلّی د ر چهار لایة رایانه ای وارد می شود که شامل خاک، اقلیم، مدیریت اراضی و شیب است . در این پژوهش، میزان فرسایش و رسوب به وسیلة سه روشِ دامنه، حوضة آبخیز و مسیر جریان برآورد گردید که میزان رسوب به ترتیب 623/0، 325/0 و 824/0 تن در هکتار در سال است. این نتایج، با مقدار مشاهده ایِ حاصل از ایستگاه هیدرومتری آلادیزگه مقایسه شد. بر این اساس، روش دامنه به عدد مشاهده ای (665/0 تن در هکتار در سال) ایستگاه هیدرومتری نزدیک تر بوده و برای برآوردِ میزانِ فرسایش و رسوب در حوضة آبخیز آلادیزگه مناسب است.
مکان یابی کاربری فرهنگی با استفاده از تحلیل سلسله مراتبی(AHP) و تحلیل شبکه(N.A)، نمونه موردی: منطقه 8 کلان شهر کرج(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رشد روزافزون شهرگرایی و شهرنشینی صرف نظر از علل آن، سبب تبدیل شدن نقاط جمعیتی به شهر، بزرگ شدن شهرهای متوسط و کلان شدن شهرهای بزرگ شده است. در این میان هر چه که شهر بزرگ تر باشد، مسائل و مشکلات پیش روی آن نیز بیش تر شده و برنامه ریزی برای آن پیچیده تر می گردد. یکی از مهم ترین کاربری های شهری به دلیل ماهیت خدماتی، آموزشی و اجتماعی آن، کاربری فرهنگی است. هدف از مطالعه حاضر مکانیابی کاربری فرهنگی در منطقه 8 کلان شهر کرج با استفاده از تحلیل سلسله مراتبی (AHP) و تحلیل شبکه (N.A) می باشد که به روش توصیفی- تحلیلی و تطبیقی انجام گرفت. نتایج نشان می دهد، در این منطقه به میزان446610 متر مربع کمبود سطح فرهنگی وجود دارد و بسیاری از محلات از دسترسی و بهره مندی از کاربری فرهنگی محروم می باشند. ضمن اینکه برخی از معیارهای مکانیابی نیز رعایت نشده است. در پایان با استفاده از استانداردهای مکان یابی و تحلیل سلسله مراتبی (AHP) از میان زمین های منطقه 8، اراضی مستعد برای احداث کاربری مزبور انتخاب شدند. سپس با استفاده از تکنیک تحلیل شبکه ای (N.A) نحوه پوشش شبکه، شعاع عملکردی و دسترسی محلات مختلف به کاربری فرهنگی در سطح منطقه ارائه گردید.
بررسی کارایی تصاویر پرنده بدون سرنشین برای تولید مدل رقومی سطح(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
در سال های اخیر به دلیل برتری از نظر هزینه و زمان نسبت به سایر روش ها شاهد پیشرفت روزافزون کاربرد پرنده های بدون سرنشین در کاربردهای متنوعی از جمله علوم زمین، منابع طبیعی، مطالعات محیطی، برنامه ریزی شهری می باشیم. در کنار این مزایا، استفاده از پرنده های بدون سرنشین با چالش هایی مانند هندسه ناپایدار تصویربرداری، عدم استفاده از دوربین های متریک و متغیر بودن پارامترهای تصاویر همراه است. در این پژوهش تکنیک های علم بینایی کامپیوتر برای پردازش تصاویر تهیه شده توسط هواپیمای بدون سرنشین بررسی و کارایی این تصاویر و تکنیک ها برای تولید مدل رقومی ارتفاع با قدرت تفکیک مکانی بالا بررسی شده است. بدلیل وجود شرایط ذکر شده برای تصویربرداری و عدم وجود پارامترهای توجیه داخلی و خارجی از عملگر SIFT برای استخراج نقاط گره ای در مناطق مشترک تصاویر استفاده شده است. توجیه نسبی و مطلق تصاویر به ترتیب با استفاده از نقاط گره ای و نقاط کنترل زمینی انجام شده است. از الگوریتم تناظریابی سه بعدی متراکم، ابر نقاط متراکم ایجاد و با درونیابی به روش مثلث بندی نامنظم، سطح رقومی منطقه تشکیل شده است. در نهایت با استفاده از نقاط چک زمینی، دقت زمین مرجع کردن و مدل رقومی سطح نهایی ارزیابی شده است. تعداد 5853 نقطه گره ای به صورت اتوماتیک توسط عملگر SIFT استخراج و تصاویر با دقت مسطحاتی 12/21 سانتی متر زمین مرجع شدند. سپس با تولید میلیون ها نقطه و مثلث بندی نامنظم، مدل رقومی ارتفاعی با دقت ارتفاعی 25/19 سانتی متر تولید شد. نتایج این پژوهش نشان می دهد که بدلیل هندسه ناپایدار تصویربرداری و متغیر بودن پارامترها برای تصاویر، تلفیق الگوریتم SIFT با تکنیک های بینایی کامپیوتر در پردازش تصاویر پهباد برای استخراج نقاط گره ای و توجیه دقیق تصاویر ضروری است.
ارزیابی، ظرفیت سنجی و پهنه بندی مناطق مستعد گردشگری با استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی (مطالعه موردی: استان اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف ارزیابی و تعیین اولویت پهنه های مستعد گردشگری در استان اصفهان انجام گرفته است. با توجه به مؤلفه های مورد بررسی، نوع تحقیق کاربردی- توسعه ای است و روش تحقیق توصیفی- پیمایشی و براساس تجزیه و تحلیل سیستمی است. در این تحقیق به منظور ارزیابی براساس تعداد جاذبه، سطوح عملکرد (ملی، محلی، بین المللی) و سطوح دسترسی (پیاده، سواره) نسبت به جاذبه های گردشگری امتیاز داده شده است. پژوهش صورت گرفته در ظرفیت سنجی استان اصفهان به دلیل توسعة گردشگری نشان می دهد عمده ترین پتانسیل های موجود گردشگری انسان ساخت در شهرهای اصفهان و مبارکه است. طبق امتیازات داده شده 32 و 66/14 درصد پتانسیل های گردشگری انسان ساخت مربوط به این دو شهرستان است و از این جهت موقعیت خوبی در سطح استان دارند. در ارزیابی ظرفیت گردشگری تاریخی– فرهنگی استان مشاهده شد بیشترین ظرفیت در مرکز به مرکزیت شهر اصفهان و در شمال شرق به مرکزیت شهر کاشان است. تقریباً 07/34 و 55/22 درصد جاذبه های گردشگری تاریخی- فرهنگی منطقه براساس امتیازات داده شده متعلق به این دو شهرستان است که 49/76 درصد از جاذبه های تاریخی– فرهنگی شهرستان اصفهان متعلق به شهر اصفهان است. بیشترین ظرفیت گردشگری طبیعی استان اصفهان در دو پهنة جنوب و غرب استان است که براساس امتیازات داده شده به پنج گروه طبقه بندی شده اند و بیشترین امتیازات به شهرستان های سمیرم و فریدون شهر مربوط است و این مناطق برای توسعة گردشگری طبیعت محور مناسب اند.
شبیه سازی تصاویر ماهواره ای ابرطیفی بالای اتمسفر از طریق مدل های انتقال تابش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شبیه سازی تصاویر ماهواره ای اهمیت بسزایی در مطالعات سنجش از دوری دارد. این شبیه سازی می تواند پیش از پرتاب ماهواره جهت توسعه الگوریتم های مختلف، طراحی سنجنده برای کاربردهای خاص و یا در تخمین کمی پارامترهای مختلف گیاهی و خاک مورد استفاده قرار گیرد. رادیانس ثبت شده به وسیله سنجنده در بالای اتمسفر تابعی پیچیده از برهم کنش تابش خورشید با اتمسفر و عوارض موجود در سطح زمین است. این رادیانس به صورت ترکیبی از رادیانس های بازتابیده از پیکسل مورد مطالعه، اتمسفر و همچنین نواحی پیرامون پیکسل است مدل های فیزیک- پایه مختلفی برای مدل سازی این فرآیند پیشنهاد شده اند که می توانند رادیانس بازتابیده از سطح زمین و اتمسفر را بازسازی کنند. در این مطالعه شبیه سازی بازتابندگی و رادیانس تصاویر سنجش از دوری ابرطیفی بالای اتمسفر با ترکیب مدل فیزیک- پایه SLC و مدل اتمسفری MODTRAN4 و با استفاده از مدل بهبود یافته چهار جریانه ارائه شده است. تصاویر ماهواره ای ابرطیفی CHRIS-Proba و چندطیفی LANDSAT-5 جهت ارزیابی مدل با استفاده از داده های زمینی منطقه باراکس اسپانیا سال 2009 شبیه سازی شده اند. مقایسه تصاویر شبیه سازی شده با تصاویر واقعی بیانگر عملکرد مناسب مدل پیشنهادی با متوسط خطای RMSE بهتر از 02/0 برای بازتابندگی پوشش گیاهی است.
تعیین شاخص های خشکسالی تنش تبخیری (ESI) و سلامت گیاه (VHI) در حوزه آبخیز تویسرکان به کمک تصاویر ماهواره ای مودیس(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
خشکسالی می تواند در اثر کمبود بارش و اثری که بر روی کاهش آب قابل دستس برای گیاه اثرمی گذارد، شناسایی شود. تهیه نقشه پهنه بندی خشکسالی در مدیریت مناسب منابع آب در سطح ناحیه ای و ملی موثر خواهند بود. همچنین استفاده از تکنیک سنجش از دور می تواند نقشه پهنه بندی و کلاسه شده خشکسالی را به خوبی نمایش دهد. در همین راستا استفاده از شاخص های خشکسالی که به کمک سنجش از دور تعیین می شوند مفید خواهند بود. بنابراین هدف از تحقیق حاضر بررسی دو شاخص خشکسالی سنجش از دوری تنش تبخیری (ESI) و سلامت گیاهی (VHI) و تطابق با شاخص خشکسالی بارش استاندارد(SPI) در حوزه آبخیز تویسرکان همدان می باشد. به این منظور از 32 تصویر ماهوراه ای مودیس از سال 2003 تا 2010 استفاده شد. نتایج نشان داد که روند تغییرات شاخص خشکسالی بارش استاندارد با دو شاخص خشکسالی سنجش از دوری تنش تبخیری و سلامت گیاهی در طی این 8 سال تطابق داشته است. در نهایت نقشه های پهنه بندی خشکسالی حوزه آبخیز تویسرکان در طی سالهای 2003 تا 2010 ارائه شد. ضرایب ماتریکس همبستگی بین VHI وESI 75% ، بین ESI و SPI، 6% و بین VHI وSPI 69% بوده است. نقشه های پهنه بندی شده نشان داد که شدت تغییرات کلاس خشکسالی در مرکز حوزه که دارای پوشش گیاهی بیشتری می باشد، حداکثر است.
ترکیب تصاویر سنجنده های OLI و MODIS به منظور تهیة داده های بازتابندگی سطحی در مقیاس روزانه با قدرت تفکیک مکانی 30 متر در مناطق دارای تنوع کاربری متفاوت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دسترسی هم زمان به تصاویر ماهواره ای با قدرت تفکیک زمانی و مکانی بالا در بسیاری از مطالعات ضروری است. این در حالی است که، فقط با استفاده از تصاویر یک سنجنده، این نیاز تأمین نخواهد شد. اما می توان با استفاده از تلفیق تصاویر سنجنده های گوناگون، که قدرت تفکیک زمانی (مانند MODIS) و مکانی (همانند Landsat) بالا دارند، به این مهم دست یافت. بدین ترتیب، هدف اصلی تحقیق حاضر اجرا و ارزیابی میزان دقت یکی از جدیدترین و کارآمدترین مدل های ترکیب تصاویر ماهواره ای با عنوان ESTRAFM است. برای اجرا و ارزیابی این مدل، دو دورة زمانی (مقطع نخست بین روزهای 204 تا 220 و مقطع دوم بین روزهای 220 تا 236 سال 2016) در نظر گرفته شد. برای اعتبارسنجی نتایج، از تصاویر سنجندة OLI در موزائیک کناری، در جایگاه دادة مشاهداتی (تصویرمبنا)، استفاده شد. نتایج ارزیابی این دو دوره نشان داد میانگین همبستگی باندهای آبی، سبز، قرمز و فروسرخ نزدیکِ تخمین زده شده با تصویر دریافتی از سنجندة OLI، به صورت میانگین در این دو دوره، به ترتیب برابر با 90/0، 91/0، 91/0 و 85/0 و میانگین میزان مجذور میانگین مربعات خطا و چهار باند مذکور به ترتیب برابر با 025/0، 030/0 ، 036/0 و 049/0 است که، به ترتیب، معادل 3/15، 2/16، 5/16 و 7/13 درصد خطا در باندهای مورد نظر است. افزون بر این، با توجه به میزان همبستگی بالا (87/0R 2=) و مجذور میانگین مربعات خطای ناچیز (056/0RMSE=) بین مقادیر NDVI پیش بینی شده و NDVI حاصل از باندهای مشاهداتی، می توان بیان کرد علاوه بر اینکه این مدل در برآورد مقادیر بازتابندگی سطحی دقت مطلوبی دارد؛ می توان از آن (مانند NDVI) برای پیش بینی میزان محصولات نیز استفاده کرد. براساس نتایج مدل ESTARFM، می توان عنوان کرد مقادیر پیش بینی شدة باندهای گوناگون دقت مناسبی دارند و می توان از این مدل برای ترکیب تصاویر، به قصد افزایش قدرت تفکیک های مکانی و زمانی، استفاده کرد.
توسعة شاخص های دما/ پوشش گیاهی جهت برآورد رطوبت خاک با استفاده از خطوط هم رطوبت به دست آمده از تصاویر سری زمانی سنجندة MODIS(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رطوبت خاک در فرایندهای تعاملی بین جو و زمین و تغییرات جهانی اقلیم نقش مهمی ایفا می کند. در سه دهة گذشته، محققان بسیاری به تعیین رطوبت خاک، با استفاده از داده های سنجش از دوری، توجه داشته اند. روش های مثلثی و ذوزنقه ای از روش های سنجش از دوری اند که با ترکیب داده های حرارتی و مرئی، شاخصی برای میزان رطوبت را تعیین می کنند. یکی از مهم ترین موارد تأثیرگذار در دقت این روش ها، دقت تعیین لبه های خشک و مرطوب در نمودار پراکندگی دما/ پوشش گیاهی است. درنتیجه، ناتوانی در تعیین لبه های مذکور، در برخی روزها و شرایط، امکان استفاده از این روش ها را محدود می کند. هدف این مطالعه مطرح کردن روشی برای تعیین دقیق لبه های خشک و اشباع، در تمامی روزها و شرایط، با استفاده از تلفیق داده های سری زمانی دما و پوشش گیاهی است. به منظور تحقق این هدف، خطوط هم رطوبت به منزلة خطوطی معرفی می شوند که رطوبت در امتداد آن ها مقدار ثابتی است و برای تعیین لبه های خشک و مرطوب در هر روز به کار رفته اند. شاخص میزان رطوبت خاک پیشنهادی برای 28 روز در سال 2014، در منطقه ای از شهر مونیتوبا در کشور کانادا، با استفاده از ویژگی های دو خط انتخاب شده از میان خطوط هم رطوبت به دست آمده ازطریق داده های دمای سطح، دمای هوا و شاخص پوشش گیاهی سنجندة MODIS، محاسبه و با استفاده از داده های زمینی ایستگاه های رطوبت سنجی شبکة RISMA واقع در این منطقه، ارزیابی شده است. در تمامی 28 روز، تصویر شاخص پیشنهادی که معرف میزان رطوبت خاک است، به منزلة خروجی روش پیشنهادی به دست آمد. ضریب همبستگی شاخص به دست آمده با میزان رطوبت خاک در روزهای بدون پوشش گیاهی به 92/0 رسیده و این مقدار ضریب همبستگی، در روزهای با پوشش گیاهی انبوه، کمتر بوده است.
برآورد تغییرات جنگل براساس عوامل اقلیمی با استفاده ازتصاویر ماهواره ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پوشش گیاهی ارتباط زیادی با شرایط اقلیمی دارد. شناسایی تغییرپذیری فصلی رشد گیاه برای شناسایی پاسخ اکوسیستم ها به تغییر اقلیم در مقیاس های زمانی فصلی و بین سالیانه تعیین کننده است. برای ارائه مدل پیش بینی 7 عنصر آب و هوایی شامل بارش، دما و رطوبت نسبی (حداکثر، میانگین و حداقل) برای دوره 20 ساله (2006-1987) در 141 ایستگاه سینوپتیک و کلیماتولوژی به داده فضایی تبدیل شد.ترکیب مقادیر حداکثر ماهانهNDVI از تصاویرNOAA-AVHRR در همان دوره استخراج گردید. سپس عناصر آب و هوایی به عنوان متغیر مستقل وNDVI به عنوان متغیر وابسته در رگرسیون خطی چند متغیره وارد شد. نتایج نشان داد که بالاترین ضریب همبستگی بین عناصر اقلیمی و مقدارNDVI در ماه می به مقدار 82/0 اتفاق می افتد که اوج سبزینگی است. کمترین همبستگی در زمستان به خاطر نبود رشد کافی درختان می باشد. ضریب همبستگی سالانه مقدار مدل با حالت محاسباتی با در نظر گرفتن خطای تصادفی بیش از 93/0 می باشد. در مجموع مقدار محاسباتی ماه می و ژوئن برای سال های 2004 و 2005 به ضریب همبستگی مدل نزدیک است، اما در ماه های زمستان به دلیل نبود سبزینگی ضریب همبستگی کم می شود. در سال 2006 به دلیل خشکی شدیدتر در اواخر بهار (ماه ژوئن) پیش بینی کمتری صورت گرفته است. در زمستان نقش کنترلی دما بیش از بارش و رطوبت نسبی است، اما با افزایش دما و کاهش بارش و رطوبت نسبی از اوایل ماه می نقش بارش و رطوبت نسبی مثبت و دما منفی می شود. فصل پاییز از نقش بارش کاسته و دما افزوده می شود.
تعیین مناطق بالقوة صید ماهی در خلیج فارس، با استفاده از سنجش از دور و سیستم اطلاعات جغرافیایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
محیط دریا فرصت های مهمی را برای پیشرفت در زمینة شیلات و بهره برداری منابع طبیعی فراهم می کند. ماهیگیری منبعی برای تهیة مواد غذایی است و منبعی مهم برای درآمد در ایران شمرده می شود. با توجه به نیاز بسیار برای شناسایی میزان توزیع منابع ماهی، اطلاعات به دست آمده از ماهواره ها نقش مهمی در برنامه های کاربردی شیلات ایفا می کنند. داده های سنجش از دور مربوط به رنگ اقیانوس می توانند در کاربردهای بسیاری همچون ماهیگیری تجاری، حمل ونقل دریایی و استخراج معدن در اقیانوس استفاده شوند. با توجه به اینکه تصاویر ماهواره ای پوشش مکانی گسترده و تکرار بالایی فراهم می کنند، در پیش بینی مکان های بالقوة ماهیگیری می توانند بسیار یاریگر باشند. توان تفکیک طیفی بالای سنجندة مودیس (MODIS) و دارابودن باندهای حرارتی متعدد آن را به نسبت دیگر سنجنده ها در موقعیت ممتازی قرار می دهد. اعتبارسنجی تصاویر دمای سطح دریا مربوط به سنجندة مودیس با داده های برداشت شده در ایستگاه های زمینی با ضریب همبستگی 84/0 انجام شد. در این تحقیق پس از تهیة لایه های دمای سطح آب، ارتفاع سطح دریا، غلظت کلروفیل -a و شیب حرارتی سطح آب، نقشة مکان های مستعد صید ماهی در خلیج فارس تهیه شد. روش های فازی نمایشی قوی از اجزای مهم تصمیم گیری مکانی و همچنین، نمایش مفاهیم مبهم و غیردقیق را فراهم می کنند. وزن دهی لایه ها به روش FAHP صورت گرفت و بیشترین وزن به دادة دمای سطح دریا، در جایگاه پارامتر مؤثر در این تصمیم گیری داده شد. پس از روی هم گذاری لایه ها، نتایج ارزیابی دقت نقشه های نهایی نشان می دهد که 82% از میزان صید انجام شده در دریا در مکان هایی صورت گرفته است که بهترین مناطق در نقشه های مناطق مستعد صید شمرده می شوند. با صید هدفمند می توان بازدهی صید را در زمانی کمتر از زمان کنونی افزایش داد. این امر می تواند با ادغام سنجش از دور و سیستم اطلاعات جغرافیایی تحقق یابد.
بررسی تغییرات زمانی و مکانی شاخص های گرد و غبار در شرق خراسان بر پایه داده های ماهواره ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ذرات معلق در هوا نقش مهمی در توازن انرژی زمین و جو ایفا می کنند و به عنوان یک عامل مهم در تعیین تغییرات آب وهوایی شناخته می شوند. هرساله طوفان های گرد و غبار اثرات مخربی بر روی سلامت، مزارع، تأسیسات و اکوسیستم ها می گذارند. خراسان ازجمله مناطقی است که به شدت تحت تأثیر این پدیده قرار دارد و بادهای ۱۲۰ روزه سیستان از عوامل تشدید کننده این پدیده بخصوص در مناطق شرقی است. یکی از راه های مطالعه این پدیده روش های سنجش ازدوری است. این تحقیق با هدف بررسی تغییرات زمانی و مکانی شاخص های گرد و غبار بر پایه داده های ماهواره ای در منطقه شرق خراسان انجام پذیرفته است. در این پژوهش جهت مطالعه ذرات معلق جو، از شاخص های UVAI،AAOD و AOD استفاده شده است. برای این منظور از داده های سنجنده TOMS بر روی ماهواره Nimbus ۷ در سال های ۱۹۷۸ تا ۱۹۹۳ و بر روی ماهواره Earth probe در سال های ۱۹۹۶ تا ۲۰۰۵ و از داده های سنجنده OMI بر روی ماهواره Aura از سال ۲۰۰۴ تا ۲۰۱۴ استفاده شده است. نتایج این پژوهش روند صعودی این شاخص ها را در طی سال های ۲۰۱۴-۱۹۷۸ نشان می دهد. همین طور شاخص UVAI بیشترین میزان ذرات معلق را در سال های ۲۰۰۲، ۲۰۰۸ و ۲۰۱۴ و شاخص های AAOD و AOD بیشترین میزان ذرات معلق را در سال های ۲۰۰۸ و ۲۰۱۴ نشان می دهند.
ارزیابی توان زیست محیطی دهستان تازیان به منظور مدیریت اکوتوریسم با استفاده از GIS و AHP(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ارزیابی توان زیست محیطی، سنجش موجودی و توان بالقوه سرزمین با معیارهای مشخص و از پیش طرح ریزی شده است. در طی سال های اخیر، گردشگری روستایی به عنوان یکی از مهمترین صنایع برخوردار از پتانسیل های لازم برای کمک به جوامع محلی در راستای توسعه فعالیت های اقتصادی، مورد توجه قرار گرفته است. هدف از این تحقیق، ارزیابی توان زیست محیطی دهستان تازیان به منظور مدیریت اکوتوریسم در محیط سیستم اطلاعات جغرافیایی با فرایند تحلیل سلسله مراتبی و انتخاب مناسب ترین مکان های توسعه اکوتوریسم و تدوین معیارهای تأثیر گذار است. بدین ترتیب، 9 معیار به عنوان معیار اصلی و 24 زیر معیار انتخاب شد. با استفاده از روش تحلیل سلسله مراتبی و با کمک گرفتن از نرم افزار 11Expert Choice، معیارهای انتخاب شده وزن دهی، اولویت بندی و از نرم افزار ArcGIS 10 برای نقشه سازی، تجزیه و تحلیل داده های نمایشی اطلاعات و تلفیق لایه ها استفاده شد. بر اساس نتایج حاصل شده، معیار زیرساخت های گردشگری بیشترین اهمیت و معیار ویژگی های اجتماعی کمترین اهمیت را داشت. همچنین 74 درصد از کل مساحت دهستان تازیان دارای درجه توان ضعیف، 13 درصد آن دارای توان متوسط، 9 درصد دارای توان خوب و 4 درصد دارای توان بالا برای مدیریت اکوتوریسم است.