فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۶۰۱ تا ۳٬۶۲۰ مورد از کل ۶٬۲۹۷ مورد.
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال نهم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۳۳
85 - 96
حوزه های تخصصی:
الگوی ساخت کالبدی را می توان ساده ترین راه در راستای دست یابی به شکل گیری همبستگی اجتماعی دانست. بی تردید کیفیت کالبدی شهر در میزان و چگونگی برقراری روابط اثرگذار خواهد بود؛ به عبارت دیگر، روابط اجتماعی موجود در شهر، روح محله را زنده می سازد و بدون شک، کمیت و کیفیت آن، در گرو سلامت کالبد محله خواهد بود. تعاملات اجتماعی موجود درمحله ها در مقایسه با سایر شبکه های اجتماعی، موثرترین عاملی است که در نتیجه ی آن، همبستگی اجتماعی حاصل می شود. عاملی که در سطح محله ها به ایجاد همبستگی اجتماعی کمک می کند، کیفیت ساختار کالبدی این مکان ها است که حضورپذیری ساکنان و به تبع آن شکل گیری تعاملات اجتماعی را به دنبال دارد. در این راستا، هدف اصلی پژوهش، نقش ساختار کالبدی بر شکل گیری همبستگی اجتماعی محله ی قصردشت شهر شیراز در نظر گرفته شده است. روش مورد استفاده در این پژوهش، توصیفی-تحلیلی و از نوع کاربردی است که در محله ی قصردشت شیراز با جمعیت 7302 نفر و نمونه ی قابل تعمیم 365 نفر مورد بررسی قرارگرفته است. داده ها با استفاده از نرم افزار spss و از طریق ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون گام به گام مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته اند. نتایج نشان می دهد که تأثیر مؤلفه های همبستگی اجتماعی و رابطه ی آن ها با ساختار کالبدی معنادار است. همچنین از میان 4 مؤلفه ی همبستگی اجتماعی، وحدت اجتماعی، مشارکت و احساس تعلق، وحدت اجتماعی، بیشترین تأثیر و احساس تعلق، کمترین تأثیر را بر همبستگی اجتماعی دارند.بنابر آن چه گفته شد، در محله هایی که مناسبات اجتماعی در طول سالیان به واسطه ی روابط چهره به چهره میان ساکنان شکل گرفته است، درجه بالاتری از اعتماد، امنیت، کنش متقابل، همبستگی و انسجام اجتماعی وجود دارد.
شناسایی کانون های محرک توسعه خلاق در بافت تاریخی با رویکرد گردشگری (مطالعه موردی: منطقه 12 شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیایی برنامه ریزی شهری دوره ۵ پاییز ۱۳۹۶ شماره ۳
405 - 423
حوزه های تخصصی:
نظریه شهر خلاق پارادایم برنامه ریزی در زمانه ای است که جهانی شدن وجوه مختلف زندگی بشری از مهم ترین مشخصه های آن به شمار می رود و در آن اهمیت روزافزون خلاقیت و فرهنگ در اقتصاد و البته ضرورت نیاز به مکان و فضاهای خاص و نشان مند وجود دارد. بدون شک بافت های تاریخی منابع سرشار میراث و محلی مناسب برای به کارگیری رویکرد شهر خلاق هستند. نظریه شهر خلاق و پیدایش سیاست گذاری های مداخله گر در بافت های تاریخی، به دلیل توجه متناسب به ابعاد اقتصادی-اجتماعی و ظرفیت های محلی در میان سیاست گذاران و متخصصان شهری با استقبال گسترده ای مواجه شده است. در چنین فضایی آنچه توانست به عنوان بازیگر جدید عرصه اقتصاد و مدیریت شهری نقش بازی کند، سیاست های فرهنگی بود که در آن ، قلمروهای عمومی و کانون محرک توسعه هدف گذاری اصلی برای تحولات آینده شهرها قلمداد می شد؛ بدین منظور در این مقاله سعی شده است با تأکید بر فعالیت های گردشگری و با بررسی نظریات نوین توسعه خلاق، پهنه های محرک توسعه بافت تاریخی منطقه بررسی و شناسایی شود. الگوی تحقیق مورد نظر توصیفی، تحلیلی و اکتشافی است. در روش انجام تحقیق نیز از مدل سنجش قابلیت اراضی و تصمیم گیری چندمعیاره، همچنین تلفیق آن ها با فرایند تحلیل سلسله مراتبی AHP و منطق ارزش گذاری لایه ها در محیط سیستم اطلاعات جغرافیایی استفاده شده است. نتایج تحقیقات نشان می دهد که به محدوده میدان فردوسی، میدان بهارستان و پارک شهر به عنوان محدوده های محرک توسعه توجه شده است.
سنجش میزان تأثیر زاویه تمایل آتریوم بر آسایش بصری دانش آموزان توسط کارایی نور روز در ساختمان های آموزشی شهر تهران " یک مطالعه میدانی و شبیه سازی"(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این تحقیق به این موضوع که چگونه می توان از راهکارهای جدید جهت مهیا کردن آسایش بصری دانش آموزان و کاهش مصرف انرژی در ساختمان های آموزشی استفاده کرد، پرداخته شده است، چرا که ساختمان های آموزشی زمانی مورد استفاده قرار می گیرند که نور روز وجود دارد. به دلیل اهمیت نور روز در افزایش بهره وری و تأثیر آن بر سلامتی، رفاه و افزایش کارایی بصری در یادگیری، خواندن و نوشتن، ضرورتاً این نوع ساختمان ها مورد توجه واقع شده اند. هدف این مقاله بررسی تأثیر زاویه تمایل آتریوم بر عملکرد نور روز به وسیله تحلیل پارامترهای مؤثر است به گونه ای که تأمین کننده آسایش بصری باشد. در راستای تحقق این هدف یک مدرسه ابتدایی که دارای آتریوم مورب می باشد و در شمال غربی شهر تهران قرار دارد به عنوان نمونه مطالعاتی بر اساس روش تحقیق کمی و طبق ماهیت داده ها انتخاب شد که در راستای تحقق تحقیق میدانی، بر مبنای محاسبات کمی در روش تحقیق بنیادین-کاربردی بوده است. زاویه های تمایل متفاوت آتریوم برمبنای جهت گیری به سمت دیاگرام خورشیدی و تأثیر آن بر مقدار نفوذ نور روز در زمان های مشخص در 3 کلاس مجاور آتریوم با زاویه های تمایل رو به شمال و جنوب تحلیل شدند. نتایج محاسبه شده نرم افزارهای شبیه سازی رادیانس[1] و دیسیم[2] براساس موضوع ضوابط انرژی روشنایی، CIBSE (LG10[3]& Guide A)[4] و CIBSE(2007)[5] (طراحی مدرسه) و (طراحی محیطی) و شاخص سنجش اعتبار در ساختمان های سبز[6](LEED8.1) به عنوان شاخص های کمی برای بررسی سنجش اعتبار روشنایی بررسی شده اند و مورد استفاده قرار گرفتند. نهایتاً آزمون میدانی فوتومتریک با استفاده از ابزار سنجش روشنایی[7] مورد استفاده قرار گرفت تا نتایج تحلیلی و یافته های تحلیل محاسباتی تأیید اعتبار شوند و بنابراین نتیجه گیری ارائه شد. [1] Radiance [2] Daysim [3] Chartered Institute of Building Services Engineers, a Guide for Designers, Daylighting and window design [4] Chartered Institute of Building Services Engineers, a Guide for Designers, CIBSE, (2006). Environmental design: CIBSE guide A. 7th ed., London: CIBSE: p. 2- 8. [5] CABE, (2007), CABE‘s new schools design quality program, London
بررسی تجربه ی روش تجمیع در نوسازی بافت های فرسوده شهری (مورد پژوهی: منطقه ۱۵ کلانشهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال دهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳۸
115 - 122
حوزه های تخصصی:
از آنجائی که استفاده از روش تجمیع با سوالات زیادی در بین محققان برنامه ریزی شهری روبرو بوده است ، این تحقیق در صدد است که پیامدهای اجتماعی و اقتصادی اجرای روش تجمیع در نوسازی بافت های فرسوده نواحی 1و 2 منطقه تهران 15 را مورد مطالعه قرار دهد. پژوهش پیش رو به روش پیمایش انجام گرفته و با استفاده از ابزار پرسشنامه و کاربرد روش نمونه گیری طبقه ای و تصادفی داده ها جمع آوری شده اند جامعه آماری تحقیق؛ شهروندان 24 تا 80 سال ساکن در منطقه 15( نواحی 1و 2) شهر تهران است. مبانی نظری پژوهش، از نظریه های مختلف در جغرافیا و برنامه ریزی شهری استفاده و در پایان، چارچوب نظری متناسب پیشنهاد شده است. در نهایت با استفاده از آمارهای توصیفی و استنباطی و با استفاده از نرم افزار spss، داده های گردآوری شده؛ مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته اند. در خصوص ارتباط متغیرهای جمعیت شناختی با رضایت از طرح تجمیع از طریق آزمون های تی تست، همبستگی، اسپیرمن و پیرسون مشخص گردید که جنسیت، تحصیلات با میزان رضایت از طرح تجمیع ارتباط مستقیم دارد و سن دارای ارتباط منفی در این زمینه است. وضعیت تأهل نیز ارتباط معنی داری در این زمینه ندارد.همچنین از طریق آزمون تی تک نمونه ای مشخص شد که نگرش شناختی، زیباشناختی و تجربه عملی ساکنین از اجرای طرح تجمیع در حد متوسط و خوبی می باشد. برمبنای ضرایب همبستگی مدل اولیه پژوهش، مشخص گردید که اثرات اجتماعی بازسازی بافت فرسوده، تأثیری بر نوع روابط همسایگی ساکنین ندارد و پیامدهای اقتصادی بازسازی بافت فرسوده تأثیری بر میزان سرانه های ساکنین ندارد. در نهایت بر اساس تحلیل مسیر پیامدهای اقتصادی- اجتماعی تجمیع بافت نوسازی شده، میزان اثرات مستقیم تجمیع بافت نوسازی شده بر مشارکت(47/0)و امنیت (36/0)، حس تعلق (38/0)،خدمات اجتماعی (33/0)، زمین و مسکن (40/0) بدست آمده است. همچنین با توجه به ضریب بتا مشخص شد که بیشترین تأثیر روش تجمیع بر افزایش میزان مشارکت ساکنین است.
طراحی ایستگاه های حمل و نقل ریلی شهر تهران مبتنی بر معماری حواس* (مطالعه موردی: ایستگاه های مترو تجریش، میدان ولیعصر، فرودگاه مهرآباد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله نوشتاری پیرامون بررسی رابطه میان مؤلفه های خلق مکان در فضاهای ایستگاهی حمل ونقل ریلی با غنای حسی به عنوان مهم ترین مؤلفه معماری حواس است. روش تحقیق از نوع توصیفی-تحلیلی، در بستر پیمایشی و با استفاده از مطالعات کتابخانه ای و اخذ نظر صاحب نظران به وسیله پرسشنامه و مصاحبه بوده است که با توجه به آزمون فریدمن، خوانایی و جهت یابی- مسیریابی به عنوان اولویت نخست مؤلفه های خلق مکان در فضاهای ایستگاهی ریلی انتخاب گردید. سپس به منظور تحقق خوانایی و تسهیل مسیریابی و جهت یابی در این فضاها تأثیر غنای حسی بر مؤلفه های مذکور سنجیده شد. در این راستا، ایستگاه های مترو تجریش، فرودگاه مهرآباد و میدان ولیعصر به عنوان نمونه انتخاب و با استفاده از پرسشنامه مصور و مصاحبه با کاربران تحت شرایط خاص حسی داده های اولیه کامل شد. در مرحله تحلیل داده ها از تحلیل ساختار واریانس یا مدل سازی معادلات ساختاری (SEM)، استفاده شده است. سپس، فرضیات پژوهش یعنی رابطه میان غنای حسی با افزایش خوانایی و تسهیل مسیریابی- جهت یابی براساس ضرایب معناداری بررسی قرار گرفت. نتایج نشان دهنده وجود روابطه قوی میان عوامل فوق الذکر است.
سیر اندیشه های معماران دوره پهلوی، کاربست تحلیل محتوا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مطالعه تاریخ معماری، کوششی نقادانه به منظور فهم معماری است. معماری دوره پهلوی، سرآغازی برای جریان معماری مدرن ایران است. هدف این پژوهش، شناخت اندیشه های تأثیرگذار بر دگرگونی های ایجادشده در معماری این دوره است. تأمل در پیشینه های مطالعات معماری پهلوی مؤید خلأهایی نظیر عدم توجه به یافته های محققین قبلی و تکرار برخی موضوعات ثابت است؛ لذا پژوهش حاضر سعی نموده با تحلیل تحقیقات پیشین، بتواند انسجامی بین یافته های معماری دوره پهلوی تاکنون ایجاد نماید. روش تحقیق مورداستفاده به صورت ترکیبی از استدلال های منطقی و تحلیل محتوا است. نتایج تحقیق مؤید آن است که در معماری دوره پهلوی نیز، اندیشه های معماران به مثابه رکن اساسی عمل می کند و از طریق آنان می توان نحوه ی تغییرات شکلی و محتوایی جریان معماری پهلوی را تبیین کرد. سیر اندیشه معماران دوره پهلوی در هفت حوزه تقویت مبانی نظری معماری، تغییر آموزش معماری، نحوه ی بهره گیری از معماری سنت، تأمین مسکن، اندیشه های متأثر از معماران خارجی، ایجاد فضای گفت وگو و اشتغال خلاصه می شود. درنهایت این که معماری دوره پهلوی اگرچه مسیری تکاملی طی نکرده است ولی نمود کالبدی اندیشه های معماران دوران خود از غرب گرایی مطلق (ساخت مکعب های مدرن) تا غرب گریزی (در آثار دیبا، سیحون) است که منجر به ایجاد سبک مدرن ملی در اواخر دوره پهلوی دوم شده است.
سنجش اثرات گردشگری یادمان های تاریخی با رویکرد شکوفایی شهری (مطالعه موردی: تپه های کنار صندل شهرستان جیرفت)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۵ زمستان ۱۳۹۷ شماره ۴
19 - 36
حوزه های تخصصی:
امروزه آثار باستانی، تاریخی و جاذبه های فرهنگی، عوامل مهمی در جذب گردشگر است؛ چرا که آثار باستانی و کهن هر جامعه ای معرف فرهنگ خاص همان کشور و دارای ویژگی ها و ارزش هایی در خور توجه همان مملکت و مردم مرز و بوم است. این آثار دارای ارزش های معنوی بسیار زیاد برای اقوام و جاذبه ای برای دیگران است در نتیجه باعث جذب دیگران برای بازدید و شناخت آن جاذبه ها و آثار می شود. در این راستا، هدف پژوهش سنجش اثرات گردشگری آثار باستانی و تاریخی تپه های کنار صندل و میزان تأثیر گذاری آن بر شکوفایی شهری شهرستان جیرفت می باشد. روش تحقیق پژوهش حاضر، توصیفی-علی بر مبنای شیوه میدانی(پرسش نامه و مشاهده) می باشد. جامعه آماری منطقه مورد مطالعه 277.748نفر و حجم نمونه به وسیله جدول مورگان380 نفر محاسبه گردیده است. پایایی داده های مورد استفاده با بهره گیری از آلفای کرونباخ به میزان 761/0 محاسبه شده است. برای تجزیه و تحلیل داده ها، از آزمون های T-test و رگرسیون گام به گام استفاده شده است. نتایج حاصل از تحلیل آماری نشان می دهد تأثیر گردشگری منطقه کنار صندل در شکوفایی شهر جیرفت و پیرامون در همه ابعاد و مؤلفه ها از نظر جامعه نمونه پایین تر از سطح مطلوب می باشد. به طوری که مقدار محاسبه شده تأثیر کلی گردشگری در شکوفایی شهری کلی جامعه65/2 کمتر از حد مبنا (3) می باشد. در نهایت نتایج حاصل از رگرسیون گام به گام نشان می دهد که از میان شاخص های شکوفایی شهر جیرفت، شاخص زیست پذیری با ضریب بتا(375/0)، بیشترین تأثیر را از گردشگری منطقه کنار صندل را پذیرفته است، سپس به ترتیب شاخص زیرساختی، تولیدگری، عدالت مکانی با ضریب بتای 365/0، 360/0 و 339/0 و در انتها شاخص کیفیت زندگی با ضریب بتا 236/0 کمترین سهم را از اثرات گردشگری منطقه مورد مطالعه داشته است.
تحلیل فضایی و ارزیابی جایگاه توسعه یافتگی شهرستان های استان لرستان
منبع:
مطالعات عمران شهری دوره دوم بهار ۱۳۹۷ شماره ۴
26-39
حوزه های تخصصی:
شناخت و تحلیل وضع موجود توسعه و بررسی امکانات و تنگناهای نواحی در زمینه های مختلف ضروری بوده و برنامه ریزان را در تعیین اهداف توسعه و مشخص کردن سیاست ها، خط مشی ها و راهکارهای دستیابی به آنها یاری می رساند. از طرفی در فرآیند برنامه ریزی و توسعه نواحی، تعیین سطوح برخورداری و توسعه نواحی و بررسی نقاط قوت و ضعف شرایط هر ناحیه در زمینه های اجتماعی، فرهنگی، عمرانی و ... زمینه ی تخصیص بهینه منابع و امکانات را برای توسعه هماهنگ و متوازن فراهم می سازد. در این مقاله با بهره گیری از روش موریس و استفاده از 27 شاخص در زمینه های آموزشی – فرهنگی، بهداشتی – درمانی و عمرانی – زیربنایی به ارزیابی و تعیین مرتبه توسعه یافتگی شهرستان های استان لرستان پرداخته شده است. نتایج مطالعات نشان دهنده ی تفاوت بین شهرستان ها در سطوح توسعه یافتگی است؛ به این صورت که از 9 شهرستان استان، شهرستان های ازنا، پلدختر، سلسله و خرم آباد در سطح توسعه یافته و شهرستان های دلفان و کوهدشت به عنوان شهرستان های محروم شناخته شدند.
شناسایی عوامل تاٌثیرگذار در توسعه گردشگری پایدار شهری با استفاده از روش مدل سازی ساختاری تفسیری ( ISM ) مالعه موردی: شهر خرم آباد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۶ بهار ۱۳۹۸ شماره ۱
121 - 134
حوزه های تخصصی:
گردشگری یک فعالیت پویا، متنوع، پاکیزه و نیز یکی از بخش های رشد یابنده در سیستم اقتصاد ملی به شمار می رود، گردشگری به عنوان فعالیتی چند وجهی دارای اثرات مثبت از قبیل اشتغال زایی، کسب درآمد، جذب ارز و همچنین تقویت زیرساخت ها است و پس از صنعت نفت و خودروسازی سومین منبع درآمدزای جهان است. صنعت گردشگری در ایران با وجود پتانسیل مناسب، نتوانسته به سهم قابل قبولی در محاسبه درآمد ملی دست یابد، شهر خرم آباد یکی از مناطق پر جاذبه، دارای پتانسیل ها و میراث ارزشمند گردشگری به عنوان پایلوت توسعه پایدار گردشگری و دارای شناسنامه جهانی، امکانی مناسب برای توسعه پایدار شهری بر پایه گردشگری پدید آورده است، هدف مقاله، تحلیل عوامل موٌثر در توسعه پایدار گردشگری در شهر خرم آباد در راستای کمک به توسعه صنعت توریسم و تبدیل شهر به یک مقصد گردشگری بین المللی پایدار و رقابتی می باشد. روش پژوهش، بر اساس هدف، کاربردی و از نوع توسعه ای استراتژیک می باشد در این مقاله، ابتدا عوامل تأثیرگذار بر گردشگری خرم آباد لیست شدند، اهمیت نسبی عوامل کلیدی استراتژیک موجود به روش دلفی و با نظر کارشناسان تعیین گردیدند و 14 عامل با اهمیت بیشتر در توسعه گردشگری در شهر خرم آباد، انتخاب شدند. سپس با استفاده از متدولوژی تحلیلی نوین، تحت عنوان "مدل سازی ساختاری تفسیری" (ISM ) روابط بین این عوامل تعیین و بصورت یکپارچه مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته و ضمن بررسی ارتباط و تعیین توالی عوامل موثر در گردشگری شهر خرم آباد، عواملِ مذکور سطح بندی شدند.
ارزیابی عناصر مؤثر بر توسعه گردشگری شهری مطالعه موردی: شهر ارومیه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۶ تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲
61 - 77
حوزه های تخصصی:
لازمه ابقا و توسعه گردشگری عوامل و عناصری است که گردشگری بر اساس آن ها شکل می گیرد و با عنوان عناصر اولیه (جاذبه های گردشگری) و عناصر ثانویه (خدمات گردشگری) شناخته می شوند و گردشگری بدون در نظر گرفتن این عناصر اعتباری ندارد. این عوامل در گردشگری شهری و توسعه آن نقش مهمی دارند و عامل مهمی در جذب و ماندگاری گردشگر در شهرها به حساب می آیند. در این راستا هدف تحقیق حاضر ارزیابی عناصر مؤثر بر توسعه گردشگری شهر ارومیه می باشد. در این تحقیق به دو عنصر خدمات گردشگری و جاذبه های گردشگری که در توسعه گردشگری شهری تأثیر دارند پرداخته شده است. نوع تحقیق کاربردی و روش انجام پژوهش توصیفی- تحلیلی می باشد. برای تجزیه وتحلیل داده های تحقیق از آمار توصیفی و مدل سازی معادلات ساختاری در نرم افزار لیزرل استفاده شد. طبق نتایج مدل سازی تخمین معادلات ساختاری جاذبه های گردشگری با ضریب مستقیم و مثبت 99/0 و خدمات گردشگری با ضریب مستقیم و مثبت 85/0 در توسعه گردشگری شهری شهر ارومیه نقش دارند. نتایج تحقیق نشان می دهد وضعیت جاذبه های طبیعی به دلیل آب وهوای مطبوع و وجود جاذبه های طبیعی و منابع و توانمندی ها به ویژه به دلیل طبیعت بکر و توان های طبیعی و آب وهوای مطبوع که به دلیل موقعیت جغرافیای که دارد، مناسب ارزیابی شده است ولی وضعیت خدمات و امکانات ارائه شده گردشگری شهری این شهر آن چنان که باید توجه نشده است.
برنامه ریزی راهبردی توسعه گردشگری شهرستان بانه
منبع:
گردشگری شهری دوره ۲ تابستان ۱۳۹۴ شماره ۲
167 - 190
حوزه های تخصصی:
گردشگری از عوامل مهم عمران نواحی و فعالیتی ارزآور و متعادل کننده است که موجب توسعه اقتصادی و اجتماعی در سطح منطقه می شود و توسعه آن بر پایه برنامه ریزی صحیح گردشگری همواره عامل مؤثری در بهبود کیفیت زندگی مردم بوده است. با توجه به این مهم، پژوهش حاضر در پی شناسایی پتانسیل های طبیعی و انسانی گردشگری شهرستان بانه و اتخاذ استراتژی هایی برمبنای این پتانسیل ها، جهت توسعه گردشگری این شهرستان است. پژوهش حاضر برحسب هدف، کاربردی و از لحاظ ماهیت، توصیفی تحلیلی است. روش جمع آوری داده ها نیز مبتنی بر روش های اسنادی و پیمایشی است. بدین ترتیب، داده های تحقیق از دو گروه جامعه آماری (مسئولان و نخبگان) جمع آوری شد. برای تحلیل عوامل داخلی و خارجی مؤثر بر شهرستان بانه و تدوین استراتژی های توسعه، مدل SWOT و برای اولویت بندی استراتژی ها نیز مدل ترکیبی ANP-SWOT و نرم افزار Super Decision به کار رفته است. بر پایه نتایج اولویت بندی، استراتژیِ «تأکید بر توسعه گردشگری تجاری خرید به دلیل 1. موقعیت تجاری ویژه بانه در شمال غرب کشور، 2. داشتن بازارچه مرزی، و 3. توانمند بودن شهرستان برای توسعه این نوع گردشگری جهت افزایش تعداد گردشگران با انگیزه سفر تجاری بازرگانی و خرید» با بالاترین امتیاز (357/0SO1:) به منزله بهترین استراتژی و در واقع استراتژی اصلی توسعه گردشگری شهرستان بانه مشخص شد. همچنین استراتژیِ «برنامه ریزی در راستای جذب گردشگران خارجی از کردستان عراق با توجه به حجم بالای تردد مسافر بین حکومت خودمختار کردستان عراق و جمهوری اسلامی ایران و استفاده از فرصت های تجاری به وجود آمده در اقلیم کردستان عراق» با (336/0SO3:) به منزله استراتژی جایگزین انتخاب شد.
نقش گردشگری در پایداری شهری مورد: شهر سی سخت(شهرستان دنا)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۴ زمستان ۱۳۹۶ شماره ۴
1 - 12
حوزه های تخصصی:
این اعتقاد وجود دارد که توسعه گردشگری تغییرات قابل توجهی بر ابعاد و ساختار شهرها داشته و می تواند نقش موثری بر پایداری آنها ایفا نماید. در همین رابطه هر گونه برنامه ریزی و مدیریت نیازمند وضعیت و کارکرد این فعالیت در شهرهای گردشگر پذیر می باشد. پژوهش حاضر با هدف بررسی و تحلیل نقش گردشگری در پایداری شهر سی سخت (شهرستان دنا) تدوین شده است. روش تحقیق توصیفی تحلیلی و گردآوری داده های مورد نیاز بر اساس روش اسنادی و میدانی (پرسشنامه) تهیه شده است. جامعه آماری پژوهش ساکنان محلی شهر مورد مطالعه است که بر اساس روش کوکران تعداد 315 نفر به عنوان نمونه آماری انتخاب شده است. به منظور پردازش داده ها از روشهای آمار توصیفی و استنباطی استفاده شده است. نتایج نشان از آن دارد که توسعه گردشگری توانسته نقش موثری بر پایداری شهر سی سخت ایفا نماید و در بین ابعاد پایداری شهر، بیشترین و کمترین نقش را به ترتیب بر بعد پایداری اجتماعی فرهنگی و بعد محیطی کالبدی شهر داشته است. همچنین نتایج نشان داد که مولفه های جنسیت، سن، تحصیلات و نیز وابستگی شغلی، بر درک ساکنان محلی از نقش گردشگری بر پایداری شهر تاثیرگذار است. واژگان کلیدی: گردشگری شهری، توسعه پایدار،شهروندان، سی سخت؛
بررسی نقش ژئومارکتینگ و ارزش آفرینی آن بر توسعه زیرساخت های گردشگری شهری مطالعه موردی: شهر مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۸ بهار ۱۴۰۰ شماره ۱
127 - 141
حوزه های تخصصی:
علی رغم اهمیت گردشگری به عنوان یکی از صنایع مهم و پربازده در توسعه، شهرها تاکنون نتوانسته اند به جایگاه شایسته و بهره مندی از فرصت های موجود در این زمینه دست یابند. یک از دلایل می تواند ضعف در شناخت و بهره گیری از ژئومارکتینگ در زیرساخت های گردشگری باشد. این ابزار قدرتمند اطلاعاتی شامل موقعیت جغرافیایی، آدرس، محدوده و منطقه سرویس دهی، محل های فروش و مسیرهای گردشگری و ... را به گردشگر عرضه کند که تاکنون به صورت جدی موردتوجه قرار نگرفته است. ازاین رو هدف از پژوهش حاضر بررسی نقش ژئومارکتینگ و ارزش آفرینی آن بر توسعه زیرساخت های گردشگری شهری (در بستر شهر مشهد به عنوان محدوده موردمطالعه) است. این پژوهش ازنظر هدف، توسعه ای-کاربردی و ازنظر روش، توصیفی پیمایشی می باشد و در دسته تحقیقات آمیخته (ترکیبی) قرار می گیرد. در بخش کیفی تحقیق مبتنی بر نظریه پردازی داده بنیاد بوده و برای گردآوری اطلاعات از مصاحبه های نیمه ساختاریافته استفاده شد و تجزیه وتحلیل اطلاعات به روش اشتراوس و کوربین و مدل پارادایمی انجام گرفت نمونه گیری به روش نمونه گیری نظری بود و با بهره مندی از تکنیک های هدفمند (قضاوتی) 26 نفر از خبرگان و مدیران با سابقه صنعت گردشگری انتخاب شدند. نتایج تحلیل داده های به دست آمده از مصاحبه ها طی فرایند کدگذاری باز، محوری و انتخابی، به ایجاد طراحی و تبیین مدل منجر شد. در بخش کمی، با استفاده از جدول مورگان حجم نمونه 86 برآورد شد.. به منظور تجزیه وتحلیل داده ها از روش معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزار Smart pls استفاده شد. نتایج بخش کمی نشان داد ویژگی های محیطی با ضریب مسیر 527/0، هویت ژئومارکتینگ با ضریب مسیر 206/0، ساختار گردشگری با 139/0 به ترتیب بر پتانسیل گردشگری بیشترین تأثیر داشته است و ویژگی های محیطی با ضریب مسیر 491/0، پتانسیل گردشگری با ضریب 290/0، ساختار گردشگری با 197/0 بر ارزش آفرینی معنادار بوده و در همین راستا ارزش آفرینی نیز با ضریب 832/0 تأثیر معناداری بر توسعه گردشگری شهری داشته است. بنابراین می توان نتیجه گرفت که معیارهای ژئومارکتینگ بر زیرساخت های و توسعه گردشگری تأثیرگذاری با شدت قابل قبول دارد.
تحلیل فضایی شاخص های کمّی و کیفی مسکن در نواحی شهری با رویکرد مسکن پایدار (مطالعه موردی: شهر زنجان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تبیین موضوع: در جهانی که به سرعت در حال شهری شدن و تغییر است راهبرد مسکن پایدار با توجه به اثرات منفی رشد شهرها راهکارهایی برای به حداقل رساندن مسائل شهری و به ویژه در ارتباط با مسکن مطرح می شود. هدف مقاله حاضر تحلیل شاخص های کمی و کیفی مسکن در نواحی شهری با تاکید بر مسکن پایدار است. روش: مقاله حاضر از لحاظ هدف کاربردی و به لحاظ ماهیت توصیفی-تحلیلی باشد. روش گردآوری اطلاعات اسنادی- کتابخانه ای از قبیل سرشماری عمومی نفوس و مسکن سال 1395 و طرح تفصیلی سال 1395 می باشد. برای تجزیه وتحلیل از نرم افزار Arc Catalog برای آماده سازی دادها و از مدل فرایند تحلیل شبکه برای وزن دهی معیارها و برای ارزیابی پایداری شاخص های کمی وکیفی مسکن از مدل تودیم و از مدل موران برای سنجش افتراق فضایی استفاده شد. یافته ها: یافته ها نشان می دهد ناحیه 3-5(محلات نیک سازان، ولیعصر، زعفرانیه، منظریه، بهارستان، انصاریه) با رتبه اول دارای پایداری خیلی زیاد می باشد این در حالی است، ناحیه 6-4(محلات گلشهرکاظمیه) و نواحی منطبق با محلات فرودست از قبیل ناحیه 1-3(محله اسلام آباد). ناحیه 2-5(محلات بیسیم، بنیاد). ناحیه 1-2(محلات فاطمیه، شهدا، گلیجک آباد) از پایداری خیلی کم برخوردار است. از کل مساکن محدوده موردمطالعه 27.5 درصد پایداری خیلی کم، 16.1 درصد پایداری کم، 21.3 درصد پایداری متوسط، 11.6 درصد از پایداری زیاد،23.5 درصد از پایداری خیلی زیاد برخوردارند که بیانگر ناپایداری در بین نواحی 25 گانه شهر می باشد؛ براساس نتایج مدل موران، توزیع فضایی پایداری شاخص های کمی و کیفی مسکن در نواحی شهر زنجان از الگوی خوشه ای تبعیت می کند که نشان دهنده نابرابری فضایی در نواحی 25 گانه شهر زنجان می باشد. نتایج: بنابراین جهت اقدامات لازم به منظور کاهش نابرابری های فضایی کیفیت و کمیت مسکن در نواحی شهر زنجان، تدوین برنامه مدون بر اساس عدالت فضایی برای کاهش نابرابری های آن امری ضروری به نظر می رسد.
تحلیل جامعه شناختی - کالبدی فضاهای عمومی شهری مطالعه موردی: کلانشهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر پایدار دوره ۲ زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴
101 - 114
حوزه های تخصصی:
روند فزاینده شهرنشینی و گسترش فیزیکی آن موجب نابرابری فضایی در توزیع یکسان خدمات و امکانات شهری در سطح شهرها شده است که این امر دسترسی به فضاهای عمومی را با مشکل مواجه کرده است این در حالی است که دسترسی و استفاده مناسب از فضاهای عمومی شهری متأثر از عوامل بسیاری است، ازاین رو هدف پژوهش حاضر بررسی میزان تأثیر عوامل کالبدی و عوامل جامعه شناختی در استفاده از فضاهای عمومی شهری در بین ساکنین مناطق مختلف شهر تهران می باشد. روش تحقیق ازلحاظ هدف، توصیفی – تحلیلی و ازلحاظ کاربست نتایج و نوع تحقیق کاربردی و ازلحاظ روش، روش شناسی کمی از نوع روش همبستگی و شیوه جمع آوری داده ها به صورت پرسشنامه ای می باشد. جامعه آماری افراد بالای 18 سال شهر تهران در سرشماری سال 1395 و بر اساس فرمول کوکران حجم نمونه 385 نفر و روش نمونه گیری احتمالی از نوع نمونه گیری خوشه ای در نظر گرفته شده است. به منظور تجزیه وتحلیل داده ها از آزمون های T-test و روش ضریب همبستگی و رگرسیون خطی ساده استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که بین عوامل جامعه شناختی و عوامل کالبدی فضاهای عمومی رابطه نسبتاً ضعیفی برقرار است و با توجه به نتایج رگرسیون، عوامل کالبدی بر عوامل جامعه شناختی به میزان اهمیتی برابر با 487/0 تأثیر دارد. نتایج حاصل بیانگر این است که عوامل کالبدی تأثیر بسیار کمی بر تقویت عوامل جامعه شناختی در بین ساکنین شهر تهران دارد. با گسترش دامنه سایر عوامل بستر مناسب تری جهت عوامل و تعاملات اجتماعی فراهم می شود.
رهیافت های ساماندهی اقامتگاه های گردشگری غیررسمی در ایران با رویکرد ایمنی و امنیتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۵ بهار ۱۳۹۷ شماره ۱
143 - 159
حوزه های تخصصی:
از نیمه دوم سده بیستم میلادی خدمات صنعت گردشگری به یکی از عوامل کلیدی برای پیشرفت اجتماعی-اقتصادی تبدیل شده است و امنیت گردشگری یکی از مهم ترین نیازهای اساسی رشد و توسعه آن شناخته می شود. مسئله پژوهش حاضر بر رشد اقامتگاه های گردشگری غیررسمی به عنوان یکی از عوامل تهدید ساز ایمنی و امنیت گردشگری در ایران تمرکز دارد. پژوهش به لحاظ هدف کاربردی و از نوع تحقیقات آمیخته (کیفی-کمّی) در چارچوب روش شناسی ترکیبی کیو است. در مرحله مطالعه کیفی هرگونه سند و مدرک و اثر علمی مرتبط با موضوع به عنوان منبع داده گردآوری و سرانجام 25 رهیافت استخراج گردید. در مرحله کمّی از مشارکت 40 نفر از اهالی فضای گفتمان برای مرتب سازی نمودار بهره گیری شد و روش های تحلیل خوشه ای و تحلیل تشخیص برای تجزیه وتحلیل به کار رفت. یافته های پژوهش دربردارنده 4 الگوی ذهنی درزمینه ساماندهی اقامتگاه های گردشگری غیررسمی است. گروه یک 6 نفر، گروه دو 26 نفر، گروه سه 2 نفر، و گروه چهار 4 نفر از مشارکت کنندگان را در برمی گیرد. از مجموع 25 گزاره کیو در 20 مورد تفاوت معناداری میان دیدگاه 4 گروه یا خوشه مشاهده شد. رهیافت های مبتنی بر "آموزش ذینفعان" در اولویت گروه یک، رهیافت های مبتنی بر "تعامل و وحدت رویه بین سازمانی" در اولویت گروه دوم به عنوان الگوی ذهنی غالب با اکثریت 70 درصدی از مشارکت کنندگان، رهیافت های مبتنی بر "آموزش ذینفعان" در کنار "مدیریت یکپارچه" در اولویت الگوی ذهنی گروه سوم، رهیافت های مبتنی بر"آموزش ذینفعان" و "کنترل انتظامی پلیس" در اولویت گروه چهارم جای دارند.
ارزیابی زیست پذیری در بافت های فرسوده شهری مطالعه موردی: منطقه یک شهر قزوین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر پایدار دوره ۲ پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳
59 - 78
حوزه های تخصصی:
ایده شهر زیست پذیر در بافت های فرسوده شهری، خلق مراکز شهری پویا می باشد و عمدتاً بر خلق محله های پایدار و زیست پذیری این بافت ها تأکید دارد و هدف آن ارتقا کیفیت فضاهای شهری این بافت ها می باشد. درواقع زیست پذیری بافت های فرسوده شهری به مجموعه ارزیابی هایی اطلاق می گردد که برای بهبود وضع موجود بافت های مسئله دار شهر صورت می گیرد و نتایج آن موجب ارتقای کیفی بافت می گردد و می تواند به صورت موضعی حیات نوینی را به بافت داده و ساختار اقتصادی-اجتماعی، زیست محیطی و کالبدی را مطلوب برای زیست نماید. پژوهش حاضر با بهره گیری از تکنیک تصمیم گیری چندمعیاره ویکور و باهدف ارزیابی زیست پذیری بافت فرسوده نواحی یک، دو و سه از منطقه یک شهرداری شهر قزوین صورت گرفته است. بدین منظور ابتدا بامطالعه اسنادی تمامی عوامل دخیل در زیست پذیری بافت های فرسوده در سطح ناحیه مورد تحلیل و بررسی قرار گرفت و با بهره گیری از نظرات متخصصین مؤلفه ها در 5 بُعد (اقتصادی، اجتماعی، خدمات و زیرساختی، کالبدی-فضایی و زیست محیطی)، شناسایی و جهت تجزیه وتحلیل اطلاعات به دست آمده از تکنیک های آنتروپی شانون، ویکور و از نرم افزار Arc Gis استفاده شده است. نتایج به دست آمده بیانگر آن است که ناحیه سه در بعُد اجتماعی، کالبدی-فضایی و زیست محیطی و ناحیه یک در بعُد اقتصادی و خدمات و زیرساخت های شهری در وضعیت نسبتاً مطلوب و ناحیه دو درمجموع ابعاد موردمطالعه در وضعیت نسبتاً نامطلوبی قرار دارد. درمجموع یافته های پژوهش حاکی از آن می باشد که بافت های فرسوده ناحیه یک ازنظر شرایط اجتماعی، کالبدی-فضایی و زیست محیطی مطلوب بوده و بنابراین ازنظر زیست پذیری در وضعیت نسبتاً مطلوبی قرار دارد.
تحلیلی بر کنترل فضای عمومی در پارک های شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیایی برنامه ریزی شهری دوره ۶ زمستان ۱۳۹۷ شماره ۴
649 - 673
حوزه های تخصصی:
یکی از روندهای تأثیرگذار بر تولید فضاهای عمومی معاصر، گرایش روزافزون به کنترل و نظارت بر این فضاهاست، اما تاکنون این روند کمتر مطالعه شده است. پژوهش توصیفی-تحلیلی حاضر با هدف «ارزیابی کنترل فضای عمومی و روش های آن در پارک های شهر تهران» و «بررسی دیدگاه کاربران این پارک ها درمورد کنترل فضای عمومی» در دو بخش انجام شد. محدوده مورد مطالعه، شامل پارک های ملت، لاله، رازی و پارک شهر است. داده ها نیز براساس مشاهده میدانی و پرسشگری از 100 کاربر هر پارک گردآوری شد. با توجه به نتایج، کنترل فضای عمومی رابطه ای مستقیم با کیفیت فضای عمومی دارد. از میان پارک های مورد بررسی، پارک ملت و لاله کمترین درجه کنترل و پارک شهر و رازی بیشترین درجه کنترل را دارند. با اینکه پارک های شهر تهران به روش های سخت کنترل می شوند، کاربران آن ها عموماً خواهان کنترل فضا به روش های نرم هستند. همچنین زنان در مقایسه با مردان به استفاده از روش های کنترل نرم موافق ترند. در تشدید کنترل بر فضا نیز تنها کاربران پارک رازی، خواستار نظارت و کنترل بیشتر بر فضای پارک هستند که دلیل این امر امنیت پایین محله ای است که پارک در آن قرار دارد. درنهایت، کاربران هر چهار پارک با درجه بالایی از توافق، خواستار جلوگیری از ورود گروه های حاشیه ای مانند تکدی گران، کودکان کار و افراد بی خانمان به فضای پارک ها هستند. نتایج این مطالعه، ضرورت توجه به خواسته ها و منافع افراد و گروه های گوناگون را به عنوان بخشی از ذی نفعان فضا در فرایند مدیریت فضاهای عمومی نمایان می سازد.
توانمندسازی سکونتگاه های غیررسمی با تأکید بر شاخص های حکمروایی خوب شهری (مطالعه ی موردی: محلات غیررسمی شهر ایلام)
حوزه های تخصصی:
امروزه یکی از رویکردهای مهم برای کنترل و مدیریت این پدیده، رویکرد حکمروایی خوب شهری است. حکمروایی خوب شهری را می توان شیوه و فرایند اداره ی امور شهری با مشارکت سازنده ی بخش های دولتی، خصوصی و جامعه ی مدنی به منظور نیل به توسعه ی پایدار شهری، ایجاد شهر سالم و ارتقای کیفیت زندگی تعریف کرد. در پژوهش حاضر، پهنه های اسکان غیر رسمی شهر ایلام با رویکرد حکمروایی خوب شهری مورد بررسی قرار گرفته است. روش پژوهش، توصیفی- تحلیلی است. برای محاسبات آماری و تحلیل داده های پژوهش، از نرم افزارهای آماری SPSS ،Excel و تکنیک های آماری از جمله آزمونT، آزمون F و روشANOVA استفاده شده است. اطلاعات پژوهش به دو شیوه ی کتابخانه ای و پیمایشی(با استفاده از پرسشنامه) گردآوری شده است. جامعه ی آماری پژوهش، شامل شش هزار خانوار ساکن سکونتگاه های غیررسمی شهر ایلام و حجم نمونه 397 نفر سرپرست خانوار است که با استفاده از فرمول کوکران و به روش تصادفی ساده انتخاب شده اند. برای پایایی پرسشنامه از ضریب آلفای کرونباخ، استفاده شده است، که مقدار محاسبه شده 0.86 به دست آمده است. ارزش گذاری متغیرها با بهره مندی از طیف لیکرت صورت گرفته است. نتایج بررسی ها براساس شاخص های حکمروایی خوب شهری مشارکت، پاسخگویی، قانونمندی، عدالت، شفافیت، مسئولیت پذیری، اثربخشی و کارآمدی نشان می دهد که میزان بهره گیری از حکمروایی خوب شهری در ایلام در سطح پایینی قرار دارد. بر این اساس، هر چه حکمروایی خوب شهری و شاخص های آن به خوبی اجرا و نظارت شود، گسترش اسکان غیر رسمی بهتر کنترل می شود.
ارزیابی و رتبه بندی موانع توسعه گردشگری در شهرستان مینودشت
منبع:
گردشگری شهری دوره ۲ بهار ۱۳۹۴ شماره ۱
75 - 89
حوزه های تخصصی:
در دهه های اخیر، اهمیت گردشگری، هم به لحاظ تعداد گردشگران و هم از لحاظ درآمد ارزی، به طور بی سابقه ای رو به افزایش بوده است؛ از این رو، دولتمردان و برنامه ریزان در تلاش اند با مهیاسازی شرایط و برطرف کردن موانع پیش رو، فرصت بهره مندی از ابعاد مثبت این صنعت را فراهم کنند. بر این اساس، تحقیق حاضر با روشی توصیفی تحلیلی بر مبنای مطالعات کتابخانه ای و میدانی (مشاهده و پرسشنامه) به ارزیابی و رتبه بندی موانع توسعه گردشگری در شهرستان مینودشت پرداخته است. جامعه آماری مطالعه شده گردشگرانی اند که طی سال 1392 از شهرستان مینودشت بازدید کرده اند و نمونهآماری مطالعه شده 300 نفر از این گردشگران است که به صورت تصادفی ساده انتخاب شده اند. نتایج این تحقیق نشان می دهد توسعه گردشگری در شهرستان مینودشت با موانع متعددی مواجه است. این موانع با استفاده از تحلیل پرسشنامه ها به کمک نرم افزار SPSS ارزیابی و سپس با مدل تصمیم گیری چندمعیاره تاپسیس رتبه بندی شده اند؛ نتایج رتبه بندی گویای آن است که در بین موانع موجود، موانع مدیریتی بیشترین نقش را دارد و پس از آن به ترتیب موانع اقتصادی، زیرساختی، اجتماعی، و محیطی در رتبه های بعد قرار دارند.