فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۷۰۱ تا ۲٬۷۲۰ مورد از کل ۶٬۲۹۹ مورد.
حوزه های تخصصی:
قابلیت ها و مزیت های نسبی محلی و منطقه ای به دلیل تأثیرپذیری از عوامل متعدد اقتصادی، اجتماعی و محیطی، همواره متفاوت است و این مهم سبب برتری پاره ای از نواحی به نواحی دیگر می شود. به این ترتیب شناخت مزیت ها و توان های محلی و منطقه ای از اصول بنیادین برنامه ریزی های توسعه محسوب گردیده و راهکارهای علمی توسعه نیز با تبیین وضع موجود معنا می یابد. مقوله فرهنگ از مهم ترین مسائل موثر بر توسعه در جوامع انسانی است که در سال های اخیر رایج شده است و در برخی مناطق باعث توسعه یافتگی و در برخی باعث نابرابری های فرهنگی گردیده است. بنابراین هدف از این پژوهش برآورد و سطح بندی شهرستان های 11 گانه استان یزد از نظر مؤلفه های فرهنگی است که با استفاده از 21 مؤلفه فرهنگی امکان پذیر گردیده است. روش تحقیق در این بررسی از نوع توصیفی، کمی و تحلیلی است. در این پژوهش به منظور وزن دهی شاخص ها از تکنیک دلفی و به منظور تحلیل داده ها در راستای سطح بندی شهرستان های استان یزد از تکنیک ORESTE استفاده گردیده است.
تعیین زمان مناسب برای گردشگری شهری در استان خوزستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بررسی میزان آسایش اقلیمی و روزهای مناسب برای گردش در مناطق شهری، یکی از جنبه های برنامه ریزی موفق برای رشد صنعت گردشگری شهری می باشد. استان پهناور خوزستان با برخورداری از توان های بسیار بالای گردشگری و تنوع اقلیمی، می تواند به عنوان یکی از قطب های گردشگری کشور معرفی شود. در این پژوهش به بررسی تعداد روزهای توام با آسایش اقلیمی در استان خوزستان، با به کارگیری مدل دمای معادل فیزیولوژیک پرداخته شده است. برای این منظور ابتدا از داده های روزانه هواشناسی هشت ایستگاه ه مدید طی یک دوره ده ساله (2000-2009) میانگین گرفته شده است. چهار عنصر هواشناسی مورد نیاز برای این کار دمای هوای خشک، رطوبت نسبی، میزان ابرناکی و سرعت باد می باشد. شهرهای مورد پژوهش، شامل؛ آبادان، اهواز، بهبهان، دزفول، ایذه، مسجدسلیمان، رامهرمز و شوشتر می باشد که با قرار دادن میانگین داده های شهرهای مذکور در نرم افزار ریمن روزهای مناسب برای گردش مشخص شده اند. طبق خروجی مدل (با در نظر گرفتن دوره های دارای تنش اندک سرمایی و گرمایی) شهر ایذه با 168 روز بیش ترین تعداد روزهای توام با آسایش را در بین شهرها دارد. بعد از آن مسجدسلیمان با 139 روز، اهواز با 130 روز، شوشتر و آبادان با 128 روز، بهبهان با 124 روز، رامهرمز با 119 و دزفول با 116 به ترتیب در رده های بعد قرار می گیرند. هم چنین نتایج نشان داده که در کل استان به طور متوسط از اوایل آذر تا اوایل فروردین آب و هوا برای گردش مناسب می باشد.
ارزیابی کارکرد شهرهای کوچک در توسعه ناحیه ای روستاهای پیرامون با استفاده از مدل AHP در نرم افزار GIS (مورد مطالعه: شهر بنجار- شهرستان زابل)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه توسعه شهرهای کوچک به عنوان یک فرایند اجتماعی، اقتصادی و فضایی- مکانی در محیط روستایی باعث بهبود و افزایش خدمات به روستاییان و کاهش شدت وابستگی آنان به شهرهای رده بالاتر خود شده و به عنوان مراکزی مناسب در فضاهای روستایی با هدف انسجام فضایی مورد تأکید قرار گرفته اند. در دو دهه گذشته توجه ویژه ای به نقش شهرهای کوچک در توسعه نواحی روستایی و عملکرد مثبت آنها در الگوی سکونتگاهی مناسب در کشورهای در حال توسعه شده است. تحقیق حاضر با تکیه بر مطالعه در شهر کوچک بنجار در پی بررسی کارکرد اجتماعی و اقتصادی به روستاهای پیرامون در زمینه هایی مانند رشد اقتصادی و بهبود خدمات دهی اجتماعی در قالب 11 مؤلفه پرداخته شده است. نوع پژوهش حاضر کاربردی و روش انجام آن توصیفی تحلیلی است. روش گردآوری اطلاعات به دو صورت کتابخانه ای و میدانی و اخذ اطلاعات از طریق پرسشنامه و مشاهده در روستاهای بالای50 خانوار با حجم نمونه 365 خانوار، با سطح اطمینان 95 درصد به کمک فرمول کوکران تعیین و انجام شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها و پردازش آنها از روش های آماری SPSS,Exsel و از مدل AHP و سیستم اطلاعات جغرافیایی به تعیین اهمیت نسبی فاکتور های مؤثر در سطح برخورداری از امکانات و خدمات روستاهای شهر کوچک بنجار پرداخته شد. با توجه به نتایج حاصل از تحلیل یافته های پرسشنامه ای با آزمون T تک نمونه ای جهت تحلیل تأثیر کارکرد اجتماعی و اقتصادی شهر کوچک بنجار بر روستاهای اطراف پرداخته شد. که میانگین شاخص اجتماعی (2.72)، مورد تأیید و میانگین شاخص اقتصادی (3.52) رد گردید.
سفر صلح به سرزمین آفتاب
بررسی امنیت اجتماعی زنان در پیاده روهای پرتردد کلان شهرها با استفاده از مدل AHP, Topsis و Vikor(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امنیت حقی بنیادی و پیش نیاز ارتقا رفاه و سلامت مردم است. احساس امنیت از جمله مقولات مهم در هر جامعه ای به شمار می رود و مقدمه لازم برای حیات هر نظام سیاسی و اجتماعی است. احساس امنیت به احساس روانی شهروندان از امنیت مرتبط بوده و از این رو موضوعات و مسایل زیادی را پیرامون خویش در رابطه با تأمین یا عدم تأمین آن به همراه دارد. یکی از اقشار آسیب پذیردر برابر ناامنی زنان هستند. بنابراین مطالعه در مورد آسیب های اجتماعی زنان دارای اهمیت بالایی است. هدف این تحقیق شناخت و طراحی فرآیند رویکرد تصمیم گیری چند معیاری(MCDM) برای ارزیابی میزان امنیت اجتماعی زنان در پیاده روهای پر تردد کلانشهرها می باشد. حجم نمونه برای هر پیاده رو ۱۷۲ نفر می باشد. روش تحقیق نیز در این پژوهش توصیفی- تحلیلی است. در این تحقیق ابتدا معیارهای مؤثر در امنیت اجتماعی زنان در پیاده روهای شناسایی شده و بر اساس رویکرد سلسه مراتبی (AHP) اهمیت و وزن هر یک از شاخص ها تعیین و برای رتبه بندی پیاده روها با امنیت اجتماعی بالا برای زنان از دو ابزار تصمیم گیری چند معیاری؛ VIKOR و TOPSIS استفاده گردیده است. نتایج رتبه بندی بر اساس معیارهای ارزیابی سبب گردیده مهمترین معیارهای امنیت اجتماعی برای زنان در هر پیاده رو مورد بررسی و شناسایی قرار گیرد. نتایج بر اساس مدل Vikor نشان می دهد که به ترتیب پیاده روهای آبرسان، شریعتی و ولیعصر برای زنان امنیت اجتماعی بیشتری با توجه به معیارهای برگزیده و وزن دهی معیارها بر اساس مدل AHP دارند، و مدل Topsis نیز نشان می دهد که به ترتیب پیاده روهای شریعتی، آبرسان و ولیعصر دارای امنیت اجتماعی بیشتری برای زنان هستند.
ارزیابی قابلیت پیاده محوری در محدوده ایستگاه مترو تجریش با روش QFD و ANP(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه حمل و نقل به ویژه حمل و نقل همگانی به عنوان یکی از مهم ترین عناصر ساختاری بر توسعه شهرها اثرگذار است. با توجه به پیشرفت ناوگان حمل و نقل عمومی به ویژه مترو در تهران، ضرورت پرداختن به اصل پیاده مداری به عنوان یکی از اصول چهارگانه توسعه مبتنی بر حمل و نقل همگانی[1] به عنوان امری مهم و ضروری تلقی می شود. مهم ترین مسئله پیش رو در این رابطه شناخت نیازهای عابران پیاده و نیز الزامات فنی مورد نیاز استفاده کنندگان است. از این رو پژوهش حاضر به استخراج و جمع آوری این نیازها با استفاده از روش گسترش عملکرد کیفیت یا گسترش کارکرد کیفی[2]، در ترکیبی از فرآیند تحلیل شبکه ای[3] می پردازد و با تکیه بر نیازهای اولویت بندی شده، وضعیت پیاده مداری را در محدوده ایستگاه مترو تجریش ارزیابی می کند. تحلیل امتیازات نهایی بیانگر این مطلب است که وضعیت این محدوده در زمینه قابلیت پیاده مداری باوجود برخی نقاط ضعف در شرایط مطلوبی به سر می برد، به طوری که حدود 71.33 درصد از نیازهای عابران پیاده در این محدوده به طور نسبتاً مناسب برآورده می شود. در پایان با تکیه بر مقایسه تحلیلی امتیازات اختصاص یافته به هر نیاز، به ارائه و اولویت بندی راهکارها و پیشنهاد های لازم برای بهبود وضعیت پیاده مداری محدوده ایستگاه مترو تجریش خواهیم پرداخت. [1]. Transit Oriented Development (TOD) [2]. Quality Function Deployment (QFD) [3]. Analytical Network Process (ANP)
بررسی نقش عدالت فضایی در مدیریت شهری (محدوده مطالعه: محلات منطقه 6 تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
عدالت فضایی، شاخه ای از عدالت اجتماعی است که مرکز اصلی برنامه ریزی تأسیسات شهری نیز محسوب می شود. عدالت فضایی، وضعیت محلات را از نظر شیوه توزیع خدمات و میزان برخورداری از شاخص های مختلف اقتصادی اجتماعی و زیربنایی بررسی می کند. در مقالة حاضر، وضعیت عدالت فضایی در توزیع خدمات شهری در سطح محلات 18گانه منطقه 6 تهران بررسی شده است. روش پژوهش از نوع توصیفی تحلیلی است. به این صورت که ابتدا با استفاده از مدل ویکور (VIKOR) توزیع خدمات در محلات منطقه 6 تحلیل شد. سپس به منظور سنجش عملکرد مدیریت شهری از شیوه توزیع خدمات از آزمون های آماری در نرم افزار SPSS استفاده شد. نتایج حاصل از مدل ویکور نشان می دهد که وضعیت توزیع خدمات در سطح محلات منطقه 6 عادلانه نیست. محلات آرژانتین ساعی و میدان ولیعصر با امتیاز 0.069 و 0.083 وضعیت مطلوب تری در برخورداری از خدمات و محلات جنت رفتگر و فاطمی با امتیاز 1 و 0.863 کمترین میزان برخورداری را از توزیع خدمات دارند. همچنین یافته های حاصل از رضایت شهروندان در توزیع خدمات، نشان دهندة نارضایتی شهروندان از شیوه آن است؛ به طوری که محلات کشاورز و قزل قلعه به ترتیب، بیشترین و کمترین میزان رضایت را از شیوه توزیع خدمات داشتند. مشارکت ندادن شهروندان، نداشتن تعریف مشخص کاربری های محله ای در نظام مدیریت شهری ایران، نبودن و نزول تسهیلات زیرساختی خدماتی و مشخص نبودن جایگاه شورایاری ها که حلقة واسط بین شهروندان و مدیران شهری محسوب می شوند از مهم ترین جنبه هایی است که نابرابری را در سطح محلات شدیدتر کرده است. بدان سبب که مدیریت شهری، عامل اصلی توزیع خدمات در سطح محلات است با آگاهی از شیوة توزیع خدمات در سطح محلات و رضایت شهروندان از آن نقش بهتری در توزیع خدمات دارد.
تحلیل قابلیت زیست پذیری در مناطق کلان شهر اهواز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شهرنشینی به عنوان دومین انقلاب در فرهنگ انسان، باعث دگرگونی در روابط متقابل انسان ها و محیط شده است. در دهه های اخیر به موازات نظریه های توسعه پایدار و توسعه پایدار شهری ایده ارتقای کیفیت زندگی که خود موجبات زیست پذیر بودن شهرها را سبب می شود جای خود را در ادبیات برنامه ریزی شهری باز کرده است و به همین دلیل قابلیت برخورداری از خصوصیات زیست پذیری برای شهرها و به ویژه کلان شهرها ضرورت یافته است. هدف این پژوهش بررسی قابلیت زیست پذیری مناطق کلان شهر اهواز به منظور توسعه پایدار است. روش تحقیق، توصیفی- تحلیلی با هدف کاربردی می باشد. داده های مورد نیاز برای تحلیل از نوع کمی و کیفی می باشند. که با استفاده از مدل تاپسیس به تحلیل آنها پرداخته شده است. داده ها با بهره گیری از نرم افزار SPSS، ArcGIS، و مدل TOPSIS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته اند. جامعه آماری شامل مناطق و شهروندان کلان شهر اهواز می باشد. نتایج پژوهش نشان می دهد که در میان مناطق کلان شهر اهواز منطقه 2 با امتیاز 0.74 به نسبت سایر مناطق در وضعیت برخوردارتری قرار دارد و منطقه 7 با امتیاز 25/0 در بدترین وضعیت زیست پذیری قرار دارد. در میان ابعاد به کار رفته در پژوهش حاظر بعد زیست محیطی با امتیاز 0.63 بیشترین تأثیر را در وضعیت زیست پذیری کلان شهر اهواز داراست که با این روند کنونی به سمت توسعه پایدار پیش نخواهد رفت.
گردشگری ورزشی و مکان گزینی بهینه فضایی- مکانی آن با تاکید بر استفاده از تابش خورشید مطالعه موردی کوه های پرآو- بیستون کرمانشاه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در دنیای امروزی، گردشگری ورزشی منبعی سرشار از سلامتی و در عین حال سود و درآمد است و هر کشوری که بتواند شرایط بهتر استفاده از این منبع را فراهم کند از مواهب و مزایای بیشتر آن بهره مند خواهد شد. پژوهش حاضر بر آن است تا با استفاده از شاخصه های مورفولوژیک( ارتفاع، شیب و جهت شیب) مناطق مستعد را برای ورزش کوهنوردی در ارتفاعات پرآو- بیستون مکان یابی نماید. شالوده اصلی در این پژوهش و فرآیند مکان گزینی ورزش کوهنوردی، شاخصه های مورفولوژی از قبیل توپوگرافی، شیب، جهت شیب و غیره است. برای تهیه نقشه های مورد نیاز پژوهش با استفاده از توپوگرافی 20000 منطقه و نقاط ارتفاعی اقدام به تهیه نقشه های ارتفاعی دیجیتال(DEM)، مدل ارتفاعی مثلثی(TIN)، شیب و جهت شیب گردید. پس از آن، شروط منطقی در رابطه با ورزش کوهنوردی تعریف گردید. نوآوری پژوهش حاضر را می توان در دخیل کردن عامل جهت شیب و به موجب آن استفاده از تابش خورشیدی در انجام ورزش کوهنوردی در فصول پاییز، زمستان و بهار به دلیل ارتفاع و درجه حرارت پایین بلندی ها و همچنین اجتناب از آن در فصل تابستان به جهت گرمای آزار دهنده و آفتاب سوختگی در ارتفاعات است. با استفاده از عرض جغرافیایی، زاویه ارتفاع و آزیموت تابش خورشید در هر چهار فصل برای منطقه مطالعاتی با استفاده از فرمول های تجربی محاسبه گردید. نتاج یافته های حاصل از مدل تحلیلی نشان دهنده آن است که از لحاظ عامل جهت شیب برای فصول مختلف در تابستان همه جهت های شیب به جز جهتی که تابش را دریافت می کند مناسب برای کوهنوردی است و مساحت پهنه مناسب برای کوهنوردی به بیش از 90 درصد مساحت محدوده می رسد. لیکن در زمستان بیش از 80 درصد از مساحت محدوده را پهنه نامناسب برای کوهنوردی تشکیل داده و پهنه مناسب آن کمتر از 20 درصد است. در اعتدالین نیز در نوبت صبح تنها 23 درصد از مساحت منطقه را پهنه مناسب تشکیل می دهد در حالی که در نوبت عصر تنها 10 درصد از مساحت منطقه پهنه مناسب است. در نهایت، نقشه های نهایی با استفاده از روش همپوشانی وزنی تولید گردید و نشان دهنده آن است که مساحت پهنه های مساعد از برای آزیموت تابش، تفاوت فاحشی با پهنه های مساعد، بدون در نظرگیری جهت تابش دارد. این تفاوت حدود ی 15 تا 20 درصد را در بعضی از فصول از مساحت کل تشکیل می دهد.
آشکارسازی تغییرات کاربری / پوشش اراضی شهر گنبد کاووس با استفاده از سنجش از دور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
توجه به توسعه فیزیکی شهری پایدار، به عنوان یک ضرورت اساسی در برنامه های توسعه ی شهری، حاکی از اهمیت این موضوع در تقویت جبهه های فرهنگی، اجتماعی و کالبدی شهر می باشد. تغییرات پوشش سرزمین و توسعه شهرها سبب تخریب زیستگاه های طبیعی و کاهش تنوع زیستی شده است، یکی از روش های مورد استفاده برنامه ریزان جهت کنترل روند تغییرات پوشش سرزمین و کاربری اراضی، مدل سازی می باشد. این مطالعه با هدف مدل سازی تغییرات کاربری اراضی شهر گنبدکاووس با استفاده از LCM انجام شد. آشکارسازی تغییرات کاربری اراضی با استفاده از تصاویر ماهواره لندست متعلق به سال های 1366، 1379، 1389 و 1393 انجام شد. مدل سازی نیروی انتقال با استفاده از پرسپترون چندلایه شبکه عصبی مصنوعی و 10 متغیر انجام پذیرفت. سپس با استفاده از مدل پیش بینی سخت و دوره واسنجی 1366 تا 1379 مدل سازی برای سال 1389 صورت گرفت و برای ارزیابی با نقشه واقعیت زمینی سال 1389 مورد مقایسه قرار گرفت، در پایان نیز با استفاده از دوره واسنجی 1379 تا 1389 پوشش سرزمین سال 1404 ،1419 و 1429پیش بینی شد. نتایج نشان می دهد در کل دوره مورد مطالعه به ترتیب 32/2858 کاربری شهری و 47/1106 اراضی آبی افزایش داشته و همچنین به ترتیب 77/2331 اراضی بایر و 5/2135 هکتار از وسعت اراضی دیم کاسته شده است. نتایج مدل سازی نیروی انتقال در اکثر زیرمدل ها صحت بالایی را نشان می دهد. نتایج مدل سازی با استفاده از زنجیره های مارکوف نشان داد که در سال های آتی شهر گنبدکاووس توسعه شدیدی خواهد داشت و اغلب به سمت شرق و جنوب خواهد بود، همچنین توسعه در سمت شمال و غرب نیز وجود دارد که در صورت عدم توجه باعث توسعه حاشیه نشینی خواهد شد.
بررسی عوامل مؤثر تشکیل و توسعة شرکت های کوچک و متوسط کارآفرین (SMEs) در روستاها (مورد شناسی: روستا های استان ایلام)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
توسعة بنگاه های کوچک و متوسط، شاخصی کلیدی از نظام پیش ران توسعة روستایی به شمار می رود که باعث امنیت پایدار منطقه ای و معکوس شدن مهاجرت خواهد شد. توسعة روستایی از پایه های اولیه و مهم توسعة ملی هر کشور محسوب می شود. ایجاد و توسعة کسب و کارهای کوچک، یکی از رویکردهای بسیار مناسب برای توانمندسازی روستاییان می باشد. این پژوهش، کمّی و ماهیت و هدف آن کاربردی و ازنظر گردآوری داده ها نیز توصیفی- پیمایشی می باشد. برای تحلیل داده ها از نرم افزار SPSS به عنوان نرم افزار اصلی و از نرم افزار LISREL به عنوان نرم افزار کمکی برای روش تحلیل عاملی (از نوع اکتشافی) استفاده شد. جامعة آماری تحقیق شامل کارشناسان و مدیران دستگاه های اجرایی جهاد کشاورزی استان ایلام، فعالان اقتصادی روستاها ( کارآفرینان و تعاونی داران روستایی) و استادان و مدرسان دانشگاه پیام نور مرکز ایلام بودند. در این پژوهش 20 متغیّر مؤثر بر ایجاد و توسعة شرکت های کوچک و متوسط ( SMEs ) در روستاها شناسایی شدند که پس از به کار بردن تحلیل عاملی، برای تعیین تعداد عوامل از ملاک کیسر استفاده شد. برپایة این ملاک، 4 عامل (تأمین مالی و نهاده های تولیدی، حمایتی و ترغیبی، آموزشی و مهارتی و عوامل فرهنگی و اجتماعی) دارای ارزش ویژة بالای 1 شناسایی و به عنوان عوامل قابل استخراج تعیین شدند. با توجه به شاخص های آماری با استفاده از روش تحلیل عوامل اصلی، این 4 عامل در مجموع 7531/0 درصد از واریانس کل متغیّرها را توانستند تبیین کنند.
الگوی توزیع فضایی جرائم شهری و عوامل زمینه ای مؤثر بر آن (موردمطالعه: کلان شهر مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شهر مشهد، به عنوان دومین کلان شهر ایران دارای تنوع اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و محیطی زیادی است. این تنوع همه جانبه از طرفی فرصت هایی را برای توسعه شهر فراهم می آورد و از طرف دیگر باعث حضور مهاجران داخلی و خارجی و بروز برخی از ناهنجاری های اجتماعی خواهد شد. هدف این پژوهش، شناسایی ویژگی های مکانی و زمانی جرائم، توزیع فضایی گونه های مختلف جرائم در حوزه های استحفاظی نیروی انتظامی و سنجش عوامل زمینه ای در وقوع جرائم می باشد. جامعه آماری این پژوهش همه زندانیان حبس شده در زندان ها و یا بازداشتگاه های شهر مشهد می باشد، با توجه به جامعه آماری تعداد 236 نفر به عنوان نمونه آماری انتخاب شد و تحلیل های زمینه ای مؤثر بر ارتکاب جرم بر روی آن ها انجام گرفت. علاوه بر نظرات زندانیان، برای بررسی الگوهای توزیع فضایی جرائم از داده ها و اطلاعات آماری مربوط به حوزه های استحفاظی نیروی انتظامی شهر مشهد استفاده شد. برای تجزیه وتحلیل داده ها از تحلیل های آماری ArcGIS مانند لکة داغ جرائم، بیضی انحراف استاندارد، رگرسیون فضایی و نقشه سه بعدی TIN کمک گرفته و برای بررسی عوامل نهادی مؤثر بر جرم از مدل سازی معادلات ساختاری در محیط Amos Graphic استفاده شد. نتایج پژوهش نشان دهنده عدم یکنواختی توزیع جرائم ازنظر تعداد و تنوع در شهر مشهد و بین محله های مانند طبرسی، رجایی، کوی پلیس، فیاض بخش و امام رضا(ع) می باشد. حوزه استحفاظی طبرسی به عنوان نقطه اصلی ارتکاب جرائم شناخته شده است همچنین توزیع فضایی انواع جرم به صورت نقشه های انحراف استاندارد نشان داده شده اند. از بین شرایط محیطی مؤثر بر ارتکاب جرم، نقش خلوتی مکان، مناسب بودن شرایط و عدم حضور به موقع پلیس بیشتر از سایر عوامل محیطی می باشد. در بعد اقتصادی نقش بیکاری و نابرابری های اقتصادی بیشترین اهمیت را داشته، در بعد اجتماعی- فردی، عامل های بی سوادی و بی اعتقادی نقش مهم تری داشتند.
سنجش میزان آسیب پذیری سکونتگاه های غیررسمی در برابر خطر وقوع زمین لرزه با استفاده ازGIS مورد پژوهش: محله زیر نهر تراب شهر پارس آباد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اغلب شهرهای کشورهای در حال توسعه با مسئله سکونتگاه های غیررسمی مواجهند. شکل گیری و رشد این سکونتگاه ها به دلایلی از جمله ساخت و سازهای شتابان و خارج از عرف ساختمانی، از مسائل تهدید کننده برای اجتماعات ساکن در آنها محسوب می شود. از آنجایی که خطر زمین لرزه در اغلب مناطق ایران، سکونتگاه های شهری و از جمله سکونتگاه های غیررسمی را تهدید می کند، بررسی، سنجش و تحلیل میزان آسیب پذیری این سکونتگاه ها در مقابل خطر وقوع زمین لرزه های احتمالی برای بکارگیری اصول مدیریت بحران در مقیاس محله ای ضروری است. هدف اصلی این پژوهش، ارزیابی میزان آسیب پذیری محله زیر نهر تراب پارس آباد در برابر خطر وقوع زمین لرزه احتمالی است. این پژوهش از نوع اسنادی و میدانی است. بعد از مطالعات اسنادی و تدوین مبانی نظری، داده های خام به صورت میدانی و از نهادهای متولی گردآوری شده اند. سپس برای تعیین وزن معیارها، از روش فرآیند تحلیل شبکه ای (ANP) استفاده شده است. در ادامه از مدل های همپوشانی در سامانه اطلاعات جغرافیایی (GIS) از جمله شاخص همپوشانی وزین (WOI) برای تلفیق زیرمعیارها و تعیین میزان آسیب پذیری ساختمان ها، استفاده شده است. یافته های این پژوهش نشان می دهند که؛ در هنگام وقوع زلزله احتمالی، میزان آسیب پذیری حدود 80 درصد از واحدهای ساختمانی محله زیر نهر تراب، زیاد و بسیار زیاد است. از این رو،، برای پیشگیری از وقوع بحران، پیشنهاداتی بر مبنای مؤلفه های پژوهش ارائه شده اند.
برنامه ریزی استراتژیک از طریق پایش مکانی- زمانی آثار شهرنشینی بر اکوتون های کوهپایه ای در محدوده جغرافیایی البرز مرکزی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اکوتون های کوهپایه ای که در حد فاصل کوه و دشت واقع شده اند و نقش مفصل ارتباطی بین این دو منطقه را ایفا می کنند، به لحاظ اکولوژیک، ناحیه ای استراتژیک محسوب می شوند. در این تحقیق روند تغییرات اکوتون های کوهپایه ای به واسطه رشد کلان شهرهای تهران و کرج تجزیه و تحلیل شده است. تصاویر ماهواره ای سال 2000 (Landsat 7 ETM+) و سال 2013 (Landsat 8 OLI/TIRS) برای استخراج روند تغییرات پوشش زمین استفاده شد. پوشش های زمین در چهار کلاس عمده پوشش گیاهی، فضای باز، ساخت وساز و آب طبقه بندی شدند. محدوده اکوتونی کوهپایه ها در چهار واحد طولی پهنه بندی شد: ۱. واحد شمال تهران، ۲. واحد حومه تهران- کرج، ۳. واحد شمال کرج، و ۴. واحد حومه غربی کرج. نتایج نشان داد که پوشش های گیاهی و فضای باز مبدأ بیشتر تحولات اند و مقصد نهایی تبدیلات، پهنه های ساخت وساز ند. به طور کلی، پوشش گیاهی 02/11 درصد کاهش، ساخت وسازها 68/23 درصد افزایش و فضاهای باز 85/12 درصد کاهش داشته اند. در مجموع، 92/32 درصد از نقاط این محدوده دچار تغییرات شده اند که به ترتیب پهنه های 1، 4، 2 و 3 شامل 80/11، 43/8، 77/7 و 93/4 درصد است. بیشترین درصد تغییرات از هر واحد در پهنه 2 (حومه تهران- کرج) با 94/51 درصد، پهنه 1 (شمال تهران) با 93/39 درصد، پهنه 4 (حومه غربی کرج) با 88/24 درصد و کمترین درصد تغییرات در پهنه 3 (شمال کرج) با 80/22 درصد اتفاق افتاده است.
سنجش و ارزیابی اجرای طرح پیاده محوری در بافت مرکزی شهر دزفول ازنظر ساکنان و کسبه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه اغلب فضاهای عمومی شهری و خیابان ها به دلیل افزایش بی رویه وسایل نقلیه و وابستگی الگوی زندگی شهری به آنها، به شدت تحت سلطه ماشین درآمده است. همین مسئله موجب بروز مشکلات فراوانی در مسائل شهری شده است؛ ازجمله افزایش آلودگی های زیست محیطی، کاهش سلامت عمومی، افزایش هزینه های تعمیر و نگهداری و... . به همین دلیل طرح های پیاده مداری به عنوان راه حلی برای کاهش این مشکلات در دستور کار قرار گرفته است. خیابان امام خمینی شهر دزفول، یکی از خیابان های اصلی و مهم شهر است که میزان تردد سواره و پیاده در این قسمت بالا بوده و همین امر موجب بروز مشکلات ترافیکی در این قسمت شده است. به منظور کاهش مشکلات ترافیکی ناشی از حجم وسایل نقلیه، طرح پیاده مداری در این قسمت پیشنهاد شد. هدف از انجام این تحقیق امکان سنجی فضایی اجرای طرح پیاده محوری خیابان امام خمینی شهر دزفول است. روش تحقیق، توصیفی- تحلیلی است و داده های به دست آمده، از طریق پرسش نامه محقق ساخته، جمع آوری شده است. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون T تک نمونه ای در برنامه SPSS و همچنین از روش مدل سازی معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزار Amos استفاده شده است. میانگین به دست آمده از آزمون T در بررسی میزان رضایت کسبه و ساکنان که بیشتر از 3 بود، نشان از آن دارد که افراد ساکن در این محدوده و کسبه بازار راضی به اجرای طرح هستند.
مدل سازی رشد شهری به وسیله خودکاره سلولی برداری قطعه مبنا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شبیه سازی رشد شهری، در یک مسیر پایدار و بهینه، همواره از چالش های موجود در عرصه های مدیریت و برنامه ریزی شهری می باشد. هدف از این تحقیق شبیه سازی رشد شهری به وسیله خودکاره سلولی برداری و نمایش چگونگی رشد و توسعه شهر در یک ساختار قطعه مبنا، با تفکیک پذیری مکانی بالا، می باشد. در این مدل ساختار همسایگی به صورت یک بافر خارجی از لبه های پارسل و بر اساس یک تابع وزن دار از مولفه های فاصله، مساحت و کاربری قطعات کاداستری تعریف شده است. مدل ارائه شده با استفاده از داده های مکانی منطقه 22 شهرداری تهران پیاده سازی و تحلیل شده است. نتایج ارائه شده بیانگر توانایی مدل در ارزیابی اثرات متقابل کاربری های مختلف شهری در اندازه های مختلف و فاصله های گوناگون از یکدیگر بوده و همچنین نشان دهنده رشد شهر در یک تناسب قابل قبول چیدمان کاربری های مختلف شهری می باشد. از آنجایی که در این مدل، امکان تخصیص کاربری های مختلف شهری فراهم شده، می توان از آن در زمینه تصمیم گیری های مکانی و برنامه ریزی کاربری اراضی شهری بهره جست.
سطح بندی توسعه یافتگی محلات شهری با تاکید بر رضایت مندی استاندارد مبلمان شهری (مطالعه موردی: محلات شهر ابرکوه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بی شک قسمت عمده ای از عناصر تشکیل دهنده سیمای هر شهر مبلمان آن است. اجزایی که گذشته از کاربردهای خاص خود به زیبایی و انتظام شهر نیز سامان می بخشند. طبعاً شکل گیری عناصر بصری که تصویر هر شهر را به وجود می آورند خاطره ای را برای هر بیننده در ذهن باقی می گذارند و شناسایی این تصورات ذهنی می تواند در برنامه ریزی آینده شهری اثرگذار باشد. لذا با توجه به اهمیت این موضوع، پژوهش حاضر سعی بر آن دارد تا محله های شهری ابرکوه را با توجه به رضایتمندی ساکنان از استانداردهای مبلمان شهری سطح بندی کند. روش تحقیق در این بررسی از نوع توصیفی- تحلیلی بوده و آمار و اطلاعات آن از طریق روش های میدانی به دست آمده است. جامعه آماری این پژوهش شامل خانوارهای ساکن محله های نه گانه شهری ابرکوه بوده اند و بر اساس فرمول کوکران 263 نمونه خانوار به منظور جمع آوری اطلاعات تعیین شد. همچنین آزمون پیش آهنگی برای به دست آوردن ضریب اعتبار پرسش نامه انجام گرفت که ضریب اطمینان آلفای کرونباخ آن 76/0 به دست آمد که حاکی از مناسب بودن ابزار پژوهش بوده است. در این پژوهش به منظور وزن دهی شاخص ها از تکنیک دلفی و به منظور تحلیل داده ها در راستای سطح بندی محله های شهری از تکنیک ORESTE استفاده شده است. نتایج تحقیق حاکی از آن است که اولاً سطح رضایتمندی در محلات نه گانه شهر ابرکوه پایین بوده و ثانیاً با توجه به یافته های تکنیک ارسته مشخص شد که محلات گلکاران، امامزاده احمد و نبادان به ترتیب در رتبه های یک تا سه از رضایتمندی استانداردهای مبلمان شهری قرار داشته اند.
ارزیابی شاخص های کمی و کیفی مسکن در استان همدان (با تأکید بر اقشار کم درآمد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مسکن کالایی با دوام، غیر منقول، چند بعدی، غیرهمگن و بسیار پر هزینه است و در سازمان اجتماعی فضا نیز نقش بسیار مؤثری دارد. اهتمام به تأمین مسکن مناسب، بادوام، مقاوم و ایمن، از بزرگ ترین دغدغه های انسان معاصر و جوامع کنونی است. از دید دیگر، مسکن در برنامه های درازمدت توسعه، به عنوان پویاترین زمینه ی عملکرد اقتصادی محسوب می گردد. تأمین مسکن برای همه دولت ها از دیرباز یکی از مهم ترین مسائلی بوده که برای رفع این مشکل راهبردها و سیاست های گوناگونی ارائه شده است. در ایران نیز، طی سال های اخیر، رونق و رکود بازار مسکن و مجموعه های هم پیوند با آن، با اهمیت تلقی شده و مسکن و وضعیت کمی و کیفی آن، به عنوان عاملی حساس و اثرگذار معرفی شده است. هدف اصلی این مقاله ارزیابی مسکن گروه های درآمدی و ارائه برنامه برای تأمین مسکن اقشار کم درآمد، با استفاده از تکنیک های آماری در استان همدان است. روش تحقیق به صورت توصیفی- تحلیلی می باشد و از تکنیک آماری دهک های درآمدی استفاده شده است. مطالعات انجام شده حاکی از آن است که شرایط مسکن در بین گروه های کم درآمد استان دارای وضعیت نامناسبی است. لذا به بررسی و تحلیل شاخص های مسکن بر حسب گروه های درآمدی پرداخته شده است. لازم به ذکر است عملکرد و سیاست های اتخاذ شده توسط دولت در سال های گذشته، تأثیر مناسبی بر ساماندهی مسکن گروه های کم درآمد استان همدان نداشته است و حتی در برخی از دوره ها تبعات منفی فراوانی برای این گروه ها داشته است.
ارزیابی سطح نگرش شهروندان نسبت به دستاوردهای فناوری اطلاعات و ارتباطاتICT (مطالعه موردی: شهر فسا)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر سعی دارد سطح نگرش شهروندان شهر فسا را نسبت به دستاوردهای ICT (فناوری اطلاعات و ارتباطات ) مورد بررسی و ارزیابی قرار دهد. در این پژوهش، روش تحقیق توصیفی- تحلیلی و ابزار گردآوری اطلاعات شامل پرسشنامه و مصاحبه می باشد.جامعه آماری شامل ،کلیه شهروندان شهر فسا، برابر با 104809نفر می باشد و حجم نمونه آماری نیز با استفاده از روش کوکران 383 نفر برآورد شده است. ضریب آلفای کرونباخ به منظور تشخیص پایایی پرسش نامه محاسبه گردید که در این پژوهش برای سه بخش پرسش نامه به ترتیب 0.68، 0.78 و 0.79 به دست آمده است که حاکی از مناسب بودن ابزار پژوهش بوده است. جهت تجزیه و تحلیل اطلاعات از آزمون Tتک نمونه ای و ضریب همبستگی استفاده شد.یافته های پژوهش حاکی ازآن است که بیشترین درصد نگرش شهروندان نسبت به دستاوردهای ICT با 36.5 درصد مربوط به نگرش نسبتا مثبت و 14.5درصد نیز نگرش مثبت، که عمدتا قشرجوان در آن سهیم بوده اند. در خاتمه پیشنهاداتی برای توسعه این فناوری در جوامع شهری ارائه شده است.