فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۷۰۱ تا ۲٬۷۲۰ مورد از کل ۶٬۲۹۷ مورد.
منبع:
مطالعات عمران شهری دوره سوم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۱۰
56-80
حوزه های تخصصی:
تراکم ساختمانی به عنوان نسبت سطح زیربنای ساختمان (در تمام طبقات) به مساحت قطعه زمین مسکونی، موضوع مهمی در برنامه ریزی شهری و مدیریت زمین است. امروزه به دلیل کمبود منابع و برای کاهش هزینه های توسعه شهری و ارائه خدمات مطلوب تر و در عین حال اقتصادی تر، توجه به متراکم شدن جمعیت و به تبع آن افزایش تراکم ساختمانی بیشتر شده است. اینکه چه معیارهایی در تعیین تراکم مؤثرند و میزان تأثیر آنها چه اندازه است، موضوع مهمی است که باید در تعیین تراکم به آنها توجه شود. از آنجایی که معیارهای کمی و کیفی متعددی در تعیین تراکم تأثیر گذارند، لذا ضروری است برای تلفیق و ترکیب معیارها از سیستم های پشتیبان تصمیم گیری استفاده کنیم. هدف از این تحقیق، شناخت معیارهای مؤثر بر تراکم ساختمانی و در نهایت تعیین منطقه مناسب برای افزایش تراکم در شهر قزوین می باشد. در این مقاله برای بالا بردن ضریب اطمینان از سه روش AHP، TOPSISو VIKOR برای وزن دهی معیارها و اولویت بندی مناطق استفاده شد و اولویت بندی مناطق با هر سه روش به ترتیب مهدیه، امامزاده حسین، مینودر، آزادگان، بابایی و امامزاده علی به دست آمد.
تحلیل فضایی توسعه یافتگی فرهنگی شهرستان های استان یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
قابلیت ها و مزیت های نسبی محلی و منطقه ای به دلیل تأثیرپذیری از عوامل متعدد اقتصادی، اجتماعی و محیطی، همواره متفاوت است و این مهم سبب برتری پاره ای از نواحی به نواحی دیگر می شود. به این ترتیب شناخت مزیت ها و توان های محلی و منطقه ای از اصول بنیادین برنامه ریزی های توسعه محسوب گردیده و راهکارهای علمی توسعه نیز با تبیین وضع موجود معنا می یابد. مقوله فرهنگ از مهم ترین مسائل موثر بر توسعه در جوامع انسانی است که در سال های اخیر رایج شده است و در برخی مناطق باعث توسعه یافتگی و در برخی باعث نابرابری های فرهنگی گردیده است. بنابراین هدف از این پژوهش برآورد و سطح بندی شهرستان های 11 گانه استان یزد از نظر مؤلفه های فرهنگی است که با استفاده از 21 مؤلفه فرهنگی امکان پذیر گردیده است. روش تحقیق در این بررسی از نوع توصیفی، کمی و تحلیلی است. در این پژوهش به منظور وزن دهی شاخص ها از تکنیک دلفی و به منظور تحلیل داده ها در راستای سطح بندی شهرستان های استان یزد از تکنیک ORESTE استفاده گردیده است.
ارزیابی قابلیت پیاده محوری در محدوده ایستگاه مترو تجریش با روش QFD و ANP(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه حمل و نقل به ویژه حمل و نقل همگانی به عنوان یکی از مهم ترین عناصر ساختاری بر توسعه شهرها اثرگذار است. با توجه به پیشرفت ناوگان حمل و نقل عمومی به ویژه مترو در تهران، ضرورت پرداختن به اصل پیاده مداری به عنوان یکی از اصول چهارگانه توسعه مبتنی بر حمل و نقل همگانی[1] به عنوان امری مهم و ضروری تلقی می شود. مهم ترین مسئله پیش رو در این رابطه شناخت نیازهای عابران پیاده و نیز الزامات فنی مورد نیاز استفاده کنندگان است. از این رو پژوهش حاضر به استخراج و جمع آوری این نیازها با استفاده از روش گسترش عملکرد کیفیت یا گسترش کارکرد کیفی[2]، در ترکیبی از فرآیند تحلیل شبکه ای[3] می پردازد و با تکیه بر نیازهای اولویت بندی شده، وضعیت پیاده مداری را در محدوده ایستگاه مترو تجریش ارزیابی می کند. تحلیل امتیازات نهایی بیانگر این مطلب است که وضعیت این محدوده در زمینه قابلیت پیاده مداری باوجود برخی نقاط ضعف در شرایط مطلوبی به سر می برد، به طوری که حدود 71.33 درصد از نیازهای عابران پیاده در این محدوده به طور نسبتاً مناسب برآورده می شود. در پایان با تکیه بر مقایسه تحلیلی امتیازات اختصاص یافته به هر نیاز، به ارائه و اولویت بندی راهکارها و پیشنهاد های لازم برای بهبود وضعیت پیاده مداری محدوده ایستگاه مترو تجریش خواهیم پرداخت. [1]. Transit Oriented Development (TOD) [2]. Quality Function Deployment (QFD) [3]. Analytical Network Process (ANP)
گردشگری ورزشی و مکان گزینی بهینه فضایی- مکانی آن با تاکید بر استفاده از تابش خورشید مطالعه موردی کوه های پرآو- بیستون کرمانشاه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در دنیای امروزی، گردشگری ورزشی منبعی سرشار از سلامتی و در عین حال سود و درآمد است و هر کشوری که بتواند شرایط بهتر استفاده از این منبع را فراهم کند از مواهب و مزایای بیشتر آن بهره مند خواهد شد. پژوهش حاضر بر آن است تا با استفاده از شاخصه های مورفولوژیک( ارتفاع، شیب و جهت شیب) مناطق مستعد را برای ورزش کوهنوردی در ارتفاعات پرآو- بیستون مکان یابی نماید. شالوده اصلی در این پژوهش و فرآیند مکان گزینی ورزش کوهنوردی، شاخصه های مورفولوژی از قبیل توپوگرافی، شیب، جهت شیب و غیره است. برای تهیه نقشه های مورد نیاز پژوهش با استفاده از توپوگرافی 20000 منطقه و نقاط ارتفاعی اقدام به تهیه نقشه های ارتفاعی دیجیتال(DEM)، مدل ارتفاعی مثلثی(TIN)، شیب و جهت شیب گردید. پس از آن، شروط منطقی در رابطه با ورزش کوهنوردی تعریف گردید. نوآوری پژوهش حاضر را می توان در دخیل کردن عامل جهت شیب و به موجب آن استفاده از تابش خورشیدی در انجام ورزش کوهنوردی در فصول پاییز، زمستان و بهار به دلیل ارتفاع و درجه حرارت پایین بلندی ها و همچنین اجتناب از آن در فصل تابستان به جهت گرمای آزار دهنده و آفتاب سوختگی در ارتفاعات است. با استفاده از عرض جغرافیایی، زاویه ارتفاع و آزیموت تابش خورشید در هر چهار فصل برای منطقه مطالعاتی با استفاده از فرمول های تجربی محاسبه گردید. نتاج یافته های حاصل از مدل تحلیلی نشان دهنده آن است که از لحاظ عامل جهت شیب برای فصول مختلف در تابستان همه جهت های شیب به جز جهتی که تابش را دریافت می کند مناسب برای کوهنوردی است و مساحت پهنه مناسب برای کوهنوردی به بیش از 90 درصد مساحت محدوده می رسد. لیکن در زمستان بیش از 80 درصد از مساحت محدوده را پهنه نامناسب برای کوهنوردی تشکیل داده و پهنه مناسب آن کمتر از 20 درصد است. در اعتدالین نیز در نوبت صبح تنها 23 درصد از مساحت منطقه را پهنه مناسب تشکیل می دهد در حالی که در نوبت عصر تنها 10 درصد از مساحت منطقه پهنه مناسب است. در نهایت، نقشه های نهایی با استفاده از روش همپوشانی وزنی تولید گردید و نشان دهنده آن است که مساحت پهنه های مساعد از برای آزیموت تابش، تفاوت فاحشی با پهنه های مساعد، بدون در نظرگیری جهت تابش دارد. این تفاوت حدود ی 15 تا 20 درصد را در بعضی از فصول از مساحت کل تشکیل می دهد.
بررسی عوامل مؤثر تشکیل و توسعة شرکت های کوچک و متوسط کارآفرین (SMEs) در روستاها (مورد شناسی: روستا های استان ایلام)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
توسعة بنگاه های کوچک و متوسط، شاخصی کلیدی از نظام پیش ران توسعة روستایی به شمار می رود که باعث امنیت پایدار منطقه ای و معکوس شدن مهاجرت خواهد شد. توسعة روستایی از پایه های اولیه و مهم توسعة ملی هر کشور محسوب می شود. ایجاد و توسعة کسب و کارهای کوچک، یکی از رویکردهای بسیار مناسب برای توانمندسازی روستاییان می باشد. این پژوهش، کمّی و ماهیت و هدف آن کاربردی و ازنظر گردآوری داده ها نیز توصیفی- پیمایشی می باشد. برای تحلیل داده ها از نرم افزار SPSS به عنوان نرم افزار اصلی و از نرم افزار LISREL به عنوان نرم افزار کمکی برای روش تحلیل عاملی (از نوع اکتشافی) استفاده شد. جامعة آماری تحقیق شامل کارشناسان و مدیران دستگاه های اجرایی جهاد کشاورزی استان ایلام، فعالان اقتصادی روستاها ( کارآفرینان و تعاونی داران روستایی) و استادان و مدرسان دانشگاه پیام نور مرکز ایلام بودند. در این پژوهش 20 متغیّر مؤثر بر ایجاد و توسعة شرکت های کوچک و متوسط ( SMEs ) در روستاها شناسایی شدند که پس از به کار بردن تحلیل عاملی، برای تعیین تعداد عوامل از ملاک کیسر استفاده شد. برپایة این ملاک، 4 عامل (تأمین مالی و نهاده های تولیدی، حمایتی و ترغیبی، آموزشی و مهارتی و عوامل فرهنگی و اجتماعی) دارای ارزش ویژة بالای 1 شناسایی و به عنوان عوامل قابل استخراج تعیین شدند. با توجه به شاخص های آماری با استفاده از روش تحلیل عوامل اصلی، این 4 عامل در مجموع 7531/0 درصد از واریانس کل متغیّرها را توانستند تبیین کنند.
تحلیل قابلیت زیست پذیری در مناطق کلان شهر اهواز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شهرنشینی به عنوان دومین انقلاب در فرهنگ انسان، باعث دگرگونی در روابط متقابل انسان ها و محیط شده است. در دهه های اخیر به موازات نظریه های توسعه پایدار و توسعه پایدار شهری ایده ارتقای کیفیت زندگی که خود موجبات زیست پذیر بودن شهرها را سبب می شود جای خود را در ادبیات برنامه ریزی شهری باز کرده است و به همین دلیل قابلیت برخورداری از خصوصیات زیست پذیری برای شهرها و به ویژه کلان شهرها ضرورت یافته است. هدف این پژوهش بررسی قابلیت زیست پذیری مناطق کلان شهر اهواز به منظور توسعه پایدار است. روش تحقیق، توصیفی- تحلیلی با هدف کاربردی می باشد. داده های مورد نیاز برای تحلیل از نوع کمی و کیفی می باشند. که با استفاده از مدل تاپسیس به تحلیل آنها پرداخته شده است. داده ها با بهره گیری از نرم افزار SPSS، ArcGIS، و مدل TOPSIS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته اند. جامعه آماری شامل مناطق و شهروندان کلان شهر اهواز می باشد. نتایج پژوهش نشان می دهد که در میان مناطق کلان شهر اهواز منطقه 2 با امتیاز 0.74 به نسبت سایر مناطق در وضعیت برخوردارتری قرار دارد و منطقه 7 با امتیاز 25/0 در بدترین وضعیت زیست پذیری قرار دارد. در میان ابعاد به کار رفته در پژوهش حاظر بعد زیست محیطی با امتیاز 0.63 بیشترین تأثیر را در وضعیت زیست پذیری کلان شهر اهواز داراست که با این روند کنونی به سمت توسعه پایدار پیش نخواهد رفت.
برنامه ریزی استراتژیک از طریق پایش مکانی- زمانی آثار شهرنشینی بر اکوتون های کوهپایه ای در محدوده جغرافیایی البرز مرکزی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اکوتون های کوهپایه ای که در حد فاصل کوه و دشت واقع شده اند و نقش مفصل ارتباطی بین این دو منطقه را ایفا می کنند، به لحاظ اکولوژیک، ناحیه ای استراتژیک محسوب می شوند. در این تحقیق روند تغییرات اکوتون های کوهپایه ای به واسطه رشد کلان شهرهای تهران و کرج تجزیه و تحلیل شده است. تصاویر ماهواره ای سال 2000 (Landsat 7 ETM+) و سال 2013 (Landsat 8 OLI/TIRS) برای استخراج روند تغییرات پوشش زمین استفاده شد. پوشش های زمین در چهار کلاس عمده پوشش گیاهی، فضای باز، ساخت وساز و آب طبقه بندی شدند. محدوده اکوتونی کوهپایه ها در چهار واحد طولی پهنه بندی شد: ۱. واحد شمال تهران، ۲. واحد حومه تهران- کرج، ۳. واحد شمال کرج، و ۴. واحد حومه غربی کرج. نتایج نشان داد که پوشش های گیاهی و فضای باز مبدأ بیشتر تحولات اند و مقصد نهایی تبدیلات، پهنه های ساخت وساز ند. به طور کلی، پوشش گیاهی 02/11 درصد کاهش، ساخت وسازها 68/23 درصد افزایش و فضاهای باز 85/12 درصد کاهش داشته اند. در مجموع، 92/32 درصد از نقاط این محدوده دچار تغییرات شده اند که به ترتیب پهنه های 1، 4، 2 و 3 شامل 80/11، 43/8، 77/7 و 93/4 درصد است. بیشترین درصد تغییرات از هر واحد در پهنه 2 (حومه تهران- کرج) با 94/51 درصد، پهنه 1 (شمال تهران) با 93/39 درصد، پهنه 4 (حومه غربی کرج) با 88/24 درصد و کمترین درصد تغییرات در پهنه 3 (شمال کرج) با 80/22 درصد اتفاق افتاده است.
تحلیلی بر مشارکت شهروندی و مدیریت شهری در شهرهای کوچک مطالعه موردی؛ شهر کوچک یونسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تفکر نهادینه سازی مشارکت و حضور مردم در فرآیند اداره و مدیریت شهرها از برنامه ها و را هکارهای مؤثر در رسیدن به مدیریت شهری کارآمد است که در جوامع مختلف به اشکال گوناگون و روش های مختلف قابل مشاهده می باشد. بمنظور تحقق این مهم شناخت موانع، مشکلات و راهکارهای تقویت مشارکت مردم در امور محلی و شهری، در برنامه ریزی و مدیریت مشارکتی، یکی از ضروریات مدیریت مطلوب شهرهاست. در این پژو هش مدیریت شهری و چگونگی مشارکت مردم در شهرهای کوچک مورد بررسی قرار گرفته و بدین منظور شهر یونسی از شهرستان بجستان، استان خراسان رضوی که در سال 1383 به شهر تبدیل شده است به عنوان محدوده مطالعه انتخاب و 100 نفر از شهروندان(خانوار) و اعضای شورای شهر و پرسنل شهرداری، به عنوان نمونه آماری انتخاب شده است. روش تحقیق در این پژوهش توصیفی تحلیلی بوده و برای جمع آوری داده ها از دو شیوه اسنادی و پیمایشی استفاده شده است. بدین منظور چگونگی مشارکت شهروندان در امور مربوط به شهر به عنوان متغییر اصلی تحقیق بررسی شده است. برای این منظور از روش دلفی و از آزمون One-Sample T- test استفاده شده است. نتایج یافته ها نشان دهنده آن است که متغییر مشارکت از دید شهروندان با میانگبن جامعه 3510/1 که از 5/1 (میانگین برابری جواب ها) کمتر است و با توجه به سطح معناداری که از 05/0 کمتر بوده، با ضریب اطمینان در سطح 95% شهروندان در امور مربوط به شهر با شورای شهر و شهرداری مشارکت لازم را ندارند. از دید مدیران شهری نیز میانگین جامعه، بر اساس طیف 5 گزینه ای لیکرت 3600/3 بوده و با توجه به سطح معناداری که از 05/0 کمتر است، بنابراین، با ضریب اطمینان در سطح 95% شهروندان در امور مربوط به شهر با شورای شهر و شهرداری از دید مدیران نیز همکاری لازم را ندارند. از این رو به منظور تقویت مشارکت های مردمی و توسعه کارکردهای شهری؛ فراهم نمودن زمینه های مشارکت مردم در تصمیم گیری ها باید به عنوان یک اصل اساسی مورد توجه جدی مدیران شهری قرار گیرد.
مدل سازی رشد شهری به وسیله خودکاره سلولی برداری قطعه مبنا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شبیه سازی رشد شهری، در یک مسیر پایدار و بهینه، همواره از چالش های موجود در عرصه های مدیریت و برنامه ریزی شهری می باشد. هدف از این تحقیق شبیه سازی رشد شهری به وسیله خودکاره سلولی برداری و نمایش چگونگی رشد و توسعه شهر در یک ساختار قطعه مبنا، با تفکیک پذیری مکانی بالا، می باشد. در این مدل ساختار همسایگی به صورت یک بافر خارجی از لبه های پارسل و بر اساس یک تابع وزن دار از مولفه های فاصله، مساحت و کاربری قطعات کاداستری تعریف شده است. مدل ارائه شده با استفاده از داده های مکانی منطقه 22 شهرداری تهران پیاده سازی و تحلیل شده است. نتایج ارائه شده بیانگر توانایی مدل در ارزیابی اثرات متقابل کاربری های مختلف شهری در اندازه های مختلف و فاصله های گوناگون از یکدیگر بوده و همچنین نشان دهنده رشد شهر در یک تناسب قابل قبول چیدمان کاربری های مختلف شهری می باشد. از آنجایی که در این مدل، امکان تخصیص کاربری های مختلف شهری فراهم شده، می توان از آن در زمینه تصمیم گیری های مکانی و برنامه ریزی کاربری اراضی شهری بهره جست.
سطح بندی توسعه یافتگی محلات شهری با تاکید بر رضایت مندی استاندارد مبلمان شهری (مطالعه موردی: محلات شهر ابرکوه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بی شک قسمت عمده ای از عناصر تشکیل دهنده سیمای هر شهر مبلمان آن است. اجزایی که گذشته از کاربردهای خاص خود به زیبایی و انتظام شهر نیز سامان می بخشند. طبعاً شکل گیری عناصر بصری که تصویر هر شهر را به وجود می آورند خاطره ای را برای هر بیننده در ذهن باقی می گذارند و شناسایی این تصورات ذهنی می تواند در برنامه ریزی آینده شهری اثرگذار باشد. لذا با توجه به اهمیت این موضوع، پژوهش حاضر سعی بر آن دارد تا محله های شهری ابرکوه را با توجه به رضایتمندی ساکنان از استانداردهای مبلمان شهری سطح بندی کند. روش تحقیق در این بررسی از نوع توصیفی- تحلیلی بوده و آمار و اطلاعات آن از طریق روش های میدانی به دست آمده است. جامعه آماری این پژوهش شامل خانوارهای ساکن محله های نه گانه شهری ابرکوه بوده اند و بر اساس فرمول کوکران 263 نمونه خانوار به منظور جمع آوری اطلاعات تعیین شد. همچنین آزمون پیش آهنگی برای به دست آوردن ضریب اعتبار پرسش نامه انجام گرفت که ضریب اطمینان آلفای کرونباخ آن 76/0 به دست آمد که حاکی از مناسب بودن ابزار پژوهش بوده است. در این پژوهش به منظور وزن دهی شاخص ها از تکنیک دلفی و به منظور تحلیل داده ها در راستای سطح بندی محله های شهری از تکنیک ORESTE استفاده شده است. نتایج تحقیق حاکی از آن است که اولاً سطح رضایتمندی در محلات نه گانه شهر ابرکوه پایین بوده و ثانیاً با توجه به یافته های تکنیک ارسته مشخص شد که محلات گلکاران، امامزاده احمد و نبادان به ترتیب در رتبه های یک تا سه از رضایتمندی استانداردهای مبلمان شهری قرار داشته اند.
بررسی نقش عدالت فضایی در مدیریت شهری (محدوده مطالعه: محلات منطقه 6 تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
عدالت فضایی، شاخه ای از عدالت اجتماعی است که مرکز اصلی برنامه ریزی تأسیسات شهری نیز محسوب می شود. عدالت فضایی، وضعیت محلات را از نظر شیوه توزیع خدمات و میزان برخورداری از شاخص های مختلف اقتصادی اجتماعی و زیربنایی بررسی می کند. در مقالة حاضر، وضعیت عدالت فضایی در توزیع خدمات شهری در سطح محلات 18گانه منطقه 6 تهران بررسی شده است. روش پژوهش از نوع توصیفی تحلیلی است. به این صورت که ابتدا با استفاده از مدل ویکور (VIKOR) توزیع خدمات در محلات منطقه 6 تحلیل شد. سپس به منظور سنجش عملکرد مدیریت شهری از شیوه توزیع خدمات از آزمون های آماری در نرم افزار SPSS استفاده شد. نتایج حاصل از مدل ویکور نشان می دهد که وضعیت توزیع خدمات در سطح محلات منطقه 6 عادلانه نیست. محلات آرژانتین ساعی و میدان ولیعصر با امتیاز 0.069 و 0.083 وضعیت مطلوب تری در برخورداری از خدمات و محلات جنت رفتگر و فاطمی با امتیاز 1 و 0.863 کمترین میزان برخورداری را از توزیع خدمات دارند. همچنین یافته های حاصل از رضایت شهروندان در توزیع خدمات، نشان دهندة نارضایتی شهروندان از شیوه آن است؛ به طوری که محلات کشاورز و قزل قلعه به ترتیب، بیشترین و کمترین میزان رضایت را از شیوه توزیع خدمات داشتند. مشارکت ندادن شهروندان، نداشتن تعریف مشخص کاربری های محله ای در نظام مدیریت شهری ایران، نبودن و نزول تسهیلات زیرساختی خدماتی و مشخص نبودن جایگاه شورایاری ها که حلقة واسط بین شهروندان و مدیران شهری محسوب می شوند از مهم ترین جنبه هایی است که نابرابری را در سطح محلات شدیدتر کرده است. بدان سبب که مدیریت شهری، عامل اصلی توزیع خدمات در سطح محلات است با آگاهی از شیوة توزیع خدمات در سطح محلات و رضایت شهروندان از آن نقش بهتری در توزیع خدمات دارد.
تحلیلی بر میزان رضایت مندی گردشگران گل و گیاه در زمان های اوج ورود به شهرستان محلات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
گردشگری که امروزه از جمله اولین فعالیت ها جهت اشتغال زایی و درآمدزایی در جهان محسوب می شود در سال های اخیر با رشدی شتابان توانسته جایگاه خود را به بالاترین سطح ارتقاء دهد. صنعت گردشگری به دلیل ماهیت چترگونه خود دارای انواع گوناگونی است و به بخش های متفاوتی تقسیم می شود که یکی از زیرمجموعه های آن گردشگری کشاورزی است. این شکل گردشگری به عنوان یکی از فعالیت های تفریحی موفق، با آثار مثبت اقتصادی و اجتماعی خود توانسته است به بدیلی مناسب برای توسعه مناطق روستایی و کم تر توسعه یافته تبدیل شود. از مهم ترین شروط برنامه ریزی و توسعه گردشگری، شناسایی مناطق مستعد گردشگری و عوامل مؤثر بر توسعه آن است. شهرستان محلات به دلیل دارا بودن جاذبه های بی نظیر از جمله مزارع و باغات پرورش گل و گیاه، جشنواره های گل و گیاه و کوچه باغ ها و ... از بستری مناسب جهت توسعه گردشگری گل و گیاه برخوردار است. لذا برنامه ریزی و توسعه گردشگری گل و گیاه در شهرستان محلات که به عنوان یکی از مناطق مستعد این شکل گردشگری مطرح است، نیازمند توجه به ابعاد مختلف تأثیرگذار بر توسعه این نوع گردشگری است که یکی از وجوه آن مسأله رضایتمندی گردشگران است. در این راستا هدف پژوهش حاضر شناسایی مؤلفه های مؤثر بر سطح رضایت مندی گردشگران گل و گیاه در شهرستان محلات است که در زمان اوج ورود در شهریور ماه 1391 از جاذبه های گردشگری این منطقه دیدن کرده اند. این پژوهش از نوع پژوهش های توصیفی – تحلیلی است و از نظر هدف یک پژوهش کاربردی است. در این مطالعه به دلیل فقدان آمار قابل استفاده در زمینه تعداد گردشگران، برای تعیین حجم نمونه از روش تخمین شخصی استفاد شده و در زمان معین، تعداد 153 پرسشنامه بین گردشگران توزیع و تکمیل گردید. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از روش تحلیل عاملی اکتشافی انجام گرفت. نتیجه تحلیل این روش نشان داد که بیش ترین رضایت مندی گردشگران از جاذبه های منطقه مربوط به جاذبه های گردشگری گل و گیاه و مؤلفه های آن از جمله نمایشگاه و جشنواره گل و گیاه، کوچه باغ ها، مزارع و باغات پرورش گل و گیاه، مناظر طبیعی و چشم اندازها، آب و هوای منطقه و نیز عامل خدماتی و مؤلفه های آن است که این دو عامل مجموعاً 45 درصد واریانس متغیرها را توضیح می دهند. کم ترین رضایت مندی گردشگران نیز مربوط به عامل تبلیغات و مؤلفه های آن و نیز عامل زیرساختی شناسایی شد که 11 درصد واریانس متغیرها را تبیین می کنند. سرمایه گذاری در زمینه تجهیزات زیر ساختی و تبلیغات می تواند آثار مثبتی در زمینه توسعه گردشگری گل و گیاه در شهرستان محلات داشته باشد. پیشنهاد می شود برنامه ریزی در این دو زمینه در اولویت برنامه های توسعه گردشگری منطقه قرار گیرد.
بررسی و مقایسه عناصر اقلیمی مؤثر بر بروز بیماریهای تنفسی در مناطق کوهستانی و دشت (مطالعه موردی: استان ایلام)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اقلیم و آلودگی هوا می تواند از عوامل مؤثر بر مرگ و میر انسان باشد .استان ایلام بدلیل موقعیت جغرافیایی، اقلیمی و نزدیکی به بیابانهای کشور مجاور مانند عراق، عربستان، سوریه و پراکندگی شهرستانهای آن از اقلیم متفاوت و متضادی برخوردار است. هدف از این تحقیق بررسی و مقایسه عناصر اقلیمی تأثیر گذار بر بروز بیماری های تنفسی در مناطق کوهستانی و دشت در استان ایلام می باشد. جمعیت مورد بررسی تعداد افراد مراجعه کننده به بیمارستان مصطفی خمینی شهر ایلام در طی دوره ی آماری 5 ساله (1392- 1388) در هر دو منطقه بوده است. آمار مربوط به عناصر اقلیمی طی سالهای (1392- 1388) به عنوان متغیّر مستقل در این پژوهش آمده است. در تحقیق حاضر با استفاده از روشهای تحلیل آمار توصیفی و استنباطی و مدل رگرسیون در سطح معناداری (P <.05) به بررسی و تجزیه و تحلیل ارتباط بین عناصر اقلیمی مؤثر بر میزان مراجعین ناشی از بیماری های تنفسی پرداخته شده است. نتایج این تحقیق نشان می دهد که بین پارامترهای اقلیمی با مراجعین ناشی از بیماران تنفسی ارتباط معناداری وجود دارد، در نواحی معتدل و کوهستانی استان متغیرهای دمایی میانگین دما، فشار هوا و جهت باد و در مناطق دشت عناصر تعداد روزهای گردوغباری، رطوبت نسبی و جهت باد از متغیرهای تأثیرگذار و معنی دار در میزان مراجعات بیمارستانی ناشی از بیماری های تنفسی در این نواحی از استان می باشند ضریب برآورد آنها در مدل رگرسیون پواسن در هر دو شهرستان به ازای هر واحد افزایش میانگین دما و تعداد روزهای گردوغباری بطور میانگین بین 1 تا 2 واحد در سطح اطمینان (05/0) تعداد مراجعین افزایش داشته است.
سنجش میزان آسیب پذیری سکونتگاه های غیررسمی در برابر خطر وقوع زمین لرزه با استفاده ازGIS مورد پژوهش: محله زیر نهر تراب شهر پارس آباد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اغلب شهرهای کشورهای در حال توسعه با مسئله سکونتگاه های غیررسمی مواجهند. شکل گیری و رشد این سکونتگاه ها به دلایلی از جمله ساخت و سازهای شتابان و خارج از عرف ساختمانی، از مسائل تهدید کننده برای اجتماعات ساکن در آنها محسوب می شود. از آنجایی که خطر زمین لرزه در اغلب مناطق ایران، سکونتگاه های شهری و از جمله سکونتگاه های غیررسمی را تهدید می کند، بررسی، سنجش و تحلیل میزان آسیب پذیری این سکونتگاه ها در مقابل خطر وقوع زمین لرزه های احتمالی برای بکارگیری اصول مدیریت بحران در مقیاس محله ای ضروری است. هدف اصلی این پژوهش، ارزیابی میزان آسیب پذیری محله زیر نهر تراب پارس آباد در برابر خطر وقوع زمین لرزه احتمالی است. این پژوهش از نوع اسنادی و میدانی است. بعد از مطالعات اسنادی و تدوین مبانی نظری، داده های خام به صورت میدانی و از نهادهای متولی گردآوری شده اند. سپس برای تعیین وزن معیارها، از روش فرآیند تحلیل شبکه ای (ANP) استفاده شده است. در ادامه از مدل های همپوشانی در سامانه اطلاعات جغرافیایی (GIS) از جمله شاخص همپوشانی وزین (WOI) برای تلفیق زیرمعیارها و تعیین میزان آسیب پذیری ساختمان ها، استفاده شده است. یافته های این پژوهش نشان می دهند که؛ در هنگام وقوع زلزله احتمالی، میزان آسیب پذیری حدود 80 درصد از واحدهای ساختمانی محله زیر نهر تراب، زیاد و بسیار زیاد است. از این رو،، برای پیشگیری از وقوع بحران، پیشنهاداتی بر مبنای مؤلفه های پژوهش ارائه شده اند.
بررسی تأثیر مالکیت مسکن در استقلال تصمیم گیری و نقش آفرینی زنان در شهر (مورد: سنندج)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مسکن بزرگ ترین سرمایه خانواده ها به خصوص در کشورهای جهان سوم را تشکیل می دهد. از آنجایی که هر منبع اقتصادی با خود قدرت اجتماعی و سیاسی را به همراه می آورد، داشتن مسکن و مالکیت آن نیز مزایای زیادی را به همراه دارد. این مزایا زمانی پررنگ تر می شود که به گروهی از افراد جامعه تعلق بگیرد که زمانی از آن مزایا بی بهره بوده اند و این گروه همان زنان هستند که درصد مالکیت مسکن برای آن ها نرخ بسیار پایینی را به نسبت مردان نشان می دهد. بر این اساس، این تحقیق به بررسی تأثیر مالکیت مسکن بر استقلال تصمیم گیری و نقش آفرینی زنان در شهر می پردازد. پژوهش به لحاظ ماهیت از نوع توصیفی- تحلیلی و به لحاظ هدف از نوع کاربردی می باشد. روش تحقیق، پیمایشی بوده و 300 نفر به شیوه نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب گشته اند. روش آماری مورد استفاده شامل آزمون همبستگی کندال و تحلیل مسیر می باشد. نتایج حاصل از پژوهش نشان می دهد که تأثیر مالکیت مسکن بر نقش آفرینی زنان بیش تر از تأثیر آن بر استقلال تصمیم گیری آنان بوده است، همین طور مالکیت مسکن به طور غیرمستقیم بر نقش آفرینی زنان تأثیر می گذارد.
تعیین زمان مناسب برای گردشگری شهری در استان خوزستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بررسی میزان آسایش اقلیمی و روزهای مناسب برای گردش در مناطق شهری، یکی از جنبه های برنامه ریزی موفق برای رشد صنعت گردشگری شهری می باشد. استان پهناور خوزستان با برخورداری از توان های بسیار بالای گردشگری و تنوع اقلیمی، می تواند به عنوان یکی از قطب های گردشگری کشور معرفی شود. در این پژوهش به بررسی تعداد روزهای توام با آسایش اقلیمی در استان خوزستان، با به کارگیری مدل دمای معادل فیزیولوژیک پرداخته شده است. برای این منظور ابتدا از داده های روزانه هواشناسی هشت ایستگاه ه مدید طی یک دوره ده ساله (2000-2009) میانگین گرفته شده است. چهار عنصر هواشناسی مورد نیاز برای این کار دمای هوای خشک، رطوبت نسبی، میزان ابرناکی و سرعت باد می باشد. شهرهای مورد پژوهش، شامل؛ آبادان، اهواز، بهبهان، دزفول، ایذه، مسجدسلیمان، رامهرمز و شوشتر می باشد که با قرار دادن میانگین داده های شهرهای مذکور در نرم افزار ریمن روزهای مناسب برای گردش مشخص شده اند. طبق خروجی مدل (با در نظر گرفتن دوره های دارای تنش اندک سرمایی و گرمایی) شهر ایذه با 168 روز بیش ترین تعداد روزهای توام با آسایش را در بین شهرها دارد. بعد از آن مسجدسلیمان با 139 روز، اهواز با 130 روز، شوشتر و آبادان با 128 روز، بهبهان با 124 روز، رامهرمز با 119 و دزفول با 116 به ترتیب در رده های بعد قرار می گیرند. هم چنین نتایج نشان داده که در کل استان به طور متوسط از اوایل آذر تا اوایل فروردین آب و هوا برای گردش مناسب می باشد.
آشکارسازی تغییرات کاربری / پوشش اراضی شهر گنبد کاووس با استفاده از سنجش از دور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
توجه به توسعه فیزیکی شهری پایدار، به عنوان یک ضرورت اساسی در برنامه های توسعه ی شهری، حاکی از اهمیت این موضوع در تقویت جبهه های فرهنگی، اجتماعی و کالبدی شهر می باشد. تغییرات پوشش سرزمین و توسعه شهرها سبب تخریب زیستگاه های طبیعی و کاهش تنوع زیستی شده است، یکی از روش های مورد استفاده برنامه ریزان جهت کنترل روند تغییرات پوشش سرزمین و کاربری اراضی، مدل سازی می باشد. این مطالعه با هدف مدل سازی تغییرات کاربری اراضی شهر گنبدکاووس با استفاده از LCM انجام شد. آشکارسازی تغییرات کاربری اراضی با استفاده از تصاویر ماهواره لندست متعلق به سال های 1366، 1379، 1389 و 1393 انجام شد. مدل سازی نیروی انتقال با استفاده از پرسپترون چندلایه شبکه عصبی مصنوعی و 10 متغیر انجام پذیرفت. سپس با استفاده از مدل پیش بینی سخت و دوره واسنجی 1366 تا 1379 مدل سازی برای سال 1389 صورت گرفت و برای ارزیابی با نقشه واقعیت زمینی سال 1389 مورد مقایسه قرار گرفت، در پایان نیز با استفاده از دوره واسنجی 1379 تا 1389 پوشش سرزمین سال 1404 ،1419 و 1429پیش بینی شد. نتایج نشان می دهد در کل دوره مورد مطالعه به ترتیب 32/2858 کاربری شهری و 47/1106 اراضی آبی افزایش داشته و همچنین به ترتیب 77/2331 اراضی بایر و 5/2135 هکتار از وسعت اراضی دیم کاسته شده است. نتایج مدل سازی نیروی انتقال در اکثر زیرمدل ها صحت بالایی را نشان می دهد. نتایج مدل سازی با استفاده از زنجیره های مارکوف نشان داد که در سال های آتی شهر گنبدکاووس توسعه شدیدی خواهد داشت و اغلب به سمت شرق و جنوب خواهد بود، همچنین توسعه در سمت شمال و غرب نیز وجود دارد که در صورت عدم توجه باعث توسعه حاشیه نشینی خواهد شد.
بررسی تأثیر یارانه بر تقاضای آب خانگی شهر قم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله به بررسی آثار یارانه بر تقاضای آب خانگی، و به تبع آن برآورد تابع تقاضای بلند مدت آب خانگی در شهر قم می پردازد. برای این منظور از داده های سری زمانی ماهانه بین سال های 89-1387 استفاده شده است. مبانی نظری فرم کلی تابع تقاضای آب از حداکثر سازی یک تابع مطلوبیت استون- گری به دست آمده و در مرحله ی بعدی با استفاده از مدل خودرگرسیون برداری و بر اساس روش یوهانسون – جوسیلیوس تابع تقاضای آب شهری قم برآورد گردیده است. لازم به یادآوری می باشد که دوره ی زمانی انتخاب شده برای مطالعه قبل از اعمال قانون یارانه های نقدی است و فقط یارانه روی قیمت آب را پوشش می دهد. نتایج مطالعه نشان دهنده ی این بود که: کاهش و یا حذف یارانه ی قیمتی آب، تقاضای آب را در بخش خانگی کاهش می دهد. همچنین تقاضای آب شهری قم با قیمت آب و قیمت سایر کالاها، مطابق با نظریات اقتصادی، رابطه ی عکس و با درآمد رابطه ی مستقیم دارد. تقاضای آب شهری این استان نسبت به قیمت آب و قیمت کالاهای دیگر بی کشش و نسبت به درآمد، یک کالای ضروری است همچنین حداقل مصرف آب خانگی شهروندان قمی با در نظر گرفتن حذف یارانه قیمتی 42 لیتر در روز می باشد.
ارزیابی سطح نگرش شهروندان نسبت به دستاوردهای فناوری اطلاعات و ارتباطاتICT (مطالعه موردی: شهر فسا)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر سعی دارد سطح نگرش شهروندان شهر فسا را نسبت به دستاوردهای ICT (فناوری اطلاعات و ارتباطات ) مورد بررسی و ارزیابی قرار دهد. در این پژوهش، روش تحقیق توصیفی- تحلیلی و ابزار گردآوری اطلاعات شامل پرسشنامه و مصاحبه می باشد.جامعه آماری شامل ،کلیه شهروندان شهر فسا، برابر با 104809نفر می باشد و حجم نمونه آماری نیز با استفاده از روش کوکران 383 نفر برآورد شده است. ضریب آلفای کرونباخ به منظور تشخیص پایایی پرسش نامه محاسبه گردید که در این پژوهش برای سه بخش پرسش نامه به ترتیب 0.68، 0.78 و 0.79 به دست آمده است که حاکی از مناسب بودن ابزار پژوهش بوده است. جهت تجزیه و تحلیل اطلاعات از آزمون Tتک نمونه ای و ضریب همبستگی استفاده شد.یافته های پژوهش حاکی ازآن است که بیشترین درصد نگرش شهروندان نسبت به دستاوردهای ICT با 36.5 درصد مربوط به نگرش نسبتا مثبت و 14.5درصد نیز نگرش مثبت، که عمدتا قشرجوان در آن سهیم بوده اند. در خاتمه پیشنهاداتی برای توسعه این فناوری در جوامع شهری ارائه شده است.