فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۴۶۱ تا ۲٬۴۸۰ مورد از کل ۶٬۲۹۹ مورد.
حوزه های تخصصی:
در ارائه خدمات شهری، توجه به برخی اصول ازجمله اصول پدافند غیرعامل در ساختارها، سبب افزایش کارایی سیستم شهری در راستای ارائه خدمات بهتر به شهروندان و همچنین توسعه شهر پایدار می شود. بر طبق اهداف اصول پدافند غیرعامل که پیشگیری و کاهش مخاطرات طبیعی و انسانی است و همچنین قابلیت های مهم GIS درزمینهٔ برنامه ریزی و تصمیم گیری بهتر، این پژوهش به تحلیل فضایی-مکانی مراکز انتظامی در شهر بیرجند بر اساس اصول پدافند غیرعامل پرداخته است. پژوهش حاضر ازنظر هدف کاربردی و به لحاظ ماهیت و روش توصیفی- تحلیلی می باشد. روش جمع آوری داده ها به دو صورت کتابخانه ای و مطالعات پیمایشی می باشد. تکنیک مورداستفاده در تحلیل، نیز فرآیند تحلیل سلسله مراتبی (AHP)، مبتنی بر نظر کارشناسان و مقایسه زوجی بین شاخص ها، 17 معیار و گزینه های هر معیار در سیستم اطلاعات جغرافیایی است. نتایج نشان داد که بیش از 45.89 درصد از سطح شهر بر اساس اصول پدافند غیرعامل مناسب و بسیار مناسب می باشد. به طورکلی وضعیت مکانی-فضایی مراکز انتظامی در شهر بیرجند تقریباً مطلوب است. بااین وجود برای افزایش کارکردی بهتر این مراکز، در برخی موارد نیاز به بازنگری و تغییرات می باشد.
بررسی نقش پارک ها و فضای سبز در آب و هوای شهر تهران
حوزه های تخصصی:
همه انسان ها با محیط اطراف خود در ارتباط هستند و به شکلی از محیط، تأثیر می گیرند یا بر آن اثر می گذارند. از جمله محیط های تأثیرگذار بر رفتار و روان انسان، پارک های شهری و فضای سبز حومه هستند که محل گذراندن اوقات فراغت برای عدّه زیادی از شهرنشینان محسوب می شوند. فضای سبز شهرها «ریه های تنفّسی» شهرنشینان به شمار می آیند؛ به همین دلیل، نبودن آن به معنای وجودنداشتن سلامتی و تندرستی در شهرها است. بنابراین در این پژوهش، تفاوت های دمایی و رطوبتی بین پارک ها و خیابان های منتخب در شهر تهران و همچنین میزان همبستگی بین این دو عنصر، مطالعه و بررسی شده است. داده ها در این پژوهش به صورت میدانی در یک بازه زمانی از 30 فروردین تا 17 خرداد 1392 جمعاً به مدّت 15 روز و در پنج مقطع زمانی، انتخاب و جمع آوری شدند. در تجزیه و تحلیل داده ها از روش آماری فاصله اطمینان برای تفاوت میانگین دو جامعه از نوع آماره آزمون t با درجه آزادی و میانگین موزون واریانس های دو نمونه با فاصله اطمینان 98% استفاده شد. همچنین بررسی میزان همبستگی بین دما و رطوبت در پارک ها و خیابان ها با روش پیرسون انجام شد. نتایجی که از این روش به دست آمد نشان داد که از لحاظ دمایی و رطوبتی بین بعضی از پارک ها و خیابان ها اختلاف معنی داری وجود دارد که اوج این تفاوت از لحاظ رطوبتی در اوایل صبح و از لحاظ دمایی در اوایل ظهر مشاهده شد. نتایجی که از مطالعه همبستگی بین دما و رطوبت در پارک ها و خیابان ها به دست آمد نشان داد که همبستگی بین دما و رطوبت در خیابان ها، چندان به مقیاس زمانی وابسته نیست و در همه خیابان های منتخب، یک همبستگی از نوع منفی مشاهده شد؛ در حالی که همبستگی بین دما و رطوبت در پارک ها، به مقیاس زمانی، وابسته بود؛ به طوری که کمترین میزان همبستگی در اوایل صبح و بیشترین میزان همبستگی در اواخر ظهر مشاهده شد.
تحلیل ویژگی های مکانی - زمانی گسترش شهری مناطق شهر شیراز در بازه زمانی 1385تا 1391
حوزه های تخصصی:
یکی از عملیات ضروری در مطالعات جغرافیایی شهرها، تجزیه وتحلیل رشد شهری با استفاده از داده های زمانی- مکانی میباشد. در این زمینه می توان با استفاده از شاخص های آماری، گسترش افقی و رشد شهرها را اندازه گیری نمود. هدف اصلی این مقاله دیده بانی رشد شهری برای مناطق 9 گانه شهر شیراز در بازه زمانی 85تا91 و کمی سازی درجه آزادی رشد شهری، درجه گسترش افقی بی رویه شهری و درجه خوب بودن رشد شهری است. به این منظور، از آزمون کای اسکور پیرسن برای بررسی درجه آزادی شهر و از آنتروپی شانون برای تعیین درجه اسپرال شهری استفاده شده است و درنهایت درجه خوب بودن رشد شهری بررسی گردید. نتایج نشان می دهد که درجه آزادی کلی رشد شهری برای کل شهر بالا می باشد. در دوره زمانی 88تا89 رشد ساخت وساز مشاهده شده از رشد ساخت وساز موردانتظار پایین تر است و نیز در منطقه1، رشد مشاهده شده با رشد موردانتظار در ساخت وساز شهری برابر می باشد. آنتروپی شانون کلی نیز با در نظر گرفتن کل شهر بیانگر متمرکزبودن آن می باشد و درنهایت آنالیز درجه خوب شهری، نشان می دهد که رشد شهر شیراز در دوره زمانی مذکور مطلوب بوده است و میزان آن در همه مناطق مثبت می باشد.
ارزیابی جابجایی سلولی شاخص های کالبدی – اجتماعی در مناطق حاشیه نشین مورد شناسی: حاشیه نشینان شمال شهر تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
گسترش فیزیکی نابسامان و بی رویه ی شهرها یکی از مشکلات شهر و شهرنشینی جهان سوم در دوران معاصر است؛ به طوری که طی فرآیندی مداوم، محدوده های فیزیکی و فضاهای کالبدی شهر در جهات عمودی و افقی به لحاظ کمی و کیفی رشد می یابد و اگر این روند سریع و بی برنامه باشد، به ترکیبی نامتناسب از فضاهای شهری مشکل زا خواهد انجامید؛ لذا یکی از علل شکل گیری این روند و همچنین یکی از مهمترین پیامدهای آن، حاشیه نشینی شهری است. این مناطق از لحاظ شاخص های کالبدی – اجتماعی در وضعیت نامطلوبی قرار دارند. از این رو هدف این مقاله ارزیابی روند تغییرات سلولی شاخص های کالبدی – اجتماعی در مناطق حاشیه نشین شمال شهر تبریز می باشد. جامعه آماری این پژوهش مناطق حاشیه نشین شمال شهر تبریز در سال های 85-1375 است. روش پژوهش کاربردی از نوع توصیفی، تحلیلی و تطبیقی است و برای ارزیابی تغییرات طی بازه زمانی 1385-1375 نیز از روش LCM و Crosstab در محیط نرم افزار Edrisi Selva استفاده گردیده است. نتایج پژوهش با استفاده از روش Crosstab حاکی از آن است که شاخص های کالبدی – اجتماعی طی این دوره زمانی در سطح مناطق حاشیه نشین شمال شهر تبریز ارتقای کیفی و ک پیدا کرده است و طی این دوره زمانی هر چقدر از حاشیه جغرافیایی به متن شهر نزدیک می شویم، کمیت و کیفیت شاخص ها افزایش می یابد و نشان می دهد که در این دوره حرکات شاخص ها در بلوک های شهری از حاشیه به متن ارتقا پیدا کرده است.
بررسی انسجام درونی محلات شهری در شهرهای اسلامی و تقابل آن با پروژه های نوسازی شهری ؛ نمونه محله عامل شهر مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
چکیده: فضا در شهر اسلامی مجموعه ای درهم تنیده از سه ساحت کالبدی، ذهنی و معنوی است که با اتکال به ساحتهای وجودی انسان به عنوان بازیگر اصلی آن شکل می یابد. درواقع انسجام درونی فضا حاصل همگامی ساحتهای یاد شده با یکدیگر است. ارتباط متقابل فضای ذهنی ساکنین و فضای کالبدی که در درجه اول متاثر از تعالیم و دستورات آسمانی است، شکوفایی فضای معنوی و ارتباط با عالم معنا و ملکوت را به همراه دارد. این رویه، اصل حاکم بر خلق فضا، در شهر اسلامی است. با این حال در حاضر به دلیل ضعف در مبانی نظری، مفاهیم فلسفی اسلامی کمتر با تئوریها برنامه ریزی شهری ارتباط داشته و نهایتا شکل یابی فضا از اصول دیگری پیروی کرده است. این مطالعه به شکل ویژه به بررسی انسجام درونی محلات در قالب ارتباط فضای ذهنی و تغییرات فضای کالبدی در محله عامل شهر مشهد می پردازد که تغییرات گسترده کالبدی در اثر اجرای پروژه مجد که با هدف نوسازی بافت محله انجام شده است از ویژگیهای آن به شمار می آید. برای این منظور ضمن تدوین چارچوبی نظری جهت بررسی انسجام درونی فضا در شهر اسلامی، ضمن تکمیل ۱۴۴ پرسشنامه از خانوارهای ساکن در محله در قالب ۲۴ متغیر و استفاده از آزمونهای آماری ویل کاکسون و رگرسیون ترتیبی، فضای ذهنی ساکنین محله در قبل و بعد از اجرای پروژه مورد سنجش قرار گرفت. نتایج این بررسی نشان داد که با توجه به بهبود کالبد محله، اما به دلیل عدم انطباق فضای ذهنی ساکنین در خصوص ویژگیهای اجتماعی-فرهنگی، امنیتی و بهداشت و سلامت محله با تحولات کالبدی صورت گرفته، میزان انسجام درونی و تمایل به ماندن در محله کاهش یافته است.
الگویابی رقابت های مکانی ناشی از مِهر مکان در نواحی متجانس فرهنگی(مطالعه ی موردی: شهرهای اردکان و میبد در استان یزد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مکان علاوه بر بُعد مادی، از بُعد غیرمادی نیز برخوردار بوده و احساساتی را در ساکنان خود ایجاد می کند. به واسطه ی این احساسات، نوعی تعلّق به مکان در افراد ایجاد شده که به شکل گیری هویّت مکانی منجر می شود و از این نیروی معنوی، به عنوان حسّ مکان یاد می شود. تعلّق مکانی، به عنوان نتیجه ی منطقی زندگی اجتماعی انسان در یک مکان جغرافیایی خاص، در همه ی دوران های تاریخی وجود داشته است و احساس متفاوت بودن از دیگران، زمینه ساز بروز رقابت های مکانی شده است. این رقابت ها، در سطوح مختلف خرد تا کلان مطرح هستند. یکی از مصادیق رقابت های مکانی در ایران، رقابت شهرستان های میبد و اردکان در استان یزد است. از دلایل اصلی اهمّیّت مطالعه ی این رقابت، تجانس فرهنگی، تشابه هویّتی و مجاورت جغرافیایی و درواقع، درهم تنیدگی جغرافیایی این دو شهر است. آنچه در بررسی رفتار مردم این دو شهر مشاهده می شود، رقابت مکانی شدید بین آنهاست که نشان از شدّت مهرِ مکان است، به گونه ای که وجوه مختلف آن در بسیاری از موارد آشکارا دیده می شود. این مقاله با روش توصیفی تحلیلی و تکیّه بر منابع کتابخانه ای، اسناد و همچنین مطالعه ی میدانی با استفاده از نرم افزار SPSS و آزمون همبستگی، در پی آن است تا ضمن طرّاحی الگوی رقابت های مکانی در مطالعات جغرافیای سیاسی، به ریشه یابی شدّت گرفتن رقابت های مکانی بین این دو شهر و تأثیرات برگفته از آن بپردازد. یافته های پژوهش بیانگر این مطلب است که ریشه ی این رقابت را نباید تنها در مسائل امروزی بخش بندی های کشوری، بلکه در حافظه و رفتار تاریخی این دو شهر نسبت به هم جست وجو کرد.
نهادهای مردمی ایمانی و مدیریت اجتماعی محله، پژوهش موردی: اجتماعات محلی منطقه 1 تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مشارکت مردم در قالب تشکل های معنوی، امروزه به یکی از راهبردهای مهم در توسعه اجتماعات محلی تبدیل شده که به شکل نهادهای مردمی ایمان محور شناخته می شوند. معمولا نهادهای مردمی ایمانی برای ارتقاء حیات معنوی و تامین آخرت انسان ها فعالیت می کنند در حالی که مطالعات وسیع مرتبط و نیز پژوهش حاضر نشان می دهد که این نهادها به دلیل ظرفیت های ایمانی، علاوه بر کارکرد محوری در امور معنوی جوامع، اثر بخشی مضاعفی نسبت به دیگر سازمان های مردم نهاد، در ارائه خدمات اجتماعی- فرهنگی و رفاهی آن ها دارند. در این مقاله علاوه بر شناخت انواع نهادهای مذهبی موثر در مدیریت امور شهرها، اهمیت عملکردی این نهادها در حوزه تامین اجتماعی و رفاهی ساکنان اجتماعات کوچک محله ای مورد بررسی قرار گرفته است. هدف اصلی این پژوهش واکاوی و برجسته سازی نقش این نهادها در مدیریت پایدار خدمات اجتماعی و از این رو، تامین رفاه همگانی در سطح محله بوده است. روش تحقیق توصیفی تحلیلی و بر پایه اسناد و مدارک کتابخانه ای و مصاحبه با مردم و برخی از مدیران این نهادها در منطقه یک شهر تهران است. نتایج تحقیق نشان داد این مراکز مردمی- مذهبی با وجود مشخصه های متنوع، دارای اهداف مشابه و یکسانی هستند. سازمان های داوطلبانه و به خصوص نهادهای غیر دولتی محله ای ایمان محور به دلیل ماهیت فرهنگی، بیش از سایر سازمان ها در ایجاد تحول فرهنگی و توسعه مدیریت پایدار خدمات اجتماعی و رفاهی اجتماعات کوچک محلی تاثیرگذارند.
سنجش کیفیت زندگی شهری با تأکید بر جنسیت، مطالعه موردی: شهر قروه
حوزه های تخصصی:
مفهوم کیفیت زندگی شهری امروزه در سایه مکاتب رفاه و عدالت اجتماعی قوت گرفته و در ایران نیز از گذشته، مباحث و تلاش های مختلفی در زمینه افزایش کیفیت زندگی شهری صورت پذیرفته است. از این رو نویسندگان مقاله حاضر با استفاده از مباحث نظریه ای و هم چنین مهم ترین شاخص های مطرح شده در این خصوص، کیفیت زندگی ساکنان شهر قروه در استان کردستان و تفاوت کیفیت زندگی زنان و مردان را سنجیده اند .روش پژوهش بصورت توصیفی- تحلیلی و از لحاظ هدف کاربردی می باشد. داده ها به دو صورت کتابخانه ای و میدانی جمع آوری شده است. اطلاعات به دست آمده از پرسشنامه با استفاده از نرم افزارSPSS تجزیه و تحلیل شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که کیفیت زندگی ساکنان شهر قروه در سطح مطلوبی نیست و میانگین تمامی شاخص در مجموع کمتر از 3 می باشد. بیشترین میانگین مربوط به شاخص همسایگی با مقدار 2/3 و کمترین میانگین مربوط به شاخص اقتصادی با میانگین 99/1 است. هم چنین نتایج به دست آمده از آزمون T دو نمونه ای مستقل (003/ 0 Sig.= و 978/2- t =)،
گویای آن است که میانگین های کیفیت زندگی زنان و مردان در شهر قروه تفاوت معناداری با هم داشته به گونه ای که کیفیت زندگی مردان بهتر از زنان است. در نهایت پاسخ به سؤال سوم پژوهش نیز نشان داد که اشتغال نتوانسته است کیفیت زندگی زنان را ارتقاء دهد.
تحلیل مؤلفه های مؤثر بر مشارکت زنان در چرخه ی مدیریت بحران شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
گروه های گوناگون جامعه می توانند نقش بسیار مهمی در مدیریت بحران ایفا کنند. کشورهایی آسیب پذیریِ کمتری خواهند داشت که قشر های مختلف مردم به صورت مستقیم در فعالیت های کاهش خطر شرکت کنند و هر کدام توانمندی های خود را برای درک و پاسخ به سوانح متفاوت به عرضه گذارند. بنابراین، با توجه به نقش مشارکت زنان در فرایند مدیریت بحران، شناسایی مؤلفه ها و تحلیل بر این امر می تواند زمینه ساز حضور مؤثر آنان گردد. شناخت این مؤلفه ها می تواند زمینه ساز تبدیل گروه از قشری آسیب پذیر به قشری توانمند، فعال و مؤثر باشد. از این رو، تحقیق به شیوه ی پیمایشی با تکمیل پرسش نامه به استخراج این عوامل پرداخته است. برای تکمیل داده ها از روش نمونه گیری تناسبی استفاده شد و داده ها با روش تحلیل عاملی بررسی گردید. با استفاده از این روش داده ها و متغیرها مورد نظر خلاصه شد و مؤثرترین عوامل در این مشارکت تعیین گردید. این عوامل شامل دانش مدیریت بحران، عوامل فرهنگی و جنستی، تقدیرگرایی، احساس قدرت و اعتماد به نفس بود که نتایج در این چهار بعد با استفاده از تحلیل عاملی بررسی شد. در بخش دانش مدیریت بحران مقدار KMO معادل 74/0 بود و مجموع متغیرهای این بخش در چهار عامل 42/67 درصد از تغییر پذیری (واریانس) متغیرها را تبیین کردند. مقدار KMO در بخش احساس قدرت و اعتماد به نفس 72/0 بود و متغیرهای این بخش نیز با چهار عامل 27/65 درصد از تغییر پذیری متغیرها را تبیین کردند. مقدار KMO تقدیرگرایی معادل 599/0 بود و این بخش با چهار عامل توانست 56/59 درصد از تغییر پذیری متغیرها را تبیین کند. سرانجام، مقدار KMO هنجارهای فرهنگی- اجتماعی معادل 71/0 است و 52/70 درصد از تغییر پذیری متغیرها از طریق پنج عامل در این بخش تبیین شده است
ارزیابی هویت اجتماعی در محله های شهری (مطالعه موردی: محله اوین شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه هویت، از مهم ترین دغدغه های انسان است. شهر و به دنبال آن، محله های شهری به عنوان زیستگاه دائمی و مکان زندگی، توسط انسان تشخص یافته اند و همواره متأثر از فرهنگ انسانی درحال تحول اند. از نگاه محله ای، بعد اجتماعی، هویت پایه و اساس شکل گیری احساس تعلق مکانی است. هویت اجتماعی ساکنان محله اوین، با قدمتی بیش از هزار سال و تمدنی اصیل در پهنه یک محیط شهری، متأثر از شرایطی دچار تحول شده است. کاهش هویت اجتماعی در محله اوین، متأثر از کاهش حس تعلق به گروه های محلی، کاهش تمایل به زندگی در جامعه محلی و کاهش میزان مشارکت افراد در مراکز فرهنگی- اجتماعی و ورزشی محله است. در بررسی هویت محله اوین، این نتیجه به دست آمد که در محله شهری اوین، رابطه معناداری بین گروه های سنی، تحصیلات، شغل و هویت اجتماعی افراد وجود دارد؛ چنانکه با افزایش سطح تحصیلات و افزایش سن، بر میزان هویت اجتماعی افراد نیز افزوده می شود و برعکس.
ارزیابی توان اکولوژیک کاربری شهری با مدل MCDM و GIS (مطالعه موردی: شهر سهند)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
استفاده از سرزمین، بدون درنظرگرفتن تفاوت های اکولوژیک و پتانسیل های محیطی، باعث پیامدهای ناگوار و تخریب محیط زیست می شود که در نهایت، منابع طبیعی را در معرض تهدید قرار داده و محیط را از توسعه پایدار دور می کند. منطقه سهند با تنوع اکوسیستم های مناسب و مساعد برای زیست انسانی و تنوع جاذبه های طبیعی و چشم اندازها و مناظر باارزش زیست محیطی، از مهم ترین نقاط جمعیت پذیر استان آذربایجان شرقی است. از این رو، رشد شهرها و سکونت گاه های روستایی و در پی آن سایر زیرساخت ها و تأسیسات انسانی مورد نیاز، ناگزیر از ارزیابی توان اکولوژیک کاربری مناسب و اختصاص پهنه هایی از منطقه برای این نوع کاربری شده است. پژوهش پیشِ رو با هدف تعیین کاربری مناسب توسعه شهری در منطقه سهند استان آذربایجان شرقی تهیه شده است. توسعه زیاد شهر سهند و فقدان مطالعات جامع علمی در خصوص ارزیابی توان اکولوژیک توسعه آن، موجب شد «ارزیابی توان اکولوژیک کاربری توسعه شهری سهند با مدل تصمیم گیری چندمعیاری MCDM و GIS» به عنوان موضوع پژوهش انتخاب شود. نتایج حاکی از آن است که از مجموعِ مساحتِ محدوده مطالعاتی سهند که در ۱۷۲۱ واحد اکولوژیک شناسایی شده و دارای ۴۵۲۰۰ هکتار مساحت است، ۳۳۲۶ هکتار دارای توان درجه ۱ و ۴۲۷۹ هکتار دارای توان درجه ۲ برای توسعه شهری است در حال حاضر، پراکنش فضایی مراکز جمعیتی شهرستان بیشتر در کاربری درجه ۲ (متوسط) قرار دارد که از مهم ترین دلایل آن می توان به شیب متوسط، بافت نسبتاً خوب خاک، شرایط زه کشی مناسب و شرایط اقلیمی مساعد اشاره کرد.
مکان گزینی پناهگاه های شهری با رویکرد پدافند غیرعامل-مطالعه موردی: شهر سقز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شهرها به عنوان مراکز تجمع سرمایه های مادی و انسانی، در زمان بحران خسارات فراوانی را متحمل می شوند. لذا توجه به بحث پدافند غیرعامل می تواند میزان خسارات ناشی از حوادث را تا حد قابل توجهی کاهش دهد. پدافند غیرعامل ازجمله موضوعاتی است که در سال های اخیر در طرح ها و برنامه های شهری موردتوجه قرارگرفته است. یکی از سیاست های پدافند غیرعامل در تمام کشورها به طور عام و کشور ایران به طور خاص، ساخت پناهگاه های شهری در جهت صیانت از جان شهروندان و کاهش آسیب ها در حوزه ی انسانی می باشد. این پژوهش باهدف ارائه ی یک رویکرد پدافند غیرعامل در مکان یابی پناهگاه ، مشخص کردن و استفاده از معیارهایی جهت انتخاب بهترین پناهگاه به منظور اسکان موقت تدوین گردیده است. روش انجام تحقیق توصیفی-تحلیلی بوده و اطلاعات موردنیاز به روش کتابخانه ای و میدانی گردآوری شده اند. به منظور طبقه بندی و تجزیه و تحلیل اطلاعات با استفاده از تکنیک فرآیند تحلیل شبکه ای به تعیین ضرایب اهمیت شاخص ها و اعمال این ضرایب در محیط (Overlay) معیارها پرداخته شد و درنهایت از طریق همپوشانی لایه های اطلاعاتی ارجح ترین مکان ها در تناسب باهدف، شناسایی شده است. همچنین از نرم افزارهای ARC/GIS و Super Decisions جهت ترسیم لایه ها بهره گرفته شد. نتایج حاصل از پژوهش نشان می دهند نقاطی از شهر که دارای فضاهای باز کافی و در عین حال سازگار با کاربری های اطراف می باشند، دارای پتانسیل نسبتاً بهتری برای استقرار آسیب دیدگان هستند.با تلفیق لایه های مختلف کاربری های تأثیرگذار، نقشه نهایی فضاهای بهینه جهت احداث پناهگاه های شهری در 5 دسته از بسیار خوب تا بسیار ضعیف تقسیم بندی و 9 مکان پیشنهادی برای این امر در نظر گرفته شده است که در این میان فضاهای سبز، اراضی بایر و مدارس، بیشترین امتیاز جهت اسکان موقت را دارا می باشند؛ لذا 4 پارک در سطح شهر، 1 مدرسه و مابقی فضاهای باز و بایر بدین منظور اولویت یافته اند.
سنجش رضایت مندی شهروندان از کیفیت سکونتی طرح مسکن مهر مطالعه موردی: شیرین شهر اهواز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نتایج نشان داده که خانواده های اقشار کم درآمد، بطور متوسط 40 تا 50 درصد درآمد ماهیانه خود را بابت اجاره مسکن می پردازد و بدنبال اهمیت این مسئله و عدمتوجهبخشخصوصیبهمسکنگروه هایکمدرآمد، سیاستمسکنمهربهعنوان یکیازسیاست هایتأمینمسکناجتماعی از طریق دولتمطرح گردید. هدف این پژوهش،سنجش رضایت مندی شهروندان از کیفیت سکونتی طرح مسکن مهر در منطقه شیرین شهر اهواز استویافته هاازدوجنبهبرنامه ریزیسیستممدیریتکالبدی وتشریحمسائل اجتماعی موردبحثقرار گرفته اند. مقاله حاضر شامل یکمطالعه میدانی با برآورد 157 نفر که با استفاده از فرمول کوکران، حجم نمونه تعیین، سپس افراد مورد پرسش گری قرار گرفته اند تا اثرات فوق سنجیده شود. در این پژوهش با استفاده از نرم افزار spss (روش آزمون t، آزمون فریدمن و تحلیل واریانس یکطرفه)، به تحلیل متغیرها پرداخته شده و با تعیین شاخص های کالبدی و مسائل اجتماعی و قومیتی و بررسی تأثیر این شاخص ها بر کیفیت سکونتی، نشان داده شد که سطح رضایت در اکثریت شهروندان متوسط و پایین تر از آن است. نتایج حاصله از تجزیه و تحلیل یافته ها با استفاده از آزمون t، نشان می دهد؛ با توجه به اینکه سطح معنی داری (sig) کوچکتر از 05/0 است می توان گفت که میانگین رضایت از خدمات ارایه شده در شاخص کالبدی تفاوت معنی داری وجود دارد بنابر این فرضیه اصلی تأیید می شود، در بخش رضایت مندی از پیامدهای اجتماعی، سطح معنی داری (sig) کوچکتر از 05/0 است میزان رضایت مندی در سطح پایینی قرار داشته و فرضیه را تایید می کند ولی در بحث قومیتی در بین اقوام، قوم عرب با توجه سطح معناداری (sig=0.235) از این وضعیت موجود رضایت دارند و فرضیه را رد می کند. در شاخص تعلق مکانی، در بین سه گروه فارس و لر و عرب با توجه به اینکه مقدار سطح معناداری(sig) کوچکتر از 0.05 است میزان رضایت مندی در سطح پایینی قرار دارد و فرضیه تائید شده اما در سایر قومیت ها با توجه به سطح معناداری(sig=0/737) از این وضعیت موجود رضایت دارند و فرضیه را رد می کند.
ژئوپلیتیک انرژی ایران و امنیّت انرژی غرب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ایران به دلیل دارا بودن دومین منابع عظیم انرژی (نفت و گاز) و همچنین موقعیّت ژئوپلیتیک مناسب؛ یعنی واقع شدن درمیان دو کانون مهم انرژی دنیا (خلیج فارس و دریای خزر) در جایگاه ویژه ای از نظر تأمین انرژی و امنیّت آن قرار گرفته است. انرژی و امنیّت آن با توجّه به اهمّیّتی که برای مصرف کنندگان دارد، می تواند به یکی از محمل های پیوند ایران با قدرت های مؤثّر در نظام جهانی تبدیل شود. برقراری پیوندهای انرژی با کشورهای مهم و تأثیرگذار در عرصه ی بین المللی، افزون بر منافع اقتصادی، منافع امنیّتی قابل توجّهی را برای کشور در پی خواهد داشت؛ زیرا این کشورها را در تأمین یک کالای استراتژیک و امنیّت آن، به میزان قابل توجّهی به ایران وابسته می کند. از مصرف کنندگان بزرگ انرژی جهان می توان کشورهای عضو اتّحادیه ی اروپایی را نام برد که هم اکنون در کنار ایالات متّحده ی آمریکا، در صدر بزرگترین مصرف کنندگان انرژی جهان قرار دارند. زمینه های انرژی ایران، از جمله فرصت های پیش روی این کشورها برای تنوّع بخشی به بازار بزرگ تقاضای انرژی شان است، اما این کشورها با وجود نیاز بالا به واردات انرژی در طول دهه ی اخیر، به دلیل اختلاف های سیاسی، نه تنها پایین ترین سطح روابط انرژی را با جمهوری اسلامی ایران داشته اند، بلکه در مواردی نیز، به دلیل هم سویی با سیاست های ضدّایرانی آمریکا، مانع از تحقّق فرصت های ژئوپلیتیک انرژی ایران شده اند. ادامه ی این روند با توجّه به جایگاه ایران در امنیّت انرژی منطقه ای و جهانی و همچنین نیاز رو به افزایش کشورهای اروپایی به واردات نفت و گاز، در دراز مدّت، در راستای اهداف امنیّت انرژی کشورهای یاد شده نیست. این پژوهش با روشی توصیفی تحلیلی به بررسی جایگاه ژئوپلیتیک انرژی ایران در امنیّت انرژی کشورهای اروپایی می پردازد و زمینه ها و موانع همکاری های انرژی طرفین را مورد تحلیل قرار می دهد.
مطالعه اثرات توزیع کاربری اراضی بر سلامت شهروندان (مطالعه موردی: شهر بابلسر)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
گسترش فیزیکی شهرها و تداوم بهره گیری از اتومبیل زمینه ساز بروز مشکلات زیادی در شهرها و جابه جایی شهرنشینان در دسترسی به انواع کاربری های عمومی شده است. شمال ایران با قابلیت های کم نظیر طبیعی کانون رشد بی امان شهری در پاسخ به رشد فزاینده مهاجران درون و برون استانی است؛ به طوری که حالا بی تحرکی بخشی از مشکلات در حال بروز این کانون های کوچک شهری هم به علت پراکنده روی شهری، توسعه بی برنامه، کاهش خدمات عمومی و بروز مشکلات بهداشتی جسم و روان شده است. از این رو، این تحقیق با هدف بررسی و آشنایی با اثرات توزیع و ترکیب کاربری شهری بر سلامت شهروندان در یکی از شهرهای ساحلی خزر (با کارکردی فرهنگی و گردش گری) انجام شده است. روش شناسی تحقیق مبتنی بر رویکردهای توصیفی تحلیلی بوده که با بررسی ادبیات تحقیق و تنظیم پرسش نامه های مورد نظر به شیوه نمونه گیری خوشه ای اطلاعات و داده ها گردآوری شد. حجم نمونه از روش نمونه گیری کوکران، با توجه به جمعیت و بعد خانوار در هر محله شهر بابلسر تعداد ۳۸۵ نمونه تعیین شد. ابتدا میزان اختلاط کاربری هر یک از محله های شهر از طریق ضریب آنتروپی شانون محاسبه و با استفاده از شاخص پیاده روی میزان آن در هر یک از محله ها تعیین شده است. به منظور آنالیز داده های تحقیق از روش های آماری پارامتریک در نرم افزار SPSS استفاده شده است. نتایج نشان می دهد محله های مرکزی شهر به ویژه در بخش شرقی رودخانه دارای دسترسی بالاتری به کاربری های مورد مطالعه هستند. مقایسه سطح دسترسی ها در محله های مختلف حاکی از این است که ترکیب و توزیع کاربری ها تأثیر قابل توجهی بر میزان تحرک فیزیکی شهروندان دارد. بنابراین، طراحی و برنامه ریزی شهری می تواند با تنظیم مناسب انواع کاربری های شهری تحرک بیشتر شهروندان را تشویق کند و این امر امروزه در همه شهرهای کوچک و برزگ کشور به ضرورتی حیاتی تبدیل شده است.
استانداردسازی و بهبود فرایند جمع آوری و به هنگام سازی داده های ممیزی املاک شهری، با استفاده از سامانة اطلاعات مکانی همراه بافت آگاه و برمبنای استانداردهای مکانی ISO(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ممیزی املاک شهری ازجمله فعالیت های شهرداری ها به منظور جمع آوری و به هنگام سازی پایگاه اطلاعات توصیفی و مکانی املاک شهری محسوب می شود. با ظهور سامانه های اطلاعات مکانی همراه، روش های نوینی برای گردآوری و به هنگام سازی اطلاعات مکانی گسترش داده شدند. در محیط های همراه، پردازشگری های انجام شده وابسته به محیط کاری و پویای کاربر است. کاهش ارتباط صریح کاربر با سامانه از عوامل مهم در هوشمندسازی سامانه و کاهش خطاهای انسانی در جمع آوری و به هنگام سازی اطلاعات به شمار می رود. برای این منظور، لازم است سامانه با استنباط وضعیت کاربر، با استفاده از اطلاعات بافت، نقشه ها و اطلاعات مناسب را در اختیار او قرار دهد. اطلاعات ممیزی املاک شهری نمونه ای از اطلاعات مکانی اند که می توانند از چنین سامانه هایی بهره ببرند. این مقاله تلاشی برای تحلیل نقش سامانة اطلاعات مکانی همراه بافت آگاه در استاندارد سازی و بهینه سازی فرایند ممیزی املاک شهری و نیز شناسایی روش های پیاده سازی چنین سامانه ای برای عرضة اطلاعات مکانی به ممیز و همچنین، هوشمندکردن واسط های کاربر برای ارتقای قابلیت های سامانه است. هدف نهایی تحقیق گسترش یک سامانة اطلاعات مکانی همراه، جهت ممیزی املاک شهری، با درنظرگرفتن اطلاعات بافت های موقعیت، جهت و سامانه، ب رای نقش ه ها و سروی س های قابل عرضه است که افزون بر مزایای سامانة اطلاعات مکانی همراه در گرد آوری و به هنگام سازی داده های ممیزی املاک، مزایای یک سامانة بافت آگاه را نیز دارد. در طراحی و پیاده سازی سیستم تحقیق حاضر، افزون بر معماری خادم مخدوم، از معماری مستقل نیز استفاده شده است تا در صورت قطع ارتباط با خادم، فرایند ممیزی متوقف نشود. درنهایت، سیستم بالا در یکی از بلوک های شهری تهران پیاده سازی شده و نتایج حاصل با نتایج ممیزی های پیشین مقایسه شده اند که نشان دهنده کاهش 50% زمان مورد نیاز برای جمع آوری داده ها در روش معرفی شده، به نسبت دو دورة آخر ممیزی املاک شهر تهران، و کاهش نزدیک به 100% زمان سپری شده بین گردآوری داده های توصیفی و مکانی و ورودشان به پایگاه دادة شهرداری، در مقایسه با دو دورة یادشده است. سیستم پیشنهادی در این تحقیق از ارتباط صریح ممیز با برنامه می کاهد و اطلاعات و نقشه ها که در ممیزی املاک شهری سنتی روی کروکی ها و فرم های کاغذی گردآوری و تصحیح می شدند، با استفاده از روش ارائه شده در این تحقیق، در محل مستقیماً جمع آوری و به هنگام می شوند که باعث بهبود چشمگیر فرایند ممیزی املاک شهری می شود.
ارزیابی آسیب پذیری شهرها از گسل های پیرامونی با استفاده از روش TOPSIS در محیط GISمطالعه ی موردی: (شهر اردبیل)
حوزه های تخصصی:
وقوع زلزله های شدید بشر را بر آن داشته است که در فکر تدوین یک برنامه ی زیر بنایی برای کاهش خطرات و آسیب های ناشی از آن باشد. ویژگی های زمین ساخت کشور، زلزله را به عنوان یکی از مخرب ترین عوامل انهدام حیات انسانی مطرح نموده است. وجود سازندهای زمین شناسی، با مقاومت ناهمگن، استقرار شهر روی یک دشت آبرفتی با مقاومت کمتر نسبت به سنگ بستر ضخیم لایه، احاطه شدن توسط گسل های متعدد و وقوع زلزله های تاریخی و باستانی مخرب فراوان، شرایط آسیب زایی در برابر نیروهای ارتعاشی حاصل از زلزله برای محدوده مورد مطالعه به وجود آورده است. در این تحقیق کاربرد مدل TOPSIS به عنوان یکی از فنون برجسته تصمیم چند معیاری(MCDM) در ارزیابی آسیب پذیری مد نظر بوده است. در این تحقیق آسیب پذیری شهر اردبیل، در برابر خطر زلزله، از ناحیه پنج گسل مهم پیرامون شهر، مورد مطالعه و بررسی قرار گرفتبر اساس نتایج به دست آمده به طور میانگین 69 هکتار از محدوده شهر در اثر زلزله ایجاد شده از ناحیه گسل های مورد بررسی دارای رتبه آسیب پذیری بسیار زیاد، 408 هکتار از مساحت شهر به طور میانگین در محدوده ی آسیب پذیری زیاد قرار خواهد داشت. در کل براساس بررسی های انجام گرفته، سناریوی گسل دویل بیشترین آسیب را برای منطقه به دنبال خواهد داشت و سناریوی گسل سرعین کمترین میزان آسیب را وارد خواهد کرد.
همایش نقش مطالعات جغرافیایی
حوزه های تخصصی:
ارزیابی کمّی و کیفی کاربری اراضی شهر مریوان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
برنامه ریزی کاربری اراضی شهری، هسته ی اصلی برنامه ریزی شهری را تشکیل می دهد و می تواند برای انتظام فضایی مناسب و استفاده ی بهینه از فضای شهری و افزایش کارایی کاربری ها عمل کند. نحوه ی توزیع کاربری ها در گستره ی شهر مریوان و ارزیابی کمّی و کیفی کاربری ها از نظر همجواری و پیش بینی وضعِ مطلوب گستره ی فضایی کالبدی شهر تا افق چشم انداز بیست ساله، هدف اصلی این پژوهش است که به صورت توصیفی تحلیلی با ماهیّت کاربردی انجام گرفته است. نتایج حاصل از ارزیابی کیفی کاربری با استفاده از ماتریس سازگاری نشان می دهد کاربری های آموزش عالی، فضای سبز، جهانگردی، شبکه ی معابر، نظامی و انتظامی به ترتیب از کاملاٌ سازگار تا کاملاً ناسازگار است. در ماتریس مطلوبیّت، مکان گزینی و استقرار کاربری های مسکونی، آموزش عالی و ورزشی از نسبتاً مطلوب تا کاملاً نامطلوب را نشان می دهد که متناسب با نیازهای شهر نیست. همچنین در ماتریس ظرفیت، مقیاس عملکرد کاربری های آموزشی، فرهنگی، درمانی، شبکه ی معابر، حمل و نقل، انبارها و جهانگردی از نظر ظرفیت از نسبتاً نامناسب تا کاملاً نامناسب بوده و کاربری های دیگر در این مورد تعادل بهتری دارند. در ماتریس وابستگی، کاربری های مسکونی، آموزش عالی، ورزشی، اداری، صنایع و شبکه ی معابر از وابستگی کامل تا نسبتاً کامل بوده و برعکس کاربری های آموزشی، فضای سبز، تأسیسات و تجهیزات شهری، مذهبی، نظامی و انتظامی از عدم وابستگی کامل تا نسبتاً غیر وابسته با یکدیگر و دیگر کاربری ها ارزیابی شده اند که به مانند مکمّلِ زنجیره ی پیوسته ی نیازهای شهری، در یک رده هستند. به طورکلّی نتایج پژوهش نشان می دهد پراکنش فضایی نامناسب کاربری های شهری در سنجش با استاندارد های رایج کشور زیاد بوده و کاربری های ناسازگار عامل مهم در عدم انتظام بخشی کاربری های شهر مریوان شمرده می شود.