فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۱۸۱ تا ۱٬۲۰۰ مورد از کل ۶٬۲۹۹ مورد.
منبع:
مطالعات شهری دوره نهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۳۵
117 - 132
حوزه های تخصصی:
تعارضات ذی نفعان بازآفرینی شهری مانع بهره گیری از ظرفیت های کامل مشارکت ذی نفعان در بافت های دچار افت شهری است و از آنجا که مشارکت یکی از ارکان اصلی بازآفرینی شهری است، در نتیجه موجب عدم تحقق کامل برنامه های مذکور شده است. از این رو، مدیریت تعارض ذی نفعان می تواند اختلاف نظر و تعارض های بین ذی نفعان بازآفرینی شهری را تعادل بخشد و موجب برقراری تعامل، مشارکت و همکاری بین آنها و ایجاد خلاقیت، اثربخشی و بهبود روند اجرایی طرح های بازآفرینی شهری شود. این مقاله بر آن است تا ضمن تبیین نقش ذی نفعان بازآفرینی شهری در تحقق برنامه های توسعه شهری و جایگاه مدیریت تعارضات بین ذی نفعان به عنوان یکی از عوامل موفقیت یا ناکامی طرح های یادشده، مدل «مدیریت تعارض ذی نفعان بازآفرینی شهری» در ایران را بر پایه نظریه نهادی و حکمروایی همکارانه و با روش تحلیل محتوای کیفی در محله همت آباد اصفهان (به عنوان مورد مطالعه این پژوهش) ارائه کند. از این رو با مطالعه مبانی نظریه نهادی و مفاهیم پایه شامل بازآفرینی شهری، مدیریت تعارض ذی نفعان و حکمرواییِ همکارانه، مؤلفه های مدل مفهومی پیشنهادی حاصل از بررسی متون و ادبیات بین المللی بازآفرینی شهری، تدقیق و ارائه می شود. سپس مدل پیشنهادی با استفاده از روش تحلیل محتوای کیفی، در زمینه محله همت آباد اصفهان مورد آزمون و تحلیل واقع می گردد. بدین منظور پس از شناسایی ذی نفعان کلیدی و تعارضات اصلی آنان، از متن مصاحبه های انجام شده با ذی نفعان کلیدی و اسناد بازآفرینی محله یادشده، استفاده شده است. در نهایت، مدل مدیریت تعارض ذی نفعان بازآفرینی شهری منطبق با زمینه همت آباد اصفهان به دست می آید. نتایج تحقیق نشان می دهد که مدیریت تعارض ذی نفعان بازآفرینی شهری مستلزم شناسایی ذی نفعان کلیدی، شناسایی تعارضات ذی نفعان و ارائه راهبردهای حل تعارض مبتنی بر فرآیندهای همکارانه شامل برقراری چرخه تعاملی بین سه گانه مشارکت و درگیری اصولی، انگیزه مشترک و ظرفیت عمل مشترک است که با بهره گیری از فنون حل تعارض به ویژه مذاکره و گفتگوی چهره به چهره، موجب رسیدن به هم رأیی (اجماع نظر) ذی نفعان در موضوع موردِ تعارض می شود. مدل یادشده با مدیریت مؤثر تعارض ذینفعان بازآفرینی شهری می تواند نقشی مؤثر در ظرفیت سازی و اثربخشی طرح های بازآفرینی اجتماع محلی در ایران ایفا کند.
تحلیل ساختار تاب آوری نهادی برای گذار از مدیریت بحران به مدیریت شهری تاب آور در برابر زلزله مطالعه موردی: شهر قزوین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره نهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳۶
69 - 84
حوزه های تخصصی:
با جدی تر شدن موضوع تاب آوری شهری از سال 2005 میلادی (اجلاس هیوگو)، پژوهش در زمینه توانمندسازی مدیریت شهرها برای عملکرد مطلوب تر در زمان بروز حادثه، به طور ویژه مورد توجه قرار گرفت. این مسئله در شهرهایی که در آنها خطر زمین لرزه وجود دارد (مانند شهر قزوین) اهمیت دو چندانی پیدا کرده است. از آنجا که ساختار ستاد مدیریت بحران در شهر قزوین مشابه شهرهایی است که در سال های اخیر عملکرد ناموفقی در برخورد با زلزله داشته اند (مانند ورزقان، قصر شیرین و غیره)، مسئله اصلی (با توجه به خطر بالقوه زلزله در شهر قزوین) این است که ساختار این ستاد باید به چه صورت باشد تا بتواند عملکرد مطلوب تری نسبت به زمین لرزه داشته باشد. مقاله حاضر از نظر نوع روش توصیفی_تحلیلی است که ساختار ستاد مدیریت بحران شهر قزوین را مورد ارزیابی قرار می دهد. لازم به توضیح است که شهر قزوین به دلیل نزدیکی به گسل های فشاری، همواره در معرض خطر زمین لرزه با شدت بسیار بالا قرار دارد. در بخش مبانی نظری با مطالعه اسناد مختلف، متغیرها و شاخص های مطرح در تاب آوری نهادی شناسایی گردیدند. سپس به تشریح ساختار ستاد مدیریت بحران شهر قزوین و الگوهای پیشنهادی در اسناد سازمان ملل متحد و سایر کشورهای موفق در برخورد با حوادث (همچون ژاپن و ایالات متحده امریکا) پرداخته شد. در بخش تحلیل یافته ها، ابتدا با ارزیابی متغیرها و شاخص ها به روش CVR (نسبت روایی محتوایی) موارد ضروری با توجه به شرایط شهر قزوین شناسایی گردیدند. در این بخش از 30 کارشناس شهرسازی نظرسنجی به عمل آمد که در مجموع نُه متغیر و نُه شاخص با توجه به شرایط قزوین برای دستیابی به تاب آوری نهادی برگزیده شدند. سپس پرسشنامه ای در قالب طیف لیکرت تنظیم گردید که سئوالات این پرسشنامه براساس وظایفی است که قانون برای کارگروه های مختلف این ستاد مشخص کرده است. سئوالات به تفکیک کارگروه های مختلف دسته بندی شده و در هر سئوال متغیر و شاخص مورد هدف تعیین گردیده است. پس از نظرسنجی از 110 کارشناس حوزه شهرسازی، داده ها با کمک نرم افزار spss تحلیل شدند. با استفاده از آزمون T.Student وضعیت موجود متغیرها در شاخص های مختلف برای این ستاد در شهر قزوین مورد سنجش قرار گرفت. برآیند نتایج نشان دهنده عدم توجه به متغیرهای نُه گانه اثرگذار بود. همچنین مقایسه ساختار ستاد مدیریت بحران شهر قزوین با الگوهای مطرح در دنیا، نشان دهنده آن بود که بر خلاف الگوهای موفق که از چهار بخش اصلی تشکیل شده بودند، ساختار این ستاد در شهر قزوین تنها از دو بخش نیروهای عملیاتی و اداری تشکیل شده است، که البته این دو بخش نیز نیازمند اصلاح سازمانی می باشند. در نتیجه ستاد مورد نظر برای تحقق تاب آوری نهادی لازم است حول سه محور اقدام نماید. نخست، اصلاح ساختار ستاد برای رفع نواقص موجود، دوم، تغییر نگرش در نحوه مدیریت امور از حکومت به حکمروایی و سوم، مجهز شدن به فناوری های نوین سخت افزاری و نرم افزاری در راستای آمادگی و پیشگیری. اقدامات لازم حول سه محور فوق باید به صورت همزمان پیگیری شود تا اثربخشی لازم را نشان دهد.
شناسایی اراضی شهری با استفاده از تصاویر ماهواره ای سنتینل 1 و 2 بر پایه سامانه گوگل ارث انجین (GEE)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیایی برنامه ریزی شهری دوره ۸ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳
613 - 630
حوزه های تخصصی:
استفاده از روش های مناسب و تصاویر ماهواره ای به روز در مطالعات مختلف، به ویژه مطالعات شهری می تواند در تولید نقشه های شهری تأثیر بسیاری داشته باشد. یکی از این داده های مهم، نقشه مربوط به حدود اراضی شهری است که با استفاده از روش های مختلف قابل استخراج است. هدف پژوهش حاضر استخراج اراضی شهری تعدادی از شهرهای ایران به کمک تصاویر ماهواره ای سنتینل 1 (SAR) و سنتینل 2 بر پایه سامانه گوگل ارث انجین (GEE) است؛ بدین منظور تصاویر راداری سنتینل 1 و اپتیکی سنتینل 2 به صورت سری زمانی از اول ژانویه 2017 تا اول ژانویه 2020 برای 20 شهر ایران انتخاب و وارد محیط گوگل ارث انجین شدند. سپس در محیط این سامانه، ابتدا میانگین و انحراف از معیار تصاویر سری زمانی راداری تهیه و با اعمال آستانه، اراضی بالقوه شهری استخراج شد. پوشش گیاهی حداکثر، پهنه های آبی و مناطق پرشیب و کوهستانی نیز به کمک تصاویر سنتینل 2 و مدل های رقومی ارتفاعی استخراج شدند. با اعمال آستانه نیز تصاویر ماسک ایجاد شدند. درنهایت با اعمال این تصاویر روی نقشه اراضی بالقوه شهری، نقشه اراضی هدف ایجاد و با اعمال فیلتر 3×3 برای حذف پیکسل های منفرد و اشتباه، نقشه نهایی اراضی شهری استخراج شد. به منظور بررسی صحت نقشه ها از ضریب کاپا، صحت کلی، صحت کاربر و صحت تولیدکننده استفاده شد. نتایج نشان می دهد، میانگین ضریب کاپا برای 20 شهر، 16/86 درصد است که بیشترین آن به شهر رشت و کمترین آن به کرمان مربوط است. همچنین شهرهای واقع در مناطق خشک و نیمه خشک، صحت کمتری دارند. همچنین مشخص شد سامانه GEE قادر است حجم زیادی از داده ها را در زمان بسیار اندک با دقت بالا پردازش کند.
ارزیابی و پیش بینی تغییرات کاربری زمین شهری در شهر لاهیجان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیایی برنامه ریزی شهری دوره ۸ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳
651 - 669
حوزه های تخصصی:
در سال های اخیر، تغییرات کاربری زمین در شهرهای مختلف ایران، موجب به وجودآمدن مشکلاتی مانند افزایش دمای سطح زمین، آلودگی محیط زیست، کاهش اراضی کشاورزی و غیره شده است. افزایش روزافزون جمعیت شهرنشین در شهر لاهیجان در چند دهه اخیر، موجب تغییرات کاربری زمین شده است؛ از این رو سنجش وضعیت این تغییرات در دهه های اخیر و پیش بینی تغییرات آتی ضرورت پژوهش حاضر است. با استفاده از فناوری سنجش ازدور می توان میزان تغییرات کاربری زمین را بررسی کرد. در این پژوهش تصاویر سنجش از راه دور، در سال های 1999، 2008 و 2018 تهیه شده است. به منظور طبقه بندی تصاویر سنجش از راه دور از روش خوشه بندی در نرم افزار GIS استفاده شد. سرانجام نیز پیش بینی تغییرات کاربری اراضی در سال 2028، با استفاده از مدل زنجیره مارکوف در نرم افزار TerrSet صورت گرفت. نتایج نشان می دهد مساحت پوشش گیاهی از سال 1999 تا سال 2008 به میزان 88/9 درصد و در بازه سال های 2008 تا 2018 به میزان 62/7 درصد کاهش یافته است. درمقابل محیط انسان ساخت در مقایسه با محیط طبیعی افزایش یافته است. نتایج مقایسه مساحت کاربری پوشش گیاهی و مناطق انسان ساخت در پیش بینی مارکوف برای سال 2028، نشان دهنده افزایش قابل توجه محیط انسان ساخت به محیط طبیعی با پوشش گیاهی است. پیش بینی صورت گرفته نیز نشان می دهد، مساحت محیط طبیعی در شهر لاهیجان در سال 2028، به میزان 31/35 درصد در مقایسه با سال 2018 کاهش خواهد یافت. در مقابل محیط انسان ساخت افزایش چشم گیری یافته است و 85/93 درصد از کل مساحت شهر لاهیجان را به خود اختصاص خواهد داد. برای کاهش این روند می توان سیاست های متفاوتی از قبیل نظارت بر ساخت وسازهای بی رویه و حمایت از مالکان دارای زمین های کشاورزی را درپیش گرفت.
ارائه الگوی کاربردی گردشگری هوشمند در مناطق شهری مطالعه موردی: شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۷ تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲
127 - 141
حوزه های تخصصی:
گردشگری هوشمند، نسل جدیدی از فناوری اطلاعات و ارتباطات برای پیش بینی و پاسخگویی مناسب به نیازهای فردی گردشگران و استفاده مؤثر از منابع گردشگری در مقصد (ها) گردشگری، به اشتراک گذاری عمومی اطلاعات و تجربه گردشگری و ترویج یکپارچگی منابع اجتماعی است. هدف اصلی این پژوهش، ارائه مدل بومی گردشگری هوشمند و اثر آن بر رضایت گردشگر و هم آفرینی گردشگر است. برای انجام کار از روش طرح تحقیق آمیخته اکتشافی استفاده شده است. در مرحله پژوهش کیفی، هدف بنیادی و در بخش کمّی، هدف کاربردی است. برای گردآوری داده ها در مرحله کیفی از مصاحبه عمیق و نیمه ساختاریافته و با انجام مصاحبه با پانزده نفر از خبرگان حوزه گردشگری، تعداد نوزده مقوله اصلی شناسایی و در قالب شش بعد ساختاردهی شد. در مرحله کمّی از پرسشنامه آنلاین محقق ساخته در جامعه ای از ورودی گردشگران داخلی و خارجی به شهر اصفهان با حجم نمونه 384 نفر اطلاعات جمع آوری شد و برای تجزیه وتحلیل داده ها از نرم افزار Spss 22 و Smart pls 2.0 کمک گرفته شد. نتایج حاکی از مناسب بودن تمامی موارد به جز عوامل طبیعی بود که جزو عوامل سازنده عوامل زمینه ای نمی باشد. همچنین، آزمون فرضیه ها، نتایج نشان می دهد که گردشگری هوشمند بر رضایت گردشگر و هم آفرینی گردشگر اثر مثبت دارد.
پایش و اولویت بندی مؤلفه های تاب آوری در بافت های اسکان غیررسمی مطالعه موردی: محله سهرابیه کرج(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر پایدار دوره ۳ تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲
77 - 99
حوزه های تخصصی:
مفهوم تاب آوری، مفهوم جدیدی است که بیشتر در مواجهه با ناشناخته ها و عدم قطعیت ها به کاربرده می شود. لذا آگاهی از وضعیت تاب آوری و تاب آور نمودن جوامع شهری دارای اهمیت خاصی می باشد. محله سهرابیه سکونتگاهی غیررسمی می باشد که ریشه شکل گیری آن به سال 1343 و تحت تأثیر اصلاحات ارضی برمی گردد. آگاهی از وضعیت تاب آوری و میزان آسیب پذیری این گونه بافت ها، امکان مدیریت مناسب و مطلوب را در مواقع بحران امکان پذیر می کند. بر این اساس، پژوهش حاضر به دنبال سنجش و اولویت بندی مؤلفه های تاب آوری در سطح محله اسکان غیررسمی سهرابیه می باشد. روش تحقیق در این پژوهش توصیفی – تحلیلی مبتنی بر داده های اولیه می باشد که جمع آوری اطلاعات اولیه، به صورت اسنادی و پیمایشی و با استفاده از پرسشنامه به صورت نقطه ای و با موقعیت مشخص انجام گرفته است. برای تحلیل داده ها و سنجش میزان تاب آوری و اولویت بندی مؤلفه های آن در محله سهرابیه از نرم افزارهای SPSS، Smart PLS و برای تحلیل فضایی نیز از نرم افزار Arc GIS استفاده شده است. نتایج گویای آن است که تاب آوری محله سهرابیه با میانگین 27/2 در سطح پایینی قرار دارد و در برابر بحران های طبیعی از آسیب پذیری بالایی برخوردار است. در رابطه با وضعیت هر یک از ابعاد و میزان تأثیر آن ها بر میزان تاب آوری بر اساس نتایج مدل سازی ساختاری بعد اقتصادی بیشترین و بعد کالبدی کمترین تأثیر را بر تاب آوری محله سهرابیه داشته داشته اند. نتایج تحلیل فضایی نیز نشان دهنده تفاوت تاب آوری در ابعاد مختلف بر اساس شرایط آن ها در سطوح مختلف محله است. به طوری که تنها مناطق مرکزی محله از وضعیت نسبتاً بهتری برخوردار هستند؛ اما حاشیه های شمالی، جنوبی و غربی محله تاب آوری پایینی دارند و آسیب پذیرتر هستند. با آگاهی از وضعیت تاب آوری در ابعاد مختلف و همچنین شناخت به دست آمده از وضعیت فضایی تاب آوری در سطح محله سهرابیه، می توان از برنامه ریزی و مدیریت بهتری جهت بیشتر تاب آور شدن محله دارا بود.
بررسی ساز و کار اثرگذاری ویژگی های کالبدی- معنایی تهی بر تعاملات اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ژرفای مفهوم تهی دامنه تأثیرات آن را از حوزه فلسفه تا علوم مختلف و حتی انواع هنر گسترانیده و غیبت آن، جایگاهی رمزآلود بدان بخشیده است. در معماری به دلیل اهمیت اثر فضا و اجزا معماری بر رفتار، تهی نقش پر رنگ تری می یابد که به نظر می رسد در معماری معاصر کمتر بدان پرداخته شده است. چنانچه از تهی، بدون توجه به معنای پنهانش، به عنوان «فضای خالی» یاد می شود و حال آنکه همه فضاها در معماری خالی هستند و در غیر این صورت توده به حساب می آمدند. تحقیق حاضر، با توجه به مفهوم تهی در معماری و تأثیرات آن بر رفتار، ویژگی های کالبدی و معنایی تهی و اثربخشی آنها بر روابط اجتماعی افراد را مورد تحلیل و بررسی قرار می دهد. اینکه مؤلفه های کالبدی و معنایی تهی چه تأثیری بر مؤلفه های اجتماعی فضا دارند؟ به عنوان اصلی ترین سوال تحقیق مطرح می گردد. دستیابی به الگوی جامع در زمینه چگونگی استفاده از ویژگی های تهی در جهت بهبود کیفیتهای فضایی همچنین افزایش و یاکنترل تعاملات اجتماعی در محلها و موقعیتهای متفاوت، به عنوان هدف تحقیق مد نظر قرار گرفت. بنابراین پیوستگی حاصل از تهی به عنوان متغیر مستقل و تعاملات اجتماعی حاصل از آن به عنوان متغیر وابسته معرفی گردید. به دنبال پی ریزی روش تحقیق ترکیبی کمی – کیفی آمایش اولیه در پنج کاربری مختلف و آمایش اصلی، در سه کاربری مختلف، بصورت توزیع پرسشنامه، مشاهده دقیق و مصاحبه در محل صورت گرفت. اطلاعات بدست آمده به روش کیفی و تحلیل اطلاعات به روش کمی و با استفاده از نرم افزار Smart PLS انجام گرفت. نتایج حاصل از تحلیل ها نشان می دهد، مؤلفه های کالبدی و معنایی تهی، در قالب پیوستگی فضایی، تمایلات اجتماعی میان افراد را در مکان هایی با کاربری غیر رسمی افزایش داده است.
ارزیابی مؤلفه های مؤثر بر میزان شادی شهروندان در فضاهای عمومی شهر تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر پایدار دوره ۳ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳
107 - 124
حوزه های تخصصی:
اندیشمندان حوزه شهری بر این اصل تأکید دارند که هدف مداخلات طراحی شهری در پروژه های شهری تغییر تجربیات آن فضا برای استفاده کنندگان از آن است. فضاهای عمومی شهری در تلاش برای خلق حسی به یادماندنی و ایجاد شادی در حاضرین در فضا طراحی شده اند، به طوری که حتی افرادی که از این مراکز بازدید می کنند می توانند به استفاده از حواس پنج گانه خود مجموعه ای از تجربیات عاطفی کسب شده در فضا را توصیف کنند؛ تجربیاتی که نسبت به مکانی دیگر می توانند بسیار متفاوت باشند. در ایران، به جز پژوهش های اندک، آن هم بیشتر با رویکردی روان شناختی و با محور قرار دادن فرآیندهای ذهنی منجر به شادی یا ناشادی، توجه درخوری به این موضوع نشده است. بر اساس گزارش جهانی شادی در سال 2019 ایران از بین 153 کشور در جایگاه 118 قرار دارد. در پژوهش حاضر هدف بررسی و تبیین معیارهای اثرگذار بر شادی و نشاط اجتماعی شهروندان در فضاهای عمومی تبریز می باشد. به منظور پاسخگویی به این هدف در بخش مبانی نظری تأکید شد که به طورکلی شادی و فضاهای عمومی شهری بر یکدیگر اثرگذارند. یافته های پژوهش حاکی از این است که بر اساس نتایج به دست آمده از مطالعات آماری، تمامی متغیرهای مفهومی پژوهش، شامل ابعاد کیفیت فضاهای عمومی شهری، ابعاد کالبدی-اکولوژیک، ابعاد ادراکی-معنایی، ابعاد فرهنگی-اقتصادی، ابعاد اجتماعی، ابعاد ذهنی، ابعاد سیاسی-مدیریتی، ابعاد فردی-شخصیتی دارای ارتباط معنادار با مفهوم شادی و نشاط اجتماعی می باشند. از دیدگاه شهروندان، بعد کیفیت فضای شهری مهم ترین بعدی است که نقش مهم تری در ارتقا شادی و نشاط اجتماعی شهروندان داشته و بیش ترین اثرگذاری را بر شادی شهروندان ایفا می کنند و بایستی در برنامه ریزی های مرتبط با فضای شهری در اولویت قرار گیرند.
ارزیابی کیفیت محیط زندگی شهری در باقرشهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این مقاله ارزیابی کیفیت محیط زندگی شهری در باقرشهر تهران می باشد. نوع تحقیق، تلفیقی از روش های عینی و ذهنی بوده است. ابزار گردآوری داده ها، اسناد، آمارنامه ها و گزارش های سازمان ها و دستگاه های مرتبط بوده اند. کیفیت محیط زندگی با 23 سنجه در قالب شاخص های آلودگی، اکولوژیک، زیرساخت ها و امکانات شهری در 5 درجه، مورد ارزیابی قرار گرفتند. با توجه به اهمیت ناهمسان شاخص ها و سنجه ها، از مدل AHP، برای تعیین وزن شاخص ها استفاده گردید. نوآوری تحقیق حاضر، تلفیق داده های اسنادی با داده های ذهنی، ابداع یک مدل ریاضی ضمن تعیین وزن برای سنجه ها و بیان نتیجه نهایی ارزیابی به صورت کمی و به عنوان نسبتی از وضعیت آرمانی، می باشد. نتایج تحقیق نشان داد که 4 سنجه در طیف خیلی خوب، 4 سنجه در طیف خوب، 4 سنجه در طیف متوسط، 8 سنجه در طیف ضعیف و 3 سنجه در طیف بد قرار دارند. با لحاظ امتیازات 1 تا 5 برای 5 طیف مورد ارزیابی، میانگین وزنی سنجه ها در شرایط اعمال وزن برای سنجه ها، 31/3 و بدون آن 91/2 به دست آمد. نتایج تحقیق نشان داد که محدوده مطالعاتی از 1/66 درصد حد مطلوب کیفیت زندگی برخوردار می باشد؛ بنابراین وضعیت کیفیت محیط زندگی باقرشهر، در سطح متوسط، ارزیابی گردید. سرانه بالای فضای سبز شهری و میزان بهره مندی اماکن از شبکه های آب لوله کشی و گاز شهری از نقاط قوت و آلودگی هوای ناشی از صنعتی بودن منطقه و مجاورت با تهران و وجود بیابان در اطراف، عدم وجود شبکه لوله کشی فاضلاب و سرانه های پایین فرهنگی، ورزشی، بهداشتی درمانی و آموزشی از جمله کاستی های مهمی بودند که در این بررسی مشاهده گردید.
ارزیابی کیفیت طرح های توسعه و عمران شهرهای میانی و بزرگ در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره نهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳۶
133 - 145
حوزه های تخصصی:
جایگاه و اهمیت طرح ها در برنامه ریزی و ارزیابی آنها در جهات مختلف، همچنان موضوعی داغ، مورد توجه و قلمروی چالش برانگیز در محافل علمی و حرفه ای است. یکی از رویکردهای رو به گسترش ارزیابی طرح ها، بررسی "کیفیت طرح ها" برای بررسی مطلوبیت طرح ها، کاربرد روش ها و تئوری های برنامه ریزی و نقاط قوت و ضعف آنها نسبت به وضعیت آرمانی است. هدف اصلی این مطالعه نیز ارزیابی کیفیت طرح های توسعه شهری (طرح جامع) در ایران برای شناسایی و تحلیل نقاط قوت و ضعف درونی طرح ها در زمینه های یاد شده است. روش تحقیق، ترکیبی از رویکردهای پژوهشی تحلیلی و تبیینی است. بدین روی طرح ها براساس چارچوب نظری و مدل مفهومی طراحی شده کیفیت طرح های جامع شامل هفت مؤلفه پایه (مبنای واقعی، تجزیه وتحلیل، طرح و برنامه، اجرا، هماهنگی سازمانی، سازمان دهی و ارائه، روش برنامه ریزی) و سه مؤلفه پیشرو (مشارکت، نظارت و ارزیابی و توسعه پایدار) ارزیابی شده اند. جامعه آماری این مطالعه، طرح های شهرهای میانی (29 طرح) و بزرگ (پنج طرح) در نظر گرفته شده است. نتایج این تحقیق نشان می دهد، امتیاز کلی کیفیت طرح های جامع در هر دو گروه شهرهای میانی و بزرگ در حد متوسط (میانگین نمره 4.95 از 10) قرار دارد. از میان هفت مؤلفه پایه کیفیت طرح، مؤلفه های مبنای واقعی، تجزیه وتحلیل، سازمان دهی و ارائه، وضعیت مطلوبی داشته و مؤلفه های طرح و برنامه، هماهنگی سازمانی، اجرا و روش برنامه ریزی دارای وضعیت مطلوبی نیستند. مؤلفه های پیشرو توسعه پایدار نیز علی رغم نمره پایین، وضعیت مستعد و قابل پیشرفت دارند و مؤلفه های "مشارکت" و "نظارت و ارزیابی" به صورت عمومی در طرح ها مورد توجه قرار نمی گیرند. در بین طرح مورد بررسی طرح جامع شهر رشت و پس از آن چهار طرح مهاباد، بجنورد، آمل، سبزوار، کرمان و بیرجند به عنوان بهترین طرح ها شناسایی شدند و می توان از آنها به عنوان طرح های پیشرو یاد کرد. در بررسی همبستگی درونی اجزای طرح نیز مشخص شد، مؤلفه "طرح و برنامه" مهم ترین و تأثیرگذارترین مؤلفه کیفیت طرح است و آن را می توان به عنوان شاخص اصلی و نمایانگر کیفیت طرح های جامع برشمرد. همچنین بین کیفیت طرح های شهرهای بزرگ و شهرهای میانی تفاوت معنی داری وجود ندارد و طرح ها به صورت عمومی دارای وضعیت مشابه هم هستند. با این حال کیفیت طرح ها طی دو دهه گذشته افزایش یافته است.
تأثیر آموزش مبتنی بر کارگاه بر توانایی فراشناختی و طراحی دانشجویان معماری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دانشجویان دارای استعدادهای بالقوه ای هستند که این استعدادها باید توسط خود و یا راهنمایان آموزشی شناخته شده تا از آن ها بهره برداری صحیح به عمل آید. به این منظور لازم است، روش های آموزشی، یاددهی و یادگیری مناسب، جهت ارتقاء آن ها موردبررسی قرار گیرد. آموزش صحیح می تواند فراگیران طراحی را در مسیری مشخص و درست قرار داده؛ همچنین موجبات ارتقاء قدرت طراحی آنان را فراهم سازد. این پژوهش به دنبال پاسخگویی به این سؤالات است؛ که آموزش معماری مبتنی بر کارگاه می تواند توانایی طراحی دانشجو را بالا ببرد؟ آموزش معماری مبتنی بر کارگاه می تواند توانایی فراشناختی دانشجو را افزایش دهد؟ روش این تحقیق، پژوهشی عمل نگر مبتنی بر طرح نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون-پس آزمون بود. جهت انجام پژوهش از آزمون فراشناخت حالتی جهت سنجش تحلیل شناختی در چهار بعد آگاهی، راهبرد شناختی، برنامه ریزی و بررسی خود و از آزمون طراحی محقق ساخته جهت سنجش قدرت طراحی استفاده شد. بر اساس نتایج این پژوهش می توان گفت که روش آموزش معماری مبتنی بر کارگاه می تواند به ارتقای کیفی سطح طراحی کمک نماید و قدرت تحلیل فراشناخت دانشجو را نیز افزایش دهد.
تأثیر متقابل الگوی رفتار اجتماعی ساکنان خانه بر سازمان دهی فضای داخلی آن (مطالعه موردی: خانه های تک واحدی و آپارتمان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات محیطی هفت حصار سال نهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۳۲
۸۵-۱۰۷
حوزه های تخصصی:
فضایی که انسان در آن زندگی می کند، مکانی است که بخشی از هویت خویش را در آن شکل می دهد. خانه، محیطی برای شکل گیری فعالیت اجتماعی به منظور تأمین نیازهای وی است. در عصر حاضر الگوی رفتاری کاربران خانه نادیده گرفته می شود؛ لذا هدف اصلی این پژوهش توجه به تأثیر متقابل رفتار اجتماعی ساکنان بر سازمان فضایی داخلی خانه است. الگوی رفتار افراد و روابط خانوادگی نیز تغییر کرده و بنابراین سازمان دهی فضایی متفاوتی را در آن به وجود می آورد. رویکرد این پژوهش کیفی است. پژوهش از نوع توصیفی- تحلیلی و با روش مطالعه موردی انجام شده است. برای دستیابی به اهداف موردنظر پس از بررسی مفاهیمی همچون رفتار اجتماعی، الگوی رفتار، سازمان دهی داخلی خانه و ارتباط رفتار با آن، رفتار اجتماعی مدنظر مؤثر بر الگوی خانه در نمونه های موردی که شامل یک نمونه خانه تک واحدی و یک نمونه آپارتمان واقع در شهر همدان است، موردبررسی قرار می گیرد. نتایج پژوهش نشان دهنده تأثیر متقابل الگوی رفتار اجتماعی و سازمان دهی فضاهای داخلی خانه در هر دو نمونه می باشد. به نظر می رسد که رفتارهای مدنظر بر شکل، ابعاد و چیدمان فضاهای هر دو نمونه تأثیر متقابلی داشته است، به طوری که در نمونه خانه تک واحدی شکل خانه و ابعاد آن در محرمیت و خوابیدن مؤثرتر است و در آپارتمان مدنظر خوردن تأثیر قوی تری برچیدمان فضاها دارد.
بهینه سازی چند هدفه تخصیص کاربری اراضی با استفاده از الگوریتم NSGA-II (مورد شناسی: منطقه 10 شهر تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بهینه سازی تخصیص کاربری اراضی به عنوان یکی از بهترین مدل ها برای حفاظت زیست محیطی و هماهنگ کننده اهداف متضاد و مختلف اقتصادی، اجتماعی و غیره کاربری اراضی است. منطقه 10 کلان شهر تبریز د ر زمینه تناسب و توزیع بهینه کاربری ها د ارای نارسایی بود ه است؛ ازاین رو این تحقیق با هدف بهینه سازی تخصیص کاربری اراضی منطقه 10 کلان شهر تبریز انجام گرفته است. پژوهش حاضر با ماهیت توسعه ای- کاربردی و روش توصیفی- تحلیلی در زمینه تخصیص کاربری اراضی با هشت کاربری اصلی: مسکونی به تفکیک سه نوع طبقاتی، تجاری، آموزشی، درمانی، فرهنگی، فضای سبز، ورزشی، تجاری-مسکونی به تفکیک سه نوع طبقاتی به وسیله الگوریتم ژنتیک از نوع مرتب سازی نامغلوب نسخه دوم (NSGA-II) انجام گرفته است. بدین منظور از چهار تابع هدف حداکثر غیر خطی: بیشینه سازی FAR، بیشینه سازی سود اقتصادی، بیشینه سازی سازگاری، بیشینه سازی فشردگی استفاده شده است. هشت نوع کاربری اراضی اصلی و هشت محدودیت تعریف شد و برای ترکیب مقدار عددی تابع هدف بعد از نرمال سازی، روش مجموع وزن دار به کار گرفته شد. عملگرهای NSGA-II اصلاح شد و مدل پیشنهادی در زبان برنامه نویسی MATLAB توسعه داده شد. مدل با توجه به محدودیت های مدل سازی اجرا شده و برای به تصویر کشیدن خروجی مدل، روش کدگذاری ویژه راه حل ها که خروجی را با نرم افزار GIS مرتبط می کرد، تعریف شد. نتایج، نشان دهنده کارآیی و اثربخشی مدل پیشنهادی و پتانسیل آن در پشتیبانی از فرایند برنامه ریزی شهری و تصمیم سازی است. این پتانسیل از طریق تولید آلترناتیوهای گوناگون کاربری و نمایش راه حل های بهینه به دست آمده است. درنهایت نتایج نشان داد که در صورت بهینه سازی کاربری اراضی درمنطقه 10 کلان شهر تبریز، مقدار FAR به اندازه 13.04 درصد و سود اقتصادی به اندازه 21.06 درصد و سازگاری- فشردگی بین کاربری ها به ترتیب 2.3 و 4.6 درصد افزایش می یابد.
ارزیابی و تحلیل مؤلفه های شهرِ شاد در شهرهای دارای سابقه مصیبت عظیم پژوهش موردی: شهر بم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شهر بم به دلیل پیامدهای زلزله 1382 (با حدود 27 هزار جانباخته و30 هزار مصدوم) به مثابه یک شهر با سابقه مصیبت بزرگ، دارای نشانگان افسردگی، اضطراب، پس آسیبی و خشم است. تبعات این مصیبت عظیم، مشکلات فقدان شادی و سرزندگی شهروندان، را تشدید و سلامتی روحی، انرژی روانی و انگیزه فردی را به مخاطره می اندازد. هدف پژوهش، تحلیل میزان احساس شادی و سرزندگی یا احساس دلمردگی و سرخوردگی شهروندان، همچنین تبیین ریشه ها و عوامل زمینه ساز آن؛ فضای سبز، امکانات اوقات فراغت و ورزش و ... که در حیطه برنامه ریزی شهری می باشد. این پژوهش به لحاظ روش، توصیفی- تحلیلی و از نوع پیمایشی است. روایی توسط متخصصین و پایائی آن با آلفای کرونباخ تأیید گردید. جامعه هدف، شهروندان 15 ساله و بالاتر شهر بم و حجم نمونه 330 واحد می باشد. مدل های تحلیل، آزمون T تک گروهی، Tنمونه های مستقل، کای دو، تست لوین، جدول متقاطع و آنالیز واریانس هستند. یافته ها نشان می دهد: 67 درصد نمونه ها احساس شادی و سرزندگی شان، کم تا بسیار کم است. مضافاً، که 85 درصد همین افراد از وضعیت مؤلفه های شهرشاد یعنی فضای سبز، امکانات ورزشی، امکانات اوقات فراغت و محیط زندگی ناراضی اند. میانگین رضایت شهروندان از مؤلفه های شهر شاد، برای شاخص های فضای سبز 6/2؛ اوقات فراغت 8/2؛ امکانات ورزشی 5/2 و محیط زندگی، 6/2، پایین تر از متوسط (3) می باشد.
تحلیل بنیان های معرفت شناختی و مدل های نظری حس مکان و ریشه داری در بین ساکنان محله هفت حوض تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تحقیق حاضر با هدف تحلیل بنیان های معرفت شناختی و مدل های نظری حس مکان و ریشه داری در بین ساکنان محله هفت حوض تهران، انجام یافته است. روش تحقیق، توصیفی- تحلیلی بوده و جهت گردآوری اطلاعات، از پرسشنامه محقق ساخته استفاده شد. جامعه آماری تحقیق شامل ساکنین محله هفت حوض تهران است که بر اساس نتایج سرشماری 1395 تعداد آن ها 30401 نفر بود و با استفاده از فرمول کوکران تعداد 379 نفر، به عنوان حجم نمونه تعیین شد. برای دستیابی به نتایج بهتر، حجم نمونه به 500 افزایش یافت. نمونه های تحقیق با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده، انتخاب شدند. نوآوری این تحقیق در بهره گیری از مدل ادراک مکان و تحلیل کمی آن در رابطه با اصالت و ریشه داری ساکنان منطقه می باشد. جهت تحلیل داده ها از آزمون تی مستقل و تحلیل واریانس یک طرفه در نرم افزار SPSS، استفاده شد. طبق نتایج به دست آمده، حس مکان به میزان زیادی در بین ساکنین محله هفت حوض وجود دارد، میزان حس مکان در بین گروه های مختلف از نظر وابستگی به زمین و مدت سکونت تفاوت معنا داری نشان داد.
آینده نگاری روند توسعه فیزیکی شهرها با رویکرد سناریونویسی (نمونه موردی: شهرماکو)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال یازدهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴۳
85 - 100
حوزه های تخصصی:
شهر به عنوان دومین انقلاب بشری، کارخانه تولید ثروت لقب گرفته است. مضاف بر آن کارگاه و بستر آلودگی را نیز برخود نهاده است. پس می توان چنین عنوان داشت که شهر می تواند همچون شمشیر با دو لبه برنده باشد، لذا برای هر اقدام در این بستر لازم است جدا از تبیین وضعیت موجود ، مبادرت به شناسایی عدم قطعیت های آینده های محتمل پیش روی نیز شود تا بیشترین فواید حاصل آید و از کمترین خسران جلوگیری شود. بدین منظور تحقیق حاضر در ابتدا وضعیت توسعه فیزیکی شهر ماکو را با استفاده از مدل هلدرن مشخص نموده و سپس با هدف تبیین عوامل کلیدی مؤثر بر روند توسعه فیزیکی با رویکرد آینده نگاری، سعی بر ترسیم چشم اندازهای محتمل شهر کرده است. بدین منظور از 27 شاخص اثرگذار در روند توسعه فیزیکی شهر ماکو استفاده شده است که با توجه به ارزیابی کاشناسان در محیط میک میک 8 سناریو به عنوان پیشران شناخته شداه اند. سپس برای تعیین آینده های محتمل، پیشران ها در قالب گمانه ها در محیط سناریو ویزارد مورد ارزیابی کارشناسان قرار گرفته اند. نتایج تحقیق توسعه فیزیکی شهری ماکو بیانگر دو قالب سناریو قوی و محتمل بوده است. سناریو قوی شامل سه سناریو(سناریو اول وضعیت مطلوب، سناریو دوم و سوم بحرانی) بوده که فاقد وضعیت ایستا در میان سناریوها بوده است. درمجموع 21 سناریو محتمل برای وضعیت آینده روند توسعه فیزیکی شهر ماکو در افق سال 1404 به دست آمد که وضعیت سناریوهای محتمل بیانگر چهار سناریو مطلوب و 17 سناریو بحرانی بوده است. در این میان سناریوهای 1، 2 و 3 احتمال تحقق بیشتری داشته اند.
آینده نگاری شهر دوستدار کودک در افق 1410 (مورد شناسی: شهر تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کودکان امروز، نسل های آینده جامعه ما هستند که این امر ضرورت شناخت کلی و همه جانبه کودکان و طراحی و ایجاد شهر دوستدار کودک را بیان می کند. هدف پژوهش حاضر، آینده نگاری شهر دوستدار کودک شهر تبریز در افق 1410 است و نوع تحقیق کاربردی-توسعه ای و روش بررسی آن با توجه به روش آینده نگاری، پیمایش نظرات کارشناسان و متخصصان در قالب پرسشنامه به صورت ماتریس آثار متقابل است و از مدل های میک مک، تحلیل خاکستری و سناریو برای تجزیه وتحلیل داده ها استفاده می شود. برای تحلیل و ارزیابی شهر دوستدار کودک در شهر تبریز از 32 عامل استفاده شده است که با نرم افزار میک میک، رابطه بین متغیرها ارزیابی و پیشران های کلیدی استخراج شده اند که با توجه به نتایج نرم افزار میک مک، 10 عامل کلیدی تأثیرگذار شناسایی شدند. سپس این عوامل کلیدی با استفاده از مدل تحلیل خاکستری در سطح مناطق 10 گانه شهر تبریز اولویت بندی شدند. نتایج به دست آمده از روش تحلیل خاکستری مشخص و براساس آن امتیاز برای 10 منطقه بررسی شد. منطقه 1 با بیشترین امتیاز در اولویت اول، منطقه 4 در اولویت دوم و مناطق 8 و 9 بدترین وضعیت را نسبت به شهر دوستدار کودک داشته اند و درنهایت، سناریوهای مهم تأثیرگذار در شهر دوستدار کودک در شهر تبریز با استفاده از نرم افزار سناریو ویزارد تدوین شد و نتایج مستخرج از سناریو ویزارد نشان داد که 13 سناریو باورکردنی و محتمل (1 سناریو با وضعیت مطلوب، 2 سناریو با وضعیت ایستا و 10 سناریو با وضعیت بحرانی) برای وضعیت آینده شهر دوستدار کودک در شهر تبریز در افق 1410 به دست آمدند. نتایج تحقیق نشان داده است که با توجه به نظرات کارشناسان شرایط ناامیدکنند ه ای برای تحقق شهر دوستدار کودک در مناطق 10 گانه شهر تبریز در افق 1410 به ویژه برای مناطق 8 و 9 وجود دارد که این امر لزوم برنامه ریزی درجهت مقابله و کاهش تأثیرات منفی ناشی از وقوع آن ها و همچنین ضرورت توجه به سناریو مطلوب را ضروری ساخته است.
ارزیابی روند تغییرات کاربری اراضی و تأثیر آن بر آلبیدوی سطحی و دمای سطح زمین در حوضه آبخیز اهرچای(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و آمایش شهری - منطقه ای سال دهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۳۷
123 - 142
حوزه های تخصصی:
یکی از عوامل متأثر از فعالیت های انسانی، تغییر در کاربری اراضی است که می تواند منجر به تغییرات آلبیدوی سطحی و دمای سطح زمین شود و تغییر در این پارامترها آب وهوای طبیعی منطقه را متأثر می سازد. پژوهش حاضر به بررسی روند تغییرات کاربری اراضی و خصوصیات دمای سطح زمین و آلبیدوی سطحی در هر کاربری در حوضه آبخیز اَهرچای با استفاده از داده های لندست برای یک دوره 29 ساله پرداخته است. بدین منظور از تصاویر ماهواره ای لندست 5 (TM) در سال 1987 و لندست 8 (OLI) برای سال 2015 استفاده شده و پس از انجام مراحل مختلفِ پردازش تصاویر، نسبت به استخراج کاربری اراضی براساس روش «ماشین بُردار پشتیبان» (SVM) اقدام شد. دقت طبقه بندی برحسب ضریب آماری کاپا به ترتیب 93/0 و 95/0 و براساس دقت کلی 09/95 و 20/96 به دست آمد. بیشترین تغییرات کاربری در اراضی مرتعی و پس از آن در زراعت دیم مشاهده شده است. تبدیل مراتع به زراعت دیم باعث کاهش پوشش گیاهی و تغییر الگوی توزیع و روند افزایش دمای سطح زمین و میزان آلبیدوی سطحی شده است که این میزان برای کاربری زراعت دیم با افزایش دمای تقریباً 8 درجه سانتی گراد و آلبیدوی سطحی 03/0 بوده است؛ بنابراین ملاحظه می شود که سطح حوضه تغییرات کاربریِ روی داده، موجب تغییر در میزان دمای سطح زمین و آلبیدوی سطحی شده است.
بررسی نقش شهرداری ها در فرآیند اعمال مالیات بر مسکن های خالی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد و برنامه ریزی شهری دوره ۱ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴
214 - 225
حوزه های تخصصی:
با توجه به پیامدهای منفی وجود خانه های خالی همانند عدم توسعه مطلوب شهری، عدم امکان استفاده از بازدهی مقیاس در ارایه خدمات، برجسته شدن شکاف طبقاتی، بروز مخاطرات و ناهنجاری های اجتماعی و فرهنگی و اخلال و تشدید نوسانات قیمتی در بازار مسکن، برخی دولت های محلی بالاخص در شهرهای با رشد جمعیت فزاینده اقدام به اعمال مالیات بر خانه های خالی کرده اند و از عواید حاصل از آن برای بهبود خدمات ارایه شده در بخش مسکن و شهرسازی استفاده می کنند. در اقتصاد ایران نیز در ادوار مختلف قوانین متعددی برای حل معضل مالیات بر خانه های خالی تصویب شده است ولی در عمل از نظر اجرایی با معضلات و تنگناهایی مواجه بوده که یکی از مهمترین دلایل این امر عدم توجه به مساله نهاد اجرایی در اعمال این مالیات بوده است. بطور ویژه، به دلیل عدم توجه به جایگاه شهرداری ها در فرآیند شناسایی و مالیات ستانی از املاک و اراضی خالی، این قوانین در دستیابی به اهداف اقتصادی و اجتماعی مدنظر شکست خورده است. این در حالی است که شهرداری ها به سبب برخورداری از سامانه جامع ممیزی املاک و اراضی شهری، نسبت به سایر ارگان ها (وزارت راه و شهرسازی و سازمان امور مالیاتی) از مزیت نسبی و مطلق در فرآیند اجرایی مالیات بر خانه های خالی برخوردار هستند. در این پژوهش، تلاش شده است با توصیف و تبیین نقش و جایگاه شهرداری ها در اجرای مالیات بر خانه های خالی، اهمیت آن در خلق منابع درآمدی جدیدبرای شهرداری تهران و در نتیجه ارتقای کیفیت و خدمات ارایه شده آن بالاخص در بخش مسکن و خدمات شهری بررسی شود.
شناسایی عوامل کلیدی مؤثر بر بازآفرینی پایدار شهری با رویکرد آینده پژوهی (مورد شناسی: بافت ناکارآمد شهر یزد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و آمایش شهری - منطقه ای سال دهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۳۴
109 - 130
حوزه های تخصصی:
توسعه سریع شهرنشینی در نتیجه انقلاب صنعتی و پیشرفت های تکنولوژیکی، تأثیرات قابلِ توجهی بر بافت های شهری بر جای گذاشته و موجب برهم خوردن تعادل های اجتماعی و محیطی و درنتیجه پدیدارشدن بافت های ناکارآمد شهری شده است. رویکرد بازآفرینی پایدار شهری با سیاست یکپارچه، جامع نگر و عملیاتی با ایجاد تغییرات مثبت و پایدار باعث بهبود و ارتقای کیفی بافت های ناکارآمد شهری با اهداف یکپارچه کالبدی، اجتماعی، اقتصادی و زیست محیطی می شود. رویکرد آینده پژوهی، درجهت رسیدن به توسعه پایدار و مواجهه با مشکلات آینده شهرهاست. این رویکرد، به عنوان شیوه و روش شناختی با درنظرگرفتن وضعیت گذشته و حال، چشم انداز آینده را برای ما روشن می کند. هدف این مقاله، شناسایی عوامل کلیدی مؤثر بر بازآفرینی پایدار ناکارآمد شهر یزد در افق 1414 است. بر این مبنا روش این پژوهش، ازنظر هدف، کاربردی و به لحاظ روش، ترکیبی از روش های اسنادی و پیمایشی و از نظر ماهیت، براساس روش های جدید آینده پژوهی، تحلیلی و اکتشافی است و به منظور تجزیه و تحلیل متغیرها، از ترکیبی از مدل های کمّی و کیفی همچون تحلیل ساختاری میک مک و روش دلفی انجام گرفته است. یافته ها نشان داد که عوامل کلیدی مؤثر بر آینده بازآفرینی شهر یزد در افق 1414 شامل «تحریم های بین المللی»، «نهادهای اجتماعی و مدنی»، «تورم»، « نهادهای موازی در اغلب بخش های حاکمیتی»، «تمرکز اداره ها و مراکز دولتی در پایتخت»، «عملکرد دستگاه های نظارتی و بازرسی»، «سرمایه گذاری داخلی و خارجی»، «فناوری های نوین»، «بحران نظام اداری» و « بحران مالی» است.