فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۱۲۱ تا ۱٬۱۴۰ مورد از کل ۲٬۲۷۱ مورد.
حوزه های تخصصی:
روند رشد سریع شهرنشینی در جهان موجب تمرکز، فشردگی و سرعت جریان زندگی شهری شده است؛ همچنین ضعف سیستم حمل و نقل عمومی کارآمد که پاسخگوی نیاز شهروندان باشد، استفاده روزافزون از خودروهای شخصی و به تبع آن افزایش تقاضا برای پارک اتومبیل در شهرها را موجب گردیده که ترافیک سنگین و شدید در شهرها، از اثرات منفی آن می باشد. بعلاوه استفاده از طرحهای سنتی در ساخت پارکینگ ها و توزیع غیرمنطقی فضاهای پارک در سطح شهرها ومکانیابی نامناسب آنها بر این مشکلات افزوده است. مهمترین دلایل نابسامانی وضع فعلی پارکینگ در کلانشهر اصفهان به مکانیابی نامناسب، عدم توزیع منطقی آن و عدم تعادل بین جمعیت و مساحت (سرانه) کاربری پارکینگ بر می گردد. این امر موجب کندی تردد در گذرهای شهری به خاطر پارک های حاشیه ای کنار خیابان و توقف های دوبل و خودروهای سرگردانی که بدنبال جایی جهت پارک خودرو می باشند، گردیده است. هدف این تحقیق نیز مکانیابی پهنه های مطلوب پارکینگ های عمومی در منطقه شش شهر اصفهان با استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی و مدل تحلیل سلسله مراتبی، همچنین معرفی تکنولوژی های جدید طراحی و ساخت این پارکینگ ها و مدیریت فضاهای پارک می باشد. به این منظور از داده های آماری سازمانهای مربوطه و مطالعات اسنادی و انجام مطالعات میدانی در راستای تحقق این هدف استفاده شده است. نوع پژوهش، کاربردی و روش مطالعه پژوهش نیز اسنادی، تحلیلی، پیمایشی است. ابزار گردآوری داده ها در این پژوهش استفاده از منابع آماری، کتابخانه ای، اینترنتی، نقشه های طرح تفصیلی و نقشه های طرح بازنگری طرح تفصیلی شهر اصفهان و آماره های مستخرج از پرسشنامه ها می باشد که به شیوه ترکیبی بدان پرداخته شده است. نتایج تحلیلی سیستم اطلاعات جغرافیایی نشان می دهد که از مجموع 10 پارکینگ عمومی در منطقه شش، تعداد 5 پارکینگ عمومی در پهنه نامناسب ، 4 پارکینگ در پهنه مناسب و 1 پارکینگ در پهنه متوسط قرار گرفته اند. نهایتاً بایستی توزیع پارکینگ های عمومی این منطقه را نسبت به پهنه های بهینه مکانیابی نسبتا نامناسب دانست.
سیستم اطلاعات جغرافیایی و طراحی شهری
حوزه های تخصصی:
بررسی قابلیت منابع آب زیرزمینی در سازند کارستی کوه خورین کرمانشاه با تکنیک GIS و روش های ژئوفیزیکی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با توجه به ضرورت و اهمیت وجود آب به عنوان یک منبع حیاتبخش و به دلیل افزایش جمعیت و نیاز روزافزون به این منبع، تأمین آب مورد نیاز برای مصرف شرب، کشاورزی و صنعتْ یکی از دغدغه های جهان امروز محسوب می شود. کارست را می توان منبع مناسبی برای تأمین آب در نظر گرفت .مطالعات و پژوهش های منابع آب کارستیک، به علت محدودیت منابع آبرفتی از نظر کیفی و کمی و به علت گسترش وسیع سازندهای کارستی در سطح کشور، از اهمیت ویژه ای برخوردار است. منطقه آهکی خورین، در شمال غرب شهر کرمانشاه قرار دارد. عمده آب سکونتگاه های اطراف این منطقه و تالاب هشیلان را چشمه ها، سراب ها و آبخوان های کارستی این کوهستان تأمین می کنند. در این پژوهش، با استفاده از الگویFuzzy Logic/AHP و به کارگیری هشت معیار مؤثر، نقشه پهنه بندی پتانسیل منابع آب کارست منطقه تهیه شده است. سپس برای حصول اطمینان از پهنه های به دست آمده، این پهنه ها با عملیات میدانی و روش های ژئوفیزیکی ارزیابی شده اند. نتایج نقشه تهیه شده با الگوی منطق فازی نشان داد که دامنه جنوبی کوه خورین و اطراف تالاب هشیلان، نسبت به دامنه شمالی آن دارای قابلیت نفوذ و پتانسیل منابع آب کارستی بیشتری است. برای صحت سنجی این امر، عملیات صحرایی و برداشت داده ها به روش سونداژ الکتریکی قائم در دو پروفیل جداگانه، در دامنه جنوبی و شمالی کوه خورین انجام شد. وجود منبع آبی غنی، با کیفیت مناسب در بخش میانی مقطع دامنه جنوبی و نبود منابع آب، با کمیت و کیفیت مناسب در دامنه شمالی، صحت نتایج پهنه بندی الگوی Fuzzy Logic/AHP را تأیید کرد.
بهبود طبقه بندی طیفی-مکانی تصاویر ابرطیفی با به کارگیری اطلاعات مکانی در انتخاب نشانه ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فنآوری سنجش از دور ابرطیفی دارای کاربردهای فراوان در طبقه بندی پوشش های زمین و بررسی تغییرات آنها است. معمولترین روش جهت طبقهبندی تصاویر ابرطیفی، طبقه بندی مبتنی بر پیکسل بوده که در آن هر پیکسل فقط با اطلاعات طیفی خود و بدون در نظر گرفتن پیکسل های همسایه، به کلاس مشخصی اختصاص می یابد. پیشرفتهای اخیر و ایجاد تصاویری با قدرت تفکیک مکانی بالا، لزوم استفاده توأم از اطلاعات طیفی و مکانی را در طبقه بندی تصاویر ابرطیفی ایجاب می کند. در این تحقیق روشی جدید برای طبقه بندی طیفی-مکانی تصاویر ابرطیفی و بر اساس الگوریتم قطعه بندی هرمیمبتنی بر نشانه معرفی میشود. در میان الگوریتمهای مختلف طبقهبندی طیفی-مکانی تصاویر ابرطیفی، تاکنون الگوریتم قطعهبندی هرمی مبتنی بر نشانه در ترکیب با الگوریتم طبقه بندی ماشین بردار پشتیبان به بهترین نتایج دست یافته است. در روش پیشنهادی برای انتخاب نشانهها از ترکیب قطعهبندی واترشد (Watershed)و طبقهبندی ماشین بردار پشتیبان استفاده میشود. برای این منظور از میان پیکسلهای با بیشترین جمعیت برای هر ناحیه از نقشه قطعهبندی، آنهایی که دارای بالاترین درجه تعلق به یک کلاس هستند، به عنوان نشانه انتخاب میگردند. سپس بر روی نشانه های بدست آمده، الگوریتم قطعهبندی هرمی پیادهسازی میشود. در نهایت نقشه قطعه بندی بدست آمده به کمک قانون تصمیم رأی اکثریت با نقشه طبقهبندی ماشین بردار پشتیبان ترکیب می گردد. روش پیشنهادی بر روی سه تصویر ابرطیفی Pavia، Berlin و DC Mall پیادهسازی شد، نتایج آزمایشات بدست آمده برتری روش پیشنهادی را در مقایسه با الگوریتم هرمی مبتنی بر نشانه اولیه نشان میدهد. این برتری برابر با 4، 6 و 5 درصد در پارامتر ضریب کاپا و به ترتیب برای تصاویر Pavia، Berlin و DC Mall میباشد.
پتانسیل سنجی احداث نیروگاه های خورشیدی در ایران با روش های تاپسیس، فازی تاپسیس و فازی سوگنو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ایران در کمربند خورشیدی زمین و نواحی پرتابش آن واقع شده است؛ از این رو در بسیاری از نقاط کشور می توان انرژی مورد نیاز را از طریق خورشید تأمین نمود. عوامل متعددی از جمله میزان تابش کلی خورشیدی، زیرساخت های منطقه ای، شبکه های انتقال نیرو در انتخاب مکان بهینه تأثیرگذارند. این تحقیق با استفاده از سیستم های تصمیم گیری چندمعیاره، مبانی فازی سازی و بهره گیری از ابزارهای سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS) به تلفیق عوامل مؤثر در احداث نیروگاه های خورشیدی فتوولتائیک در مقیاس کشوری می پردازد تا پتانسیل مناطق مختلف کشور ایران در ایجاد این نیروگاه ها تعیین شود. جهت تعیین مناطق مساعد روش های تاپسیس (TOPSIS)، فازی تاپسیس (Fuzzy TOPSIS) و فازی سوگنو (Fuzzy Sugeno) اجرا و قابلیت آن ها مورد ارزیابی و مقایسه قرار گرفتند. پس از اخذ نظرات کارشناسی، پتانسیل سنجی در دو مرحله اصلی اجرا شد: کسر مناطق غیرممکن (قیود) و محاسبه پتانسیل مناطق با استفاده از آنالیزهای مکانی در قالب سه روش مذکور. نتایج نشان داد که روش فازی تاپسیس از منظر پیوستگی نقشه و دخالت دادن داده ها حالت میانه بین دو روش تاپسیس و فازی سوگنو دارد و در قیاس با دو روش دیگر حساسیت معقولی به دقت وزن های ورودی نشان می دهد. روش تاپسیس 71/14% و فازی تاپسیس 33/18% و روش سوگنو 52/20% از کل کشور را برای احداث نیروگاه خورشیدی مناسب دانسته اند. در راستای اولویت دهی به مناطق مختلف کشور، هر سه روش با ضریب همبستگی متوسط 85/0 نتایجی مشابه داشتند. اولویت های اصلی کشور برای نیروگاه های خورشیدی با اختلافی ناچیز بخش های نرمانشیر، نوبندگان، فرجهی، بمپور، شیب کوه و گاوبندی معرفی شدند
تحلیلی بر قابلیت ها و محدودیت های توسعه فیزیکی شهر نورآباد ممسنی؛ با تأکید بر شاخص های شهر سالم در مدل SWOT(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
افزایش روزافزون جمعیت شهرنشین و در پی آن رشد شهرها در کشور، توجه به چگونگی کنترل گسترش شهرها و گام برداری در راستای توسعه پایدار به منظور ایجاد شهر سالم را ضروری ساخته است. شهر نورآباد ممسنی در سال های اخیر با افزایش سریع جمعیت مواجه بوده که این امر سبب گسترش و دست اندازی شهر به محیط های پیرامونی شده است. بدین منظور ضرورت توجه به رشد آتی آن، تدوین برنامه ای مناسب به منظور توسعه مناسب این شهر را دوچندان می نماید. در این پژوهش سعی شده است با شناسایی عوامل تأثیرگذار و ارزیابی آن، جهات بهینه توسعه فیزیکی شهر نورآباد ممسنی با استفاده از مدل SWOT مشخص شود. در این مرحله توسعه شهر را با توجه به شاخص های طبیعی توسعه فیزیکی و شاخص های مصنوعی مورد ارزیابی قرار گرفته است. روش تحقیق از نوع توصیفی تحلیلی و جمع آوری داده ها مبتنی بر مطالعات کتابخانه ای و بازدید میدانی است. استنتایج حاصل از این تحقیق حاکی از آن است که اراضی واقع در مشرق و جنوب شرقی، زمین های بایر درون بافت شهر و همچنین برخوردار بودن از مراکز دانشگاهی، بهترین نقاط قوت توسعه فیزیکی شهر محسوب می شود. کمبود شدید کاربری فضای سبز در شهر، مناسب نبودن سیستم شبکه بندی شهر، نبود ساخت و ساز عمودی به نسبت تمرکز بیشتر جمعیت در مرکز شهر و فقدان سیستم فاضلاب شهری در سطح کل شهر از نقاط ضعف به شمار می رود
بررسی ملاحظات سیاسی- امنیتی- دفاعی آمایش سرزمین با استفاده از مدل SWOT (مطالعه موردی: استان کهگیلویه و بویراحمد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ملاحظات سیاسی- امنیتی - دفاعی ازجمله مقوله هایی است که در طرح و برنامه ریزی های کلان کمتر به آن توجه شده است. علاوه بر آن آگاهی از وضعیت کنونی برای هر نوع برنامه ریزی دقیق برای توسعه و پیشرفت مناطق به ویژه در استانهای کمتر توسعه یافته ضروری می باشد. در همین راستا موضوع پژوهش حاضر بررسی ملاحظات سیاسی، امنیتی و دفاعی استان کهگیلویه و بویراحمد میباشد. روش تحقیق توصیفی- تحلیلی بوده که برای جمع آوری داده ها از روش اسنادی و میدانی (پرسشنامه) استفاده شده است. حجم نمونه نیز 40نفر از کارشناسان و مسئولان مربوطه استان می باشد. روش تجزیه و تحلیل داده ها نیز مدل SWOT بوده است. ملاحظات سیاسی، امنیتی و دفاعی استان در قالب 4 بخش سیاسی –امنیتی، فرهنگی- اجتماعی، اقتصادی و طبیعی مورد بررسی قرارگرفت. نتایج حاصل از پژوهش نشان می دهد که وجود منابع زیر زمین فراوان، شرایط اقلیمی، ظرفیت بالای گردشگری بهعنوان مهمترین مؤلفه های مثبت استان و بیکاری، کمبود سرمایه گذاری و تأثیر گرد و غبار غرب کشور بر برخی شهرستان ها ازجمله مهمترین مؤلفه های منفی استان می باشند. همچنین، نتایج پژوهش نشان داد در بین راهبردهای چهارگانه استان باید راهبرد رقابتی(تهاجمی) مدنظر مسئولان در برنامه ریزی ها باشد.
تشخیص تغییرات و بیابانزایی با استفاده از سامانه های اطلاعات جغرافیایی داده های ماهواره ای چند طیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
داده های سنجش از راه دور چند طیفی منبع اطلاعات مهمی برای تشخیص تغییرات سطحی می باشد. تغییرات پوشش اراضی، بدلیل فعالیت های بشری، موضوع اصلی برنامه ریزی منطقه ای است. تشخیص تغییرات یکی از کاربردهای اصلی سنجش از راه دور است. در این مطالعه که بر اساس روشهای چشمی و رقومی انجام شده است، تغییرات 23 ساله در دوره های مختلف شناسایی و مشخص شده است. تصاویر رقومی MSS (20ژولی، 1977) TM 7 سپتامبر، 1988 و +ETM 20 ژولی، 2000 استفاده شد. برای بررسی تصاویر سه زمانه، تصحیحات رادیومتریک و هندسی انجام و سپس روشهای مختلف مانند رویهم قرار دادن تصاویر رقوی، تفریق تصاویر، مقایسه پس از طبقه بندی به کار گرفته شده نتایج حاصل نشان داد مه طی 23 سال گذشته تغییرات فاحشی در رابطه با بیبان زایی روی داده است که 68% این تغییرات در مدت زمان بین 2000-1985 روی داده است. براساس نتایج حاصل نتیجه گیری می شود که داده های MSS ، TM و +ETM برای تهیه نقشه های تشخیص و تغییرات مناسب هستند. ضمناً نتایج حاصل نشان داده که کار میدانی گسترده برای نهیه نقشه های تغییرات منطقه مورد مطالعه نیاز است.
پهنه بندی پدیده ی گردو غبار در نیمه غربی ایران در بازه زمانی 1990 تا 2009(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نیمه غربی کشور ایران در هم جواری با بیابان های بزرگی قرار دارد که گردو غبار این بیابان ها به طور مستمر نیمه غربی آن را تحت تأثیر خود قرار داده و اثرات مخربی را در این بخش از کشور به وجود می آورند. شناخت الگوی فضایی این گردو غبارها در زمینه برنامه ریزی دقیق برای شناسایی، جلوگیری و کاهش اثرات آن ها کمک شایانی به ما می کند. لذا هدف از تحقیق حاضر تحلیل فضایی پدیده ی گردو غبار در نوار غربی کشور ایران در بازه زمانی 1990 تا 2009 میلادی می باشد. برای این کار آمار روزانه گردو غبار با کد (06) و میزان دید افقی مربوط به آن در 23 ایستگاه سینوبتیک غرب کشور از سازمان هواشناسی کشور دریافت و به صورت روزانه، ماهیانه و سالانه محاسبه شد. سپس نقشه پهنه بندی آن برای کل دوره و سال 2009 در محیط نرم افزاری GIS ترسیم شد. نتایج بدست آمده نشان داد که میزان گردو غبار ورودی در طول دوره دارای یک بیشینه در استان خوزستان می باشد و هرچه از جنوب به سمت شمال و از غرب به شرق در منطقه مورد مطالعه پیش می رویم از میزان گردو غبار کاسته می شود. ایستگاه هواشناسی دزفول با 1861 روز بیشترین و ایستگاه هواشناسی خوی با 42 روز کمترین میزان روز گردو غباری را در طول دوره داشته اند. همچنین تحلیل نقشه پهنه بندی سال 2009 نشان می دهد که الگوی فضایی گردو غبارها در سال های اخیر خصوصاً سال های 2008 و 2009 دچار تغییرات محسوسی شده و یک بیشینه ی گردو غباری دیگر نیز در غرب کشور یعنی استان کرمانشاه به وجود آمده است.
شبیه سازی شاخص های حدی دمای استان خوزستان بر اساس سناریوهای RCP(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله، سعی نموده است روند شاخص های حدی دما را بر اساس سناریوی وضعیت موجود و سه سناریوی RCP شامل 6/2، 5/4 و 0/6 به عنوان سناریوهای پیشنهادی فاز 5 CMIP در استان خوزستان شبیه سازی نماید. برای این منظور شاخص های DTR،TMAXmean TMINmean، TN10p، TX10p، TN90p TN90p و TX90p از مجموعه شاخص های معرف تغییر اقلیم جهت تحلیل روند دما انتخاب گردیدند. نتایج به دست آمده نشان می دهد در وضعیت موجود (2012-1982) کمینه های دما (72/2+ در سناریوی وضعیت موجود) نسبت به بیشینه های آن (2/1+ در سناریوی وضعیت موجود) با سرعت تقریباً بیشتری در حال افزایش هستند؛ به طوری که این مسئله منجر به روند کاهشی شاخص DTR شده است و شبیه سازی روند تغییرات دما بر اساس سناریوهای RCP حاکی از آن است در آینده (2050- 2013) روند افزایش دما همچنان ادامه خواهد داشت. به طورکلی در این پژوهش روند شاخص های شب های سرد و گرم (TN10p و TN90p) با روند شاخص TMINmean و شاخص های روزهای سرد و گرم (TX10p و TX90p) با شاخص TMAXmenn در مناطق مختلف استان هماهنگی نشان می دهد؛ به طوری که بر اساس آن ها تا سال 2050 شاخص های دوره سرد روند کاهشی (روزها و شب های سرد) و شاخص های دوره گرم سال (روزها و شب های گرم) روند افزایشی خواهند داشت.
پهنه بندی خطر زمین لغزش با استفاده از تحلیل سلسله مراتبی فازی با تأکید بر عوامل شکل دامنه (مطالعه ی موردی: شهرستان کامیاران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با وجود توسعه ی روزافزون شهرها، روستاها، مناطق و شهرک های صنعتی، راه های ارتباطی و غیره بررسی و مطالعه ی پایداری دامنه ها و تعیین میزان خطر نسبی آنها ضروری است. از میان روش های تعیین خطر نسبی زمین لغزش و پهنه بندی آن، روش های کمّی و نیمه کمّی نتایج مطلوب تری به دست می دهد. یکی از روش های نیمه کمّی روش تحلیل سلسله مراتبی (AHP) است که برای تحلیل موارد با معیار های چندگانه و به روش مقایسه زوجی مورد استفاده قرار می گیرد. در این تحقیق برای رفع ابهامموجوددرنظراتانسان ها، از تلفیق روش تحلیل سلسله مراتبی و سیستم فازی برای پهنه بندی خطر زمین لغزش در شهرستان کامیاران که در جنوب استان کردستان واقع است، استفاده شده است. در این مطالعه علاوه بر عوامل مرسوم در پهنه بندی خطر زمین لغزش، دو عامل شکل دامنه یعنی انحناء سطح و انحناء مقطع نیز استفاده شده است. نتایج به دست آمده بیانگر این است که 03/52 درصد مساحت منطقه دارای خطر نسبی کم و خیلی کم و مابقی دارای خطر نسبی متوسط به بالا می باشد. از میان عوامل مورد استفاده، عامل شیب، سنگ شناسی و کاربری اراضی به ترتیب بیشترین تأثیر و عامل شکل دامنه کمترین اهمیت را در ناپایداری دامنه های منطقه ی مورد مطالعه نشان می دهد.
توسعة بهینة شبکة باران سنجی با استفاده از روش کریجینگ و آنتروپی در محیط GIS (مورد مطالعه: حوضة آبریز کرخه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با توجه به محدودیت امکان توسعة ایستگاه های باران سنجی، تعیین بارش در تمام نقاط و به تبع آن تخمین دقیق بارش منطقه ای امکان پذیر نیست. لذا، باید در انتخاب محل و تعداد ایستگاه ها در تخمین بارش منطقه ای دقت کافی به عمل آید. در این تحقیق از آنتروپی انتقال اطلاعات و واریانس تخمین بارش منطقه ای برای تعیین نقاط بهینة توسعة ساختار موجود شبکة باران سنجی استفاد شده است. در ساختار پیشنهادی، نقاط دارای حداکثر واریانس تخمین و حداقل آنتروپی انتقال اطلاعات در سطح حوضه کاندید ایستگاه های جدید در نظر گرفته می شود. مدل بهینه سازی برای ترکیب نتایج این دو روش توسعه داده شده و در نهایت موقعیت پیشنهادی تأسیس ایستگاه های جدید تعیین می شود. در ساختار پیشنهادی، از محیط GIS برای ارائة بهتر نتایج تحلیل های مکانی استفاده شده است. حوضة آبریز کرخه با توجه به اهمیت بالایی که از بعد منابع آبی کشور دارد، مطالعة موردی این تحقیق در نظر گرفته شده است. نتایج بررسی ها و تحلیل های صورت گرفته در این تحقیق نشان دهندة این است که با استفاده از ایستگاه های پیشنهادی در حوضة کرخه که هفده موردند می توان دقت نتایج تحلیل مکانی بارش را به میزان زیادی افزایش داد.
کاربرد استراتژی توسعه شهری(CDS) در بهبود سکونتگاه های غیر رسمی مطالعه موردی: اراضی دانشگاه علوم پزشکی تبریز (محله غازان داغی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سکونتگاه های غیر رسمی در ایران همانند بسیاری از کشورهای در حال توسعه، نمودی از روند رو به رشد نابرابری های فضایی در شهرهاست. این شیوه سکونت، در شهر تبریز با سرعت فزاینده ای افزایش می یابد. از مهم ترین این بافت ها می توان به بخش هایی از شمال شهر (محلات عینالی- زینالی)، بخش شمال غرب شهر (پارک بزرگ تبریز)، بخش جنوب شهر (حاشیه شمال کنار گذر جنوبی، قسمت هایی از اراضی دانشگاه علوم پژشکی تبریز – محله غازان داغی- انتهای خیابان مارالان، حافظ، طالقانی، لاله) و بخش جنوب غربی شهر (محله اخمه قیه) اشاره نمود که با مکانیسم خاص خود، به سرعت در حال گسترش اند. این پژوهش به بررسی شاخص های کالبدی، جمعیتی، اجتماعی – اقتصادی، شاخص زیست محیطی و برخورداری از خدمات اساسی به عنوان معیارهای اصلی بررسی و ارزیابی سکونتگاه های غیر رسمی، در اراضی علوم پژشکی دانشگاه تبریز (محله غازان داغی) می پردازد. مهم ترین هدف این تحقیق بررسی سکونتگاه های غیر رسمی محدوده مورد مطالعه برای بهبود شرایط آنهاست که مبتنی بر رویکرد CDS تهیه و تدوین خواهد شد. داده های مورد نیاز از طریق منابع کتابخانه ای و مطالعه میدانی (پرسشگری) و با روش نمونه گیری تصادفی ساده جمع آوری شده است. برای روایی و اعتبار فرایند پرسشگری و طراحی پرسشنامه از آزمون کرونباخ و برای ارزیابی، بررسی و اولویت بندی استراتژی ها از روش فرایند تحلیل شبکه ای (ANP) استفاده شده است.
ارزیابی ریسک مخاطره آتش سوزی درجنگل با استفاده از WLC و ANP (مطالعه موردی: حوضه آبخیز 33 و 34 شمال ایران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آتش سوزی جنگل یک مسئله عمده محیط زیست می باشد که منجر به آسیب های اقتصادی و زیست محیطی می شود. آتش سوزی جنگل ها یکی از مخاطرات محیطی طبیعی در ایران می باشد. کنترل این آتش سوزی ها بصورت طبیعی غیر ممکن است اما با استفاده از نقشه مناطق خطر آتش سوزی جنگل می توان مناطق دارای ریسک بیشتر را شناسایی و آتش سوزی را به حداقل رساند. بنابراین تهیه نقشه مناطق خطر آتش سوزی جنگل به عنوان یک راهکار مناسب برای حفاظت از جنگل در برابر آتش سوزی ضروری به نظر می رسد. در این مقاله به منظور پهنه بندی ریسک آتش سوزی جنگل ابتدا معیارها و شاخص های موثر به روش دلفی در منطقه مورد مطالعه شناسایی شد. سپس نقشه معیارها در سامانه اطلاعات جغرافیایی( GIS ) رقومی و کلیه معیارها و شاخص ها به روش فازی کمی و نرمال گردید . سپس با استفاده از GIS و تلفیق آن با روش های ترکیب خطی وزنی ( WLC ) و فرایند تحلیل شبکه ای ( ANP ) به پهنه بندی ریسک آتش سوزی در جنگل های منطقه مورد مطالعه پرداخته شد. در نهایت نقشه ی پتانسیل آتش سوزی منطقه از روی هم گذاری وزنی همه نقشه ها تهیه شد. به منظور بررسی صحت ارزیابی، نتایج به دست آمده از تحقیق از طریق مقایسه با حوادث آتش سوزی سال های گذشته به روش ضریب کاپا صحت سنجی شد. نتایج حاصل از ارزیابی دقت نشان داد که نقشه پهنه بندی دارای ضریب کاپای 0.87 و دقت کلی 90% می باشد که نشان دهنده دقت بالای ارزیابی می باشد.
تحلیل وضعیت سلامت اجتماعی در سکونتگاه های روستایی براساس مدل کییز، میرینگوف و کیفیت زندگی (مطالعه موردی: شهرستان زنجان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: از مهم ترین اهداف توسعه روستایی، حفظ سلامتی به عنوان اساس ادامه حیات جامعه و ایجاد یک زندگی سالم است. سلامت و توسعه دارای رابطه تنگاتنگی با یکدیگر می باشند و بهبود وضعیت سلامت، بویژه سلامت اجتماعی، از طریق اصلاح شرایط زندگی مادی و معنوی امکان پذیر است. هدف این مقاله، ارزیابی وضعیت سلامت اجتماعی در سکونتگاه های روستایی شهرستان زنجان و شناسایی بسترهای توسعه و ارتقاء آن است.
روش تحقیق: با توجه به موضوع و اهداف تحقیق، روش پژوهش توصیفی-تحلیلی است. در این زمینه، برای گردآوری اطلاعات، از روش مطالعات میدانی و کتابخانه ای بهره گرفته شده است. جامعه آماری تحقیق شامل 258 نقطه روستایی است که با روش نمونه گیری خوشه ای، 12روستا به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای تحلیل داده ها از روش تحلیل عاملی و آزمون کلموگروف-اسمیرنوف، با کمک نرم افزار SPSS و Lisrel استفاده شده است. شاخص های تحقیق نیز از سه مدل کییز، میرینگوف و کیفیت زندگی استخراج شده است.
یافته ها: نتایج تحقیق نشان می دهد که مقدار سطح معنی داری در آزمون نیکوئی برازش برای مدل کییز 0.133، کیفیت زندگی 0.114 و میرینگوف 0.045 است. ازاین رو، مدل کییز و کیفیت زندگی از توزیع نرمال برخوردارند، اما مدل میرینگوف توزیع غیرنرمال دارد. همچنین، بالاترین مقدار ویژه در مدل کییز 6.465، کیفیت زندگی 5.838 و میرینگوف 5.079 است. بدین ترتیب، مدل کییز سهم بیشتری در تبیین تغییرپذیری سلامت اجتماعی دارد.
راهکارهای علمی: برای تقویت سلامت اجتماعی در روستاها، توسعه زیرساخت های اقتصادی، تقویت مشارکت و احساس مسئولیت بین روستائیان و افزایش برنامه ها و فعالیت های فرهنگی از طریق رسانه های جمعی ملی و محلی ضروری است.
اصالت و ارزش: امروزه پرداختن به مقوله سلامت و رفاه اجتماعی در نقاط روستایی، یکی از موضوعات مهم است که کمتر در زمینه برنامه ریزی و سیاست گذاری به آن پرداخته شده است. از این رو، مقالاتی با این موضوع می توانند روزنه امیدی در این زمینه باشند.
ترکیب مدل کرنل (KDE) و مدل AHP در ارزیابی خطر زلزله در بافت های حاشیه نشین و فرسوده شهری با کمک سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS)، مطالعه موردی مناطق یک و پنج شهر تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بررسی میزان آسیب پذیری یکی از مهم ترین چالش های پیش رو شهرهای بزرگ در ایران است. حساسیت این موضوع زمانی که شهر علاوه بر فرسودگی و وجود مناطق حاشیه نشین، در معرض بلایای طبیعی هم چون زلزله و سیل نیز باشد دو چندان می گردد. پهنه بندی خطر زلزله و مدل سازی آن با استفاده از تکنیک های پیشرفته در ارتباط با میزان آسیب پذیری شهرها ضرورتی انکارناپذیر است. در شهر تبریز وجود تنوع بافت های شهری، نزدیکی به خطوط گسل و عدم توجه و بازنگری دقیق آن، آسیب پذیری این گونه بافت ها را در کنار بافت های حاشیه شین تشدید می کند. این مقاله به بررسی مناطق یک و پنج شهر تبریز با در نظر گرفتن ماهیت زلزله و بررسی آن در ارتباط با چهار عامل تراکم جمعیت، تراکم ساختمانی، کیفیت ابنیه و نوع مصالح می پردازد. هم چنین رابطه بین میزان آسیب پذیری ناشی از زلزله به کمک تکنیک GIS با ترکیب دو مدل برآورد تراکم کرنل (KDE) و مدل تحلیل سلسله مراتبی (AHP) جهت تعیین دقیق تر مناطق آسیب پذیر با تأکید بر کاربری مسکونی، بررسی و مدل سازی شده است.
تفکیک سطوح نگرانی های زیست محیطی روستاییان بر اساس متغیرهای اجتماعی: کاربردی از مدل لجستیک دو وجهی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ابعاد تخریب محیط زیست به چنان حجمی رسیده است که بشر امروزی بدون دگرگونی در تفکر و رفتار خویش هرگز قادر نخواهد بود برای مشکلات زیست محیطی خود، راه حلی را بیابد. افزایش مشکلات و بحران های زیست محیطی در جهان از یک طرف و درک پیامدهای موضوعات زیست محیطی در زندگی انسان ها از سوی دیگر، باعث شده است تا اهمیت بحث در مورد محیط زیست و مسایل زیست محیطی افزایش یابد. از این رو افزایش نگرانی روستاییان در مورد مسائل زیست محیطی از اهمیت بالایی برخوردار است. این پژوهش با هدف تفکیک سطوح نگرانی های زیست محیطی روستاییان براساس متغیرهای اجتماعی انجام شد. حجم جامعه برابر 109679 خانوار روستایی می باشد. بر اساس فرمول کوکران حجم نمونه 250 خانوار انتخاب و اطلاعات لازم از آن ها گردآوری شد. این تحقیق توصیفی به شیوه پیمایش و با ابزار پرسشنامه صورت گرفته است. روایی پرسشنامه به وسیله اساتید گروه ترویج و آموزش کشاورزی دانشگاه تهران و پایایی آن از طریق انجام مطالعه راهنما، آزمون آلفای کرونباخ تایید گردید. تجزیه و تحلیل داده ها در دو بخش آمار توصیفی و استنباطی با استفاده از نرم افزارهای SPSS win18انجام شد. یافته ها نشان داد که اکثر روستاییان نگرانی زیست محیطی مطلوبی دارند. همچنین از بین متغیرهای اجتماعی (انسجام اجتماعی، رفاه اجتماعی، تعامل اجتماعی، پایگاه اجتماعی، رضایت شغلی، آموزش زیست محیطی، عضویت در گروه ها و تشکلها، شرکت در برنامه های حفاظتی و رفتار اطلاع یابی)، به ترتیب متغیرهای رفاه اجتماعی و عضویت در گروه ها و تشکلها قدرت بالایی در تفکیک سطوح نگرانی های زیست محیطی روستاییان را دارند.
پایش نمکزارهای مناطق خشک با پردازش داده های ماهواره ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این تحقیق پایش نمکزارهای مناطق خشک کاشان و مهارلو با استفاده از داده های LISSIII ماهواره IRS-P6 مورد بررسی قرار گرفت. پس از انجام تصحیحات لازم برای تفسیر چشمی، از بهبود کنتراست و ساخت تصاویر رنگی کاذب استفاده گردید تا نمکزارها به خوبی مشخص گردد. سپس با توجه به بازتاب های طیفی نمکزار در باندهای مختلف سنجنده مورد استفاده و نسبت گیری طیفی، شاخص های نمکزار نسبتی(RSCI) و نمکزار تفاضلی نرمال شده(NDSCI) تعریف شدند. هدف از ارائه این شاخص ها به حداکثر رساندن اختلاف بازتاب های طیفی نمکزارها و زمینه آن به منظور ایجاد تصویری با کیفیت مطلوب می باشد تا تمایز آنها امکان پذیر شود. برای ارزیابی میزان تفکیک پذیری، پراکنش پیکسل های نمکزار و غیرنمکزار در نمودار دوبعدی بررسی شد. در نهایت با آستانه گذاری و ماتریس خطا مشخص شد که شاخص های نمکزار RSCI و NDSCI بهترین تفکیک پذیری را نشان می دهند. نتایج نشان داد که شاخص های RSCI و NDSCI برای پایش نمکزارهای مناطق خشک با استفاده از داده های ماهواره ای چندطیفی کارآیی دارند.