فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵٬۰۴۱ تا ۵٬۰۶۰ مورد از کل ۱۰٬۰۶۰ مورد.
حوزه های تخصصی:
آسیب پذیری معابر در شهرهای لرزه خیز بر اساس مدل IHWP در ناحیه ی سه منطقه ی یک کلان شهر تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در شهرهای لرزه خیز، برنامه ریزی شهری ناگزیر از آسیب شناسی لرزه ای معابر است. این مقاله می کوشد ضریب و الگوی آسیب پذیری لرزه ای معابر شهری را با دیدگاه برنامه ریزی پیشگیری در ناحیه ی سه کلان شهر تبریز ارزیابی کند. در این پژوهش، داده ها و لایه های اطلاعاتی با روش اسنادی تهیه و با روش دلفی رتبه بندی و امتیازدهی و با استفاده از روش IHWP در محیط GIS پردازش شده اند. جامعه ی آماری شبکه ی معابر ناحیه ی سه ی منطقه ی یک کلان شهر تبریز است. نتایج نشان می دهد درجه ی محصور بودن بالا، افزایش سطح سرویس ترافیک، تراکم جمعیت و نظام ویژه ی کاربری زمین به صورت تمرکز کاربری های تجاری، تفریحی و فرامنطقه ای دلایل اصلی آسیب پذیری معابر هستند. در معابر کم عرض (8 تا 10 متر)، درجه ی محصور بودن بر ضریب آسیب پذیری لرزه ای در معابر شریانی شاخص ترافیک و نظام کاربری افزوده اند. الگوی فضایی آسیب پذیری معابر از شرق به غرب و از شمال به جنوب روندی افزایشی دارد. کانون شدت فضایی آسیب پذیری معابر در مرکز ناحیه قرار دارد و بر خیابان های ولی عصر، شریعتی، عارف و رازی منطبق است. بدین ترتیب، به لحاظ زمین لرزه ای، معابر کارآمد و پایدار در شرق ناحیه واقع هستند
تحلیل پراکنده رویی شهر کرمان با استفاده از داده های سنجش از دور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تبیین موضوع: با افزایش روزافزون جمعیت شهرنشین در جهان، شهرها، تبدیل به مکان هایی با تمرکز بالای جمعیتی گشته اند که به تبع آن، رشد کالبدی شهری نیز دستخوش این تغییر می باشد. به همین دلیل، اندازه گیریِ میزانِ این رشد، به منظورِ تحلیل اثرات آن بر زندگی شهری، امری ضروری است. روش: این مقاله، با بهره گیری از داده های سنجش از دور، طی 9 دوره بین سال های 1352-1397، به ارزیابی میزان پراکنده رویی شهر کرمان می پردازد. برای این منظور، 10 تصویر از ماهواره های لندست 8، 7، 5، 2و 1، به فاصله ی زمانی 5 سال از یکدیگر انتخاب شد، و پس از انجام آماده سازی آن ها در نرم افزار «اِنوی»، نسبت به استخراج مساحت ساخته شده، در سال های مختلف اقدام شد؛ و با استفاده از شاخص های درجه آزادی و درجه پراکندگی، درجه نیکویی رشد شهری، محاسبه گردید. همچنین، بر روی تصاویر، به منظورِ تجزیه و تحلیل جهات توسعه، 8 مثلثِ هم مساحت، در 8 جهت جغرافیایی تعیین گردید. یافته ها: یافته های پژوهش نشان می دهد که بیشترین ساخت وساز، طی سال های 1392-1397، و کمترین ساخت وساز بین سال های 1372-1377 رخ داده است. در حالی که در کل دوره 45 ساله، بیشترین ساخت وساز در بخش غربی شهر و کمترین آن در بخش شمالی شهر می باشد. با این وجود، بیشترین پراکنده رویی طی سال های 1387-1392، و کمترین آن، در بین سال های 1352-1355 رخ داده است. همچنین، در کل دوره 45 ساله، پراکنده رویی در جهت شرقی شهر بیشترین و جهت شمال شرقی کمترین میزان را داراست. نتایج: پراکنده رویی در شهر کرمان محرز است و شاخص های سنجشِ آن نیز، آشکارا، شدت این پراکندگی را نمایش می دهند.
توزیع فضایی شاخص های پایداری اجتماعی در سکونتگاه های روستایی غرب ایران (مطالعه موردی: منطقه اورامانات؛ استان کرمانشاه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پایداری اجتماعی یک از مهم ترین ارکان توسعه پایدار است، که دستیابی به سطح قابل قبولی از آن، از مهم ترین اهداف کلیه برنامه ریزان و سیاست گذاران توسعه روستایی محسوب می شود. هدف از پژوهش کمی و کاربردی حاضر، که با روش توصیفی تحلیلی انجام گرفته است، بررسی وضعیت پایداری اجتماعی و شاخص های آن و همچنین نمایش فضایی پایداری اجتماعی در سکونتگاه های روستایی منطقه اورامانات، واقع در استان کرمانشاه، می باشد. جامعه آماری پژوهش را کلیه سرپرستان خانوار روستایی ساکن در 21 دهستان و 431 روستای منطقه اورامانات تشکیل می دهد. با توجه به محدودیت های مالی، زمانی و ...، محققان قادر به بررسی نظرات کلیه سرپرستان خانوار نبوده و با استفاده از فرمول های آماری، 395 نفر به عنوان نمونه آماری برآورد گردید. ابزار اصلی پژوهش جهت گردآوری داده های مورد نیاز، که از طریق پرسشگری و مطالعه میدانی تهیه شد، پرسشنامه محقق ساخته بود که روایی و پایایی آن با رعایت اصول علمی مورد تأیید قرار گرفت. نتایج پژوهش نشان داد وضعیت اکثر شاخص های پایداری اجتماعی در محدوده مورد مطالعه در وضعیت قابل قبولی قرار دارد و وضعیت کلی پایداری اجتماعی در سکونتگاه های روستایی منطقه اورامانات با میانگین 176/3، بالاتر از حد متوسط می باشد. همچنین نتایج نشان دهنده وجود تفاوت بین دهستان های منطقه اورامانات به لحاظ پایداری اجتماعی بود. نمایش فضایی وضعیت پایداری اجتماعی در منطقه نشان داد وضعیت پایداری اجتماعی در نیمه شرقی منطقه در مقایسه با نیمه غربی آن، در وضعیت مناسب تری قرار دارد و عامل همجواری با مرز در تضعیف پایداری اجتماعی روستاییان همجوار با مرز در منطقه اورامانات تأثیرگذار بوده است.
واکاوی مشکلات توسعه کالبدی - فیزیکی در روستاهای کوهستانی (منطقه مطالعه: شهرستان کامیاران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شرایط توپوگرافی و ژئومورفولوژی حاکم بر مناطق کوهستانی، محدودیت های خاصی برای توسعة کالبدی - فیزیکی روستاها ایجاد می کند که توجه به این شرایط در مدیریت و توسعة روستایی الزامی است. بر اساس این، هدف این تحقیق، تحلیل مشکلات توسعه کالبدی - فیزیکی در روستاهای کوهستانی شهرستان کامیاران است. تحقیق حاضر به روش توصیفی - تحلیلی و بر پایة مطالعات اسنادی و بررسی های میدانی انجام شده است. جامعة آماری تحقیق، روستاهای کوهستانی واقع در این شهرستان و حجم نمونه نیز روستاهایی است که حداقل 100 خانوار ساکن داشته باشد. بر این اساس در این پژوهش، 22 روستا بررسی شده اند که با توجه به تعداد خانوارهای ساکن در آن و استفاده از رابطه کوکران، 355 خانوار به عنوان خانوارهای نمونه، برای تکمیل پرسش نامه ها تعیین شدند. برای تکمیل پرسش نامه های روستا در هر یک از روستاهای مطالعه شده به حداقل 3 نفر از خبرگان محلی، اعضای شورای اسلامی یا دهیار توجه شده است. تجزیه و تحلیل داده ها نیز با استفاده از م دل تحلیل سلسله مراتب ی (AHP)، تحلیل های آماری و فضای ی و نرم اف زارهای Expert Choice، SPSS و ArcGIS انجام شده است. نتایج تحقیق تأیید می کند که روستاهای مطالعه شده از نظر شدت مشکلات کالبدی - فیزیکی توسعه، اختلاف معناداری با یکدیگر دارند. همچنین بر اساس نتیجه تحلیل رگرسیون چندمتغیره، شبکه معابر با ضریب 1761/0 و بهداشت محیط با ضریب 0160/0 به ترتیب بیشترین و کمترین سطح تأثی رگذاری را در ب روز و تش دید مشکلات کالبدی - فیزیکی دارند.
جایگاه حکمروایی مطلوب شهری در کاهش میزان جدایی گزینی فضایی مطالعه موردی: کلان شهر تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
جدایی گزینی فضایی در کلان شهر تبریز از منظر اجتماعی و فرهنگی، محمل نوعی هویت حاشیه ای است که در تعامل با فضای کالبدیِ جداافتاده، تباین متن و حاشیه را در کلان شهر تبریز و اکثر کلا ن شهرهای ایران به وجود آورده است. مفهوم جدایی گزینی فضایی متضمن فرآیندی طولانی مدت از جا افتادگی اجتماعات محلی در پهنه هایی از شهر است که یکپارچگی و انسجام شهری را به چالش می کشد. این جدایی گزینی ناشی از بازندگی اجتماعات محلی در بازی برنامه ریزی شهری مدرن بوده است؛ از این رو شکلی تاریخی دارد و در طول زمان اتفاق می افتد. همچنان بیش از ۶درصد از مساحت و بیش از ۲۰درصد از جمعیت در محدوده شهر تبریز هستند که تباین متن حاشیه را به نمایش می گذارند. پژوهش پیشِ رو از نوع توصیفی تحلیلی بوده و روش شناسی ناظر بر آن متأثر از استدلال قیاسی و محک تجربی است. این مقاله تقلیل این تباین و افزایش انسجام و یکپارچگی شهری را از نقطه نظر تمرکززدایی در فرآیند تصمیم سازی و سیاست شهری و بازتولید عرصه های متکثر و خُرد قدرت اجتماعات محلی جست وجو می کند. چارچوب فکری و نظری این توزیع قدرت بر مبنای پارادایم حکمروایی مطلوب شهری قرار دارد که در واقع فصل مشترک تمام کنشگران اجتماعی است. نتایج پژوهش حاکی از آن است که سیاست شهری متکثر و نوین با چالش محافظه کارانة قدرت سیاست شهری متمرکز (شهرداری) مواجه است؛ بنابراین گذار به الگوی حکمروایی مطلوب نیازمند مبنای قدرتمند قانونی است. حداقل چالش به منظور پیشبرد سیاست شهری متکثر ایجاد شهرداری متمایز محله های جداافتاده با ردیف بودجة متمایز است.
تبیین مکانیزم های اولیه موثردرساختارفضایی منطقه قزوین
حوزه های تخصصی:
هر فضای جغرافیایی در گذر زمان تحت تاثیر مجموعه ای از عوامل طبیعی و انسانی دچار تغییر و تحول شده و نمایش متفاوتی از چیدمان فضایی عناصر را عرضه می کند. در این مقاله ساختار فضایی منطقه قزوین مورد بررسی قرار گرفته و مکانیزم های اولیه موثر در چنین ساختاری تبیین می گردد. روش مقاله حاضر توصیفی-تحلیلی و از نوع تبیین علی بوده و در چارچوب مطالعات کاربردی قرار می گیرد. مجموعه داده های مورد نیاز این مقاله بر گرفته از مرکز آمار ایران و سازمان های فعال در استان قزوین است. به منظور تحلیل داده ها از تکنیک های آماری شامل رتبه-اندازه، Global Moran's I،Standard Deviational Ellipse و تابع K استفاده شده است. بر مبنای بررسی های انجام گرفته ساختار فضایی منطقه قزوین یک ساختار متمرکز و تک هسته ای است که بخش قابل توجهی از جمعیت و فعالیت در یک نقطه شهری یعنی شهر قزوین متمرکز شده است و در تبیین چنین ساختار، مکانیزم های اولیه در سطح جهانی، ملی و منطقه مورد بررسی قرار گرفت. که می توان بستر طبیعی، روند تاریخی، تاثیر فرایند صنعتی شدن منطقه، موقعیت مواصلاتی، دولت و ... از فرایندهای اولیه اصلی در شکل یابی ساختار فضایی منطقه است
مقایسه تطبیقی توسعه روستایی دشت اشنویه با استفاده از تحلیل عاملی و آنالیز تاکسونومی عددی و تحلیل سلسله مراتبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اهداف: هدف از این پژوهش بررسی میزان برخورداری از امکانات در بین روستاهای بالای ۱۰۰ نفر در دشت اشنویه است که ارزیابی از سطح برخورداری امکانات در بین روستاهای محدوده موردمطالعه صورت گیرد. بنابراین ارزیابی روستاها که تا چه اندازه از سطح توسعه برخوردار هستند، از زمره اهداف این تحقیق است. روش: نوع تحقیق کاربردی، روش مورداستفاده توصیفی تحلیلی و گردآوری داده ها کتابخانه ای و میدانی است. بدین منظور، در ابتدا شاخص های مختلف برخورداری، شامل شاخص های اقتصادى، زیربنایی، اجتماعى، فرهنگی، و بهداشتی درمانی از سالنامه آماری فرهنگ آبادی ها استخراج شد. سپس ماتریسی از داده ها با ۳۵ ردیف(روستاها) و ۲۲ ستون(متغیّرها) تنظیم شد. در ادامه، با استفاده از سه تکنیک آماری تحلیل عاملی، آنالیز تاکسونومی عددی و تحلیل سلسله مراتبی سطح برخورداری روستاهای مذکور از نظر برخورداری امکانات مختلف ارزیابی شدند و سپس پردازش داده ها در نرم افزارهایSPSS ، Idrisi وExpert Choices انجام شد. یافته ها/ نتایج: بررسی های حاصل از تحلیل عاملی نشان داد که روستاهای واقع در طبقه اوّل، شامل امیرآباد، تاچین آباد و نلیوان بیشترین برخورداری و هماهنگی را باهم دارند و روستاهای واقع در طبقه چهارم شامل ۱۸ روستا (۵۱ درصد از کل روستاها) کمترین میزان برخورداری را دارند. براساس روش آنالیز تاکسونومی، روستاهای امیرآباد، تاچین آباد و نلیوان به ترتیب با ضرایب(۳۸۲/۰، ۳۷۹/۰ و ۲۹۱/۰)، بیشترین نزدیکی و هماهنگی را با هم دارند و روستاهای پلیه، دوآب و سردره، کمترین میزان برخورداری را داشتند. همچنین با استفاده از روش AHP نیز مشخّص شد که روستاهای پلیه، دوآب و سردره کمترین میزان برخورداری را دارند. نتیجه گیری: نتایج حاصل از مقایسه تطبیقی نشان داد که هر سه روش آماری مذکور، با تفاوت اندکی سه روستای نسبتاً برخوردار را در یک گروه جداگانه طبقه بندی کردند، امّا در تعداد اعضای سایر طبقات تفاوت هایی وجود داشت. روش تحلیل عاملی واقعیت موجود در روستاهای مشابه را بهتر مشخّص کرد و نسبت به دو روش دیگر، نتایج دقیق-تری را نشان داد. بنابراین برای برنامه ریزی و مدیریت توسعه مناطق روستایی پیشنهاد شد. درنتیجه فرض اوّل محقّق پذیرفته نشد، امّا از طرف دیگر با توجّه به اینکه ۸ روستای نزدیک شهر(۲۳درصد از کل روستاها) جزو اعضای طبقه کم برخوردارترین روستاها قرار گرفتند، فرض دوم هم نیز پذیرفته نشد.
تبیین ابعاد و مولفه های پایداری در حمل و نقل شهری با بهره گیری از تحلیل عاملی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه مسئله حمل و نقل یکی از عمده ترین مسائل کلان شهرها محسوب می شود. بروز مشکل در این سیستم می تواند مشکلاتی از قبیل اتلاف وقت و انرژی، افزایش هزینه های زندگی شهری و افزایش آلودگی محیط زیست در زندگی شهری به وجود آورد. یکی از مباحث اساسی که در توسعه پایدار شهری به آن پرداخته می شود مسئله حمل ونقل عمومی کارآمد است. استفاده شهروندان از حمل ونقل عمومی باعث ارتقای شرایط کمی و کیفی زندگی در شهرها، بهبود محیط زیست شهری و رسیدن به توسعه پایدار شهری خواهد شد. بر این اساس، پژوهش حاضر سعی دارد تا بر اساس مفاهیم و دیدگاههای موجود به تبیین ابعاد و مؤلفه های پایداری در برنامه ریزی شبکه های حمل و نقل شهری بپردازد. پژوهش حاضر برحسب هدف، کاربردی و از لحاظ گردآوری اطلاعات، از نوع مطالعات اسنادی- کتابخانه ای و پیمایش از نوع توصیفی، تبیینی و تحلیلی بوده و ابزار گردآوری اطلاعات، پرسشنامه می باشد. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها، از مدل تحلیل عاملی استفاده گردید نمونه آماری پژوهش، خبرگان و متخصصان و صاحب نظران حوزه حمل و نقل شهری و شهروندان تهرانی که از شبکه های حمل و نقل شهری استفاده می کردند، بوده و نحوه نمونه گیری در بین شهروندان به صورت تصادفی ساده و نمونه گیری در بین متخصصان به صورت تعمدی می باشد. برای تعیین حجم نمونه از فرمول کوکران استفاده شد. تعداد 147 پرسشنامه متخصصان و تعداد 400 پرسشنامه شهروندان توزیع گردید و با استفاده از نرم افزار آماری لیزرل و spss به تجزیه و تحلیل داده های آماری پرداخته شد. نتایح پژوهش نشان می دهند که موثرترین شاخص های کالبدی در حمل و نقل پایدار شهری از دید شهروندان مؤلفه کیفیت زندگی بوده که بیشترین سهم را در تغییرات شاخص کالبدی دارد و کمترین سهم برای متغیر دسترسی به مناطق پرتراکم می باشد. همچنین در تغییرات برنامه ریزی شبکه های حمل و نقل بیشترین سهم برای مؤلفه استفاده از تکنولوژی ها و فن آوری های نوین و در استفاده از سسیتم حمل و نقل کمترین سهم برای متغیر امنیت می باشد. از دیدگاه مسئولین در تغییرات شاخص کالبدی، بیشترین سهم متعلق به مؤلفه قیمت زمین و کمترین سهم برای متغیر دسترسی به مناطق پرتراکم می باشد. همچنین مؤلفه فرهنگ و انضباط شهری و اجرای تعهدات و کارایی نیروی کار بیشترین سهم را در تغییرات برنامه ریزی شبکه های حمل و نقل و متغیر امنیت در استفاده از سسیتم حمل و نقل کمترین سهم را دارد. Abstract The present study is applied in terms of purpose, applied and in terms of collecting information, such as documentary-library studies and descriptive, explanatory and analytical surveys. The data collection tools are questionnaire. In order to analyze the data, the factor analysis model was used. The statistical sample of the research, experts and proficent of the urban transport sector and citizens of Tehran who used urban transportation networks, and the example of the sample between citizens, sampling method among citizens in random order and sampling among experts is deliberate. The Cochran formula was used to determine the sample size. A total of 147 questionnaires were distributed among experts and 400 citizen’s questionnaires. Statistical analysis was performed using lisrel and SPSS software. The result of research show that the most effective physical indicators in sustainable urban transport are Citizens' quality of life component, which has the largest share in the changes of the physical index, and the variable of access to high density regions have the lowest share.Also, in planning of transport networks changes, the largest contribution to the use of technology and new techniques system is the lowest contribution to the security variable. From the experts 'point of view,the changes in the physical index, are the largest share of the land price variable and the lowest share for the variable of access to densely populated areas. Also, the component of urban culture and discipline and the implementation of labor force obligations and efficiency have the largest share in the changes in the planning of transportation networks and the variable of security in using transportation system has the lowest share.
ارائه الگوی کاربردی گردشگری هوشمند در مناطق شهری مطالعه موردی: شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۷ تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲
127 - 141
حوزه های تخصصی:
گردشگری هوشمند، نسل جدیدی از فناوری اطلاعات و ارتباطات برای پیش بینی و پاسخگویی مناسب به نیازهای فردی گردشگران و استفاده مؤثر از منابع گردشگری در مقصد (ها) گردشگری، به اشتراک گذاری عمومی اطلاعات و تجربه گردشگری و ترویج یکپارچگی منابع اجتماعی است. هدف اصلی این پژوهش، ارائه مدل بومی گردشگری هوشمند و اثر آن بر رضایت گردشگر و هم آفرینی گردشگر است. برای انجام کار از روش طرح تحقیق آمیخته اکتشافی استفاده شده است. در مرحله پژوهش کیفی، هدف بنیادی و در بخش کمّی، هدف کاربردی است. برای گردآوری داده ها در مرحله کیفی از مصاحبه عمیق و نیمه ساختاریافته و با انجام مصاحبه با پانزده نفر از خبرگان حوزه گردشگری، تعداد نوزده مقوله اصلی شناسایی و در قالب شش بعد ساختاردهی شد. در مرحله کمّی از پرسشنامه آنلاین محقق ساخته در جامعه ای از ورودی گردشگران داخلی و خارجی به شهر اصفهان با حجم نمونه 384 نفر اطلاعات جمع آوری شد و برای تجزیه وتحلیل داده ها از نرم افزار Spss 22 و Smart pls 2.0 کمک گرفته شد. نتایج حاکی از مناسب بودن تمامی موارد به جز عوامل طبیعی بود که جزو عوامل سازنده عوامل زمینه ای نمی باشد. همچنین، آزمون فرضیه ها، نتایج نشان می دهد که گردشگری هوشمند بر رضایت گردشگر و هم آفرینی گردشگر اثر مثبت دارد.
تحلیل فضایی میزان تناسب محیطی شهر شیراز با استفاده از روش مناسبت محیطی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در دهه های اخیر، رشد و گسترش شهرها به صورتِ بی رویه و شتابان صورت گرفته است . این رشد بی رویه، پیامدهایی نظیر نابودی اراضی کشاورزی و گسترش به سمتِ پهنه های آسیب پذیر (نظیر حوضه های سیلابی، مناطق مخاطره آمیز از جهتِ لرزه خیزی و نیز شیب های نامناسب) داشته است که باعث به هم خوردن تعادل و پایداری اکولوژیکی شهر ها شده است. در این ارتباط، شهر شیراز به عنوان یکی از کلان شهرهای کشور شاهدی بر این مدعاست که رشد کالبدی آن بدون برنامه ریزی و ملاحظات زیست محیطی، سبب گسترش به سوی پهنه های آسیب پذیر از منظرِ مخاطرات محیطی و اکولوژیکی شده است. در واقع در رشد و گسترش فضایی شهر شیراز، تناسب محیطی یا هماهنگی با شرایط و بسترهای محیط زیستی و اکولوژیکی رعایت نشده است؛ آنچه که کمّ و کیف آن نیازمند ارزیابی علمی است. لذا، برای ارزیابی میزان تناسب محیطی شهر شیراز در چارچوب روش تحقیق توصیفی- تحلیلی، از فنون تحلیل مناسبت محیطی استفاده شد. در ادامه با توجه به ساختار اطلاعات موجود و قابلیت به کارگیری آن در سیستم های رایانه ای، از میان فنون تحلیل مناسبت محیطی، فن ترکیب خطی انتخاب شد. سپس معیارهای توپوگرافیک و اکولوژیک شاملِ شیب، ارتفاع، پهنه بندی خطر زلزله و اراضی کشاورزی و باغی انتخاب شد و بر اساس فن ترکیب خطی رتبه بندی شدند. سپس این معیارها با توجه به اهمیت شان ترکیب شدند و نقشه نهایی میزان تناسب محیطی به دست آمد. نتایج نشان داد که از کل مساحت شهر، 6/38 درصد را پهنه های نامناسب، 5/38 درصد پهنه های کمتر مناسب و تنها 8/22 درصد را پهنه های مناسب تشکیل می دهد. وضعیتی که میزان تناسب محیطی پایین شهر شیراز را نشان می دهد.
عوامل مؤثر بر عملیاتی شدن ایده های کسب وکار مورد: کارآموزان پایگاه های آموزش روستایی استان اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی تحقیق، شناسایی عوامل مؤثر بر عملیاتی شدن ایده های کسب وکار کارآموزان پایگاه های آموزش روستایی اداره کل آموزش فنی وحرفه ای استان اصفهان بوده است. نوع تحقیق توصیفی-تحلیلی مبتنی بر پیمایش پرسشنامه ای می باشد. جامعه آماری شامل 2300 نفر از کارآموزان پایگاه های آموزش روستایی فنی وحرفه ای در استان اصفهان بوده که طی سال های 1392-1390 در این دوره ها شرکت داشته اند. حجم نمونه از طریق فرمول کوکران 322 نفر تعیین گردید که با روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای، پرسشنامه های تحقیق در بین پاسخ گویان توزیع شده است. روایی پرسشنامه بر اساس نظرات کمیته تحقیق و کارشناسان آموزش فنی وحرفه ای استان اصفهان و پایایی پرسشنامه از طریق سنجش ضریب آلفای کرونباخ برای بخش های پرسشنامه بین 88/0=&alpha تا 940/0=&alpha به دست آمده است. انجام تحلیل عاملی نشان داد که عواملی تحت عنوان «حمایت خانوادگی و سرمایه اجتماعی»، «داشتن مهارت و تجربه»، «هدف مندی و انگیزه ی بالا»، «دسترسی به سرمایه و منابع تولید»، «بستر نهادی هموار» و «فرصت جویی» بر عملیاتی شدن ایده های کسب وکار اثرگذار است.
تحلیل چالش های توسعه گردشگری تجاری در شهر مرزی بانه از دیدگاه تسهیلات و زیرساخت های گردشگری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۴ تابستان ۱۳۹۶ شماره ۲
1 - 15
حوزه های تخصصی:
در بین انواع گونه های گردشگری، گردشگری تجاری با توجه به تاثیرات گسترده اقتصادی توجه بیشتری را به خود جلب کرده است. در ایران نیز گردشگری تجاری در توسعه شهری و منطقه ای مورد توجه قرار گرفته است. در این میان، شهر مرزی بانه بنا به موقعیت خاص خود با تبدیل شدن به یک کانون تجارتی-گردشگری مرزی اهمیت شایان توجهی کسب نموده و گردشگری تجاری در آن رشد قابل توجهی داشته است. این در حالی است که رشد گردشگری تجاری در این منطقه به صورت برنامه ریزی نشده صورت گرفته است. در این راستا، این مقاله به دنبال پاسخ به این سؤال است که چالش های پیش روی توسعه گردشگری تجاری در شهر بانه از دیدگاه تسهیلات و زیرساخت های گردشگری کدامند؟ برای پاسخ به این سوال از روش توصیفی- تحلیلی استفاده است. جامعه آماری تحقیق گردشگران تجاری شهر بانه در 20 روز اول تعطیلات نوروزی سال 1393 می باشند که این تعداد گردشگر بر اساس نرخ رشد و روند افزایشی سه سال قبل از آن محاسبه شده است. با استفاده از فرمول نمونه گیری کوکران تعداد نمونه 323 نفری به دست آمد که با استفاده از شیوه نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شده اند. یافته های تحقیق نشان می دهد که گران بودن خانه های اجاره ای، تخصصی نبودن بازارها و پاساژها، کمبود مراکز اقامتگاهی برای گردشگران، کمبود مراکز مذهبی، امنیت جانی به دلیل فرهنگ نادرست رانندگی، کمبود امکانات تفریحی و سرگرمی، تبلیغات و اطلاع رسانی ضعیف جهت شناسایی مراکز خرید و مکان های اقامتی، کمبود مراکز پذیرایی، عدم ساماندهی دستفروشان، کمبود پارکینگ، کمبود امکانات بهداشتی، مکان یابی نامناسب مراکز خرید، نامناسب بودن جاده ها و راه های منتهی به شهر، کم توجهی به رعایت بهداشت عمومی محیط، یک باندی بودن ورودی خیابان های بانه و و به تبع آن ایجاد ترافیک زیاد، نبود تابلوهای راهنما در جاده ها و داخل شهر در زمره مهمترین چالش های پیش روی توسعه گردشگری تجاری در شهر مرزی بانه هستند. بنابراین، انجام اقدامات لازم و فراهم کردن امکانات و خدمات گردشگری در منطقه می تواند در سطح خرد زمینه ساز توسعه شهر بانه و در سطح کلان توسعه منطقه شود و با توجه به حجم بالای تعداد گردشگران ورودی به منطقه، لزوم برنامه ریزی همه جانبه برای تامین خدمات، امکانات و زیرساخت های مورد نیاز توسعه گردشگری (در سطح شهر و منطقه بانه) و ساماندهی کالبدی و محیطی داخل شهر وجود دارد.
نگرش روستاییان نسبت به مصرف محصولات تولیدی با پساب تصفیه شده (مورد: شهرستان خرم آباد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره نهم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۴ (پیاپی ۳۶)
676 - 689
حوزه های تخصصی:
لزوم توجه به مدیریت پایدار منابع آب موجود و به ویژه استفاده از آب های نامتعارف در بخش کشاورزی، ضرورتی است که مورد توافق همه برنامه ریزان مدیریت منابع آب قرار گرفته است. هدف از انجام پژوهش کاربردی حاضر بررسی نگرش روستاییان نسبت به مصرف محصولات تولیدی با پساب تصفیه شده و عوامل مؤثر بر آن است. جامعه آماری روستاییان مصرف کننده محصولات تولیدی با پساب تصفیه شده در شهرستان خرم آباد بودند (1601=N). حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران 200 نفر برآورد شد. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه بوده که روایی و پایایی آن به ترتیب، به روش اعتبار محتوایی و ضریب آلفای کرونباخ (751/0) مورد تأیید قرار گرفت. تجزیه وتحلیل داده ها با نرم افزار SPSS انجام شد. نتایج نشان داد که رابطه مثبت و معناداری در سطح یک درصد بین نگرش روستاییان نسبت به مصرف محصولات تولیدی با پساب تصفیه شده با متغیرهای آگاهی روستاییان از فرآیند تصفیه پساب، میزان اعتماد به سیستم تصفیه پساب، تمایل به استفاده از این گونه محصولات، میزان اعتماد به سالم بودن محصولات تولیدی با پساب تصفیه شده، ارزیابی روستاییان از کیفیت و بوی این محصولات وجود دارد.
تبیین مؤلفه های مؤثر بر ارتقاء کیفیت محیطی در بافت تاریخی شهرها (نمونه موردی: بافت تاریخی شهر شیراز )(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال دهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳۸
1 - 12
حوزه های تخصصی:
کیفیت محیط شهری به عنوان بخشی از کیفیت زندگی، از مباحث کلیدی در حوزه ی مطالعات شهری است که با رشد سریع شهرها و تمرکز جمعیت و فعالیت دست خوش تغییر قرار گرفته است. در رابطه با بافت های تاریخی شهرها این امر از اهمیت بیشتری برخوردار است و در این نوع بافت، بسیاری از فضاها دچار فرسایش شده و مؤلفه های کیفی آن دچار نقصان است. بنابراین توجه به کیفیات محیطی بافت های تاریخی یکی از مهم ترین عوامل در شناسایی محدوده ها هدف جهت مداخله در آن هاست. تحقیق حاضر نیز تبیین مؤلفه های موثر بر ارتفاء سطح کیفی بافت های تاریخی در محدوده منطقه 8 کلانشهر شیراز می باشد. تحقیق کاربردی و روش انجام آن توصیفی- تحلیلی است. جامعه ی آماری تحقیق ساکنین منطقه هشت شهر شیراز می باشد، جمعیت این منطقه بر اساس آخرین سرشماری عمومی نفوس و مسکن برابر 9767 نفر و حجم نمونه نیز براساس فرمول کوکران برابر 369 نفر محاسبه شده است. در تجزیه و تحلیل اطلاعات و داده های پرسشنامه ای از نرم افزار SPSS و آزمون تحلیل عاملی تأئیدی و آزمون فریدمن کمک گرفته شد. نتایج بررسی میزان رضایت شهروندان از کیفیت زندگی در منطقه هشت کلانشهر شیراز نشان داد در بیشتر شاخص های مورد بررسی میانگین رضایتمندی ساکنین کمتر از میانگین متوسط (3.5) می باشد. محاسبه بار عاملی متغیرهای و شاخص های تحقیق با کمک روش دلفی و نرم افزار SPSS نیز نشان داد؛ پنج عامل کالبدی، اقتصادی، اجتماعی، زیست محیطی و بصری دارای بار عاملی بر روی کیفیت محیط می باشند. بارهای عامل محاسبه شده برای بیشتر عامل های فوق بیشتر از 6 محاسبه شده که نشان دهنده بالا بودن بار عاملی این شاخص ها در سنجش کیفیت محیطی بافت قدیم شیراز می باشند.
مطالعه اثرات سیاست بهبود عملکرد سیستم اتوبوس رانی در محدوده مرکزی تهران (مطالعه موردی: منطقه 12)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیایی برنامه ریزی شهری دوره ۶ تابستان ۱۳۹۷ شماره ۲
405 - 426
حوزه های تخصصی:
منطقه 12 به عنوان قلب تهران اتکای زیادی به سیستم حمل ونقل عمومی دارد. راه اندازی خطوط حمل ونقل همگانی جدید در حالیرخ داده که سیستم اتوبوس رانی کنونی متناسب با آن تغییر نکرده و ضروری است این سیستم بازنگری شود. هدف پژوهش حاضر، شناسایی مهم ترین اقدامات ممکن برای بازنگری سیستم اتوبوس رانی و بررسی آثار این سیاست در بهبود شاخص های ابعاد حمل ونقل، زیست محیطی-کالبدی، و اجتماعی-فرهنگی در منطقه است. در ابتدا، مهم ترین راهکارهای عملی در راستای این سیاست با تکنیک دلفی معرفی شد. سپس با استفاده از آزمون کای اسکوئر، تأیید ارتباط معنادار میان شاخص های پژوهش صورت گرفت. پس از آن، با به کارگیری آزمون میانگین رتبه ای فریدمن، شاخص های سه بعد حمل ونقل، زیست محیطی-کالبدی و اجتماعی-فرهنگی رتبه بندی شدند. براساس نتایج، ابعاد اجتماعی-فرهنگی، حمل ونقل و کالبدی-زیست محیطی به ترتیب بیشترین تأثیر را از سیاست بازنگری سیستم می پذیرند. بررسی معایب و موانع طرح از نظر متخصصان نشان داد لزوم هماهنگی با سیستم اتوبوس رانی سایر مناطق مجاور و افزایش تعداد سفر، مهم ترین معایب این طرح است. درحالی که مهم ترین موانع اجرای طرح شامل تداخل وظایف نهادهای تصمیم گیر، و نبود نیروی متخصص محسوب می شود. در ادامه، پتانسیل اجرایی هرکدام از اقدامات سه گانه طرح از نظر متخصصان آزموده شد. براین اساس، مکان یابی هاب های انتقال مسافر در مرزهای منطقه، بالاترین پتانسیل اجرایی را دارد.
بررسی عناصر کالبدی در مکان یابی سایت پرواز تفریحی استان اصفهان با استفاده از سیستم موقعیت یاب جغرافیایی- GIS(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
خوانش فضا همچون متن، وابسته به جریانی دوسویه است که در یک سوی آن شناخت فضاهای تفریحی و تقاضا های موجود در آن و در سوی دیگر درک و سنجشی ژرفانگر پیرامون فضای مربوطه، قرار دارد. از آنجا که انتخاب محل تأثیرات عمیقی در موفقیت و بقای یک طرح دارد، لذا کلیه ضوابط می بایست دقیقاً شناسایی و در رابطه با یکدیگر مورد ارزیابی قرار گیرند. در بررسی های مکان یابی ضوابط کالبدی به عنوان عوامل به هم پیوسته تأثیرات مستقیم در این گونه فضاها دارند. در این پژوهش به منظور مکان یابی سایت پرواز تفریحی در استان اصفهان نقش عناصر کالبدی مورد ارزیابی قرار گرفته شده است. با استفاده از نرم افزار GIS پارامترهای کاربری اراضی، حریم هوایی، مناطق تحت حفاظت محیط زیست و مراکز مسکونی هرکدام به صورت لایه ای جداگانه در محدوده ی استان به عنوان نمونه بررسی شدند، سپس با روی هم گذاری لایه های ایجاد شده، نقشه نهایی پهنه های دارای شرایط مناسب کالبدی برای احداث سایت پرواز تفریحی با مساحتی در حدود 1900 کیلومترمربع برای استان اصفهان تشخیص داده شد. خروجی نهایی پژوهش نقشه ی مکان های مناسب و مشروط حدود 2 درصد از وسعت سطح استان اصفهان برای برنامه ریزی سایت پروازهای تفریحی می باشد.
مکانیابی دریاچه های واجد توسعه گردشگری در استان فارس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در سال های گذشته، در محافل علمی به گردشگری دریاچه ای، یکی از گونه های نوظهور گردشگری طبیعی، توجه فراوانی شده است. صاحب نظران رشته گردشگری بر این عقیده اند که دریاچه ها ظرفیت بسیار زیادی برای جذب گردشگر دارند. شاید بتوان با اطمینان، عقیده این صاحب نظران را واقع گرایانه تلقی کرد؛ زیرا واقعیت این است که تالاب ها یکی از بی نظیرترین، زیباترین، بکرترین و شگفت انگیزترین پدیده های طبیعی هستند که هر یک جلوه هایی بسیار بدیع، جالب، ناشناخته و پر رمزو راز دارند. در این راستا تعدد دریاچه ها در استان فارس مجموعه عناصر به هم پیوسته جذاب و دیدنی را برای گردشگران به نمایش می گذارد. بنابراین، هدف از پژوهش حاضر شناسایی و مکان یابی دریاچه های دارای توسعه گردشگری در استان فارس است. شناسایی مکان های مستعد توسعه گردشگری دریاچه ای نیازمند شناسایی و تجزیه و تحلیل معیارها، زیرمعیارها و گزینه های متعددی از لایه های اطلاعاتی است؛ از این رو در پژوهش حاضر ابتدا لایه های اطلاعاتی لازم برای مکان یابی پهنه های مستعد توسعه گردشگری دریاچه ای تهیه شد؛ سپس به دلیل تفاوت در میزان تأثیرگذاری معیارها، زیرمعیارها و گزینه ها، 20 نفر از اساتید و کارشناسان خبره در زمینه گردشگری به مقایسه دودویی این مؤلفه ها پرداختند و وزن نهایی هریک از آن ها با الگوی تحلیل سلسله مراتبی (AHP) محاسبه شد؛ سپس با توجه به وزن نهایی زیرمعیارها و گزینه ها، لایه های اطلاعاتی در محیط نرم افزار GIS تلفیق شد. نتایج حاصل از تلفیق و روی هم گذاری لایه ها اطلاعاتی نشان داد که مکان های (دریاچه های) دارای توسعه گردشگری در استان فارس، اولویت بندی برای توسعه دارند؛ به طوری که از دریاچه های بررسی شده؛ دریاچه های پریشان، هرم و کاریان و هیرم در پهنه بسیار مناسب، دریاچه دشت ارژن، در پهنه های بسیار مناسب و مناسب، مهارلو، طشک و بختگان، در پهنه های مناسب و دریاچه کافتر در پهنه های مناسب و بسیار نامناسب برای توسعه گردشگری دریاچه ای قرار می گیرند.
شناسایی و رتبه بندی عوامل تشکیل دهنده معماری کیفیت محیطی در برنامه ریزی روستایی (مورد مطالعه: روستای شهریار، بخش فلارد، شهرستان لردگان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره دهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳ (پیاپی ۳۹)
368 - 381
حوزه های تخصصی:
توجه به کیفیت محیطی و نگرانی های مرتبط با آن از شاخصه های اصلی زندگی مدرن و معاصر امروزی به ویژه در نواحی روستایی است. تحقق کیفیت محیطی در نواحی روستایی نیز مستلزم تبعیت از معماری کیفیت محیطی در برنامه ریزی روستایی است. در این میان تعیین اولویت ها و رتبه بندی جنبه های این معماری (از نگاه مردم و کارشناسان محلی) در فرآیند برنامه ریزی روستایی اهمیت بسیاری دارد. این مقاله بر محوریت دو سؤال معماری کیفیت محیطی کدام اند؟ و کدام یک از ارجحیت برنامه ریزی برخوردارند؟ شکل گرفت. از این رو روستای شهریار از توابع بخش فلارد شهرستان لردگان (با 2342 نفر جمعیت) که بسیاری از طرح های اجرایی در قالب برنامه ریزی روستایی در آن اجرایی شده است، به منظور پاسخگویی به سؤالات و ترسیم چشم اندازی از معماری کیفیت محیطی، انتخاب شده است. تعداد 6 کارگروه با تعداد 36 نفر نمونه (با روش نمونه گیری هدفمند) انتخاب شده اند. در این مقاله، به منظور گردآوری داده ها و تحلیل آن ها از دو روش کیفی و کمی استفاده شده است. با مساعدت و همراهی مردم و کارشناسان محلی، شاخص های 24 گانه معماری کیفیت محیطی در برنامه ریزی روستایی تعیین شد که 11شاخص در قلمرو اصول، 7 شاخص در قلمرو چارچوب و 6 شاخص در قلمرو فرآیند قرار گرفتند. مصادیق هر شاخص در روستای موردمطالعه (شهریار) مشخص و در کارگروه ها بر اساس طیف لیکرت (از بسیار کم تا بسیار زیاد) به رأی گذاشته شد. درنهایت جنبه های این معماری (اصول، چارچوب و فرآیند) رتبه بندی شد که (از نگاه مردم و کارشناسان محلی) اصول در رتبه اول و فرآیند و چارچوب به ترتیب در رتبه های دوم و سوم ارجحیت در معماری کیفیت محیطی برنامه ریزی روستایی قرار گرفتند.
ارزیابی شاخص های مسکن بومی در محله های شهر میبد، با تأکید بر عوامل مؤثر بر شکل گیری مسکن بومی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیایی برنامه ریزی شهری دوره ۶ بهار ۱۳۹۷ شماره ۱
197 - 213
حوزه های تخصصی:
مسکن بومی الگوی خاصی از مسکن است که با ویژگی های اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی ساکنان و خصوصیات طبیعی و محیطی مکان مورد نظر تناسب دارد. شهر میبد با سابقه ای درخشان، در محیط گرم وخشک ایران مرکزی قرار گرفته است. ساکنان این شهر با فرهنگی غنی در کنار هم زندگی می کنند. همه این شرایط طبیعی و انسانی، الگوی خاصی از زیست و سکونت را در میبد به وجود آورده است. در این پژوهش توصیفی-تحلیلی، ویژگی های مسکن بومی در شهر میبد بررسی شده و به منظور شناخت وضعیت مسکن بومی در محله های این شهر، از چهار شاخص اجتماعی-فرهنگی، اقتصادی، فیزیکی-کالبدی و خدماتی-زیربنایی استفاده شده است. براساس نتایج آزمون کروسکال والیس و آزمون یومن ویتنی، شاخص اجتماعی-فرهنگی و فیزیکی-کالبدی وضعیت بهتری دارند؛ شاخص اقتصادی در حد متوسط و شاخص خدماتی-زیربنایی پایین تر از متوسط است. همچنین میان محله های شهر میبد در شاخص های مسکن بومی، تفاوت معناداری وجود دارد. شاخص های اجتماعی-فرهنگی و اقتصادی در محله های قدیمی شهر میبد وضعیت بهتری دارند، اما شاخص های فیزیکی-کالبدی و خدماتی-زیربنایی در محله های قدیمی ضعیف تر، و در محله های جدید قوی ترند. براساس نتایج به دست آمده از تکنیک تحلیل عاملی، به منظور دستیابی به مسکن بومی در شهر میبد، 33 مؤلفه از چهار عامل اجتماعی-کالبدی، اقتصادی، خدماتی-زیربنایی و فرهنگی، در طراحی و ساخت مسکن این شهر درنظر گرفته شدند. از این رو انتظار می رود که در برنامه ریزی آتی مسکن در شهر میبد، معیارهای اجتماعی-فرهنگی و اقتصادی که در گذشته در طراحی و ساخت مسکن رعایت می شد، امروز نیز مورد توجه باشد و برای بهبود وضعیت شاخص های مسکن بومی برنامه ریزی شود.