فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵٬۰۰۱ تا ۵٬۰۲۰ مورد از کل ۱۰٬۰۶۰ مورد.
حوزه های تخصصی:
از جمله ویژگی های کشورهای جهان سوم تمرکز شدید و عدم تعادل در مناطق جغرافیایی است که از نتایج سیاست های رشد قطبی به شمار می آید. در نتیجه این سیاست، تعداد محدودی از مناطق نقش کلیدی داشته و سایر مناطق به صورت حاشیه ای عمل می نمایند. برای ایجاد تعادل و به منظور شکل دادن فضاهای مناسب و همگون، بحث برنامه ریزی منطقه ای مطرح شده و اولین گام در برنامه ریزی منطقه ای شناخت نابرابری های اقتصادی- اجتماعی و فرهنگی نواحیِ مختلف می باشد. هدف از تحقیق حاضر سنجش وضعیت توسعه یافتگی و نابرابری های آن در بین شهرستان های استان لرستان است. تحقیق حاضر به لحاظ هدف توسعه ای و از سنخ تحقیقات توصیفی– تحلیلی است. به منظور گردآوری اطلاعات از روش کتابخانه ای استفاده شده است. در راستای انجام تحقیق از 15 شاخص در قالب 4 متغیر بهداشتی، کشاورزی، آموزشی و جمعیت بهره گرفته شده است و تکنیک اصلی پژوهش شاخص ناموزون موریس بوده است. نتایج بدست آمده نشان دهنده ی عدم توزیع هماهنگ امکانات و خدمات در شهرستان های این استان می باشد. به شکلی که شهرستان های خرم اباد و بروجرد از لحاظ برخورداری از جمیع امکانات و خدمات با امتیاز 92.83 و 48.42 نسبت به دیگر شهرستان های استان در رتبه های نخست و شهرستان های پلدختر و کوهدشت با امتیاز 5.23 و 4.36 در رتبه های آخر قرار دارند. امکانات محیطی و محورهای توسعه و محدوده های صنعتی و شبکه های زیربنایی عمده، نقش مؤثری در سطوح برخورداری شهرستان های استان دارد. در نهایت نیز با تأکید بر تقویت بخش های حاشیه ای استان به ویژه محور غربی استان، پیشنهادهایی جهت کاهش عدم تعادل توسعه در این منطقه ارائه شده است.
پهنه بندی فضایی کانون های گردشگری به منظور تعیین مناطق بهینه خدمات گردشگری در استان فارس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ارائه خدمات بهینه به گردشگران یکی از پایه های اساسی در زمینه جذب و رضایت گردشگران است، چرا که لازمه ی گریز از پیامدهای نامطلوب گردشگری و دست یابی به الگوی بهینه توسعه مقصد گردشگری، دسترسی گردشگران به خدمات و تسهیلات گردشگری است. هدف پژوهش حاضر، پهنه بندی کانون های گردشگری استان فارس به منظور تعیین مناطق بهینه خدمات گردشگری می باشد. روش تحقیق توصیفی- تحلیلی و متغیرهای پژوهش شامل 19 شاخص در زمینه خدمات گردشگری بوده که از طریق فن دلفی بدست آمده و سپس با تحلیل سلسله مراتبی و مدل کوپراس که یکی از مدل های تصمیم گیری چندمعیاری است، کانون های بهینه خدمات گردشگری رتبه بندی و در نهایت به دو سطح فرا توسعه و فرو توسعه تقسیم بندی شدند. نتایج پژوهش بیانگر آن است که قلمرو تحقیق با توجه به جاذبه های گردشگری متعدد دارای توزیع نامتعادل و نامناسب از لحاظ دسترسی به خدمات گردشگری می باشند و بخش هایی همچون بخش مرکزی شیراز، آباده، فسا و نی ریز که از لحاظ جاذبه های گردشگری دارای پتانسیل بیشتر بوده به همان نسبت خدمات گردشگری بیشتری را طلب می کنند و باید برنامه ریزان و مسئولان امر توجه ویژه ای به این مناطق نشان دهند، این مناطق را در اولویت توسعه قرار دهند. از سویی بخش های جنوب و جنوب غربی استان همچون محمله، خشت، افزار، پشتکوه و ... با توجه به آب و هوای گرم و خشک و وجود جاذبه های گردشگری کمتر در اولویت آخر از نظر توسعه قرار گرفته اند.
تحلیل و ارزیابی نابرابری های کیفیت زندگی در محلات شهری (نمونه موردی: شهر فارسان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش های صورت گرفته در ارتباط با کیفیت زندگی و پایداری شهری به خوبی نشان می دهد که رابطه ی تنگاتنگی میان ناپایداری شهری و کیفیت زندگی در شهرها وجود دارد. به همین دلیل است که امروزه پرداختن به این موضوع در فرآیند برنامه ریزی شهری از کلیدی ترین ابعاد این حوزه به شمار می رود. معیارهایی همچون میزان توسعه یافتگی شهری و نحوه ی توزیع فضایی آن، سطح برخورداری یا نابرابری در بهره مندی از خدمات و کارکردهای مختلف در مقیاس محلات و نواحی شهری، از عوامل مؤثر بر کیفیت زندگی شهری به شمار می رود. هدف از پژوهش حاضر ارزیابی و سطح بندی برابری و یا نابرابری کیفیت زندگیِ شهری در سطح محلات و نواحی چهارگانه شهر فارسان است. روش تحقیق؛ توصیفی تحلیلی و جمع آوری اطلاعات از طریق مطالعات میدانی و با استفاده از ابزار پرسشنامه و با حجم نمونه 320 نفر از شهروندان در چهار ناحیه شهر فارسان انجام گرفته است. جهت تحلیل اطلاعات از مدل تصمیم گیری تاپسیس استفاده شده است. یافته های پژوهش گویای آن است که محلات ناحیه دو شهر فارسان در شاخص های اقتصادی، با امتیاز841/0، اجتماعی با امتیاز 981/0 و کالبدی با امتیاز 930/0 در رتبه اول و محلات ناحیه یک این شهر رتبه آخر را به خود اختصاص داده اند. همچنین از منظر شاخص زیست محیطی، محلات ناحیه چهار با امتیاز 986/0 در رتبه نخست و ناحیه سه با امتیاز266/0 در رتبه آخر قرار گرفته اند.
عوامل مؤثّر بر توسعه کسب وکار صنایع دستی (مطالعة موردی: کلاش، گیوه کردستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: در سده بیست و یکم، دولت ها در چارچوب برنامه ریزی ملّی و راهبردهای توسعه به صورت هدف مند، مطالعات و اقداماتی را طرح ریزی و ترویج می کنند که باعث حمایت و تسهیل توسعه صنایع فرهنگی و خلّاق به عنوان موتور جدید رشد اقتصادی می شود. با توجه به این که صنایع دستی در زمره صنایع فرهنگی و خلّاق قرار دارد، این تحقیق با هدف بررسی راه های توسعه صنایع دستی، با نظریه مبنایی صنعت دستی گیوه کلاش را که علی رغم کیفیت بالای آن، در حدّ استفادّ محلّی باقی مانده، مورد بررسی قرار داده است.
روش تحقیق: مطالعه موردی همراه با نظریه مبنایی یا زمینه ای بوده که با مصاحبه باز از مطّلعان کلیدی؛ یعنی سه دسته اساتید دانشگاه ها، کارشناسان سازمان میراث فرهنگی و صنایع دستی، تولید کنندگان و فعّالان حوزه صنایع دستی و همچنین، با مشاهده و بررسی فرآیند ساخت، اطلاعات گردآوری شده و سپس، با تحلیل گفتمان و تجزیه و تحلیل داده ها به صورت کدگذاری باز و کدگذاری محوری، گزاره های مفهومی و پس از آن، گزاره های مقوله ای استخراج و در نهایت، با کدگذاری انتخابی، روابط بین مقوله ها مشخص و الگوی آن به دست آمد.
یافته ها: در این الگو، پدیده اصلی و محوری به روزنبودن محصول بوده و برای این که بتوان به رفع این مشکل و توسعه این محصول کمک کرد، باید بین محیط خرد و کلان با دخالت مداخله گرها، پلی برای رفع مشکل زد که این پل، مراکز خدمات کسب وکار و خوشه هایی هستند که با سلسله اقدامات حساب شده نه تنها در توسعه کلاش؛ بلکه برای موارد مشابه نیز می توانند مؤثّر باشند.
محدودیت ها: کمبود منابع قابل استناد و معتبر، از محدویت های اصلی این مقاله به شمار می رود.
راهکارهای عملی: هم کاری هدف مند دانشگاه و صنعت و کمک به توسعه خوشه ها، راهکاری عملی برای توسعه کسب وکار در حوزه صنایع دستی محسوب می شود.
اصالت و ارزش: نوآوری این مقاله در جامع نگری و نگاه به موضوع از زوایای مختلف است و تمام افراد، نهادها و سازمان های ذی نفع در امور توسعه روستایی، میراث فرهنگی و نهادهای مسؤول اشتغال به نوعی از نتایج طرح بهره مند خواهند شد.
سنجش پایداری گردشگری در روستاهای هدف گردشگری (مورد مطالعه:شهرستان سپیدان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تعیین روستاهای هدف گردشگری در کشور را می توان از جمله سیاستهای تأثیرگذار در فرآیند توسعه پایدار گردشگری در نواحی روستایی قلمداد نمود. در این رابطه نکته قابل تأمل سنجش پایداری گردشگری در این روستاها می باشد. پژوهش حاضر با هدف سنجش سطح پایداری توسعه گردشگری در روستاهای هدف گردشگری شهرستان سپیدان(استان فارس) تدوین یافته است. این تحقیق از نوع کاربردی و روش انجام آن توصیفی تحلیلی است. به منظور جمع آوری داده های مورد نیاز از دو روش اسنادی و میدانی(پرسشنامه) استفاده شده است. سطح تحلیل پژوهش روستا و واحد تحلیل سرپرستان خانوارهای محلی(200 سرپرست) و مدیران محلی(18 مدیر) است. در راستای تجزیه و تحلیل داده ها از روشهای آماری و غیر آماری(روش بارومتر) استفاده شده است. نتایج بدست آمده نشان می دهد که توسعه گردشگری در روستاهای هدف در مجموع در سطح متوسط پایداری قرار دارند که در بین ابعاد مورد مطالعه، بعد اجتماعی فرهنگی از وضعیت پایداری بهتری برخوردار است. همچنین نتایج نشان داد در بین روستاهای مورد مطالعه از لحاظ پایداری توسعه گردشگری تفاوت معناداری وجود دارد و روستای مارگون دارای بیشترین امتیاز پایداری و روستای ده کهنه از پایین ترین میزان امتیاز پایداری برخوردار است.
توزیع خدمات و امکانات شهری با رویکرد عدالت اجتماعی مورد شناسی: شهر پیرانشهر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه شهرها بویژه در کشورهای در حال توسعه، با توجه به رشد جمعیت و شهرنشینی نیازمند توجه به برقراری عدالت اجتماعی و فضایی در برخورداری مطلوب از خدمات و امکانات مختلف شهری هستند؛ اما موضوع خدمات رسانی نامناسب به مناطق و کاستی های موجود در تأمین این خدمات و امکانات با مفهوم عدالت در تضاد است. پژوهش حاضر به دنبال بررسی نحوه توزیع خدمات شهری در محلات شهر پیرانشهر است. روش مطالعه توصیفی-تحلیلی است و بدین منظور از مدل های AHP، میانگین نزدیک ترین همسایه، تکنیک TOPSISو مدل تحلیل شبکه بهره گرفته شده است. برای انجام این عملیات از نرم افزارهای ARC GIS، SuperDecisionاستفاده شدهاست. بدین صورت که نحوه توزیع خدمات شهری در سطح شهر نشان داده شد و محلات شهری از نظر میزان برخورداری سطح بندی شده ؛ سپس نتایج در قالب نمودار و نقشه GISترسیم گردیده اند. نتایج تحقیق بیانگر وجود نابرابری اجتماعی و فضایی به لحاظ برخورداری از خدمات شهری و تفاوت های چشم گیر بین محلات شهر پیرانشهر است؛ به گونه ای که برخوردارترین محله با درجه 58/0 فاصله زیادی با محروم ترین محله با درجه برخورداری 04/0 دارد.
تحلیل عملکرد اقتصادی- اجتماعی دهیاری فهلیان شهرستان ممسنی از منظر روستائیان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دهیاری ها به عنوان اولین نهاد مدیریت قانونی از سال 1377 به این سو به منظور انجام وظایف متعدد مدیریتی، نظارتی و تثبیت امور عمومی- محلی در کانون های روستایی بالای 20 و بعدها 400 خانوارِ کشور شکل گرفتند. با توجه به گسترده بودن ابعاد فقر محیطی و انسانی در روستاها و پایین بودن قدرت اقتصادی و مالی خانوارهای روستایی که در بسیاری از موارد موجبات ناپایداری، مهاجرت و نابودی این دسته از سکونتگاه های جمعیتی را فراهم ساخته است، نقش مدیریت روستایی در زمینه سازی به منظور توسعه و بهبود وضعیت معیشتی و اقتصادی روستائیان بسیار مهم می باشد. در این راستا رضایت مندی ساکنین سکونتگاه های روستایی از عملکرد این نهاد نوپای مدیریتی می تواند ضمن دستیابی به اهداف برپایی این سازمان، زمینه ساز افزایش سرمایه اجتماعی درون روستاها، بهبود وضعیت اقتصادی و به تبع توسعه پایدار این گونه مراکز جمعیتی باشد. پژوهش حاضر با هدف سنجش و ارزیابی میزان رضایت مندی ساکنین روستای فهلیان از توابع شهرستان ممسنی از مجموعه عملکرد اقتصادی و اجتماعی دهیاری این روستا انجام گرفته است. روش تحقیق از نوع توصیفی- تحلیلی و جمع آوری داده ها مبتنی بر مطالعات کتابخانه ای و تهیه پرسشنامه است. جامعه آماری شامل کلیه ساکنین روستای فهلیان است که تعداد 140 نفر با روش نمونه گیری تصادفی به عنوان حجم نمونه انتخاب شده اند. به منظور سنجش داده ها و ارزیابی رضایت مندی افراد پاسخ گو از مدل کانو در قالب تحلیل سه دسته از نیازهای اساسی، عملکردی و هیجانی استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان داد روستائیان از عملکرد دهیاری در زمینه تأمین نیازهای هیجانی خود همچون ارائه خدمات فرهنگی و ورزشی و صیانت از میراث فرهنگی با ضریب (611/0) و بهبود و تجهیز شبکه ارتباطی به منظور جذب گردشگری و سرمایه گذار بیشترین رضایت مندی داشته اند. همچنین کمترین رضایت روستاییان از عملکرد دهیاری روستا مربوط به تأمین نیازمندی های اساسی آنان مثل بهبود در عرصه کالبدی و بهداشتی و نظارت بر ساخت و ساز درون روستا با ضریب رضایت (425/0)، زمینه سازی به منظور تشکیل شرکت های تولیدی و تعاونی و رفع نیازهای عملکردی روستاییان در زمینه حل و فصل امور اجتماعی و نظارت اجتماعی درون روستا با ضریب رضایت (523/0) و جذب سرمایه گذاری اقتصادی از طریق بخش های دولتی و خصوصی بوده است.
ظرفیت سنجی فضاهای گمشده شهری با رویکرد توسعه فضای سبز پایدار مورد شناسی: محله آخوند شهر قزوین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
توسعه پایدار شهری با به کارگیری تمام عناصر و فضای موجود شهرها قابل پیگیری است. در شهرها فضاهای خالی و بدون استفاده ای وجود دارند که با نداشتن خاصیت ظاهری، دارای قابلیت های فراوانی هستند. فضاهای گمشده شهری به منظور شکوفایی عوامل پایدار و همچنین مناسب برای اهداف توسعه پایدار، با داشتن شاخصه ها و توانایی های بالقوه، دارای ارزش بازسازی و همچنین ترمیم هستند. برای بالفعل نمودن ظرفیت تبدیل این فضاها به کاربری فضای سبز، باید آنها را شناخت و سنجشی از لحاظ ظرفیت سنجی عوامل مؤثر در بهبود طراحی با مدیریت زیست محیطی لازم است تا بازده محیطی این فضاهای شهری افزایش یابد. به نوعی می توان بیان نمود که باید با تعیین اولویت ها و تعیین سلسله مراتب ارزشی با رویکرد به توسعه فضای سبز پایدار، فضاهای قابل بازدهی به ترتیب اولویت شناسایی گردند تا به درستی از ظرفیت ها و سرمایه گذاری ها استفاده شود؛ زیرا که تمامی این فضاها دارای بازدهی بالا نیستند.
این پژوهش با رویکرد تحلیلی- کاربردی، در ابتدا با مطالعات کتابخانه ای و میدانی، با بررسی مبانی فضاهای گمشده، شناسایی عوامل مؤثر در شکل گیری آنها را با شاخصه های «فضاهایی با شاخصه های جمع شدن زباله، تخریب، رها شده، منظر نامطلوب، احساس فضای بی دفاع، مکان ولگردها و اوباش ها، برنامه ریزی نشده و بدون کاربری مشخص» یاد می شود و با مطالعه موردی در محله آخوند، چهار فضا با این ویژگی ها شناسایی شد و در نهایت با هدف تغییر کاربری این فضاها به فضای سبز با روش تحلیل سلسله مراتبی با استفاده از نرم افزار Expert choice و نظر کارشناسان امور شهری و شهرسازی شهرداری قزوین، ظرفیت تبدیل فضاهای گمشده در محدوده محله آخوند با مشخصه های مساحت مناسب، تراکم جمعیت، فاصله از فضای سبز موجود، کاربری فضای سبز در طرح تفصیلی، دسترسی به شبکه های ارتباطی موجود، نزدیکی به مراکز آموزشی موجود و مراکز مسکونی، اولویت بندی شدند. نتایج نشان داد که فضای شماره یک با وزن نهایی 337/0 در اولویت اول توسعه فضای سبز قرار گرفت و فضاهای دو، سه و چهار با ترتیب 282/0، 223/0 و 158/0 در اولویت های بعدی بوده و نشانگر این است اولویت ها به ترتیب، بازده و تناسب کمتر به منظور تبدیل و ترمیم این فضاهای گمشده به فضای سبز را دارا هستند.
مکان یابی اسکان موقت با استفاده از فازی سازی متغیرها و فرایند تحلیل سلسله مراتبی در محیط GIS مورد شناسی: شهر میبد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با توجه به اهمیت بسیار بالای مقوله سرپناه برای بشر، پیش بینی مکان هایی برای اسکان موقت آسیب دیدگان حوادث، امری اجتناب ناپذیر است. شهر میبد با پیشینه تاریخی و دارای شبکه معابر باریک، در پهنه با درجه خطر نسبتاً زیاد قرار گرفته است. یکی از مهمترین وظایف برنامه ریزان بخش مدیریت بحران، پیش بینی های جدی برای اسکان اضطراری است؛ چرا که انسان آسیب دیده بدون سرپناه متعارف در آستانه آسیب های جدی جسمی، روحی و روانی است. با توجه به ماهیت مکانی این موضوع و ماهیت فازی پارامترها و رویارویی با فاکتورهای زیاد در جهت تصمیم گیری، می توان از تلفیقی از GIS و منطق فازی به همراه روش های تصمیم گیری چند معیاره به منظور اخذ تصمیم بهینه که منجر به تعیین نواحی امید بخش اسکان موقت می شود، استفاده کرد. آمار و اطلاعات لازم، به صورت کتابخانه ای و میدانی جمع آوری و تصاویر ماهواره ای منطقه مورد مطالعه در نقشه شهر میبد بهنگام سازی شد. هدف از این پژوهش، بیان روشی کارآمد، منعطف، منطقی و قوی برای مکان یابی اسکان موقت با استفاده از سیستم اطلاعات مکانی4 در شهر میبد است. در این پژوهش، ابتدا مؤثرترین پارامترها انتخاب و به وسیله فرایند سلسله مراتبی5 و با استفاده از منطق فازی، مکان های اسکان موقت استخراج گردید، سپس به مقایسه و اولویت بندی مناطق پیشنهادی پرداخته شد و سایت های مورد نظر رتبه بندی و بهترین سایت از بین گزینه های انتخابی مشخص گردید. در روش AHP شش مکان با اهمیت نسبی «بسیارمناسب» و با مجموع مساحت 347071 متر مربع و شش مکان با اهمیت نسبی «مناسب» و با مجموع مساحت 384369 متر مربع به عنوان بهترین مکان ها برای مکان یابی اسکان موقت، مشخص شد. پارک بهاران و اراضی بایر جنوب شرقی ورزشگاه فرمانداری برای اسکان موقت با اهمیت نسبی «بسیارمناسب» در روش فازی، تعیین گردید.
فرآیند و الگوی مهاجرت معکوس روستایی و عوامل مؤثّر بر آن (مطالعه موردی: دهستان حاجیلو- شهرستان کبودرآهنگ)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: مهاجرت معکوس در ایران به عنوان یک پدیدة نسبتاً نو که به مرور به یک جریان تأثیرگذار بر جامعة روستایی تبدیل می شود، نیازمند بررسی از ابعاد مختلف اسنادی و میدانی است. تحقیق حاضر در پی آن است که فرآیند مهاجرت معکوس از شهر به روستا و عوامل مؤثّر بر آن را مورد بررسی قرار دهد. روش: در این پژوهش مسألة مهاجرت معکوس در سطح یک منطقة روستایی که به شکل آشکاری با این پدیده رو به رو است به صورت پیمایش موردی و بررسی میدانی مورد مطالعه قرار گرفته است. چهار عامل سطح توسعه در روستاها، شرایط زندگی شهری، میزان درآمد مهاجران و تعلّق قومی و محلّی به عنوان عوامل احتمالی مؤثّر بر مهاجرت معکوس شناسایی و رابطة آن با مهاجرت معکوس بررسی شد و در چهارچوب تحلیل هم بستگی مورد آزمون قرار گرفت. جامعة آماری این تحقیق دهستان حاجیلو واقع در بخش مرکزی شهرستان کبودرآهنگ است. همة ۹ روستای دهستان مذکور به عنوان مورد مطالعه انتخاب شدند. در این پژوهش در پیمایش میدانی از ابزار پرسش نامه استفاده شده است. داده های به دست آمده از پرسش نامه ها با استفاده از آمار توصیفی و استنباطی مورد تحلیل قرار گرفته اند. چهارچوب نظری این تحقیق از تلفیق و ترکیب دو دسته از نظریات مربوط به مهاجرت موسوم به دیدگاه اقتصادی و رویکرد اقتصاد جدید مهاجرت کار۱ شکل گرفته است. یافته ها: یافته های پژوهش نشان می دهد که میان متغیّرهای سطح توسعه، شرایط نامساعد شهری، میزان درآمد افراد و تعلّقات قومی و بومی از یک طرف و مهاجرت معکوس از طرف دیگر رابطة مستقیم وجود دارد. محدودیت ها و راهبردها: فقدان آمار کارگاه های تولیدی تازه تأسیس و به دست آوردن آمار دقیق آن ها از جمله محدودیت های تحقیق پیش رو بود. راه کارهای عملی: هرچه سطح توسعه در روستاها افزایش یابد، مشارکت فردفرد روستاییان در امر توسعه دخالت داده شود و تولیدات متناسب با محلّ و منطقة بومی شود، رشد منابع انسانی در روستاها بیش تر خواهد شد.
Effects of Willful Misconduct and Equivalent Fault (or Gross Negligence) of Carrier and its Servants in International Transport Conventions: CMR, CVR, CIM, CIV(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۴ زمستان ۱۳۹۵ ضمیمه لاتین شماره ۴۵
۳۱۸-۳۰۵
حوزه های تخصصی:
Although liability under general tort and contract law principles is not limited to a certain amount, liability arising under a carriage contract is limited by the majority of international transport conventions and national legislatures and, there are certain reasons given to justify the “essential departure from the current rules of civil law” and it is common for the liability of the carrier to be limited under the international regimes regarding transportation. The limitation of liability, which is nowadays considered to be a basic right rather than a privilege, is not a matter of justice, but merely a matter of public policy. Naturally, under modern transport law regimes, willful misconduct is not the only situation whereby the carrier or ship-owner loses his right to limit. Conventions regarding means of transportation, particularly road carriage, also employ provisions for breaking the limits. The aim of this paper is to investigate the effects of willful misconduct and gross negligence of road carrier in CMR, CVR, and COTIF 1999 (CIM and CIV) conventions and for this purpose admitted solutions in said convention is discussed.
ارزیابی میزان تاب آوری کالبدی شهری در برابر مخاطره زلزله موردمطالعه: شهر زنجان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه در دنیای فارغ از ساختارهای مرزی، سیستم های پیچیده و غیرخطی سکونتگاهی شهرها با مخاطرات متعددی روبرو هستند و قابلیت پیش بینی پایینی دارند که در این میان، زلزله بارزترین آن هاست. در منطقه شمال غرب ایران، شهر زنجان در محاصره سه گسل خطرناک زنجان در شمال، سلطانیه در جنوب و گسل بیاتلر در غرب قرار دارد. این مقاله با شناسایی شاخص ها و عوامل مؤثر، میزان تاب آوری کالبدی نواحی شهری زنجان را در برابر زلزله مورد ارزیابی قرار می دهد. داده های به کاررفته، براساس معیارهای مؤثر در ارزیابی تاب آوری شامل: کیفیت بنا، مصالح بنا (نوع سازه)، نمای بنا، عمر بنا، دانه بندی ساختمان، سطح تراکم ساختمان و سازگاری کاربری، با استفاده از مدل تصمیم گیری چند معیاره تودیم، تحلیل گردیده اند. نتایج حاصل از مطالعه نشان می دهد که با توجه به معیارهای ارزیابی تاب آوری کالبدی در ۲۵ ناحیه شهری زنجان، غالباً قسمت های شمالی، شرقی و شمال شرقی از تاب آوری بالایی برخوردار هستند. یعنی نواحی منطبق بر بافت جدید و نسبتاً جدید شهری با 25103 نفر جمعیت به عنوان ارزیابی کاملاً تاب آور و نواحی منطبق بر بافت قدیم، فرسوده و غیررسمی در جهات جنوب، جنوب غرب و شمال غرب مانند اسلام آباد، ترانس و بی سیم، فاطمیه، مسجد یری و دباغلار جمعاً با 107267 نفر جمعیت با تاب آوری بسیار ضعیف شناخته شدند. این در حالی است که مطابق آمارنامه جمعیتی ۱۳۹۲، این نواحی جزو پرجمعیت ترین قسمت های شهر به شمار می روند. با توجه به بحث فوق و خطوط گسل زلزله که از دو طرف شهر زنجان عبور می کند بایستی اقدامات استحکامی و امنیتی در سطح بسیار بالایی هم در مسیر شریان های زیرساختی و هم عناصر کالبدی به اجرا درآید و به ویژه در توسعه درون زای شهری بایستی مقاوم سازی براساس مقررات ساختمانی استاندارد ۲۸۰۰ و ساختار جغرافیایی منطقه انجام پذیرد
پهنه بندی و تعیین تناسب اراضی جهت دفن پسماندهای شهری (مطالعه موردی: شهر کهنوج)
حوزه های تخصصی:
امروزه توسعه روز افزون مناطق شهری، افزایش جمعیت و افزایش مصرف مواد تجزیه ناپذیر سبب شده است که یکی از دغدغه های اصلی مدیریت شهری، چگونگی دفع پسماندها باشد. با توجه به پیچیدگی مسائل شهری استفاده از مدل ها و تکنیک های جدید به خصوص مدل های تصمیم گیری چندمعیاره و نیز تلفیق آن ها با سیستم اطلاعات جغرافیایی از ابزارهای کارآمد در جهت شناسایی پهنه های مناسب جهت دفن پسماند به شمار می آیند؛ لذا در این پژوهش از تکنیک تصمیم گیری چندمعیاره AHP به منظور وزن دهی و از مدل SAW جهت تلفیق لایه های مؤثر در مکان یابی محل دفن زباله در شهر کهنوج استفاده شده است. در این باره از ۱۶ معیار استفاده شد که عبارتند از: فاصله از اراضی کشاورزی و باغ ها، کاربری اراضی، فاصله از پهنه های سیل گیر، فاصله از مسیل، فاصله از قنات، فاصله از چاه های آب شرب، جهت باد، فاصله از شهر کهنوج، فاصله از مراکز روستایی و نقاط سکونتگاهی، فاصله از خطوط ارتباطی، فاصله از شهرک صنعتی، فاصله از خطوط انتقال نیرو، فاصله از گسل، نوع خاک، شیب و در نهایت جنس سنگ بستر استفاده شد. بر اساس نتایج تحقیق، اراضی شهرستان از نظر قابلیت دفن پسماند در ۴ طیف خیلی مناسب، نسبتاً مناسب، نسبتاً نامناسب و خیلی نامناسب طبقه بندی شد. اراضی با قابلیت خیلی مناسب ۲/۵۲۰۱ هکتار و اراضی با قابلیت نسبتاً مناسب ۴/۵۱۳۷ هکتار می باشد. در نهایت از بین پهنه های با قابلیت خیلی مناسب، دو مکان برای دفن پسماندهای شهر کهنوج پیشنهاد شد؛همچنین، نتایج نشان داد که از بین مکان های دفن فعلی شهر کهنوج، سایت شماره ۱ در طبقه خیلی نامناسب قرار دارد و اصلاً عاقلانه نیست که استفاده از آن برای دفن پسماند ادامه یابد و سایت شماره ۲ در طبقه خیلی مناسب قرار دارد.
تبیین گستره فقر شهری و شناسایی سکونتگاه های غیر رسمی از منظر عدالت فضایی مطالعه موردی: نسیم شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
طی دهه های اخیر مبحث عدالت فضایی، از منظر تبیین فقر شهری و گستره سکونتگاه های غیر رسمی در میان جغرافیدانان و برنامه ریزان شهری اهمیت ویژه ای یافته است. بی عدالتی در نحوه ی توزیع اعتبارات و تسهیلات تأثیر جبران ناپذیری بر ساختار و ماهیت شهرها می گذارد. این امر بر نابرابری و عدم تعادل فضایی شهرها و گستره فقر شهری و شکل گیری سکونتگاه های غیر رسمی دامن می زند. یکی از دلایل بروز مسائل ناشی از شهرنشینی و شهرگرایی کم توجهی یا بی توجهی به آثار عدالت فضایی در کشورها است. مناطق فقیر شهری در ابعاد اجتماعی – اقتصادی و کالبدی دارای شاخص هایی هستند که این مناطق را نسبت با سایر مناطق شهری دچار رکود و انزوا می سازد و به نوعی به شکل سکونتگاه های غیر رسمی نمود عینی می یابد. این مقاله به تبیین فقر شهری و سکونتگاه های غیر رسمی نسیم شهر از دیدگاه عدالت فضایی پرداخته است. روش پژوهش، توصیفی-تحلیلی، و از نوع تحقیق بنیادی - کاربردی است. برای تبیین فقر شهری از روش AHP و تحلیل اطلاعات جغرافیایی به صورت نرم افزاری بهره گیری شده، که با استفاده از نرم افزار GIS توزیع و پراکندگی فقر از منظر عدالت فضایی در نسیم شهر تحلیل گردید. اطلاعات از طریق مطالعات کتابخانه ای و میدانی و با ابزار پرسشنامه و مصاحبه به دست آمده است. نتایج نشان می دهد محدوده های حصارک پایین، وجه آباد، محدوده جنوبی احمد آباد و کلمه به لحاظ شاخص های مختلف اجتماعی، اقتصادی و کالبدی از جمله محدوده های آسیب پذیر نسیم شهر هستند. این محله ها دارای بیشتر سکونتگاه غیررسمی و بالاترین میزان فقر شهری است. و محله اسماعیل آباد و هسته مرکزی شهر از نظر شاخص های مورد بررسی در وضعیت مناسب تری قرار دارند.
تحلیلی بر رشد فضایی سکونتگاه های غیررسمی و پیش بینی روند آن در ایران (نمونه موردی: سکونتگاه های غیررسمی شهر خوی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اسکان غیررسمی شیوه زندگی مابین زندگی روستایی و شهری است که از ویژگی های اکثر کشورهای در حال توسعه است و جوانه زنی آن با آغاز صنعتی شدن بوده، اما آهنگ رشد سکونتگاه های غیررسمی از روند شهرنشینی که دنباله رو توسعه است، تبعیت می کند. پژوهش حاضر با هدف شناخت هسته اولیه و روند رشد فضایی سکونتگاه های غیررسمی شهر خوی با استفاده از تصاویر ماهواره ای LandSat انجام گرفت. در این راستا ابتدا تصاویر ماهواره ای مربوط به سال های ۱۳۵۵، ۱۳۶۸، ۱۳۷۹ و ۱۳۹۰ تهیه شد و سپس با استفاده نرم افزارهای ERDAS و ARC GIS فرآیند مربوط به پردازش تصاویر و تجزیه و تحلیل نتایج انجام یافت. نتایج پژوهش نشان می دهد که هسته اولیه سکونتگاه های غیررسمی خوی در قسمت شمالی شهر (محله جمشیدآباد) شکل گرفته و مساحت آن در دهه های بعدی افزایش یافته است، به طوری که مساحت این سکونتگاه ها از ۸۴/۳۱ هکتار (۸/۲ درصد) در سال ۱۳۵۵ به ۰۵/۹۱۳ هکتار (۰۵/۷۹ درصد) در سال ۱۳۹۰ افزایش پیدا کرده است و بیشترین رشد مساحت بین سال های ۱۳۶۸-۱۳۷۹ با ۴۹۶ هکتار اتفاق افتاده است. همچنین در این پژوهش روند رشد فضایی سکونتگاه های غیررسمی برای افق ۱۴۰۵ با استفاده از ترکیب روش زنجیره مارکوف و سلول های خودکار مدل سازی شد که نتایج حاکی از افزایش سطح این سکونتگاه ها به ۳۵/۱۰۳۶ هکتار می باشد که رشد ۱۲۳ هکتاری را نسبت به سال ۱۳۹۰ نشان می دهد.
تحلیلی بر توزیع خدمات شهری در کلان شهر اهواز از منظر عدالت فضایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش تحلیلی بر توزیع خدمات شهری در کلان شهر اهواز از منظر عدالت فضایی می باشد. پژوهش حاضر از نوع کاربردی و از نظر روش، ترکیبی از روش های توصیفی– تحلیلی است و در گردآوری داده ها از شیوه کتابخانه ای و اسنادی استفاده شده است. مناطق هفت گانه اهواز به عنوان واحدهای جغرافیایی در سنجش «عدالت فضایی» و 15 شاخص تعیین کننده خدمات عمومی برای نیل به این هدف انتخاب شده اند. سپس با استفاده از نظرات کارشناسان اقدام به میزان اهمیت ، شاخص ها در محیط فازی شد. برای تحلیل و رتبه بندی مناطق شهری از منظر برخورداری از خدمات عمومی از مدل هایی چون ویکور، الکتر و توسعه انسانی (HDI) و برای رسیدن به یک نتایج واحد از تحلیل داده ها در مدل های مختلف، از تکنیک تلفیقی کاندرست استفاده شده است. تجزیه و تحلیل داده های پژوهش نشان می دهد که مناطق4 ، 3 و2 به عنوان برخوردارترین مناطق، مناطق1 و 8 نیمه برخوردار و مناطق 6 و 7 پایین ترین برخورداری را از خدمات شهری دارند. سپس برای سنجش ارتباط بین جمعیت و برخورداری از خدمات شهری از آزمون همبستگی پیرسون استفاده شد. ضریب همبستگی (471/0) به دست آمده گویای این واقعیت است که ارتباط ضعیفی بین پراکنش جمعیت و توزیع خدمات وجود دارد.
ارزیابی مکان گزینی شهرکهای صنعتی از بعد سرمایه گذاری با استفاده از تحلیل سلسله مراتبی(نمونه موردی:منطقه کاشان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اصطلاح سرمایه گذاری صنعتی شامل معنای وسیعی است از تمامی آن چه که انسان برای کسب ارزشی در جریان تولید از روی اندیشه ایجاد می کند که سرمایه های مالی و ساخت از اجزاء آن است. آنچه در انتخاب مکان کارخانه مهم است قیمت نهایی ساخت کارخانه در سرمایه گذاری اولیه است وسایر عوامل اصلی سرمایه از قبیل ماشین آلات به میزان پیچیدگی وتکنولوژی صنایع وکارخانه بستگی دارد. منطقه کاشان یکی از صنعتی ترین نواحی ایران است. این منطقه دارای چندین شهرک صنعتی است. مشهورترین صنعت منطقه کاشان صنعت فرش است که سالانه چندین میلیون دلار درآمد برای منطقه دارد. هدف این مقاله ارزیابی مکان یابی شهرکهای صنعتی منطقه کاشان جهت سرمایه گذاری است. روش تحقیق پژوهش توصیفی – تحلیلی است. شیوه جمع آوری داده ها اسنادی است. تحقیق با استفاده از شیوه های کیفی و کمی همچون روش مقایسه زوجی و تحلیل سلسله مراتبی(A.H.P) تحلیل شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که بهترین مکان برای سرمایه گذاری صنعتی در منطقه کاشان، شهرک صنعتی راوند و نامناسب ترین مکان برای سرمایه گذاری صنعتی، شهرک صنعتی هلال است. شهرک صنعتی کویر به جهت قرارگیری در مقابل باد دومین مکان بهینه برای سرمایه گذاری است.
سنجش وضعیت توسعه کارآفرینی گردشگری در مناطق روستایی (مطالعه موردی: روستاهای بخش لاریجان شهرستان آمل)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از ابعاد بسیار مهم نظریه های توسعه پایدار روستایی، توسعه اقتصادی در کنار توسعه اجتماعی و اکولوژیک است. در این میان، گردشگری در جوامع روستایی، نقش بسیار مهمی در توسعه اقتصادی آن ها دارد. یکی از مهم ترین عوامل توسعه گردشگری در روستاها، توجه به کارآفرینی گردشگری است. بدین صورت که کارآفرینی گردشگری، با ایجاد اشتغال، بهبود کیفیت زندگی، توزیع مناسب درآمد و بهره برداری بهینه از منابع، نقش مهمی در رشد اقتصادی روستاها و درنتیجه در توسعه روستایی دارد. متنوع سازی اقتصاد روستایی، تنها با القا از بیرون محقق نمی شود. کارآفرینان محیط های روستایی باید خود فرصت ها و منابع بالقوه و بالفعل را بشناسند و با استفادة بهینه از آن ها تنوع اشتغال و اقتصاد را برای محیط روستایی به ارمغان بیاورند. از این رو، این مطالعه با هدف ارزیابی توسعه کارآفرینی در بحث گردشگری روستایی انجام گرفته است. محدوده مورد مطالعه شامل روستاهای بخش لاریجان شهرستان آمل در استان مازندران است. روش تحقیق، توصیفی- تحلیلی است. جامعة مورد مطالعه، شامل مشارکت کنندگان در فعالیت های گردشگری منطقه است که از میان آن ها 80 نفر به عنوان نمونه به صورت تصادفی انتخاب شدند. مطابق نتایج، شاخص های دسترسی به زیرساخت های فیزیکی، فضای اجتماعی و میزان اعتمادبه نفس، مطلوبیت بالایی در روستاهای مورد مطالعه دارند، اما شاخص های دسترسی به آموزش، مشاوره و تجربیات، مهارت و دانش، دسترسی به سرمایه، نوآوری و خلاقیت، آینده نگری، تولید، فروش و بازاریابی تولیدات، در وضعیت مناسبی نیستند.
فعالیت های کشاورزی دهستان ماهیدشت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر باهدف شناسایی آسیب های پیش روی کودکان کار روستایی در فعالیت های کشاورزی انجام شده است. جامعه آماری پژوهش شامل سه گروه کودکان کار 5 تا 18 سال (934نفر) و والدین کودکانی که در مزارع کار می کنند و کارشناسان ادارات مرتبط با کار کودکان است. روش نمونه گیری در بخش کودکان به صورت طبقه ای با انتساب متناسب حجم صورت گرفت و اعضای نمونه با استفاده از جدول کرجسی و مورگان (1970) 272 نفر تعیین شد. در بین والدین به دلیل نبود آمار دقیق در این زمینه از روش نمونه گیری هدفمند استفاده شد. کارشناسان مربوطه 30 نفر بودند که به صورت تمام شماری بررسی شدند. برای جمع آوری اطلاعات از پرسش نامه ساختاریافته استفاده شد. به منظور تعیین روایی از تأیید متخصصان بهره گرفته و. برای تعیین پایایی ضریب آلفای کرونباخ محاسبه شد (88/0=α). برای تجزیه وتحلیل داده ها از نسخه 18 نرم افزار SPSS استفاده شد. هرسه گروه، مشکلات بدنی (مشکلات پوستی و کمردرد و زانودرد) را به عنوان مهم ترین مشکلات عنوان کردند و بعداز آن به ترتیب مشکلات روان شناختی (عصبی و خشن شدن کودک و ازبین رفتن خلاقیت و احساس حقارت)، اجتماعی و فرهنگی (ادامه یافتن چرخه کار کودکان برای نسل های پی درپی، یادگیری کلمات توهین آمیز، عملکرد ضعیف تحصیلی) و اقتصادی (افزایش هزینه های تحصیل، افزایش هزینه های درمان خانوار) در اولویت قرار گرفتند. اگرچه نمی توان پدیده کار کودکان در محیط روستایی را حذف کرد، اما رعایت اصول ارگونومی مربوط به محیط کار می تواند میزان آسیب های وارده بر کودکان را کاهش دهد.
بررسی نقش عدالت فضایی در مدیریت شهری (محدوده مطالعه: محلات منطقه 6 تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
عدالت فضایی، شاخه ای از عدالت اجتماعی است که مرکز اصلی برنامه ریزی تأسیسات شهری نیز محسوب می شود. عدالت فضایی، وضعیت محلات را از نظر شیوه توزیع خدمات و میزان برخورداری از شاخص های مختلف اقتصادی اجتماعی و زیربنایی بررسی می کند. در مقالة حاضر، وضعیت عدالت فضایی در توزیع خدمات شهری در سطح محلات 18گانه منطقه 6 تهران بررسی شده است. روش پژوهش از نوع توصیفی تحلیلی است. به این صورت که ابتدا با استفاده از مدل ویکور (VIKOR) توزیع خدمات در محلات منطقه 6 تحلیل شد. سپس به منظور سنجش عملکرد مدیریت شهری از شیوه توزیع خدمات از آزمون های آماری در نرم افزار SPSS استفاده شد. نتایج حاصل از مدل ویکور نشان می دهد که وضعیت توزیع خدمات در سطح محلات منطقه 6 عادلانه نیست. محلات آرژانتین ساعی و میدان ولیعصر با امتیاز 0.069 و 0.083 وضعیت مطلوب تری در برخورداری از خدمات و محلات جنت رفتگر و فاطمی با امتیاز 1 و 0.863 کمترین میزان برخورداری را از توزیع خدمات دارند. همچنین یافته های حاصل از رضایت شهروندان در توزیع خدمات، نشان دهندة نارضایتی شهروندان از شیوه آن است؛ به طوری که محلات کشاورز و قزل قلعه به ترتیب، بیشترین و کمترین میزان رضایت را از شیوه توزیع خدمات داشتند. مشارکت ندادن شهروندان، نداشتن تعریف مشخص کاربری های محله ای در نظام مدیریت شهری ایران، نبودن و نزول تسهیلات زیرساختی خدماتی و مشخص نبودن جایگاه شورایاری ها که حلقة واسط بین شهروندان و مدیران شهری محسوب می شوند از مهم ترین جنبه هایی است که نابرابری را در سطح محلات شدیدتر کرده است. بدان سبب که مدیریت شهری، عامل اصلی توزیع خدمات در سطح محلات است با آگاهی از شیوة توزیع خدمات در سطح محلات و رضایت شهروندان از آن نقش بهتری در توزیع خدمات دارد.