فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۰۸۱ تا ۳٬۱۰۰ مورد از کل ۱۰٬۰۶۲ مورد.
منبع:
شهر پایدار دوره ۲ تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲
53 - 69
حوزه های تخصصی:
با پیدایش روانشناسی محیطی تغییرات علمی و عملی مهمی در محیط کالبدی زندگی انسان پدید آمد و طراحی شهری مبنی بر پارادایم فضا - زمان موردتوجه قرار گرفت. تحولات فضایی در شهرها باگذشت زمان غیرقابل اجتناب است و این امر باعث دگرگونی های عمده در ساختار فضایی شهرها می شود که باعث تغییر در فضا و زمان موجود می شود. توسعه کالبدی در بافت های قدیمی و تاریخی شهر به علت فرسودگی های کالبدی، بیشتر از سایر نقاط شهر مورد مداخله شهرسازان قرار می گیرد و این مداخلات گاهی باعث می شود بافت تاریخی که زمانی سرزنده ترین بخش شهر بوده است، اکنون مورد استقبال عمومی قرار نگیرد. توسعه و تغییرات کالبدی در محور تاریخی 15 خرداد، باعث ناسازگاری کالبد با هویت تاریخی بافت شده و این مسئله کاهش کیفیت محیطی مکان های تاریخی را به همراه داشته است. این مقاله باهدف واکاوی اثر تغییرات کالبدی بافت تاریخی بر حافظه تاریخی شهروندان، ازنظر هدف، کاربردی و به لحاظ گردآوری داده ها توصیفی می باشد؛ که به شکل میدانی صورت گرفته است و در ادامه تدوین مدل مفهومی، بستر مطالعات میدانی دقیق تر را فراهم کرده و سپس با کمک مدل سازی معادلات ساختاری (SEM) به بررسی رابطه بین متغیرها پرداخته شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد، تغییرات کالبدی – ذهنی با وزن 96/0 بیشترین اثرگذاری و تغییرات کالبدی- عینی با وزن 82/0 کمترین اثرگذاری را بر حافظه تاریخی شهروندان دارد. تغییرات کالبدی در محور تاریخی 15 خرداد به علت فرسودگی بناها و محورها اغلب تهاجمی و تخریبی بوده است و لزوم توجه به برنامه ریزی و طراحی محیطی مناسب جهت حفظ حافظه تاریخی شهروندان را می طلبد؛ که اگر این تغییرات همراه با تداوم باشد، باعث تعادل بخشی خواهد شد و چنانچه سرعتی و مقطعی و بدون توجه به هماهنگی بین عینیت کالبدی با ذهنیت شهروندان صورت گیرد، باعث حذف هویت و خاطرات از حافظه جمعی می شود.
طراحی و توسعه سیستم ارسال تبلیغات شهروندمحور مبتنی بر مفهوم حصار جغرافیایی (Geofence)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیایی برنامه ریزی شهری دوره ۷ پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳
581 - 600
حوزه های تخصصی:
تبلیغات رسانه ای و محیطی مرسوم (رادیو و تلویزیون، وب سایت ها، بیلبوردها و نوشته های روی ساختمان ها) علاوه بر محدودیت، در مواردی از قبیل مکان و زمان ثابت آن ها، هزینه بالا و اثر مخرب آن ها در منظر و سیمای شهری، مکان محور نیست یا به عبارتی براساس موقعیت مکانی افراد ارائه نمی شود. تبلیغات و بازاریابی مبتنی بر مکان و موقعیت کاربر، از جمله روش های نوین و کاربردی در مدیریت تبلیغات شهری به شمار می آید. در این پژوهش، با استفاده از مفهوم حصار جغرافیایی و ابزارهای GIS، سرویس تبلیغاتی مکان-مبنای شهروند-محور به نام مشتری یاب به منظور نمایش تبلیغات در تلفن همراه مشتریان براساس موقعیت جغرافیایی و زمانی آن ها در محیط شهری فراهم شده است. به کمک این سیستم، صاحبان کسب وکار می توانند تبلیغات لازم را به مشتریان بالقوه خود در یک مکان و زمان مشخص ارائه دهند. سیستم مذکور به سه بخش مدیریت سایت، صاحبان کسب وکار (فروشگاه ها) و کاربران (مشتریان) تقسیم شده است. در مدیریت سایت، ایجاد، به روزرسانی و تغییر وضعیت حصار جغرافیایی و کاربران فروشگاه ها صورت می گیرد. صاحبان کسب وکار می توانند آگهی های مورد نیاز خود را در یک حصار جغرافیایی و زمان مشخص در سیستم وارد کنند. مشتری ها نیز زمانی که وارد محدوده مدنظر می شوند، پیام ها و اعلان هایی از قبیل آگهی و تخفیف را براساس موقعیت خود در محدوده دریافت خواهند کرد. آزمایش سیستم مورد نظر در منطقه 6 تهران با شعاع 400 متر حصار جغرافیایی صورت گرفت و تبلیغات چندین فروشگاه دریافت شد. میزان کاربردپذیری و رضایتمندی از سیستم به روش مقیاس کاربردپذیری سیستم (SUS ) اندازه گیری شد؛ درنتیجه مشتریان بیش از 70 درصد از سیستم رضایت داشتند.
تحلیل سازمان های مردم نهاد و نقش آنها در افزایش ظرفیت توسعه گردشگری شهر یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سازمان های مردم نهاد در یزد با مشکلاتی همچون: محدویت های مالی، نداشتن کادرهای حرفه ای و تشکیلات منسجم، تعداد داوطلبان کم، عدم مجوز فعالیت، عدم حمایت و همکاری سازمان های دولتی روبه رو می باشند که این عوامل موجب ایجاد مشکلاتی برای این سازمانها و دل سردی مردم شهر یزد به فعالیت های داوطلبانه گردشگری شده است. هدف از این تحقیق شناسایی و تحلیل سازمان های مردم نهاد در افزایش ظرفیت توسعه گردشگری در شهر یزد می باشد. روش تحقیق « توصیفی- تحلیلی» و براساس داده ها و اطلاعات حاصل از مطالعه ء</sup> منابع کتابخانه ای، اسناد و نوشته های مربوط به بررسی و تکمیل پرسشنامه از 50 نفر از اعضای 5 سازمان مردم نهاد فعال و کارشناسان مربوطه می باشد که با بهره گیری از آزمون پیرسون و روش دلفی به تحلیل تأثیرگذارترین شاخص های مؤثر ظرفیت سازمان های مردم نهاد گردشگری در شهر یزد پرداخته شده است. نتایج تحقیق نشانگر این است که ضریب همبستگی پیرسون برابر با (292/0) بوده و بین ظرفیت سازمان های مردم نهاد با توسعه گردشگری شهر یزد رابطه معناداری وجود دارد. همچنین با بهره گیری از روش دلفی مشخص شد که شاخص های بالا بودن میزان اهمیت ظرفیت فرهنگی در توسعه سازمان های مردم نهاد گردشگری با میانگین3.62 در رتبه اول، تقویت و واگذاری گروه های محلی به سازمان های مردم نهاد گردشگری با میانگین 3.6 در رتبه دوم و ثبت1200 نفر عضو متغیر و 400 نفر عضو ثابت در انجمن گردشگری طبیعت پارسیان با میانگین 3.5 در رتبه سوم از تاثیرگذارترین عوامل سازمان های مردم نهاد در افزایش ظرفیت توسعه گردشگری یزد بوده است.
ارزیابی حمل و نقل عمومی کلانشهر اصفهان با تاکید بر خطوط BRT(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره نهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۳۳
3 - 14
حوزه های تخصصی:
امروزه به کارگیری و توسعه سیستم های حمل و نقل عمومی راهکاری مناسب برای کاهش ترافیک شهری محسوب می گردد. اما انتخاب سیستم باید متناسب با ویژگی های شهر و البته قابل رقابت با وسایل نقلیه شخصی باشد تا بتواند مطلوبیت کافی را برای استفاده کنندگان به ارمغان آورد. در این مطالعه مشکلات موجود در سیستم حمل و نقل اتوبوس شهری از دیدگاه استفاده کنندگان بررسی و مشخص شد که مهم ترین مشکل خطوط اتوبوسرانی کلانشهر اصفهان به ترتیب، عدم اطمینان و رعایت زمانبندی حرکت ناوگان، زمان سفر زیاد به دلیل سرعت پایین ناوگان، مدت زمان فعالیت و سرویس دهی، شلوغی ناوگان و سرفاصله زمانی بالاست که راهکار اصلی رفع آن، تخصیص مسیر ویژه به ناوگان اتوبوس شهری یا به عبارتی تبدیل خطوط معمولی اتوبوس شهری به اتوبوس تندرو است. در این پژوهش که از نوع کاربردی است از ترکیب روش های توصیفی_تحلیلی استفاده شده است. اهداف اصلی این پژوهش: تعیین جایگاه سامانه اتوبوس تندرو کلانشهر اصفهان طبق استاندارد BRT 2016 ارائه شده به وسیله مؤسسه ITDP و تعیین امتیاز خطوط، تعیین سطح رضایتمندی استفاده کنندگان با انجام نظرسنجی و همچنین شناخت نقاط ضعف و قوت سیستم از این دو دیدگاه است. نتایج نشان می دهد که امتیاز متوسط خطوط اتوبوس تندرو شهر اصفهان زیر استاندارد برنزی قرار دارد و بیشترین امتیاز کسب شده در معیار مربوط به ایستگاه ها و کمترین امتیاز در معیار مربوط به استفاده از تجهیزات ارتباطی بوده است. ولی از نگاه استفاده کنندگان، خطوط اتوبوس تندرو توانسته 74درصد از امتیاز گروه شاخص های مختلف را به دست آورد و به ترتیب 21 و 13درصد از استفاده کنندگان خودروی شخصی و مسافران تاکسی را جذب خود کند. مهم ترین دلایل مسافران برای استفاده از خطوط اتوبوس تندرو به ترتیب سرعت خوب، نظم زمانی اتوبوس ها و راحتی و آسایش عنوان شده است.
تبیین نقش الگوی مدیریت زمین شهری مبتنی بر توسعه کالبدی فضایی شهرها (موردپژوهی: منطقه 12 کلانشهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال دهم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۳۷
67 - 82
حوزه های تخصصی:
الگوی کنونی مدیریت زمین شهری در ایران تحت تأثیر عواملی از جمله تمرکزگرایی در ساختار قدرت، موازی کاری های نهادی، واسطه گری، ضعف بسترهای قانونی و ... زمینه ساز بروز ناپایداری کالبدی- فضایی به خصوص کلانشهرهایی چون تهران گردیده است. هدف پژوهش بررسی الگوی مدیریت زمین شهری مبتنی بر پایداری کالبدی- فضایی منطقه 12 شهر تهران می باشد. روش پژوهش بر اساس هدف کاربردی و از نظر ماهیت و روش توصیفی- تحلیلی است. جهت گردآوری داده ها از روش های اسنادی و میدانی و به منظور تحلیل داده ها از آزمون T تک نمونه ای، همبستگی اسپیرمن و رگرسیون چندمتغیره استفاده شده است. جامعه آماری نهادهای متولی مدیریت زمین شهری و مراجعه کنندگان بوده که به ترتیب 336 و 130 نمونه می باشد. سنجش اعتبار الگو بر اساس طیف سه تایی (کم:1- متوسط:2-زیاد:3) با میانگین مفروض (2) و تعداد 7 معیار صورت گرفت. این معیارها شامل متناسب بودن، اثربخشی و کارایی، مشروعیت، پیوستگی، انعطاف پذیری، مطلوبیت و قدرت الگو و قابلیت تعمیم هستند. بر اساس نظرات خبرگان میانگین کل حاصل از سنجش اعتبار الگو برابر با (2.81) می باشد که از میانگین مفروض (2) بالاتر بوده و به 3 (مقدار زیاد) نزدیک است. میزان واریانس تبیین شده الگوی بهینه توسط مؤلفه های متغیر پیش بین (0.63) است که معنی دار است. بنابراین 63 درصد الگوی بهینه تحت تأثیر مؤلفه های مزبور است و تناسب و مطلوبیت بالایی داشته و از قدرت تبیین و پیش بینی لازم در زمینه موضوع پژوهش برخوردار است. نتایج نشان می دهد که الگوی کنونی مدیریت زمین شهری در منطقه 12 کلانشهر تهران منجر به بروز ناپایداری های کالبدی- فضایی شده است.
هوشمندسازی، رویکردی در تحقق توسعه پایدار شهری (مطالعه موردی: منطقه 6 تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای انسانی دوره ۵۱ بهار ۱۳۹۸ شماره ۱ (پیاپی ۱۰۷)
145 - 157
حوزه های تخصصی:
توسعه پایدار از مهم ترین دغدغه پژوهشگران در دهه های اخیر است؛ زیرا تمامی ابعاد و جنبه های زندگی بشر را دربرمی گیرد. براین اساس، اصطلاح توسعه، معطوف به ارتقای سطح و کیفیت زندگی افراد و بهبود رفاه عمومی جامعه و پایداری آن است و به استمرار این فرایند در طول نسل های بشر اشاره دارد. در این زمینه، شهر هوشمند نه واقعیت بلکه نوعی راهبرد محسوب می شود که در جهت چشم انداز توسعه آینده به آن توجه شده است. این شهر به چگونگی شکل دهی شهر توسط شهروندان و اینکه چگونه می توان به امر توسعه پایدار شهری کمک کرد و به آن سرعت بخشید، اشاره دارد. تراکم بالای زندگی و وابستگی به منابع مشترک، شهرها را در موقعیتی قرار می دهند که به مکان هایی برای توسعه پایدار تبدیل می شوند؛ بنابراین هدف این پژوهش بررسی نقش شهر هوشمند (محیط هوشمند، پویایی هوشمند، اقتصاد هوشمند، حکمرانی هوشمند، زندگی هوشمند و مردم هوشمند) در تحقق توسعه پایدار شهری برای منطقه 6 کلان شهر تهران با بهره مندی از 14 محله است. پژوهش حاضر پیمایشی است و داده های آن به کمک پرسشنامه که اعتبار صوری دارد جمع آوری شد. برای دستیابی به میزان پایایی پرسشنامه نیز از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شد. نتایج نشان می دهد هوشمندی و پایداری شهری رابطه هم بستگی مستقیمی دارند. همچنین براساس نتایج تحلیل رگرسیونی، سه عامل تحرک هوشمند، مردم هوشمند و زندگی هوشمند از مهم ترین عوامل مؤثر بر پایداری به شمار می آیند. زندگی هوشمند تأثیرگذارترین و مهم ترین عامل تبیین پایداری است و پس از آن به ترتیب تحرک هوشمند و مردم هوشمند قرار دارند.
The Effect of Household Head Characteristics on Poverty and its Intensity in Rural Households of West Azerbaijan Province(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
Purpose- In the present study, the impact of the household head's features on poverty and its intensity in rural households was investigated using the data related to income cost of rural households of West Azerbaijan during 2014. Design/methodology/approach- To this end, the relative poverty line of the rural households was first estimated in this study. Then, the effect of household characteristics on the intensity of poverty and its incidence was examined as well. The two-step Heckman model was used in this regard through which the impact of variables on household poverty was explored and the likelihood of household poverty was calculated. Afterward, assessing the poverty intensity of poor households, the effect of the study variables on the intensity of poverty of these households was investigated. Findings- The results of the study showed that the age, marital status, employment, and literacy level of the household head had a significantly positive effect on decreasing the incidence of poverty of the households. In addition, being married, the higher level of education, and employment of the household head, and also increasing the number of employed members in the household alleviated the severity of poverty among rural households. Research limitations/implications- The main limitation of this study was the lack of direct access to statistics and that extraction of data from micro- households was time-consuming. Practical implications- Considering the high probability of poverty at the beginning of the young age and retirement, actions must be taken to minimize the negative consequences of poverty in these ages through appropriate social security systems. Furthermore, given that being married reduces the incidence of poverty, careful planning is required to increase employment opportunities, to develop the culture of marriage, and therefore, to reduce the level of divorce in the society. Originality/value- In this article, an attempt has been made to study the influence of individual characteristics of the household head on poverty incidence and its severity in rural households of West Azerbaijan Province using the relative poverty line system. Moreover, based on the aim of the study, the severity of poverty and its incidence are to be separately investigated.
تبعات تقلیل فضای انتزاعی در برنامه ریزی شهری به نقشه ی طرح تفصیلی در شهر شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال دهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۳۹
103 - 116
حوزه های تخصصی:
در این پژوهش فضا بسان ظرفی خنثی و فاقد تأثیر درک نمی شود، بلکه فضا به سان محتوایی آگاهی بخش به انسان ها فهم شده است. به عبارتی دیگر زمان در چارچوب فضا متصلب و هر نوع درکی از فضای اجتماعی، مستلزم فهمی تاریخی و آگاهی از اراده انسان است. هدف پژوهش رمزگشایی سازوکارهای مؤثر بر تولید فرم شهری «طبقاتی و بی قواره»، کارکرد «مصرف گرای سوژه ساز» و گسست ساختاری «تعاملات اجتماعی» در شیراز است. جریان هایی که درک آن ها به آسانی حاصل نمی شود و نیاز به موشکافی دقیق و تفکر انضمامی دارد. تجربه فضا جدا از متن نیست، بلکه حاکی از قلمروی نظری و درواقع ارتباط «کیفیت ایده آلیسم» با«کیفیت زندگی» دارد. هر نوع تعریف مطلق، انتزاعی، ریاضی، اجتماعی و ... فضا، به تبع روش شناسی خاص خود را دارد. با توجه به تولید اجتماعی فضا، نوع پژوهش کیفی و مبتنی بر دیالکتیک سه گانه؛ فضای محسوس (کنش ها و اقتصاد مسلط بر شیراز)، فضای معقول (ساختارها و قوانین حاکم بر شهر) و فضای زیسته (درک اراده مردم) است. درواقع سلطه تکنوکرات های به جای جامعه مدنی، کاهش تعاملات اجتماعی و تفکر، فقدان ساختار مالیاتی، رانتی شدن کدگذاری طرح تفصیلی، ناتوانی مالی عمده شهروندان در استفاده از خدمات با توزیع عادلانه، فقر، شکاف های طبقاتی و... از وِیژگی های شیراز امروز است. نتایج پژوهش حاکی از فقدان برنامه ریزی در شیراز و تقلیل آن به نقشه طرح تفصیلی است، نقشه ای که تحقق آن با توزیع گسترده و تثبیت تله های فضایی فقر در شیراز همراه بوده است. به طوری که از 477916 خانوار شهر شیراز تا سال 1395، بیش از 45% در خانه های اجاره ای سکونت داشته اند. خانوارهایی که با افزایش حدود 100% قیمت مسکن در پی تورم سال 1397، به شدت متضرر و امیدهای آن های برای خانه دار شدن بر باد رفت.
تحلیل فضایی بزهکاری در بافتهای ناکارآمد شهری، مطالعه موردی: محله هرندی، منطقه 12 تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بزهکاری ازجمله مهم ترین معضلات اجتماعی در اکثر شهرهای جهان است که بر زندگی افراد تأثیرات منفی روحی، جسمی و مالی می گذارد. این مقاله باهدف تحلیل فضایی بزهکاری در بافت ناکارآمد محله شهید هرندی در منطقه 12 تهران انجام شده است. روش تحقیق در پژوهش حاضر تحلیلی و تطبیقی است و برای شناسایی و درک الگوهای مکانی بزهکاری در محله هرندی از آزمون های آماری و گرافیک مبنا در محیط سامانه اطلاعات جغرافیایی GIS استفاده شده، که اطلاعات موردنیاز از میزان و نوع جرائم به صورت کتابخانه ای از نیروی انتظامی تهران بزرگ اخذشده است. یافته های پژوهش حاضر نشان می دهد که کانون های جرم خیز در محله هرندی به صورت تصادفی توزیع شده است. از سوی دیگر بالا بودن میزان شدت فرسودگی، نفوذناپذیری بالا، وجود زمین های خالی و متروکه و همچنین کمبود یا نبود برخی کاربری های موردنیاز شهروندان، در افزایش توزیع جغرافیایی نوع و میزان جرائم و شکل گیری الگوهای فضایی بزهکاری مؤثر بوده است. به نظر می رسد با بهسازی و نوسازی بافت فرسوده و اصلاح فیزیکی و کالبدی فضاهای مسکونی، تعریض معابر زیر 6 متر و ایجاد راه در رو برای کوچه های بن بست، مکان یابی مراکز انتظامی و ایجاد فضاهای تفریحی و فراغتی سالم جهت افزایش نظارت رسمی در این محله می توان امکان آسیب پذیری این گونه محلات و میزان وقوع جرائم را کاهش داد.
سنجش حس تعلق به مکان وحفظ هویت واحدهای مسکونی در محله شهری، مطالعه موردی: محله قدیمی ساغریسازان رشت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
محله های شهری با توجه به خاطرات فردی و جمعی در ذهن شهروندان منطقه جایگاه ویژه ای دارند. ازاین رو، مفهوم سکونت و شکل گیری آن در رابطه انسان با مکان، با برآورده شدن نیازها و رفتارهای انسان ارتباط تنگاتنگی دارد. در این رابطه هویت به مثابه بخشی از احراز حسِ بودن و تعلق از ضرورت هایی می باشد که لازم است در طراحی محیط های سکونتی مورد توجه قرار گیرد. هدف کلی از پژوهش حاضر، شناخت عناصر مؤثر در ایجاد حس تعلق به مکان، به منظور رهیافتی جهت حفظ هویت واحدهای مسکونی در محله شهری است. این مطالعه به صورت موردی در محله قدیمی و با ارزش ساغریسازان رشت صورت پذیرفت. روش تحقیق در این پژوهش توصیفی- تحلیلی، برمبنای استدلال منطقی و با استفاده از راهبرد ترکیبی (کیفی- کمّی) است. برای بررسی خانه ها و بناهای بومی مورد مطالعه، پرسشنامه سنجش شاخص ها تهیه و تنظیم و در بین 47 ساکنین این بافت قدیمی توزیع گردید ، سپس اطلاعات جمع آوری شده با نرم افزار SPSS تحلیل شدند. ارزیابی نتایج حاکی از وابستگی معنادار ساکنین در واحدهای مسکونی قدیمی، نسبت به آپارتمان سازی های جدید در محله ساغریسازان است. از جمله علل این قضیه عبارتند از: مشکلات اقتصادی، فرهنگی و زیرساختی موجود در بافت قدیم، یکنواختی محیط و بلندمرتبه سازی، کاهش هویت بومی، فقدان حس زندگی جمعی، مهاجرپذیری، فقدان خاطرات جمعی در آپارتمان نشینی، عدم اُنس با محیط، تغییر نگرش مردم به زندگی.
ارزیابی مشارکت شهروندان در حکمروایی خوب شهری (نمونه موردی: شهر پیرانشهر)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی و شناخت وضع موجود نظام مشارکت شهروندان در حکمروایی شهری پیرانشهر می باشد و درواقع در پی پاسخ به این سؤال است که شهروندان تا چه میزان در تصمیم گیری های مدیریت شهری از طریق حکمروایی شهری مشارکت داده شده اند. این پژوهش برحسب هدف، کاربردی و ازلحاظ ماهیت و روش، توصیفی تحلیلی می باشد. روش جمع آوری داده ها به صورت پیمایشی با استفاده از ابزار پرسشنامه بوده است. نتایج ارزش گذاری شاخص ها و زیرشاخص های اداره بهینه شهری در مدلANP و نرم افزار Super Decision نشانگر آن است که شاخص "مشارکت(A)" با امتیاز 233/0، شاخصِ با ارجحیت اول می باشد. همچنین، نتایج آزمون پیرسون حاکی از این است که اغلب شاخص های موجود در مدل تحقیق، تأثیر معناداری بر میزان مشارکت شهروندی در اداره شهری داشته اند. نتیجه اساسی پژوهش، وجود رابطه اساسی بین مسائل شهری و شاخص های حکمروایی است، به گونه ای که بیشترین میزان واریانس با میزان 75/29 مربوط به گویه "مدیریت و تصمیم گیری پایدار" و بعدازآن با واریانس 874/18 مربوط به گویه "مشارکت" می باشد که ناشی از انگیزه بالای مردم جهت مشارکت و تمایل به یکپارچگی مدیریت پایدار در امور شهری است. در بحث رتبه بندی محلات ازلحاظ مدیریت مشارکتی نیز (آزمون کروسکال والیس)، "محله 24" با بیشترین امتیاز (66/236) رتبه اول را به خود اختصاص داده است. نتایج کلی پژوهش، دال بر این واقعیت است که نادیده گرفتن نظر شهروندان در رابطه با مدیریت شهری و نحوه تصمیم گیری مدیران شهری، به طور قابل توجهی درروند حکمروایی شهری پیرانشهر مؤثر بوده، و همین امر سبب تأثیرات نامتعادلی در نواحی شهری شده است.
سنجش ساختارهای اقتصادی و اجتماعی - فرهنگی در رشد و توسعه گردشگری شهری (مطالعه موردی: شهر گلوگاه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تنوع ابعاد و پیچیدگی صنعت گردشگری، متناسب با مناطق جغرافیایی، زمینه های ویژه ای برای برنامه ریزی و مدیریت گردشگری ایجاد کرده است. در مناطق مستعد توسعه صنعت گردشگری، باید به دنبال عوامل محرک جریان گردشگری بود چراکه گردشگری یکی از پویاترین فعالیت های اقتصادی عصر حاضر است اگرچه توسعه گردشگری راه حل کلی برای رفع همه مسائل نیست، اما راهبردی مناسب، را برای توسعه پایدار و کاهش محرومیت مناطق و توسعه همه جانبه اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی و محیطی و نهادی، و ... در یک شهر یا کشور، پیش روی برنامه ریزان قرار خواهد داد. بنابراین ضرورت پرداختن به مسئله گردشگری شهری، نیازهای پیش روی شهرنشینان را با تغییر در مؤلفه های اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی موردبررسی و در شرایط مطلوب قرار خواهد داد. این تحقیق از نوع کاربردی و ازنظر ماهیت توصیفی – تحلیلی است. جامعه آماری ما در این پژوهش خانوارهای شهرستان گلوگاه، مسئولین و گردشگران می باشند که برای بررسی تأثیرات عوامل مطرح شده در گردشگری از ابزار پرسشنامه استفاده که توسط جامعه آماری فوق پاسخ و داده ها با استفاده از آزمون های آماری نرم افزار Spss و با و مدل HOLSAT به تجزیه تحلیل داده های پژوهش پرداخته ایم که نتایج آن حاکی از مسئله است که مطابق آزمون های آماری گرفته شده از مؤلفه های دو فرضیه هر دو فرضیه تأیید می شوند و این ساختار ها توانسته اند موجبات توسعه گردشگری منطقه را فراهم آورند و نتایج حاصله از مدل HOLSAT نشان از مثبت بودن عملکرد موجود در مؤلفه های ساختار اقتصادی و متناقض بودن عملکرد برخی از مؤلفه های ساختار اجتماعی – فرهنگی است که نشان از نیازمندی در راستایی برنامه ریزی مجدد در این راستا است.
مولفه های موثر بر مشارکت کودکان در فرایند تهیه و اجرای طرح های توسعه محله ای مطالعه موردی: محله سرشور مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره هشتم بهار ۱۳۹۸ شماره ۳۰
17 - 28
حوزه های تخصصی:
امروزه موضوع مشارکت و کاربرد آن در شهرسازی، مورد توجه طراحان و برنامه ریزان شهری قرار گرفته و از ویژگی های توسعه یافتگی یک کشور محسوب می شود؛ همچنین نقش بسزایی در موفقیت طرح های توسعه محله ای دارد. در بسیاری از موارد نقش کودکان به عنوان یک سوم جمعیت شهروندی جهان مورد توجه قرار نمی گیرد. بنابراین، لزوم توجه به مشارکت کودکان در طرح های توسعه محله ای ضروری است. بی شک مشارکت کودکان ابتدا نیازمند درک کاملی از مفاهیم مربوط به کودک، مزایا و چالش های مشارکت با کودکان و در نهایت پاسخ به این سئوال است که«مؤلفه های مؤثر بر مشارکت کودکان در فرایند تهیه و اجرای طرح های توسعه محله ای چه چیز است؟». به منظور پاسخ به این سئوال به عنوان نمونه مطالعه، در محله سرشور مشهد که به دلیل قرارگیری در بافت مرکزی و قدیمی مشهد و روند رو به افزایش ترک ساکنان محله، مشارکت در آن از اهمیت بالایی برخوردار است، سعی شده با استفاده از روش های مشارکتی برای کودکان7-14سال(مقطع ابتدایی) مانند نقاشی، پرسشنامه، انشا و کارگاه های آموزشی، به شناختی از وضع موجود محله با تأکید بر کودکان دست یافت. در نهایت، بعد از بررسی مبانی نظری، با استفاده از روش دلفی و با تکیه بر نظر کارشناسی، پیش نیازهای مشارکت کودکان به تفکیک مرحله تهیه و اجرای طرح توسعه محله تعیین شد. براساس نتایج حاصل از این ارزیابی مشخص شد که چهار مؤلفه بسترسازی، فرهنگ سازی، نهادسازی و دوام مشارکت در ارتقای مشارکت کودکان مؤثر هستند؛ که در محله سرشور، شاخص آگاه سازی در رابطه با مؤلفه بسترسازی، بیشترین تأثیر را بر فرایند تهیه طرح و دو شاخص حمایت نهادها( مؤلفه نهادسازی) و کنترل و دوام مشارکت بیشترین تأثیر را بر فرایند اجرای طرح دارند. یافته های حاصل از این تحقیق نه تنها به برنامه ریزان و طراحان برای درک بهتر چگونگی مشارکت کودکان در برنامه ریزی و طراحی محیط و توسعه بهتر جوامع دموکراتیک و دوستدار کودک کمک خواهد کرد بلکه بستری مناسب برای استفاده از مؤلفه های مؤثر بر مشارکت کودکان در فرایند طرح های توسعه محله ای را فراهم می سازد.
تطبیق اجزای ساخت معنا با ساخت کالبد در مجموعه تاریخی شهر یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره هشتم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۳۱
109 - 125
حوزه های تخصصی:
ساخت، کل متشکل از واحدهای تقسیم، رابط ها، مفاصل و مرزهاست که با گشتارهایی، حول انتظام دهنده هایی در تبعیت از اصولی شکل می گیرند. چنین ساختی واجد معنایی است. معنا، ذهنیتی است که از واژه، جمله، پاراگراف یا متن برای خواننده مستفاد می شود. پژوهش ساخت معنا، در زمینه شهر می تواند در ابعاد مختلف آن انجام گیرد. از آنجا که بعد کالبد، محسوس، باثبات و عینی ترین بُعد شهر است، پژوهش ساخت معنا در ساخت کالبد شهر انجام شده است. مجموعه تاریخی شهر یزد از ارزشمندترین مجموعه هایی است که به عنوان یک متن در کتابِ شهرِ یزد قابل پیگیری است. این متن همواره، متنی بامعنا بوده ولی مداخلات انجام شده در مجموعه گاهی سبب از دست رفتن معانی مترتب بر آن شده است. در این پژوهش،"ساخت"، "معنا" و "کالبد"، مفاهیمی هستند که در ابتدا، مرور و مدل های نظری آنها ساخته و ارائه شدند. سپس با مدل های یاد شده، ساخت معنا و ساخت کالبد مجموعه یاد شده با روش های توصیفی، پیمایشی و نسبت ساخت معنا و ساخت کالبد با روش تطبیقی پژوهش شدند. تطبیق و تناظر ساخت معنا با ساخت کالبد در مراتب کلان، میانه و خُرد، اشتراک شکل دهنده ها (اصول) و اجزای تشکیل دهنده آنها از دستاوردهای این پژوهش هستند. استفاده از مدل های ارائه شده در موارد مشابه توصیه می شود.
تأثیر کاربرد تجارت الکترونیک در کاهش سفرهای درون شهری و انتشار آلاینده منواکسیدکربن در منطقه5 شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پایین بودن نرخ زمین و مهاجرت های بی رویه در دو دهه گذشته، سبب افزایش تراکم، افزایش حجم ترافیک و بالتبع آن افزایش آلودگی هوا و هزینه های اقتصادی در منطقه 5 شهر تهران گردیده است. در همین راستا، تلاش گردید تأثیر خرید الکترونیک از فروشگاه های زنجیره ای بر میزان سفرهای درون شهری و انتشار آلاینده منواکسیدکربن در این منطقه مورد بررسی قرار گیرد. در فرآیند پژوهش، از روش تحقیق توصیفی- تحلیلی استفاده شده است. لذا پرسشنامه سنجش میزان تمایل به خرید الکترونیک در میان 384 نفر از شهروندان به صورت تصادفی توزیع گردید. در این پژوهش از آزمون کولموگروف- اسمیرنوف برای بررسی نرمال بودن داده ها استفاده گردید. سپس با استفاده از آزمون ناپارامتریک ویلکاکسون تک نمونه ای، اثرات استفاده از خرید الکترونیک در مسائل محیط زیستی و اقتصادی از دیدگاه شهروندان تحلیل شد. نتایج نشان داد که شهروندان نقش خود را در کاهش آلودگی هوا با میانگین 01/3 به طور نسبی می دانند و تأثیر تجارت الکترونیک در کاهش هزینه خانوار و حمل ونقل را به ترتیب با میانگین 75/2 و 66/2 در وضعیت پایین تر از متوسط می دانند. بررسی ها نشان داد که در صورت اعمال سیاست تجارت الکترونیک، به میزان 653 هزار لیتر صرفه جویی در مصرف بنزین و 62/39 تن در سال کاهش آلاینده منواکسیدکربن در منطقه 5 اتفاق می افتد که با توجه به قیمت بنزین فوب خلیج فارس و نرخ ارز معادل 365 هزار دلار صرفه جویی ارزی است. نتایج نشان می دهد که راهکار استفاده و تشویق مردم به استفاده از خرید الکترونیک، یک راهکار مناسب جهت مدیریت تقاضای سفر و کاهش آلودگی هوا محسوب می گردد.
تحلیل فضای عمومی مردم سالار به منظور ارتقاء مشارکت مردم (مطالعه موردی: شهر یزد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فضای عمومی شهری با توجه به کارکرد و اثرگذاری آن در برهمکنش اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و سیاسی، بستری بنیادی برای حضور و مشارکت پایدار و هدفمند مردم در امور مختلف به ویژه در برنامه ریزی و مدیریت شهری است. توجه به مردم سالاری در فضاهای عمومی، منافع اجتماعی گوناگون برای شهروندان از جمله درک منافع همگانی و شکل گیری هویت های جمعی را به دنبال دارد. اما همچون بیشتر موارد در شهرهای کنونی ، کاستی های برنامه ریزانه و طراحانه در فضاهای عمومی، شمولیت و مردم سالاری این فضاها را دچار چالش نموده و زمینه های ایجاد اعتماد برای مشارکت عمومی در امور مختلف را تضعیف کرده است. هدف این پژوهش، ارزیابی و شناخت ظرفیت های فضای عمومی براساس مولفه های فضای مردم سالار برای افزایش مشارکت مردمی است ، با این فرض که فضای همگانی با ویژگی های متناسب و گیرا برای گروه های گوناگون اجتماعی می تواند مشارکت عمومی و مردم سالاری در ابعاد اجتماعی،کالبدی و مدیریتی، را تسهیل کند. که با روش تحلیل جز به جزء و پیمایشی فضاهای عمومی شهر یزد بر مبنای شاخص های به دست آمده از مطالعات کتابخانه ای و طرح های فرادست، میزان مشارکت پذیری فضاهای عمومی شهر یزد مورد سنجش قرار گرفته است. نتایج بررسی میدانی در این پژوهش نشان می دهد که فضای عمومی یزد، از نگاه کالبدی و اجتماعی، دچار ضعف و کاستی برای تعامل گروه های اجتماعی است و از نگاه مدیریتی دچار نبود نظارت و مشارکت همگانی و کمبود معیارهای فضای عمومی مردم سالار است. نبود همه شمولی به ضعف کیفیت عملکردی فضاهای جمعی و نبود تعامل اجتماعی پویا انجامیده که برای سازمان اجتماعی و مدنی، افزایش آگاهی و مشارکت همگانی بسیار اساسی است. تقویت فضای تعامل چهره به چهره، بسترسازی برای برخورداری همگان از اطلاعات شهری و قابلیت حضور همه گروه های اجتماعی در فضاهای عمومی می تواند زمینه مشارکت عمومی را در عرصه های مختلف افزایش دهد.
تحلیل و بررسی شاخص های شهر مطلوب سالمندان (مطالعه موردی: شهر تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش توصیفی-تحلیلی و کاربردی حاضر ارزیابی شهر تبریز براساس شاخص های شهر مطلوب سالمندان (فضای باز شهری، حمل ونقل، مشارکت شهروندی و استخدام و ارتباطات و اطلاعات) است. شیوه جمع آوری داده ها و اطلاعات، اسنادی و پیمایشی بوده و از ابزار پرسشنامه برای گردآوری داده ها استفاده شده است. جامعه آماری شامل همه سالمندان 60 سال به بالا براساس سرشماری عمومی نفوس و مسکن سال 1395 در میان مناطق 1 و 10 شهرداری تبریز است. حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران به ترتیب برای منطقه 1، تعداد 138 و برای منطقه 10 نیز 138 نفر به دست آمد و با بهره گیری از روش نمونه گیری دردسترس در میان این مناطق توزیع و جمع آوری شد. در تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون های پیشرفته آماری و مدل یابی معادلات ساختاری (SEM) استفاده شد. براساس نتایج، میان ویژگی منطقه مسکونی (منطقه 1 و 10 شهر تبریز) و شاخص های شهر مطلوب سالمندان تفاوت معناداری وجود دارد، اما نتایج سنجش معنا داری تفاوت میانگین هرکدام از شاخص های شهر مطلوب به تفکیک سطح تحصیلات و درآمد نشان می دهد هیچ کدام از شاخص های مورد مطالعه تفاوت معناداری با یکدیگر ندارد، اما در زمینه فعالیت های روزانه آنان شرایط کمی متفاوت است و تفاوت میانگین شاخص های فضای باز شهری با میزان هم بستگی 029/0 و ارتباطات و اطلاعات و فعالیت با سطح معناداری 044/0 معنادار به شمار می آید. همچنین میان همه شاخص های شهر مطلوب سالمندان در سطح آلفای 05/0 رابطه مثبت و معناداری دیده می شود. میزان اثرگذاری ارتباطات و اطلاعات بر حمل ونقل درون شهری 55/0، اثرگذاری فضای باز شهری بر حمل ونقل درون شهری بر احترام 37/0 و میزان اثرگذاری مشارکت مدنی بر حمل ونقل درون شهری 11/0 است.
سنجش میزان برخورداری مناطق شهری اهواز از شاخص های شهر خلاق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شهرها و منطقه های خلاق رشد اقتصاد کشور را باعث می شوند. شهرهای خلّاق ب ه عنوان مراک ز نوآوری، خلّاقیت و تبدیل ایده به ثروت، قلمداد می گردند. حرکت به سمت ایجاد و تحقق شهر خلاق به دلایل جایگاه شهر به عنوان محل شکل گیری بسترهای جامعه دانایی محور، اهمیت و محور بودن شهرها در توسعه اقتصادی و اجتماعی امر بسیار مهم و ضروری است. این پژوهش با هدف رتبه بندی مناطق شهر اهواز به لحاظ برخورداری از شاخص های شهر خلاق انجام شده است، روش بررسی مبتنی بر رویکرد توصیفی- تحلیلی بوده، به منظور جمع آوری داده ها از نظرات کارشناسان با استفاده از پرسشنامه و همچنین آمارنامه شهر اهواز استفاده شد. جهت سنجش متغیرهای شهر خلاق از مدل تصمیم گیری واسپاس و جهت وزن دهی به شاخص ها از روش آنتروپی شانون استفاده شد. در پژوهش حاضر مناطق شهری اهواز بر اساس 14 معیار از شاخص های شهر خلاق سطح بندی شده اند. نتایج حاکی از آن است میزان برخورداری مناطق شهری اهواز از لحاظ شاخص های شهر خلاق متفاوت است و شکاف بسیاری بین مناطق وجود دارد. بهترین وضعیت از لحاظ شاخص های شهر خلاق بر اساس الگوی واسپاس را منطقه یک با وزن 416/0 دارد، به عبارتی در منطقه یک که معیارها در سطح بالا هستند، زمینه تحقق شهر خلاق به مراتب بالاتر است. در مقابل کمترین میزان برخورداری مربوط به منطقه هشت با وزن 224/0 است. بنابراین مناطق هشت گانه شهر اهواز به لحاظ برخورداری از شاخص های شهر خلاق از وضعیت یکسانی برخوردار نیستند.
تحلیل شاخص عدالت فضایی در روستاهای گردشگرپذیر (مطالعه موردی: استان آذربایجان شرقی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای انسانی دوره ۵۱ پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳ (پیاپی ۱۰۹)
551 - 569
حوزه های تخصصی:
تحلیل شاخص های عدالت فضایی با هدف کلی شناخت نحوه توزیع منابع و جلوگیری از بروز نابرابری ها اهمیت دارد. در این میان، ضرورت شناخت نحوه توزیع بهینه کاربری ها در روستاهای گردشگرپذیر از اهمیت اساسی برخوردار است؛ زیرا در این روستاها، استفاده از زمین و فضا به عنوان منبع عمومی، باید براساس اصول علمی برنامه ریزی کاربری زمین صورت بگیرد. مطالعه حاضر با هدف ارزیابی و تحلیل شاخص عدالت فضایی کاربری اراضی در 48 روستای توریستی استان آذربایجان شرقی انجام شده است. برای این منظور، 42 شاخص عدالت فضایی در ابعاد مختلف انتخاب و اطلاعات مورد نیاز به تفکیک وضع موجود و مطلوب به روش میدانی و داده های سرشماری سال 1390 و منابع موجود در اداره ها استخراج شد. پس از محاسبه شکاف وضع مطلوب و موجود، از مدل وایکور استفاده شد. همچنین به منظور بررسی اختلاف کاربری های مختلف، آزمون تجزیه واریانس یک طرفه و آزمون تعقیبی دانکن کاربرد داشت و برای سطح بندی از آزمون تحلیل خوشه ای استفاده شد. نتایج پژوهش نشان می دهد بیشترین کمبود در میان کاربری ها، به کاربری های رفاهی-خدماتی مربوط است؛ به نحوی که هشت شاخص رفاهی و خدماتی با میانگین 829/0 بیشترین شکاف را داشته اند. همچنین نتایج تحلیل خوشه ای نشان می دهد وضعیت عدالت فضایی در سطح مناسب با مقدار 5/45 درصد بیشترین فراوانی را دارد. علاوه براین، میان جمعیت، سطح برخورداری، طرح هادی و تیپ روستا با میزان عدالت فضایی رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. درنهایت با توجه به یافته های پژوهش پیشنهادهای کاربردی در زمینه توزیع بهینه کاربری های اراضی ارائه شد.