فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۰۱ تا ۲۲۰ مورد از کل ۱۰٬۰۶۲ مورد.
منبع:
جغرافیا و روابط انسانی دوره ۶ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۲۲
208 - 229
حوزه های تخصصی:
توسعه کارآفرینی زنان از مهم ترین موضوعات دستورکار توسعه معاصر در جهان و بویژه در بسیاری از کشورهای در حال توسعه بوده و برخی از صاحب نظران توسعه روستایی معتقدند که شناخت توانمندی ها و مهارت های زنان، به خصوص زنان روستایی و هدایت استعدادهای خلاق آنان در بهره برداری از ظرفیت های این قشر بزرگ اجتماعی مؤثر است. طی دهه اخیر در کشور، سهم زنان در کسب وکارهای خصوصی و غیر دولتی روند رو به رشدی را طی کرده و زنان روستایی در کسب وکارهای کوچک و متوسط روستایی به فعالیت اشتغال دارند. در همین راستا هدف پژوهش حاضر، شناخت اثرات مختلف راه اندازی و گسترش کسب وکارهای کوچک و متوسط زنان روستایی در شهرستان مرودشت در استان فارس است. جامعه مورد مطالعه زنان عضو صندوق اعتبارات خرد روستایی مرودشت بوده که طبق نمونه گیری تصادفی، 71 نفر به عنوان نمونه انتخاب شده و با استفاده از پیمایش و پرسشنامه، اطلاعات لازم جمع آوری گردید. طبق یافته های مطالعه، سطح ارتباطات اجتماعی و شبکه سازی زنان کارآفرین روستایی تفاوت معناداری داشت، به گونه ای که زنان جوان تر، با سابقه عضویت کمتر و دارای تحصیلات دانشگاهی، در برقراری تعامل با نهادها و کارشناسان دولتی و خصوصی، موفق تر بوده اند. اثرات اشتغال زنان روستایی در کسب وکارهای کوچک و متوسط را می توان در چهار دسته فردی-روانشناختی، اقتصادی، فرهنگی-اجتماعی و زیست محیطی تحلیل نمود. در پایان، با توجه به مجموعه تأثیرات و پیامدهای مثبت کسب وکارهای روستایی برای گروه زنان و جامعه روستایی، توصیه می شود که اقدامات تشویقی-انگیزشی به منظور جذب حداکثری زنان روستایی نسبت به عضویت در صندوق های اعتبارات خرد روستایی صورت گیرد. علاوه بر آن، ارتقای دوره های آموزشی-مهارتی ساختارمند و منسجم در راستای تقویت روحیه کار تیمی و شبکه سازی اجتماعی در ایجاد کسب وکارهای جمعی نیز پیشنهاد می گردد.
بررسی شاخص محرومیت نسبی (IRSD) شهرهای استان لرستان
منبع:
جغرافیا و روابط انسانی دوره ۶ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۲۲
257 - 277
حوزه های تخصصی:
شاخص محرومیت نسبی در ابعاد اجتماعی و اقتصادی برای تعیین جهت گیریهای توسعه متناسب با شرایط موجود و ظرفیت ها نقش کلیدی دارند، بدیهی است برنامه ریزی علمی– منطقی که به ضرورت بهره گیری از دانش و استدلال در توسعه فضای جغرافیایی تاکید دارد، بدون آگاهی دقیق از وضعیت موجود شاخص ها ، ناموفق و صرفا تلف کردن زمان و هدر دادن منابع است. از طرف دیگر مراکز جمع آوری، تحلیل و نمایه شاخص ها که اغلب سازمانهای دولتی هستند نیز می بایست با لحاظ مقتضیات و ضرورتها نسبت به شاخص سازی اقتضایی به کمک متخصصین برنامه ریزی متناسب با وضعیت موجود اقدام تا بتوان در نهایت به برنامه ریزی متناسب با مزیت ها دست پیدا کرد. هر چند فقر نسبی در ابعاد فرهنگی، اجتماعی، سیاسی، علمی و حتی آموزشی و تربیتی قابل بررسی است اما براساس هدف های مدنظر این مقاله، شاخص IRSD در دو حوزه اقتصادی- اجتماعی در محدوده جغرافیایی استان لرستان و براساس آمارهای رسمی در شهرهای این استان مورد بررسی قرارگرفته است. براساس مطالعات انجام شده با موضوع سطح بندی توسعه استان لرستان بویژه در ابعاد اجتماعی- اقتصادی و نتایج حاصل از متغیرهای شاخص IRSD، استان لرستان نسبت به میانگین شاخص های کشور از سطح توسعه یافتگی پایینی برخوردار است. در10 شهر این استان از 11 شهر، درصد شاخص ها پایین تر از میانگین کشوری است به تعبیر ساده تر از قابلیت لازم برای زندگی برخوردار نیستند. در این میان شهرهای دوره چگنی، رومشگان، پلدختر و سلسله نسبت به سایر شهرهای استان محرومیت نسبی بیشتری دارند. مالکیت مسکن و وسیله نقلیه بعنوان دو دارایی ضروری دراین استان از پایین ترین نسبت در میان 9 متغیر مورد مطالعه هستند.
بررسی و تجزیه و تحلیل توانمندیهای ژئوتوریستی شهرستان رامیان با استفاده ازمدل های swot وpralong
منبع:
جغرافیا و روابط انسانی دوره ۶ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۲۲
425 - 453
حوزه های تخصصی:
دراین پژوهش به ارزیابی توانمندی های ژئوتوریستی شهرستان رامیان با استفاده از مدل های swot وpralong پرداخته شد. اطلاعات مورد نیاز برای انجام این پژوهش از طریق مطالعات کتابخانه ای، استفاده از نقشه های توپوگرافی000‚1:50 و زمین شناسی1:100٫000 منطقه مورد مطالعه با بهره گیری از نرم افزار های کاربردیGIS ،google earth و بررسی های میدانی به دست آمد. جهت استفاده از مدل swot با مطالعه دقیق و آشنایی به نقاط ضعف٬ قوت٬ تهدیدها و فرصت های منطقه تمامی این موارد لیست بندی و به صورت پرسشنامه ای طراحی گردید و در بین بازدیدکنندگان، مسوولین و کوهنوردان جهت وزن دهی و اولویت بندی پخش شد. با تجزیه و تحلیل نتایج به دست آمده از پرسشنامه ها وزن دهی نقاط صورت گرفت. برای استفاده از مدل pralong نیز پس از شناسایی مکان های ژئومورفولوژیکی منطقه مورد مطالعه، ویژگی هر یک از این مکان ها در برگه هایی با عنوان برگه شناسایی مکان های ژئومورفولوژیکی تنظیم شد. پس از تکمیل برگه های مربوط به هر مکان، برای تعیین میزان عیار گردشگری وعیار بهر وری مکان ها از مدل pralong استفاده شده است. بر اساس نتایج به دست آمده از کاربرد مدل swot، با ترکیب عوامل بیرونی و درونی مهمترین استراتژی مربوط به عامل (so) بوده که این شهرستان را در محیط رقابتی/ تهاجمی قرار دارد و مهمترین نقطه ی قوت آن وجود پدیده های ژئوتوریستی نظیر چشمه و آبشار ها می باشد که با میانگین وزنی 63/4 بالاترین امتیاز را کسب نموده است. بر اساس نتایجی که از کاربرد مدل pralong در این پژوهش حاصل شد، کوه قلعه ماران با امتیاز (67/0) بالاترین عیار گردشگری و نیز با امتیاز(59/0) بیشترین عیار بهره وری را به خود اختصاص داده و گرم چشمه نیز از لحاظ عیار گردشگری با امتیاز(36/0) و از نظر عیار بهره روی با امتیاز (20/0) کمترین میزان را در بین مکان های ژئومورفولوژیکی محدوده مورد مطالعه دارد.
آینده نگاری کارکرد شهرهای کوچک در سیستم شهری ناحیه مرکزی استان فارس تا افق 1410(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کارکرد شهرهای کوچک و تحولات آن تابع عوامل مختلفی است که بایستی در برنامه ریزی شهرهای کوچک مدنظر قرار گیرد و این خود لزوم و اهمیت آینده نگاری کارکرد شهرهای کوچک در نظام سکونتگاهی را نشان می دهد. هدف اصلی این پژوهش، آینده نگاری کارکرد شهرهای کوچک در شبکه شهری ناحیه مرکزی استان فارس در افق 1410 است. این پژوهش ضمن شناسایی عوامل کلیدی مؤثر در کارکرد شهرهای کوچک موجود در سیستم شهری ناحیه مرکزی استان فارس، سناریو های محتمل و ممکن را در افق 10 سال آینده این محدوده ترسیم و روند کلی را آینده نگاری می کند. این پژوهش از نظر هدف کاربردی، از نظر روش جمع آوری داده ترکیبی از روش های اسنادی و پیمایشی، از نظر روش تحقیق تحلیلی و همچنین از نظر زمانی آینده نگر است. با توجه به ماهیت پژوهش از روش های تحلیل ساختاری و سناریونگاری در دو نرم افزار میک مک و سناریو ویزارد بهره گرفته شد. نتایج پژوهش نشان داد 15 عامل کلیدی در کارکرد شهرهای کوچک موجود در محدوده مورد مطالعه تأثیرگذار است. این ۱۵ عامل براساس تحلیل سناریونگاری به 45 آینده محتمل می انجامند. پس از تحلیل وضعیت های احتمالی 12 سناریو با بالاترین سازگاری استخراج شد که در بین آن ها وضعیت آینده کارکرد شهرهای کوچک در سیستم شهری ناحیه مرکزی استان فارس در اکثر سناریو ها بیشتر ادامه دهنده شرایط فعلی با روندی مطلوب است.
بررسی نقش استفاده از فاضلاب خاکستری بر توسعه عمرانی پروژه باغشهر کاریزلند یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
توسعه همه فعالیت های عمرانی وابسته به مصرف آب است و با توجه به محدودیت ها و چالش های موجود، تأمین منابع آب پایدار با ﻣﺪیﺮیﺖ ﺻﺤیﺢ و مطابق با اصول ﺗﻮﺳﻌه ﭘﺎیﺪار می تواند کمک شایانی به پیشرفت پروژه های عمرانی کند؛ بنابراین استفاده مجدد از پساب ها مخصوصاً آب خاکستری به دلیل کیفیت مناسب، گزینه مناسبی است؛ ازاین رو در این تحقیق به بررسی نقش و اثرات استفاده از فاضلاب خاکستری بر توسعه عمرانی پروژه باغشهرکاریزلند یزد پرداخته شده است. اﯾﻦ ﭘﮋوﻫﺶ از ﻧﻈﺮ ﻫﺪف ﮐﺎرﺑﺮدی و با رویکرد تجربی و پیمایشی بوده است. گردآوری اطلاعات تحقیق با روش اسنادی و میدانی و با ابزار پرسشنامه انجام گرفته است. جامعه این تحقیق عوامل پروژه و همچنین کارشناسان و خبرگان بوده که حجم نمونه 100 نفر در نظر گرفته شد. برای تجزیه وتحلیل داده ها از روش تصمیم گیری چندمعیاره و مدل BWM خطی فازی استفاده شده است. نتایج نشان داد که در بخش راه و حمل ونقل، زیرمعیار ساخت بولوار و رفوژ با وزن نهایی 0.179، در بخش ساختمان و فضاسازی، زیرمعیار ساخت ساختمان های مسکونی با وزن نهایی 0.1965 و در بخش محیط زیست و گردشگری، زیرمعیار ساخت جاذبه گردشگری با رتبه نهایی 0.2431 بیشترین تأثیرات را از فاضلاب خاکستری درجهت ساخت و توسعه عمرانی در باغشهر کاریزلند یزد برده اند؛ بنابراین با توجه به اینکه نیمی از فاضلاب شهری تولیدشده در خانه ها به آب خاکستری تبدیل می شود، بازچرخانی آب خاکستری ﺑﺎ ﻣﺪیﺮیﺖ ﺻﺤیﺢ و مطابق با ﺗﻮﺳﻌه ﭘﺎیﺪار می تواند کمک شایانی به پیشرفت عمرانی باغشهرها کند.
سنجش سطح توسعه یافتگی دهستان های استان لرستان با استفاده از روش ویکور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روستا و توسعه سال ۲۶ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
99 - 136
حوزه های تخصصی:
توسعه صرفاً پدیده ای اقتصادی نیست و بسیاری از جوامع به منظور تقویت پایه های توسعه و رفع و تعدیل عدم تعادل ها و انبوه مسائل و مشکلات اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی خود، نیازمند برنامه ریزی و شناسایی امکانات و منابع بالفعل و بالقوه شان هستند. پژوهش حاضر به منظور تعیین درجه توسعه یافتگی دهستان های استان لرستان و رتبه بندی آن ها بر اساس میزان توسعه یافتگی با استفاده از روش آنالیز ویکور و تاپسیس انجام شده است. در این پژوهش با استفاده از آخرین آمار و اطلاعات مربوط به سال 1395 و بر اساس ادبیات موجود، صد و ده متغیر در قالب هشت شاخص (آموزشی، جمعیتی، زیربنایی، اقتصادی، بهداشت و درمان، خدماتی، فرهنگی، رفاهی و عملکردی کشاورزی) مورد بررسی و مطالعه قرار گرفته است. نتایج حاکی از آن است که توزیع امکانات و خدمات بین دهستان های این استان به صورت ناهمگن صورت گرفته است؛ به طوری که دهستان شیروان، رتبه اول را دارا بوده و عنوان منطقه توسعه یافته را کسب کرده است. دهستان های بازوند و گودرزی نیز رتبه های دوم و سوم را دارند که جزء مناطق در حال توسعه محسوب می شوند و دیگر دهستان ها جزء مناطق نسبتاً محروم و محروم هستند. همچنین دهستان های گل گل، کرگاه غربی، رومیانی، ژان، شیروان، ازنا، چالانچولان و چم سنگر به ترتیب در شاخص های آموزشی، جمعیتی، زیربنایی، اقتصادی، بهداشت و درمان، خدماتی، فرهنگی، رفاهی، عملکردی کشاورزی رتبه های اول را دارا بودند. استناد به یافته های این پژوهش می تواند به منظور بهبود مدیریت و سیاست گذاری توسعه دهستان های مورد مطالعه در راستای دستیابی به توسعه پایدار توسط سیاست گذاران، برنامه ریزان و مدیران ذی ربط مورد بهره برداری قرار گیرد.
نقش دامداری در تأمین امنیت غذایی خانوار روستایی (مورد مطالعه: مناطق روستایی شهرستان زنجان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روستا و توسعه سال ۲۶ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
193 - 220
حوزه های تخصصی:
جوامع روستایی به عنوان بخش کثیری از جمعیت کشورهای در حال توسعه که به طور عمده به تولید غذا مشغول هستند در تأمین مواد غذایی خود با مشکل روبرو هستند و با توجه به افزایش جمعیت از یک سو و کاهش توان محیطی از سوی دیگر تأمین امنیت غذایی در آینده نیز دشوارتر خواهد بود. در راستای رفع این بحران راهکارهای مختلفی از سوی جامعه علمی ارائه شده که از جمله آن ها دامداری است. هدف از این مطالعه، ارزیابی سهم دامداری در تأمین امنیت غذایی در مناطق روستایی شهرستان زنجان است. پژوهش حاضر بر اساس هدف کاربردی و از نظر ماهیت توصیفی-تحلیلی است. جامعه آماری تحقیق خانوارهای روستایی شهرستان زنجان است. روش گردآوری اطلاعات به صورت کتابخانه ای و میدانی بوده و جهت تجزیه و تحلیل اطلاعات از آمار توصیفی و استنباطی و برای محاسبه میزان امنیت غذایی از روش مقیاس ناامنی غذایی استفاده شده است. نتایج به دست آمده از وضعیت امنیت غذایی خانوارهای روستایی حاکی از وضعیت نامطلوبی دارد؛ به طوری که تنها 26/37 درصد خانوارها دارای امنیت غذایی هستند. همچنین دامداری منجر به بهبود وضعیت امنیت غذایی خانوارها شده است. بنابراین لزوم توجه به بهره وری تولیدات دام و همچنین حفظ تعادل میان تعداد دام و ظرفیت مراتع در راستای بهبود امنیت غذایی روستاییان پیشنهاد می شود.
شناسایی پیشران های توسعه گردشگری روستایی استان گیلان با رویکرد آینده پژوهی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روستا و توسعه سال ۲۶ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲
165 - 196
حوزه های تخصصی:
پ
پژوهش حاضر با رویکرد آینده پژوهی به شناسایی مهم ترین عوامل مؤثر بر وضعیت گردشگری روستایی استان گیلان و بررسی میزان و چگونگی تأثیرگذاری این عوامل بر یکدیگر پرداخت. پژوهش از لحاظ هدف، کاربردی و از نظر ماهیت بر اساس روش های جدید علم آینده پژوهی، تحلیلی و اکتشافی است که با به کارگیری ترکیبی از مدل های کمی و کیفی انجام گرفته است. بر همین اساس در گام نخست، شاخص ها و مؤلفه های تاثیر گذار در این حوزه در ابعاد مختلف (اجتماعی-فرهنگی، اقتصادی، برنامه ریزی و مدیریت، زیرساختی و خدماتی و عوامل طبیعی) جمع آوری شد. پس از جمع آوری داده ها و شناسایی متغیرهای اولیه در چارچوب مدل دلفی، 40 پرسشنامه منحصراً بین نخبگان اجرایی استان گیلان و دانشگاهی (جامعه آماری پژوهش) که تخصص و تجربه کافی پیرامون مسائل گردشگری داشتند توزیع شد. نتایج پژوهش حاکی از آن که است عوامل انتخاب شده در بیش از 92 درصد موارد بر یکدیگر تأثیر گذاشته اند. بر اساس نتایج کمی خبرگان، وضعیت گردشگری روستایی در استان گیلان تا حدودی ناپایدار است و شرایط کنونی حاکم بر سیستم گردشگری روستایی در آینده نزدیک به شدت تغییر خواهد کرد.
تحلیل تناظر شهرت و کشش احساسی سفر در راستای برند آفرینی مؤثر مطالعه موردی: کلان شهر اهواز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۱۰ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
75 - 95
حوزه های تخصصی:
متغیرهای شهرت و کشش احساسی سفر به یک مکان و ارتقای متناسب جایگاه این دو متغیر به صورت متقابل، ازجمله مهم ترین عوامل در برند آفرینی مؤثر و خلق تصویری جذاب از مقصد به هدف توسعه گردشگری و جذب گردشگران و به تبع دستیابی به سرمایه ها است. اما مسئله این است که این موضوع در کشور و به ویژه در ارتباط با کلان شهر اهواز مغفول واقع گردیده است. شاهد آن که تاکنون پژوهشی دراین ارتباط انجام نیافته است. لذا، بر این اساس، مقاله حاضر به بررسی رابطه شهرت و کشش احساسی سفر به کلان شهر اهواز و نیز تعیین موقعیت این شهر در ارتباطی متقابل از این دو متغیر می پردازد. این پژوهش در حیطه جغرافیای رفتاری است. روش انجام تحقیق، توصیفی- تحلیلی و به لحاظ هدف کاربردی بوده که در انجام آن از تحلیل های آماری همبستگی کندال تائو و اسپیرمن و مدل ماتریس شهرت مکان بهره گرفته شده است؛ ضمن آن که برای تائید استفاده از دو آزمون ناپارامتریک فوق الذکر و سنجش معنی داری متغیرها در این چارچوب، از آزمون آماری کالموگروف- اسمیرنف استفاده گردید. جامعه آماری پژوهش، متشکل از افرادی است که تاکنون به کلان شهر اهواز سفری نداشته اند. روش نمونه گیری انجام یافته، تلفیق روش های نمونه گیری گلوله برفی خوشه ای و شبکه ای نظارت شده بوده است که داده های جمع آوری شده با نرم افزار SPSS، در چارچوب همبستگی های آماری و مدل فوق الذکر مورد تحلیل قرار گرفتند. بر مبنای یافته های تحقیق، میانگین کشش احساسی سفر به اهواز در سطح پائین تری از شهرت این کلان شهر نسبت به سایر کلان شهرهای کشور قرار داشته و در اثر تصویر غیر مثبت شکل گرفته ناشی از کیفیت پائین محیطی، جایگاه کلان شهر اهواز در ماتریس شهرت مکان، در میان گروه بازندگان می باشد
مروری بر پژوهش های گردشگری شهری: شناسایی روندهای آینده(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد و برنامه ریزی شهری دوره ۴ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
58 - 73
حوزه های تخصصی:
مقدمه شهرها با داشتن تنوع زیادی از جاذبه های اولیه و فرعی به عنوان مقصد گردشگری انتخاب می شوند و سازمان جهانی گردشگری ملل متحد این نوع از فعالیت گردشگری را که در فضای شهری انجام می شود، گردشگری شهری می نامد. گردشگری شهری نقش بسیار مهمی در توسعه شهرها نیز ایفا می کند، زیرا امروزه بسیاری از شهرها میزبان تعداد قابل توجهی از گردشگران هستند و در مبحث توسعه، صنعت گردشگری به عنوان ابزاری سودمند برای توسعه محلی تلقی می شود که به عنوان پاسخی مثبت به تغییرات منفی اقتصادی است. در سال های اخیر علاقه به پژوهش در حوزه گردشگری شهری به سرعت افزایش یافته و گردشگری شهری شروع به تبدیل شدن به بخشی جدایی ناپذیر از مطالعات گردشگری کرده است، تا جایی که برخی استدلال می کنند که به یک «پدیده و حوزه تحقیقاتی متمایز» تبدیل شده است؛ اما تعداد کمی از نشریات و نویسندگان به تعریف گردشگری شهری پرداخته اند. ارائه مروری کمی بر ادبیات گردشگری شهری می تواند علاوه بر ارائه تصویری جامع از این زمینه، روندهای پژوهشی را شناسایی و موضوعات پژوهشی برجسته را به پژوهشگران فعال حوزه معرفی کند تا در پژوهش های آتی خود مورد توجه قرار دهند. به بیانی دیگر، پژوهش حاضر با به کارگیری روش های کتاب سنجی و مصورسازی در پژوهش های انجام گرفته در حوزه گردشگری شهری، در پی کشف روند انتشار کمّی تولیدات علمی در حوزه پژوهش گردشگری شهری و استناددهی به آن ها، برترین مقالات، مجلات، پژوهشگران، کشورها و دانشگاه های فعال در این زمینه، شناسایی واژگان کلیدی پرتکرار و ساختار مفهومی در این زمینه و در نهایت معرفی موضوعات پژوهشی مورد توجه پژوهشگران این حوزه است.
مواد و روش هاپژوهش حاضر از نوع توصیفی تحلیلی بوده و با به کارگیری روش کتاب سنجی به بررسی پیشرفت و توسعه در زمینه گردشگری شهری پرداخته است. تحلیل های عینی و کشف دانش از مزیت های روش کتاب سنجی است که با استفاده از مصورسازی محقق می شود. پس از انتخاب پایگاه وب آو ساینس (Web of Science) و زیرمجموعه های آن برای بازیابی و بررسی مقالات حوزه مورد نظر، مواردی از جمله عنوان، چکیده و واژگان کلیدی مناسب بر اساس ادبیات پژوهش مورد بررسی قرار گرفتند. ابتدا 1155 مقاله از پایگاه داده بازیابی شد و سپس، معیارها و فیلترهای مناسب شامل محدود کردن نوع مقالات به انواع پژوهشی و مروری و همچنین، محدود کردن زبان مقالات به زبان انگلیسی برای غنی تر کردن خروجی عمال شدند. در نتیجه 706 مقاله در خروجی باقی ماند و وارد فرایند تحلیل شد. برای انجام مصورسازی نیز داده ها وارد نرم افزار وی.او.اس ویوئر (VOS viewer) شدند که الگوهای علمی موجود در حوزه مورد مطالعه را نمایش می دهد. همچنین با استفاده از این نرم افزار تحلیل هم تألیفی و هم آیندی واژگان نیز برای خوشه بندی دانش و شناسایی تم های اصلی انجام گرفته است.
یافته هاطبق یافته ها سیر صعودی آمار انتشار مقالات از سال 2006 شکل گرفته و تا کنون ادامه پیدا کرده و در سال 2020 با 111 مقاله به اوج خود رسیده است. استناددهی به مقالات این حوزه نیز روند صعودی داشته و با 2727 استناد در سال 2021 به اوج خود رسیده است. براساس نتایج جست وجوی انجام شده مقاله «پژوهش های گردشگری شهری: پیشرفت های اخیر و پارادوکس های فعلی» که توسط اشوورث و پیج در سال 2011 در مجله مدیریت گردشگری منتشر شده است، با 490 استناد پراستنادترین مقاله این حوزه به شمار می رود. اشوورث و پیج نیز با انتشار این مقاله و قدرت کلی پیوند 427، پراستنادترین نویسندگان این حوزه به شمار می روند. همچنین مجله مدیریت گردشگری نیز با 2095 استناد که به مقالات آن انجام گرفته به عنوان پراستنادترین مجله حوزه گردشگری شهری مشخص می شود. یافته ها نشان می دهد کشور انگلستان با 2035 استناد که به مقالات آن صورت گرفته، پراستنادترین کشور در این حوزه است که بیشترین قدرت پیوند را نیز دارد. دانشگاه پلی تکنیک هنگ کنگ نیز با 625 استناد و قدرت کلی پیوند 169، برترین دانشگاه این حوزه به شمار می رود. در پی بررسی واژگان پرتکرار و در نتیجه کشف ساختار مفهومی و جریان های پژوهشی این حوزه نیز تحلیل هم آیندی واژگان انجام شد و واژگانی از جمله گردشگری شهری، گردشگری و گردشگری بیش از حد به عنوان پرتکرارترین واژگان مشخص شدند. همچنین مشخص شد موضوعاتی از جمله گردشگری شهری، شهرها، میراث و مکان ها از موضوعات ابتدایی و بنیادی این حوزه پژوهشی بوده اند و در سالیان اخیر مباحثی همچون گردشگری بیش از حد، پایداری، اعیان سازی، اقامتگاه های فرد به فرد و گردشگری هوشمند نیز در پژوهش های این حوزه مورد توجه قرار گرفته اند.
نتیجه گیرییافته های این پژوهش شناسایی جدیدترین روندها را تأیید می کند. یکی از روندهای پژوهشی کنونی در زمینه گردشگری شهری که مورد توجه پژوهشگران واقع شده است، گردشگری بیش از حد است که به عنوان یکی از معضلات شهری شناخته شده و به عنوان یک تهدید برای تجربه گردشگری و در نهایت برای حسن شهرت یک مقصد در نظر گرفته می شود. این پدیده به دلیل ورود بیش از حد گردشگران در کشورهای اروپایی اتفاق افتاده است که تا پیش از سال 2017 وارد جریان اصلی بحث و گفت وگو قرار نگرفته بود. با افزایش تراکم و تجمیع گردشگران، زندگی روزمره ساکنان به واسطه بروز مشکلات در زمینه هایی از جمله رفت و آمد، سطوح بالاتر قیمت ها و یافتن امکانات خدماتی و خرده فروشی، تحت تأثیر منفی قرار می گیرد. همچنین، حضور گردشگران در بعضی از مقاصد گردشگری باعث افزایش تقاضا برای مسکن و در نتیجه گران شدن مسکن می شود که در نهایت ساکنان فقیر اغلب قادر به پرداخت اجاره و زندگی در محله های گران قیمت نخواهند بود که در نتیجه به یکی دیگر از معایب گردشگری بیش از حد و توریستی کردن مناطق یعنی اعیان سازی (Gentrification) می انجامد. اعیان سازی تجاری و ناپدید شدن بازرگانان سنتی محلی، استعمار برندهای خارجی، تهدید بافت اجتماعی و اقتصادی محله به دلیل رشد اجاره دهی توریستی به عنوان کسب و کار از پیامدهای مهم آن هستند که عملکرد امکانات شهری برای جمعیت محلی را در معرض خطر قرار می دهد. یکی از اصلی ترین راه حل های معضلات شهری و گردشگری بیش از حد، گردشگری هوشمند است. تجزیه و تحلیل چرایی سفر به مقاصد خاص، زمان سفر، ترافیک و سایر جنبه ها می تواند ذی نفعان را قادر سازد تا تصمیمات مؤثرتری اتخاذ کنند و جذب گردشگران به مقاصد را بهینه سازند و بهبود دهند و مشتریان و گردشگران نیز می توانند تصمیمات هوشمندانه تری در ارتباط با گزینه های در دسترس بگیرند. گردشگری هوشمند با پایداری به عنوان یکی از موضوعات مهم در این زمینه نیز در ارتباط است و توسعه پایداری مقصدهای گردشگری شهری را موجب می شود. از دیگر روندهای موجود در گردشگری شهری نیز موضوع اقامتگاه های فرد به فرد و یا به عبارت دیگر اقامتگاه های اشتراکی است که مهم ترین شکل آن کاناپه گردی (couch surfing) است. این نوع از اقامت که بر پایه توسعه تکنولوژی به وجود آمده است پدیده ای جدید در گردشگری شهری است که روند رو به رشدی در توسعه آن دیده می شود. یافته های پژوهش نشان می دهد از لحاظ ساختار اجتماعی گرچه چین و ایالات متحده از کشورهای پیشرو در این زمینه هستند اما کشورهای اروپایی بیشترین پژوهش ها را در این حوزه داشته اند. همچنین بررسی و مقایسه ادبیات گردشگری با پیشرفت های علمی گردشگری شهری نشان می دهد شکاف های پژوهشی بسیاری هنوز در این زمینه وجود دارد. گردشگری بیش از حد هم اکنون به مشکلی برای مقصدهای گردشگری تبدیل شده است و برای درک اینکه گردشگری بیش از حد چه تأثیری بر تجربه گردشگران می گذارد و در مرحله پیش از سفر به چه میزان بر تصمیم گیری گردشگران برای انتخاب مقصد تأثیرگذار است و اینکه آیا کشورهای دیگر به ویژه کشورهای در حال توسعه در زمینه گردشگری چگونه باید این معضل را پیش بینی کنند، پژوهش هایی مورد نیاز است. همچنین پژوهش هایی نیز لازم است که این تأثیرگذاری را در ارتباط با دیگر انواع گردشگران مانند گردشگران مذهبی در مناطق شهری مورد بررسی قرار دهد؛ زیرا برخی از این رویدادها در ذات خود جمعی هستند. با وجود پژوهش های انجام گرفته ادبیات موجود هنوز نیازمند پژوهش هایی دقیق و موردی در ارتباط با تجربه گردشگران شهری از تکنولوژی ها و ارائه خدمات شخصی سازی شده است. پژوهش در زمینه نقش گردشگری هوشمند در گردشگری شهری به ویژه مشارکت گردشگران و همچنین هم آفرینی آنان در ارزش ایجاد شده در گردشگری هوشمند در شهرها مورد نیاز است. همچنین بررسی ظرفیت تحمل شهرها و پایداری به ویژه در مقصدهای نوظهور نیز باید مورد توجه قرار گیرد. تحولات ایجادشده توسط اقامتگاه های فرد به فرد نیز شامل روابط گردشگر میزبان، انگیزه ها، ترجیحات، نیازها و تجربه این نوع گردشگران، نیز از جمله موضوعاتی است که در پژوهش های آینده باید مورد توجه قرار گیرد.
شناسایی مؤلفه ها و شاخص های شهرسازی خانواده مبنا در محله های اسلامی ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد و برنامه ریزی شهری دوره ۴ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
90 - 115
حوزه های تخصصی:
مقدمه از مهم ترین مسائل پیش روی محله های جدید با الگوهای شهرک مسکونی، آپارتمان، برج های مسکونی، بلوک های مسکونی، مجتمع های مسکونی مخاطرات اجتماعی فرهنگی، از دست رفتن مطلوبیت کارکرد محله [1]، از بین رفتن سلسله مراتب و محرمیت، دور شدن خدمات محله ای، بی توجهی به مقیاس انسانی و عدم رعایت مدول و پیمون عرصه ها، کاهش فضای مناسب در مرکز محله برای گذران اوقات فراغت خانواده ، کاهش تعاملات اجتماعی [2] است.از طرفی، ظهور روزافزون رویکردهای جدید در زمینه شهرسازی، هر بار با تمرکز بر قشر خاصی از جامعه ارائه می شود، مانند شهر دوست دار کودک، شهر دوست دار سالمند، شهر دوست دار زنان، شهر دوست دار معلولان و موارد مانند آن، بیانگر این است که تقاضای جامعه برای حل مسائل موجود، با رویکردهای قبلی به درستی پاسخ داده نمی شود. و جامعه نیاز به رویکردی جدید دارد که با در نظر داشتن واحد اجتماعی «خانواده» به طور یکپارچه و همه جانبه به جامعه بنگرد و نیازهای تک تک افراد را پاسخ بدهد. این مفهوم با بنیان های فکری جامعه ایرانی اسلامی منطبق و ملموس تر است. همچنین، خانواده، طیفی از گروه های مختلف سنی و جنسی را دربرمی گیرد و به کار بردن چنین رویکردی، نیازها و تمایلات همه این طیف را مد نظر قرار خواهد داد. یکی از اولین گام ها برای تبیین یک مدل نظری و معرفی یک رویکرد جدید، یافتن مؤلفه ها و شاخص های مربوط به آن است. بنابراین هدف از انجام این پژوهش، یافتن مؤلفه ها و شاخص های شهرسازی خانواده مبنا در محله های ایرانی اسلامی است. لذا پژوهش حاضر به دنبال پاسخ گویی به این سؤال است که مؤلفه ها و شاخص های شهرسازی خانواده مبنا در محله های ایرانی اسلامی کدام اند؟
مواد و روش هاپژوهش حاضر از نظر روش، تحلیل محتوای کیفی است. جامعه آماری این پژوهش، تمام متون مرتبط هستند. نوع پژوهش از حیث هدف، بنیادی و توسعه ای است. در این پژوهش به منظور گردآوری اطلاعات مورد نیاز از روش های اسنادی (کتابخانه ای) استفاده شده است. به این صورت که برای بیان مفاهیم نظری و تبیین مؤلفه ها و شاخص های پژوهش در زمینه «سیر تحول خانواده در فرهنگ ایرانی»، «خانواده از منظر اسلام»، «روابط چهارگانه انسان در عرفان»، «محله اسلامی ایرانی»، «نیازهای خانواده مسلمان در محله های اسلامی ایرانی» بر اساس روابط چهارگانه انسان در عرفان و همچنین پیشینه تحقیق، از روش اسنادی استفاده شده است و به منظور تجزیه و تحلیل اطلاعات، با توجه به اینکه اطلاعات به دست آمده کیفی هستند، به کمک تفکر و تعقل و منطق به تجزیه و تحلیل آن ها و مدل سازی پرداخته شده است. یافته هاخانواده مسلمان ایرانی دارای شاخص های ویژه ای است، لذا نیازها و الزامات خاصی را می طلبد. الزاماتی که باید در فرایند مدیریت، برنامه ریزی و طراحی شهری مورد توجه قرار گیرد و تأمین شود. از آنجا که الگوهای رایج جدید شهرسازی غالباً الگوهایی هستند که از کشورهای غربی و فرهنگ های غیرمسلمان وارد کشور شده اند و مورد استفاده قرار می گیرند، لذا متناسب با الگوی خانواده غربی غیرمسلمان هستند و در پاسخ به کارکردها و نیازهای آنان ایجاد شده اند. لذا نه تنها پاسخی برای کارکردها و نیازهای خانواده مسلمان ایرانی ندارند، بلکه اثرات مخربی نیز بر سبک زندگی و کارکردهای آن تحمیل کرده اند. به عنوان نمونه، می توان به نیازهای اجتماعی خانواده مسلمان ایرانی اشاره کرد، که در مبانی اسلامی از آن با عنوان صله ارحام یاد می شود. پاسخ دادن به این نیاز در مسکن های امروزی که فقط اهداف اقتصادی در ایجاد آن نقش دارند و متناسب با سبک زندگی خانواده مسلمان ایرانی نیستند، دشوار و در مواردی غیرممکن است. در فرایند تبیین مفهوم شهر ایرانی اسلامی، ملاحظه شد که تعاریف، مبتنی بر جامعه شناختی فردمحور است. تعریف سرانه کاربری ها بر اساس هر فرد در نظام برنامه ریزی شهری غربی که در کشور ما نیز مورد استفاده قرار می گیرد، نشان از تأثیر نگاه فردمحور دیدگاه های جامعه شناختی بر شهرسازی دارد؛ نگاهی که فرد را مبنای اختصاص کاربری و فضا قرار می دهد. از طرفی در مدل «ابعاد شهرسازی در محله های اسلامی ایرانی»، فقط در بُعد اجتماعی فرهنگی، آن هم فقط با شاخص بُعد خانوار، سعی دارد تا حدودی به مفهوم خانواده توجه کند، در حالی که خانوار یک مفهوم جمعیت شناختى است و خانواده مفهومى است جامعه شناختی. بنابراین برای تبدیل شدن به مدل «ابعاد شهرسازی خانواده مبنا در محله های اسلامی ایرانی»، نیاز به تغییری دارد تا نهاد خانواده نیز در آن لحاظ شود. در مدل مفهومی پژوهش به دلیل اهمیت و تأثیرگذار بودن قوانین دین اسلام بر تمام مؤلفه های شهر و همچنین خانواده، مؤلفه های پژوهش که قوانین اسلام را در چهار دسته تقسیم می کنند، در مدل مفهومی به عنوان چهار وجه اصلی مدل قرار دارند و مفاهیم مرتبط با هریک از آن ها در لایه اول مدل قرار می گیرند. در لایه بعدی، ترجمان این مفاهیم در محله اسلامی ایرانی قرار گرفته و در لایه آخر نیز الزامات و ملاحظات خانواده مسلمان ایرانی بر آن اعمال شده است که درنهایت به محله اسلامی ایرانی شکل می دهند.
نتیجه گیریمفهوم خانواده مسلمان ایرانی، با اثرپذیری از فرهنگ، ارز ش ها و مبانی اسلامی، الگو و سبک متفاوتی از زندگی را دارد که الزامات خاص خود را می طلبد. الزاماتی که بر ابعاد گوناگون اجتماعی فرهنگی، اقتصادی، زیست محیطی، کالبدی فضایی، کاربری و دسترسی شهر و محله اثر مستقیم دارد و الگویی منحصربه فرد را می طلبد. بنابراین در جدولی رابطه بین مؤلفه های چهارگانه پژوهش با ابعاد شهرسازی در محله های اسلامی ایرانی ارائه می شود و راهبردهای پیشنهادی در هر یک از این ابعاد، به تفکیک مؤلفه های چهارگانه پژوهش تبیین می شود. نمونه هایی از آن به طور مختصر عبارت اند از: نزدیکی محل اشتغال و زندگی. آموزش های شغلی کودکان در محله با پارک مشاغل کودک و مانند آن. عملکردهای محله مناسب رشد شخصیتی، دینی و اخلاقی خانواده مخصوصاً کودکان. فضای مناسب فراغتی کوتاه مدت در خانه. فضاهای مناسب گذران اوقات فراغت خانواده در محله. محیط مناسب ورزش در خانه. فضای مناسب ورزش خانواده در محله. محیط آرامش بخشِ خانه. محیط خانه مناسب انس الفت خانواده. فضای مناسب خلوت و تفکر در خانه و موارد مانند آن.
سیاست گذاری فرهنگی و تبیین مدل کاربست سرمایه اجتماعی در توسعه فرهنگی محله محور (مطالعه موردی: محلات شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد و برنامه ریزی شهری دوره ۴ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
222 - 241
حوزه های تخصصی:
مقدمه ظاهر شهرهای ایران مشخصه های مشابهی دارند، به طوری که در بیشتر آن ها توسعه شهر و کاربرد روزافزون خودروها، به از هم پاشیدگی شاکله کهن آن منجر شده ، چنان که کالبد آن به شکلی نوین در بخش های مختلف به صورت نابرابر توسعه یافته است. نحوه ارزیابی محیط های شهری در ادوار امروزی به گونه ای است که هویت انسانی در آن ها نادیده گرفته می شود [1]. بی نظمی شهرها که هر روز بیشتر هم می شود، در عین حال که بر شکل و تراکم شهری و رفت و آمدها تأثیر گذاشته، بر تعاملات اجتماعی شهروندان نیز تأثیر داشته است که حاصل آن، تقلیل تعلق خاطر مردم به این شهرهاست [2].برای اینکه تغییرات یک توسعه فرهنگی محله محور مورد پذیرش عمومی قرار گیرد، مستلزم خرسندی اجتماعی ساکنان و ارتقای کیفی شرایط اقتصادی شهروندان ساکن در محلات است [3]. این رویکرد و در عین حال، از بین بردن مشکلات مدیریت شهری، در صورتی واقع می شود که نگرش مدیریتی تغییر یابد، به طوری که از قدرت تمرکززدایی شود و مشارکت مردم در محلات افزایش یابد [18]. حاصل این تلاش ها بهبود حس ایمان به خود میان شهروندان و فایده مندی در محله زندگی آن هاست؛ بنابراین همبستگی اجتماعی نتیجه ایجاد هویت محله ای و ارتقای مسئولیت اجتماعی و از بین بردن بی نظمی محله خواهد بود.مشارکت در شرایط امروزی در حوزه هایی همچون کاهش بار تصدی گری سطوح ملی نسبت به برنامه های محلی، افزایش شهروندان آگاه، افزایش کیفیت با انجام امور، تهیه نیروی انسانی و مالی برای شهرداری ها، کاهش هزینه ها، افزایش بهره وری و سهیم کردن شهروندان در پذیرش مسئولیت، اهمیت و ضرورت دارد. اهمیت بالای تحقیق حاضر نیز بر همین مبناست. در این راستا تحقیق حاضر به دنبال ارائه الگوی مناسب است که از خلال رویکرد کیفی فراترکیب در کنار بررسی تحقیقات داخلی و خارجی در حوزه الگوی سرمایه اجتماعی در توسعه فرهنگی محله محور انجام می شود.
مواد و روش هااین پژوهش از نوع تحقیقات آمیخته اکتشافی است و از روش ترکیبی کیفی کمی در انجام آن استفاده شده است. در گام اول (گام کیفی) داده های لازم طی بررسی تحقیقات پیشین در حوزه مرتبط با موضوع مطالعه و همچنین انجام مصاحبه عمیق گردآوری شده، سپس طبق روش گراندد تئوری کدگذاری، مقوله بندی و در نهایت مدل مفهومی ارائه شده است. در گراندد تئوری به عنوان یک روش پژوهشی اکتشافی استقرایی، مراحل تحلیل داده های کیفی گردآوری شده، طی سه گام کدگذاری باز، کدگذاری محوری و کُد گذاری انتخابی انجام می شود: 1) کدگذاری باز فرایندی است که با آن ویژگی ها و ابعاد مفاهیم مشخص شده از متن، استخراج و تحلیل می شود. در کدگذاری باز مفاهیم مشخص و طبق ابعاد و خصوصیاتشان گسترش می یابند، سپس به وسیله جزء جزء کردن اطلاعات به دست آمده از داده های خام ابتدایی، مقوله های مقدماتی را در رابطه با پدیده مورد بررسی شکل بندی کرده و به پرسش درباره داده ها، مقایسه موارد، رویدادها و حالات پدیده ها با هدف کشف شباهت ها و تفاوت ها می پردازد. 2) در کدگذاری محوری یکی از مقوله ها که در دست بررسی و اکتشاف است محور فرا یند قرار می گیرد (بعد اصلی) و سپس مقوله های دیگر (مؤلفه ها) به آن مرتبط می شوند (در پژوهش حاضر از این روش استفاده شده است). 3) فرایند تعیین مقوله مرکزی به روشی منسجم و ایجاد ارتباط میان مقوله مرکزی و دیگر مقولات کُد گذاری انتخابی نامیده می شود. از جواب های متخصصان به 7 پرسش درباره محتوا، ارتباط مدل با هدف، کیفیت و... آزمون t هتلینگ گرفته شد تا بتوان روایی مدل را مورد ارزیابی قرار داد. برای ارزیابی پایایی مدل، از ضریب کاپا بهره برده شده است.در گام دوم (گام کمی) داده های از طریق توزیع پرسشنامه محقق ساخته جمع آوری و از طریق مدل سازی معادلات ساختاری تجزیه و تحلیل شده اند. لازم است یادآور شود پرسشنامه یادشده از نتایج حاصل از مدل ارائه شده پیشنهادی برگرفته شده است.جامعه آماری این پژوهش شامل دو جامعه است، در بخش کیفی پژوهش، خبرگان و صاحب نظران مدیریت شهری و جامعه شناسی شهری در جامعه دانشگاهی و سازمان های مدیریت شهری تهران به عنوان مشارکت کنندگان بالقوه انتخاب شدند. ویژگی هایی شامل داشتن تحصیلات دانشگاهی مرتبط با موضوعات شهری، تصدی شغل مدیریتی در ارتباط با موضوع، داشتن تجربه انجام فعالیت های مشارکتی در حوزه مسائل شهری، داشتن فرصت و علاقه کافی برای انجام مصاحبه و دغدغه مندی افراد معیار انتخاب مصاحبه شوندگان قرار گرفته است. به دلیل ماهیت محتوایی کیفی در این پژوهش و دانش و داده های خاصی که در اختیار برخی اطلاع رسانان کلیدی در موضوع مورد مطالعه وجود داشت از روش نمونه گیری انتخاب هدفمند بهره برده ایم. نمونه گیری از صاحب نظران و مطلعان در این حوزه تا رسیدن به نقطه اشباع نظری ادامه یافته است. در بخش کمی، جامعه آماری شامل شهروندان شهر تهران، است که نمونه گیری به روش تصادفی و غیرهدفمند صورت گرفته است. طبق برآوردهای جمعیتی مرکز آمار ایران از سرشماری عمومی نفوس و مسکن در سال 1395، جمعیت شهر تهران 7992627 نفر است، از این رو حجم نمونه به دست آمده از فرمول کوکران برابر با 384 نفر تعیین می شود.
یافته هانتایج بررسی مصاحبه های صورت گرفته با روش گراندد تئوری نشان داد مدل سیاست گذاری فرهنگی به منظور کاربست سرمایه اجتماعی در توسعه فرهنگی محله محور محلات شهر تهران شامل 75 کد باز، 24 کد محوری و 6 کد انتخابی است و در بخش کمی نتایج مدل سازی معادلات ساختاری نشان داد مقدار ضریب معناداری t مربوط به رابطه بین متغیرهای اصلی شرایط علّی با پدیده محوری؛ شرایط زمینه ای، شرایط مداخله ای و پدیده محوری با راهبردها؛ راهبردها با پیامدها در سطح اطمینان 95 درصد، از 96/1 بیشتر است و این مورد بیانگر معنا دار بودن تأثیر متغیرهای شرایط علّی با پدیده محوری؛ شرایط زمینه ای، شرایط مداخله ای، پدیده محوری با راهبردها؛ راهبردها با پیامدها است. بنابراین هر 6 متغیر، به عنوان متغیرهای اصلی شناسایی می شوند.
نتیجه گیریبا توجه به یافته های پژوهش، به نظر می رسد رضایت ساکنان از خدمات و امکانات محیطی، رابطه مستقیم با حس اعتماد اجتماعی و مسئولیت شهروندی دارد. به همین ترتیب، میان رضایت از مجموعه خدمات ارائه شده از سوی مدیریت شهری و تقویت احساس تعلق به محل زندگی و کاربست سرمایه اجتماعی در محله ارتباط مستقیم برقرار است. حاصل این تعامل مثبت، افزایش تعهد به تکالیف شهروندی و پذیرش فرهنگ شهرنشینی است. در عین حال رضایتمندی و حس مسئولیت اهالی محله با مشارکت داوطلبانه و پذیرفتن آسان تغییرات ارتباط مستقیم دارد و این امر منتهی به توسعه فرهنگی محله محور خواهد شد. در واقع رضایتمندی اجتماعی شهروندان در کنار و در تعامل با تغییر رویکرد مدیریت شهری، می تواند ارتباط متقابل سرمایه اجتماعی و همبستگی های جمعی را تقویت کند. رویکرد محله محوری با تغییر در رویکرد توسعه از بالا، تسهیل راه های مشارکت مردم در سطح محله و توسعه فرهنگ مشارکت از سوی مدیریت شهری و شهروندان، راهکاری برای حل مشکلات موجود در شهر و مدیریت شهری خواهد بود.
تدوین مدل مفهومی پدیده خانه های خالی: یک مرور سیستماتیک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد و برنامه ریزی شهری دوره ۴ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
242 - 261
حوزه های تخصصی:
مقدمه در سطح جهانی، از زمان بحران مالی در سال 2008، سرمایه ای کردن و سفته بازی مسکن در جغرافیا گسترش یافته، در اقتصاد سیاسی تعمیم یافته و در سیستم نظارتی جا افتاده است [1]. اما وجود خانه های خالی از سکنه در کشورهای مختلف جهان و کشور ما در کنه طبیعت خود مسئله محسوب نمی شود. آنچه در این زمینه چالش برانگیز است، نرخ متوسط خانه های خالی در کشور و مقایسه آن با میانگین جهانی و نرخ طبیعی خانه های خالی است. با وجود اختلاف قابل توجه، فرضیه نگاه سرمایه ای به مسکن و احتکار مسکن در کشور مطرح می شود (نگارندگان، 1402). خانه های خالی به عنوان نشانه ای از کاهش جمعیت، اثرات منفی بر یک محله از نظر اقتصادی، امنیتی و مدیریت شهری دارند [2]. خانه های خالی بدون مراقبت می توانند مشکلات مختلفی را در یک محله ایجاد کنند، از جمله آسیب رساندن به چشم انداز، افزایش خطرات ریزش ساختمان، و آتش سوزی. آن ها همچنین می توانند منجر به بهداشت نامناسب ناشی از تخلیه غیرقانونی و حیوانات انگلی شوند و یا به محل پرورش جنایت تبدیل شوند، به ویژه در مناطق مسکونی با تراکم بالا این عوارض می تواند بسیار جدی باشد [5]. طبق گزارش مرکز آمار در سال ۱۳۹۵، 2/6 میلیون خانه خالی در کشور وجود داشته و بدون هیچ استفاده ای رها شده است [6]. عدم اطمینان به بازار سرمایه، کالای امن بودن مسکن، اعتقاد به عدم کاهش قیمت مسکن میان سرمایه گذاران، افزایش تحریم ها و رکود صنعت و عدم سرمایه گذاری در آن و از سویی، ورود بخشی از تسهیلات اعطایی در قالب طرح های زودبازده به بخش مسکن موجبات رونق سفته بازی و تبدیل شدن مسکن به کالایی سرمایه ای را فراهم کرده که از عوامل اصلی افزایش قیمت مسکن در ایران به شمار می رود [7]. زمینه های فکری، فرهنگی، اقتصادی به موضوع مسکن در جهان با نگاه به این مسئله در ایران تفاوت هایی دارد، که به این واسطه تحلیل دقیق مسائل مسکن خالی در کشور با نگاهی به ادبیات جهانی را لازم ساخته است.
مواد و روش هاروش این تحقیق، مرور نظام مند ادبیات نظری در حوزه تحقیق است. تفاوت مرور نقلی (رایج در تحقیقات فعلی) با مرور نظام مند در این است که مرور سیستماتیک به بررسی تمامی نتایج به دست آمده (پس از اعمال فیلتر معین) از پایگاه داده مشخص شده در تحقیق می پردازد و بنابراین هیچ منبع مهمی در موضوع تحقیق فروگذار نمی شود. به این منظور، پایگاه گوگل اسکولار به عنوان پایگاه اطلاعاتی تحقیق و در دو زبان فارسی و انگلیسی تعیین شد. سپس با بررسی متون مختلف در حوزه خانه های خالی، کلمات کلیدی به شرح زیر انتخاب، و پس از جست وجو در پایگاه گوگل اسکولار، با استفاده از هر یک از کلید واژگانِ زیر تعداد نتایجِ زیر در حوزه منابع فارسی حاصل شد که به دلیل محدود بودن، همگی مورد بررسی قرار گرفتند. در زبان انگلیسی، در مرحله اول به علت تعدد نتایج و ابهام در میزان ارتباط آن ها با موضوع، منابع واجد حداقل 40 ارجاع (یعنی منابع مرجع و اصلی) انتخاب شدند. این امر امکان آشنایی با ادبیات تخصصی موضوع، واژگان کلیدی و مفاهیم اصلی در پژوهش های موجود را فراهم کرد. در مراحل بعدی معیار ورود منابع به فرایند تحلیل، تسهیل شد و تعداد نتایج بسط یافت. به طور کلی پیش از این هیچ مقاله ای در کشور به صورت سیستماتیک مبحث خانه های خالی را بررسی نکرده، لذا این نوشتار اولین در نوع خود است.
یافته هااطلاعات منابع از چند جهت قابل جمع بندی و ارائه است:مکان و رویکردمنابع لاتین به ترتیب فراوانی در کشورهای چین، آمریکا، مکزیک، استرالیا، کره، نروژ، فنلاند، سوئد، ژاپن، کانادا، مالزی، فرانسه و آلمان انجام شده است. پس، کشورهای مختلف جهان در سطوح گوناگون با پدیده خانه خالی مواجه و درگیر موضوع هستند. کشورهایی که برنامه های تأمین مسکن گسترده تری داشته اند، با سطح بالاتری از احتکار مسکن و مسکن خالی مواجه بوده اند. از میان این کشورها تنها در آلمان تحقیقات بیانگر عدم شواهد احتکار و سوداگری مسکن (به دلیل نسبتِ پایین قیمت مسکن به درآمد متوسط) است و به پایش برای جلوگیری آتی از این امر توصیه شده است.محتوامحتوای منابع فارسی یا در صدد مشروعیت دادن به اخذ مالیات و جرم انگاری مساکن خالی هستند و یا به دنبال بررسی کمی میزان خانه های خالی و مقایسه آن با رده جهانی و استدلال بر غیر منطقی و ناعادلانه بودن آن هستند. منابع لاتین بر علل و پیامدها متمرکز هستند و راه حل ها را مبتنی بر زمینه خاص محلی، متفاوت می دانند و غالباً از ارائه نسخه واحد اجتناب دارند.علل اصلیمنابع فارسی، عوامل اصلی در بروز پدیده احتکار مسکن را در 3 حوزه تغییرات نقدینگی در کشور، نرخ ارز حقیقی و تغییر در سود سپرده تسهیلات مسکن می دانند و دولت را موظف به کنترل این عوامل هنگام بروز تغییر برای پیشگیری از تأثیر ثانوی بر بازار مسکن می دانند. علل اصلی از منظر منابع لاتین، اشکال در نحوه پرداخت وام های مسکن، سیاست ها و پروژه های دولتی، ضعف قانون گذاری و خلأ قانونی، و نیز انتظارات تورمی مبتنی بر افزایش گذشته قیمت مسکن بوده است.پیامدهای اصلیپیامدها در منابع فارسی بررسی نشده و پیامدها در منابع لاتین غالباً شامل افزایش قیمت مسکن، شتاب سریع قیمت مسکن در آینده، کاهش ارزش رهن مسکن در بانک ها، ورشکستگی بانک های محلی و رکود اقتصادی است. راه حل های اصلیراه حل کشورهای مختلف جهان در بحث خانه های خالی عموماً مبتنی بر رشد و توسعه ارائه خدمات شهری و در مقابل آن اخذ مالیات بر عایدی سرمایه و به تبع آن، مالیات بر خانه های خالی است که در این صورت افکار عمومی به دلیل جذب امکانات شهری به پرداخت مالیات اقناع، و با دولت همکاری بیشتری خواهد داشت. راه حل عمده دیگر، سامانه جامع املاک و اسکان همراه با ضمانت اجرایی است که در اقدام به آن شهرداری ها واجد صلاحیت بیشتری هستند. عمده راه حل های منابع لاتین شامل مدیریت توسط بانک های زمین، برنامه ریزی مسکن و اشتغال در مجاورت یکدیگر، عرضه برنامه ریزی شده زمین، پایش انتظارت تورمی گروه های مختلف جامعه و درنهایت، اخذ مالیات بر عایدی سرمایه و مالیات بر خانه خالی با شرایط خاص و اثربخش است، اما در کشور ما راه حل بخشیِ گرفتن مالیات از خانه های خالی بیشتر مورد توجه قرار گرفته است. در قالب نتیجه عمده دیگر می توان تفاوت های میان منابع فارسی و لاتین را برشمرد:منابع فارسی غالباً بدون درگیری عمیق با علت های اصلی و پشت پرده خالی ماندن مسکن، دولت را در این امر به عنوان کاتالیزور اصلی مؤثر دانسته و بلافاصله به سمت راه حل های بخشی و یا را ه حل های مالی و تنبیهی رفته اند. در منابع فارسی پیامدهای مسکن خالی بررسی نشده، اما منابع لاتین غالباً به صورت تحلیلی و با ریشه یابی در حوزه علل و یا پیامدها سعی کرده اند راه هایی برای حرکت محلی در هر زمینه خاص به سمت راه حل زمینه گرا باز کنند.در برخی موارد مشاهده شده که منابع فارسی از اصطلاحات و عبارات تخصصی موضوع مانند اصطکاک بازار (عدم رسیدن عرضه به تقاضا)، دوره های رونق و رکود، مالیات بر عایدی سرمایه بدون توجه دادن به محتوای اصلی آن ها استفاده کرده و به این ترتیب ادبیات موضوع را به صورت پوسته ای به کشور انتقال کرده اند.
نتیجه گیریدر زمینه علت های خالی ماندن خانه ها، منابع لاتین عمدتاً علت اصلی در زمینه مکانی خود را، برون یابی پذیری تغییرات قیمت مسکن نسبت به گذشته و انتظارات تورمی ناشی از آن [14، 16، 48، 63] و نیز سیستم معیوب و غیر پویای تخصیص وام های مسکن به صورتی که احتکار مسکن را ترغیب می کنند [13، 18، 50،70-71]، دانسته اند. اما در ایران نبود بازار مطمئن برای سرمایه گذاری و حفظ ارزش پول و امن بودن مسکن به صورت کالای سرمایه ای [7] در کنار عدم نظارت مکفی دولت بر مالکیت املاک [6] دلیل اصلی وجود احتکار مسکن و خانه های خالی است.با بررسی منابع به نظر می رسد که باید راه حل های ریشه ای تری نسبت به اخذ مالیات بر خانه خالی برای حل این معضل مورد توجه قرار گیرد:1. قبح فقهی و اسلامی احتکار مسکن باید با ابزارِ جامعه روحانیت و با همکاری رسانه های جمعی و وزارت راه و شهرسازی برای عموم مردم تأکید ویژه شود. 2. سرمایه های سرگردان به نحو احسن توسط دولت مدیریت شود که در مسیر احتکار مسکن قرار نگیرد.3. تکمیل اطلاعات در سامانه جامع املاک و اسکان کشور توسط افراد باید دارای ضمانت اجرایی و تشویق و تنبیه قابل توجه و تأثیرگذار باشد. 4. کمیسیون های مشترکی بین دستگاه های ذی نفوذ در این امر (از جمله سازمان امور مالیاتی، وزارت راه و شهرسازی، شهرداری، دادستانی کل کشور، سازمان تبلیغات اسلامی و...) تشکیل شود تا از موازی کاری و یا اهمال کاری دستگاه ها پیشگیری شود.5. خلأ پژوهشی در حوزه یافتن علل و پیامدهای خانه های خالی در شهرهای مختلف کشور وجود دارد. لازم است با پرداخت به آن ادبیات نظری مربوطه و سپس راه حل های عملی بومی سازی شود. 6. راه حل هایی مانند تأسیس بانک های زمین، تشکیل پایگاه داده جامع، همه جانبه و به روز از مساکن خالی، برنامه ریزی سکونت و اشتغال به صورت توأمان و با رعایت اختلاط آن ها، اخذ مالیات بر عایدی سرمایه، و شفافیت سیاست های دولت برای پیشگیری از رانت نگهداری مسکن، از جمله سیر تحولاتی است که می تواند در زمینه محلی شهرهای ایران امکان سنجی شود.
تحلیل پیشران های ژئوپلیتیکی گردشگری کلانشهر تهران با رویکرد آینده پژوهی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۱۰ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
1 - 16
حوزه های تخصصی:
گردشگری شهری یکی از پویاترین مؤلفه های مهم توسعه کنونی شهرهاست که در حوزه برندسازی در سطوح (محلی، ملی و فراملی) اثرگذار است. ازاین رو، مسئله پژوهش حاضر این است که پیشران های مؤثر بر وضعیت آینده ژئوپلیتیک گردشگری کلان شهر تهران کدام می باشند و چه ارتباطی بین این متغیرها از نظر تأثیرگذاری و تأثیرپذیری وجود دارد؟ روش این پژوهش کمی – کیفی (آمیخته) است و از رویکرد آینده پژوهی در تحلیل آن استفاده شده است. یافته های پژوهش گویای آن است که در مرحله نخست، با روش دلفی 30 عامل شناسایی شد. آنچه از وضعیت پراکندگی متغیرهای مؤثر بر وضعیت ژئوپلیتیک گردشگری کلان شهر تهران می توان فهمید، وضعیت ناپایدار سیستم است؛ زیرا بیشتر متغیرها در اطراف محور قطری صفحه پراکنده هستند. بنابراین، 4 دسته (عوامل تأثیرگذار، عوامل دو وجهی، عوامل تأثیرپذیر و عوامل مستقل) قابل شناسایی هستند. نتایج تحقیق نشان داد 5 متغیر به عنوان تأثیرگذارترین عامل در ژئوپلیتیک گردشگری کلان شهر تهران شناسایی شده اند که شامل بر حسب ماتریس اثرگذاری مستقیم و غیرمستقیم می توان گفت که شاخص H1 (سرمایه گذاری های بخش خصوصی) در رتبه اول تأثیرگذاری مستقیم و غیرمستقیم قرارگرفته است. شاخص A5 (هتل ها و مال ها و مراکز تجاری بزرگ) در رتبه دوم تأثیرگذاری مستقیم و غیرمستقیم قرارگرفته است. شاخص H8 (برگزاری جشنواره ها، نمایشگاه ها، کنفرانس ها و سمینارها) در رتبه سوم تأثیرگذاری مستقیم و غیرمستقیم قرارگرفته است. شاخص C4 (مرکزیت اقتصادی) در رتبه چهارم تأثیرگذاری مستقیم و غیرمستقیم قرارگرفته است. شاخص A4 (متروی شهری) در رتبه پنجم تأثیرگذاری مستقیم و غیرمستقیم قرارگرفته است.
شیوه های ارتقای رضایت گردشگران مذهبی از خدمات پلیس در شهر مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۱۰ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
37 - 53
حوزه های تخصصی:
نقش آفرینی موثر پلیس برای ایجاد نظم و امنیت یکی از مهم ترین متغیرهای تأثیرگذار بر رضایتمندی گردشگران است. هدف پژوهش حاضر شناسایی شیوه های ارتقای رضایتمندی زائران از خدمات مدیریت انتظامی در شهر مشهد است. پژوهش ازنظر هدف کاربردی و به لحاظ ماهیت آمیخته است. مشارکت کنندگان از 3 گروه شامل کارشناسان پلیس، متخصصان گردشگری، و متولیان و دست اندرکاران امور مکان های اقامتگاهی گردشگری، و مراکز خدماتی، تجاری و پذیرایی، انتخاب شدند. داده های مرحله کیفی، از 13 مصاحبه نیمه ساختاریافته به دست آمد و به با رویکرد تحلیل محتوای کیفی از نوع تلخیصی تجزیه وتحلیل شد. برآیند یافته های این مرحله مبنای طراحی پرسشنامه برای پیمایش دلفی، قرار گرفت. تعداد اعضای شرکت کننده در پیمایش دلفی 40 نفر بود. محاسبه ضریب توافقی کندال مبنای اجماع در مراحل نظرسنجی قرار گرفت. این مقدار بین 0 تا 1 است؛ هر چه عدد محاسبه شده به 1 نزدیک تر باشد درجه توافق و اجماع بالاتری را نشان می دهد. در مرحله دوم از فاز پیمایش دلفی این مقدار در همه ابعاد بالاتر از حد قابل قبول (عدد 5/0) به دست آمد و بنابراین فرایند نظرخواهی متوقف شد. به طوری که، مقدار ضریب توافقی کندال پیرامون شیوه های ارتقای رضایتمندی زائران از پلیس به تفکیک ابعاد سه گانه شامل، ترافیک و حمل ونقل شهری مکان های اقامتگاهی گردشگری، و مراکز خدماتی، تجاری و پذیرایی به ترتیب برابر با 72/0، 71/0، و 66/0 به دست آمد. نتایج این پژوهش دربردارنده رهیافت های کاربردی برای ارتقای رضایت گردشگران مذهبی از خدمات پلیس در شهر مشهد است
ارزیابی عوامل مؤثر بر جذب گردشگران به پارک های ساحلی، مطالعه موردی: پارک ساحلی رود بشار شهر یاسوج(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۱۰ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
55 - 74
حوزه های تخصصی:
پارک ها و فضاهای سبز شهری دارای خصیصه های مهمی هستند که موجب سلامت انسان ها، ایجاد زمینه فعالیت های اجتماعی، خاطره جمعی و افزایش روحیه همبستگی برای همه گردشگران و شهروندان می گردد و در نتیجه شناسایی و تحلیل عوامل مؤثر بر جذب گردشگران به جاذبه های گردشگری شهری می تواند به بررسی نیازهای گردشگران برای مدیریت موفق پارک ها و تفرجگاه ها شهری کمک نماید، در این پژوهش عوامل مؤثر بر جذب گردشگران به پدیده های گردشگری شهری در نمونه موردی پارک ساحلی شهر یاسوج مورد شناسایی و تحلیل قرارگرفته است. روش تحقیق توصیفی تحلیلی و داده های پژوهش با استفاده از ابزار پرسشنامه گردآوری شد. حجم نمونه تحقیق گردشگران و شهروندان ورودی به پارک ساحلی در شهر یاسوج با استفاده از نرم افزار SAMPLE POWER به تعداد 200 نفر محاسبه و برای انجام تحلیل های آماری با استفاده از دو نرم افزار SPSS و AMOS تجزیه وتحلیل انجام شد. نتایج نشان می دهد که عامل اجتماعی بیشترین بار عاملی را با وزن 97/0 در رتبه اول به خود اختصاص داده است. عامل جذابیت محیط طبیعی با بار عاملی 91/0 در رتبه دوم قرارگرفته است. عامل های امکانات داخلی با وزن 57/0، کیفیت محیطی با وزن 56/0، وفاداری و اقتصادی به صورت مشترک با بار عاملی 49/0 و عامل دسترسی و حمل ونقل با وزن 39/0 در مرتبه های بعدی قرارگرفته اند. همچنین از نظر گردشگران مهم ترین ویژگی های پارک ساحلی پاکیزگی آب وهوا، رضایت از محیط طبیعی، آرامش محیط، مفرح و شادی بخشی محیط و عدم رضایت گردشگران از وضعیت دسترسی آسان به آب آشامیدنی، کمبود خدمات پارکینگ و سطح متوسط امکانات ورزشی مناسب تشخیص داده شد.
تبیین نقش اقوام در گسترش کالبدی- فضایی شهرهای چند قومیتی (نمونه موردی : شهر دوگنبدان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شهرها به دلایلی چون رشد سریع جمعیت، مهاجرت اقوام با فرهنگ های متفاوت، عدم وجود برنامه و مدیریت کارآمد با مشکلاتی مانند ساختار کالبدی-فضایی ناهماهنگ و عدم وجود هویت شهری روبه رو شده اند. شهر دوگنبدان با توجه به موقعیت جغرافیایی و اقتصادی که دارا می باشد به عنوان یکی از شهرهای مهم نفتی و مهاجرپذیر است که وجود اقوام مختلف از جمله ترک، لر، کرد و غیره در ساختار شهر از لحاظ ابعاد کالبدی-فضایی ، اقتصادی و اجتماعی چندگانگی به وجود آورده است. در همین راستا، در این پژوهش، هدف اصلی تبیین نقش اقوام در گسترش کالبدی-فضایی شهرها چند قومیتی(شهر دوگنبدان) است. این مقاله به لحاظ روش توصیفی-تحلیلی و از لحاظ هدف و ماهیت توسعه ای-کاربردی می باشد. برای شناسایی میزان تأثیرگذاری مؤلفه های تأثیرگذار بر ساختار کالبدی-فضایی یکپارچه شهر دوگنبدان از نرم افزار Spss و روش تحلیل عاملی استفاده شده است. نتایج پژوهش حاکی از آن است که عوامل اقتصادی بیشترین تأثیر را در شکل گیری الگوی کنونی توسعه شهر دوگنبدان داشته اند. بررسی علل این توسعه ناموزون شهر و تأثیر پذیرفته از مهاجرت اقوام نشان دهنده آن است که شهر دوگنبدان در ۱۵ سال اخیر شاهد ناپایداری الگوی توسعه شهر بوده است و هم چنین، عوامل استخراج شده به ترتیب عامل شهر پاک و قابل زیست، شهری قوم محور، شهری اجتماع محور، شهری کالبد محور و در نهایت شهری اقتصاد محور از لحاظ محتوایی و طبق مرور متون نظری ارتباط نزدیکی با محدوده مطالعاتی دارند، نام گذاری شده است و در پیدایش و تکوین محلات شهر دوگنبدان اثرگذاری بیشتری داشته است.
تبیین عوامل مؤثر بر خلق شهر شاد با رویکرد معادلات ساختاری (مطالعه موردی: شهر بهبهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شهرشاد، شهری زنده و پویاست که روابط اجتماعی را تسهیل می نماید و با افزایش مشارکت مردمی باعث ایجاد محیطی سرزنده و باکیفیت زندگی بالا می شود. هدف از انجام پژوهش حاضر شناسایی و تبیین عوامل مؤثر بر خلق شهر شادی در محیط های شهری و به ویژه در شهر بهبهان می باشد. در ابتدا با بررسی پیشینه پژوهش و مطالعات انجام شده و همچنین با توجه به جمع بندی نظریات مختلف و تجارب بررسی شده شاخص های اساسی درزمینه خلق شهر شاد مورد شناسایی قرارگرفته و این شاخص ها با استفاده از روش دلفی و با نظر متخصصان در حوزه جغرافیا و برنامه ریزی شهری آشنا به شهر بهبهان (25 نفر) در دو مرحله اصلاح شده و در غالب مدل کلی تنظیم شدند. نتایج حاصل از پژوهش نشان داد عوامل اساسی در خلق شهر شاد در بهبهان شامل شاخص های فضایی، کالبدی، اجتماعی، اقتصادی، زیباشناختی، زیست محیطی و فرهنگی می باشند. همچنین در ادامه، این مدل با استفاده از فرایند تحلیل عاملی در نرم افزار Smart PLS در شهر بهبهان مورد بررسی و ارزیابی قرار گرفت و نتایج نشان داد بین هریک از شاخص های پژوهش و شادی ارتباط معناداری برقرار است. نتایج این تحقیق با یافته های اورکی و سماواتی همسو بوده است. در بین معیارهای مورد بررسی شاخص فضایی، کالبدی و زیست محیطی به دلیل ضریب مسیر بالاتر از اهمیت بیشتری برخوردار می باشند. نوآوری تحقیق حاضر از آن جهت است که تاکنون تحقیقی در این موضوع در شهر بهبهان با مطالعه شاخص های متعدد و ارتباط آنها با شادی کودکان صورت نگرفته است.
تبیین عوامل اقتصادی و زیرساختی مؤثر بر توسعه گردشگری روستایی (مورد مطالعه: شهرستان ارومیه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
صنعت گردشگری به عنوان صنعتی پویا، بخش مهمی از فعالیت های اقتصادی و تولیدی کشورهای توسعه یافته و در حال توسعه را به خود اختصاص داده است. استان آذربایجان غربی در زمینه گردشگری رتبه دهم را در ایران دارا می باشد. شهرستان ارومیه با وجود دریاچه ارومیه در کنار 50 نوع جاذبه گردشگری، بزرگترین و پرجمعیت ترین شهرستان در استان آذربایجان غربی می باشد و با پتانسیل بالای جذب گردشگر، برنامه ریزی های کلان و مدیریت یکپارچه را می طلبد. از سویی برنامه ریزی سنتی دیگر قادر به پاسخگویی نیست و باید از روش های آینده پژوهی مانند سناریو نویسی در جهت پیش بینی آینده و تبیین راهکارهای رسیدن به شرایط مطلوب استفاده کرد. پژوهش مورد مطالعه از نظر هدف کاربردی و از لحاظ ماهیت، توصیفی-تحلیلی می باشد. روش انجام شده در پژوهش حاضر به دو شیوه کتابخانه ای و پرسشنامه می باشد و نیز برای تجزیه و تحلیل داده ها از سناریو ویزارد بهره گرفته شده است. با توجه به وضعیت گردشگری در روستاهای شهرستان ارومیه و وضعیت های احتمالی آینده پیش روی توسعه گردشگری استان آذربایجان غربی، مجموعاً 36 وضعیت مختلف برای 12 عامل کلیدی طراحی شد که این وضعیت ها طیفی از شرایط مطلوب تا نامطلوب را شامل می شود. بنابر پژوهش صورت گرفته روستاهای شهرستان ارومیه با سه گروه از سناریوهای توسعه گردشگری در آینده روبروست. در این میان "سناریو گروه دوم" با 8 وضعیت کاملا مطلوب، 1 وضعیت نسبتا مطلوب، 2 وضعیت در آستانه بحران و 1 وضعیت بحرانی با عنوان سناریو مطلوب این پژوهش، آرمان شهری بی بدیل است که با اجرای آن افق روشن گردشگری روستاهای شهرستان ارومیه را خواهد ساخت؛ افقی که برای تحقق آن راهبردهایی در انتهای پژوهش ارائه گردیده است.
ارزیابی فرصت های ژئوپلیتیکی برنامه همکاری جامع (25 ساله) ایران و چین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بعد از جنگ سرد و با شکست رقابت های دوقطبی و ایدئولوژی محور، روابط مبتنی بر اقتصاد گسترش یافت. انتهای قرن بیستم و آغاز قرن بیست و یکم دهه های ظهور قدرت های جدید اقتصادی در قاره آسیا بود. یکی از این قدرت ها کشور چین بود که با اصلاحات گسترده از سال 1979 میلادی و توسعه روابط خود با غرب و جذب سرمایه گذاری کشورهای توسعه یافته شاهد جهشی بزرگ در اقتصاد خود بود. در دو دهه اول قرن بیست و یکم هیچ کشوری به اندازه چین مورد توجه ابرقدرت جهان یعنی ایلات متحده نبوده است؛ چراکه بزرگترین چالشگر قدرت اقتصادی آمریکا بوده است. لذا سیاست های مهار چین همیشه در دستور کار آمریکا و غرب بوده است. کشور چین برای مقابله با اقدامات غرب با محوریت آمریکا، دست به اقدامات گسترده ای در مشارکت با کشورهای نوظهور اقتصاد جهان در قالب بریکس، بانک اوراسیایی و نیز «ابتکار کمربند و جاده» زده است که آخرین مورد به عنوان یک سازوکار ژئواکونومیکی مورد توجه جهانیان است. این ابرپروژه دارای پیوست های در قالب توافق های همکاری دو و چندجانبه است که نمونه آن توافق همکاری جامع (25 ساله) ایران و چین است که مورد توجه این مقاله است. لذا در این پژوهش سعی بر این بوده تا به بررسی فرصت های ژئوپلیتیکی این توافق برای ایران در قالب یک سوال اساسی پرداخته شود: براساس سند برنامه همکاری های جامع (25 ساله) ایران و چین مهم-ترین فرصت های ژئوپلیتیکی برای ایران در این سند کدامند؟ این مقاله که با روشی تحلیلی-توصیفی و براساس مفهوم ژئواکونومی و رویکرد وابستگی متقابل نگارش شده به عوامل مثبت و فرصت های ژئوپلیتیکی توافق مذکور پرداخته است.