فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴٬۲۸۱ تا ۴٬۳۰۰ مورد از کل ۱۰٬۰۶۲ مورد.
حوزه های تخصصی:
شناخت جاذبه ها و توزیع زیرساخت ها بر اساس رتبه جذب گردشگر در هر منطقه، یکی از مسائل اساسی در صنعت گردشگری است که موجب می شود با در نظر گرفتن جاذبه ها و موقعیت آن ها نسبت به ایجاد تأسیسات و زیرساخت های گردشگری اقدام گردد. در همین راستا تشکیل سلسله مراتبی از نواحی گردشگری که بتواند چارچوب مؤثری برای توزیع گردشگر و ارائه خدمات مناسب و کارکرد مطلوب داشته باشد، ضروری است. هدف پژوهش، تحلیل شاخص های جاذبه های گردشگری مقاصد پیرامون کلان شهر تهران و اولویت بندی این نواحی و عوامل اثرگذار بر انتخاب مقاصد گردشگری است. ازاین رو پژوهش حاضر بر آن است با توجه به نیازهای گردشگری روزانه سطح شهر تهران، به رتبه بندی مقاصد گردشگری در محور شمالی تهران بپردازد. روش تحقیق ازنظر ماهیت مبتنی توصیفی- تحلیلی و ازنظر هدف کاربردی است. تحلیل داده ها با استفاده از الگوی تحلیل فرایند شبکه ای و سلسله مراتبی صورت گرفته است. جامعه آماری تحقیق شامل؛ محورهای گردشگری شمال تهران؛ لواسانات، دارآباد، کن و سولقان، توچال، دربند و درکه است که برخی از این محورها دارای روستاهایی باقابلیت گردشگری است. نمونه آماری مبتنی بر روش کوکران، تکمیل پرسشنامه و تحلیل فرایند شبکه ای در برنامه ریزی گردشگری نواحی پیرا شهری کلان شهر تهران است. شاخص های تاریخی، اکو توریستی، زیرساخت ها، اماکن مذهبی و منابع آبی از مهم ترین مؤلفه های سطح بندی جاذبه های گردشگری برای پژوهش انتخاب شدند. یافته های تحقیق نشان می دهد نخست مقصد گردشگری لواسانات با 43% به عنوان مهم ترین مقصد گردشگری و سپس محورهای توچال با 31%، دربند با 21% و کن – سولقان با 17% در رتبه های بعدی قرار دارند، درنهایت، محور دارآباد با 14% پایین ترین رتبه مقصد گردشگری حومه های شمال تهران را داشته است.
توسعه بوم گردی با تأکید بر مشارکت جوامع محلی (مطالعه موردی: روستای جنت رودبار، شهرستان رامسر)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فایرلو و بو (۲۰۱۲)، معتقدند که گردشگری می تواند نقش مخرب در جوامع میزبان داشته و به عنوان تخریب گر محیط زیست طبیعی عمل نماید. در حالی که گردشگری جدید که در قالب بوم گردی مطرح می شود حساس به مسائل زیست محیطی و همچنین به فرهنگ محلی است و توجه ویژه ای به نگرش جوامع میزبان می دهد. برای دستیابی به بوم گردی محور، لازم است به نقش جامعه محلی و ساز و کارهای حمایت و مشارکت آنها توجه کافی صورت بپذیرد.
رشد و توسعه گردشگری طی سال های گذشته در بسیاری از مناطق شمالی کشور، پیامدهای نامطوب و نامناسبی را به همراه داشته است. روستای جنت رودبار به عنوان یکی از روستاهای شهرستان رامسر، از جمله مناطق مورد توجه برای طرح های بوم-گردی است و تحقیق حاضر در صدد است تا به بررسی مساله توسعه بوم گردی در این روستا با تأکید بر مشارکت جوامع محلی بپردازد. در این راستا، تحقیق حاضر در صدد پاسخگویی به چهار سؤال اساسی ذیل می باشد:
۱- نگرش جامعه محلی نسبت به طرح توسعه بوم گردی چیست؟
۲- اثرات و پیامدهای اجتماعی، اقتصادی و زیست محیطی بوم-گردی برای جامعه محلی چیست؟
۳- میزان حمایت جامعه محلی از طرح توسعه بوم گردی چقد است؟
۴- عوامل موثر بر میزان حمایت جامعه محلی از طرح توسعه بوم گردی کدامند؟
ارزیابی و اولویت بندی مؤلفه های آمیخته بازاریابی تأثیرگذار در توسعه گردشگری روستایی (مطالعه موردی: روستاهای شهرستان فومن)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه گردشگری در مناطق روستایی اهمیت ویژه ای یافته است و راهی برای رفاه جوامع محلی تلقی می شود. با وجود مزایای بسیار زیاد گردشگری روستایی برای توسعه روستاها، باید برنامه ریزی خاصی برای جذب گردشگر انجام شود. از این رو در این تحقیق وضعیت آمیخته بازاریابی شامل هفت مؤلفه مکان، برنامه ریزی و مدیریت، شواهد و امکانات فیزیکی، تبلیغات، مردم و کارکنان، قیمت و محصول در روستاهای شهرستان فومن بررسی شد. روستاهای این شهرستان با وجود داشتن امکانات بالقوه، جاذبه های گردشگری فراوان و نزدیکی به کانون های پرجمعیت شهری، فرصت بسیار مناسبی برای توسعه گردشگری دارند. با وجود این، تاکنون اقتصاد گردشگری در این روستاها جایگاه واقعی خود را نیافته است. در این راستا با پیمایش میدانی و روش تحقیق توصیفی تحلیلی داده ها بر اساس پرسش نامه محقق ساخته 46 سؤالی گردآوری و موضوع از دیدگاه 40 تن از کارشناسان سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری استان گیلان بررسی شد. پردازش داده ها با نرم افزار SPSS و آزمون های دوجمله ای، همبستگی و فریدمن صورت گرفت. نتایج حاصل نشان دهنده وضعیت نامطلوب بیشتر شاخص ها، به ویژه در مؤلفه های تبلیغات و مردم و کارکنان در عین اهمیت زیاد آن ها در بازاریابی گردشگری روستایی منطقه است.
بررسی همدیدی برف سنگین جلگه گیلان در بهمن 1392 و تأثیر آن بر سنجش مدیریت بحران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
حوادث و رخدادهای جوی هر از گاهی بسته به وسعت و دامنه زمانی وقوع شان در زمره بحران های طبیعی قابل پیش بینی، مشکلات جدی را در روند زندگی بشر ایجاد می کنند. یکی از پرمخاطره ترین آن ها بارش برف سنگین منطقه جلگه ساحلی گیلان در بهمن 1392 می باشد. در این پژوهش به منظور درک ساختار گردشی جو در زمان وقوع این مخاطره طبیعی، روش تحقیق محیطی به گردشی در نظر گرفته شد. بر این اساس داده های روزانه ایستگاه های هواشناسی استان گیلان برای روزهای 10ام تا 14ام بهمن 1392 مورد مطالعه قرار گرفتند و آمارهای مربوطه استخراج شدند. پس از آن با تعیین روز اوج بارش برف به منظور دستیابی به تهیه نقشه های ترکیبی همدید با استفاده از پایگاه داده مرکز ملی پیش بینی محیطی و مرکز ملی تحقیقات جوی آمریکا، داده های فشار سطح دریا، ارتفاع ژئوپتاسیل، نم ویژه، سرعت قائم، تابش طول موج خروجی، مولفه باد مداری و نصف النهاری در تراز های مختلف جوی دریافت شد. نتایج حاکی از بارشی سراسری در روزهای مذکور در جلگه گیلان می باشد. ایستگاه انزلی بیشترین و منجیل کمترین بارش ها را داشته اند. مهمترین عامل گردشی جو نیز مرکز پرفشار قوی است که در بخش های شمالی اروپا شکل گرفته است. این مرکز با جریانات جنوب سوی خود بر روی دریاچه خزر مستقر شده و با ایجاد اختلافات شدید دمایی بین آب دریا و توده هوای ورودی، با ایجاد همرفت شدید و صعود قوی بر روی منطقه ی مورد مطالعه بارش های شدید و مخاطره آمیز سواحل جنوبی خزر بویژه جلگه گیلان را منجر شده است. بنابراین در راستای برنامه ریزی مدیریت بحران حوادث غیرمترقبه، یک برنامه جامع پیش بینی و ایجاد یک ساختار عملیاتی مناسب دارای قابلیت اجرایی در هنگام وقوع چنین مخاطراتی در سطح ملی با هدف کاهش آسیب ها ضروری می باشد.
بررسی عوامل تأثیرگذار بر مهاجرت از شهر با استفاده از مدل معادلات ساختاری و تکنیک تحلیل سلسله مراتبی فازی (مطالعه موردی: شهر اهواز)
حوزه های تخصصی:
پدیده مهاجرت از شهر، فرایندی دینامیک است که عوامل مختلفی می تواند بر آن تاثیر داشته باشند. این حرکت گروهی، حاصل برآیند نظرات و تصمیمات افرادی است که جهت دستیابی به رفاه و امکانات بهتر اقدام به مهاجرت می کنند. در همین راستا، مقاله حاضر با هدف بررسی عوامل مؤثر بر مهاجرت از شهر اهواز تدوین شده است. روش تحقیق توصیفی، تحلیلی و شالوده مطالعه مبتنی بر تکمیل 390 پرسش نامه در مناطق هفت گانه شهر اهواز بوده است. به منظور تجزیه وتحلیل داده ها از آمار توصیفی و آمار استنباطی در قالب نرم افزارهای SPSS19، AMOS18 و Excel استفاده شده است. به منظور شناسایی شاخص های پژوهش، کمیته تصمیم گیری متشکل از 10 نفر از کارشناسان و صاحب نظران تشکیل شد و عوامل تأثیرگذار بر مهاجرت از شهر اهواز در 3 دسته و 13 زیرگروه شناسایی و مدل سازی شده است. جهت تحلیل داده های بدست آمده ی حاصل از نظرات کارشناسان، از مدل تحلیل سلسله مراتبی فازی (FAHP) استفاده شده است. در راستای فرضیه تحقیق با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون، اقدام به سنجش رابطه بین عوامل اقتصادی، زیست محیطی و اجتماعی با پدیده مهاجرت شده است. یافته های پژوهش حاکی از آن است که: 1- شاخص زیست محیطی با امتیاز 507/0 بیشترین امتیاز را از جهت تاثیرگذاری بر مهاجرت از شهر اهواز دارد. 2-شاخص اقتصادی با امتیاز 254/0 در رتبه بعدی قرار دارد. 3-شاخص اجتماعی با امتیاز 240/0 کم ترین میزان تاثیرگذاری را بر مهاجرت از شهر اهواز دارد. 4- تجزیه و تحلیل های معادلات ساختاری مدل AMOS جهت پاسخگویی به سه فرضیه پژوهش نشان می دهد که شاخص اقتصادی (014/2C.R )، زیست محیطی (816/4C.R ) و اجتماعی (156/2C.R ) هر کدام با سطح معناداری 05/0 رابطه معناداری را با مهاجرت افراد از شهر اهواز دارند و بدین ترتیب هر سه فرضیه مطرح شده در این پژوهش مورد تأیید قرار می گیرد.
سنجش کیفیت غنای حسی در ارتقاء فضای شهری (مطالعه موردی: محله سیچان، اصفهان)
منبع:
مطالعات محیطی هفت حصار سال ششم زمستان ۱۳۹۶ شماره ۲۲
۹۷-۱۱۰
حوزه های تخصصی:
قابلیت ها و کیفیت های محیطی در ادراک فضا و در نتیجه تقویت رابطه ی دیالکتیکی انسان- محیط، زمینه ساز حضورپذیری و سرزندگی و به طبع، استمرار و تقویت حیات شهری است و شهروندان با تصاویر ذهنی خود، زمینه، بستر و معنا را در شهر به صورت خودآگاه و ناخودآگاه درک می کنند؛ نخستین بخش از این ارتباط دوطرفه دریافت اطلاعات توسط حواس مخاطب در فضا است و از سوی دیگر شهر همچون ظرفی همواره خاطرات، احساسات و رخدادها را در خود جای می دهد و با تصورات آدمی ممزوج می گردد؛ بنابراین کیفیت اغنای حواس در تقویت این رابطه موثر است. بنابراین عوامل و مولفه های مختلف در طراحی ؛ همچون بافت سطوح بر غنای حس لامسه ، آوا و اصوات محیط بر حس شنوایی و محصوریت کالبدی، مقیاس انسانی، خط آسمان، تناسبات بصری، پوشش گیاهی بر غنای حس بصری تأثیر گذار است. لذا در این مقاله با هدف سنجش کیفیت غنای حسی و میزان تاثیر هر کدام از شاخص ها و معیارها بر روی محله مورد مطالعه، ابتدا با استفاده از مبانی نظری موجود به شناسایی معیارهای کیفی کیفیت غنای حسی پرداخته شد و سپس برای هر یک از معیارها، شاخص های کمی به منظور اندازه گیری استخراج گردید که هر کدام از این شاخص ها با استفاده از روش های گوناگون مورد سنجش قرار گرفت و کمی شد. سپس به منظور فهم بهتر و در راستای هدف پژوهش محله سیچان که در ضلع جنوبی زاینده رود در شهر اصفهان واقع شده، مورد بررسی قرار گرفت و شاخص های کیفیت غنای حسی در آن سنجیده شد و در نهایت به صورت نقشه ای یکپارچه شامل لینک ها در قالب قوت و ضعف مورد تحلیل واقع شد. از نتایج این پژوهش شناسایی ستجه های غنای حسی و نیز ارائه ی روشی به منظور شناسایی قوت ها و ضعف های مبادرت شده است. در نمونه موردی معابر در بخش شمالی محدوده غنای حسی نسباً مناسبی داشته، این در حالی است که غنای حسی در بخش های جنوبی رو به کاهش بوده و این ارزیابی در جدولی تحلیلی بیان گردید.
کاربست الگوی LEED-ND برای سنجش پایداری محیطی محله، مورد پژوهی: محله اقتصاد و سبز مشهد-سرچشمه گرگان
حوزه های تخصصی:
توسعه پایدار به عنوان مهم ترین هدف مطرح جنبش های محیط زیستی، امروزه پایداری جوامع کوچک را مهم ترین راه برای رسیدن به پایداری معرفی می کند. ازاین رو شکل گیری محلات پایدار را لازم دانسته و توجه توسعه را به توسعه محله ای جلب می کند. این در حالی است که بافت های شهری در دوران معاصر تغییر و دگرگونی های مختلفی را در زمینه های اقتصادی، اجتماعی و محیطی شاهد بوده است که به دنبال آن اثرات زیادی بر کالبد محلات واردشده و کارایی آن ها را در پاسخگویی به نیاز ساکنان دستخوش تأثیر نموده است. مهم ترین این عوامل را می توان حاکمیت خودرو، گسیختگی بافت، عدم توجه به زمینه و بوم دانست که مشکلاتی چون افت پایداری محیطی، افزایش مصرف انرژی و کاهش رضایت سکونت را منجر گردیده است. بدین منظور برای فرآیند مشکل یابی و مشکل گشایی مذکور روش ها و الگوهایی معرفی شده اند که به سنجش پایداری می پردازند. یکی از الگوهایی که مستقیماً انرژی و محیط زیست را برای توسعه های محله ای مورد هدف قرار داده است. مدل الگوی مدیریت طراحی محیطی و انرژی در توسعه محله ای است که ضمن ارزیابی و مقایسه نواحی مختلف ازنظر پایداری محیطی، راهبردهایی برای توسعه محله ای سازگار با محیط زیست ارائه می کند. معیارهای این الگو بر اساس ترکیبی از اصول رشد هوشمند شهری، جنبش نوشهر باوری و ساختمان های سبز است. هدف این پژوهش سعی بر معرفی الگو و کاربست آن در محله های اقتصاد و سرچشمه شهر گرگان است. سؤال اصلی این پژوهش سنجش وضعیت پایداری محله بر مبنای الگوی LEED-ND بوده است. بدین سان در این پژوهش که از الگو واره های تحقیقی اثبات گرایی تبعیت می کند، از روش پژوهش کمی استفاده می شود. نتایج پژوهش بیانگر آن بود که محله اقتصاد به عنوان یک توسعه جدید شهری ازنظر پایداری محیطی امتیاز 33 و محله سرچشمه- سبز مشهد به عنوان یک محله تاریخی امتیاز 28 را کسب می کند که هر دو، حداقل امتیازهای پایداری این الگو را نیز کسب نکرده اند.
تحلیلی بر وضعیت تاب آوری محلات شهر سنندج (مطالعه موردی: محلات سرتپوله، شالمان و حاجی آباد)
حوزه های تخصصی:
سوانح و مخاطرات طبیعی به دلیل شدت و زمان کوتاه اثرگذاری بر اجتماعات بشری تبدیل به یکی از دغدغه های اصلی برنامه ریزان و مدیران شهری در سال های اخیر شده اند، به همین منظور تقویت اجتماع ساکن در یک محیط نقشی تأثیرگذار در کاهش خطرات دارد و این مهم تنها از طریق آموزش، آمادگی و پذیرش شرایط پس از بحران، از سوی شهروندان به دست می آید. در این میان، تاب آوری، به عنوان رویکرد و روشی مناسب در جهت کاهش خطرات حاصل از بحران ها و مخاطرات، به عنوان رویکرد پژوهش حاضر انتخاب شده است. هدف اصلی این پژوهش پس از معرفی تاب آوری و تعیین سهم عوامل مؤثر بر تقویت آن، اندازه گیری میزان تاب آوری در ابعاد اجتماعی- فرهنگی و اقتصادی به منظور مقابله با اثرات سوانح طبیعی در شهر سنندج است. در همین ارتباط جامعه آماری این تحقیق خانوارهای ساکن در سه محله شهر سنندج است که با استفاده از سرشماری سال 1390، مصاحبه با مسئولان ذی ربط و توزیع پرسشنامه با استفاده از فرمول کوکران 383 خانوار به بررسی وضعیت این شاخص ها در محلات موردمطالعه پرداخته شده است. در تحلیل اطلاعات نیز از روش های کمی- پیمایشی استفاده گردیده است، با توجه به تحلیل داده ها در محیط نرم افزار SPSS و همچنین تحلیل شبکه ای ANP با استفاده از نرم افزار Super Decisions برای تعیین درجه اهمیت هرکدام از مؤلفه های تاب آوری استفاده شده است. نتایج این پژوهش نشان می دهد که بین تاب آوری موجود در محلات نمونه و سطح تاب آوری آن ها در ابعاد اجتماعی- فرهنگی و اقتصادی رابطه معناداری وجود دارد و با تغییر هر یک از آن ها، میزان تاب آوری خانوارها نیز تغییر می یابد. لذا با توجه به میزان تاب آوری به دست آمده در محدوده موردمطالعه شهر سنندج می توان گفت تاب آوری در این مناطق در سطح مناسبی قرار دارد. همچنین در بین آن ها محله حاجی آباد در مقایسه با محلات شالمان و سرتپوله از وضعیت مناسبی برخوردار نیست.
بررسی تحلیلی پیرامون بحران معماری و شهرسازی و پدیده شناسی گونه های خانه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۶ بهار ۱۳۹۶ شماره ۴۶
۳۴۸-۳۲۱
حوزه های تخصصی:
توسعه پایدار، معماری سبز، هویت اسلامی- ایرانی و معماری همسان با اقلیم ترکیب بندی جملاتی هستند که امروزه در هر شهری از ایران بر روی بیلبوردهای تبلیغاتی در مورد همایش ها و یا طراحی بافت و ساختمان خودنمایی می کنند. جالب این جاست که هر شهروندی بی دیدگاه مسلح به اندیشه و فلسفه معماری اوضاع نابسامان و آشفته ساختمان ها و نحوه ساخت آن ها را با پوست و گوشت خود درک می کند و شاید از خود بپرسد ریشه این تناقض ها در کجاست؟ چه اندیشه هایی پشت این بناها پنهان شده اند؟ آیا ادامه معماری گذشته و یا فرم های مدرن شده ی آن ها و روش آموزش های آکادمیک این شهرها را شکل داده اند؟ آیا معماران هنوز از ابزارهایی که شالوده معماری هستند مانند: نور، صدا، دسترسی، جهت ها، حد و مرزها و غیره در طراحی فضا کمک می گیرند؟ محور اصلی این پژوهش به نحوه پیدایش و علل توسعه معماری بر اساس کمیت هایی مانند ابعاد و اندازه، مصالح صنعتی و به صورت کلی قالب شدن ریاضی و فیزیک در ساخت فضا، به جای استفاده از کیفیت هایی که رابطه ی فضا با تن، نحوه زندگی و فرهنگ های انسانی را ارج می نهد می پردازد. برای این مهم، اشاره ای به پیشرفت های علوم در قرن 17 و برتری اندیشه های دکارت در فضا خواهد شد و با نقد ذهنیت مهندسی به بحران علم اروپایی و چالش های پیش روی آن و همچنین یافتن راه حل هایی مانند پدیده شناسی نو برای رویارویی با این بحران پرداخته می شود. پیگیری این اندیشه ها و تاثیرات آن ها در ایران و نحوه مهندسی شدن معماری ایران، توضیحات و نمونه هایی آورده خواهد شد. در این تحقیق از روش های کیفی به منظور شناخت و تحلیل این تاثیرات با مقایسه عملکردهای مختلف ساختمان های مسکونی از دوره قاجار، پهلوی اول و در پهلوی دوم از مجتمع مسکونی نارمک به عنوان نماینده از معماری مهندسی استفاده خواهد شد تا روند این دگرگونی ها مورد ارزیابی قرار گیرد.
ارزیابی مولفه های سرمایه فکری در سازمان تامین اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۶ بهار ۱۳۹۶ شماره ۴۶
۳۶۲-۳۴۹
حوزه های تخصصی:
تحقیق حاضر باهدف ارزیابی مولفه های سرمایه فکری در سازمان تامین اجتماعی انجام گرفته است. روش تحقیق حاضر، از حیث هدف کاربردی و از منظر شیوه اجرا توصیفی- پیمایشی (بینابینی) است. جامعه آماری در این تحقیق، کلیه مدیران ارشد سازمان تامین اجتماعی کشور می باشند که تعداد آنها حدودا 500 نفر می باشد. حجم نمونه این تحقیق باتوجه به فرمول نمونه گیری کوکران 217 نفر برآورد گردید،ابزار اندازه گیری، پرسشنامه محقق ساخته بوده و جهت سنجش روایی پس از تایید روایی محتوا توسط خبرگان میزان روایی سازه محاسبه و ارتباط سوالات و مولفه ها تایید گردید. همچنین برای سنجش پایایی از ضریب آلفای کرونباخ استفاده گردید. نتایج حاصل از بررسی پایایی پرسشنامه نشان داد که ضریب آلفای کل محاسبه شده برابر با0.881 است و با توجه به اینکه بزرگتر از 7/0 است، می توان نتیجه گرفت که پرسشنامه مورد استفاده از پایایی پژوهشی لازم برخوردار می باشد. برای تجزیه و تحلیل داده ها در سطح آمار توصیفی از فراوانی، درصد، درصد تجمعی، میانگین و انحراف معیار و در سطح آمار استنباطی از آزمون t مستقل، تحلیل واریانس یک طرفه و معادلات ساختاری استفاده گردید. سرمایه فکری در این تحقیق به سه دسته سرمایه انسانی، سرمایه ساختاری (سازمانی) و سرمایه مشتری قابل تقسیم است یافته های تحقیق نشان داد که سرمایه انسانی بر سرمایه فکری کارکنان تأثیر مثبت و معنادار دارد؛ سرمایه ساختاری نیز بر سرمایه فکری کارکنان تأثیر مثبت و معنادار دارد و همچنین سرمایه رابطه ای نیز بر سرمایه فکری کارکنان تأثیر مثبت و معنادار دارد.
بررسی هندسه و تناسبات طلائی در معماری ایران (نمونه مطالعاتی: خانه های سنتی شهر تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۶ بهار ۱۳۹۶ شماره ۴۶
۴۹۱-۴۷۷
حوزه های تخصصی:
بنیاد طبیعت و چیزهایی که در آن هستند بر پایه تناسبات ویژه پی ریزی شده است و بشر از گذشته های دور در پی کشف این تناسبات بوده است، تا هم به کنجکاوی خود پاسخ دهد و هم از این تناسبات در آفریده های خویش بهره گیری کند. از طرفی هندسه ابزاری مناسب جهت نظم بخشیدن به معماری و برقراری روابط آگاهانه میان اجزای بنا با یکدیگر است تا در عین مرکب بودن، یکپارچگی فضا را به عنوان یک ترکیب خلاق و هدفمند میسر سازد. اشراف معمار به علم هندسه و استفاده خلاقانه از آن تبدیل مفهوم به فضا و فرم را در فرآیند طراحی تسهیل می کند و فرسایش مفهوم را در این روند به حداقل می رساند. حاصل چنین فرآیندی، نوعی معماری است که به دور از برداشت های سلیقه ای، به لحاظ نظم و تناسبات قابل درک است. طراحی معماری در قالب هندسه نمود می یابد. تحلیل روابط هندسی در بناهای ارزشمند روش تفکر و تصمیمات معمار را در برخورد با مسئله و یافتن راه حل مناسب برای پاسخ گویی به آن می نمایاند و قابلیت تفکر هندسی را در نظم بخشیدن به فرآیند طراحی معماری آشکار می سازد. هندسه و تناسبات، جزء گسست ناپذیر معماری محسوب می شوند. یکی از جالب ترین ویژگی های هندسی بسیاری از بناهای تاریخی، وجود تناسبات طلایی در آن ها است. با این حال، بسیاری از بناهای تاریخی موجود در کشورمان تاکنون به لحاظ هندسی مورد بررسی دقیق قرار نگرفته اند. معماری ایرانی همیشه بر زیبایی تاکید داشته است و ایرانیان سعی کرده اند در ابعاد ساختمان تناسباتی را به کار گیرند که انعکاس کیهانی را بر روی زمین متجلی کنند. از طریق تحلیل هندسی بناهای سنتی ایران می توان نشان داد که از تناسبات مختلف نظیر نسبت زرین به صورت گسترده ای در معماری ایران مانند طراحی پلان ها، مقاطع، الگوهای معماری و هندسی، و ویژگی های سازه ای و مکانیکی استفاده شده است. نتایج حاصل از این پژوهش که از طریق مطالعات کتابخانه ای و به روش توصیفی- تحلیلی به دست آمده، نشان می دهد هندسه و تناسبات که در بسیاری از اشکال حیات در طبیعت یافت می شوند به طرز استادانه ای توسط معماران سنتی ایرانی به کار گرفته شده است تا یک شیوه معماری سنتی ساخته شود که حاکی از روش های طراحی درست و مهندسی صحیح باشد. علاوه براین، کاربرد تناسب ها به دلیل ایجاد زیبایی بصری در هنرهای تجسمی و معماری از اهمیت ویژه برخوردار است و تقریبا همه آثار هنری بر اساس نوعی تناسب به وجود آمده اند.
طراحی مدل جذب منابع انسانی مبتنی بر عدالت برای دستگاه های دولتی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۶ تابستان ۱۳۹۶ شماره ۴۷
۶۰-۴۹
حوزه های تخصصی:
عدالت یکی از مهمترین ارزشهای انسانی است، مفهوم عدالت هر چند در وهله اول واضح و آشکار به نظر می رسد، اما یکی از پیچیده ترین و بحث انگیزترین مباحث در تاریخ حیات انسانی بوده است. عدالت استخدامی نیز، از چنین ویژگی چالشی و ارزشی برخوردار است. این پژوهش با هدف دستیابی به مدل جذب منابع انسانی مبتنی بر عدالت در دستگاه های دولتی ایران طراحی شد. نمونه آماری شامل 17 نفر از خبرگان دانشگاهی و منابع انسانی بودند که به روش نمونه گیری غیراحتمالی هدفمند انتخاب شده و از نظریه داده بنیاد (مبتنی بر مصاحبه با خبرگان) برای طراحی مدل استفاده شده است. پس از مراجعه به صاحب نظران و خبرگان متخصص در رشته مدیریت منابع انسانی گوناگون، ضمن اصلاح و تعدیل مدل گفته شده، مدل جدب منابع انسانی عدالت محور طراحی شد. از مهمترین نتایج تحقیق این است که برای جذب و استخدام منابع انسانی بر اساس عدالت، توجه به شایستگی های فردی، شغلی و بینشی داوطلبان، تعیین معیارها و شاخص های دقیق گزینش افراد، برگزاری آزمون، ایجاد فرصت های برابر برای همه، قانون گرایی و اعتمادسازی ضروری می باشند. همچنین در سیستم جذب منابع انسانی در نظر گرفتن همه عوامل سیستم یعنی کم و کیف احیتاجات منبع انسانی، روش های تامین منابع انسانی، روش های انتخاب و استخدام داوطلب، شرایط به کارگماری (انتصاب) و استراتژی انتخاب یا گزینش در برقراری عدالت استخدامی تاثیرگذار هستند. مدل طراحی شده فی الواقع مبنای نظری لازم را برای رعایت عدالت استخدامی فراهم می سازد. همچنین ابعاد، مؤلفه ها و شاخص های مدل جذب منابع انسانی مبتنی بر عدالت در این پژوهش نشان داده شده است.
تاثیر تکنولوژی ساخت بر الگوهای زیستی در مسکن اقوام ترکمن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۶ تابستان ۱۳۹۶ شماره ۴۷
۱۶۴-۱۴۹
حوزه های تخصصی:
امروزه چگونگی ساخت مسکن بر الگوهای زیستی و نحوه زندگی مردم تاثیر عمده ای داشته و تغییرات و تطورات مختلف فرهنگی را بوجود آورده است که با نگاه به معماری قدیم نواحی مختلف، ابعاد این تاثیرات بیشتر درک و فهم می شود. از سویی دیگر، «مسکن» پدیده ای است که منطبق با کلیت «نظام اجتماعیِ» حاکم بر فرهنگ در هر قوم یا ملتی شکل می گیرد و در واقع با توجه به مجموعه ای از ارزش ها، معانی و هنجارهایی که در «فرهنگ» رایج است؛ و با توجه به سنت و آداب و رسومی که بر ساختار فرهنگی یک قوم یا ملت حاکم می باشد، شکل مادی و معنوی فضاهای زندگی را بوجود می آورد. از سویی دیگر، امروزه تکنولوژی و چگونگی ساخت بر الگوهای زیستی در مسکن تاثیر داشته و دارد، چنانچه باعث تغییر مفهوم «خانه» به «مسکن» شده است و باعث تغییرات گوناگون سبک زندگی و الگوهای زیستی بالاخص در اقوام ترکمن شده است که این موارد در تغییر روابط و الگوهای زیستی در خانه های بومی ترکمنها خود را نمایان کرده است. لذا، در این مقاله با ماهیت تحقیق بنیادی از روش تحقیق «توصیفی- تحلیلی» و ابزار گردآوری داده مشتمل بر مطالعات کتابخانه ای و اسنادی و مطالعات میدانی استفاده شده است؛ و از روش تحلیل ساختار کالبدی برای بررسی تاثیر تکنولوژی ساخت و موارد مشابه بر الگوهای زیستی ترکمن بهره گرفته است. در پایان نیز ضمن تحلیل چگونگی این تاثیرات و تاثرات، به مجموعه تغییرات خانه بومی ترکمنها (اوی، تام و موارد دیگر) و تبدیل آنها به مساکن فعلی یا آپارتمانهای جدید در این منطقه اشاره شده و مورد تحلیل قرار گرفته است.
Practical Step towards Sampling in Qualitative Research; Focused on Grounded Theory(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۶ بهار ۱۳۹۶ شماره ۴۶ ضمیمه
۴۰۹-۳۹۹
حوزه های تخصصی:
Today, there is a growing trend towards qualitative research in different areas of academic investigations. However, students face difficulties in deciding on qualitative methods of research, because most of the literature on qualitative research focuses on the philosophical and theoretical aspects, and they hardly offer any practical guidelines. This problem is rooted in the essence of qualitative research, which makes the details of the research process unachievable at the beginning. As a result, the features of the sampling plan—like the accurate size and form of the sampling—remain uncertain until after the data has been gathered, and this makes the jury doubtful about the approval of the research proposal. Hence, framing an appropriate and assayable plan for sampling can be of great help in the approval and execution of qualitative research plans. From this perspective, the present article aims to design a framework for a sampling plan in qualitative researches using theoretical sources of the grounded theory method and researchers’ suggestions based on practical involvement, as well as the recent experience of the authors in grounded theory research. By studying these sources, and considering the feedback for and practical involvement in the grounded theory method, a two-stage plan of sampling is proposed. The initial stage aims to ensure adequate diversity for the appropriate distribution of the samples, and the second, as a theoretical sampling stage, guarantees the theoretical attribute of sampling in qualitative research.
تحلیل و بررسی الگوی توسعه فضایی کلانشهر مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۶ بهار ۱۳۹۶ شماره ۴۶
۲۲-۷
حوزه های تخصصی:
در دنیای امروز ابزارها و تکنیک های برنامه ریزی شهری پیشرفت بسیار زیادی داشته اند؛ لذا، نظریه پردازان برنامه ریزی شهری از مدل های مختلفی جهت سنجش رشد و توسعه کلانشهرها استفاده می کنند. در پژوهش حاضر که از نوع توصیفی- تحلیلی می باشد، محققین با استفاده از روش های کمی تراکم جمعیت، اندازه متروپل، مدل آنتروپی و مدل هلدرن، با هدف شناخت الگوی توسعه فضایی کلانشهر مشهد، پرداخته اند. نتایج به دست آمده نشان می دهد که از میزان رشد پراکنده کلانشهر مشهد کاسته شده و این کلانشهر به سمت فشردگی در حال حرکت می باشد. همچنین اندازه متروپل نشان می دهد که مساحت کلانشهر مشهد طی دوره 1270 تا 1390، 47 برابر و جمعیت این کلانشهر 56 برابر شده است. نتایج معادله هلدرن نیز مشخص می کند، به طور میانگین یک دهم رشد کالبدی شهر نه بر اثر رشد و افزایش جمعیت بلکه بر اثر عواملی جدای از رشد جمعیت که هلدرن آن را پراکنش افقی می نامد، صورت گرفته است. به عبارت دیگر، در فرایند رشد شهری، کلانشهر مشهد در دوره (1355-1390)، 9 درصد از میزان اسپرال یا گسترش کالبدی شهر کاسته و بر عامل جمعیتی افزوده شده است. نتایج بررسی و تحلیل فرایند توسعه کلانشهر مشهد در نیم قرن اخیر، گویای این واقعیت است که طرح ها و پروژه های برنامه ریزی شهری پاسخگوی تحولات و پیامدهای حاصله نبوده و نوعی شهرسازی نااندیشیده و ناموزون در حال وقوع است. چنین شکلی از توسعه، الگویی از یک شهر بیمار است که انسجام کالبدی/ فضایی خود را از دست داده است.
بررسی و اولویت بندی عوامل مؤثر بر رضایت از زندگی در مناطق روستایی با استفاده از فرآیند تحلیل سلسله مراتبی(AHP) (مطالعه موردی مناطق روستایی شهرستان سرخه)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۶ بهار ۱۳۹۶ شماره ۴۶
۵۲-۳۳
حوزه های تخصصی:
رفتار انسان در فضای جغرافیایی انعکاس اثر فرایندهای عینی و مقوله های ذهنی است. انسان بر اساس پیش زمینه های ذهنی خود و برداشتی که از محیط پیرامون دارد، درباره وضعیت زندگی قضاوت می کند. این قضاوت ها از یک طرف آمال و آرزوها و از طرف دیگر کیفیت محیط خارج از ذهن او را نشان می دهند. با این اوصاف، میزان رضایتمندی می تواند به عنوان قضاوتی از سطح کیفی محیط زندگی ساکنان مناطق مختلف قلمداد شود. محیط زندگی خارج از ذهن شامل ابعاد اجتماعی، اقتصادی، کالبدی و طبیعی است که در ارتباط با یکدیگر فضای زیست سکونتی را شکل می دهند. خلق فضای زیست و چگونگی ارتباط ابعاد گوناگون آن، نتیجه عملکرد انسان و دخل و تصرف با برنامه یا بی برنامه ‐ خوب یا بد‐ در فضای سکونتی بوده است. بنابراین، میزان رضایتمندی انسان ها از محیط زیست خود نشانگر میزان تحقق اهداف برنامه های تدوین یافته جهت بهبود وضعیت زندگی است. هم چنین رضایت و نارضایتی از محیط، میزان مشارکت مردم در برنامه های توسعه را نیز متجلی می سازد؛ زیرا در صورت مشارکت مردم در تدوین برنامه ها، فضای حاصل برای ساکنان مطلوب تر خواهد بود. هدف مقاله حاضر شناسایی عوامل مؤثر بر رضایت روستاییان و اولویت بندی آن ها با بهره گیری از نظرات مردم و مسئولان روستا و استفاده از فرایند تحلیل سلسله مراتبی می باشد. بدین منظور ابتدا با مطالعه جامع بر ادبیات موجود عوامل مؤثر در 4 دسته اجتماعی، اقتصادی، کالبدی و طبیعی دسته بندی و سپس اولویت بندی گردید. نتایج حاصله نیز نشان داد که عوامل اقتصادی مهم ترین عامل رضایت از زندگی در محیط روستا از دیدگاه مسئولین و عوامل اجتماعی به عنوان مهم ترین عامل رضایتمندی از دیدگاه روستائیان می باشد. در انتها نیز با توجه به نتایج تحقیق پیشنهاداتی ارائه گردیده است.
سواد اخلاقی به عنوان یکی از رهیافت های سواد رسانه ای و مسئولیت اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۶ بهار ۱۳۹۶ شماره ۴۶
۲۷۲-۲۶۱
حوزه های تخصصی:
دریافت های اخلاقی از پیامها، با تاکید بر روابط شخصی و اخلاق مراقبت می تواند به ارزشمند بودن روابط انسانی و مسئولیت پذیری اجتماعی افراد جامعه بینجامد. رشد اخلاق انسانی بویژه اخلاق مراقبت، می تواند با خصایصی چون مراقبت، دلسوزی، خیرخواهی، پرورش دادن مهرورزی و مسئولیت پذیری در قبال هم نوع همراه باشد. ابعاد سواد اخلاقی معطوف به قضاوت اخلاقی و پذیرش مسئولیت اخلاقی و اجتماعی فرد در قبال جامعه است. ازآنجا که مولفه های سواد رسانه ای شامل بعدشناختی، احساسی، زیبایی شناسی و اخلاقی است؛ لذا رابطه میان اخلاق و مسئولیت اجتماعی در ذیل بعد اخلاقی سواد رسانه ای جای می گیرد. چرا که اخلاق یکی از ابعاد سازنده مسئولیت اجتماعی محسوب می گردد. اخلاق بدون در نظر گرفتن انسان و کنش هایش بی معناست و قضاوت اخلاقی نوعی کنش انسانی نسبت به پیام هایی است که فرد از محیط پیرامونش کسب می کند. زمانی که صحبت از رسانه می شود به زعم نویسنده؛ رسانه و پیام صرفاً به یکسری رسانه های خاص مانند مطبوعات، کتاب، رادیو، تلویزیون، ماهواره، فضای مجازی و پیام هایشان اطلاق نمی گردد، بلکه هر آنچه که در اطراف ما وجود دارد می تواند همانند یک رسانه عمل کرد، کما اینکه هر فردی خود می تواند یک رسانه باشد. هدف اصلی نوشتار حاضر بررسی سه مولفه سواد رسانه ای، سواد اخلاقی و مسئولیت اجتماعی و ارتباط میان آنها در کنار الزامات عاملیت انسانی به عنوان رسانه در بستر جامعه است؛ تا بتوان با تحلیل منطقی برخی از زوایا، افق ها و چالش های پیش روی این مفاهیم را نشان داد. قاعده اساسی این بحث توجه به امنیت، سلامت و آسایش همگان که همان مسئولیت اجتماعی و توانایی مدیریت مناسب آن است، می باشد. با در نظر داشتن این موضوع که مفهوم اخلاق با فهم و دانش مسئولیت اجتماعی، تحت عنوان سواد اخلاقی و به عنوان یکی از اضلاع سواد رسانه ای (حوزه شناختی، عاطفی، زیبایی شناختی و اخلاقی) می توان هم طراز با سایر نیازهای انسان قرن بیست و یکم برای زندگی فرض کرد. همان طور که اخلاق به بعد شخصی و فردی تصمیمات و رفتارهای ارتباطی توجه دارد. در مقابل، مسئولیت اجتماعی به جنبه اجتماعی و مسائل فراشخصی مرتبط می باشد؛ و سواد رسانه ای در این میان به هر دو رویکرد نیازمند است.
A model to learn from mistakes (using TOPSIS)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۶ بهار ۱۳۹۶ شماره ۴۶ ضمیمه
۱۴۴-۱۳۱
حوزه های تخصصی:
Learning is a new paradigm that is introduced in today's organizations. The purpose of this study is to determine learning contingency model from the mistakes using TOPSIS. Variables were identified using the Delphi technique. The samples of this study were consisted 30 public administrators in Iran. The results show which factors have the greatest impact and which causes the least impact on learning from mistakes in public sector of Iran.
Evaluation of Adolescent- Friendly Environmental Quality Indicators through Their Participation(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۶ بهار ۱۳۹۶ شماره ۴۶ ضمیمه
۲۵۸-۲۴۳
حوزه های تخصصی:
Youth participation in planning and design process in their living environments is an important issue that has significant impact on young participants, the community, spaces and places where they live. So, using their participation in the evaluation of youth friendly environmental quality indicators can lead to the creation of desirable urban spaces for them. After developing indicators on the basis of theoretical foundations of adolescent-friendly environments, this study attempts, to assess the importance of the indicators from 15 to 18-year-old adolescents’ view in making an ideal city, in Rasht Golsar district and to find that to what extent their living environments have been successful in meeting these measures. Research method, has been descriptive-analytic and theoretical foundations through library and teenagers’ view analysis with a combination approach was carried out through two questionnaires, focus group discussions and map anchored interviews. For this purpose, quantitative data analysis software method Excel and Spss and qualitative data analysis was conducted using content analysis. The results show that the studied indicators are very important for teens and most of these indicators has no place in their living environments.
Economic analysis of contractual breach sanctions(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۶ بهار ۱۳۹۶ شماره ۴۶ ضمیمه
۳۷۲-۳۶۵
حوزه های تخصصی:
The conclusion of any contract aims at implementation of the obligations arising from it. Morality dictates that people adhere to what they assumed regarding others. The law also supported the moral judgment and in case of breach of obligations to oblige, compensation as a sanction is imposed on obligor. In view of the economic analysis, he also committed to respect his contract and the Contract shall be performed contrary to the intention of breaching party, and on both sides the effectiveness is motivated to build trust and to maximize contract efficiency. Typically there are two basic solutions in compensation for breach of contract. First, the obligation of obligator to perform obligation, secondly, payment of damages for non-performance, either by the parties in the form of penalty clause or by the court to refer the matter to the expert identified and they are required to pay it. In choosing one of these, economic perspective considers the economic benefits of each of these two solutions. If so economic benefit in cases where subjective commitment and intellectual damage on the implementation of the commitment, as compensation for these losses not compensated correctly, and basically cannot be estimated. In second view, sentence in view of the compensation usually refers to material damages or economic damages, in such cases compensation for losses caused to the obligee can be compensated better and more efficient method is considered. Finally, it must be borne in mind that the purpose of signing the contract because is its implementation and in cases where the performance of contractual obligations under changed circumstances faced hardships, the elimination of obstacles to the implementation of the contract will be resolved, it seems to modify the contract as a mechanism for the implementation of the contract must be considered unless they agreed to be imposed on them by law or judicial authority. In this case, unless the modification is done by mutual consent, it is modification by legal and judicial means economically, we'll see how the parties to the agreement have wanted to do risk allocation or choose the more efficient ones, that is, which party can a lower cost can bear the risk of changing circumstances and consider same party responsible for it.