فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۱ تا ۷۵ مورد از کل ۷۵ مورد.
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی این جستار نقد و بررسی مقاله ای است که پیش تر شریف زاده و حجتی با عنوان «پارادوکس اخبار از مجهول مطلق: تحلیل مفهوم «خبر»» در همین مجله به چاپ رسانده اند. این مقاله با وجود برخورداری از برخی نکات مثبت دربردارندة چندین نکتة قابل نقد است. ما نکات قابل نقد را گزارش می کنیم و می سنجیم؛ مواردی چون تعبیر «حکم ناپذیری» در مجهول مطلق، عدم اعتبار ارجاع به قراملکی و جاهد در نقد راه حل های پیشینان، تقسیم بندی معدوم مطلق به «هستی شناختی» و «معرفت شناختی»، رابطة مجهول مطلق و معدوم مطلق و راه حل آن ها، غفلت از قاعدة فرعیه و تعریف قوی قدما از معدوم مطلق، راه حل های مقاله و تناقض گویی های مکرر آن؛ عدم موفقیت مقاله در نشان دادن خدشه پذیر بودن راه حل پیشینان، خدشه پذیربودن تحلیل مقاله از «خبر» و احتمالاً از «سخن» و بدفهمی مقصود قدما، و غفلت از تعریف مجهول مطلق و دلیل خبرناپذیری و سخن ناپذیری آن.
تکثرگرایی در منطق(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه مفید ۱۳۸۵ شماره ۵۳
حوزه های تخصصی:
مفهوم بازنمایی در نظریه ""زیست معنایی"" میلیکان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
میلیکان در پاسخ به مساله پاتنم در مورد عدم تعین مصداقی واژه های زبانی این موضوع را مطرح می کند که آیا اگر تعریف جدیدی از بازنمایی مبتنی بر شواهد زیستی و به ویژه اصل انتخاب طبیعی ارایه نماییم، مساله پاتنم همچنان موضوعیت خواهد داشت؟ پاسخ میلیکان به این سئوال منفی است و وی معتقد است که سئوال باید این گونه مطرح شود که آن چه چیزی است که رابطه ای خاص را از میان بی شمار رابطه ممکن بین واژگان و اشیا، مبدل به آن رابطه ای می کند که به عنوان رابطه بازنمایی- بازنما می شناسیم؟ پاسخ وی به این سئوال مبتنی بر فرضیه ای است که در زیست شناسی نیز محل اختلاف و مباحثات بسیار بوده است و طرفداران و مخالفان خود را دارد. میلیکان در زمره گروهی است که نگاهی تاریخی به کارکرد (function) دارند و معتقدند که کارکرد هر شئ باید براساس آنچه قرار بوده در سیر تاریخی پیدایش اش انجام دهد، تعریف شود و به چنین کارکردی صفت ""مطلوب"" (proper) را اطلاق می کند. فرضیه بدیل معتقد است که کارکرد باید براساس آن کاری که شئ در حال حاضر و در تعادل با وضعیت موجود انجام می دهد، تعریف شود. نکته کلیدی در ارایه مفهوم کارکرد مطلوب توسط میلیکان، ارایه تعریفی جدید از بازنمایی است. در این مقاله قصد داریم تا با معرفی تعریف میلیکان از بازنمایی نشان دهم که این تعریف مبتنی بر مفهوم ""ساختکار"" (functure) است و برخلاف دیدگاه رایج در فلسفه که بازنمایی را امری ذهنی می داند، کاملاً عینی است.
دیدگاه میلی، گزارش های گرایش های گزاره ای، و معناشناسی ربطی
حوزه های تخصصی:
رفتار زبانی نام های خاص در متن های گرایش های گزاره ای، یکی از دیرپاترین مشکلاتِ پیش ِروی رویکرد میلی به معناشناسیِ نام های خاص است. پازل های فرگه و کریپکی، دو نمونه از این مشکلات اند. طرفداران این رویکرد، تلاش های بسیاری برای حل این معماها انجام داده اند. در این مقاله، ضمن مروری بر راه حل های مختلفِ ارائه شده، تلاش شده است تا بر اساس رویکرد جدید کیت فاین به معناشناسیِ نام های خاص، که معناشناسی ربطی خوانده می شود، راه حلی جدید و یک پارچه به این پازل ها ارائه شود. نشان داده می شود که این راه حل جدید، هم به چارچوب نظریه میلی متعهد است و هم نسبت به دیدگاه های رقیب، شهودهای ما را درباره متون گرایش های گزاره ای و ماهیت پازل ها، بهتر برآورده می سازد.
پاراداکسها
منبع:
نامه مفید ۱۳۷۶ شماره ۱۲
حوزه های تخصصی:
گزاره های سالبه و اصل صادق ساز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله ابتدا به معرفی اجمالی نظریة مطابقت و سپس اشکالات آن پرداخته ام و آن گاه نظریة صادق ساز را در پرتو نظریة مطابقت بررسی کرده ام. پس از معرفی این نظریه، به بحث چگونگی صدق گزاره های سالبه به واسطة اصل صادق ساز پرداخته ام و به انواع راه حل هایی که این نظریه برای پشتیبانی صدق گزاره های سالبه آورده است، اشاره کرده ام.
پاسخ به اعتراض حامیان اصل «ترکیب پذیری» به کل گرایی معنایی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
ذهن بهار ۱۳۹۳ شماره ۵۷
حوزه های تخصصی:
شرطی لزومی در منطق جدید
حوزه های تخصصی:
فارابی و ابن سینا در آثار خود برای شرطی متصل اقسام بسیاری برشمرده و مباحث متنوعی در آثار پیروان خود پدید آورده اند. دو قسم مهم از این اقسام، عبارت است از «لزومی» و «اتفاقی» که هر کدام به اقسام جزئی تری تقسیم می شوند. در این مقاله، به شرطی لزومی و برخی از اقسام آن خواهیم پرداخت. چهار مبحث مهم درباره شرطی لزومی، عبارت است از
1. نسبت شرطی لزومی با شرطی اتفاقی و شرطی عام،
2. تجزیه و تحلیل اقسام شرطی لزومی،
3. تحلیل منطقی و صورت بندی آن در منطق جدید و بیان رابطه ضرورت با لزوم،
4. شرایط صدق شرطی لزومی.
این مباحث، در نوشته های چند دهه ی اخیر، به شیوه های گوناگون و گاه متضاد مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است و حتی منطق های سه ارزشی را برای شرایط صدق متصل لزومی پیشنهاد کرده اند. در این مقاله، با نقل عبارات کلیدی از بزرگان منطق قدیم، به نقد تحلیل های معاصران پرداخته و تحلیل خود از مباحث طرح شده را ارائه می دهیم.
اتصاف خارجی معقول ثانی منطقی: بررسی موردپژوهانة پارادوکس معدوم مطلق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در منطق و فلسفة اسلامی معمولاً گفته می شود در معقول ثانی منطقی اتصاف، و به عبارتی ظرف صدق و مطابَق، کاملاً ذهنی است. این نوشتار نشان می دهد برخی اندیشمندان مسلمان در عمل، گاهی، مثلاً در مورد مباحث پارادوکس معدوم مطلق، ناخواسته آن را نقض کرده اند. ما به تقویت این نقض خواهیم پرداخت و ادلّة قوی تری بر اتصاف خارجی و عینی دست کم برخی از معقول های ثانی منطقی، یعنی اموری که به حیث التفاتی و دلالت گره خورده اند، هم چون «لایخبرعنه» و «لایعلم»، «یخبرعنه» و «یعلم»، «خبر» و «شناخت»، «خبر/ شناخت پذیری» و «خبر/ شناخت ناپذیری»، «صدق»، «وصف پذیری» و «وصف ناپذیری»[i]، عرضه خواهیم کرد و بدین وسیله کلیت قاعده نقض خواهد شد.
معناداری جمله های حاوی نام های تهی: نقدی بر دیدگاه مارگا ریمر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مارگا ریمر معتقد است که کاربران معمولی زبان ماینونگی گرایی را مفروض می گیرند و شهود ایشان مبنی بر معناداری جمله های حاوی نام های تهی مبتنی بر همین امر است. ما در این مقاله نشان خواهیم داد که موضع او پشتوانة استدلالی محکمی ندارد. یعنی دیدگاه رقیبی وجود دارد که اولاً با دیدگاه ریمر در تعارض است؛ ثانیاً به اندازة دیدگاه او قدرت تبیینی دارد؛ و ثالثاً دلیلی برای ترجیح دیدگاه ریمر به این دیدگاه رقیب وجود ندارد.
بررسی و نقد نظرهای گنتزن و هکین دربارة نقش قواعد ساختاری و عمل گری در تعریف ثوابت منطقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
گنتزن قواعد سیستم منطقی را به دو دستة «قواعد عمل گری» و «قواعد ساختاری» تقسیم می کند. مقصود وی از قواعد عمل گری، قواعد معرفی و حذف یک ثابت منطقی است. قواعد ساختاری بیان کنندة ویژگی های مبنایی یک استدلال است به گونه ای که هر تغییری در آن ها سبب تغییر کل سیستم می شود. وی در آثار خود به این نکته اشاره داشته است که معنای ثوابت منطقی صرفاً از طریق قواعد عمل گری قابل حصول است این نکته زیربنای رویکرد استنتاج گرایی به معناداری ثوابت منطقی است. چرا قواعد عمل گری و ساختاری مجموعاً به عنوان تعریف ثوابت منطقی لحاظ نشود؟! پیکاک با این پرسش مبنای رویکرد استنتاج گرایی را به چالش می کشد. ایان هکین در پاسخ به این ادعا، استدلال می کند که پذیرش ایدة پیکاک، منجر به عدم پایستاری خواهد شد. در این مقاله پس از بررسی دقیق مفهوم قواعد ساختاری و بیان تمایز آن با قواعد عمل گری، استدلال هکین را ارزیابی و نقد خواهیم کرد و در نهایت راه کاری برای مسئله ارائه می شود.
بررسی رویکرد هاریچ به انتقادات کریپکی بر تئوری کاربردی معنی داری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی این مقاله بررسی و تحلیل استدلال های هاریچ در مقاله «معنی، کاربرد و صدق» است که در مجله Mind در سال 1995 منتشرشده است. وی در این مقاله به دفاع از ایده ویتگنشتاین، یعنی تئوری کاربردی معنی ، در مقابل استدلال هایی برآمده که علیه این رویکرد ارائه شده اند. تمرکز هاریچ خصوصاً بر انتقادهای کریپکی است. کریپکی در کتاب مشهور خود با عنوان ""دیدگاه ویتگنشتاین درباره قواعد و زبان خصوصی"" سعی دارد نشان دهد کاربرد نمی تواند ارائه دهنده معنی باشد. مفهومی که کریپکی به نقد آن می پردازد تمایل گرایی است. او معتقد است معنای یک واژه نمی تواند معادل با تمایلات یا قابلیت های انسان برای کاربرد آن واژه باشد. هاریچ استدلال کریپکی را نادرست می داند. برای این منظور ابتدا دو تفسیر قوی و ضعیف از مقدمات استدلال کریپکی ارائه می دهد و سپس به نقد هر دو می پردازد. از نظر او لازمه استدلال کریپکی در تفسیر قوی پذیرش رویکرد انبساطی به صدق است و چنین رویکردی باطل است. در تفسیر ضعیف نیز مثال کریپکی نادرست است. پس از بررسی انتقادات هاریچ بر کریپکی انتقادات وی مورد ارزیابی قرار گرفته است.
واقع نمایی و ملاک صدق امور فطری از دیدگاه اندیشمندان مسلمان(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
ذهن بهار ۱۳۹۳ شماره ۵۷
نقد و بررسی تلازم شرطیات متصل در آثار منطق دانان مسلمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بحث تلازم شرطیات از جهات گوناگون دارای اهمیت است در این بحث بخوبی می توان به درک درستی از آراء منطق دانان مسلمان در زمینه قضیه ها و استدلال های شرطی دست یافت و در مقام مقایسه این آراء با دیدگاه منطق دانان دیگر بدرستی قضاوت کرد. منطق دانانی که به بحث تلازم شرطیات پرداخته اند هر یک به تعدادی از تلازم ها اشاره کرده اند و قضایای متلازم نیز با معیارها و ملاک های متفاوتی دسته بندی شده اند. در این مقاله ابتدا تلازم های قضایای متصل که در مهمترین آثار منطقی آمده است، شمارش شده و چگونگی تبیین و اثبات آنها در این آثار ارایه شده است. سپس با بررسی و نقد این مباحث، و با بهره گیری از نمادهادسته بندی دیگری از تلازم قضایای شرطی ارایه می شود.
سوژه و صورت منطقی در تراکتاتوس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ویتگنشتاین متقدم، با گره زدن زبان به ضرورت، معنا را از ایده های ذهنی صرف جدا می کند. به نظر او زبان ساختاری منطقی دارد که روگرفتی از ضرورت های موجود در عالم است. او برای تبیین ضرورت های موجود در عالم، تعریف خاصی از مفهوم شیء ارائه می دهد. به ازای هر شی، نشانه ای را در زبانِ ممکن، واجدِ معنا می داند و روابط بین اشیا را حاصل بالفعل شدن امکان های ترکیبیِ خاص هر شی می انگارد. در نظر او ساختار منطقی زبان، برآمده از چارچوبِ عالمِ متشکل از اشیا است و زبان تنها در صورتی معنادار است که تصویرگر این عالم باشد. ویتگنشتاین بدون آن که از مفاهمه حرفی به میان بیاورد، خودِ چگونگیِ ممکن بودنِ زبان را مورد بررسی قرار می دهد و به عنوان پاسخ، صورت منطقی را مطرح می کند. در طراحی او از زبان، سوژه جایگاه معنابخشی خود را از دست می دهد و اشیای عالم و امکان های ترکیبی آن ها عهده دار معنا می شوند.