فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۶۴۱ تا ۱٬۶۶۰ مورد از کل ۴٬۳۶۱ مورد.
حوزه های تخصصی:
در این تحقیق به دو روش استنباطی- تحلیلی و وزنی، رابطه بین مولفه های ژئومرفولوژی با منبع آب زیرزمینی دشت ذهاب واقع در مغرب استان کرمانشاه مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته است. در روش اول، با استفاده از داده های چاه های اکتشافی و پیزومتری، تغییرات سطح آب زیرزمینی دشت ذهاب با عناصر ژئومورفولوژی این دشت مورد ارزیابی مقایسه ای قرار گرفته است و در روش دوم نیز با استفاده از تلفیق 7 متغیر: شیب، زمین شناسی، ژئومورفولوژی، کاربری اراضی، هیپسومتری، بارش و تراکم زهکش در محیط GIS، مبادرت به پهنه بندی حوضه به واحد های هیدروژئومورفولوژی گردید. نتایج حاصل از هر دو روش بیانگر رابطه معنی دار بین عناصر ژئومورفولوژی و منبع آب زیر زمینی در دشت ذهاب می باشد. در واقع این بررسی نشان داده است که هرچند دشت ناودیسی انباشته از مواد رسوبی جوان زمینه تشکیل سفره آب زیرزمینی در دشت ذهاب را فراهم آورده است، اما نقش اصلی در تغذیه این منبع را مخروط افکنه های حاشیه شرقی دشت ذهاب و بستر سیلابی رود جگیران بعهده دارند. این عوارض علاوه بر نفوذ مستقیم 112/5 میلیون متر مکعب آب برگشتی کشاورزی و 147/4 میلیون متر مکعب آب باران (البته با مشارکت رسوبات سطح دشت)، موجب نفوذ 570/7 میلیون متر مکعب آب از جریان سطحی نیز می شوند. تقسیم بندی حوضه دشت ذهاب نیز نشان داده است که از نظر هیدرو-ژئومورفولوژی، دشت تراکمی با رسوبات آبرفتی و مخروط افکنه ای بیشترین نقش در نفوذ آب به داخل زمین را دارند. دشت های فرسایشی(گلاسی) پوشیده از مواد دامنه ای از این لحاظ در درجه دوم و دامنه های نامنظم با مواد واریزه ای در درجه سوم اهمیت قراردارند. نقش اراضی بد لندی در تغذیه دشت نیز غیر مستقیم است. اراضی بد لندی آب حاصل از بارش را به جریان سطحی تبدیل می کنند و این آبها نیز توسط رودخانه جگیران به روی مخروط افکنه حاشیه شرق دشت ذهاب زهکشی شده و در آنجا نفوذ داده می شوند.
شناسایی گونه هواهای جزیره ابوموسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
برای شناسایی گونه هواهای جزیره ابوموسی، داده های روزانه 69 متغیر اقلیمی(سمت باد،تندی باد، دمای خشک، دمای تر، دمای کمینه و بیشینه، میانگین دمای روزانه، بارش، نم نسبی، فشار تراز ایستگاه، ابرناکی، دیدافقی، فشار بخارآب و ...) این ایستگاه در طول سال های 1362تا 1388 بررسی شد. ابتدا پایگاه داده ای از متغیرهای مورد بررسی در نرم افزار متلب ایجاد شد. این پایگاه داده شامل رخدادهایی بود که مقدار متغیرهای مورد بررسی به طور کامل در آن ثبت شده بودند. در مرحله بعد روی آرایه داده های استاندارد شده (69*9311) که سطرهای آن معرف تعداد روزها و ستون های آن عناصر اقلیمی می باشند یک تحلیل خوشه ای (CA) به روش ادغام «وارد» صورت گرفت و شش گونه هوا برای ایستگاه ابوموسی به دست آمد و در نهایت برای هر کدام از گونه ها یک روز به عنوان روز نماینده انتخاب و ویژگی های پیایی، رخداد و فراوانی سالانه و ماهانه آن ها محاسبه و مشخص گردید . بر این اساس گونه هوای گرم و مرطوب و شرجی به عنوان غالب ترین، همگن ترین و با ثبات ترین گونه شناخته شد.
بررسی همزمانی پرفشار دریای سیاه و رخداد بارش روزانه در ایران زمین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این نوشتار، برای بررسی همزمانی پرفشار دریای سیاه با رخداد بارش روزانه در ایران زمین از یک سو، داده های فشار تراز دریا در بازکاوی دوم از پایگاه داده های جوی مرکز پیش-بینی های محیطی NCEP/DOE استخراج شده است. تفکیک زمانی این داده ها، روزانه و تفکیک مکانی آن، 5/2×5/2 درجه قوسی است. چارچوب پوش مورد بررسی، مناطق بین20 تا 70 درجه طول شرقی و 20 تا 70 درجه عرض شمالی را در بر می گیرد و شامل 441 یاخته می باشد. از سویی دیگر، از داده های بارش روزانه 235 ایستگاه همدید در ایران استفاده شده است. بازه ی زمانی مورد بررسی، 45 ساله(11/10/1339 تا 11/10/1383 خورشیدی) است که تشکیل آرایه ای به ابعاد 235× 16071 داده است. سطرها، نماینده ی روز و ستون ها، نماینده ی ایستگاه ها هستند. نتایج نشان داد که بیشترین همزمانی ماهانه رخداد بارش ایران زمین با سامانه پرفشار دریای سیاه در اسفندماه با 66 درصد و کمترین میزان با 30 درصد از آنِ مردادماه می باشد. گستره ی مکانی این همزمانی در اسفندماه مناطقی از شرق، شمال شرق، شمال، شمال غرب و غرب ایران و تا حدودی نیز جنوب غرب ایران را به صورت هسته هایی متراکم در برمی گیرد، لیکن در تیرماه فقط کرانه های جنوبی دریای خزر شاهد رخداد بارش همزمان با پیدایش، گسترش یا تقویت سامانه پرفشار دریای سیاه است. همچنین بیشترین همزمانی فصلی از آنِ فصل زمستان با 60 درصد است و فصل تابستان با 38 درصد پایین ترین میزان همزمانی را دارند. به طور کلی، بیش از 50 درصد بارش ایران همزمان با رخداد سامانه پرفشار دریای سیاه رخ می دهد.
بررسی تأثیر سنگفرش بیابانی بر روی سرعت آستانه فرسایش بادی و فرسایش پذیری بادی خاک (مطالعه موردی: حوضه ابراهیم آباد مهریز (یزد))(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمین آمار یکی از ابزارهای قوی برای مطالعه مکانی و زمانی متغیرها است. با استفاده از این روش می توان الگوی حاکم بر متغیرها را کشف کرد. در علوم خاکشناسی، متغیرهای مکانی محدود به تغییرات در سطح و عمق می باشد. فرسایش بادی فرایندی بسیار پیچیده و مهم در اراضی فاقد پوشش و خشک است. در تحقیق حاضر، توزیع سنگفرش بیابانی با استفاده از فناوری زمین آمار در دشت ابراهیم آباد، یکی از زیر حوضه های دشت یزد-اردکان درون یابی شده است. با استفاده از روش های تجربی و معادلات انتقالی سرعت آستانه فرسایش بادی و فرسایش پذیری بادی خاک برآورد و پهنه بندی شد. کریجینگ معمولی به منظور پهنه بندی و تهیه متغیرهای مکانی استفاده شد. پوشش سنگفرش بیابانی در محدوده ۹۰-۳۰ درصد در منطقه موردمطالعه تغییر می کند. مقدار پوشش سنگفرش در حدود ۱۰۰ درصد در مناطق نزدیک دامنه کوه ها تا کمتر از ۳۰ درصد به سمت مرکز دشت تغییر می کند. نتایج نشان داد کریجینگ معمولی ابزاری قوی و دقیق برای درون یابی درصد پوشش سنگفرش بیابانی، سرعت آستانه فرسایش بادی و فرسایش پذیری بادی خاک است. با افزایش درصد پوشش سنگفرش، سرعت آستانه فرسایش بادی افزایش و فرسایش پذیری بادی خاک کاهش می یابد.
نگاهی به روند تخریب در منابع طبیعی تجدید پذیر کشور
حوزه های تخصصی:
بررسی برخی خصوصیات رشدی و کیفی نهال¬های پیوندی ارقام گلابی آسیایی (Pyrus serotina Rehd.) بر پایههای بذری گلابی اروپایی در شرایط آب و هوایی تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بررسی روند تغییرات دمای شبانه ی استان کرمان و تأثیرپذیری آن از شدّت تابش خورشیدی (TSI) طیّ نیم قرن اخیر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تحقیقات علمی در زمینه ی روندهای اقلیمی حاکی از آن است که هم اکنون تغییرات، سریع تر از دوره های گذشته درحال وقوع است. اغلب محققان جهان درجه ی حرارت هوا و نزولات آسمانی را شاهدی در جهت اثبات فرضیه های تغییرات اقلیمی خود می دانند. در این پژوهش به منظور آشکارسازی آماری تغییر اقلیم درگستره ی جغرافیایی استان کرمان از داده های میانگین دمای شبانه ماهانه 17 ایستگاه درداخل و خارج استان طیّ بازه ی زمانی 2010-1961 استفاده شده است. با به کارگیری میان یابی کریجینگ، داده های ایستگاهی به داده های یاخته ای با ابعاد 8×8 تبدیل شده و به کمک آزمون من- کندال وضعیت روند یاخته ای بررسی گردید. سپس با نرم افزار GISنقشه ی پهنه بندی روند برای هرماه ترسیم گردید. به منظور بررسی تأثیرگذاری فعالیّت خورشیدی بر تغییر اقلیم استان کرمان از داده های شدّت تابش کلی خورشیدی ماهانه، روش تحلیل موجک و مقایسه نمودارهای ترسیمی استفاده گردیده است. نتایج حکایت از آن دارد که درطول دوره ی آماری بطور میانگین سالانه66% از پهنه ی استان، تغییرات اقلیمی با روند افزایشی را تجربه نموده اند. بیشترین و کمترین گستردگی حاکمیّت روند مثبت به ترتیب در فصل تابستان و زمستان به وقوع پیوسته است. همچنین افزایش 62/2 درجه ای دمای شبانه را در پهنه ی استان کرمان شاهد بوده ایم. غالباً دشت های با ارتفاع کمتر از 2000 متر دارای روندافزایشی، کوهپایه های غربی استان با ارتفاع 3000-2000 متر دارای روند کاهشی و نواری با امتداد شمال غربی- جنوب شرقی که از مرکز استان می گذرد از گزند تغییرات اقلیمی درامان بوده است. بیشترین تأثیرپذیری از سیکل 11 ساله فعالیّت های خورشیدی در ماه اکتبر رقم خورده به شکلی که می توان روند حادث شده در دمای شبانه ماه اکتبر را در سال های 2000-1961 با اطمینان 95% به سیکل اصلی فعالیّت های خورشیدی منسوب دانست. ماه ژولای در مرحله ی بعدی تأثیرپذیری و سپس ماه های دسامبر و سپتامبر هستند.
مقدمه ای بر اصول فلسفی، نظریه ها و مفاهیم نوین آب و هواشناسی
حوزه های تخصصی:
شبیه سازی تغییرات اقلیمی استان سیستان و بلوچستان با استفاده از ریزگردانی داده های مدل گردش عمومی جو(GCM) برای دوره اقلیمی(2040-2009)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی در این تحقیق بررسی تغییرات و نوسانات عناصر اقلیمی در چهار ایستگاه سینوپتیک در استان سیستان و بلوچستان در سالهای گذشته و تجزیه و تحلیل آماری و پیش بینی و شبیه سازی آن برای سالهای آینده(2040-2009) می باشد. در پژوهش داده ها را با استفاده از خروجی های مدل گردش عمومی جو ECHO-G با سناریوی A1 که هم اکنون در دانشگاه هامبورگ آلمان و مرکز تحقیقات کره جنوبی مورد استفاده قرار می گیرد جهت ریزگردانی بر روی ایستگاههای منتخب استان استفاده گردید و نتایج آن مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. در مرحله تجزیه و تحلیل پیش از تولید داده و تحلیل آنها صحت سنجی مدل با دو روش آماری و مقایسه ای مورد ارزیابی قرار گرفت. ارزیابی صحت مدل بر ایستگاههای مورد مطالعه حاکی از آن بود که مدل در ایستگاهها به خوبی توانسته پارامترهای کمینه دما، بیشینه دما و تابش را شبیه سازی نماید و تنها در شبیه سازی بارش ایستگاهها به خصوص ایستگاه زابل نارسایی کمی داشته است. تحلیل داده های تولید شده در دوره اقلیمی آینده و مقایسه آن با دوره گذشته حاکی از افزایش بارش در ایستگاهها و همچنین افزایش فراوانی تعداد بارش های سنگین در محدوده های ایستگاهها بود. در دوره اقلیمی آینده مولفه کمینه دما بیش از بیشینه افزایش یافته که منجر به کاهش دامنه شبانه روزی دما و کاهش آسایش دمایی در سالهای آتی برای استان است. افزایش در تعداد روزهای داغ و کاهش در تعداد روزهای یخبندان(به خصوص در ایستگاههای زابل و زاهدان) در دوره اقلیمی آینده از نتایج دیگر تحلیل داده ها در دوره آینده بود. عنصر تابش نیز در ایستگاه زاهدان در تمامی ماهها و در سایر ایستگاهها در اغلب ماهها در دوره اقلیمی آینده نسبت به دوره گذشته افزایش می یابد.
بررسی تغییرات غلظت نیترات آبهای زیرزمینی حاشیه زایندهرود(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بررسی تغییرات نرخ آب بر اثر خشکسالی در دهستان شاندیز شهرستان مشهد
حوزه های تخصصی:
تغییرات شدید نرخ آب بر اثر بروز خشکسالی های دهه اخیر در آبادی های شمال غرب شهرستان مشهد، اثرات وسیعی بر فعالیت های اقتصادی و اجتماعی جوامع روستایی داشته است. تغییرات آب بها بویژه در مورد آب قنوات نواحی روستایی چشمگیرتر بوده است. کمبود شدید منابع آب در بسیاری از آبادی های دهستان شاندیز موجب کاهش سطح زیر کشت، افت راندمان محصولات و تلفات دامی زیادی شده است. دهستان شاندیز با بیش از 330 کیلومترمربع وسعت به عنوان یک منطقه ییلاقی در پایکوه های بینالود واقع شده که بعد از خشکسالی با تغییرات شدیدی در افزایش نرخ آب بهاء مواجه بوده است. بیش از 50% چشمه ها خشک شده و در نتیجه کاهش دبی قنوات و چاه ها موجب افزایش نرخ خرید و فروش و اجاره آب بویژه در روستاهای تیپ پایکوهی و دشت شده است. نتایج این مطالعه آشکار ساخت که میانگین حقالاجاره یک ساعت آب قنات در سال برای آبادی های دهستان شاندیز از 90 هزار تومان در سال 1375 (اوایل خشکسالی) به 525 هزار تومان در سال 1385 افزایش یافته است. چنین روند فزاینده ای در مورد آب بها در طول پنجاه سال اخیر در آبادی های این منطقه بی سابقه بوده است
نگرشی بر ناموزونی ها و روندهای ساعات آفتابی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
میزان ساعات آفتابی با تأثیری که در تعیین میزان تابش خورشید دارد، عامل اصلی کنترل حیات، آب و هوا و سایر فعالیت های زیستی در سطح زمین به خصوص در مناطق خشک و نیمه خشک به شمار می رود. هدف این تحقیق آن است تا بر مبنای آخرین آمار، تصویری از ناموزونی ها و روندهای ساعات آفتابی در ایران، ارائه ومقادیر ساعات آفتابی را برآورد نماید. به این منظور سطح کشور با استفاده از روش تحلیل خوشه ای و قابلیت های نرم افزار ArcGISبا بهره گیری از آمار ساعات آفتابی سالانه و فصلی 87 ایستگاه سینوپتیک طیّ یک دوره ی 20 ساله (1986- 2005) پهنه بندی شد. برای تأیید صحت پهنه بندی از آزمون های پارامتریک سیداکو آنالیز واریانس یک طرفهیا آزمون های ناپارامتریک من- ویتنیو کروسکال- والیس استفاده شد. همچنین برای برآورد تعداد ساعات آفتابی و نیز شناسایی روندهای زمانی آن، به ترتیب از معادلات رگرسیون خطی چند متغیّره و ساده استفاده گردید.
نتایج تحقیق نشان داد که از شمال به جنوب و از غرب به شرق کشور، بر میانگین تعداد ساعات آفتابی افزوده و از میزان تغییرپذیری آن کاسته می شود تا جایی که ضرایب تغییرات سالانه ی ساعات آفتابی، بر عکسِ توزیع مکانی تعداد آن، در سواحل دریای خزر بیشترین مقادیر و در کویرهای مرکزی کمترین مقادیر را دارد. در تمام سطح کشور، روندهای ساعات آفتابی، یا بطور معنی دار، افزایشی است و یا اصلاً معنی دار نیست. حتی یک مورد نیز روند کاهشی معنی دار در سطح کشور مشاهده نشد. میانگین روند افزایشی در سطح کشور، 6/16 ساعت در سال محاسبه گردید. مدل آماری نشان می دهد که بجز فصل تابستان، نقش عرض جغرافیایی در توزیع مکانی ساعات آفتابی، بسیار چشمگیر است. با استفاده از این مدل، تعداد ساعات آفتابی در سطح کشور بر مبنای ارتفاع و عرض جغرافیایی با دقت خوب برآورد گردید.
مطالعه تطبیقی تقسیمات اداری ایران با حوضه های هیدروژئومورفولوژی و تغییرات آن در قرن 21(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله ماندگاری قلمروهای اداری و استانی ایران در قرن 21 مورد بحث قرار گرفته است و به ذکر بعضی معایب قلمروهای کنونی پرداخته شده، و به شاخص های تعیین قلمرو (فرهنگی، جمعیتی، اقتصادی، قومی و تاریخی) اشاره شده است. بعضی روش های تعیین قلمرو اداری و استانی مطرح و از روش حوضه هیدروژئومورفولوژی نیز به عنوان یکی از روش های قابل استفاده در تعیین قلمروها نام برده شده است. از جمله دلایل استفاده از این روش علاوه بر تاکید تاریخی وابستگی قلمرو زندگی در ایران به منابع آب، به عنوان روش حفاظت بهتر از محیط زیست، مدیریت مطلوب تر و با کارآیی بیشتر مطرح شده است. هم چنین اصول اولیه این روش مطالعه شده است.
تحلیل و ارزیابی ویژگی های مورفوتکتونیکی و نئوتکتونیکی دامنه جنوبی کوهستان سبلان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کوهستان سبلان یکی از واحدهای مورفوتکتونیک شمال غرب کشور است که به دلیل وسعت قابل ملاحظه آن در پژوهش حاضر تنها به بررسی ویژگیهای مورفوتکتونیک و نئوتکتونیک دامنه جنوبی آن پرداخته شده است. منطقه انتخابی دارای مختصات جغرافیایی ¢36 °47 تا ¢00 °48 طول شرقی و 56¢ °37 تا ¢14 °38 عرض شمالی است. این منطقه از نظر هیدروگرافی متشکل از حوضههای پیسلرچای، آغمیون چای، بیوکچای (از زیرحوضههای رودخانه آجیچای) و آغلاغانچای (از زیرحوضههای بالخلوچای اردبیل) است. گسلهای اصلی و فرعی متعددی دردامنه جنوبی سبلان وجود دارد که آثار ژئومورفولوژی قابل توجهی بهجا گذاشتهاند. از پدیدههای مورفوتکتونیک عمده شناسایی شده میتوان به درههای خطی، انحراف آبراههها، پشتههای مسدودکننده، جابجایی مخروط افکنهها و چشمههای معدنی اشاره کرد.
اگرچه کوهستان سبلان از دوره میوسن فعال بوده اما مخروط اصلی آن در طی کواترنر تشکیل شده است (زمردیان 1381)، لذا این منطقه میتواند جزو مناطق فعال تکتونیکی باشد. جهت بررسی ویژگیهای تکتونیک جوان و ارزیابی میزان فعالیت آن در منطقه، سعی شده است از شاخصهای متعدد ژئومورفیک استفاده شود تا نتایج صحیحی در این مورد گرفته شود. شاخصهای استفاده شده شامل تضاریس جبهه کوهستان (Smf)، نسبت بین پهنای کف دره به ارتفاع آن (Vf) نسبت شکل حوضه زهکشی (Bs)، شاخص عدم تقارن توپوگرافی (Af)، عامل تقارن توپوگرافی (T) و شاخص ارزیابی نسبی فعالیتهای تکتونیکی (IAT) میباشد. این شاخصها به تفکیک در 4 حوضه زهکشی منطقه مورد بررسی قرار گرفتهاند. نتایج شاخصهای (Smf) و (Vf) برای دو حوضه حالت فعال و برای دو حوضه دیگر شرایط نیمهفعال نشان میدهد. شاخص نسبت شکل برای تمامی حوضهها شرایط فعال تکتونیکی را مشخص میسازد. نتایج شاخصهای تقارن و عدم تقارن توپوگرافی هم تأییدکننده نتایج شاخصهای فوق است. در نهایت سعی شده است از شاخص IAT نیز استفاده شود. گفتنی است شاخص IAT از متوسط کلاسهای مختلف شاخصهای ژئومورفیک بهدست میآید و وضعیت کلی فعالیتهای نئوتکتونیکی مناطق را مشخص میسازد. مطابق نتایج این شاخص، سه حوضه از چهار حوضه منطقه دارای نوع فعالیت زیاد و حوضه چهارم (بیوکچای) دارای فعالیت متوسط است. بنابراین دامنه جنوبی کوهستان سبلان به عنوان بخشی از کل واحد مورفولوژی و کوهستان، از نظر تکتونیکی هنوز هم فعال است.
مقایسه مدل های SLEMSA و CORINE در تخمین فرسایش خاک (مطالعه موردی: حوضه تنگ سرخ شیراز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از مشکلاتی که محققان رشته های ژئومورفولوژی، هیدرولوژی، کشاورزی و ... با آن مواجه هستند، برآورد میزان رسوب در سیستم های آبی است که میزان آن می تواند خسارات زیادی را به سازه های آبی همچون سدها متحمل گرداند. هدف از این تحقیق، بررسی شدت فرسایش و عوامل موثر در آن و مقایسه دو مدل SLEMSA و CORINE در حوضه آبخیز تنگ سرخ شیراز است. در این پژوهش، جهت مقایسه و ارزیابی دو مدل اشاره شده، ابتدا نقشه ها و مقادیر پارامترهای اصلی در مدل اسلمسا شامل داده های توپوگرافی، فرسایندگی و فرسودگی خاک و پوشش گیاهی تهیه و در نهایت نرخ فرسایش، کانون های فرسایشی و مهمترین عامل موثر در این مدل با استفاده از نرم افزار های ARC MAP (تابع raster calculator) محاسبه و سپس با محاسبه شاخص های اصلی در مدل کورین مانند فرسایش دهندگی، فرسایش پذیری، شیب و پوشش گیاهی منطقه مورد مطالعه از نظر میزان فرسایش طبقه بندی گردید. مقایسه این دو مدل نشان می دهد که مدل کرین با توجه به اینکه به جزئیات بیشتری می پردازد از دقت بیشتری برخوردار بوده و عامل شیب مهمترین فاکتور در افزایش میزان فرسایش در حوضه است.
فرم و فرایندهای رودخانه ای دشت خوزستان در کواترنر
حوزه های تخصصی: