فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴٬۶۶۱ تا ۴٬۶۸۰ مورد از کل ۴٬۷۳۱ مورد.
منبع:
هیدروژئومورفولوژی سال ۶ بهار ۱۳۹۸ شماره ۱۸
1 - 18
حوزه های تخصصی:
پیش بینی های اقلیمی نشان می دهد که افزایش غلظت گازهای گلخانه ای سبب تغییر در چرخه ی هیدرولوژیکی خواهد شد. هدف از این تحقیق ارزیابی تأثیر تغییر اقلیم بر دبی در حوضه ی آبخیز گرگانرود - قره سو در استان گلستان می باشد. در این مطالعه از آزمون های ناپارامتری جهت آنالیز روند و همبستگی در سری های زمانی پارامترهای اقلیمی و هیدرولوژیکی در دوره ی پایه استفاده گردید. سپس داده های دو مدل گردش عمومی جو HadCM3 و ECHAM4 با به کارگیری مدل LARS-WG طبق سه سناریوی A2، B1 و A1B برای منطقه ی مورد مطالعه طی دوره ی 2030-2011 ریزمقیاس گردید و از مدل شبکه ی عصبی پرسپترون چندلایه در مقیاس روزانه برای شبیه سازی دوره ی پایه ی 2008-1987 استفاده شد. دبی خروجی از حوضه برای سه سناریو در دو مدل HadCM3و ECHAM4 در دوره ی 2030-2011 تولیدگردید. نتایج نشان داد که دبی در دو ایستگاه تمر و اراز کوسه واقع در حوضه ی مورد مطالعه کاهش یافته است که در هیچ کدام از دو ایستگاه این کاهش معنی دار نیست. به علاوه تغییرات دمای حداقل و بارش تأثیر بیشتر و معنی داری را بر تغییرات جریان رودخانه ی حوضه داشته است. نتایج حاصل نشان دهنده ی کاهش دبی در تمام سناریوهای ذکر شده دو مدل گردش عمومی جو در دوره ی آینده نسبت به دوره ی پایه خواهد بود.
جانمایی پهنه های مستعد ذخیره سیلاب با تأکید بر ویژگی های فرمی زمین و روش های تصمیم-گیری چندمعیاره مکانی در حوضه ی آبخیز قمرود(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هیدروژئومورفولوژی سال ۶ بهار ۱۳۹۸ شماره ۱۸
139 - 159
حوزه های تخصصی:
انحراف و ذخیره سازی سیلاب روشی شناخته شده برای مقابله با مخاطرات و آسیب های سیل می باشد و از طرف دیگر سبب بهبود وضعیت کیفی و کمّی آب های زیرزمینی می شود و در واقع مهار سیلاب و تغذیه ی مصنوعی آبخوان ها از نتایج مهّم آن به شمار می رود. هدف این پژوهش جانمایی پهنه های مناسب ذخیره ی سیلاب حوضه ی آبخیز قمرود با استفاده از تکنیک تصمیم گیری چندمعیاره می باشد. در این پژوهش از متغیرهای شیب، خاک، کاربری اراضی، عمق آب های زیرزمینی، لندفرم، قابلیت نفوذپذیری سطحی، زبری، شاخص تجمعی جریان، لیتولوژی، ارتفاع و تراکم زهکشی به عنوان عوامل مؤثر در جانمایی جهت انحراف و ذخیره سازی سیلاب استفاده شده است. از مدل مجموع ادغامی مجموع - حاصل ضرب (WASPAS) که یکی از جدید ترین مدل های تصمیم گیری چند معیاره می باشد برای تحلیل هم پوشانی و رتبه بندی گزینه ها و تهیه ی نقشه ی نهایی استفاده گردید. نتایج حاصل از مدل واسپاس نشان می دهد به لحاظ پتانسیل ذخیره ی سیلاب، حوضه ی آبخیز مورد مطالعه به پنج کلاس خیلی زیاد با 24 درصد، زیاد 2/28 درصد، متوسط 9/24 درصد، کم 2/15 درصد و خیلی کم 7/7 درصد تقسیم می شود. بدین ترتیب نه پهنه بسیار مناسب جهت انحراف و ذخیره سازی سیلاب در قسمت های مرکزی، جنوبی، شمال غربی و شرق حوضه شناسایی شد که این مناطق در بازدید میدانی نیز جهت اهداف مذکور مناسب تشخیص داده شدند.
تحلیل فراوانی خشکسالی هیدرولوژیک حوضه ی سد درودزن براساس شاخص جریان رودخانه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هیدروژئومورفولوژی سال ۶ تابستان ۱۳۹۸ شماره ۱۹
125 - 143
حوزه های تخصصی:
در این تحقیق تحلیل فراوانی خشکسالی هیدرولوژیک با استفاده از شاخص جریان رودخانه جهت ارزیابی و تحلیل وقوع زمانی و شدت خشکسالی در حوضه ی آبخیز سد درودزن در استان فارس، بررسی شد و نهایتاً جهت تحلیل پراکنش مکانی خشکسالی، پهنه بندی خشکسالی صورت گرفت. برای این منظور از آمار دبی ماهانه ی 5 ایستگاه هیدرومتری در حوضه ی آبخیز سد درودزن در طول 28 سال استفاده شد. پس از بررسی همگنی داده ها، برخی از سال ها که فاقد آمار دبی ماهانه در ایستگاه های منتخب بودند با استفاده از روش سال های مشترک و همبستگی بین آنها بازسازی شد. سپس مقدار شاخص خشکسالی جریان رودخانه در مقیاس های زمانی 3، 6، 9 و12 ماهه و طول دوره ی آمار 28 ساله در ایستگاه های منتخب محاسبه شد. نتایج حاصل از محاسبه ی شاخص جریان رودخانه افزایش شدت خشکسالی در سال های اخیر را نشان دادند. در ادامه با استفاده از آزمون نکویی برازش، آزمون های کای- اسکوئر و کلوموگروف- اسمیرنوف، توزیع نرمال برای شاخص جریان رودخانه 3 ماهه، توزیع مقادیر حدی تعمیم یافته برای شاخص جریان رودخانه 9 و6 ماهه، و توزیع نمایی برای شاخص جریان رودخانه 12 ماهه، به عنوان بهترین توزیع ها شناخته شدند. سپس دوره ی بازگشت مربوط به هر کدام از وضعیت های خشکسالی در هر یک از دوره های زمانی از روی منحنی تحلیل فراوانی هر ایستگاه به دست آورده شد و نقشه های پهنه بندی مربوط به آن ها ترسیم شد. نتایج به دست آمده از نقشه های پهنه بندی نشان داد که گستره ی شمال و شمال شرقی حوضه، خشکسالی شدیدتری را نسبت به دیگر نواحی تجربه می کند.
بررسی تأثیر تغییر اقلیم بر موازنه ی آبی ناشی از بارش در آبخوان تسوج برای دوره ی 2030- 2017(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هیدروژئومورفولوژی سال ۶ تابستان ۱۳۹۸ شماره ۱۹
163 - 185
حوزه های تخصصی:
تغییر در الگوی دما و بارش تأثیرات مهمی بر روی کمیت و کیفیت منابع آبی بخصوص در مناطق خشک و نیمه خشک دارد. در این مقاله با استفاده از مدل SDSM، خروجی مدل جهانی گردش عمومی جو HadCM3را در منطقه ی مورد مطالعه به وسیله ی داده های مشاهداتی ایستگاه تبریز ریزمقیاس نموده و با در نظر گرفتن سناریوی تغییر اقلیم A2، تغییرات تبخیر، رواناب و تغذیه ی ناشی از بارش در آبخوان تسوج برای دوره ی 2030-2017 مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج حاصل از ریز مقیاس نمایی نشان داد تحت سناریو A2، در منطقه ی مورد مطالعه میانگین دمای سالانه نسبت به دوره ی پایه 01/1 درجه سانتی گراد افزایش و بارش سالانه 1/7- میلی متر کاهش خواهد یافت. به منظور شبیه سازی میزان تبخیر و تعرق، تغذیه و رواناب در دوره ی آینده از مدل HELP استفاده شد. نتایج نشان داد که به دلیل افزایش دما مقادیر قابل توجهی از بارش صرف تبخیر و تعرق خواهد شد. در کنار کاهش بارش و افزایش دما، ویژگی های هیدرولیکی و رطوبتی خاک در میزان تغذیه نقش مهمی ایفا می کند. به طوری که با افزایش رطوبت خاک از میزان تغذیه کاسته شده و بر میزان رواناب افزوده خواهد شد.
ارتباط فعالیت های تکتونیکی و تأثیر آن در فرونشست زمین در حوضه ی آبریز دشت جوین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هیدروژئومورفولوژی سال ۶ پاییز ۱۳۹۸ شماره ۲۰
165 - 185
حوزه های تخصصی:
فرونشست پدیده ای مورفولوژیکی است که تحت تأثیر حرکت فرو رو زمین پدید می آید. علت رخداد این پدیده ممکن است متأثر از عوامل طبیعی و انسانی باشد. در این پژوهش سعی شده است، فعالیت های تکتونیکی و تأثیر آن در فرونشست زمین در حوضه ی آبریز دشت جوین بررسی شود. جهت دستیابی به این امر از روش های کمی از جمله شاخص شکل حوضه (BS)، شاخص عدم تقارن حوضه ی زهکشی (F) شاخص تقارن توپوگرافی معکوس (T)، شاخص سینوسی جبهه کوهستان (J)، انتگرال هیپسومتری (Hi)، شاخص پهنای کف دره به ارتفاع آن (VF)، شاخص سینوسیته رودخانه (S) شاخص گرادیان طولی رودخانه (SL) استفاده گردید. همچنین با بهره از روش تداخل سنج راداری، سعی شد، ژئودوالیتی را در دشت جوین بیان کنیم. نتایج بدست آمده بر اساس شاخص ها AF,T,H,SMF,S,VF از لحاظ زمین ساختی فعال و شاخص SL در حالت نیمه فعال قرار دارد. فعالیت های تکتونیکی باعث کشیدگی دشت و نامتقارن شدن حوضه و عمیق شدن دره ها در محدوه ی مطالعاتی شده است. نتایج مربوط به تداخل سنج راداری نشان می دهد در بخش های که میزان بالاآمدگی بیشتر است؛ به موازات آن در دشت با فرونشست (با متوسط نرخ4/6 سانتی متر در سال) همراه است. همچنین دامنه ی فرونشست در راستای ارتفاعات به صورت شرقی-غربی می باشد و این دو را در ارتباط معناداری قرار داده است که تأییدی بر توسعه ی نظریه ی ژئودوالیتی در سطح حوضه می باشد. با توجه به مخاطرات ژئومورفیکی حوضه، لازم است در فعالیت های عمرانی و آمایش سرزمین، نقشه ی پهنه بندی خطر منطقه تهیه گردیده و بر مبنای آن اقدامات کنترلی، حفاظتی، پیشگیری و یا هشداردهندگی صورت پذیرد.
ارزیابی کارایی مدل های سری زمانی و فازی در مدل سازی دبی ماهانه (مطالعه ی موردی: حوضهی آبخیز کوه سوخته)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هیدروژئومورفولوژی سال ۶ زمستان ۱۳۹۸ شماره ۲۱
65 - 86
حوزه های تخصصی:
تحلیل پدیده های هیدرولوژیکی با استفاده از سری زمانی ازجمله موضوعات مهم در هیدرولوژی است. در تحقیق حاضر از مدل رگرسیون کمترین مربعات فازی و مدل ARIMA برای شبیه سازی دبی ماهانه در حوضه ی آبخیز کوه سوخته استفاده گردید. طول دوره ی آماری 25 سال در نظر گرفته شد. در مدل خود همبسته تجمعی میانگین متحرک، ابتدا شناسایی مدل و مرتبه ی آن و در مرحله ی بعد تخمین پارامترها و کفایت مدل مورد بررسی قرار گرفت. در مدل رگرسیون کمترین مربعات فازی با در نظر گرفتن عدم قطعیت حاکم بر سیستم های طبیعی، از تابع عضویت مثلثی متقارن استفاده شد. جهت مقایسه ی کارایی دو مدل در پیش بینی دبی ماهانه، آمار هواشناسی و هیدرومتری مورداستفاده قرار گرفت. دبی ماهانه مدل سازی شده توسط مدل های ARIMA و رگرسیون کمترین مربعات فازی با استفاده از شاخص های مختلف ازجمله شاخص نش- ساتکلیف با هم مقایسه شدند که مقدار آن به ترتیب 84/0 و 88/0 برای کارایی مدل ها به دست آمد که نشان دهنده ی کارایی بهتر رویکرد رگرسیون کمترین مربعات فازی در برآورد دبی با مقادیر زیاد، نسبت به مدل سری زمانی است. ولی مدل ARIMA در برآورد دبی با مقادیر کم، دقت بیشتری دارد.
ارزیابی شوری و آرسنیک به عنوان عوامل مخرب کیفیت آب های سطحی و زیرزمینی حوضه آبریز سد سهند
منبع:
هیدروژئومورفولوژی سال ۲ پاییز ۱۳۹۴ شماره ۴
79 - 99
حوزه های تخصصی:
مدیریت تقاضا و تأمین آب برای کاربری های مختلف به همراه شناسایی، کنترل و کاهش آلاینده های آب به منظور ارتقای شاخص های کیفیت منابع آب و حفظ محیط زیست از رویکردهای مدیریت منابع آب کشور محسوب می شود. با توجه به تأمین آب شرب، کشاورزی و صنعت مردم ناحیه از سد سهند و با توجه به گزارشات تأثیرات سوء سلامت مردم روستاهای اطراف، ناشی از مصرف آب شرب حاوی غلظت های بالایی از آرسنیک (بیش از 200 برابر حد استاندارد آب شرب) مطالعه کیفی منابع آبی مرتبط با این سد ضرورت می یابد. در این مطالعه به منظور ارزیابی کیفی منابع آب، 50 نمونه از منابع آب منطقه مورد مطالعه جمع آوری و در آزمایشگاه آبشناسی گروه زمین شناسی دانشگاه تبریز مورد آنالیز شیمیایی قرار گرفت. علاوه بر این، از داده های تهیه شده توسط سازمان آب منطقه ای استان آذربایجان شرقی جهت مطالعات سد سهند استفاده گردید. این مطالعه با روش های تجزیه و تحلیل مولفه های اصلی و تغییرات سری های زمانی به منظور تعیین عوامل موثر بر هیدروشیمی منطقه انجام پذیرفت. پایش های کیفی و آنالیز عوامل موثر بر هیدروشیمی منابع آبی سد سهند مشخص کننده دو عامل عمده تأثیرگذار روی هیدروشیمی محدوده مطالعاتی شامل آنومالی های آرسنیک و شوری می باشند. در این راستا مکان های متأثر از این آنومالی ها در ارتباط با منشأ مربوطه شناسایی و نقشه توزیع این عوامل در محدوده مطالعاتی تهیه گردید.
تعیین عوامل مؤثر بر هیدروشیمی منابع آب زیرزمینی در سازندهای سخت و کارستی غرب ارومیه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هیدروژئومورفولوژی سال ۵ تابستان ۱۳۹۷ شماره ۱۵
75 - 94
حوزه های تخصصی:
برای بررسی کیفیت آب های زیرزمینی شهرستان ارومیه تعداد 15 نمونه از آب چشمه های مختلف در کل گستره ی مطالعاتی برداشت گردید. اندازه گیری غلظت کاتیون ها و آنیون های اصلی (HCO3, Cl, SO4, Mg, Ca, Na, K) و برخی خواص آب همچون EC، pHو TDS به صورت برجا در محل نمونه برداری و با استفاده از دستگاه های قابل حمل اندازه گیری شد. بررسی نمودارهای دایره ای نشان داد که ژیپس موجود در واحد آبرفت های جوان سبب بالا رفتن جزئی مقدار SO4 و EC در نمونه های موجود در حوضه ی آبگیر این واحد شده است و همچنین وجود مارن های موجود در منطقه باعث افزایش مقدار Naدر برخی از نمونه ها شده است. تیپ غالب نمونه های آب زیرزمینی منطقه، بیکربناته و کلسیک بوده و فرآیندهایی چون تعویض یونی (به علت حضور کانی های رسی)، هوازدگی و انحلال سازند های آهکی و دولومیتی موجود در منطقه عوامل اصلی کنترل کننده ی شیمی آب چشمه های موردمطالعه بوده است، همچنین مشخص گردید که بخش اعظمی از تغذیه ی آب چشمه ها از واحدهای زمین شناسی مشابه (آهک های پرمین و واحدهای تخریبی میوسن) صورت می گیرد که ازنظر کشاورزی مناسب بوده و اکثریت نمونه ها برای شرب از کیفیت خوب برخوردار هستند. بالاترین همبستگی بین سولفات و TDS با 84 درصد است که نشان دهنده ی شوری نسبی در برخی نمونه ها تحت تأثیر این یون بوده و همبستگی کلسیم و بی کربنات نشان از منشاء ناشی از انحلال آهک و دولومیت است.
برآورد فرسایش و رسوب سالانه با استفاده از مدل EPM و GIS (مطالعه موردی: حوزه زیدشت، طالقان)
منبع:
هیدروژئومورفولوژی سال ۲ پاییز ۱۳۹۴ شماره ۴
39 - 55
حوزه های تخصصی:
یکی از مشکلات مدیریت و کنترل فرسایش و رسوب حوضه های آبخیز کشور، فقدان داده های آماری جهت برآورد دقیق میزان فرسایش و رسوب است. بدین منظور استفاده از روش های تجربی کارآمد الزامی است. هدف از تحقیق حاضر، برآورد شدت فرسایش و میزان رسوب حوضه ی زیدشت با استفاده از مدل تجربی EPM و نرم افزار GIS و کارایی این سیستم در مطالعات فرسایش و رسوب حوضه های آبخیز و در نهایت کاهش حجم رسوبات در سطح حوضه و پشت سدها می باشد. فرسایش سازندهای سنگی و ورود حجم عظیمی از رسوبات به دریاچه سد طالقان، بر اهمیت و لزوم مطالعه ی چگونگی تولید و حمل رسوبات در حوضه آبخیز زیدشت می افزاید. نتایج مطالعه نشان می دهد که حوضه ی آبخیز زیدشت از نظر فرسایش و تولید رسوب در وضعیت متوسط قرار داشته و میزان ضریب شدت فرسایش آن 69/0Z= است. همچنین با طبقه بندی کلاس شدت فرسایش معلوم شد که حوضه ی مورد نظر در 2 کلاس شدید و متوسط قرار دارد و میزان فرسایش و رسوب در آن به حدی است که اجرای برنامه های حفاظت آب و خاک ضرورت و اولویت دارد. بیشترین و کمترین میزان ضریب شدت فرسایش به ترتیب در زیرحوضه های Dint2 و D1 بوده است که دلیل آن، وجود سازند (گل سنگ و مارن و نهشته های گراولی) Ngm و Q1g و کاربری کشاورزی و باغات در شیب های تند و بدون پوشش گیاهی زیر درختان در زیرحوضه Dint2 و وجود سازند مقاوم (توف اسیدی و گدازه بازی) Ekv, Ekta و کاربری مرتع خوب در D1 می باشد.
تاثیر تغییرکاربری اراضی بر تغییرات دبی و رسوب حوضه ی آبریز اوجان چای با استفاده از مدل SWATدر حوضه ی آبریز اوجان چای(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هیدروژئومورفولوژی سال ۹ بهار ۱۴۰۱ شماره ۳۰
24 - 1
حوزه های تخصصی:
تغییرات کاربری اراضی یکی از عامل های مهم در تغییر جریان هیدرولوژیک، فرسایش حوضه و انهدام تنوع زیستی است. به همین دلیل آگاهی ازمیزان اثر تغییرات کاربری اراضی بر روی دبی و بار معلق یک ضرورت اجتناب ناپذیر است. هدف اصلی این پژوهش،آزمون کارایی مدل و قابلیت استفاده از آن به عنوان شبیه سازی روند تغییرات کاربری اراضی بر دبی و رسوب از مدل ارزیابی آب و خاک (SWAT) و برنامه SUFI2 میباشد. شبیه سازی مدل برای مدت 29 سال از سال 1987الی 2015 انجام شد که 5 سال اول آن برای واسنجی مدل و پنج سال آخر برای صحت سنجی نتایج مدل انتخاب شد. چهار شاخص آماری ،ر r_factor ،P_factor نش-ساتکلیف (NS) و ضریب تبیین (R2)، نسبت خطای مجذور ریشه مربعات به انحراف معیار (RSR) و درصد اریبی (PBIAS) به صورت ماهانه برای ارزیابی مدل انتخاب شدند. دقت شبیه سازی ماهانه با استفاده شاخص ارزیابی NSدر مرحله واسنجی و اعتبارسنجی برای دبی و بار معلق به ترتیب معادل 65/0 و 49/0 میباشد. نتایج حاصل از تحقیق با توجه به دامنه های تفسیری مورد استفاده در تحقیقات گذشته، قابل قبول ارزیابی شد و حاکی از کارایی رضایت بخش مدلSWAT در شبیه سازی مولفه های تاثیر تغییرات کاربری بر رسوب و دبی در حوضه ی آبخیر اوجان چای بستان آباد است. و نتایج نشان داد که ارتفاع رواناب سطحی به میزان 1.15 میلیمتر و غلظت رسوب به میزان 1.5 تن در هکتار در سال افزایش یافته است.
ارزیابی قابلیت اراضی حوضه ی رودخانه ی شور (شهرستان قروه) برای توسعه ی مناطق شهری با استفاده از مدل های فازی و ANP(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هیدروژئومورفولوژی سال ۴ پاییز ۱۳۹۶ شماره ۱۲
1 - 23
حوزه های تخصصی:
رشد جمعیت و به تبع آن رشد مراکز مسکونی، صنعتی و غیره سبب گسترش نامتوازن مناطق مسکونی و پیشروی به سمت مناطق نامساعد شده است. شهرستان قروه از جمله شهرستان هایی است که به دلیل رشد چشمگیر جمعیت در سال های اخیر گسترش زیادی داشته است، که بسیاری از آن ها بدون توجه به مسائل هیدروژئومورفولوژیکی صورت گرفته است. بنابراین هدف اصلی این پزوهش شناسایی مناطق مستعد حوضه ی رودخانه ی شور جهت اهداف توسعه ی شهری می باشد. این تحقیق مبتنی بر روش های میدانی کتابخانه ای و نرم افزاری می باشد. در این تحقیق به منظور ارزیابی و پهنه بندی مناطق مساعد برای توسعه ی شهری شهرستان قروه از 8 عامل، لیتولوژِی، گسل، شیب، جهت شیب، ارتفاع، فاصله از رودخانه، پوشش گیاهی و کاربری اراضی استفاده شده است. روش کار به گونه ای است که پس از تهیه ی لایه های اطلاعاتی، ضرایب و تعیین ارزش آن ها با استفاده از مدل ANP برآورد شده است. سپس در محیط GIS نقشه های همپوشانی تهیه و یکسان سازی عوامل و تهیه ی نقشه ی فازی با استفاده از گامای فازی انجام شده است. در پایان منطقه ی مورد مطالعه از نظر مساعد بودن به منظور اهداف توسعه ی شهری به پنج منطقه تقسیم شده است. نتایج حاصل بیانگر آن است که مناطق مرکزی و حاشیه ی نزدیک رودخانه ی اصلی و محدوده ی اطراف شهر قروه، به دلیل دسترسی به رودخانه ی اصلی، تغییرپذیر بودن نوع کاربری اراضی موجود در منطقه، ارتفاع پایین و نداشتن شیب زیاد، دارای بالاترین امتیاز جهت اهداف توسعه ی شهری هستند.
ارزیابی کارایی روش های زمین آماری به منظور برآورد توزیع مکانی عمق و چگالی برف در مناطق کوهستانی (مطالعه ی موردی: حوضه ی آبخیز گوش بالا مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هیدروژئومورفولوژی سال ۴ پاییز ۱۳۹۶ شماره ۱۲
45 - 66
حوزه های تخصصی:
یکی از مهم ترین منابع آبی در مناطق کوهستانی ذخیره ی برف می باشد که می تواند در بیشتر مواقع سال آب مورد نیاز برای مصارف کشاورزی، شرب، زیست محیطی را فراهم کند. پژوهش حاضر که در حوضه ی آبخیز کوهستانی گوش بالا به وسعت 3/83 کیلومتر مربع در شرق مشهد انجام گرفته است. که با استفاده از 11 نمونه اندازه گیری شده عمق و چگالی برف پهنه بندی دو پارامتر مذکور با استفاده از روش های زمین آمار مانند عکس فاصله وزن دار (IDW)، توابع شعاع پایه (RBF)، کریجینگ و کوکریجینگ انجام گرفت. با بکارگیری آماره جذر میانگین مربعات خطا (RMSE) روش کوکریجینگ ساده برای عمق و کریجینگ ساده برای چگالی که دارای کمترین میزان خطای به مقدار 518/0 و023/0 بودند تشخیص داده شد. واریوگرام به دست آمده در روش کوکریجینگ ساده از نوع J بسل برای عمق برف دارای کمترین مقدار اثر قطعه ای و نسبت اثر قطعه ای به سقف به میزان 795/0 و 95/0 را نشان داد و همچنین واریوگرام مربوط به چگالی برف نیز کمترین م قدار اث ر ق طعه ای و نسبت اث ر ق طعه ای ب ه س قف را ب ه م قدار 8/0 و 9/0 در روش کوکریجینگ ساده از نوع J بسل را دارا بود. نتایج نشان می دهد که اثر قطعه ای و نسبت اثر قطعه ای به سقف بالا می باشد که این خود دلیلی بر ساختار فضایی ضعیف حاکم در بین داده های دو پارامتر مورد مطالعه می باشد که نشان دهنده ی ناهمگنی در داده های جمع آوری شده است.
مقایسه ی سهم زیرحوضه ها در فرسایش و رسوب با استفاده از مدل های ترکیبی و الگوریتم ژنتیک (مطالعه ی موردی: حوضه ی آبخیز تنگ بستانک، استان فارس)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هیدروژئومورفولوژی سال ۴ پاییز ۱۳۹۶ شماره ۱۲
67 - 87
حوزه های تخصصی:
روش انگشت نگاری رسوب بر پایه ی ردیاب های ژئوشیمیایی، آلی، نسبت های ایزوتوپی و نیز استفاده از مدل های ترکیبی مختلف باعث شناخت سهم منابع مختلف رسوب در یک ناحیه می شود. در تحقیق حاضر با استفاده از ترکیب بهینه ی ردیاب های آلی و نسبت های ایزوتوپی اقدام به تفکیک منابع مختلف فرسایش، تولید رسوب و سپس تعیین سهم این منابع با استفاده از مدل های کالینز (Collins)، کالینز اصلاح شده (M Collins)، موتا (Motha)، لاندور (Landwehr) و اسلاتری (Slattery) در دو واحد سازندها و کابری های اراضی بر پایه ی بهینه سازی الگوریتم ژنتیک و سپس تهیه ی نقشه ی سهم مناطق مختلف (زیرحوضه ها) در سامانه ی اطلاعات جغرافیایی شد. برای تعیین بهترین مدل در این باره از شاخص های GOF و MEاستفاده شد. عناصر کربن، مس، تیتانیوم، سیلیکون و عناصر استرانسیوم، تیتانیوم، مس، نسبت ایزوتوپی نئودیمیوم 144/143 به عنوان ردیاب های تفکیک کننده ی کاربری ها و سازندها شناخته شدند. مدل های ترکیبی کالینز اصلاح شده (MCollins) در واحد کاربری اراضی و کالینز (Collins) در واحد سازندها با شاخص های GOF، 95/99% و 996/99% و ضریب کارآیی 16/99% و 977/99% به عنوان بهترین مدل ها انتخاب شدند. بیشترین سهم در فرسایش و رسوب حوضه ی مربوط به اراضی مرتعی و سازند آسماری به ترتیب با 65% و 5/56% می باشد. زیرحوضه های شماره ی 6 و 5 به ترتیب با 11/59% و 7/58% بیشترین و زیرحوضه ی شماره 31 با 54/7% کمترین سهم را بر فرسایش و رسوب حوضه داشتند.
بررسی نقش لیتولوژی و تکتونیک در روند تحول توپوگرافی پادگانه های رودخانه ی قزل اوزن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هیدروژئومورفولوژی سال ۵ بهار ۱۳۹۷ شماره ۱۴
1 - 22
حوزه های تخصصی:
بررسی پادگانه های رودخانه ای از عمده ترین مباحث مربوط به ژئومورفولوژی رودخان ه ای می باشد؛ ازاین رو به عنوان یکی از لندفرم های محیط های آبرفتی و میراثی از چینه شناسی، به منظور درک زمان تکتونیکی و آب و هوایی به طور گسترده توسط ژئومورفولوژیست ها مورد بررسی قرار می گیرد. رودخانه ی قزل اوزن به عنوان یکی از طویل ترین سیستم های رودخانه ای، به عوامل لیتولوژیکی و تکتونیکی به خوبی پاسخ داده است. بر این اساس به کمک نقشه های توپوگرافی 1:50000 و زمین شناسی 1:100000 منطقه و استفاده از نرم افزارهای رایانه ای مانند Arc GIS -Global Mapper و Excel پادگانه های این رودخانه از نظر لیتولوژی به بازه های مارنی، متبلور و کنگلومرایی و از نظر لیتولوژی و تکتونیک، مسیر رودخانه به هشت بازه تقسیم شد و نیمرخ عرضی پادگانه های هر بازه، تفسیر گردید. نتایج نشان داد که از بین لیتولوژی پادگانه های قزل اوزن (مارن، متبلور و کنگلومرا) پادگانه های مارنی نامتقارن تر و پادگانه های متبلور، در مناطق فاقد حرکات زمین ساختی، متقارن تر هستند. در مناطق فاقد حرکات تکتونیکی، یا مناطقی با حرکات تکتونیکی یکسان در دو طرف ب ستر با لیتولوژی مقاوم، پادگان ه های متقارن ای جاد ش ده و در م کان هایی که فعالیت های تکتونیکی دو طرف بستر یکسان نبوده، یا در بین لایه های زمین شناسی ﻣﺎرن وجود دارد پادگانه های نامتقارن شکل گرفته اند. لیتولوژی مارنی که بیشترین لیتولوژی حوضه را نیز تشکیل داده، بیشترین تأثیر را در نامتقارنی پادگانه های این رودخانه داشته است. تکتونیک در بازه های A, C, E, F & H فعال و در بازه های B, D & G غیرفعال بوده است.
بررسی تأثیر شاخص های مورفومتریک بر روی اندازه ی رسوبات در حوضه ی آبریز تبارک آباد قوچان (شمال شرق ایران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هیدروژئومورفولوژی سال ۵ بهار ۱۳۹۷ شماره ۱۴
113 - 134
حوزه های تخصصی:
حوضه ی آبریز تبارک آباد یکی از زیرحوضه های آبریز قره قوم در شمال شرقی شهرستان قوچان و در استان خراسان رضوی می باشد که در زون زمین شناسی کپه داغ قرار دارد. به طور کلی هدف از این پژوهش، ارزیابی تأثیر شاخص های مورفومتری بر روی پارامترهای بافتی مربوط به اندازه ی رسوبات در حوضه های آبریز است. در این تحقیق دو زیرحوضه ی یدک و زیرآبه که حوضه ی تبارک آباد را ایجاد می نمایند انتخاب و برخی از شاخص های کمی مورفومتریکی کلاسه بندی گردید. بر این اساس زیرحوضه ی یدک در کلاس 1 و زیرحوضه ی زیرابه در کلاس 2 قرار گرفت که نشان دهنده ی فعال بودن زیرحوضه ی یدک از لحاظ تکتونیکی است. به منظور بررسی پارامترهای رسوب شناسی 6 نمونه رسوب از هر کدام از زیرحوضه ها برداشت گردید. اندازه ی رسوبات نشان می دهد که زیرحوضه ی یدک رسوباتی درشتر از زیرحوضه ی زیرآبه دارد. نتایج نشان می دهد که زیرحوضه ی یدک که بر اساس شاخص های مورفومتری در کلاس فعال تری قرار گرفته، پارامترهای بافتی مربوط به اندازه ی بالاتری دارد.
تحلیل و طبقه بندی کیفیت آب ش رب شهرستان ملارد - تهران با استفاده تکنیک های آماری چندمتغیره(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هیدروژئومورفولوژی سال ۵ تابستان ۱۳۹۷ شماره ۱۵
171 - 190
حوزه های تخصصی:
آب های زیرزمینی برای بسیاری از جوامع مهم ترین منبع تأمین آب آشامیدنی است. کیفیت آب به طور مستقیم سلامت مصرف کنندگان را تحت تأثیر قرار می دهد، به همین دلیل بررسی کیفیت آب و عوامل مؤثر بر آن ضروری است. هدف از این مطالعه ارزیابی کیفیت آب زیرزمینی شهرستان ملارد استان تهران با استفاده از تحلیل های آماری چند متغیره است. بدین منظور داده های 13 پارامتر کیفی در 31 حلقه چاه آب شرب طی سال های 1389 تا 1394 انتخاب گردید و بر اساس تحلیل خوشه ای سلسله مراتبی چاه های آب شرب شهرستان ملارد به سه طبقه کیفی تقسیم بندی گردید. همچنین به منظور شناخت مهم ترین پارامترهای کیفیت آب در هر منطقه ی همگن از تحلیل عاملی بر اساس روش تحلیل مؤلفه های اصلی استفاده شد. نتاج نشان دادکه کیفیت آب در خوشه سوم (مناطق مرکزی و غربی) از مطلوبیت پایین تری برخوردار است و در هر خوشه ی کیفی 3 عامل به عنوان مهم ترین پارامترهای تغییر کیفیت آب با مجموع واریانس 8/92، 2/83 و 9/88 به ترتیب در خوش ه ی همگن 2،1 و 3 تغییرات کیفیت آب آن خوشه را توج یه می کنند. عامل های به دست آمده از تحلیل های عاملی نشان می دهد که پارامترهای موثر بر تغییرات کیفیت آب به طور عمده با سازندهای تبخیری، استفاده از کودهای شیمیایی و حاصل خیزکننده ها، فاضلاب های خانگی و دفع غیراصولی فضولات پرورشگاه های دام و طیور مرتبط می باشد.
مورفومتری لغزش بزرگ سیمره و بازسازی تأثیرات لندفرمی آن در کواترنری پسین (رشته کوه زاگرس در ایران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هیدروژئومورفولوژی سال ۵ پاییز ۱۳۹۷ شماره ۱۶
119 - 138
حوزه های تخصصی:
زمین لغزش سیمره یکی از بزرگ ترین لغزش های شناخته شده جهان است که در جنوب غرب ایران قرارگرفته است. هدف این پژوهش بررسی ویژگی ها و تأثیرات ژئومورفولوژیکی این زمین لغزش است. برای دست یابی به این هدف، از تصاویر ماهواره ای، نقشه های توپوگرافی، نقشه های زمین شناسی، نقشه های رقومی استفاده شده است. روش پژوهش تجربی و بر پایه تحلیل داده های میدانی است. برای این کار، فرآیند رخداد زمین لغزش، علل وقوع و خصوصیات مورفومتریک زمین لغزش در سه بخش سطح لغزش، توده ی لغزشی و مؤلفه های جابه جایی لغزش به همراه رسوبات ته نشست شده در دریاچه های سدی سیمره و چینه شناسی آن ها مطالعه شده است. نتایج مورفومتری زمین لغزش شواهدی از نقش عوامل گوناگون در آن است. در میان آنها زیربری لایه های آهک آسماری توسط رود سیمره و کشکان مهم ترین عامل رخداد آن می باشد. این لغزش موجب تشکیل دریاچه سدی در پشت توده ی لغزشی شده و این دریاچه در اثر تکرار لغزش دارای پادگانه های متوالی است. نتایج مورفومتری دریاچه به ویژه برآورد حجم آب (642/45 میلیارد مترمکعب) و رسوب دریاچه (422/23 میلیارد مترمکعب) و مقایسه زمان پر شدن این حجم آبی (8/19 سال) با توجه به حجم آب ورودی به دریاچه (3/2 میلیارد مترمکعب در سال) با مدت زمان لازم برای ته نشست تمامی این رسوبات (5/1913 سال) نشان می دهد دریاچه چند مرحله و در نتیجه تکرار انسداد رود سیمره توسط تکرار زمین لغزش تجدید شده است. چینه شناسی رسوبات دریاچه ای تجدید محیط دریاچه ای را در چهار مرحله روشن می کند. توالی پادگانه های دریاچه ای و سایر شواهد، مقیاس های متفاوت تکرار زمین لغزش بزرگ سیمره را تأیید می کند.
ارزیابی تأثیر مورفومتری لندفرم ها بر روی سیل خیزی حوضه های آبریز (مطالعه ی موردی: حوضه های شمالی کوهستان سبلان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هیدروژئومورفولوژی سال ۵ پاییز ۱۳۹۷ شماره ۱۶
177 - 197
حوزه های تخصصی:
یکی از مسائل مطرح در هیدرولوژی یک منطقه تولید رواناب و مساله سیل خیزی است. لندفرم ها با توجه به مورفومتری که دارند نقش مهمی را در ایجاد رواناب و سیل خیزی ایفا می کنند. در این پژوهش با استفاده از استخراج لندفرم ها و لایه های کاربری زمین، پوشش گیاهی، جنس سازندها، بارش و کاربری زمین اقدام به پهنه بندی سیل خیزی در دامنه های شمالی سبلان شده است تا از این طریق اثرات مورفومتری لندفرم ها در هیدرولوژی منطقه بررسی شود. برای استخراج لندفرم ها از روش شی گرا در محیط نرم افزار Ecognition استفاده شد. ترکیب این لایه با لایه های کاربری زمین، تراکم پوشش گیاهی، جنس سازندها، بارندگی و تراکم شبکه ی آبراهه با استفاده از روش منطق فازی صورت گرفت و نقشه ی پهنه بندی پتانسیل سیل خیزی برای منطقه به دست آمد. نتایج کار نشان داد در بین 14 لندفرم استخراج شده برای منطقه سه لندفرم دره های کوچک کوهستانی، شانه خط الراس و دامنه ی مستقیم، بیشترین تأثیر را در سیل خیزی دارند و به ترتیب 3/67 ، 9/62 و 2/53 درصد از سطح آنها به عنوان زمین های با سیل خیزی زیاد و خیلی زیاد پهنه بندی شده است. در مقابل لندفرم های از نوع دشتی و چاله ها به صورت مناطق کم خطر از نظر سیل خیزی پهنه بندی شداند. با توجه به نتایج به دست آمده از پژوهش می توان گفت تولید رواناب و سیل خیزی در سطح زمین به شدت تحت تأثیر مورفومتری لندفرم ها قرار دارد که در کنار سایر پارمترهای محیطی می تواند در مطالعه هیدرولوژی مناطق بسیار مفید باشد.
مدل سازی حرکات توده ای با روش های داده کاوی در جنوب شرق نیشابور، استان خراسان رضوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هیدروژئومورفولوژی سال ۶ تابستان ۱۳۹۸ شماره ۱۹
57 - 77
حوزه های تخصصی:
حرکات توده ای با توجه به ماهیت، تنوع و خطراتی که دارند، همواره مورد توجه پژوهشگران علوم مختلف بوده اند. مطالعات گسترده ای در زمینه ی شناخت عوامل مؤثر، پهنه بندی و مدل سازی این فرآیند صورت گرفته است، اما در زمینه ی کاربرد الگوریتم های داده کاوی مطالعات محدودی انجام شده است. لذا در این پژوهش با هدف استفاده از علم داده کاوی، زمین لغزش های جنوب شرق شهرستان نیشابور بررسی و نقشه ی پهنه بندی خطر با روش های آماری دو متغیره شامل ارزش اطلاعات و تراکم سطح تهیه شد. 15 لایه اطلاعاتی شامل ارتفاع از سطح دریا، شیب اراضی، جهت شیب، اقلیم، کاربری اراضی، خاک شناسی، پوشش گیاهی، زمین شناسی، میزان تبخیر، دما، بارش، تیپ اراضی، فاصله از جاده، فاصله از گسل و فاصله از آبراهه در محیط ArcGIS رقومی و با استفاده از الگوریتم های داده کاوی در نرم ا فزار R، بهترین الگوریتم و عوامل مؤثر شناسایی و معرفی ش دند. برطبق ن تایج این تحقیق، متغیرهای زمین شناسی، آب وهوا، جهت شیب، فاصله از جاده، ارتفاع، خاک شناسی و تیپ اراضی به عنوان مهم ترین عوامل وقوع زمین لغزش در نظر گرفته شد. همچنین نتایج حاکی از برتری الگوریتم جنگل تصادفی با دقت 92% بود. ن تایج ارزیابی ن قشه ی پهنه بندی نشان داد ب ه ترتیب 45/45% و 51/51% از حرکات توده ای مرحله ارزیابی، در پهنه با خطر زیاد و خیلی زیاد قرار گرفته است و مابقی در پهنه های با خطر کمتر واقع شده اند. بنابراین نتایج بیانگر دقت مناسب مدل سازی است، اما در مقایسه ی دو روش آماری، روش تراکم سطح نسبت به روش ارزش اطلاعات برای منطقه ی مورد مطالعه مناسب تر معرفی شد.
تحلیل خشکسالی های هیدرولوژیک در شمال دریاچه ی ارومیه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هیدروژئومورفولوژی سال ۶ تابستان ۱۳۹۸ شماره ۱۹
79 - 100
حوزه های تخصصی:
این تحقیق، با هدف پایش خشکسالی های هیدرولوژیکی در رودخانه دریان چای در یک دوره ی 31 ساله اجرا ش ده است. مشخصات خ شکسالی های هیدرولوژی کی شامل: زمان وق وع، مدت، ش دت و ح داقل دبی م شاهده ش ده در ط ول رخ داد خ شکی، از روش س طح آس تانه با ن رم اف زار NIZOWKA2003 محاسبه شده است. در اینجا، مقادیر سطح آستانه از منحنی مدت جریان انتخاب شده و دوره های ریز و وابسته دو سویه خشکی نیز با اعمال روش IC از سری رخدادهای خشکی مشاهداتی حذف شدند. تحلیل فراوانی براساس سری های جزئی و با برازش توابع توزیعی مختلف برای بررسی احتمال وقوع رخدادهای خشکی، شدت و مدت آن صورت گرفته است. نتایج نشان داد در مجموع ۳۸ دوره ی خشکی هیدرولوژیکی در این رودخانه رخ داده که بیش از 60 درصد آن دارای تداومی بیشتر از 200 روز هستند. از نظر توزیع زمانی وقوع دوره های خشکی حدود 71 درصد (تعداد 27رخداد) در فصل بهار شروع شده است. در عوض، حدود 39 درصد (14رخداد خشکی) از مجموع خشکسالی های مشاهداتی در اسفندماه خاتمه یافته اند. بزرگ ترین رخداد خشکی، دارای تداومی577 روزه بوده و دومین دوره ی بزرگ خشکی با تداوم 365 روز با تاخیر دو ماهه رخ داده است. کسری جریان سطحی ناشی از وقوع دوره های خشکی در این رودخانه، معادل 117 میلیون مترمکعب محاسبه شده است. این موضوع و تعمیم آن به دیگر رودخانه های حوضه ی آبریز دریاچه ی ارومیه و تأثیر آن در کاهش سطح آب این دریاچه و خشک شدن آن بسیار حائز اهمیت است.