علی دسترنج

علی دسترنج

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۴ مورد از کل ۴ مورد.
۱.

GIS-based Landslide Susceptibility Zoning Using Multi-Criteria Decision-making Method: A Case Study in Binalood Mountains, Iran(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

تعداد بازدید : 106 تعداد دانلود : 901
INTRODUCTION: Landslides are one of the recurrent natural problems that are widespread throughout the world, especially in mountainous areas, and cause a significant injury to and loss of human life and damage to properties and infrastructures. This study aimed to assess landslide susceptibility using the analytic hierarchy process (AHP) in Binalood Mountains, Razavi Khorasan Province, Iran. METHODS: Since the Binalood Mountains range has a high potential for landslides occurrence, the present study went through to map landslide susceptibility. To accomplish this, the AHP method was used, and then, receiver operating characteristic/area under the curves (AUCs) were prepared to evaluate the performance of the susceptibility map. Multiple data, such as lithology, distance to faults, land use, distance to roads, altitude, slope, aspect, stream power index, topographic wetness index, rainfall, distance from rivers, slope length index, and topographic location index, were considered for delineating the landslide susceptibility maps. These thematic layers were assigned suitable weights on the Saaty's scale according to their relative importance in landslide occurrence in the study area. The assigned weights of the thematic layers and their features were subsequently normalized using the AHP technique. Finally, all thematic layers were integrated by a weighted linear combination method in a geographic information system tool to generate landslide susceptibility maps. FINDINGS: The landslide susceptibility maps are split into five classes, namely very low, low, moderate, high, and very high. The results showed that the geological factor was the most important factor affecting the occurrence of landslides in the study area. Generally, 47.8% of the total area was considered high and very high-risk areas. The prediction accuracy of this map showed the values of AUC equal to 81.7% that showed the AHP model had very good accuracy. CONCLUSION: Overall, AHP is acceptable for landslide susceptibility mapping in the study area. A landslide susceptibility map is a useful tool to help with land management in landslide-prone areas. The results revealed that the predicted susceptibility levels were found to be in good agreement with the past landslide occurrences. Possibly, this map can be used by the concerned authorities in disaster management planning to prepare rescue routes, service centers, and shelters.
۲.

ارزیابی و پیش بینی تغییرات اقلیم در دهه های آینده با استفاده از ریزمقیاس نمایی مدل های گردش عمومی جو(GCMs)

کلید واژه ها: دومارتن تغییر اقلیم پیش بینی مدل های گردش عمومی جو SDSM

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 353 تعداد دانلود : 697
این تحقیق به منظور پیش بینی مقادیر بارش و دما و تعیین اقلیم آینده با کاربرد مدل های گردش عمومی جو و شبیه سازی اقلیمی در دوره های 2099-2070 و 2049-2020 در ایستگاه های سینوپتیکی بابلسر، گرگان، رامسر، رشت، قزوین، تهران و زنجان انجام گردید. به منظور تهیه سناریو های اقلیمی در آینده از خروجی های مدل گردش عمومی HadCM3 تحت سناریوی انتشار A2 و B2 و روش ریزمقیاس نمایی آماری و به کارگیری مدل SDSM استفاده گردید و در ادامه با استفاده از روش دومارتن اقلیم آینده تعیین گردید. نتایج حاصل از پیش بینی پارامترهای اقلیمی نشان داد شبیه سازی پارامترهای اقلیمی توسط مدل با دقت بالایی انجام گرفته است. در همه ایستگاه های مورد مطالعه بارش در دوره 2049-2020 در مقایسه با دوره مشاهداتی 2008-1979 دارای یک روند افزایشی می باشد و در دوره 2099-2070 نسبت به دوره مشاهداتی(2008-1979) بارش افزایش یافته است ولی نسبت به دوره 2049-2020 دارای یک روند کاهشی می باشد. درجه حرارت حداکثر، حداقل و میانگین در دوره های 2099-2070 و 2049-2020 نسبت به دوره مشاهداتی 2008-1979 افزایش خواهد یافت. نتایج حاصل از تعیین اقلیم به روش دومارتن نشان داد که اقلیم در ایستگاه-های بابلسر، قزوین، رامسر و رشت نسبت به اقلیم مشاهداتی 2008-1979 در دوره های آتی تغییری نخواهد کرد. ولی در ایستگاه گرگان در دوره 2099-2070 تحت سناریو A2 اقلیم از مدیترانه ای به نیمه خشک تغییر خواهد کرد. در ایستگاه تهران در دوره 2049-2020 تحت سناریوA2 اقلیم از نیمه خشک به خشک تغییر خواهد کرد. در ایستگاه زنجان در دوره 2049-2020 تحت سناریو A2 اقلیم از نیمه خشک به مدیترانه ای و در دوره 2099-2070 از اقلیم مدیترانه ای دوباره به اقلیم نیمه خشک تغییر خواهد کرد.
۳.

پهنه بندی توسعه کارست سطحی در توده آهکی بیستون با استفاده از مدل منطق فازی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: پهنه بندی کارست منطق فازی بیستون

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 328 تعداد دانلود : 680
توده آهکی بیستون در شمال و شمال شرقی استان کرمانشاه و در واحد ساختمانی زاگرس مرتفع قرار دارد. با توجه به گستردگی، خلوص و ضخامت سازند آهکی بیستون، تراکم بالای گسل ها، درزه و شکاف، اختلاف ارتفاع بالا و همچنین وجود شرایط اقلیمی مناسب، لندفرم های کارستی توسعه یافته ای در این توده شکل گرفته است. هدف این پژوهشپهنه بندی توسعه کارست سطحی در توده آهکی بیستون با استفاده از مدل منطق فازی می باشد.در مجموع نُه عامل سنگ شناسی، فاصله از گسل، ارتفاع، بارش، دما، خاک، کاربری (پوشش گیاهی)، شیب و جهت شیب به عنوان متغیرهای مستقل در فرایند کارست زایی و توسعه آن و همچنین شکل گیری ژئومورفولوژی کارست در منطقه مورد بررسی، دخیل می باشند. از آنجایی که ژئومورفولوژی کارست بر میزان شارژ و ویژگی های کمی و کیفی آبخوان های کارستی و بررسی میزان آسیب پذیری آنها، تاثیر بسزایی دارد، تهیه نقشه توسعه یافتگی سطحی کارست و میزان تأثیر عوامل مختلف در نفوذپذیری سازندها، لازم و ضروری می باشد. از مدل منطق فازی (عملگر گاما) به منظور تحقق این هدف، استفاده شده است. براساس نتایج حاصله، توده بیستون به لحاظ پهنه بندی توسعه کارست سطحی به چهار منطقه فاقد کارست، کارست با توسعه کم، کارست با توسعه متوسط و مناطق توسعه یافته کارستی تقسیم گردید. ارزیابی نقشه پهنه بندی حاصله با فروچاله ها و پولیه های کارستی، حاکی از دقت بالا و کارایی مطلوب این مدل در ارزیابی توسعه کارست سطحی می باشد؛ همچنین، تلفیق لایه های اطلاعاتی، نقش موثر سنگ شناسی (سازند بیستون) را در فرایند توسعهیافتگی کارست نشان می دهد.
۴.

مدل سازی میزان تغذیه آب زیرزمینی آبخوان کارستی دالاهو با استفاده از مدل KARSTLOP(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: روش های چند پارامتری مدل سازی منطق فازی کارست سطحی دالاهو

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 14 تعداد دانلود : 128
تغذیه سفره های کارستی ازنظر مقدار و توزیع مکانی بستگی به عوامل مختلف طبیعی مانند آب وهوا، توپوگرافی، پوشش گیاهی، خاک و زمین شناسی دارد. انتخاب یک روش مناسب برای ارزیابی میزان آب نفوذ یافته در مناطق کارستی اغلب موضوع مورد اختلاف محققان است. روش های چند پارامتری با استفاده از ابزارهای سیستم اطلاعات جغرافیایی به تازگی با موفقیت درحال توسعه است. هدف این تحقیق، مدل سازی مناطق تغذیه آبخوان دالاهو در زاگرس چین خورده با استفاده از مدل KARSTLOP هست. به منظور تهیه نقشه پهنه بندی توسعه کارست سطحی، از مدل منطق فازی و عملگر گاما استفاده شد. و درنهایت با استفاده از مدل KARSTLOP نقشه مناطق تغذیه آبخوان کارستی دالاهو به دست آمد. با توجه به نقشه پهنه بندی توسعه کارست سطحی منطقه مورد مطالعه شامل چهار کلاس فاقد کارست، کارست با توسعه کم، کارست با توسعه متوسط و کارست توسعه یافته است. نتایج پهنه بندی تغذیه نشان می دهد که میزان شارژ سالانه به دست آمده برای آبخوان کارستی دالاهو بین 37 تا 81 درصد است. نتایج به دست آمده تأیید می کنند که روش KARSTLOP می تواند یک ابزار مفید برای تحقیقات سفره های آب کارستیک در اراضی کارستی باشد. همچنین نتایج بیانگر نقش اصلی ژئومورفولوژی کارست کوه دالاهو در توزیع مکانی مقادیر شارژ در آبخوان است. و نتایج پهنه بندی تغذیه با نتایج حاصل از پهنه بندی توسعه کارست سطحی، کاملاً منطبق است.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان