فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۱۲۱ تا ۳٬۱۴۰ مورد از کل ۴٬۳۶۱ مورد.
حوزه های تخصصی:
منشاء تشکیل گنبد های نمکی در ایران
حوزه های تخصصی:
واژه دیاپیر در اصل ریشه یونانی دارد و به معنی سوراخ کردن است. دیاپیر به فرایندی که طی آن مواد با وزن مخصوص کمتر از طبقات رویی خود، بالا آمده وآنها را می شکافد و سپس در سطح زمین ظاهر می گردد، گفته می شود (Ramberg,1981,PP20-21). این اصطلاح در سال 1915 توسط M.L.MarazeC توصیف و به کار گرفته شده است. منشاء دیاپیر ها ممکن است متفاوت باشد. برخی از آنها دارای منشا آذرین، برخی دیگر گچی و یا حتی سلول های یخی هستند. این پدیده اخیر در مناطق قطبی با افزایش حجم باعث ایجاد پینگو می شود (سبزه ای، 1375، 158). معمولی ترین دیاپیرها گنبد های نمکی است که پراکندگی آن در سطح زمین نسبتاً زیاد است. نمک به خاطر وزن مخصوص کمتر نسبت به لایه های خود بر اثر تحریکاتی مانند فشارهای تکتونیکی با ایجاد گسله در طبقات رویی، به سمت بالا حرکت کرده و در سطح زمین ظاهر می شود. اهدافی که در این تحقیق مورد بررسی قرار می گیرد به قرار زیر است. 1- مشخص نمودن نحوه تشکیل نمک. 2- مشخص نمودن بالا آمدگی لایه های نمک و تشکیل گنبد های نمکی. 3- ویژگی های سازند هرمز. 4- پراکندگی جغرافیایی گنبدهای نمکی در ایران. بر اساس نتایج به دست آمده منشاء دیاپیرها متفاوت است و در مورد نحوه تشکیل آن نظرات متفاوتی ارائه شده است بدین ترتیب: 1- نظریه رومانیایی 2- فرضیه تکتونیک 3- فرضیه آتشفشانی
ارتباط تیپ های همدید هوای ایستگاه سنندج با الگوهای گردشی تراز 500 هکتوپاسکال(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این پژوهش دو پایگاه داده، یکی مربوط به مقدار روزانه هفت متغیر اقلیمی (بارش، نم نسبی، ساعات آفتابی، میانگین، کمینه و بیشینه دما، و فشار تراز ایستگاه) در ایستگاه سنندج و دیگری مربوط به مقدار روزانه ارتفاع فشار تراز 500 هکتوپاسکال در عرض جغرافیایی 10 تا 60 درجه شمالی و طول 0 تا 70 درجه شرقی، مورد بررسی قرار گرفتند. بر روی پایگاه داده مربوط به متغیر های اقلیمی در طی سال های 1373-1343 پس از انجام تحلیل مولفه مبنا در نهایت تحلیل خوشه ای 11 تیپ همدید هوا برای ایستگاه سنندج تشخیص داده شد. سپس بر روی پایگاه داده مربوط به ارتفاع تراز 500 هکتوپاسکال در سال های1382-1352 تحلیل مولفه مبنا صورت گرفت و 11 مولفه به عنوان مولفه های اصلی انتخاب شدند. سپس برای دستیابی به الگوهای گردشی یک تحلیل خوشه ای بر روی نمرات یازده مولفه انجام شد که در پایان هشت الگوی گردشی اصلی مشخص شد و بنا به دلایلی الگوی گردشی شماره 3 خود به 10 الگوی گردشی فرعی تقسیم بندی شد. سرانجام با استفاده از جدول متقاطع و به دست آوردن فراوانی هر کدام از تیپ های همدید در زمان هر کدام از الگوهای گردشی رابطه بین الگوهای گردشی و تیپ های همدید هوای ایستگاه سنندج به دست آمد
برآورد احتمالات خشکسالی و ترسالی با استفاده از زنجیره مارکف و توزیع نرمال (مطالعه موردی: قزوین)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
افزایش یا کاهش بارندگی نسبت به شرایط نرمال که اولی موجب افزایش خطر بروز سیل و دومی باعث خشکسالی میشود، پیامدهای اقتصادی - اجتماعی متفاوتی را بهدنبال دارد. آگاهی از توزیع احتمال بارندگیها زمینه مناسبی برای برنامهریزی منابع آب فراهم می آورد. این آگاهی از جمله به کمک روشهای دینامیکی و آماری میسر خواهد شد در این مقاله به کمک زنجیره مارکف و توزیع نرمال، احتمال حالتهای" خیلی خشک، خشک، نیمه خشک، متوسط، نیمه مرطوب، مرطوب، خیلی مرطوب" براساس بارشهای سالانه و فصول مختلف ایستگاه قزوین محاسبه و نتایج کار بست این دو روش آماری با هم مقایسه شده است. نتایج برازش دادههای بارش بر زنجیره مارکف حاکی از آن است که احتمالات حاصله برای مجموع حالتهای خشکسالی و مجموع حالتهای ترسالی بر مبنای بارش سالانه و فصلی با هم قابل مقایسهاند. آزمون حکم بر برتری زنجیره مارکف نسبت به توزیع نرمال دارد.
ارزیابی روش شبیهسازی تصادفی برای تولید دادههای هواشناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دادههای تاریخی هواشناسی بلند مدت، برای به کارگیری مدلهای شبیه سازی رشد گیاهان لازم و ضروری می باشند. دادههای شبیه سازی شده زمانی استفاده می شوند که داده های تاریخی موجود نبوده و یا قابل اعتماد نمی باشند و یا اینکه داده های آتی مورد نیاز می باشند. برای شبه سازی می توان از روشهای تصادفی که فقط از میانگینهای بلند مدت اقلیمی اسنفاده می کنند و یا از روشهای غیر تصادفی که بر اساس مقدار یک متغیر و البته، مقدار متغیر مورد نظر را تخمین می زنند، استفاده کرد. هدف از این مطالعه شبیه سازی تصادفی دماهای بیشینه و کمینه بود و از یک مولد هواشناسی به نام ClimGen برای تولید داده های دما استفاده شد. تولید داده های دما برای 10 ایستگاه هواشناسی ایران با شرایط اقلیمی متفاوت صورت گرفت و از داده های تاریخی ثبت شده در ایستگاه های فوق برای بررسی نتایج حاصل استفاده شد. در نهایت از سنجه های آماری مانند جذر میانگین مربعات خطا (RMSE)، میانگین خطای تقریبی (MBE) و همچنین ضریب همبستگی (R)، شیب (b) و عرض از مبدأ خط رگرسیون برای مقایسه داده های تولید شده و داده های تاریخی استفاده شد. بر اساس سنجده های فوق، مقادیر شبیه سازی شده و تاریخی دارای توافق خوبی با هم بودند.
تحلیلهای زمین ساخت- رسوبی چاله تکتونیکی و در حال گسترش مرند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دشت مرند با روندی شرقی _ غربی، یک چاله ساختمانی نئوژن- کواترنری به طول 50کیلومتر و عرض متوسط 5/7 کیلومتر است که در شمال غرب ایران و در حد فاصل دو رشته کوه عمده این منطقه(قره داغ و میشوداغ) واقع شده است. در حال حاضر چاله مرند انباشته از نهشتههای کواترنری است که در قالب مخروطافکنههایی در امتداد جبهههای کوهستانی مشرف به دشت ردیف شدهاند. گسل شمالی میشو در امتداد گسل تبریز به طرف شمال غرب و با آثار ژئومورفیکی متعدد، در حاشیه جنوبی این چاله تکتونیکی واقع شده است. تبیین نقش عوامل تکتونیکی در ایجاد چاله تکتونیکی مرند و ارزیابی میزان فعالیتهای تکتونیکی از طریق تحلیل دادههای رسوبی مورفولوژیکی، مهمترین اهداف این تحقیق میباشند که با تکیه بر دادههای حاصل از مقاطع ژئوفیزیکی و ژئوالکتریکی و آثار ژئومورفولوژیکی حاصل از کارهای میدانی و تحلیل نقشههای زمین شناسی و توپوگرافی مورد بررسی قرار گرفته اند. نتایج تحقیق نشان داد که با وجود برخورداری دشت مرند و ناهمواریهای اطراف آن از دینامیک بالای تکتونیکی، چشم انداز کنونی آن بیشتر نتیجة عملکرد فعالیتهای تکتونیکی در گذشته و به ویژه در کواترنری میباشد. یافته های مقاله اطلاعاتی را در ارتباط با فعالیتهای تکتونیکی کواترنری منطقه در اختیار گذاشته است. به طور کلی، بر اساس این یافتهها سیمای توپوگرافیکی و ژئومورفولوژیکی فعلی دشت مرند به شدت از فعالیتهای تکتونیکی کواترنری متأثر شده است و بر طبق شواهد موجود همین عامل مهمترین نقش را در ایجاد چاله تکتونیکی و در حال گسترش مرند داشته است. یافتههای این تحقیق می تواند راهنمای خوبی برای محققین در مطالعة آثار ژئومورفیکی گسلها در نواحی فعال تکتونیکی باشد.
مطالعه وقوع زمین لغزش ها در ارتباط با تغییر کاربری اراضی و جاده سازی مطالعه موردی حوزه آبخیز تجن، ساری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شناخت عوامل موثر در وقوع زمین لغزش ها یکی از مهمترین و ضروریترین اقدامات جهت پیشگیری و کاهش خسارات زمین لغزش می باشد. در این تحقیق بررسی نقش تغییرات کاربری اراضی و جاده سازی در بخشی از حوزه آبخیز تجن به مساحت 08/708 کیلومتر مربع در جنوب شهرستان ساری مورد مطالعه قرار گرفت. در عرصه تحقیق 68 زمین لغزش با عملیات میدانی و تفسیر عکسهای هوایی شناسایی گردید و موقعیت آن ها توسط GPS برداشت و در محیط GIS تبدیل به نقشه گردید. همچنین برای هر یک از زمین لغزش ها پرسشنامه ای در حین انجام عملیات میدانی تکمیل گردید. برای ارزیابی اثر تغییر کاربری اراضی در وقوع زمین لغزش پس از تهیه نقشه کاربری اراضی و اصلاح آن با استفاده از تفسیر عکسهای هوایی سال 1373، تجزیه و تحلیل پرسشنامههای تکمیل شده و در نهایت با به کارگیری از تکنیک های GIS مشخص گردید که 24/35 درصد زمین لغزش ها با مساحت81/34 هکتار در مناطقی اتفاق افتاده که تغییر کاربری از اراضی جنگلی به اراضی زراعی دیم و باغ در روی دامنههای شیبدار صورت گرفته است. همچنین پس از تهیه نقشه شبکه راه ها با استفاده از نقشه توپوگرافی و تکمیل آن با کمک عکسهای هوایی و به کارگیری از تکنیک های GIS مشخص گردید که بیشترین تراکم وقوع زمین لغزش حداکثر تا فاصله 75 متر از مرکز جاده با تعداد 21 زمین لغزش و تراکم 219/0 (تعداد در کیلومتر مربع) می باشد. همچنین روند کاهش تعداد زمین لغزش با فاصله گرفتن از جاده بیانگر اثر جاده سازی در وقوع زمین لغزش هامی باشد.
بررسی تغییرات ازن سطحی درمحدودة ایستگاه سینوپتیک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شناسایی فصول اقلیمی با استفاده از تحلیل خوشه ای
حوزه های تخصصی:
بررسی وقوع سیل و اثرات آن در گیلان
حوزه های تخصصی:
رودخانه ها (معرفی مفاهیم عمده در آموزش مبحث رودها در کتاب های درسی جغرافیا)
حوزه های تخصصی:
معرفی ابزارهای سنجش مستمر
حوزه های تخصصی:
تغییرات آب و هوایی و گازهای گلخانه ای حاصل از حمل و نقل شهری
حوزه های تخصصی:
سیستم گرمایش خورشیدی هوای تهویه (دیوار خورشیدی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دیوار خورشیدی یک جمع کننده خورشیدی نفوذی می باشد که یک جمع کننده غیر شیشه ای عمودی شامل یک جاذب فلزی سوراخ سوراخ می باشد که می تواند روی سطح خارجی ساختمان نصب شود ، هوا به وسیله یک لایه ساکن و نازک هوا روی سطح جاذب گرم می شود و سپس از میان سوراخ هایی به قطر 32/1 اینچ و به فواصل 1 سانتی متر از یکدیگر به داخل سیستم تهویه ساختمان مکش می شود . در یک روز آفتابی ، جمع کننده هوا میتواند دمای هوای ورودی را به یک راندمان بالا ببرد ...
ژئومورفولوژی ساحلی خورتنگ (Tang) و ویژگی های آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
"در ایران خورهای فراوانی در سواحل دریای عمان و خلیج فارس وجود دارد، اما خورتنگ یکی از خورهای منحصر به فرد از لحاظ شکل و نحوه پیدایش است که در شرق بندر تنگ و در سواحل مکران ایران واقع شده است. پدیده های ژئومورفولوژی پیرامون این خور از نظر ژئومورفولوژی ساحلی بسیار مهم و با اهمیت هستند و برخی از عوارض ژئومورفولوژیک آن مثل «تومبولوی تنگ» در ایران بی نظیر می باشند.
شناخت عوارض ژئومورفولوژیک منطقه مورد مطالعه چه به لحاظ شکل و موقعیت و چه از نظر ژنز و نحوه پیدایش آن ها، بسیار مهم و با اهمیت می باشد و می تواند اثرات مثبت زیادی در ایجاد تاسیسات زیر بنایی و توسعه صنعت صید و صیادی در منطقه در پی داشته باشد.
در این مقاله سعی بر این بوده است که بیشتر بر اساس تجربیات میدانی و مشاهدات عینی در منطقه به شناخت پدیده ها و عوارض مهم ژئومورفولوژیک منطقه پرداخته شود. زیرا که منابع مطالعاتی و کارهای انجام شده در منطقه بسیار کم و ناچیز است."
چالش های زیست محیطی جنگلها و مراتع ایران و پیامدهای آن
حوزه های تخصصی:
رشد و اعتلای صنایع سنگین و متمرکز، پس از انقلاب صنعتی و نیز کم توجهی به اثرات آلاینده های ساخته دست بشر، چالش های زیست محیطی زیادی را در سطح جهان به وجود آورده است. امروزه، آلودگی ها و چالش های زیست محیطی، گریبان گیر همه کشورهای جهان به ویژه کشورهای صنعتی شده است. این کشورها، علی رغم داشتن فن آوری های پیشرفته، قادر به حل این مشکل نبوده و نشست هایی مانند نشست استکهلم، ژوهانسبورگ و سران هشت کشور صنعتی جهان نیز نتوانسته است در حل معضل موجود، نقش اساسی داشته باشد. ابعاد چالش های زیست محیطی، با گستردگی هر چه بیشتر افزایش می یابد و تقریبا تمامی ابعاد محیط زیست انسان و موجودات زنده کره زمین، از قبیل: هوا، آب و خاک جنگل و مرتع را تحت تاثیر قرار داده است. کشور ما ایران، اگر چه از آلودگی های صنایع سنگین به دور مانده است، ولی در زمینه جنگل و مرتع و فرسایش خاک، دچار چالش شده، به گونه ای که از وسعت جنگل های کشور کاسته شده، مساحت آن از 600 میلیون هکتار در سال 1300، به 1.7 میلیون هکتار در سال 1382 رسیده است. وضعیت مراتع ایران نیز از این بهتر نیست، زیرا مساحت تحت پوشش آن از 80 تا 90 میلیون هکتار در سال 1370، به 40 تا 45 میلیون هکتار در سال های اخیر رسید است. از مهمترین پیامدهای چالش جنگل ها و مراتع، علاوه بر تلفات این منابع ارزشمند، فرسایش شدید خاک و بروز سیلاب های ویرانگر است. به گونه ای که از اوایل دهه 1300 تا اوایل دهه 1370، در یک دوره حدود 40 ساله، تعداد سیلاب های مخرب از 200 مورد به 1100 مورد رسیده است.
توفان های تندری و بارش های ناشی از آن در محدوده ی شهر اهر
حوزه های تخصصی:
پیش بینی وقوع سیلاب ها بر اساس موقعیت های سینوپتیکی در ساحل جنوبی دریای خزر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بارش های سیل زا در ساحل شمالی ایران براساس نقشه های روزانه سطح زمین و ترازهای بالا طی دوره آماری سی ساله (1970 الی 1999) بررسی گردید. نتایج حاصله بیانگر آن است که سه نوع توده هوا و سیستم فشاری در ریزش بارش سواحل جنوبی دریای خزر مؤثراست که عبارتند از: سیستم های کم فشار، چرخندها و واچرخندهای مهاجر. در بین این سه عامل، شدیدترین بارش ها مربوط به چرخندها و واچرخندهای مهاجر است. هرگاه در ساحل جنوبی دریای خزر و در سطح زمین، پشته پرفشار کوتاه ناشی از گسترش هوای سرد در منطقه استقرار یابد و در تراز های میانی و بالایی جو نیز ناوه وجود داشته باشد، شرایط لازم برای وقوع بارش های شدید در منطقه مهیا می شود. به این ترتیب هرقدر میزان فشار در سطح زمین بیشتر و ناوه تراز بالایی عمیق تر باشد، انتظار وقوع بارش شدیدتر نیز بیشتر می شود. نتایج تحقیق نشان داد که رخداد بارش های شدید در شمال کشور در تراز 500هکتوپاسکال با حاکمیت پشته بر روی دریای سیاه، شرق تا مرکز اروپا، شرق دریای مدیترانه و حضور ناوه عمیق در شرق دریای سیاه همراه است. این ناوه از حوالی عرضْ70شمالی شروع و به سمت جنوب - جنوبغرب در امتداد طول های تقریبی بین ْ40 تا ْ50 شرقی گسترش می یابد. واژگان کلیدی: سینوپتیک، بارش سیل زا، ناوه، پشته، سواحل جنوبی دریای خزر، ایران
ویژگی های خندق ها و عوامل کنترل کننده ی فرآیندهای خندق زایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
خندق ها از پیچیده ترین اشکال خطی هستند که تحت عوامل کنترل کننده مختلف، طی چندین مرحله، و در طول زمان، تحول و رشد می یابند. فعالیت فرآیندهای طبیعی که منجر به زایش خندق می شوند، معمولا در اثر کشت غیر اصولی، سیستم های آبیاری، چرای مفرط، جاده سازی، تغییرات کاربری و تغییرات اقلیمی، تشدید می گردند. منطقه مورد مطالعه که از محدوده مستعد به زایش خندق ها می باشد، به سبب دخالت عوامل انسانی، فعالیت چنین پدیده هایی به مرحله بحرانی و خطرناک رسیده است. در این مقاله سعی شده است که اثرات عوامل مختلف انسانی و طبیعی، بر روی فرسایش خندقی در روی شیب های مختلف، مورد مطالعه قرار گیرد. مطالعات نشان می دهد که شیب و مساحت حوضه های زهکشی بالادست هر خندق، عامل اصلی در تمرکز آب های جاری و تعیین کننده حد آستانه برای پدید آمدن خندق ها است. به همین دلیل در این مطالعه، نقش این دو پارامتر با استفاده از داده های جمع آوری شده بررسی و رابطه S=0.407A4.54857 به دست آمده است. علاوه بر رابطه مذکور، رابطه S=A0.4 نیز در منطقه مورد مطالعه، بررسی و مقادیر آن از 4،04 تا 21.32 به عنوان آستانه های برش بالا برای زایش خندق و طویل شدن آن، حاصل شده است. نتایج حاصل تحلیل های رگرسیونی نیز نشان می دهند که در بین پارامترهای مختلف توپوگرافی، طول دامنه و اختلاف ارتفاع، در طویل شدن خندق های منطقه، نقش اساسی ایفا می کنند. مشاهدات میدانی و تحلیل نمونه ای از خاک های جمع آوری شده، حاکی از این است که بیشتر خندق های بزرگ و عمده منطقه بر روی آبرفت های قدیمی توسعه یافته اند.