فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۷۲۱ تا ۲٬۷۴۰ مورد از کل ۴٬۷۳۱ مورد.
حوزه های تخصصی:
در مطالعه حاضر، همبستگی، میزان و روند تغییرات عناصر دما و بارش ایستگاه شیراز طی دوره آماری 2005- 1951 در مقاطع سالانه و فصلی با استفاده از روشهای رگرسیون سری های زمانی، شاخص استاندارد زی اسکور و روش میانگینهای متحرک، آزمونهای استقلال و همگنی، بتا( β ) و مان ـ کندال بررسی شده است. بررسی عنصر دما نشان می دهد که متوسط دمای سالانه دارای روند افزایشی به میزان9/1 درجه سانتیگراد در طی دوره مورد مطالعه است و این افزایش تقریباً در هر چهار فصل نیز قابل مشاهده است، اما متوسط بارش سالانه بر عکس متوسط دمای سالانه در کل یک روند کاهشی از خود نشان می دهد و از نظر فصول سال نیز این روند کاهشی به غیر از فصل زمستان در سایر فصول مشاهده می شود. با توجه به ضریب همبستگی رتبه ای مان ـ کندال روند مشخصی در آماره بارش سالانه ایستگاه همدید شیراز یافت نشد.
تعیین پتانسیل ژئوئید با استفاده از داده های ارتفاع سنجی ماهواره ای و GRACE(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی از این مقاله، تعیین پتانسیل ژئوئید با استفاده از داده های ماهوارة ارتفاع سنجی، Jason-2 و ماهواره GRACE است. مراحل انجام تحقیق حاضر براساس الگوریتم زیر است: 1) تهیه 80 دوره، در حدود 27 ماه، داده های خام ماهواره ارتفاع سنجی Jason-2؛ 2) انجام تصحیحات لازم نظیر: جزر و مدی، اتمسفریک و دستگاهی بر روی داده های خام به منظور تعیین ارتفاع سطح آب تصحیح شده؛ 3) تعیین پتانسیل ثقل روی نقاط سطح متوسط دریا به صورت ماهانه، با استفاده از ضرایب ماهانه هارمونیک های کروی مدل های ژئوپتانسیل ماهواره GRACE؛ 4) حذف داده های مربوط به دریاچه های بزرگ دنیا، به خصوص خزر یا کاسپین؛ و 5) متوسط گیری از باقی ماندة داده ها به منظور تعیین پتانسیل ژئوئید.
نتایج نشان می دهند که متوسط پتانسیل ژئوئید در فاصله زمانی ـ از ژوییه 2008 تا سپتامبر 2010- در حدود بوده که بیشترین مقدار تغییرات زمانی ماهانه آن با دوره تناوب نیمه سالانه در حدود 2/2 مترمربع بر مجذور ثانیه است.
حفاظت محیط زیست و مدیریت منابع خاک روستایی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در گذشته کشور ما با داشتن زمین های حاصلخیز فراوان و بهره گیری مناسب از مدیریت بهینه منابع خاک، همزیستی همگام با محیطِ زیست را تجربه کرده و سالیان زیادی آن را به عنوان موتور محرکه اقتصاد کشور محافظت نموده است. امّا اکنون ایران جزو کشورهایی است که فرسایش خاک به شدت در آن روی میدهد. با توجه به اینکه مناطق روستایی، بخش عمده ای از منابع طبیعی خاک کشور را در برمیگیرند؛ برنامه ریزی جهت رفع مسائل و به کارگیری شیوه های کارآمد، جهت بهره برداری و مدیریت بهینه ی آن میتواند راهگشای بسیاری از مشکلات زیست محیطی و اقتصادی- اجتماعی در زمینه توسعه روستاها باشد. روش مطالعه در این مقاله کتابخانه ای- اسنادی بوده و به منظور شناخت وضعیت مدیریت منابع خاک ایران از شیوه توصیفی- تحلیلی بهره گرفته است تا راهکارهای مناسب را بر این اساس ارایه نماید. نتایج نشان میدهد؛ ایران از جمله کشورهایی است که میزان تخریب منابع خاک و سایر منابع طبیعی آن، در مقایسه با سایر کشورهای جهان و حتی منطقه، در حد بسیار بالایی قرار دارد. این وضعیت در نتیجه عوامل طبیعی نامساعد نظیر؛ شیبِ تند اراضی، بارش های نامنظم و رگباری و عوامل انسانی همچون : نظام بهره برداری نامناسب، حاکمیت شیوه های غیراصولی و غیرعلمی در کشاورزی، روش های آبیاری سنتی و مدیریت ضعیف منابع خاک ایجاد شده است. در نهایت فرسایش مداوم و گسترده خاک، مشکلاتی نظیر کاهش شدید مواد آلی و عمق خاک، شوری و قلیایی شدن و در نهایت زمینه گسترش بیابان زایی در کشور را فراهم ساخته است.
برآورد میزان فرسایش ورقه ای، با استفاده از تحلیل دندروژئومورفولوژیکی ریشه های درخت در حوضه قره چای (رامیان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دندروژئومورفولوژی یکی از رشته های زیرمجموعه دندروکرونولوژی است که بر اساس تجزیه و تحلیل حلقه های رشد سالانه درختان و مورفولوژی رشد آنها به بررسی جنبه های فضایی و مکانی فرایندهای سطحی زمین در دوره های هولوسن می پردازد. هدف این تحقیق تحلیل دندروژئومورفولوژیکی حلقه های ریشه درخت برای برآورد نرخ فرسایش ورقه ای در حوضه قره چای (رامیان) است. به منظور تعیین میزان فرسایش ورقه ای بر اساس تحلیل دندروژئومورفولوژیکی ریشه های درختان، بعد از شناسایی ریشه های برونزد یافته بر اثر فرسایش، مجموعا تعداد 42 مقطع از ریشه درختان سوزنی برگ و پهن برگ تهیه شد. هنگام برداشت نمونه ها، اطلاعاتی مانند قسمت رو به آفتاب ریشه رخنمون یافته، محل تماس ریشه با سطح خاک، فاصله سطح خاک تا سطح فوقانی ریشه و اطلاعات مورد نیاز دیگر برای هر مقطع ثبت شد. سپس مقاطع تهیه شده خشک گردیدند و سمباده زده شدند. بعد از تعیین اولین سال رخنمون ریشه ها، بر اساس معادله 1 مقدار کلی فرسایش(Er) بدست آمد و سپس فرسایش سالیانه به میلی متر محاسبه گردید. متوسط فرسایش ورقه ای منطقه مورد مطالعه براساس مقاطع ریشه-های برونزد یافته، 541/0 میلیمتر در سال برآورد شده است. بررسی داده ها نشان می دهد که میانگین فرسایش سالانه در مقاطع دارای سن کمتر از 50 سال ،50 تا 100 سال، 100 تا 150 سال، 150 تا 200 سال و 200 تا 250 سال به ترتیب 86/0 ، 48/0 ، 4/0 ، 3/0 و 25/0 میلی متر است که این موضوع، افزایش میزان فرسایش از 250 سال پیش تا زمان حال را نشان می دهد. بررسی فرسایش در انواع پوشش گیاهی بیانگر آن است که مقدار متوسط فرسایش سالانه در جنگل های متراکم کمتر از جنگل های نیمه متراکم و کم تراکم است. ارزیابی مقدار فرسایش در سازندهای زمین شناسی نشان می دهد که مقدار فرسایش در خاک های واقع بر روی سازندهایی که دارای جنگل های متراکم کمتری هستند (مانند سازندهای شمشک پایینی و شمشک میانی)، بیشتر است. تحقیق حاضر نشان می دهد که گونه های سوزنی برگ مانند سرخدار و زربین، به علت دارا بودن حلقه های واضح تر و قابل شمارش تر، دارای کارایی بهتری در برآورد میزان فرسایش، در قیاس با گونه های پهن برگ مانند بلوط و زبان گنجشک هستند.
تغییرپذیری زمانی و مکانی بیشینه بارش ماهانه در بخش های جنوبی دریای خزر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تغییرپذیری دما و بارش از ویژگی های اصلی اقلیم به شمار می آید. به ویژه بارش در مقیاس های زمانی و مکانی مختلف دارای تغییرات بسیاری است. بررسی تغییرپذیری درون سالان? فراوانی بارش بیشین? ماهانه در مناطق جنوبی دریای خزر موضوع مقالة حاضر است. برای این منظور از داده های 32 ایستگاه (همدیدی سازمان هواشناسی و باران سنجی وزارت نیرو) که دارای 40 سال آمار پیوسته (2006-1967) است، استفاده شده است. بررسی اولیه نشان می دهد که به طور نسبی در ماه های سپتامبر، اکتبر و نوامبر بارش بیشین? ماهانه در بیشتر بخش های منطقه رخ می دهد. به منظور بررسی دقیق تر و نشان دادن تناوب بارش از روش هارمونیک استفاده گردید. روش هارمونیک نشان داد که بیشترین درصد توضیح واریانس به وسیل? هارمونیک اول به میزان بیش از70 درصد در بخش های ساحلی مناطق مرکزی و غربی این منطقه مشاهده می شود. در این بخش ها تغییرات درون سالان? بارش بیشین? ماهانه طی دور? مورد بررسی عموماً به صورت سالانه صورت می گیرد. در بخش های کوهستانی و شرقی به هارمونیک های سوم و چهارم برای توضیح واریانس نیاز است و در بعضی از موارد تا هارمونیک ششم نیز برای توضیح واریانس به کار می رود، که نشان از تغییرپذیری زیاد و عدم یکنواختی بارش در این مناطق دارد. بیشترین PVR(1) به میزان 82 درصد متعلق به ایستگاه رشت و کمترین میزان PVR(1) به میزان حدود 10 درصد مربوط به ایستگاه نمارستاق است. میزان PVR که نشان دهند? میزان توضیح دهندگی واریانس است، در هارمونیک اول نشان دهند? تغییرات سالانه است. در ایستگاه رشت به واسط? میزان بالای PVR هارمونیک اول تغییرات درون سالانه مولف? بررسی شده دارای یکنواختی بیشتر و سالانه بوده و در ایستگاهی همچون نمارستاق تغییرات دارای تغییرپذیری بیشتری است و به هارمونیک های بالاتری برای توضیح واریانس نیاز است.
پتانسیل سنجی مناطق بهینه ی توسعه ی ژئومورفوتوریسم ( مطالعه موردی: منطقه ی مرنجاب در جنوب دریاچه ی نمک)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
منطقه ی مرنجاب، در شمال کاشان و جنوب دریاچه ی نمک واقع شده است. این منطقه، به علّت شرایط ویژه ی ژئومورفولوژیکی و مناظر طبیعی و بی همتایش که گویای عناصر و اجزای کویر است جاذبه های خاصِّ ژئومورفولوژیکی و ژئوتوریسمی دارد که در صورت مطالعه و شناسایی قابلیّت های گردشگری آن و برنامه ریزی لازم در این خصوص، توانایی تبدیل شدن به منطقه ای ژئوتوریسمی فوق العاده را دارد. هدف این پژوهش، شناسایی دقیق جاذبه های ژئومورفولوژیکی مناسب برای توسعه ی ژئوتوریسم و اکوتوریسم در منطقه و معرّفی مستعدترین قسمت های منطقه برای تمرکز تأسیسات گردشگری است. به همین دلیل، اطلاعات مورد نیاز در این پژوهش به دو روش کتابخانه ای و مطالعات میدانی گردآوری و با استفاده از نقشه های مورد نیاز، عکس و تصاویر ماهواره ای، وسایل صحرایی و نرم افزارها و همچنین با استفاده از دو مدل دلفی و تحلیل سلسله مراتبی به تجزیه و تحلیل آنها پرداخته شد. در روش کتابخانه ای علاوه بر متون مرتبط با موضوع، برخی از اطلاعات مورد نیاز، به ویژه اطلاعات کمّی با مراجعه به کتابخانه ها، اداره ها و سازمان ها جمع آوری شد. در روش مطالعات میدانی، جمع آوری اطلاعات، با مشاهده مستقیم (عکس و فیلم)، مصاحبه و پرسش نامه انجام شد. در این راستا، تعداد 10 پرسش نامه به روش دلفی یا پرسشگری خبره، پُر شد و وزن های به دست آمده وارد لایه های GIS شد تا به روش تحلیل سلسله مراتبی یا AHP منجر به تعیین مکان های مناسب شود. نقشه ی نهایی و نتایج آن نشان داد که از مجموع 32000 هکتار مساحت منطقه ی مورد مطالعه، حدود 1/32 هکتار پتانسیل بالا، 3/8 هکتار پتانسیل به نسبت بالا، 5/8 هکتار پتانسیل متوسّط، 1/46 هکتار پتانسیل به نسبت پایین و 7/10 هکتار نیز پتانسیل پایین دارند. درنتیجه، می توان برای 3/7% از مساحت منطقه که پتانسیل اکوتوریسمی متوسّط به بالا دارند، برنامه ریزی کرد.
پایش تغییرات کاربری و پوشش اراضی پناهگاه حیات وحش هامون، طی سال های 1365 تا 1388 با استفاده از تصاویر ماهواره ای و سامانه های اطلاعات جغرافیایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تغییرات کاربری و پوشش اراضی از عوامل مهم در تغییر جریان هیدرولوژیک، فرسایش و تنوع زیستی مناطق تحت حفاظت قلمداد می شود. با درک این تغییرات می توان اکوسیستم را در مسیر اهداف حفاظتی، مدیریت کرد. این مطالعه به منظور بررسی تغییرات کاربری و پوشش اراضی پناهگاه حیات وحش هامون در سه دهه گذشته با استفاده از تصاویر ماهواره لندست سال های 1365 و 1379 و 1388 صورت گرفت. پس از انجام تصحیحات لازم بر روی تصاویر، با استفاده از روش طبقه بندی ترکیبی، نقشه کاربری و پوشش اراضی تهیه شد. نقشه پوشش گیاهی با استفاده از شاخص سبزینگی تسلدکپ و نمونه برداری میدانی و نقشه آب، شوره زار و خاک لخت با استفاده از شاخص نرمال شده آب و پردازش PCA بر روی تصویر تهیه گردید. در انتها تمامی لایه های اطلاعاتی تهیه شده با یکدیگر ترکیب شدند و نقشه کاربری و پوشش اراضی منطقه برای هر سال تهیه شد. به منظور بررسی تغییرات به وجود آمده در منطقه، روش مقایسة پس از طبقه بندی به کار رفت. نتایج مطالعه حاضر نشان داد که در این دوره مطالعه در سال 1379 تالاب هامون کاملاً خشک شده و به همین دلیل بین سال های 1365 الی 1379 مقدار پوشش گیاهی آن به شدت کاهش پیدا کرده و بر سطح اراضی شور افزوده شده است. با آبگیری مجدد تالاب در سال 1388 پوشش گیاهی آن احیا گردید، و این پوشش از 6 درصد کل منطقه در سال 1379 به 20 درصد افزایش پیدا کرد، و اراضی شور نیز از 39 درصد کل منطقه به 13 درصد کاهش یافت.
مقایسه ی روش پنمن مانتیث فائو و تشت تبخیر کلاس A با داده های لایسیمتری در برآورد تبخیر و تعرق گیاه برنج در منطقه ی آمل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در بخش عظیمی از قاره ی آسیا، برنج تأمین کننده ی بیش از 80 درصد کالری مصرفی مردم است. تأمین نیاز آبی برنج، به عنوان گیاهی با ارزش غذایی و اقتصادی بالا، در بسیاری از اراضی شالیزاری امری مهم تلقّی می شود. در این مطالعه، تبخیر و تعرّق گیاه برنج در قالب طرحی دو ساله، با کشت دو رقم خزر و طارم به دو روش مستقیم (لایسیمتر) و غیرمستقیم (فائو) در منطقه ی آمل در استان مازندران مورد بررسی قرار گرفت. در راستای اندازه گیری های لایسیمتری و محاسبه های فوق، تبخیر و تعرّق گیاه مرجع از اندازه گیری های روزانه ی تشت تبخیر کلاس A و تعیین ضرایب اصلاحی تشت تبخیر به دست آمد. ضرایب اصلاحی تشت تبخیر از معادله های پژوهشگران مختلفی مانند کونیکا، آلن و پرویت، اشنایدر، اشنایدر اصلاح شده، اورنگ و کونیکا محاسبه شد. با بررسی نتایج لایسیمتری، تبخیر و تعرّق گیاه برنج در سال اوّل کشت 5/578 میلی متر و در سال دوم 6/481 میلی مترحاصل شد. نتایج مطالعه نشان داد، استفاده از روش پنمن مانتیث فائو در محاسبه ی تبخیر و تعرّق گیاه مرجع و اِعمال ضریب گیاهی تبخیر و تعرّق برنج در این منطقه، 5-4 درصد برآورد بیشتری نسبت به مقادیر اندازه گیری لایسیمتری دارد. براساس نتایج به دست آمده، روش اشنایدر برای تعیین ضریب تشت توصیه می شود. همچنین، استفاده از تشت تبخیر در برآورد تبخیر و تعرّق گیاه مرجع منطقه ی مورد مطالعه، مناسب است. مقایسه ی تبخیر و تعرّق برنج برآوردی، براساس داده های تشت تبخیر و ضریب تشت اشنایدر و اعمال ضریب گیاهی با مقادیر تبخیر و تعرّق واقعی برنج نشان داد، مقادیر برآوردی به طور میانگین 5/1 درصد نسبت به مقادیر واقعی کمتر است که مؤیّد دقّت مناسب مدل در برآورد تبخیر و تعرّق گیاه برنج در منطقه ی مورد مطالعه است. در مجموع یافته های پژوهش نشان داد با به کارگیری روش های مناسب تخمین تبخیر و تعرّق گیاه مرجع و اِعمال ضریب گیاهی، می توان تبخیر و تعرّق گیاه برنج را که برای مناطق مختلف کاربردی و مناسب است با دقّت مطلوب محاسبه کرد.
بررسی توانمندی مدل اقلیمی PRECIS در شبیه سازی بارش?های منطقه یای ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله، برونداد مدل گردش عمومی جوّ HADAM3P با مدل منطقه ای PRECIS در دوره ی 1990-1976 ریزمقیاس نمایی دینامیکی شد و داده های بارش ایران در مقیاس های زمانی ماهانه و فصلی در دو حالت با و بدون چرخه ی سولفور، مورد ارزیابی قرار گرفت. در پژوهش حاضر، مدل PRECIS با تفکیک افقی 44/0 درجه ی جغرافیایی در شبکه هایی با ابعاد حدود 2500 کیلومترمربّع اجرا شد و نتایج حاصل از اجرای مدل به دو روش ناحیه ای و ایستگاهی با داده های واقعی ایستگاه های هواشناسی مقایسه شدند، سپس میانگین های خطا و اریبی بارش ماهانه و انحراف معیار آن برای نواحی مختلف محاسبه شدند. میانگین خطای شبیه سازی حدود 3/5 درصد برآورد شد که بیشترین میانگین خطای شبیه سازی در نواحی بارشی فارسی، هرمزی، خوزی و خزری به ترتیب با 9/24، 9/16، 2/12 و 2/10- درصد و کمترین میانگین خطای شبیه سازی در نواحی بارشی کردی، آذری، میانه ی شمالی و خراسان شرقی با حدود یک درصد محاسبه شد. اریبی مثبت بارش در نواحی جنوبی کشور ممکن است ناشی از تزریق رطوبت از یاخته های بزرگ مقیاس مدل گردش عمومی به ساختار ریزمدل منطقه ای باشد. همچنین اریبی منفی بارش های خزری می تواند به دلیل ضعف مدل منطقه ای PRECIS در پارامترسازی بارش های همرفتی این منطقه باشد. علاوه برآن، بیشترین میانگین خطای شبیه سازی ماهانه در ماه های گرم سال دیده شد که در آنها وقوع یک بارش های ناگهانی همرفتی می تواند منجر به خطای کمابیش بزرگی شود. کمترین میانگین اریبی فصلی در بهار با 1/0میلی متر و بیشترین آن در زمستان با 2/17- میلی متر رخ داده است. نتایج این پژوهش نشان می دهد که مدل منطقه ای PRECIS توانمندی شبیه سازی بارش های کلّی کشور را دارد؛ اما توانمندی آن در شبیه سازی بارش های ناحیه ای و همرفتی ضعیف است.
مدلسازی تعداد روزهای بارش سالانه براساس رطوبت نسبی و دمای سالانه (مطالعه موردی ایستگاه زنجان)
حوزه های تخصصی:
تحلیل فضائی حوضه کُر با تکیه بر استدلالهای ژئومورفیک و هیدرولوژیک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در پژوهش های ژئومورفولوژی حوضه ها را می توان از سه دیدگاه مورد مطالعه قرار داد؛ که این دیدگاه ها عبارتند از I. دیدگاه تاریخی (موریس دیویس و طرفداران نظریه او)، II . کاتاستروفیسم (بزرگی وقوع رویدادها با توجه به بسامد این رویدادها) و III. دیدگاه سیستمی (تراز بیلان انرژی و ماده ورودی و خروجی از حوضه های ژئومورفیک). در مقاله حاضر تحولات ژئومورفولوژیکی حوضه کر از دریچه تئوری فضائی مورد پژوهش قرار گرفته است. هدف از انجام این پژوهش تعیین وضعیت تعادلی و پایداری حوضه از گذشته تاحال و در آینده می باشد. روش انجام تحقیق تعیین ورودی و خروجی ماده و انرژی (بارش، تابش خورشیدی، تکتونیک و نئوتکتونیک و ...) به حوضه با توجه به سیبرنتیک میان دادی حوضه هم چنین محاسبه بیلان انرژی و ماده در سطح حوضه با توجه به آنتروپی مثبت و منفی در سطح حوضه بوده است. با استناد به یافته های پژوهش حاضر که حاصل برآیند سیبرنتیکی بین فرم و فرآیند در حوضه است، می توان با اطمینان اظهار نمود که حوضه در چه وضعیت تعادلی قرار داشته است که خود این وضعیت تعادلی موجود، برآیند حالت های تعادل ایستا، دینامیکی و یک نواخت است که بر وضعیت ژئومورفولوژیک حوضه مسلط می باشند. بنابراین با توجه به وضعیت سیستم ژئومورفیک حوضه بهترین روش آمایشی حوضه از میان روش های (برنامه ریزی، مدیریت ریسک و مدیریت بحران) در حوضه که هم مستلزم صرف هزینه های گزاف نباشد و هم باعث ایجاد اغتشاش در پایداری و تعادل ژئومورفولوژیک حوضه رودخانه کر نگردد؛ استفاده از شیوه مدیریت بحران می باشـــد.
ردیابی آثار یخچال های طبیعی (مطالعه موردی: یخچال طبیعی حوضه تیگرانی ماهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ماهیت اکثر اشکال و فرایندهای بیرونی زمین، اساساً تابع شرایط اقلیمی حاکم بر یک منطقـه در طـی زمان می بـاشد. لـذا آثـار و شـواهـد تغییرات اقلیمی دوران چهارم که مهمترین آنها وجود آثار یخچالی باقی مانده از این دوره است توانسته پدیده های متنوع ژئومورفولوژی را در سطح خارجی پوسته زمین بر جای بگذارد و با توجه به این آثار و شواهد می توان شرایط اقلیمی گذشته را بازسازی نمود. در همین راستا، در این پژوهش اقدام به بررسی آثار یخچالی در منطقه ماهان کرمان پرداخته شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که خط مرز برف دایمی در منطقه مورد مطالعه در ارتفاع 2900 متری و خط تعادل آب و یخ در ارتفاع 1900 متری بوده است. نقشه های رسم شده نشان می دهد که اختلاف دمای حال و دمای گذشته 5/8 درجه سانتی گراد و اختلاف بارش فعلی و گذشته درحدود 300میلیمتراست. همچنین، بر اساس رابطه مانینگ حجم یخ عبوری از دره یخچالی در منطقه مورد مطالعه با سرعتی معادل 3 متر در سال برابر 1305 متر مکعب برابر4/2 لیتردر ثانیه محاسبه شد. نتایج حاصل از بررسی های مورفوسکوپی که بر روی دانه های بسیار ریز انجام می گیرد نیز می تواند بیانگر منشا رسوبات یک منطقه باشد که بر این اساس 6/66 درصد از رسوبات منطقه مطالعاتی را رسوبات زاویه دار تشکیل می دهد که رسوبات یخچالی بوده است و رسوبات آبی 4/33 درصد را در بر می گیرد.
برآورد نیروی جنگل شهری در ترسیب کربن اتمسفری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
افزایش گازهای گلخانه ای منجر به تغییرات اقلیمی و گرمایش جهانی شده و آثار زیانباری بر حیات انسان بر روی کره زمین گذاشته است. دیاکسیدکربن عمده ترین گاز گلخانه ای است که جنگل های شهری نیروی بالایی در جذب و ترسیب آن در بیومس و خاک دارند. برای انجام این تحقیق توده های 40 ساله اقاقیا و زبان گنجشک به همراه زمین بایر مجاور (شاهد) در پارک جنگلی چیتگر تهران انتخاب شد و مقدار کربن ترسیب شده در بیومس (هوایی و زیرزمینی)، لاشبرگ و خاک (0تا 15 و 15 تا 30 سانتیمتری) مورد اندازه گیری شد. نتایج نشان داد هر یک از توده های اقاقیا و زبان گنجشک به ترتیب سالانه 63/9 و 5/3 تن در هکتار کربن ترسیب کرده و منجر به افزایش نیروی ترسیب کربن در حدود 5/482 و 140 تن در هکتار شده اند. ارزش اقتصادی حاصل از ترسیب کربن با توده های مذکور به ترتیب 20 و 5/2 میلیون دلار محاسبه شد. بیشترین سهم از ترسیب کربن کل به بیومس تنة درختان (61 درصد در تودة اقاقیا و 51 درصد در توده زبان گنجشک) اختصاص یافت. مقدار اسیدیته، درصد شن و نیتروژن نیز به ترتیب از مهم ترین عوامل مؤثر بر کربن آلی خاک بودند. نتایج این تحقیق نیروی بالای جنگل شهری در جذب و ترسیب کربن اتمسفری را ثابت کرد. بنابراین با توجه به مزایای بسیار زیاد ترسیب کربن و همچنین عضویت ایران در کنوانسیون تغییرات اقلیمی، ضروری است که با مدیریت و محافظت مناسب این جنگل شهری و جنگل های شهری مشابه در تهران و سایر مناطق ایران گام مثبتی به منظور کاهش تراکم کربن اتمسفری و در نتیجه کاهش گرمایش جهانی و تغییرات اقلیمی برداشته شود.
تحلیل الگوی دینامیکی و همدیدی بارش های سنگین در جنوب غرب خزر و غرب ایران (مطالعه موردی: بارش مورخه 14/8/1383)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
برای شناخت بهتر از بارش های سنگین یک منطقه، لازم است تا مطالعات کافی از شرایط دینامیکی و همدیدی رخداد بارش در آن منطقه صورت بگیرد. بدین منظور، پژوهش حاضر، به تحلیل دینامیکی و همدیدی بارش سنگین در تاریخ 14/8/1383 که در غرب ایران و جنوب غرب دریای خزر رخ داده می پردازد. برای انجام این پژوهش، پارامترهای دما، ارتفاع ژئوپتانسیل، رطوبت، باد و فشار سطح دریا در سال 2004 برای تمام سطوح استاندارد تهیه شد؛ سپس شبکه ای که بتواند تحلیل قابل قبولی از رخدادهای هواشناسی ارائه بدهد و تا حدّ ممکن سامانه های همدیدی در آن نمایان باشد، طرّاحی شد. در مرحله ی بعد پارامترهای جوّی بر روی این شبکه، با استفاده از نرم افزار گردس کشیده شد. برای بررسی و تحلیل بهتر به مدّت یک هفته، نقشه های روزهای وقوع، قبل و بعد از بارش ترسیم شد. نتایج نشان می دهد که در روز چهاردهم آبان 1383 در جنوب غرب خزر سامانه کم فشاری در سطح زمین گسترش یافته است. همچنین در این روز، شکل گیری ناوه در ترازهای میانی جو و فرارفت هوای سرد نیز مشاهده شده است. محور ناوه ی مذکور با محور جت باد شمال خزر همراهی دارد. وضعیّت مؤلّفه نصف النهاری باد باعث افزایش شیو افقی فشار شده است که خود موجب افزایش همرفت و ایجاد تاوایی مثبت شده است. این شرایط با تشدید سرعت قائم، مؤلّفه ی آزمین گرد باد را تقویّت کرده است و موجب تشدید ناپایداری کژفشاری و افزایش جریان های صعودی گردیده است. وضعیّت همگرایی و تاوایی تراز 500 هکتوپاسکال این روز، نشان دهنده ی شرایط مساعد جریان های صعودی در جنوب غرب خزر و نوار مرزی غرب کشور است. سامانه ی ناپایدار در روز پانزدهم آبان به تدریج در جنوب غرب خزر و غرب به دلیل از بین رفتن ناوه ی مذکور و فرارفت هوای سرد و همچنین غلبه ی شرایط واگرایی در سطوح بالای جو و پُرفشاری در سطح زمین، تضعیف و ناپدید می شود که این به معنی توقف بارش در این منطقه است.
تحلیل زمانی و مکانی طوفانهای گرد و خاک در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این تحقیق طوفان های گرد و خاک بر حسب فراوانی زمانی و مکانی برای 50 ایستگاه هواشناسی سینوپتیک در سراسر کشور در طی دوره آماری 1987- 2006 بررسی و تجزیه و تحلیل شد. به این منظور داده های آمار روزانه کدهای پدیده گرد و خاک از سازمان هواشناسی کشور دریافت شد و فراوانی آن ها به صورت سالیانه و ماهیانه محاسبه و برای اطلاعات مذکور نقشه پراکندگی مکانی طوفان ها تهیه و تحلیل شدند. نتایج حاصل از بررسی سالیانه پدیده گرد و خاک معلق در هوا نشان میدهد که ایستگاه زابل با میانگین فراوانی 183 روز بیش ترین تعداد روزها و پس از آن ایستگاه های زاهدان، بوشهر، طبس، بندرعباس، جاسک، ایرانشهر، همدان و اهواز به ترتیب بیش ترین فراوانیها را دارند.
نتایج بررسی فراوانی ماهانه برای پدیده گردخاک معلق در هوا نشان میدهد که بیش ترین فراوانی مربوط به ماه ژولای و کم ترین فراوانی مربوط به ماه دسامبر است. نتایج حاصل از بررسی سالیانه طوفان های گرد و خاک نشان میدهد که به طور کلی ایستگاه زابل بیش ترین فراوانی وقوع طوفان را در طی دوره آماری بررسی شده دارد. از نظر توزیع فراوانی ماهیانه به جز ایستگاه زابل که در ماه ژولای در طی دوره آماری بررسی شده بیش ترین فراوانی رادارد و ایستگاه زاهدان که در ماه های مارس و فوریه هر کدام با میانگین فراوانی یک طوفان بیش ترین فراوانیها را دارند، در سایر ایستگاه ها بیش ترین فراوانی مربوط به ماه می است. در مناطق مختلف کشور از نظر فراوانی وقوع طوفان میتوان به چهار طبقه تقسیم کرد.
پهنه بندی بارش غرب و شمال غرب ایران به روش تحلیل خوشه ای
حوزه های تخصصی:
در این پژوهش به کمک داده های بارش روزانه 169 ایستگاه سینوپتیک و کلیماتولوژی و باران سنجی منطقه غرب و شمال غرب کشور از تاریخ 1951 تا 2004 که طول دوره آماری آنها دست کم 10 سال بود، نقشه هم بارش ترسیم شد و یک ماتریس 169×19724 حاصل شد که بر روی سطرها روز و بر روی ستون ها، ایستگاه ها قرار گرفتند. سپس میانگین بارش برای هر روز محاسبه شد و یک ماتریس جدید 169×366 حاصل شد. با استفاده از روش کریجینگ جهت درون یابی بارش کل پهنه مورد نظر اندازه یاخته ها 14×14 کیلومتر در نظر گرفته شد و برای هر روز نقشه بارش جداگانه ای ترسیم شد. نتایج حاصل از تحلیل خوشه ای بر روی فواصل اقلیدسی این ماتریس به روش وارد نشان داد که بر حسب مقدار و زمان دریافت بارش در منطقه مورد مطالعه سه ناحیه بارشی متمایز وجود دارد. مناطق مذکور با توجه به وضعیت بارشی آنها شامل منطقه کم بارش، پربارش و متوسط می باشد.
بررسی تغییرات شوری منابع آب زیرزمینی در دشت سراب (با استفاده از نقشه های کیفی و GIS)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دشت سراب به دلیل موقعیت جغرافیایی ویژه که در بین تودة آتشفشانی سبلان در شمال و رشته کوه بزقوش در جـنوب قـرار دارد، دارای ذخایر غـنی آبهای زیرزمینـی مـیباشد. ولی این آبها در مسیر حرکـت از پایکوههای پیرامون به سمت مرکز دشت شور میشوند. در این راستا، مطالعه حاضر سعی دارد ضمن ارزیابی کیفیت شیمیایی آبهای زیرزمینی دشت سراب از نظر مصارف کشاورزی، با ترسیم پراکنش مکانی شوری آبهای زیرزمینی، تغییرات شوری آنها را در یک دورة ده ساله (1387-1378) بررسی کند. برای این منظور نتایج تجزیه شیمیایی نمونه آب 45 حلقه چاه عمیق و نیمه عمیق، شامل پارامترهای (EC)، (SAR) و (Cl) در خرداد ماه 1378 و 1387 مقایسه شدند و با استفاده از نرمافزار Arc/GIS پراکنش شاخصهای کیفی مزبور در دشت سراب با ترسیم نقشههای کیفی (شامل نقشههای هم ارزش EC، SAR و Cl) نشان داده شدند. نتایج این بررسی نشان میدهد که آبهای زیرزمینی با شوری کم و خیلی کم به پایکوههای ارتفاعات اطراف دشت اختصاص دارند و به سمت مرکز و غرب دشت بر میزان شوری آنها افزوده میشود. همچنین تغییرات شاخص EC در منطقه مشخص میکند که میزان آبهای زیرزمینی شیرین از خرداد 1378 تا 1387 تنزل یافته است. در عوض در این مدت مقدار آبهای با شوری کم 5/14 درصد افزایش نشان میدهد. در این دوره از آبهای زیرزمینی شور هم در حدود 7/6 درصد کاسته شده و بر میزان آبهای خیلی شور افزوده شده است.
بررسی علل ناپایداری آبراهه ها در سطح دلتای رود کُل (غرب بندرعباس)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مورفولوژی و رفتار شبکه ی زهکشی رودخانه ها به تغییرات حاصل از فعّالیّت های زمین ساختی، داده های رسوب شناسی و دینامیک جریان، بسیار حساس بوده و الگوی آنها تا حدِّ زیادی از این عوامل تأثیر می پذیرد. این پژوهش، تأثیر این فعّالیّت ها را بر تغییرات مورفولوژی و بستر رودخانه ی کُل، واقع در شمال غربی تنگه ی هرمز، مورد بررسی قرار داده است. مهم ترین شواهد آن، تغییر مسیرهای متعدّد این رودخانه در دوره های زمانی مختلف است. همچنین مکان این تغییر مسیرها نیز، محدوده ی مشخّصی را در سطح دلتا نشان می دهد و به نظر می رسد بیشتر تحت تأثیر حرکات زمین ساختی و دینامیک جریان باشد. هدف از این پژوهش، بررسی شواهد موجود و ارزیابی تأثیر این عوامل در تغییرات بستر رود کُل در محدوده ی دلتا است. برای دست یابی به این هدف و برای شناخت شیوه ی عملکرد و میزان اثرگذاری عوامل گفته شده در مورفولوژی و رفتار رودخانه ی مورد مطالعه، آثار زمین ساختی، ویژگی های رسوب و دینامیک جریان مسیر آبراهه ی رود کُل، به عنوان داده ها و نیز، پاره ای از شاخص های مورفومتریک به عنوان ابزارهای مفهومی برای شناخت شیوه ی عملکرد آنها و زمین ساخت منطقه، مورد استفاده قرار گرفته است. سپس نتایج به دست آمده با انجام کار های میدانی گسترده، کنترل شده اند. علاوه براین، از عکس های هوایی، تصاویر ماهواره ای، نقشه های توپوگرافی و زمین شناسی، به عنوان ابزارهای مقایسه ی زمانی و مکانی پژوهش استفاده شده است. نتایج به دست آمده از تحلیل داده ها با شاخص های مذکور و نیز، داده های ژئودینامیک نشان می دهد که منطقه ی مورد مطالعه تا اندازه ی زیادی از فعّالیّت های زمین ساختی کواترنری متأثّر شده است با این تفاوت که میزان تأثیرگذاری فعّالیّت در همه جای آن یکسان نیست، بلکه قسمت های بالادست بیشتر از بخش های پایین دست دلتا از این فعّالیّت ها تأثیر می پذیرند.
بررسی تغییرات درازمدت تبخیر و تعرق گیاه مرجع در چند نمونه اقلیمی گرم کشور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این تحقیق با استفاده از آمار و اطلاعات هواشناسی13 ایستگاه سینوپتیک کشور با اقلیم های گرم در دوره مشترک آماری 2006-1957 انجام شد. به منظور بررسی روند داده های تبخیر و تعرق گیاه مرجع (ET0) با روش پنمن- مانتیث- فائو 56 در مقیاس های فصلی و سالانه در دوره آماری50 ساله از دو آزمون ناپارامتری من- کندال و تخمین گر سِن استفاده گردید. همچنین برای دستیابی به نتایج بهتر و اطمینان از وقوع تغییرات معنی دار در اقلیم منطقه و آشکارسازی چگونگی تغییرات میانگین های ETo، دوره مطالعاتی به دو دوره 50 و 16 ساله تفکیک شد و به منظور مقایسه میانگین های دوره ها با هم، از آزمون من- ویتنی بهره گرفته شد. نتایج حاصل از بررسی روند ETo با دو آزمون نشان داد که در دوره 50 ساله، 53 درصد ایستگاه ها در فصل های مختلف و یا در مقیاس سالانه دارای روند معنی دار بوده اند و 47 درصد ایستگاه ها در کل عدم معنی داری را نشان داده اند. بیشترین روند معنی دار ETo تأیید شده به وسیله هر دو آزمون، در فصل تابستان و کمترین معنی داری در فصل زمستان مشاهده شده است. نتایج نشان می دهد که در 65 درصد موارد شیب روند معنی دار ETo در مناطق مورد بررسی، چه در مقیاس فصلی و چه در مقیاس سالانه منفی به دست آمد. به منظور بررسی دقیق تر تغییرات موجود در پارامترETo، مقایسه نتایج میانگین های ETo در دو دوره زمانی 16 ساله و درازمدت (50 ساله) نشان داد که در مقیاس فصلی و سالانه در 67 درصد موارد کاهش و در 33 درصد موارد افزایش میانگین ETo در دوره 16 ساله نسبت به دوره درازمدت به وقوع پیوسته است که این با نتایج حاصل از روند درازمدت ETo که در بیشتر موارد کاهشی است، هم خوانی دارد.
کاربرد روش های زمین آمار در مطالعات توزیع مکانی بارش (مطالعة موردی: استان کرمان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در مطالعات جغرافیایی با توجه به اینکه برداشت اطلاعات اغلب به صورت نقطهای انجام میگیرد، ضرورت دارد جهت تعمیم آن به کل منطقه، عملیات درونیابی بر روی نقاط انجام گیرد. در این مطالعه با استفاده از روشهای کریجینگ و معکوس وزنی، نسبت به درونیابی بارش در استان کرمان اقدام شده است. برای این منظور از آمار بارش ماهانه تعداد 9 ایستگاه سینوپتیک استان کرمان و 11 ایستگاه سینوپتیک استانهای همجوار استفاده شده است.
نتایج این مطالعه نشان میدهد که روش کریجینگ با سطح خطای پایینتر روش مناسبتری برای درونیابی بارش در این منطقه میباشد. بر اساس مدلهای برازش یافته نیمهپراکنش نگار، مدلهای کروی، خطی و نمایی امکانات مناسبتری را برای تهیة نقشههای همباران قرار میدهند. در بین مدلهای مذکور مدل کروی برای ماههای ژانویه تا ژوئن و هم چنین ماه دسامبر، مدلنمایی برای ماه جولای و مدل نمایی برای ماههای آگوست تا نوامبر مناسب ترین مدل تغییر نما تشخیص داده شدند. بر مبنای نقشههای ترسیم شده برای ماههای مختلف ضمن اینکه بیشترین میزان بارش در فصل زمستان اتفاق افتاده است بیشترین دامنة تغییرات هم به میزان 42-13 میلیمتر در این فصل است. از نظر مکانی شیب تغییران بارش از جنوب به شمال روند کاهشی دارد. در سایر فصول ضمن پایین بودن میانگین بارش دامنه تغییرات نیز نوسانات قابل ملاحظهای نشان نداد.