فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۸۶۱ تا ۳٬۸۸۰ مورد از کل ۴٬۷۳۱ مورد.
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش: شناسائی چهار روش طبقهبندی اقلیمی و بررسی توانمندی های هریک از آنها در تشخیص اقلیم ایستگاههای و ارزیابی این روشها با یکسری اطلاعات همسان در نرمافزار رایانه و نتایج حاصل از آن است روش نمونهگیری: ۵۰ ایستگاه کلیماتولوژی و سینپوتیک کشور که داری آمار حدود ۳۰ ساله بوده و پراکنش مناسبی درسطح ایران داشتهاند، برای پژوهش انتخاب و برخی از عناصر اقلیمی هر ایستگاه استفاده گردید روش پژوهش: با شناسائی گردش اطلاعات هریک از این روشها و دادههای اولیه مورد نیاز، بطور دستی و رایانهای اقلیم چندین ایستگاه محاسبه و جهت تسریع در محاسبه و ارزشیابی آنها، یک نرمافزار طراحی گردید طرح پژوهش: مشکلات اجرائی و تشخیص اقلیمی روشهای سنتی نیاز به یک تحول و بازنگری در جوابگویی کامل دراین زمینه دارد و یافتن جایگاه مدلهای ریاضی و رایانهای دراین پژوهش مدنظر میباشد نتیجهگیری کلی: باوجود آسان بودن روش دومارتن و کوپن، برای ریزپهنه بندی اقلیمی روش تحلیل عاملی و لیتین اسکی بهتر جوابگو هستند. استفاده از روش تحلیل عاملی بدلیل تعریف معیار توسط خود محقق، نیاز به مهارت رایانهای و اقلیمی بیش از روشهای دیگر است، روش کوپن برای واسطهیابی نتایج درGIS نیاز به یک اصلاح دارد. برخی از اصلاحات مورد نیاز هریک از روشها دراین پژوهش آورده شده است
اقلیم و تاثیر آن در مسائل کشاورزی بخش مرکزی شهرستان قزوین
حوزه های تخصصی:
پژوهش شامل موارد ذیل است.استان زنجان، شهرستان قزوین، فیزیوگرافی، ژئومورفولوژی، اقلیم و تأثیر آن در کشاورزی، بارندگی، کشاورزی، صنایع.
اقلیم و ساختمان (شهر یزد)
حوزه های تخصصی:
پژوهش شامل موارد ذیل است اطلاعات اقلیم شناسی و خدمات مهندسی، سهم هواشناسان در محاسبه ایمنی ساختمان، ارزیابی شرایط آسایش داخلی و خارجی باتوجه ویژه به آسایش حرارتی، گرمایش و تهویه، عایق بندی ساختمان ها، محاسبه بارها برای شهر یزد
اقلیم و هیدرولوژی آبهایسطحی حوضه آبخیز حبلهرود و دشت گرمسار
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش: هدف تحقیق شامل مطالعه، بررسی، تجزیه و تحلیل آب و هوا، منابع آبهای سطحی و زمینشناسی حوضهآبخیز حبلهرود و دشت گرمسار جهت محاسبه میزان ورود املاح و آبدهی شاخههای آن وتاثیراین عوامل برکشاورزی، محیط زیست و غیره درمنطقه مورد مطالعه میباشد روش نمونهگیری: روش نمونهبرداری در رابطه باکیفیت آب شاخههای حبلهرود استفاده شدهاست روش پژوهش: از روش کتابخانهای، آماری و همچنین مراجعه به مناطق مورد نظر، مشاهده، مطالعه میدانی و مصاحبه با اشخاص مسئول استفاده شدهاست ابزاراندازهگیری: ازنقشههای سیاسی برای تعیین محدوده مورد مطالعه و نقشههای زمین شناسی و توپوگرافی برای شناسایی عوارض مورد مطالعه استفاده شدهاست طرح پژوهش: جلوگیری از ورود آبهای شور به حبلهرود، کنترل سرشاخههای شور و نفوذی یا تبخیر این آبها در حوضچههای تبخیر وانتقال آبهای شیرین از طریق کانلهای آبرسانی و راههایی که میتوان مشکل آب شیرین دشت گرمسار را برطرف گرداند نتیجهکلی: دشت گرمسار از دشتهای حاصلخیز استان بوده و چنانچه مشکل آبیاری باآبهای شوربرطرف گردد میزان برداشت محصولات افزایش مییابد جهت کنترل سرشاخهای شور درقسمت انتهایی حوضه آبریز حبلهرود با انجام طرحهای آبخیزداری و ایجاد حوضچههای تبخیر و نفوذ میتوان از ورود آبهای شور و سیلابهای شور به حبلهرود جلوگیری نموده وباایجاد کانال آبرسانی از خارج از بسترشور یعنی ۳۷ کیلومترانتخایی حوضه آبریز میتوان آب شیرین منطقه راتامین نمود.
تخمین توان رسوبدهی سیستم های آبی با روش فورنیه و بالابردن کارایی آن
حوزه های تخصصی:
لایه ازون، ویژگی ها، چگونگی و علل تخریب
حوزه های تخصصی:
تعیین سن به طریقه مطالعه حلقه های درخت
حوزه های تخصصی:
تحلیل فعّالیّتهای نئوتکتونیک با استفاده از روشهای ژئومرفورلوژی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
منطقه مورد مطالعه در شمالغربی ارتفاعات تالش واقع شده است. فعّالیّتهای کوهزایی در قسمتهای مختلف ایران هنوز هم ادامه دارد. کوههای تالش نیز به عنوان بخشی از پیکره جغرافیائی ایران از این قاعده مستثنی نیست. بنابراین برای آگاهی از میزان فعّالیّتهای نیروهای درونی و تکتونیکی در دامنه شمالغربی تالش از شاخصهای ژئومرفیک نظیر سینوزیته جبهه کوهستان، نسبت پهنای کف درّه به ارتفاع، شاخص گرادیان رودخانه و … استفاده گردیده است. شاخص گرادیان رودخانه (SL)، در پانزده حوضه شمالغربی بین 5/88 تا 9/780 محاسبه شده است. جنوبشرقی منطقه با متوسّط گرادیان 5/524 دارای گرادیان بیشتری نسبت به سایر بخشها (ارتفاعات جنوب اردبیل و ارتفاعات شمالشرقی)، از فعّالیّت تکتونیکی بیشتری برخودار میباشد. میزان سینوزیته رودخانه در پانزده حوضه بین 1 تا 6/1 میباشد که نشانه فعّالیّت تکتونیکی منطقه است. مقدار نسبت پهنای کف درّه به ارتفاع آن در جنوبشرقی منطقه کمتر از دو بخش دیگر میباشد(64/0). این قسمت از بالاآمدگی بیشتری نسبت به سایر قسمتها برخودار است و دارای درّههای تنگتری است. جنوبشرقی منطقه بادارا بودن پائین (1/1 تا 5/1) از فعّالیّت تکتونیکی بیشتری نسبت به ارتفاعات شمالشرقی وارتفاعات جنوب اردبیل برخورداراست. به طور کلّی بررسی و مطالعه پارامترها و شاخصهای فوق نشان میدهد که منطقه مورد مطالعه از نظر تکتونیکی هنوز هم فعّالیّت دارد. اما در بخش جنوبشرقی منطقه این نیروها دارای شدّت بیشتری نسبت به ارتفاعات جنوب اردبیل و ارتفاعات شمالشرقی منطقه است.
عوامل فرهنگی و اجتماعی در تقابل و تعامل با محیط زیست مورد مطالعه اراک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شهر اراک علیرغم آنکه در گذشته نه چندان دور جزو شهرهای سالم و سر سبز ایران محسوب می شده امرزوه یکی از شهرهای آلوده است این شهر در دهه چهل بعنوان یکی از قطبهای صنعتی کشور انتخاب شده ودر طی دوره صنعتی شدن و تاکنون مهاجرین بسیار را ÷یذیرا شده است این مساله هم بر روند آلودگی های گوناگون زیست محیطی شهر در دهه های اخیر تاثیر گذار بوده است اگر چه آلودگی های صنعتی که مهمترین عامل در تشدید روز افزون آلودگی زیست محیطی شهر بوده که متاسفانه کمتر به آن توجه شده – عملکرد برخی از عوامل فرهنگی و اجتماعی نیز در این پدیده ایفای نقش کرده اند . بدین معنی که به دنبال مهاجرت گسترده از هر سو به شهر اراک اراضی کشاورزی به واحدهای مسکونی تبدیل گردیده و فضای سبز شهری و برون شهری کاهش یافته – که متاسفانه اقدامات قابل توجهی برای رفع این معضل هم صورت نگرفته است . مزید بر ساکنین مهاجر روستائی ضمن اینکه شیوه زندگی شهرنشینی را تجربه می نماید – شهرگرایی نیز همچنان تداوم دارد – این نورسیده ها به فضای شهری – که در مرحله تجربه شهرنشینی و تداوم مهاجرت هستند بدون لحاظ نمودن حفظ محیط زیست در زندگی خود در نابسامانی های محیطی نیز تاثیر گذار بوده ضمن آنکه اقدامات مدیریت شهری هم در حد مطلوب عمل ننموده است . با این مقدمه می توان بیان کرد که در واقع – مهاجرتهای بی رویه – اراک را به شهری تنها محل کار – نه محل زندگی – مبدل ساخته است . در این بررسی – ضمن توجه به عوامل فرهنگی و اجتماعی تاثیر گذار در – آلودگی های محیطی شهر اراک بر نگرش های ساکنین به محیط مسکونی نیز عنایت گردیده است .
مدل سازی مسکن همساز با اقلیم برای شهر چابهار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اجرای روش های مناسب در طراحی ساختمان که با اقلیم محل هماهنگی داشته باشد همواره مورد نظر معماری ساختمان بوده است. طراحان ساختمانی با کمک اقلیم شناسان، از حداکثر امکانات بالقوه آب و هوایی هر منطقه استفاده می نمایند. استفاده از انرژی های طبیعی در ساختمان به صرفه جویی در مصرف سوخت و مهمتر از آن به افزایش کیفیت آسایش و بهداشت محیط مسکونی و سالم سازی محیط زیست منتهی می شود. طراحی مسکن بر اساس شرایط آب و هوایی یک منطقه، اولین خط دفاعی در مقابل عوامل خارج بنا است. در این تحقیق ارایه مدل هایی از مسکن که بتواند از شرایط اقلیمی منطقه حداکثر استفاده را از جهت تابش، دما، بارش و رطوبت نسبی، به عمل آورد مورد نظر بوده است. منطقه مورد مطالعه در سواحل جنوبی کشور، از شرایط ویژه آب و هوایی نظیر ساعات آفتابی بالا، وزش بادهای نسیم دریا به خشکی و بادهای محلی برخوردار می باشد. توجه به نیروهای زوال ناپذیر چون آفتاب و باد و استفاده از آنها در بهبود شرایط حرارتی و بالا رفتن شاخص های آسایشی مسکن در این پژوهش مورد توجه قرار گرفته است.
فازهای کوهزایی میوسن در ایران
حوزه های تخصصی:
تحلیلی بر ژنومورفولوژی لغزش ها در منطقه ماکو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مطالعه نوسانات بارش، پیش بینی و تعیین فصول مرطوب و خشک زمستانه استان آذربایجان شرقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله داده های مربوط به عنصر اقلیمی بارش در فصول مختلف یک دوره آماری 41 ساله برای ایستگاه هایی از استان آذربایجان شرقی جهت تحلیل آماری داده های خام بارش و مدل سازی، محاسبه وپیش بینی فصول مرطوب و خشک زمستانه مورد استفاده قرار گرفته است. روش اصلی مورد استفاده دراین پژوهش عبارت از روش تجزیه و تحلیل سریهای زمانی است و برای تبیین نوسانات بارش، ازمدلهای نوسانی و میانگین متحرک و برای پیش بینی فصول آتی مرطوب و خشک از مدل پیش بینی سری زمانی تجزیه استفاده شده است. به منظور تعیین کمی و تفکیک فصل مرطوب و فصل خشک، روش بارش استاندارد شده (SPI) به کار رفته است.نتایج حاصل از این مطالعه حاکی از نوسانهای شدید بارش در همه ایستگاه ها است که با شدت و ضعف هایی، توام است. این امر بیانگر علل آب و هوایی نوسانات بارش ایستگاههای آذربایجان شرقی است. از نظر طبقه بندی شدت فصول مرطوب و خشک زمستانه غالبا در ایستگاه های مورد مطالعه حالت بارش نرمال، فصول خشک و نیز دوره مرطوب قابل مشاهده می باشد که فصول خشک از توالی وتداوم بیشتری نسبت به فصول مرطوب برخوردارند. این امر در پیدایش پدیده خشکسالی بی تاثیر نمی باشد.
ارزیابی پتانسیلهای اقلیمی کشت نخل در استان گلستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نظر به این که تولید موادّ غذایی بهتر و بیشتر یکی از مسائل مهمّ دنیای کنونی بشمار میآید و از آنجا که تولید محصول و قابلیّتهای کشاورزی هر منطقه به هوا و مشخّصات اقلیمی آن بستگی دارد، مطالعة سازههای جوّی مؤثّر بر کشاورزی از اهمّیّت ویژهای برخوردار است. درخت خرما گیاهی است تک لپّهای از خانوادة پالماسه، در این خانواده قریب دویست جنس و چهار هزار گونه وجود دارد که در اغلب مناطق (به جز مناطق سرد) میرویند. موطن اصلی خرما را معدودی از محقّقین، شمال آفریقا و هندوستان دانسته، ولی اکثر دانشمندان و پژوهندگان برآنند که موطن اصلی نخل، بینالنّهرین بوده و از چهار الی پنج هزار سال قبل از میلاد مسیح مردمان این سرزمینها به کاشت و پرورش درختان خرما اشتغال داشتهاند. عدّهای از باستانشناسان پس از تحقیق مفصّل پیرامون این موضوع، اظهار داشتهاند که کشت خرما در ایران از آغاز سلسلة هخامنشی معمول بوده است. استان گلستان با وسعت 20437 کیلومتر مربّع، در منتهی الیه جنوبشرقی دریای خزر قرار دارد. از کلّ مساحت استان حدود را مناطق بیابانی و نیمه بیابانی تشکیل میدهد. مطالعة عوامل اقلیمی استان گلستان نشان میدهد که مناطق شمالی استان که جزء مناطق خشک و نیمه خشک استان محسوب میشوند، دارای شرایط نسبتاً مساعدی برای کشت نخل خرما (به ویژه گونههای زودرس) میباشد؛ به این دلیل که مهمترین عامل رشد نخل یعنی درجه - روز (حدّاقل 1000 درجه – روز بر مبنای 18 درجة سانتیگراد) مهیّا است. در این مقاله علاوه بر محاسبة واحدهای حرارتی (درجه – روز)، سایر عوامل اقلیمی مؤثّر بر کشت نخل نیز مورد بررسی قرار گرفت و از دیدگاه اقلیمی، مناطق شمالی استان گلستان جهت کشت نخل مناسب تشخیص داده شد.
ویژگیهای ژئومرفولوژیکی مناظر کارستی در حوضة آبریز کارده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در زون ارتفاعات هزار مسجد- کپه داغ، تودههای کارستی نسبتاً متعدّدی وجود دارد که هر گونه تحقیقات کارست ژئومرفولوژیکی بر روی آنها میتواند به لحاظ شناخت زمین شکل های کارست، آبخانهای آهکی، ارتباط فرمهای کارستی با سیستمهیدرولیک کارست و کاربری و مدیریّت سرزمین در این قلمروها حائز اهمّیّت باشد. تودة کارستی کارده از نوع کارستهای مناطق نیمه خشک و کوهستانی بوده و در پایین دست حوضه، پنج حلقه چاه آهکی در آبخان کارست حفر گردیده که به منظور آب آشامیدنی شهر مشهد از آنها استفاده میشود. همچنین آبهای سطحی حوضه، پشت سدّ کارده تجمّع یافته و برای شرب در غرب مشهد مورد بهرهبرداری قرار میگیرد. حدود هشتاد درصد آب ساکنان حوزه از چشمهها و بیست درصد از رودخانهها میباشد. از این نظر شناسایی زمین شکلهای کارستی و حسّاسیتپذیری سیستم هیدرولوژیکی آنها و سرانجام برنامهریزی در زمینة کاربری صحیح زمین و مدیریّت منابع آب در این گونه قلمروهای کارستی ضرورت دارد. عمدهترین سازندههای کربناته و کربناته- دو لومیت? حوضه را سازنده های ژوراسیک مرزداران (1) و مرزداران (2) پوشانیده که دارای آهکهای ضخیم لایه و به صورت تودهای است. توسعه یافتگی تخلخل ثانویّه(به صورت شبکهای از درز و شکستگیها) و ایجاد فرآیندهای کارستی فیکاسیون در سنگهای کربناته و دولومیتة منطقه از جمله مهمترین عوامل مؤثّر در کارستی شدن سنگها بوده و به همین دلیل در زیر حوضههای آل بلغور و حرکت و کریم آباد میتوان اشکال میکرو کارنها، شبه دولین و سنگچالهای کارستی، غارها و شکافهای کارستی را ملاحظه نمود. در مقالة حاضر به بررسی ویژگیهای ژئومرفیک کارستی و اهمّیّت آنها از نظر حسّاسّیت سیستم هیدرولوژیکی به آلایندهها در حوضة آبریز کارده پرداخته شده است. هدف اصلی این تحقیق شناسایی و طبقهبندی زمین شکلهای کارست در منطقه و نقش مناظر کارستی در زهکشی آبها و هرز آبها به درون سیستم هیدرولوژیکی بوده است.
عوامل ناپایداری دامنهها در مناطق کوهستانی غرب دریاچة ارومیّه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نوارکوهستانی موجوددرغرب دریاچة اورمیّه درمعرض ناپایداریهای دامنهای متعدّدی است . ریزش وواژگونی، بهمن مواد، خاک روانی،گل روانی، لغزشهای چرخشی ولغزشهای مرکّب هریک سهم ویژهای دراین ناپایداریها برعهده دارند. ریزشها و واژگونیها بیشترین مساحت را اشغال میکنند؛ ولی لغزشهای چرخشی ازنظر فراوانی، شدّت وقوع و میزان خسارتهای تحمیلی ازدرجة اهمّیّت بالایی برخوردارهستند. حرکات ازنوع ریزش وواژگونی بیشتر درنواحیای رخ میدهد که یا آهک از زیر انحلال یافته و یا کنگلومرای به ضخامت حدّاقل سه متر که دارای لایهبندی تدریجی است، از سطوح پایین تخریب پیدا نموده باشد. هرچند که در وقوع گلروانی و بهمن مواد نیز نابودی پوشش گیاهی نقش ایفاء میکند؛ ولی حدّاقل درمورد بهمن مواد، این تخریب را به گذشتههای دور میتوان نسبت داد. علیرغم دلایلی که برای حرکات دامنهای یادشده بیان گردید، دروقوع لغزشهای چرخشی وخاک روانیها، نقش انسان درکاهش آستانة لغزشپذیری آشکارتر است. علاوه بر آن که نوع و میزان نفوذپذیری نهشتههای سطحی، شیب زمین و بارشها توجیهگر اصلی پراکندگی وقوع لغزشهای چرخشی وخاک روانیها بشمار میرود، فعّالیّتهای انسانی ازجمله ایجاد کانالهای آبیاری، جادّهها و ساخت و سازها، کشت و زرع بر روی این مواد و عبور لولههای انتقال آب، در مقیاس وسیعی توانسته است تا تحریک پذیری موادّ زمین را در قبال این حرکات به میزان زیادی تقلیل دهد.
آثار یخچال های دوران چهارم در حومه اصفهان
حوزه های تخصصی:
تغییرات کاتنای خاک در دشت مشکین شهر
حوزه های تخصصی: