فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۵۲۱ تا ۳٬۵۴۰ مورد از کل ۴٬۷۳۱ مورد.
حوزه های تخصصی:
تحلیل خشکسالی با استفاده از شاخص استاندارد شده بارش (SPI) (مطالعه موردی استان خراسان)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
میگماتیت
حوزه های تخصصی:
معرفی ابزارهای سنجش مستمر
حوزه های تخصصی:
دگرسانی و ژئوشیمی سنگ های آتشفشانی خارستان (شمال غرب تفتان)
حوزه های تخصصی:
بررسی چند روش تلفیق لایه های اطلاعاتی برای تهیه نقشه شدت چهره های فرسایش آبی در مناطق کوهستان
حوزه های تخصصی:
جنگ بیولوژیک علیه آلاینده ها
حوزه های تخصصی:
بررسی منشأ و میزان آلودگی فلزات سنگین در جزیره خارک
حوزه های تخصصی:
نقش گسل کره بس بر نفت گیرهای تاقدیسی منطقه ی قیر
حوزه های تخصصی:
پیش بینی زلزله
حوزه های تخصصی:
زمین شناسی و توان معدنی استان هرمزگان
حوزه های تخصصی:
انرژی های تجدیدپذیر (کاربردها و مزیت ها، محدودیت ها)
حوزه های تخصصی:
تعیین سن زمین شناسی به روش رادیوکربن Radio carbon Geochronology
حوزه های تخصصی:
مقدمه ای بر کاربرد داده های ژئوشیمیایی در مسائل زیست محیطی
حوزه های تخصصی:
بررسی وتحلیل فرسایش آبراهه ای با استناد به شواهد ژئومورفولوژیکی وبا استفاده از روش های کمّی وکلاسیک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فرسایش آبراهه ای درحوضه های کوهستانی ،ازمهمترین عامل افزایش رسوب محسوب می شود.عوامل بی شماری به تنهائی ویادرقالب یک مجموع ،در تحریک بسترجریان رودخانه ها ویا شیب های مشرف به دره ها،نقش ایفا می کنند.نحوه عملکردفرآیندهای مختلف رودخانه ای ودامنه ای ،با شاخصه هایی همراه هستند که مهمترین آنها،حضوراشکال کاوشی ویا نهشته ای درطول دره هاوتغییرنیمرخ طولی آنها درطی زمان می باشد.استنادبه نحوه آرایش نیمرخ طولی دره ها در بررسی نحوه عملکرد فرآیندها،می توانند اطلاعات با ارزشی ارائه دهد.مهمتر اینکه ، می توان نیمرخ طولی دره ها رابا استفاده ازتحلیل های رگرسیونی (باانواع توابع ریاضی )تفسیروتغییرات آن رادرطی زمان بررسی نمود ودره ها را با تکیه به ضرایب حاصل ازتحلیل های رگرسیونی مقایسه نمود.با این توجیه که ،تحول دره ها مشخص کننده میزان سایش درطول دره ها ویادرکل حوضه یک آبریزویژه است ،دراین مقاله سعی شده است نحوه فرسایش درطول آبراهه ها درارتباط با تحول دره ها وکل حوضه ،با استفاده از تحلیل های رگرسیونی مورد بررسی قرارگیرد وبا استناد به نتایج حاصل ،محدوده های تحت انواع فرسایش ،پهنه بندی شود.نتایج این بررسی ها نشان می دهد که بطورکلی حوضه قرنقو ،دره اصلی و بعضی ازدره های فرعی آن درمرحله بلوغ (برازش با تابع توانی ) واقع شده اندوبیشترین مساحت حوضه نیزتحت فرسایش آبراهه ای متوسط قراردارد .
توان سنجی دره سفید رود از نظر باد و تولید انرژی
حوزه های تخصصی:
بررسی نقش عوامل مؤثّر در گسترش وتکامل مخروط افکنه های ارتفاعات درّه دیز- دیوان داغی با استفاده از روش ها و تکنیک های جدید(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
منطقة مورد بررسی با وسعت 283 کیلومتر مربّع درمحدودة عرض شمالی َ42 ْ38 تا َ52 ْ38 و طول شرقی َ23 ْ45 تا َ40ْ45 در فاصلة 95 کیلومتری شمالشرق شهر تبریز واقع شده است. در پیدایش و تکامل مخروط افکنه های متعدّد و بسیار شاخص منطقه، عوامل مختلفی نظیر آب و هوا، وسعت حوضة آبریز، لیتولوژی، وضعیّت تکتونیک، ضریب ناهمواری، پوشش گیاهی و… به طور سیستماتیک مؤثّر است. مناطق خرد شدة تکتونیکی (تقریباً90 % محدودة کوهستان) در ارتباط با حسّاسیّت لیتولوژیکی سازندها و...، زمینة تدارک مقادیر رسوب زیاد را برای مخروط افکنه ها (به عنوان نمونه 9/9933 تن در سال برای مخروط افکنة درّه دیز) فراهم می کند. تغییرات اقلیمی در پالئوکلیما و حاکم بودن سیستم فرسایش پری گلاسیر در شرایط اقلیمی گذشته و حال نقش بسزائی در میزان فرسایش و ماهیّت نهشته گذاری در مخروط افکنه داشته و دارد.وجود تغییرات شیب و شیب های بیش از 5% در نیمرخ طولی مخروط افکنه ها نشانگر فازهای مختلف نهشته گذاری است و به ویژه در ارتباط با فعّالیّت های تکتونیکی می باشد. نتایج بررسی های میدانی، مرفومتریک و نتیجة ضرائب و شاخص ها و همچنین روابط آماری موجود در بین آنها نشان می دهد که فرضیّات تحقیق در مورد نقش عوامل مؤثّر در پیدایش و تکامل مخروط افکنه های منطقه صحیح می باشند. برای مثال بین مساحت حوضة آبریز و مساحت مخروط افکنه ها وجود میزان همبستگی بالا (97%) در سطح اطمینان 99% و نیز میزان همبستگی بالا 936% بین مقدار رسوب دریافتی و وسعت مخروط افکنه ها نشانگر رابطة معنی داری قوی بین آنهاست. مقادیر عددی زیاد شاخص مخروط گرائی در مخروط افکنه های شمارة (10،3،2،1) نشانگر محصور شدگی آنها توسّط موانع طبیعی (ساختمانی) است و در مخروط افکنه های شمارة (4و5) برعکس است. نقش ضریب ناهمواری زیر حوضه ها نه تنها در گسترش وتکامل مخروط افکنه بسیار اساسی می باشد، بلکه در برخی از مخروط افکنه ها (مانند قلعه ریز...) بیش از عامل وسعت حوضة آبریز آنها مؤثّر بوده است. واژگان کلیدی: مخروط افکنه، نئوتکتونیک، حوضة آبریز، ناپایداری، نهشته گذاری، لیتولوژی، دیوان داغی، درّه دیز.
شناخت فرآیندهای مؤثر بر توسعه و تحول عوارض ماسهای (مطالعة موردی: عوارض ماسهای چالة سیرجان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شناخت عوامل مؤثر بر تحول عوارض ماسهای بادی از موضوعاتی است که توسط محققان بسیاری در سطح جهان و ایران مورد توجه قرار گرفته است. نظر به این که کشور ما در کمربند آبوهوای خشک و نیمه خشک قرار دارد، بنا بر این در بسیاری از نقاط آن توسعة این عوارض را میتوان شاهد بود. در محدودة حوضه آبریز کویر سیرجان به عنوان منطقة مورد مطالعه، عوارض ماسه ای به صورت محدود در سطح دشت دیده میشود، امّا توسعه و تکامل آن از اشکال کلاسیک فاصله دارد. بررسی عکسهای هوایی محدودة فوق به همراه عملیات میدانی، نمونهبرداری و دانه سنجی نمونهها نشان میدهد که توسعة اشکال بادی در مناطقی که منشاء رسوبات آن سیلاب های صفحهای است به حداکثر میرسد. این در حالی است که در سایر مناطق میتوان حالت های مختلفی از این فرآیند را شاهد بود؛ به طوری که در برخی مناطق اصولاً نقش باد را در فرسایش میتوان نادیده گرفت و در برخی مناطق نیز حرکت محدود ذرات ماسه در سطح زمین دیده میشود. موارد فوق با تهیة نقشة پهنه بندی مناطق حساس به فرسایش بادی و مشخص شدن محدودههای مختلف با ویژگی های متفاوت تکمیل گردید. نتایج تحقیق نشان می دهد که بالا بودن نسبت ذرات ماسه های کمتر از 250 میکرون، ضعف پوشش گیاهی و کمی ریزش های جوّی محیط مناسبی را جهت گسترش فرسایش بادی مهیّا می سازد، به طوری که با کاهش این نسبت از شدت فرسایش نیز کاسته می شود. این مورد با بررسی نمونه های دانه سنجی، عملیات میدانی و مشاهدة عکس های هوایی نیز تأیید می گردد. واژگان کلیدی: مناطق خشک، ژئومرفولوژی، چاله سیرجان، ماسه های بادی، فرسایش بادی
مطالعه تغییر پذیری بارش دهه های اخیر ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله تغییرات ویژگیهای بارش 34 ایستگاه سینوپتیک کشور مورد مطالعه و بررسی شده است. این ایستگاهها دارای30 سال داده پیوسته در دوره آماری 1951-1991 بودند و از نظر مکانی در سطح کشور دارای توزیع متناسب میباشند. برای دستیابی به یک ایده کلی از رفتار بارش، از میانگین متحرک و برای بررسی همگنی دادههای بارش، از روش تبدیل شده آبه، انحرافات تجمعی، نسبت بیشینه ورسلی و خود همبستگی مرتبه اول استفاده شده است. مطالعه روند و معناداری آن، با استفاده از آزمون پارامتریک تی- استیودنت و آزمونهای ناپارامتریک منکندال و اسپیرمن به همراه تحلیل کمی روند صورت گرفته است. برای کشف نقاط جهش در میانگینهای بارش از آزمونهای منکندال دنبالهای، انحرافات تجمعی و نسبت بیشینه ورسلی بهره گرفته شده و سپس معناداری نقاط با استفاده از آزمونهای منویتنی و کروسکال والیس بررسی شده است. دلایل ناهمگنی سریهای بارش ایستگاههای منتخب، بیشتر ناشی از وجود روند و نوسانهای زیاد بوده و کمتر متأثر از جهشهای ناگهانی میباشد. علیرغم تصور عمومی، کشور شاهد هر دو روند کاهشی و افزایشی در جمع بارش سالیانه ایستگاههای سینوپتیک بوده است. به عنوان مثال جمع بارش سالیانه در مشهد و تهران دارای روند مثبت و در بندرانزلی دارای روند منفی بوده است. روندهای بارش فصلی در هیچ یک از ایستگاههای مطالعه شده به صورت موازی رخ نداده است.
سیلاب و پیامدهای اجتماعی - اقتصادی و محیطی آن
حوزه های تخصصی:
مساحت حوضه ی آبخیز پسیخانرود در استان گیلان، 735 کیلومتر مربع است و شهرستان شفت و منظومه ی روستایی آن را در بر می گیرد. این منطقه از گذشته تقریبا هرسال شاهد وقوع طغیان رودخانه و سیل بوده طوری که مشکلات و مسائل انسانی و محیطی متعددی را برای ساکنان ایجاد می کرده است. مسائل اجتماعی- انسانی این حوضه، ارتباط تنگاتنگی با پدیده ی سیل و عواقب آن دارد. از این رو در این پژوهش بر این شرایط و بویژه پیامدها و راهکارهای مناسب آن تأکید شده است. در این راستا از طریق مطالعه ی میدانی و کتابخانه ای، مباحثی در مورد موقعیت جغرافیایی و شرح عمومی منطقه، معرفی رودخانه و شاخه های فرعی آن و همچنین مسائلی که سیل برای ساکنان محل و ملزومات مادی آنها مانند دام، اراضی کشاورزی و تأسیسات ارتباطی و عمرانی به بار می آورد، مطرح شده است. در پایان نیز پس از بررسی نحوه ی واکنش اهالی حاشیه ی رودخانه از جنبه های روانی اجتماعی، به رابطه ی نظام های کشاورزی با مشکلات سیل، آب گرفتگی محیط زیست و فرسایش توجه شده تا در واقع شناخت عمیق تری از رابطه ی بین سیلاب و محیط زیست به دست آید. بعد از انجام این تحقیق این نکات روشن شد که اولا: وقوع سیل در حوضه ی آبخیز پسیخانرود تقریباً یک پدیده ی دایمی است و مردم به آن پیش آگاهی دارند، اما به دلیل فقر معیشتی و امکانات ناچیز تنها سعی بر حفظ جان و اموال خود دارند و برای حل معضل نمی توانند به طور اساسی اقدامی نمایند. دوم این که انتظارات کمک از دولت و وعده های بی اساس مدیران ومسؤولان منطقه ای ایجاد بدبینی و شکاف میان حاکمان محلی و مردم را به دنبال داشته است، سوم این که تلفات انسانی و دامی از جمله ی پیامدهای نامطلوب این حادثه ی طبیعی قابل کنترل است که علاوه بر مسایل محیطی و اقتصادی، تنشهای اجتماعی چندی به دنبال داشته، منطقه را آبستن تحرکات ضد امنیتی می کند.