فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۱ تا ۴۰ مورد از کل ۴٬۳۶۱ مورد.
۲۱.

کاربرد آزمون ناپارامتری من-کندال در برآورد تغییرات دمایی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۳۳۵
در این مطالعه داده‌ های مربوط به حداقل‌ها و حداکثرهای مطلق سالانه دمای روزانه ایستگاه سینوپتیک اصفهان طی دوره آماری 1951 تا 2005 میلادی به مدت 55 سال مورد استفاده قرار گرفته است. برای بررسی ارتباط بین دماهای حداقل و حداکثر مطلق با گرمایش جهانی، از داده‌ های متوسط جهانی ناهنجاری ‌های دما در بازه 1991 تا 2005 میلادی استفاده شده است. از روش ‌های رگرسیون خطی (خطی ساده، منحنی اس شکل و پلی نومیال) و آماره من-کندال برای آزمون معنی ‌داری روند تغییرات سری های دمایی استفاده شده است. نتایج کلی این تحقیق نشانگر عدم تغییرات معنی دار در روند بلند مدت دماهای کرانگین اصفهان بوده است با این وجود دماهای کرانگین این ایستگاه از سال 1990 به بعد تحت تاثیر پدیده آغاز سرد قرار گرفته و دچار تحول شده و روند رو به تغییری را طی کرده است. نتایج آشکار سازی روند تغییرات دماهای کرانگین حداکثر اصفهان مثبت و دماهای کرانگین حداقل بویژه برای سال‌ های بعد از سال 1990 که عمدتاً تحت تاثیر پدیده آغاز سرد قرار گرفته، منفی بوده که این امر به معنی کاهش شدت سرمای زمستان و معتدل تر شدن آن و برعکس روند معنی ‌دار و مثبت تغییرات دماهای کرانگین حداکثر اصفهان نشانگر افزایش تدریجی دماهای بیشینه و شدت گرفتن گرمای تابستانه می ‌باشد.
۲۲.

بررسی آب زیرزمینی دشت ورامین(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: کشاورزی آب زیرزمینی شوری آبیاری بیابان دشت ورامین

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۳۰۷
دشت ورامین دارای مساحتی بیش از 130 هزار هکتار بوده که حدود 60هزار هکتار از آن جزء اراضی کشاورزی محسوب می¬شود. به دلیل کم بودن منابع آب سطحی، حفر چاه‎های عمیق و نیمه عمیق در کلّ سطح دشت رواج چشمگیری داشته و لذا مطالعه آب زیر زمینی که به عنوان اصلی¬ترین منبع آب آبیاری در کلّ دشت محسوب می‎شود، ضروری بنظر می¬رسد. در این تحقیق برای بررسی آب زیر زمینی جهت استفاده در آبیاری، ابتدا داده¬های کمّیّت و کیفیّت چاه‎های بهره¬برداری و پیزومتر تهیّه شد و سپس سطح آب زیر زمینی و جهت جریان مورد مطالعه قرار گرفت و با محاسبه عمق سفره بحرانی، نقشه آن ترسیم گردید. همچنین تأثیر سطح سفره در اراضی کشاورزی بررسی شد. و با استفاده از دیاگرام ویلکوکس نقشه قابلیّت آبیاری در کلّ دشت ترسیم گردید که مساحت کلاسه¬های مختلف آبیاری از آن استخراج شد. نتایج نشان داد که استفاده از آب زیرزمینی برای آبیاری در منطقة شمالشرقی دشت باید با دقّت بیشتری صورت گیرد؛ چون این قسمت از دشت، سطح سفره پایین‎تری نسبت به مناطق دیگر دارد و اگر روند افت سطح آب در این قسمت ادامه یابد، شاهد شوری¬زایی آب زیر زمینی و به تَبَع آن تخریب خاک و کاهش عملکرد و در نهایت شروع بیابان¬زایی در این قسمت خواهیم بود. از طرف دیگر، در منطقه جنوبغربی دشت، مساحتی حدود 9354 هکتار دارای سطح آب زیرزمینی کمتر از سه متر می‎باشد که عملاً انجام عملیّات کشاورزی را در با محدودیّت مواجه می‎سازد. عملیّات کشاورزی را در با محدودیّت مواجه می‎سازد. تنها قسمتی که می توان از آب زیرزمینی جهت آبیاری اراضی کشاورزی بدون هیچ محدودیّتی استفاده کرد، قسمت مرکزی دشت است که قلب کشاورزی منطقه محسوب می‎شود و در سایر مناطق باید به مسائل مدیریّتی مانند انتخاب نوع محصول، نوع سیستم آبیاری مورد استفاده، وضعیّت زهکشی و نفوذ پذیری خاک دقّت لازم بعمل آورد.
۲۵.

تحلیل و پهنه بندی مخاطرات ژئومورفولوژیک استان گلستان

کلید واژه ها: زلزله استان گلستان فرسایش خاک زمین لغزش سیل بیابان زایی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۰۳۴ تعداد دانلود : ۲۶۶۶
این تحقیق به بررسی مخاطرات زمین، لغزش، زلزله، سیل، فرسایش و بیابان زایی در سطح استان گلستان پرداخته است. بدین منظور از نقشه های توپوگرافی رقومی، عکس های هوایی، تصاویر ماهواره ای، نقشه های زمین شناسی و خاکشناسی استان گلستان، آمار مربوط به ایستگاه های آب سنجی و داده های ثبت شده زلزله استان مورد مطالعه در 20 سال اخیر، نقشه های پهنه بندی بیابان زایی و فرسایش استان استفاده شد. برای تهیه نقشه خطر پهنه بندی خطر زمین لغزش استان از روش تحلیل سلسله مراتبی و برای تهیه نقشه پهنه بندی زلزله از خطوط گسل و شدت زلزله، برای پهنه بندی خطر سیل از آمار ایستگاه های آب سنجی و محاسبه ضریب سیل خیزی استفاده شده و برای پهنه بندی خطر فرسایش از مدل پسیاک و نیز برای پهنه بندی بیابان زایی با کمک نقشه اولیه تهیه شده به کار گرفته شد. سپس با همپوشانی لایه هر یک از عوامل به صورت جداگانه با محدوده شهرها و شهرستان ها پهنه های خطر هر مخاطره مشخص و فراوانی و فراوانی نسبی تعداد شهر، روستا و جمعیت در معرض خطر مشخص شد. طبق نتایج نهایی حاصل از نقشه های پهنه بندی هر یک از مخاطرات بیشترین مساحت نسبی که هر یک از مخاطرات در استان گلستان در بر می گیرد عبارتند از: 30.36 درصد سطح استان در پهنه با خطر زیاد زمین لغزش 51.84 درصد از سطح استان در پهنه خطر متوسط زلزله، 28.63 درصد از سطح استان در پهنه با خطر کم سیل، 39.23 درصد سطح استان در پهنه خطر متوسط فرسایش و 43.93 درصد سطح استان در پهنه خطر خیلی کم بیابان زایی قرار دارند. همچنین بررسی مخاطرات طبیعی نسبت به سطح و جمعیت استان نشان می دهد که تعداد 23، 1، 215، 13، 56 روستا به ترتیب در معرض خطر خیلی زیاد بیابان زایی، فرسایش، سیل، زلزله و زمین لغزش قرار دارند. طبق بررسی نتایج حاصل از جداول مساحت و مساحت نسبی هر یک از مخاطرات بر حسب شهر و شهرستان های استان گلستان، از نظر خطر زمین لغزش شهرستان آزاد شهر، از نظر خطر زلزله شهرستان آزاد شهر، از نظر خطر سیل شهرستان رامیان، از نظر خطر فرسایش شهرستان کلاله و از نظر خطر بیابانزایی شهرستان گنبد کاووس نسبت به سایر شهرستانها در معرض خطر بیشتری قرار دارند.
۲۶.

ارتباط شاخص اقلیمی NAO با مقادیر میانگین، حداکثر و حداقل دمای ماهانه شمال غرب ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: دما شمال غرب ایران شاخص نوسانات اطلس شمالی پیوند از دور

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی جغرافیا جغرافیای طبیعی آب و هواشناسی
  2. حوزه‌های تخصصی جغرافیا فنون جغرافیایی روش های کمی در جغرافیا
تعداد بازدید : ۵۸۷۷ تعداد دانلود : ۶۲۲۳
در این پژوهش ارتباط نوسانات شاخص فشار سطح دریا در اطلس شمالی، با میانگین، حداقل و حداکثر دماهای ماهانه شمال غرب ایران در دوره آماری از سال های 1987 تا سال 2005 مورد بررسی قرار گرفته است. روش مورد استفاده این پژوهش، استفاده از آمار تحلیلی (ضرایب همبستگی پیرسون و تحلیل مؤلفه های روند چند جمله ای مرتبه ی 6) می باشد. همچنین با استفاده از نقشه پهنه بندی میزان همبستگی شاخص NAO با دماها به صورت فضایی مشخص گردید. نتایج حاصل از این بررسی ها نشان می دهد که پدیده NAO در همه ایستگاه ها با دمای هوا همبستگی منفی دارد. ضرایب همبستگی به دست آمده تاثیر ضعیف تا نسبتاً متوسط NAO در دماهای منطقه را نشان می دهند. بیشترین میزان همبستگی شاخص NAO با دماهای میانگین ماهانه، و کمترین همبستگی با حداقل دماهای ماهانه دیده می شود. بیشترین ضریب همبستگی به دست آمده در هر سه دمای میانگین، حداقل و حداکثر با شاخص NAO، مربوط به ایستگاه شهرستان اردبیل می باشد. مدل نوسانی روند چندجمله ای طی دو موج مشخص، وجود همبستگی منفی بین NAO را با دماهای شمال غرب ایران تایید می کند.
۲۷.

تحلیلی بر آلودگی خاک و آثار آن بر اقتصاد کشاورزی ؛ مورد شناسی: آلودگی خاک و آثار آن بر کشت شاهی در سیستان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: سیستان توسعه کشاورزی آلودگی خاک های کشاورزی گیاه شاهی کودهای آلی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۸۴۹ تعداد دانلود : ۲۳۲۱
یکی از نگرانی های مهم امروز بشر آلودگی خاک های کشاورزی با انواع آلاینده های شیمیایی، مخصوصاً فلزات سنگین است که از جمله چالش های مهم توسعهَ کشاورزی ودر نتیجه توسعه روستایی به شمار می رود. این آلاینده ها با استفاده از انواع کودهای آلی و شیمیایی، پسآب های شهری،آفت کش ها، حشره کش ها، علف کش ها و بسیاری دیگر از فرایندهای کشاوررزی که به طور محلی بر خاک اثر می گذارند، به طور بالقوه توسعه کشاورزی و روستایی را با مشکل روبرو خواهد کرد. این پژوهش به منظور بررسی اثر کودهای آلی (دامی و کمپوست) بر عملکرد گیاه شاهی به عنوان شاخص رشد و همچنین جذب فلزات سنگین مس، سرب و کروم، در سال زراعی 88-1387 در مزرعه تحقیقاتی پردیس دانشگاه زابل اجرا گردید. نتایج یافته ها نشان داد که خاک های غیرآلوده نسبت به خاک های آلوده از عملکرد بالاتری برخوردارند؛ با توجه به مقایسه میانگین داده ها بیشترین عملکرد گیاه شاهی از تیمار کود شیمیایی غیر آلوده به فلزات سنگین (09/6 تن در هکتار) حاصل شد و کمترین عملکرد گیاه شاهی نیز از تیمار کود دامی آلوده به فلزات سنگین (4 تن در هکتار) به دست آمد. در عین حال نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل واریانس داده ها نشان داد که بین انواع کودهای مصرفی از نظر تجمع عناصر سنگین در توده گیاهی اختلاف معنی داری وجود دارد. مقایسه میانگین داده ها نیز نشان داد که تجمع عناصر سنگین هم در بافت ریشه و هم در اندام های رویشی گیاه شاهی که با انواع کودهای آلوده به فلزات سنگین تیمار شده بودند، نسبت به تیمارهای غیر آلوده بیشتر بود.
۲۸.

تاثیر آب و هوا در پراکندگی نواحی جمعیتی

کلید واژه ها: آب و هوا پراکندگی جمعیت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۸۰۹ تعداد دانلود : ۱۲۵۲
در این پژوهش سعی شده تا ارتباط بین نواحی جمعیتی استان فارس با شرایط آب و هوایی مناطق مختلف استان شناسایی گردد. بنابراین در ابتدا توده های هوایی مختلف تاثیرگذار بر اقلیم استان شناسایی شدند که این توده ها شامل بادهای شمالی بادهای غربی توده هوای جنوب و بادهای محلی می باشند. سپس بعد از شناسایی نوع اقلیم مناطق مختلف و تجزیه و تحلیل آمار پراکندگی جمعیت استان ارتباط بین پراکندگی جمعیت با شرایط آب و هوایی شناسایی گردید. در نهایت مشخص شد که مناطق مرکزی استان فارس به دلیل شرایط اقلیمی مناسب با سهم تراکم ...
۲۹.

بررسی تغییرات مکانی پرفشار جنب حاره در بارش های تابستانه نیمه جنوبی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: سینوپتیک پرفشار جنب حاره ای بارندگی تابستانه نیمه جنوبی ایران

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۸۰۴ تعداد دانلود : ۱۱۲۶
"به منظور شناسایی ارتباط مکانی سیستم پرارتفاع جنب حاره با بارش های تابستانه نیمه جنوبی ایران، داده های بارش روزانه ایستگاه های سینوپتیک نیمه جنوبی ایران در دوره 1987 تا 2005 مورد بررسی قرار گرفت و شش دوره بارش فراگیر انتخاب گردید. بعد از بررسی نقشه فشار سطح زمین و ارتفاع ژئوپتانسیل در ترازهای 700، 500 و 300 هکتوپاسکال در روزهای بارش انتخاب شده، دو الگوی متفاوت شناسایی گردید. در الگوی نوع اول، در نتیجه حرکت چرخندی سیستم موسمی، رطوبت اقیانوس هند و دریاهای مجاور به سطوح پایین تروپوسفر انتقال می یابد. در سطوح میانی، ناوه غربی به سمت نیمه جنوبی ایران گسترش یافته و سبب عقب نشینی زبانه پرارتفاع جنب حاره به عرض های پایین می شود. همچنین محور زبانه پرفشار جنب حاره تقریبا به حالت غربی - شرقی قرار می گیرد. در بارش های این الگو حداکثر کاهش ارتفاع ژئوپتانسیل به ترتیب در ترازهای 300 و 500 هکتوپاسکال اتفاق می افتد و به علت تضعیف سیستم جنب حاره در سطوح میانی تروپوسفر ضخامت لایه همرفت تا تراز 500 هکتوپاسکال ادامه می یابد. در الگوی نوع دوم، سیستم موسمی به سمت ناحیه مطالعه ما گسترش یافته و همراه با نزدیک شدن کم فشارهای موسمی بارش های شدیدی رخ داده است. در این نوع الگو ناوه جریانات غربی به سمت حوضه دریای مدیترانه گسترش یافته و سبب عقب نشینی زبانه پرارتفاع جنب حاره به سمت شمال آفریقا می شود و هسته پرارتفاعی از آن جدا شده و بر روی ایران باقی می ماند. در چنین شرایطی سیستم پرارتفاع به لایه های بالاتر انتقال می یابد و شرایط برای صعود هوای مرطوب موسمی و ایجاد بارش های همرفتی ایجاد می شود. در بارش های این الگو حداکثر کاهش ارتفاع ژئوپتانسیل در تراز 700 هکتوپاسکال رخ داده و ضخامت لایه همرفت نسبت به الگوی اول کمتر بوده و تا بالاتر از تراز 700 هکتوپاسکال می رسد"
۳۰.

ارزیابی و برآورد تغییرات مکانی سطح آب زیرزمینی در دشت سراب با استفاده از روش های مختلف درون یابی(مقاله علمی وزارت علوم)

۳۱.

بررسی شرایط آب و هوایی شمال استان آذربایجان غربی به منظور کشت زیتون و پهنه بندی زراعی آن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: زیتون آذربایجان غربی هواشناسی کشاورزی پهنه بندی زراعی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۴۸۶ تعداد دانلود : ۱۵۵۶
"این تحقیق به منظور تطبیق شرایط آب و هوایی ایستگاه های منتخب در استان آذربایجان غربی (ارومیه، خوی، سلماس، کهریز، ماکو) با نیازهای بیوکلیماتیک درخت زیتون و بررسی کمی و کیفی عناصر اقلیمی موجود در منطقه، جهت کشت این گیاه صورت گرفته است. عناصر اقلیمی ایستگاه ها به صورت اطلاعات روزانه در طی دوره 15 ساله (1989-2003) برسی گردیده است. پس از بررسی داده های اقلیمی و مقایسه آنها با شرایط مورد نیاز گیاه زیتون، ابتدا ایستگاههایی که امکان کشت این گیاه در آنها فراهم است، مشخص گردیده و سپس با استفاده از نرم افزار AutoCad و روش های پهنه بندی اراضی روی نقشه های منطقه نمایش داده شده است. نتایج حاصل از تجزیه و تحلیلی عناصر اقلیمی و مطابقت آن با نیازهای زیست اقلیمی درخت زیتون نشان میدهد که این گیاه به کاهش دما (مخصوصا به صورت ناگهانی) حساس بوده و بر اساس مطالعات انجام شده عنصر دما به عنوان یک عامل محدود کننده در منطقه مورد مطالعه ارزیابی می شود بطوری که کشت درخت زیتون را فقط به ایستگاه های کهریز و ارومیه محدود می سازد. همچنین در این مطالعه زمان دقیق کاشت و برداشت محصول زیتون برای منطقه مورد مطالعه مشخص گردید. با توجه به آب و هوای سرد و کوهستانی منطقه، زمان گل دهی و برداشت محصول دیرتر از سایر نواحی می باشد. زمان گل دهی این گیاه در منطقه، خردادماه و زمان برداشت محصول اواخر شهریورماه و اوایل مهرماه بوده و برای برداشت به منظور روغن کشی، آذرماه، مناسب می باشد."
۳۲.

نقش تغییرات ویژگی های فیزیکی و شیمیایی خاک ها در طول دامنه ها در فرسایش پذیر شدن خاک های کوهستان ها (با تأکید برفرسایش خندقی ): دامنه های شمال غربی سبلان (ازاهر تا مشکین شهر)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ارزیابی ژئومورفولوژی کلان شهر تهران توسعه شهری حوضه زهکشی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۴۷۸ تعداد دانلود : ۱۹۴۸
درمحدوده های کوهستانی ویژگیهای فیزیکی و شیمیایی خاکها، متأثر از تفاوت در ویژگیهای عناصر دامنه ای متفاوت است. عناصر دامنه ای علاوه بر تأثیرگذاری به این ویژگیها، به طور مستقیم و غیرمستقیم بر حساسیت فرسایش پذیری خاکها نیز تأثیرمیگذارند. به لحاظ تغییرات سریع در ویژگیهای خاکها درطول دامنه ها، توجه به تأثیراین تغییرات در میزان فرسایش پذیری خاکها و همچنین توجه به تمامی آنها در اعمال هرگونه اقدامات حفاظتی خاک از اهمیت ویژه ای برخوردار است. هریک از ویژگیهای خاک، یعنی بافت، ساختمان خاک، مقادیر کربن آلی، میزان هدایت الکتریکی، pH، رطوبت خاک متأثر از عناصر دامنه ای، به نحوی در فرسایش پذیری خاکها و یا حاصلخیزی آنهامؤثرند. به لحاظ اهمیت این تأثیرات، با هدف بررسی فرسایش توده ای خاک در محدوده مطالعه شده، به عنوان یک منطقه کوهستانی (واقع در جغرافیایی َ15 038 تا َ30 038 عرض شمالی وَ 00047 تا َ380 47 طول شرقی، بین اهر و مشکین شهر). سعی شده است تا نقش عناصر دامنه ای در تعیین ویژگیهای اصلی خاک و در نهایت در میزان فرسایش پذیری آن مورد بررسی قرارگیرد. در این مطالعه ابتدا با استفاده از نمونه های برداشت شده از بخش های مختلف منطقه، ویژگیهای فیزیکی و شیمیایی خاکها در طول دامنه ها مورد تحلیل قرارگرفته و با استفاده از روش های آماری، نقش عناصر دامنه ای در طویل شدن خندق ها بررسی شده است. نتایج این بررسی ها نشان می دهد که نقش عناصر دامنه ای در تغییر ویژگیهای شیمیایی و فیزیکی و همچنین نقش طول دامنه در طویل شدن خندق ها تعیین کننده است.
۳۳.

اقلیم و معماری مدارس نوساز شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۴۵۵ تعداد دانلود : ۲۳۰۶
"توجه به اهداف عمده طراحی اقلیمی در هر منطقه آب و هوایی و پیش بینی مواردی در جهت تحقق بخشیدن به این اهداف موجب سازگاری و هماهنگی ساختمان ها با شرایط اقلیمی و موجب صرفه جویی در مصرف انرژی و هویت یافتن معماری در هر اقلیم خواهد شد. این پژوهش به منظور بررسی میزان تطابق معماری مدارس نوساز شهر اصفهان با شاخص های اقلیم معماری این شهر انجام شده است. در این پژوهش ابتدا با بررسی عناصر اقلیمی مانند دما، باد، رطوبت و ... و ترسیم دیاگرام های مربوطه رژیم دما و بارش شهر اصفهان را مشخص نموده و سپس با ترسیم نمودار «کلیماگرام» این شهر و بر اساس شاخص های اقلیمی به دست آمده نوع اقلیم منطقه پژوهش تعیین شده است. سپس با استفاده از جداول ماهونی و نمودار منطقه آسایش اصفهان و با توجه به دیاگرام های اقلیمی شاخص های معماری متناسب با اقلیم اصفهان مانند جهت مناسب ساختمان در ارتباط با عوامل اقلیمی (مانند تابش خورشید و بردار باد)، ابعاد پنجره ها، بررسی وضعیت سایبان ها و تعیین عمق و اندازه مناسب آن و ... مشخص گردیده است. در مرحله بعد با استفاده از اطلاعات به دست آمده توسط کارنامه ساختمانی و پلان مدارس جامعه آماری به بررسی هماهنگی معماری مدارس نوساز شهر اصفهان با استانداردهای به دست آمده پرداخته شده است. طبق یافته های این پژوهش مدارس مورد بررسی از نظر جهت استقرار و نحوه قرارگیری (کشیدگی شرقی - غربی) با استانداردهای اقلیمی این شهر تطابق داشته و با توجه به جهت استقرار پنجره ها (شمالی - جنوبی) تهویه طبیعی اکثر مدارس مناسب بوده است. غالب مدارس مورد بررسی در زمینه وجود سایبان با عمق و زاویه مناسب فاقد تناسب با شرایط اقلیمی شهر اصفهان بوده اند. میزان و نحوه به کارگیری پوشش گیاهی مناسب و موثر در تنظیم شرایط آسایش فضاهای داخلی و محوطه ساختمان مدارس نوساز نیز تناسبی با شرایط اقلیمی شهر اصفهان نداشته است."
۳۴.

رابطه بین دانش زیست‏محیطی و رفتارهای محافظت از محیط(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: دانش زیست محیطی رفتارهای محافظت از محیط انسان‏مداری محیط مداری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۴۲۶ تعداد دانلود : ۲۶۹۴
هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه بین دانش زیست محیطی و نگرش‏ها با رفتارهای محافظت از محیط است. برای آگاهی از این رابطه 242 دانشجو از چهار رشته بهداشت محیط، جغرافیایی طبیعی، روان‏شناسی و تاریخ از دانشگاه شهید بهشتی با استفاده از روش نمونه‏گیری طبقه‏ای انتخاب شد. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه، نگرش‏های محیطی تامپسون و برتون با سه خرده مقیاس انسان‏مداری، محیط مداری و بی‏اعتنایی و پرسشنامه رفتار محافظت از محیط است. نتایج این مطالعه نشان داد دانشجویانی که واحدهایی در زمینه محیط ‏زیست گذرانده‏اند (یعنی بهداشت محیط و جغرافیایی طبیعی) رفتارهای محافظت از محیط بیشتری در مقایسه با دانشجویانی که واحدهایی در این زمینه نگذرانده‏اند (یعنی روان‏شناسی و تاریخ) نشان می‏دهند. بین نگرش انسان‏مداری و رفتار محافظت از محیط، رابطه مثبت معنادار و با بی‏اعتنایی هیچ رابطه معناداری به‏دست نیامد که فرضیه پژوهش را تأیید نکرد. بین نگرش محیط‏ مداری و رفتار محافظت از محیط رابطه مثبت معنادار و با بی‏اعتنایی رابطه منفی معنادار مشاهده شد که فرضیه پژوهش را تأیید می‏کند.
۳۵.

اثر پوشش گیاهی بر کاهش رواناب و هدر رفت خاک با استفاده از شبیه سازی باران در مراتع نشو استان مازندران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: رواناب پوشش گیاهی هدررفت خاک شبیه ساز باران نشو

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی جغرافیا جغرافیای طبیعی جغرافیای خاکها
  2. حوزه‌های تخصصی جغرافیا جغرافیای طبیعی آب و هواشناسی
تعداد بازدید : ۵۳۸۲ تعداد دانلود : ۱۲۳۴
چکیده مبسوط 1- مقدمه فرسایش خاک یک مسئله محیطی جهانی می باشد که از حاصلخیزی خاک و کیفیت آب کاسته، رسوب زایی و احتمال ایجاد سیل را افزایش می دهد. فرسایش خاک جدا شدن و انتقال ذرات خاک به وسیله عوامل فرساینده آب یا باد است.مطالعات مختلفی نیز به اثر مثبت پوشش گیاهی در تنظیم فرآیند های هیدرولوژیکی سطح زمین و کاهش رواناب و فرسایش خاک اشاره کردند (Zheng, 2006؛ Zhou et al., 2008 ؛ Vásquez-Méndez et al., 2010؛ Ouyang et al., 2010؛ Zhang, G.H., Liu and Wang, 2010؛ Nunes, de Almeida and Coelho, 2011 و Wildhaber et al., 2011). به منظور نشان دادن نقش پوشش گیاهی می توان گفت، کاهش پوشش گیاهی در نتیجه فعالیت های انسانی مثل چرای شدید یا جنگل زایی منجر به جدا شدن چسبندگی ذرات خاک می شود که خطر هرزآب و فرسایش خاک را افزایش می دهد.این تحقیق به منظور شناخت بهتر نقش مقادیر مختلف پوشش گیاهی مرتعی درکنترل جریان سطحی وهدررفت خاک با استفاده ازشبیه-ساز باران در مرتع نشو رویان در استان مازندران انجام شده است. 2- روش شناسی برای اینتحقیق یک منطقه تقریبا شش هکتاری با دارا بودن درصدهای مختلف پوشش حداقل، متوسط و حداکثر گیاهی انتخاب شد. در یک شبکه نموداری متشکل از 110 نقطه در قالب شبکه سلولی منظم 30×30 مترمربعی در منطقه، اقدام به شبیه سازی باران با شدت ثابت 2 میلی متر بر دقیقه، مدت زمان 11 دقیقه در پلات 09/0 متر مربعی شد و نمونه های رواناب و رسوب برداشت و به آزمایشگاه منتقل شدند. درمحل نمونه ها پلات مستقر و پوشش گیاهی نیز اندازه گیری شد. 3- بحث نتایج تجزیه و تحلیل های آماری با استفاده از آنالیز واریانس و مقایسه میانگین دانکن نشان داد مقادیر مختلف پوشش گیاهی تأثیر معنی داری بر مؤلفه های رواناب و رسوب در منطقه مورد مطالعه داشتند. آستانه شروع رواناب در پوشش گیاهی حداکثر بطور معنی داری بیشتر از پوشش های حداقل و متوسط گیاهی می باشد. به طوریکه پوشش گیاهی زیاد با به تأخیر انداختن شکل گیری رواناب، باعث افزایش نفوذپذیری آب در خاک شده، از هدررفت خاک می کاهد و موجب کاهش فرسایش خاک می شود. میانگین حجم رواناب در پوشش های مختلف گیاهی اختلاف معنی داری با یکدیگر دارند. پوشش گیاهی حداقل و حداکثر به ترتیب بیشترین و کمترین مقدار حجم رواناب (لیتر در متر مربع) را دارند. علت اینکه پوشش گیاهی حداکثر کمترین حجم رواناب را دارد این است که پوشش گیاهی به عنوان یک سپر حفاظتی از خاک عمل می کند، با جذب بارش باران، بخش قابل توجهی از انرژی قطرات باران را توسط برگ، ساقه و ریشه خود گرفته و انرژی قطرات باران را کاهش داده، باعث استحکام تراکم خاک شده و از اثر پاشمانی جلوگیری کرده، حجم رواناب را کاهش داده و از تخریب خاک تا حد زیادی می کاهد.ضریب رواناب در پوشش گیاهی حداقل بیشترین و در پوشش حداکثر کمترین مقدار خود را دارد. بین پوشش های مختلف گیاهی اختلاف معنی داری از نظر میزان ضریب رواناب در منطقه مورد مطالعه وجود داشت. نتایج نشان داد مقدار بار رسوب در پوشش گیاهی حداقل، 8/6 برابر پوشش گیاهی حداکثر و 99/1 برابر پوشش گیاهی متوسط می باشد و مقدار فرسایش در پوشش گیاهی حداکثر به طور معنی داری کمتر از دو مقدار دیگر پوشش گیاهی می باشد و بین پوشش های مختلف گیاهی از نظر مقدار بار رسوب اختلاف معنی داری وجود داشت. پوشش گیاهی حداکثر با جذب بارش، کاهش جریان سطحی و رواناب از هدررفت خاک می کاهد. بین پوشش گیاهی حداقل و حداکثر اختلاف معنی دار آماری از نظر غلظت رسوب وجود داشت. بیشترین مقدار غلظت رسوب در پوشش گیاهی حداقل و کمترین مقدار آن در پوشش گیاهی حداکثر وجود داشت. غلظت رسوب رابطه منفی با درصد پوشش گیاهی دارد و هر چه درصد پوشش گیاهی بیشتر باشد مقدار غلظت رسوب کمتر است. 4- نتیجه گیری نتایج مدل های رگرسیون خطی ساده نشان داد پوشش گیاهی اثر کاهشی بر مقادیر حجم رواناب، ضریب رواناب، بار رسوب (فرسایش خاک) و غلظت رسوب داشته است. اما اثر افزایشی بر مولفه آستانه شروع رواناب داشته است تا رواناب در زمان بیشتری بعد از رگبار ایجاد شود. بر این مدل ها میتوان با دقت بالایی میزان رواناب و فرسایش خاک را برآورد نمود. نتایج این تحقیق نشان داد پوشش های مختلف گیاهی (حداقل، متوسط و حداکثر)، تأثیر معنی داری بر مؤلفه های رواناب و رسوب در منطقه مورد مطالعه داشتند و پوشش گیاهی حداکثر بیشترین سهم را در کاهش رواناب و رسوب در منطقه داشته است. لذا با توجه به اثرات مثبت پوشش گیاهی، لزوم توجه ویژه به پوشش گیاهی مرتعی به منظور کاهش رواناب، فرسایش خاک احساس میشود و پیشنهاد میشود برنامه های بیولوژیکی و حفاظت خاک به منظور کاهش خسارات فرسایش خاک در قسمت های با حساسیت فرسایش بالا در منطقه صورت گیرد.
۳۶.

مدیریت تامین آب آشامیدنی در روستاها(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:
حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۳۰۵ تعداد دانلود : ۲۲۴۱
آب آشامیدنی از نیازهای اساسی انسان است. امروزه وجود منابع آب بیشتر در کشورها، امتیازیی بزرگ برای توسعه و پیشرفت آن کشور محسوب می شود؛ حتی در عرصه سیاسی و اجتماعی و تنازعات بین المللی، آب نقش بسیار با اهمیتی را داراست. کمبود آب، مشکلات کیفیت آب، عدم توانایی دولت در بهره برداری از هزاران کیلومتر شبکه آب و ایستگاه پمپاژ، هزاران حلقه چاه، صدها رشته قنات و دهنه چشمه در سطح روستاهای کشور ایجاب می کند، که مدیریت تامین آب در روستاها بازنگری جدی شود.هدف اصلی از ارایه این مقاله، معرفی اصول مدیریت در تامین آب آشامیدنی، انتخاب منبع آب و مدیریت در تصفیه، انتقال و توزیع آب در اجتماعات کوچک و روستایی بر اساس، الگوهای ارایه شده از سوی سازمان بهداشت جهانی برای کشورهای در حال توسعه است. با توجه به تجربیات دیگر کشورها در بهره گیری از توصیه ها و رهنمودهای فوق، چنانچه متولیان صنعت آب آشامیدنی روستایی کشور، به نکات فوق توجه نمایند، به طور حتم مشکلات تامین آب آشامیدنی در روستاهای کشور به حداقل خواهد رسید.این تحقیق از نوع مروری بوده که نگارنده آن، حاصل شانزده سال مطالعات و تجربیات در زمینه تامین آب روستایی را به همراه توصیه های سازمان بهداشت جهانی مربوط به سالهای 1980 تا 2003 در زمینه تامین آب شرب روستایی و اجتماعات کوچک ارایه نموده است.اصول مدیریت تامین آب آشامیدنی، مدیریت تامین و منابع آب، مدیریت انتقال و توزیع آب است.مطالعات نشان می دهد مدیریت تامین آب در روستاهای کشور باید تحول یابد. در واقع نمی توان بدون استفاده از تجارب دیگر کشورهای در حال توسعه و توصیه های سازمان های جهانی و در قالب یک مدیریتی سنتی، انتظار داشت طرح های تامین آب موفق باشد. ریشه مشکلات تامین آب در کشور طی چند سال گذشته باید شناسایی و از تکرار اشتباهات گذشته پرهیز شود.
۳۷.

بررسی دوره های ترسالی و خشکسالی و اثرات آن بر تغییرات منابع آب حوضه آبخیز دشت بوئین(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: آب زیرزمینی دوره های ترسالی و خشکسالی افت سطح ایستابی دشت بوئین

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۲۸۵ تعداد دانلود : ۱۰۹۴
منابع آب موجود در محدوده حوضه های آبخیز ارتباط نزدیک با بارش و رواناب حاصل از آن دارد و نزولات جوی وارده بر آبخیز از طریق نفوذ در خاک، جریان سطحی و زیرسطحی به نو به خود تامین کننده آب مصرفی گیاهان، آب شرب، صنعت و کشاورزی است. بر این اساس مطالعات مربوط به ریزشهای جوی و سفره های آب زیرزمینی حوضه بوئین با مساحتی برابر 290.95 کیلومترمربع مدنظر قرار گرفت. این حوضه از جمله مناطقی است که از نظر میزان ریزشهای جوی و منابع آب های سطحی و زیرزمینی وضعیت نسبتا مناسبی را در استان اصفهان دارد. اما در بعضی از سالهای اخیر به واسطه کمبود ریزشهای جوی سالانه و نیز استفاده بیش از حد از منابع آب، با کمبود آب بخصوص در مصارف کشاورزی مواجه گردیده است. از این جهت بررسی تغییرات بارش، پیش بینی دوره های ترسالی و خشکسالی و اثرات آن بر تغییرات منابع آب (سطحی و زیرزمینی) ضروری به نظر می رسد.در این مطالعه با بررسی تغییرات روند بارندگی، تعیین دبی سیلاب به روش های مانینگ، فولر، SCS و ترسیم هیدروگراف سیلاب در دوره های بازگشت مختلف، وضعیت سیلاب در حوضه مشخص گردید و با بررسی تغییرات سطح آبهای زیرزمینی، تاثیر گذاری تغییرات بارندگی بر تغییرات منابع آب زیرزمینی منطقه با ایجاد ضریب همبستگی در تاخیرهای زمانی 0، 1، 2، 3، 4، 5 و 6 ماهه برای سال های اخیر (1382-1379) طی 36 ماه تعیین شده است. نتایج نشان می دهد که بین وقوع ریزش های جوی و تغییرات سطح آب های زیرزمینی منطقه ارتباط معنی داری وجود دارد و این موضوع در مورد اکثر ایستگاه های مورد مطالعه بدین صورت است که اثر ریزش های جوی بر سطح آب سفره های زیرزمینی با تاخیر 3 ماهه صورت می گیرد. ضمن این که روند کلی تغییرات سطح آب های زیرزمینی منطقه حالت نزولی دارد.
۳۸.

بررسی وجود تغییر دما در دشت مشهد به عنوان نمایه تغییر اقلیم در منطقه(مقاله علمی وزارت علوم)

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۲۴۰
تغییر اقلیم و افزایش درجه حرارت یکی از مسایل مهم زیست محیطی بشر به حساب می آید که در سالهای اخیر مطالعات زیادی را به خود اختصاص داده است. افزایش میانگین دمای کره زمین و تغییرات آن نمایه ای از تغییرات اقلیمی است که در تمامی نظریه های تغییر اقلیم به آن توجه شده است. با بررسی روند تغییرات میانگین دمای هوا می توان تغییرات اقلیمی در منطقه را ردیابی نمود. بر آورد ها نشان می دهد که میزان میانگین دمای کره زمین تا سال 2030 میلادی 0.7 تا 2 درجه سانتی گراد بیشتر از امروز خواهد بود. بر حسب سناریو های مختلف مدل های تغییر اقلیم افزایش  درجه حرارت ناشی از تغییرات اقلیمی در اغلب نقاط جهان پیش بینی و نتایج مختلفی ارایه گردیده است. بر اساس این پیش بینی ها میانگین درجه حرارت در مقیاس جهانی برای سال 2050 میلادی در سناریوهای مختلف تغییر اقلیم بین 3.5 تا 5 درجه سانتی گراد متغیر می باشد. همچنین شدت تغییر درجه حرارت در مناطق مختلف تفاوت زیادی خواهد داشت.مقاله حاضر برگرفته از بخشی از پژوهش بررسی تغییر اقلیم در دشت مشهد است. محدوده مورد مطالعه در طول جغرافیایی´20-°58 و´8 -°60 درجه شرقی و عرض جغرافیایی ´0-°36 و ´5-°37 شمالی در استان خراسان رضوی قرار گرفته است که بر اساس آمار موجود دارای متوسط دمای سالانه 12.4 و متوسط بارش 278.6 میلی متر است. برای داده های هوا شناسی مورد نیاز از ایستگاه سینوپتیک مشهد و گلمکان و 8 ایستگاه تبخیر سنجی و 25 ایستگاه باران سنجی واقع در دشت استفاده شده است. تغییرات زمانی درجه حرارت  امری کاملا مشخص در هر اقلیم است. مطالعه تغییر اقلیم و گرم شدن کره زمین به تغییرات درجه حرارت در طول دوره های آماری دراز مدت می پردازد. ساده ترین روش های مطالعه روند تغییرات درجه حرارت استفاده از روش های رگرسیون بین دمای هوا و زمان وقوع است. روش من کندال و لتن مایر دو روش آماری است که با استفاده از آنها روند تغییرات درجه حرارت در دشت مشهد مورد بررسی قرار گرفت. روند تغییرات درجه حرارت در دو سطح احتمالی 1 و 5 درصد  بررسی گردید. در روش لتن مایر و من کندال در سطح 1 و 5 درصد برای تمام ماه ها روند تغییرات درجه حرارت بررسی گردید نتایج نشان داد که در بیشتر ماه ها روند افزایشی بوده است.برای روش رگرسیون خطی و نمایی و درجه دو در تمام ایستگاهها برای هر سه پارامتر درجه حرارت (حداقل، حداکثر، متوسط)، روند صعودی به دست آمد. این روند افزایشی درجه حرارت به خصوص برای دمای حد اقل، بارزتر است. درجه حرارت در دوره های مختلف آماری با یکدیگر مقایسه گردید میانگین سه گانه درجه حرارت در سطح 1 و 5 درصد در 25 ساله اخیر با 25 ساله قبل به طور معنی داری اختلاف دارد. این تفاوت بین دوره های ده ساله اخیر با میانگین دراز مدت مشهود است. در روش لتن مایر و من کندال در سطح 1 و 5 درصد برای تمام ماه ها روند تغییرات درجه حرارت بررسی و نتایج نشان می دهد که در بیشتر ماه ها روند افزایشی است. اختلاف درجه حرارت هر سال با میانگین دراز مدت نیز محاسبه گردید نتایج نشان می دهد که روند تغییرات در اغلب ماه ها مثبت و افزایشی است. تغییرات تفاوت دمای متوسط سالانه دشت مشهد در طول دوره آماری با میانگین دراز مدت 50 ساله بررسی گردید در این حالت نیز داده‌ های درجه حرارت نشان دهنده روند مثبت در منطقه است و به طور کلی تغییرات دما در دشت مشهد مشهود بوده و می توان از این تغییرات به عنوان نمایه ای از تغییر اقلیم نام برد.
۳۹.

توانمند سازی مدیریت بحران شهری در جهت کاهش یلایای طبیعی (زلزله) نمونه موردی: شهر خرم آباد

کلید واژه ها: برنامه ریزی شهری مخاطرات طبیعی مدیریت بحران شهری شهر خرم آباد

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۱۷۱ تعداد دانلود : ۲۱۲۹
گسترش شهر و شهر نشینی و افزایش تدریجی تعداد شهرهای بزرگ در جهان به خصوص در کشورهای در حال توسعه و از جمله ایران، از یک طرف و رشد شهرها، تمرکز و تجمع جمعیت و افزایش بارگذاریهای محیطی و اقتصادی بر بستر آنها از طرف دیگر، ضمن توجه بیشتر به شهرها، منجر به پذیرش نقشها و عملکردهای متعدد شده است. یکی از موضوعات مهمی که بیشتر شهرهای بزرگ جهان با آن روبرو هستنند موضوع حوادث طبیعی است. با توجه به ماهیت غیر مترقبه بودن این حوادث و لزوم اتخاذ سریع و صحیح تصمیم ها و اجرای عملیات، مبانی نظری و بنیادی، دانشی را تحت عنوان مدیریت بحران به وجود آورده است این دانش به مجموعه اقداماتی گفته می شود که قبل، حین و بعد بحران جهت کاهش اثرات این حوادث و کاهش آسیب پذیری انجام می شود. با بکارگیری اصول و ضوابط شهرسازی و تبیین مفاهیم موجود در این دانش مانند بافت و ساختار شهر، کاربری اراضی شهری، شبکه های ارتباطی و زیر ساختهای شهری تا حد زیادی اثرات و تبعات ناشی از حوادث طبیعی را کاهش داد. یکی از شهرهای ایران که بیش از سایر شهرها با این مشکل روبرو است، شهر خرم آباد می باشد. این شهر بدلیل موقعیت جغرافیای خود و قرار گرفتن در بین رشته کوههای زاگرس و وجود مسیل ها و رودخانه ها در داخل آن از یک طرف و قرار گرفتن بر روی گسل ها فراوان از طرف دیگر دارای آسیب پذیری فراوان در برابر بلایای طبیعی می باشد. مورد دیگری که سبب تشدید آسیب پذیری بافتهای این شهر می باشد، وجود بافتهای خودرو و قدیمی در دل این شهر می باشد که عموما از خانه های یک طبقه و دو طبقه با زیر بنای کم که بصورت متراکم در کنار یکدیگر ساختته شده اند، تشکیل یافته است. این خانه ها غالبا مطابق استانداردهای فنی نبوده و ایستایی لازم در برابر زلزله را ندارند. مشکل دیگر این بافت ها دسترسی نامناسب و محدود آنها می باشد که امداد رسانی به ساکنان آنها پس از وقوع بلایلی طبیعی را مشکل می سازد و می تواند با بحرانی شدن شرایط فاجعه انسانی را دامن بزند. این مقاله سعی دارد به سوالات زیر پاسخ دهد: 1- چه اقداماتی می تواند در توانمند سازی شهرهای ایران در برابر بلایای طبیعی راهگشا باشد؟ 2- با توجه به ویژگیهای کالبدی – فضایی کارکردی شهر خرم آباد چگونه می توان به توانمند سازی مدیریت بحران زلزله در آن کمک کرد؟ در این مقاله با رویکردی توصیفی تحلیلی و با بررسی میدانی فرایند توانمند سازی مدیریت بحران در جهت کاهش بلایای طبیعی (زلزله) را در شهر خرم آباد مورد مطالعه قرار می دهد. از یافته های این تحقیق می توان به کاهش اثرات و صدمات ناشی از حوادث طبیعی به طور اخص با کاربرد مدیریت صحیح اشاره نمود. همچنین در بررسی و تجزیه و تحلیل داده ها نیز از ابزار GIS استفاده شده است.
۴۰.

نظریه آشوب، فرکتال (برخال) و سیستم های غیر خطی در ژئومورفولوژی

نویسنده:

کلید واژه ها: نظریه آشوب پیچیدگی فرکتال (برخال) سیستم های غیرخطی خودسازمانده ژئومورفولوژی سیستمی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۱۴۶ تعداد دانلود : ۲۰۳۶
از دیدگاه ژئومورفولوژی سیستمی، برخی سیستم های ژئومورفیک، سیستم های دینامیکی پیچیده غیرخطی هستند که رفتار آشوبناک، تصادفی و غیر قابل پیش بینی دارند. نظریه آشوب در ژئومورفولوژی سعی دارد این سیستم های غیرخطی و بسیار حساس به شرایط اولیه را مورد مطالعه قرار دهد. سیستم های ژئومورفیک در عین حال خود سازمانده بوده و حالت فرکتال (برخال) دارند. این ویژگی را می توان در بسیاری از سیستم های جریانی، حرکت های توده ای، سیستم خاک و زمین های مرطوب ساحلی مشاهده کرد. با استفاده از نظریه آشوب می توان بین فرم (?بعد فرکتال) و فرآیند (خودسازماندهی) در پدیده های ژئومورفولوژیک روابطی را برقرار کرد. نظریه آشوب به درک، تحلیل و پیش بینی پذیری سیستم های ژئومورفیک کمک می کند. پیچیدگی سیستم های ژئومورفیک و حالت آشوبناک آن ها به حدی است که نمی توان قواعد اساسی ریاضی و فیزیک را با قطعیت برای آن ها به کارگرفت و در مقیاسی بزرگ تعمیم داد. لذا دیدگاه های جدید سعی دارند برای تحلیل و شبیه سازی رفتار پیچیده سیستم های غیرخطی در ژئومورفولوژی از قواعد ساده و خرد مقیاس (فیزیک و ریاضی) در قالب مدل های سلولی اتومات استفاده کنند.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان