فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۵۰۱ تا ۲٬۵۲۰ مورد از کل ۴٬۷۳۱ مورد.
منبع:
پژوهشهای تغییرات آب و هوایی سال اول تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲
55 - 78
حوزه های تخصصی:
حقوق بین المللی محیط زیست، از شاخه های نوپیدای حقوق بین الملل است که پس از احساس خطر جامعه جهانی درخصوص تغییرات اقلیمی به وجود آمد و به سرعت با تدوین معاهدات متعدد بین المللی، جایگاه خود را درمیان سایر موضوعات حقوق بین الملل تثبیت نمود. در این مقاله، در ابتدا تحلیلی اجمالی نسبت به مهمترین توافقات بین المللی مرتبط با تغییرات آب و هوایی، و نیز مهمترین اقدامات قانونی در نظام حقوقی ایران در راستای حفاظت از محیط زیست و کاهش انتشار گازهای گلخانه ای صورت گرفته است. در گام بعد تعهدات کشورهای مختلف نسبت به مقابله با تغییرات اقلیمی و نیز الزامات نهادهای مختلف داخلی در این موضوع مورد واکاوی قرار گرفته و در آخرین مرحله خلاءها و کاستی های این الزامات در حقوق بین الملل و حقوق داخلی ایران، برشمرده شده است. یافته های این تحقیق نشان می دهد ارتقاء جایگاه معاهدات زیست محیطی به معاهدات حقوق بشری می تواند به تقویت جایگاه این معاهدات در حقوق بین الملل بینجامد. همچنین اصلاحات ساختاری و هنجاری در حقوق داخلی نیز به توسعه و ترویج استاندارهای زیست محیطی در ایران منجر خواهد شد.
نظریه پسخوراندها و نوسانات اقلیمی با تأکید بر نقش مکانیزم پسخوراند گازهای گلخانه ای
حوزه های تخصصی:
مقایسه مدل ارزیابی اراضی ایرانی فائو و مدل پارامتریک ژئومورفولوژیکی برای تعیین قابلیت اراضی برای کشت آبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
انتخاب نوع استفاده از اراضی، همواره بخشی از سیر تکاملی جوامع انسانی را تشکیل داده است. بدین معنا که با تکامل تدریجی جوامع انسانی، در نوع نیازهای آنها نیز تغییر ایجاد شده است و درنتیجه جوامع مختلف، به لزوم تغییر در نحوه استفاده از اراضی پی برده اند. بر این اساس مدل ها و روش های متعددی برای تعیین قابلیت اراضی در دنیا ابداع شد که از لحاظ شاخص ها و داده های به کار رفته متفاوت هستند. هدف از این مطالعه، تعیین قابلیت کیفی کشت آبی اراضی منطقه هرمزآباد بر مبنای دو روش طبقه بندی اراضی چند منظوره فائو (FAO) و روش پارامتریک مبتنی بر شاخص های ژئومورفولوژیکی بر پایه مدل فرآیند تحلیل سلسله مراتبی است؛ و در نهایت پیشنهاد مدل مناسب و مقرون به صرفه چه از لحاظ اقتصادی و چه از لحاظ زمانی برای مناطق مشابه می باشد. نتایج به دست آمده نشان می دهد که نقشه های خروجی از دو مدل دارای 86 درصد همپوشانی در کلاس های محدودیت مشابه می باشند. با توجه به اینکه مدل فائو چه از نظر زمان و چه از نظر اقتصادی هزینه های بالایی را برای تعیین قابلیت ایجاد می کند، می توان از مدل پارامتریک با توجه به سهولت انجام کار با آن برای مناطق مشابه اقدام به تعیین قابلیت اراضی نمود.
بررسی شبکه های هیدروگرافی دامنه شمالی شاه جهان به لحاظ انطباق و عدم انطباق با استفاده از GIS(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شاه جهان در جنوب زون ساختاری کپه داغ و در یال شرقی رشته کوه آلاداغ در عرض جغرافیایی ˚37 تا´25˚37 شمالی و طول جغرافیایی´30˚57 تا ´30˚58 شرقی در شمال شرقی ایران واقع شده است. . به لحاظ زمین شناسی و تکتونیک این منطقه نسبتا جوان بوده و عوامل ژئومورفولوژی و هیدرولوژی از توان بالایی جهت دستکاری ارتفاعات برخوردارند. رودخانه های تقریباً موازی و نسبتاً متراکم با فواصل یکسان توانسته اند ناهمواریهای منطقه را بر هم زده و برای رسیدن به زهکش اصلی خود (رودخانه اترک) انواع سازندها و ساختمانهای تکتونیکی و ساختارهای گوناگون را قطع نموده اند . هدف این تحقیق شناسایی همه جانبه عوامل و فرایندهایی است که موجب ایجاد شبکه های هیدروگرافی انطباق یافته و انطیاق نیافته با ساختمان زمین شناسی و لیتولوژیکی منطقه مورد مطالعه گردیده اند . برای انجام این تحقیق از نقشه های زمین شناسی ، توپوگرافی ، عکسهای هوایی ، تصاویر ماهواره ای و همچنین مشاهدات میدانی استفاده گردید. نتایج بدست آمده پس از بررسی عوامل موثر بر شکل گیری انطباق و عدم انطباق نشان مدهد که حدود 11/1554 کیلومتر ( 56/78 درصد ) شبکه آبها دارای انطباق ساختمانی، 4/345 کیلومتر ( 46/17 ) دارای عدم انطباق ساختمانی ،49/30 کیلومتر (54 /1 درصد) انطباق لیتولوژیکی و15/48 کیلومتر( 43/2 درصد) عدم انطباق لیتولوژیکی ، 65/223 کیلومتر( 46/98درصد ) انطباق یافته گسلی ( تکتونیک ) و 40/30 کیلومتر (54/1 درصد ) عدم انطباق با ساختمان تکتونیکی میباشند. همچنین طول آبراهه ها ، پهنای دره ها و ضریب انحنای ماندری و وسعت اراضی زیر کشت در پایین دست شبکه های انطباق یافته بیشتر از شبکه های انطباق نیافته بوده در حالی که از نظر عمق، شبکه های انطباق نیافته نسبت به شبکه های انطباق یافته از عمق بیشتری (32/1 برابر ) برخوردارند .
آشکارسازی تغییرات حوضه کویر میقان با استفاده از تصاویر ETM+, TM ,MSS و داده های اقلیمی در دوره 2011-1973(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در سال های اخیر خطر بیابان زایی و رشد کویر یکی از موضوعات مهم در مقیاس محلی و جهانی بوده که می تواند ناشی از نتایج تغییرات اقلیمی و ضعف در مدیریت صحیح محیط باشد. در این میان تکنولوژی سنجش از دور به دلیل تولید تصاویر ماهواره ای با قدرت تفکیک طیفی و مکانی بالا، به عنوان وسیله ای کارآمد برای آشکارسازی و ارزیابی تغییرات شناخته شده است. در این تحقیق با استفاده از داده های اقلیمی و همچنین تصاویر, TM, MSS ETM+ماهواره ی لندست مربوط به سال های1973، 1985، 2000 و 2011 ، روند تغییرات اقلیمی و تغییرات اراضیِ کویر میقان مورد بررسی قرار گرفته است. از پارامترهای اقلیمی برای بررسی تغییرات اقلیمی و از روش تفریق باندهای مشابه طیفی و منطق فازی برای بدست آوردن شدت تغییرات ایجاد شده، استفاده شد. تصاویر ماهواره ای، در محیط نرم افزارARC GIS10 به روش طبقه بندی نظارت شده از نوع حداکثر مشابهت(MLC) با انتخاب نمونه های آموزشی، طبقه بندی شدند. نتایج بررسی نشان داد که به تبع تغییرات اقلیمی(کاهش بارش و افزایش دما) شدت تغییرات فازی برای دوره 85-1973 معادل84843/0، برای دوره2000-1985 معادل 92983/0 و برای دوره زمانی2011-2000 معادل 92795/0 بوده است. همچنین مساحت اراضیِ کویری، در طول سه دوره فوق؛ به ترتیب 9/15، 6/8 و 9/9 کیلومتر مربع افزایش یافته و در طول دوره ی 38 ساله، از 8/123 به 4/158 کیلومتر مربع رسیده است. روند گسترش متوسط سالانه کویر0.9052کیلومتر مربع، و میزان همبستگی بین کاهش بارش و افزایش کویر 998/0- بوده است.
شناسایی و تحلیل اشکال ژئومورفولوژیکی مرتبط با تحوّل گنبدهای نمکی (مطالعه ی موردی: گنبد نمکی کرسیا دشت داراب)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از لندفرم ها و چشم اندازهای جالب در طبیعت، گنبدهای نمکی هستند. این پدیده ویژگی های منحصربه فردی دارد و از نقطه نظر ژئومورفولوژی این عارضه از اهمّیّت شایانی برخوردار است. گنبدهای نمکی با رخنه ی توده های نمک در پوش سنگ رسوبی و رساندن خود به سطح زمین تشکیل شده اند. این عمل بر اثر چگالی کمتری که سنگ نمک از پوش سنگ خود دارد و همچنین به دلیل نیروهای تکتونیکی و خاصیّت ویسکوپلاستیکی نمک انجام می گیرد. گنبد نمکی کرسیا، ازجمله ی این لندفرم ها بوده که در جنوب شرقی استان فارس و شمال دشت داراب واقع شده است. این گنبد نمکی در گذر زمان با تأثیرپذیری از عوامل درونی و بیرونی دچار تغییراتی شده است. در این پژوهش سعی شده است با استفاده از نقشه های توپوگرافی و زمین شناسی، تصاویر ماهواره ای، روش پیمایشی و تحلیلی به بررسی این اشکال پرداخته شود. نتایج نشان داد که اشکال ژئومورفولوژیکی جالبی، ازجمله مخروط افکنه نمکی، خزش نمکی، چشمه ی نمکی، رودخانه ی نمکی و اشکال گل کلمی در اطراف گنبد نمکی کرسیا به وجود آمده است. در بین این اشکال، مخروط نمکی بیشترین وسعت را به خود اختصاص داده است. گنبد نمکی کرسیا با داشتن چندین پدیده ی ژئومورفولوژیکی، از ارزش علمی آموزشی و زمین گردشگری برخوردار است.
تحلیل شرایط جوی تؤام با بارش های تابستانه در زاگرس جنوبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فصل تابستان بخصوص در نیمه جنوبی ایران با حاکمیت شرایط گرما و خشکی هوا شناخته شده است. به منظور بررسی شرایط همدید- پویشی موثر بر رخداد غیر معمول بارش تابستانه 12 – 6 سپتامبر 2008 (22-16 شهریور ماه 1387) در محدوده زاگرس جنوبی، با رویکرد محیطی به گردشی و با استفاده از آمار روزانه 270 ایستگاه ثبت داده، روزهای بارشی شناسایی شد. سپس داده های فشار تراز دریا، ارتفاع ژئوپتانسیل، وزش رطوبتی و همگرائی رطوبت تراز 500 هکتوپاسکال از پایگاه داده های مرکز ملی پیش بینی محیطی و تحقیقات جوی ایالات متحده (نوا) استخراج و آنومالی این پارامترها با توجه به میانگین درازمدت 65 ساله (2012-1948) محاسبه و با شرایط روزهای مذکور مقایسه شد. بررسی الگوی حاکم براین روزها به کلی ارتباط این بارش ها را با فرایند موسمی منتفی و آنرا وابسته به الگویی مشابه الگوهای فصل سرد میداند. انحراف از میانگین شدید فشار تراز دریا در کم فشار خلیج فارس و پر فشار شمالی دریای خزر و شیب تغییرات فشار حاصله در راستای رشته کوه زاگرس و تشکیل جبهه ساکن بر فراز این منطقه و فراز و فرودهای مانع ایجاد شده در مسیر بادهای غربی بعلاوه آنومالی منفی تراز 500 هکتوپاسکال موجبات صعود رطوبت وارده به منطقه از سوی دریاهای مدیترانه و سرخ را فراهم ساخته و منجر به ریزش باران شده است.
رابطه بین الگوهای پیوند از دور و یخبندان های فراگیر ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این مطالعه شناسایی رابطه بین الگوهای پیوند از دور با تغییرپذیری فراوانی روزهای همراه با یخبندان های فراگیر در ایران است. برای رسیدن به این هدف، نخست داده های مربوط به دماهای حداقل روزانه 663 ایستگاه هواشناسی همدید و اقلیم شناسی ایران طیّ بازه ی زمانی 2004-1962 برای ماه های اکتبر تا آوریل از سازمان هواشناسی کشور و دوم شاخص های پیوند از دور برای همان بازه ی زمانی از دو پایگاه داده های مرکز ملی پیش بینی محیطی-مرکز ملّی پژوهش های جویNCEP/NCARو مرکز پیش بینی اقلیمی وابسته به سازمان پژوهش های جوی و اقیانوسی ایالات متحده برداشت شد. سپسروزهایی که 65 درصد و بیشتر از مساحت ایران را دمای صفر و زیر صفر درجه سانتیگراد فرا گرفته بود، به عنوان روزهای همراه با یخبندان های فراگیر انتخاب شدند.سپس فراوانی این روزها به تفکیک ماه، فصل و سال استخراج گردید. در ادامه با استفاده از روش گام به گام مدل های رگرسیونی چند متغیّره، مهمترین الگوهای پیوند از دور اثرگذار بر روی تغییرپذیری فراوانی روزهای همراه با یخبندان های فراگیر ایران شناسایی شدند.
نتایج نشان می دهد که فراوانی روزهای همراه با یخبندان های فراگیر در فصل زمستان و همچنین در مقیاس سالانه، تنها با الگوی اطلس شرقی (EA) رابطه ی آماری معنادار نشان داده اند که این رابطه نیز یک رابطه ی معکوس می باشد بطوری که ضریب همبستگی این شاخص به ترتیب برای فصل زمستان و سالانه (33/0-) و (37/0-). ماه دسامبر با مجموع سه شاخص اطلس شرقی (EA)، نوسان شمالی (NOI) و الگوی حاره ای نیمکره ی شمالی (THN)، ماه ژانویه تنها با الگوی آرام شرقی-آرام غربی (EP-NP) و ماه فوریه با دو الگوی اسکاندیناوی (SCA) و نوسان قطبی (AO) همبستگی نشان داده اند که به ترتیب مقادیر آنها برابر با (55/0+)، (45/0-) و (52/0) بوده است. در نهایت میانگین ماهانه ی الگوهای فشار سطح دریا در فازهای مثبت و منفی شاخص های مورد مطالعه برای ماه های دسامبر، ژانویه و فوریه مورد مطالعه قرار گرفت. در هر کدام از فازهای مثبت و منفی الگوی گسترش زبانه ی غربی پرفشار سیبری مسبب وقوع حداکثر و حداقل فراوانی روزهای همراه با یخبندان های فراگیر بوده است.
تحلیل همدید بارش های سنگین پهنه شمال غرب ایران (با تأکید بر الگوهای ضخامت جو)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این پژوهش بارش های سنگین پهنه شمال غرب ایران با استفاده از رویکرد محیطی به گردشی بررسی شده است. به همین منظور، با استفاده از پایگاه داده بارش روزانه پهنه شمال غرب ایران، نقشه های هم بارش از روز 1/1/1340 تا 1/1/1388 بر روی یاخته هایی به ابعاد 14×14 کیلومتر، به روش کریگینگ میانیابی و ترسیم شد (ماتریس 533×17508). بر مبنای داده های حاصل از میان یابی، بارش های سنگین پهنه انتخاب و بررسی شد. این بارش ها در محدوده وسیعی از صفر تا 120درجه شرقی و صفر تا 80 درجه شمالی در ترازهای 500، 600، 700، 850، 925 و 1000هکتوپاسکال و در چهار دیده بانی در ساعت های 00:00، 06:00، 12:00 و 18:00زولو، محاسبه شد. نتایج پژوهش نشان دادکه چهار الگوی گردشی ضخامت در به وجود آمدن این گونه بارش ها مؤثر بوده است. در تحلیل این بارش ها برای هر الگوی گردشی یک روز نماینده معرفی گردید. نتایج تحلیل نشان داد که الگوی گردشی شماره 2، بیشتر بارش ها را توجیه م ی کند. این یافته ها می تواند نقش مهمی در پیش بینی بارش و جلوگیری از وقوع سیل در پهنه مطالعاتی ایفا نمایند[1].
بررسی و مدل سازی سری های زمانی دمای زنجان(2005 – 1956 )(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
روش های آماری یکی از ابزار های مفید برای تحلیل و بررسی رفتار عناصر اقلیمی به شمار می رود،علاوه بر این ،این روش ها امکان مدل سازی و آینده نگری رفتار عنصر مورد نظر را با دقت بالایی فراهم می سازند. در این مقاله رفتار سری زمانی دمای سالانه زنجان طی دوره آماری 2005-1956 بررسی شده است. در این راستا براساس خودهمبستگی نگار، ضریب همبستگی و روش های اسپیرمن و مان – کندال وجود روند در داده ها مشخص شد. میزان روند سالانه براساس کمترین مربعات خطا 04/0- درجه سانتی گراد برآورد شده و براساس معادله خط رگرسیون جهت مدل سازی روند به دست آمده است. براساس تحلیل طیفی همسازهای معنادار دما از طریق دوره نگار و مرز معناداری 95 درصد استخراج و چرخه های 55 ساله که بیانگر روند بوده و نیز چرخه های 7/2 ساله و 3/2 ساله در دمای زنجان مشاهده شد. بهره گرفته شده است. دو مدل اولیه به دست آمد.یکی ARIMA برای آینده نگری دمای سالانه زنجان از مدل سازی باتوجه به آزمون مانده ها و نیز براساس معیار آکائیک مدل .ARIMA(1,1,2) و دیگری ARIMA(0,1,1)مدل مناسب تشخیص داده شد.بر اساس این مدل پیش بینی دما برای 20 سال آینده انجام گردید.علاوه بر ARIMA(1,1,2) علاوه بر این بررسی ها،مدل زنجیره مارکوف بر روی دمای ماهانه زنجان طی دوره آماری 2005- 1956 اعمال شد.داده های دمای ماهانه از مدل زنجیره مارکوف دو حالته پیروی می کنند و بر اساس این مدل احتمال وقوع ماه گرم در زنجان 1607/0 و احتمال وقوع ماه سرد 8393/0 و دوره بازگشت ماه گرم حدود 6 ماه و دوره بازگشت ماه سرد حدود یک ماه می باشد.
بررسی فرسایش خندقی در حوضه آبریز دیره با استفاده از شاخص های اقلیمی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شکل گیری خندق ها همواره با فرسایش و تغییر شکل ظاهری زمین همراه است و سبب تولید میزان قابل توجهی رسوب، تخریب اراضی، جاده ها، شبکه های آبیاری و پرشدن سدها می گردد. یکی از عوامل بسیار تأثیرگذار در بوجود آمدن خندق ها شرایط اقلیمی منطقه است. مقاله حاضر به منظور بررسی وضعیت خندق زایی و فرسایش خندقی در حوضه آبریز رودخانه دیره شهرستان گیلان غرب به عنوان یکی از مراکز عمده تولید کشاورزی در استان کرمانشاه انجام گرفته است. در این راستا از از 5 شاخص اقلیمی بهره گرفته شده است. این 5 شاخص عبارتند از ضریب هیدروترمال، ضریب Ws یا مقدار رطوبت موجود در سازندها، مدل سپاسخواه، مدل آرنولدوز و مدل دوم فورنیه. نتایج محاسبه شده ضریب هیدروترمال و Ws نشان می دهد دارای حساسیت بالا و استعداد بسیار قوی برای خندق زایی است. همچنین میانگین محاسبات سه مدل بعدی که جهت برآورد میزان رسوب تولید شده با استفاده از فاکتورهای اقلیمی صورت پذیرفت نشان داد که میزان فرسایش برای کل حوضه مورد مطالعه 24818/27 تن می باشد که نقشی قابل توجه در خندق زایی دارد.
شناسایی و ناحیه بندی تغییرات زمانی و یکنواختی بارش ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بارش از متغیرترین عناصر اقلیمی است که تغییرات آن پیامدهای محیطی و اقلیمی دارد. هدف از این پژوهش شناسایی نواحی اقلیمی از نظر توالی روز بارشی و بررسی ویژگی یکنواختی بارش است. برای تحقق اهداف از روش تحلیل خوشه ای برای ناحیه بندی اقلیمی و به منظور بررسی پراکندگی مکانی و زمانی بارش از آمارة ضریب تغییرات و یکنواختی (H) در سه بازة زمانی (ده سال اول، دوم، و سوم) سالانه و فصلی برای شناخت جزئیات تغییرات بارش استفاده شد. بر اساس معیار روز بارشی (بارش یک روزه تا بارش با توالی هفت روز و بیشتر)، ایران به هفت ناحیة اقلیمی تقسیم شد. سپس، نواحی مختلف ایران از لحاظ سهم توالی های بارش در تأمین روز بارش مقایسه شد. مشخص شد که بارش یک روزه در اغلب نواحی بیشترین سهم را در ایجاد بارش دارد. همچنین، مشخص شد که میانگین ضریب تغییرات سالانة ایران در دهة سوم (2004-2013) افزایش یافته و شاخص یکنواختی بارش این دهه کاهش یافته است؛ به عبارت دیگر، بارش در دهة سوم به تمرکز گرایش داشته است. نمایة یکنواختی بارش ناحیه ها نشان داد که ناحیة 4 (شمال غرب و شمال شرق کشور) و ناحیة 3 (سواحل شمال کشور) تمایل به یکنواختی زمانی دارند و کمترین مقدار یکنواختی مربوط به ناحیة 1 (سواحل جنوب و جنوب شرق کشور) است.
پالئولیمنولوژی دریاچه ی زریبار براساس ارتباط بین توزیع دانه های رسوبی و اجتماع گرده های گیاهی در هولوسن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دریاچهها محیطهای رسوبی بسیار جالبی برای بازسازی محیط ها و بررسی آب و هوای دیرینه میباشند. بررسی ویژگیهای رسوبشناسی و اجتماع گرده های گیاهی برای شناخت و تکامل ویژگیهای رسوبی اواخر کواترنر بسیار مفید است حوضههای بسته به دلیل حساسیت بسیار زیاد نسبت به تعادل تبخیر و بارش، مناسبترین سیستم جهت بازسازی محیط های دریاچهای و آب و هوای دیرینه میباشند. این مقاله ارتباط بین اجتماع گرده های گیاهی و اندازه ی دانه های رسوبی دریاچه ی زریبار واقع در استان کردستان را مورد بررسی قرار داده و براساس این ارتباط محیط دیرینه، تاریخچه ی گیاهی و آب و هوای دیرینه در طی دوره ی هولوسن بازسازی شده است. افزایش در میزان سیلت و کاهش میزان ماسه به همراه رسیدن گرده های Quercusبه بیشترین مقدار، نبود گرده های Salix و Fraxinus در این دوره ی زمانی از هولوسن، رسیدن Poacae به کمترین میزان و کاهش تدریجی در میزان Atriplex type و Artemisia herba-albat، افزایش سطح آب دریاچه را در طی 8950 - 6870 ، 5500 - 3170 سال قبل به همراه وجود شرایط آب و هوایی گرم و مرطوب، افزایش بارش و افزایش در رطوبت قابل دسترس را نشان می دهد. مقدار بالای ذرات ماسه و کاهش در میزان سیلت به همراه درصد بالای گرده های گیاهی Salix ، Fraxinus و Pistacia و کاهش در میزان گرده های Quercus، کاهش سطح آب دریاچه را در طی 6870 – 5500، 1300 - 3170 سال قبل همراه با شرایط آب و هوایی گرم و خشک، کاهش در بارشهای بهاری و رطوبت قابل دسترس را نشان می دهد. همچنین افزایش نامنظم در میزان ماسه و کاهش نامنظم در میزان سیلت به همراه ظاهر شدن گرده های Plantago lanceolata وجود تغییرات نامنظم در سطح آب دریاچه ی زریبار در نتیجهی تغییرات بارشی، سرریزهای اتفاقی دریاچه و فعالیتهای انسانی را در اواخر هولوسن نشان می دهد.
The Changes of Precipitation Frequency Distribution in Iran(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شبیه سازی دینامیک امواج و انتقال ماسه در سواحل دریای خزر (محدوده خلیج گرگان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ماسه های ساحلی، عموماً منشأ رودخانه ای داشته و تحت تأثیر دینامیک امواج و حرکات آب دریا، در طول خط ساحلی توزیع می شوند. رودخانه های سفیدرود، هراز، بابلرود، تجن و گرگانرود، سهم عمده ای در تدارک رسوب به دریای خزر در سواحل خزر جنوبی دارند. منطقه مورد مطالعه در این پژوهش، بخش جنوب شرق دریای خزر، در محدوده خلیج گرگان با بیش از 60 کیلومتر طول است. هدف از این پژوهش بررسی راستای امواج غالب و نحوه تولید جریان در امتداد ساحل است که درنهایت بر توزیع ذرات ماسه در طول خط ساحلی مؤثر است. برای دست یابی به این هدف، از داده های باد امواج و نیز نقشه های توپوگرافی و عمق سنجی که ابزار و داده های اصلی پژوهش به شمار می روند، استفاده شده است. با بهره مندی از داده های باد و امواج، به ترتیب گلبادها و گل موج های محدوده پژوهش ترسیم و با توجه به راستا و فراوانی امواج، مدل سازی امواج در نرم افزار مایک 21 انجام شد. در ادامه، داده های امواج برای تولید مدل جریان های موازی ساحل در منطقه شکست مورد استفاده قرار گرفتند و درنهایت، مدل سازی انتقال ماسه در خط ساحلی تجزیه وتحلیل شد. نتایج نشان می دهد که راستای غالب امواج از جهات شمال غرب، موجب توزیع و جابه جایی ماسه ها به سمت شرق شده است. توسعه و عریض شدن زبانه ماسه ای میانکاله به سمت شرق و ایجاد خلیج گرگان در پشت زبانه ماسه ای مذکور با برایند تولید و توزیع رسوب در راستای غرب به شرق، در مدل نرم افزاری مایک 21 برازش نشان می دهد.
خلیج فارس و جزایر ایران
حوزه های تخصصی:
شناسایی الگوهای گردشی ایجادکننده گرد و غبار در جنوب غرب ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در سال های اخیر وقوع توفان های گرد و غبار در استان های نیمه غربی کشورمان سبب بروز مشکلات گوناگون برای مردم این مناطق از جمله استان فارس شده است. هدف این پژوهش شناسایی الگوهای گردشی ایجاد کننده گرد و غبار در استان فارس می باشد. برای این منظور ابتدا کد شماره 6 ساعتGMT 12 داده های وضعیت هوای حاضر 8 ایستگاه همدید استان در دوره آماری 2003-1992 استخراج شده است. این کد نشان دهنده وجود گرد و غبار با منشاء خارج از ایستگاه می باشد. سپس با انتخاب روش گردشی به محیطی رابطه بین الگوهای گردشی تراز 500 هکتوپاسکال منطقه خاورمیانه با روزهای توام با گرد غبار ایستگاه های منتخب بررسی شده است. برای داده های الگوی گردشی تراز Hpa500 از زیج الگوهای گردشی مسعودیان استفاده شده است. نتایج این پژوهش نشان داد رابطه معنی داری بین الگوهای گردشی تراز 500 هکتوپاسکال منطقه خاورمیانه با روزهای گرد و غباری در استان فارس وجود دارد. بطوریکه الگوهای گردشی شماره 5، 6، 6-3 و 8 بیشترین رابطه را با روزهای گرد و غباری استان فارس داشتند. در مجموع الگوی گردشی شماره 5 الگوی گردشی غالب و الگوی شماره 6 الگوی نایب غالب در استان فارس در دوره مورد مطالعه بودند. این دو الگو در فصل گرم سال فعالند. کمترین رابطه نیز مربوط به الگوی گردشی 5-3 می باشد. از نظر ایستگاهی نیز ایستگاه لار فراگیرین ترین ایستگاه در زمان حاکمیت الگوهای گردشی بوده است.