در این مقاله ضمن معرفی و تشریح روش طبقه بندی رقومی لیتین اسکی، این روش برای طبقه بندی اقلیمی 48 ایستگاه منتخب در ایران مورد استفاده قرار گرفته است. قابلیت رقومی روش مذکور، امکان بکارگیری نرم افزار spss را جهت انجام محاسبات و عملیات طبقه بندی فراهم کرده است. نتایج حاصل از کاربرد این روش بر روی 48 ایستگاه منتخب حاکی از آن است که: داده های اقلیمی 48 ایستگاه منتخب، در 38 نوع اقلیم فرعی جای گرفته اند که این خود نشان دهنده تنوع اقلیمی نسبتاٌ زیاد است. این تنوع اقلیمی از یک طرف ناشی از قابلیت روش طبقه بندی لیتین اسکی جهت نمایش جزئیات اقلیمی و از طرف دیگر بدلیل موقعیت و وسعت کشور ایران می باشد؛ البته این تنوع اقلیمی بیشتر در ارتباط با نوسانات مکانی عنصر بارش بوده، بطوریکه در ایستگاههای منتخب، تمامی طبقات اصلی بارش که لیتین اسکی برای کره زمین در نظرگرفته، وجود دارد. جزئیات و نتایج حاصل از بکارگیری این روش بر روی ایستگاهها بصورت یک جدول ارائه شده است.
دیدگاه های تکاملی، چه در علوم اجتماعی و چه در علوم دیگر، همواره کوشیده اند سیر تکوینی خاصی را برای بروز پدیده های ترسیم نمایند. در مقابل کاتاستروفیست ها همواره بر نوعی تغییر تاکید دارند که به جای ترسیم یک سیر تکوینی، نوعی تناوب و تکرار را در بروز پدیده ها حاکم می دانند (رژه کک 1370). انتخاب یکی از این دو دیدگاه توسط محقق، بر نحوه تفسیر واقعیت ها تاثیر فراوان دارد.از چندی پیش باستان شناسان به خوبی در یافتند که بررسی های اقلیم شناسی دیرینه و ژئومرفولوژی محیط های طبیعی می تواند در برداشتی واقع بینانه تر از وقایع گذشته آنها را یاری دهد و همین احساس سبب شده است که رشته جدیدی به نام زمین باستان شناسی Geoarcheology در دهه های اخیر پایه گذاری شود.اطلاعات مربوط به بسترهای زیستی مدنیت ها و تاثیراتی که تغییرات اقلیمی و طبیعی در نوع معیشت، نحوه زندگی، جابه جایی و مهاجرت ها، انقطاع یا ظهور حیاتی گونه ها داشته، نه تنها بسیاری از واقعیت های مورد توجه باستان شناسان را توضیح داده است که گاه پاره هایی از انگاشته های قطعی درمورد سیر تکوین جوامع را نیز به تجدید نظر جدی طلبیده است. اطلاعات زمین باستان شناسی به خوبی بر این واقعیت تاکید دارد که بستر ظهور مدنیت ها در همه نقاط یکسان نبوده است و بر اساس عوامل محیطی تبلور این کانون ها از پدیده های خاص طبیعی تبعیت نموده است. برای مثال دربسیاری از نقاط رود خانه ها، و در پاره ای از مناطق سواحل، در بعضی موارد عملکرد یخچالها، و در ایران به صورت عام دریاچه های دوران چهارم در رشد و تبلور کانونهای جمعیتی و مدنی موثر بوده اند.در این مقاله به استناد شواهد ژئومرفیک و تکیه بر شواهد تاریخی و باستان شناسی سعی شده است تاثیر بستر دریاچه های دوران چهارم در تبلور کانونهای جمعیتی ایران و رشد آنها را روشن سازد و گستره ایران را بر اساس اهمیت شاخص ها و مولفه های طبیعی در طبیعی در ایجاد انعقاد نطفه یا گسترش این کانونهای مدنی طبقه بندی نماید.
بقای ملی هدف غیر قابل تغییر و ثابت هر دولت- کشوری است؛ این مقوله به نوبه خود متاثر از امنیت ملی است. در سال های اخیر، اغلب، نقش موقعیت جغرافیایی در امنیت ملی نادیده انگاشته شده و یا کم اهمیت تصور می شود. این در حالی است که بنا به استدلال های این پژوهش، بستر و زمینه های اصلی تراکم تهدیدهای جانبی یا برعکس آرامش و ثبات دولت- کشورها، در آستانه قرن بیست و یکم، هنوز متاثر از موقعیت جغرافیایی یا به عبارت دیگر محیط بین المللی آن ها است.بر اساس برخی دستاوردهای این پژوهش، امنیت ملی هر کشوری در بعد تهدید بیرونی به شدت از پنج عامل محیطی تاثیر پذیر است: تعداد همسایگان، درجه امنیت و ثبات منطقه، تعداد اتحادیه های منطقه ای و درجه استواری و استحکام پیوندهای درونی آن ها، میزان اهمیت استراتژیک منطقه و کشور در مقیاس جهانی، و تعداد دولتهای ایده ئولوژیک جانبی.مقاله همچنین درصدد برآمده است تا کارکرد و نقش این پنج منبع جغرافیایی را بین اعضای کشورهای حاشیه دریایی خزر مورد بررسی اجمالی قرار دهد.
پدیده زمین لغزش از جمله حوادث طبیعی مهمی است که در شمال خراسان و به خصوص ناحیه شیروان – بجنورد معمولا باخسارات و ضایعات فراوان همراه است. این پدیده تهدیدی جدی از نظر فرسایش خاک و تخریب دامنه ها، جنگل ها، اراضی کشاورزی، جاده ها و مناطق مسکونی و نیز پرشدن مخازن سدها محسوب می شود.مقاله حاضر، ضمن معرفی زمین لغزش نامانلو، علل اصلی ناپایداری دامنه ها را مورد بحث قرار می دهد. نامانلو در شمال شرق شهر شیروان در دره ای به همین نام در بخش مرکزی رشته کوه های کپه داغ قرار دارد. سنگ بستر روستای نامانلو و حوالی آن را سازند سرچشمه تشکیل می دهد که عمدتا از تناوب شیل و مارن با تداخل های آهکی تشکیل یافته است.علاوه بر مسائل زمین شناسی، توپوگرافی، آب و هوا، وجود نیروهای دینامیکی حاصل از فعالیت گسل ها و همچنین کم شدن مقاومت برشی خاک در اثر جذب آب، از عوامل مهم وقوع زمین لغزش در این منطقه می باشند.
منطقه مورد تحقیق در تقسیمات واحدهای زمین شناسی ایران ، در زون زاگرس ( زاگرس رورانده یا مرتفع ) واقع شده است که با توجه به خصوصیات تکتونیکی و زمین شناسی و اقلیم گذشته حاکم بر آن ، اشکال کارستی تکامل یافته و بسیار شاخصی در آنها شکل گرفته است . تکامل اشکال کاردست در منطقه ، همانند عوارضی نظیر غارهای متعدد ، حفره ها و چاههاب ، سراب ها ی زیادی با حجم آبدهی بالا را بوجود آورده است . عوارض کارست سهم مهمی در جذب نزولات جوی و نفوذ آب دارند . شناسائی این اشکال و عوارض بطور یقین در شناسائی پتانسیل منابع آب زیرزمینی و بیلان آب در منطقه بسیار حائز اهمیت است . لذا در این تحقیق ، مطالعه موردی در ناهمواریهای بیستون نشان می دهد که در مکانهائی که تحول کارست پیشرفته است ، پتانسیل قوی در جذب آب و ذخیره آن ایجاد شده که وجود سرابهای متعدد در حاشیه و همچنین ارائه روشهای مناسب در بهره برداری از مخازن کارستی با توجه به شرایط زمین شناسی و اقلیمی حاکم بر این مناطق ، می تواند در رشد و شکوفائی منطقه در احداث پروژه های مختلفی که نیازمند منابع آب بیشتر هستند ، مورد توجه قرار گیرد. علاوه بر این ، شناسائی روند تکوین و یا تخریب این اشکال می تواند کاهش یا افزایش پتانسیل آبهای زیرزمینی منطقه را نیز در دراز مدت پیش بینی نماید .
حوضه های آبخیز در ایران از نظر زمین شناسی ، ناهمواری ، اقلیم و سایر عوامل مؤثر در امر فرسایش بسیار متفاوت هستند ؛ بطوریکه ارزیابی فرسایش و اولویت بندی اراضی در روش استفاده از واحدهای هیدرولوژیکی را با مشکل مواجه می سازند . تحقیق حاضر ، شناخت ویژگی واحدهای ژئومرفولوژی را جهت ارزیابی میزان فرسایش و رسوب ضروری می داند ؛ بطوریکه بتوان از آن بعنوان مدل و پلان کار استفاده نمود. دراین روش ، ابتدا با استفاده از ملاکهای جنس سنگ و عوامل توپوگرافی یعنی ارتفاع ، شیب و جهت دامنه ها می توان واحدهای ژئومرفولوژی یک منطقه را تعیین نمود . سپس برای تخمین مقدار فرسایش در این واحدها و طبقه بندی اراضی بر اساس معیارهای کمّی ، با یک دید همه جانبه از کلیه عوامل مؤثر ، از روش پسیاک استفاده نمود . ارزیابی فرسایش با روش مذکور در واحدهای ژئوفرمولوژی ثابت می کند که فرضیات تحقیق درباره سرعت ، دقت عمل بیشتر ، تشخیص مهمترین عوامل فرسایش و بحرانی ترین نواحی از نظر تولید رسوب ، تعیین روابط و نحوه توزیع مکانی فرسایش و بحرانی ترین نواحی از نظر تولید رسوب ، تعیین روابط و نحوه توزیع مکانی فرسایش خاک در سطح منطقه صحیح می باشد .