اعتراضات اخیری که جهان عرب را فراگرفته، با نتایج سیاسی مختلفی مواجه شده، به طوری که حاکمان مصر و تونس به سرعت و حکومت لیبی پس از ماه ها مقاومت سقوط کردند. حال آنکه در بحرین و یمن، جنبش های اعتراضی تاکنون موفق به سرنگونی حاکمان نشده و حکومت ها پایداری قابل توجهی نشان داده اند. در این مقاله تلاش خواهیم کرد که چرایی نتایج سیاسی مختلف اعتراضات در جهان عرب را بررسی کنیم. دامنه پژوهش حاضر پنج کشور مصر، تونس، لیبی، یمن و بحرین را دربر می گیرد که بیش از کشورهای دیگر دستخوش بحران سیاسی بوده اند. در این مقاله از نظریه گلدستون در رابطه با چرایی پیروزی برخی انقلاب ها و عدم موفقیت برخی دیگر، استفاده شده است. بر این اساس، فرضیه مقاله عبارت است از: نتایج سیاسی متفاوت اعتراضات مرهون ترکیبی از عوامل شامل میزان مشروعیت سیاسی حکومت ها، میزان بسیج اجتماعی معترضان و درنهایت واکنش ارتش و قدرت های بین المللی بوده است، بنابراین وضعیت متفاوت مؤلفه های فوق در کشورهای دستخوش بحران، باعث نتایج سیاسی متفاوت شده است.
پس از تحول در نظام دو قطبی ، شاهد بروز خشونت های عظیمی در قاره افریقا بوده ایم . به رغم شعارهایی که در مورد تاثیر فرایند جهانی شدن بر دموکراتیزه شدن جوامع عنوان می گردد ، شاهد بروز خشونتهای متعددی در دهه 90 در قاره افریقا هستیم . تحولات نظام جهانی طی چند دهه اخیر با افزایش تعاملات میان کنشگران دولتی و غیر دولتی ، افزایش نقش کنشگران غیر دولتی در نظام بین المللی ، تاثیر پذیری فزاینده دولت ها از تحولات جهانی و کنش های سایر کنشگران ، کاهش کنترل دولت ها بر فرآیندهای موثر در سطح جهانی و منطقه ای و ملی و فراملی همراه بوده است .