این نوشته به نوعی سفرنامة فتحی نژاد و گزارش فاتحی نژاد از حوزة فعالیتهای دانشگاه قازان و لزوم رسیدگی برای کمک به دانشجویان زبان فارسی آن حوزة دانشگاه است.
مقاله پیش رو با عبور از نظریات لیبرال و مارکسیستی، قصد دارد در پرتو تجزیه و تحلیل گفتمانی، ماهیت سیاست های آپارتایدی را در سال های 1948 تاکنون را در سرزمین های اشغالی بررسی کند. این مقاله بر آن است تا به این پرسش پاسخ دهد که روند مفصل بندی و شکل گیری گفتمان آپارتاید در اسراییل به چه صورت بوده است؟ فرضیه پژوهش عبارت است از اینکه گفتمان آپارتاید در اسراییل در زمان مفصل بندی خود، از هم ارزی و هویت سازی از طریق اتکا به دین یهود به عنوان یک ابزار برای دستیابی به مصالح سیاسی خود بهره جست. این گفتمان در پی ایجاد یک نظام معنایی جدید از طریق پیوند هویت های مختلف در یک پروژه مشترک بوده است. بر این اساس نظم اجتماعی ایجاد شده از عناصر متفاوت و پراکنده تشکیل شده است. این عناصر متفاوت و پراکنده، متشکل از همان عناصر خارجی و نیروهای مهاجری هستند که در فلسطین سکنی گزیدند. در حقیقت صهیونیسم، هویت های شناور و عناصر رهاشده یهودی را با ایجاد مکانیزم های قدرت در جهت مشروعیت سازی و غیریت آفرینی برای تولید و ایجاد نظام معنایی و هویت در سرزمین های اشغالی منسجم کرده است.
امام م سًی صدر ی آیت الله سیستاوی، دی ته از فق اُی برجست تشیع، وقش م مُشی در
ایجاد اوسجام سیاسی در جامع اسلامی لبىان ی عراق ایفا وم دًود. از ایه ری، غایت اصشیی
و شًتار حاضر تجسی ی تحییل وق ایه دی فقی ششیعی اسشت ش در چشارچ عً هاعشد می ت اًود بازتابی از دیدگا فق حک مًتی مکتب تشیع در ایشه صصش تً تیقشی » استصلاح «
– گردد. و شًتار حاضر ب ایه سؤال پاسخ ص اً دَ داد امام م سًی صدر در لبىشان 9191
9191 ( ی آیت الله سیستاوی در عراق پس از 3002 ( چ وقشی را در ریود تح لًات سیاسی
ایه دی ش رً چىدفر ىَگی ایفا وم دًود ش وتیجش آن حفشن اوسشجام سیاسشی ی دیری از
گسست ی تجسی است.