استراتژی ایالات متحده آمریکا و اروپا برای ایجاد تغییرات اساسی در خاورمیانه و شمال آفریقا به طور خاص و جهان اسلام به نحو عام ، شامل ابعادی چون ملت ساز ی ، دولت سازی ، فرهنگ سازی ، مذهب سازی و نخبه سازی می شود . این ابعاد در قالب یکی از دو رویکرد « القاعده - قاعده » و « قاعده - القاعده » و یا ترکیبی از این دو با الویت های متفاوتی پی جویی می شود . رویکرد نخست بر اولویت تخریب ساختارهای موجود و پس از آن ایجاد هنجارها و ارزش های لیبرال بنا شده و رویکرد دوم نیز جا به جایی این اولویت را مد نظر دارد ..
برای ارزیابی بهتر برنامه خصوصی سازی در فدراسیون روسیه قبل از همه لازم است بدانیم که یک استراتژی موفق در امر خصوصی سازی بایستی به چه اهدافی منجر شود که با مقایسه آن با وضعیت فعلی در فدراسیون روسیه ، بتوانیم قضاوت درستی انجام بدهیم . یک استراتژی موفق بایستی به اصلاح در سه سطح بیانجامد : 1. آزاد سازی قیمتها ، و خارج شدن بازار و تجارت از کنترل و مداخله دولت ، در عین حال اقتصاد از ثبات برخوردار باشد ؛ 2. واگذاری مالکیت اموال دولتی به بخش خصوصی ، ایجاد و تقویت نهادهای حامی بازار ؛ 3. توجه به مسایل اجتماعی نظیر خدمات عمومی ، نظام تامین اجتماعی و ... مقاله زیر ابعاد مختلف روند خصوصی سازی در روسیه با توجه به ظهور اولیگارشی در این کشور را بررسی مینماید...
منطقه قفقاز بدلیل واقع شدن در منطقه حساس و استراتژیک اوراسیا ، امروزه به دلایل ژئوپلتیک ، ژئواستراتژیک و ژئواکونومیک نگاه جهان ، قدرتها ، بازیگران منطقهای و بین المللی را به خود جلب نموده و اهمیت فوق العاده تاریخی خود را مجددا بازیافته است . قفقاز که زمانی متمادی حیاط خلوت و حوزه نفوذ بلادرنگ شوروی روسیه بود و در ادوار متمادی تاریخ نیز محل منازعه و رقابت بازیگران بوده است ، اکنون به محل رقابت دیگر قدرتهای بزرگ کنونی تبدیل شده و هر کدام از بازیگران منطقهای و جهانی بدنبال نفوذ و حضور تامین هرچه بیشتر منافع خود هستند.
میرزا یوسف ، انگیزه خود را از نوشتن این کتاب ، دیدن اختلافها ، تعصبها، دروغ و اغراق بسیار در کتابهای تاریخی ذکر کرده و اینکه به اشاره و خواهش برخی از دوستان قصد نوشتن تاریخی را داشته که واقعی و بسیار شفاف باشد و به همین سبب نام کتاب را « تاریخ صافی»
حزب کارگر انگلیس به عنوان یک حزب سوسیالیستی و مدافع ستمدیدگان شناخته میشود . با وجودی که تصور بر این است که گروههای محافظه کار انگلستان میبایست بیشتر به سمت امپریالیست گرایی سوق داشته باشند ، با این حال ، نوشتار پیش روی گواه بر این است که حزب کارگر انگلستان بیشتر به این جهت تمایل دارد . دلیل این پدیده را میتوان در این دانست که از حزب انگلستان انتظار نمیرود که عملکردی خارج از منافع ملی داشته باشد . به همین روی ، این حزب نیز به رویکرد امپریالیست گرایی روی آورده است . در حالی که این نوع طرز عملکرد برای حزب محافظه کار قابل پیش بینی است..