فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۷۴۱ تا ۱٬۷۶۰ مورد از کل ۳٬۴۶۳ مورد.
حوزه های تخصصی:
این مقاله می کوشد تا پیدایش و پیشرفت ادبیات تطبیقی در کشور ترکیه را بررسی کند. در بخش اول مقاله چگونگی پیوند خوردنِ فرهنگ مقایسه در ادبیات کلاسیک ترکی با جغرافیای جهان اسلام/ اسلامی شده، مخصوصاً عربی و فارسی بیان شده است. در بخش دوم مقاله تعریفی از اینکه چگونه فرهنگ مقایسه در ادبیات معاصر ترکیه در ارتباط با فرهنگ های رومی یونانی، فرانسوی، آلمانی و اخیراً انگلیسی به دست داده شده است. همچنین مشکلات و شکاف های ناشی از این دوگانگی زمانی و مکانی در عرصه ادبیات تطبیقی ترکیه بررسی شده است. مقاله با ارائه هویتی دورگه ای رومرزی برای ادبیات تطبیقی در ترکیه، در دو بُعد زمانی و مکانی، و نیز با ارائه کتاب شناسی پژوهش های نظری در دو حیطه تألیف و ترجمه، به کار خود پایان می دهد.
تحلیل تطبیقی عنوان داستان در آثار صادق هدایت و زکریا تامر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
عنوان داستان، آستانة ورود به دنیای پر راز و رمز متن محسوب می شود. بنابراین باید به گونه ای هنرمندانه انتخاب شود که بتواند با کمیت و محدودیت خود، کیفیت متن را به نمایش بگذارد. گاه عنوان نوری بر دنیای متن می تاباند و محتوای کلی آن را روشن می نماید؛ گاهی نیز همچون حجابی بر دنیای متن قرار می گیرد و نه تنها هیچ نشانی از آن در اختیار مخاطب قرار نمی دهد، بلکه در ذهن وی تنش ایجاد می کند و او را به سوی متن می کشاند. در این پژوهش، مهم ترین مؤلفه های متنی و برون متنی که در گزینش عنوان در داستان های صادق هدایت و زکریا تامر مؤثر بوده است، بررسی و با مقایسة تحلیلی- توصیفی، خوانشی مبتنی بر ساختار و محتوای عنوان داستان ها و رابطة آن با عناصر درون متنی و عوامل برون متنی ارائه می شود. در مجموع، می توان گفت این عناوین از سویی نشان دهندة آشنایی دو نویسنده با انواع شگردهای بلاغی است و از سوی دیگر می تواند انعکاس دهندة مشکلات و شرایط دشوار زندگی مردم و فرهنگ رایج در عصر دو نویسنده باشد که با بیانی متفاوت در عنوان انعکاس یافته است. البته عناصر متنی و ادبی که برای پوشیدگی معنای متن و یا فشرده کردن آن در عنوان، به کار گرفته شده است، با عوامل متعددی از جمله کوشش برای جذب مخاطب و گاه اقتضای شرایط بستة سیاسی (برون متنی)، در پیوند است.
بررسی تطبیقی عنصر حادثه در رمان «بین القصرین» نجیب محفوظ و «سووشون» سیمین دانشور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
عنصر حادثه، یکی از عناصر ساختاری قصّه، داستان و رمان است که در پیشبرد سیر داستان و شکل دهی پیرنگ آن از اهمّیّت بسزایی برخوردار است، به طوری که استفادة صحیح و به هنگام از آن، سبب می شود تا مخاطب با اشتیاق فراوان داستان را پیگیری کند. از این میان، رمان بین القصرین به عنوان یک داستان اجتماعی و سرشار از حوادث گوناگون از جمله مهم ترین رمان های نجیب محفوظ - برنده جایزه نوبل ادبیّات در سال 1998 م. محسوب می شود. در مقابل، در رمان سووشون اثر سیمین دانشور، نیز با تکیه بر ابعاد تاریخی - اجتماعی، حوادث از نقشی تأثیر گذار در روند سیر داستان برخوردارند. در این پژوهش با تکیه بر روش توصیفی - تطبیقی، سعی بر آن است تا عنصر حادثه در دو رمان مذکور مورد بررسی قرار گیرد و جایگاه آن در شهرت و ماندگاری این دو اثر نشان داده شود. نتیجة جستار حاضر، حاکی از آن است که در رمان بین القصرین، دو کنش اصلیِ استعمار انگلیس در کنار دیدگاه های سنّتی پدر خانواده، عامل پیش برندة حوادث داستان است، امّا در رمان سووشون، حضور نیروهای اشغالگر انگلیس، مهم ترین عامل و کنش پیش برندة حوادث داستان محسوب می شود. به طور کلّی، در هر دو رمان، باوجود حجم بالای حوادث، به واسطة پردازش مناسب روابط علّی - معلولی میان رویداد ها و باورپذیر بودن آن ها، خواننده تا پایان داستان آن را همراهی می کند.
ظاهرة تراسل الحواس فی شعر أبی القاسم الشابی وسهراب سبهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تراسل الحواس هو نوع من أنواع تنمیة الصورة الشعریة عن طریق التبادل بین مدرکات الحواس التی یقوم بها الشاعر للتوسع فی الخیال وخلق صورة ممیزة ومؤثرة لإثارة الدهشة فی المتلقی. وقد قامت هذه الدراسة باستعراض تقنیة تراسل الحواس فی شعر أبی القاسم الشابی وسهراب سبهری؛ حیث اعتمدا علیها فی نتاجاتهما الشعریة بشکل ملحوظ وممتاز. والجدیر بالذکر أنّ تبیین مدى نجاح هذین الشاعرین فی توظیف تقنیة تراسل الحواس لخلق الألفاظ والمعانی المبتکرة وتحفیز مشاعر المتلقی لاستیعاب شعرهما، هی مهمتنا التی لم یتطرق إلیها بحث مستقل من قبل. وفی هذا البحث نقوم بدراسة هذه الظاهرة من خلال اختیار نماذج شعریة من الشاعرین، وتفسیرها علی أساس المنهج الوصفی – التحلیلی. ففی شعر الشاعرین أدّى اختلاط الحواس وتعبیر أحدهما عن الآخر إلى کسر الحواجز الموجودة بین الحواس وتجاوز حدود المعانی لإشراکالمتلقی فی تجربة الشاعر التی عاشها خلال خلق العمل الأدبی المقروء.
کتاب شناسی مقاله های فارسی ادبیات تطبیقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این کتاب شناسی که بخشی از طرح جامع «کتاب شناسی ادبیات تطبیقی در ایران» است، با هدف ارائه سیاهه ای از تحقیقات انجام یافته در این زمینه جهت استفاده متخصصان، استادان، پژوهشگران و دانشجویان این رشته و به منظور هدایت این تحقیقات به مسیر صحیح و ممانعت از اتلاف وقت ناشی از پژوهش های موازی و تکراری تهیه شده است. در این کتاب شناسی کوشیده ایم اطلاعات کلیه مقالات نشریات فارسی را از سال 1310 تا ابتدای سال 1393 جمع آوری کنیم. بدون شک، این کتاب شناسی به معنی تأیید صحت علمی این مقالات در چارچوب نظریه های علمی و روش های تحقیق در ادبیات تطبیقی نیست. همه می دانیم که ادبیات تطبیقی در ایران در معرض انواع بدفهمی ها بوده است و صاحب نظران مقالات متعددی در مورد این آسیب ها نگاشته اند؛ ازاین رو، این کتاب شناسی در به نقد کشیدن مقالاتی که در طول هشت دهه در ایران نگاشته شده و در طبقه بندی کلی ادبیات تطبیقی جای گرفته است، کمک بسزایی می کند. در این کتاب شناسی به اطلاعات مقالات موجود در مجموعه مقالات کتاب ها، سمینارها، سخنرانی ها، نشست ها و مانند آنها، که فردی مسئولیت گردآوری آنها را بر عهده داشته نیز توجه شده است. برای سهولت بازیابی مقالات، اطلاعات این کتاب شناسی بر اساس نام نویسنده مقاله الفبایی شده است
بررسی تطبیقی کارکرد مفاهیم مشترک درآثار مولاناو تولستوی (بر اساس حکایت ""منازعت آن چهار کس درباره انگور"" اثر مولانا جلال الدین بلخی و داستان ""یک خدا برای همه"" اثر لئو تولستوی)
حوزه های تخصصی:
در میان قصه های تعلیمی مولانا جلال الدین رومی در مثنوی قصه ای با عنوان منازعت آن چهار کس در باره انگور به چشم می خورد. موضوع حکایت اختلاف میان سه نفر با سه زبان بر سر ظاهر لفظ انگور است. هریک از این افراد واژه انگور را به زبان خود می خواند و از این باب، میان آن ها اختلاف به وجود می آید.داستان دوم یک خدا برای همه اثر لئو تولستوی است، در این داستان تولستوی شخصیت های مختلفی را از کشور های مختلف نشان می دهد که در قهوه خانه ای جمع شده اند و هریک بر اساس دیدگاه و باورهای خود تعریفی خاص از ذات پرورگار ارائه می دهند. هدف این پژوهش، که با روش تحلیل تطبیقی صورت گرفته است، بررسی آراء و نظریات دو فیلسوف و ادیب شهیر قرن 13 و 19 میلادی، مولانا جلال الدین رومی و تولستوی، درباره اهمیّت توجه به باطن امور و بی توجهی به ظواهر آن هاست. مولانا در داستان خود به تبیین این نظریه می پردازد که انسان ها غالباً در لفظ و ظاهر اختلاف دارند و آنجا که باب حقیقت بر انسان ها گشوده می شود اختلافات کنار رفته، صلح و آشتی جایگزین آن می شود. تولستوی نیز،در داستان خود، اختلاف میان ادیان و مذاهب را صوری دانسته و معتقد است اختلاف آن ها پایه و اساس محکمی ندارد،زیرا همگی یک خدا را می پرستند و به یک حقیقت اعتقاد دارند. بنابراین علی رغم تفاوت زمانی ششصد ساله و تفاوت های فرهنگی میاناین دو ادیب، هر دو آن ها بر این باورند که انسان ها فریب خورده جلوه های ظاهری دنیاهستند و در این میان، فقط افرادی به صلح و آرامش ...
ادبیات تطبیقی در جهان عرب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اعراب از ابتدای ظهور اسلام در خاورمیانه با ادبیات تطبیقی آشنا بوده اند، اما این آشنایی از حد مقایسه اشعار، به منظور یافتن شاعر یا شعر برتر، فراتر نمی رفت؛ زیرا آنها زبان عربی و ادبیات شعری آن را پدیده ای بی همتا می شمردند و به همین دلیل تصور مقایسه کردن آن با ادبیات سایر زبان ها منتفی بود. پس از هجوم ناپلئون به مصر، ادبیات تطبیقی، به مفهوم غربی آن، در عالم عرب ظهور کرد. انتشار کتاب روحی الخالدی نقطه عطفی در آغاز مطالعات تطبیقی در زبان عربی بود و پس از آن کتاب ها و نشریات عرب زبان چندی به مباحث تطبیقی پرداختند. اما این رشته هیچ گاه به صورت رشته ای دانشگاهی درنیامد، بلکه تنها در حد ارائه چند واحد، در میان دروس ادبیات عربی، باقی ماند؛ زیرا استادان گروه عربی، علاوه بر درک نادرست این رشته، آن را تهدیدی برای تعیّن گروه عربی می پنداشتند. اما اینکه چرا ادبیات تطبیقی در جهان عرب، برخلاف غرب که با بحران مواجه شده، چنین در حال رشد است و ستایش و توجه دانشگاهیان را به خود جلب کرده، حاصل خصلت ذاتی این رشته است که به فرد این توانایی را می دهد که از مرزهای ملّی فراتر برود و شاهد تفاوت ها یا شباهت های ادبیات ملل مختلف، بدون ترجیح یکی بر دیگری، باشد. نظریه تأثیر و تأثر که در ابتدا تحت تأثیر فرانسویان در میان محققان عرب رایج بود، اکنون دیگر مطلوب ادبیات تطبیقی نیست. با در نظر گرفتن رشد ملّی گرایی و پان عربیسم و همچنین نقدِ روش ها و نظریات کشورهای سابقاً استعمارگرِ جهان، دلیل توجه روزافزون جهان عرب به ادبیات تطبیقی آشکار می شود.
تجلی رند حافظ در آثار آندره ژید(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
به روایت حافظ، رند، انسان برتر یا انسان کامل است و همانطورکه از متن دیوان حافظ برمی آید، شخصیتی در ظاهر متناقض و در باطن متعادل است و اهل هیچ افراط و تفریطی نیست. برای آندره ژید، حافظ نمونة کامل هنرمندی بود که می توانست سرمشق قرار گیرد. ژید نیز مانند حافظ می خواست به اوج وارستگی برسد و میل داشت تا مائده-های زمینی مانند دیوان حافظ، رسالة وارستگی به شمار آید. این نویسندة فرانسوی با حافظ هم آواز می شود و «رند» خود را در هیئت «منالک» به تصویر می کشد. در این مقاله درپی یافتن ویژگی های همسان میان «رند» در غزلیات حافظ و «منالک» در آثار آندره ژید هستیم. نخست، علاوه بر ارائة تعریف و تحلیلی کوتاه از رند و ویژگی های شخصیتی اش، با استفاده از روش تحلیلی درراستای ادبیات تطبیقی، رند حافظ و رند ژید؛ یعنی، منالک را بررسی می کنیم. سپس، با ذکر شواهدی از حافظ و ژید و نیز یافتن خطوط فکری مشترک میان این دو، به بررسی میزان تأثیرپذیری آندره ژید از حافظ در خلق شخصیت منالک می پردازیم.
بررسی تطبیقی اصول روایت در تاریخ بیهقی و تاریخ بلعمی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تاریخ بلعمی (از تاریخ های عمومی عالم) و تاریخ بیهقی (از تاریخ های خصوصی دورة غزنویان) از شاه کارهای تاریخی و ادبی ایران زمین به شمار می روند. به رغم پژوهش های فراوانی که درباره آن ها انجام شده، از دید تطبیقی و از ابعاد مختلف تاریخی و ادبی، نظیر سبک و اسلوب تاریخ پردازی، اصول روایت، و زبان، تا کنون کم تر بدان ها توجه شده است. این دو اثر، که از برجسته ترین نمایندگان دورة نخستین تاریخ نگاری و از آثار مهم سبک نثر مرسل و بینابین ادبیات منثور ایران اند، به سبب برخی تجانس های انکار ناپذیر، از جمله کاربرد آگاهانه یا ناآگاهانه اصول روایت و داستان پردازی، ظرفیت مطالعه تطبیقی را دارند. پژوهش حاضر بر آن است تا با مطالعه و بررسی ویژگی های روایی و داستانی تاریخ بلعمی و تاریخ بیهقی از جمله زاویه دید، شخصیت پردازی، صحنه پردازی، لحن، و فضا، برخی شباهت ها و تفاوت های این دو شاه کار را از این حیث به دست دهد. نتایج این پژوهش نشان می دهد که تنوع زاویه دید در تاریخ بیهقی بیش از تاریخ بلعمی است. در تاریخ بیهقی به شخصیت ها بیش از کنش ها و حوادث پرداخته شده و این اثرْ تاریخی شخصیت محور به شمار می آید، اما تاریخ بلعمی بیش تر تاریخِ کنش محور است. بیهقی در صحنه پردازی موفق تر از بلعمی است. هم چنین، عناصر لحن، فضا، و رنگ در تاریخ بیهقی پرداخته تر و ماهرانه تر از تاریخ بلعمی است و مجموعه این عوامل باعث جذابیت بیش تر آن شده است.
بررسی تطبیقی مفهوم سلوک در رمان سیذارتا و حکایت شیخ صنعان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در میان آثار ادبی جهان ویژگی های مشترکی می توان یافت که گاه به سبب اقتباس و گاه به دلیل دنبال نمودن الگوهای مشترک بشری پدید آمده اند. جست وجوی کمال و سلوک برای رسیدن به آن نیز از جمله مفاهیم مشترک در آثار ادبی ملت ها و فرهنگ های مختلف است. میان داستان سیذارتا اثر هرمان هسه، نویسندة معاصر آلمانی، و حکایت شیخ صنعان در منطق الطیر عطار، شاعر و عارف قرن ششم هجری، نیز شباهت های قابل توجهی در این زمینه وجود دارد. در این مقاله ضمن اشاره به شباهت ها و تفاوت های دو اثر در حوزه مفاهیم، کنش های شخصیت ها تحلیل می کنیم و نشان می دهیم که در هر دو اثر، شخصیت اصلی در جست وجوی کمال به سیروسلوک می پردازد و با طی مراحلی که عشق زمینی مهمترین آنها است، از خویشتن خویش رها و به کمال نزدیک می شود.
بررسی همانندی های نظریات عبدالقاهر جرجانی در کاربردشناسیِ زبان و نقشگرایی هلیدی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
عبدالقاهر جرجانی، بلاغی و دستورنویس شهیر ایرانی در قرن پنجم، با دو کتاب مهم خود، اسرارالبلاغه و به خصوص دلائل الاعجاز، انقلاب زبان شناسی عرب را رقم زد. در قرن حاضر جرجانی به خاطر تازگی و به روز بودن بسیاری از آرائش مورد توجه قرار گرفت و تلاشی گسترده برای جستجوی مشترکات نظری و عملی او با زبان شناسی مدرن آغاز شد. این مقاله نیز در پی آن است تا بخشی از آراءِ جرجانی در کتاب دلائل الاعجاز را -که مجموعاً «نظریه نظم» نام گرفته است- تحلیل کند و همانندهای آن را با دو شاخة متشابه زبان شناسی یعنی کاربردشناسی زبان و نقش گرایی هلیدی بسنجد. توجه به نقش گوینده و شنونده در شکل گیری کلام، تأکید بر ارتباط نحو و معنا و به ویژه تأثیر آرایش واژگانی در خلق معنا، از اهم مباحثی هستند که مجرای پیوند جرجانی با کاربردشناسی و نقش گرایی به شمار می آیند.