فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵۴۱ تا ۵۶۰ مورد از کل ۳٬۴۶۳ مورد.
حوزه های تخصصی:
ابن فارض از بزرگترین سرایندگان شعر صوفیانه در ادبیات عرب است و مولانا نیز خداوندگار عشق و عرفان در ادبیات فارسی است و زیباترین و مهمترین مضامین عرفانی در اشعار این دو یافت می شود. جهان بینی و نگرش این دو عارفِ بزرگ، با یکدیگر شباهت های قابل توجهی دارد و در بسیاری از موضوعات عرفانی مشابهت و مطابقت تام دارد. زیربنا و شالوده اعتقادشان بر وحدت حق و ادراک آن است و هر دو را باید قائل به وحدت شهود دانست. وحدت حق از مهمترین مباحثی است که در عرفان از دیر باز مطرح بوده است؛ این اندیشه سترگ در اشعار مولانا و ابن فارض نمود خاصی دارد و این دو با شهودی عاشقانه به وحدت حق دست یافته اند و با زبان رمز وتمثیل آن را بیان کرده اند. این دو عارف بزرگ، اگرچه هر ک دام شیوه خاص ی در سلوک داشته اند ولی به یک نتیجه واح د رسیده اند و آن رسیدن به وحدت از طریق عشق و شهود و فنا و... است. در این جستار تلاش می شود تا مقوله وحدت و چگونگی نایل شدن به آن، در اندیشه و آثار منظوم این دو عارف شاعر بررسی و با هم مقایسه شود.
تحلیل تطبیقی هفت وادی عرفان با سوره ی حضرت یوسف و داستان شیخ صنعان
حوزه های تخصصی:
در کتاب مقامات الطیور، داستان شیخ صنعان، شاخه ای فرعی یا داستانی در میان داستان است که ضمن بیان توجّه عطار به شیوه ی داستان در داستان؛ پیوندی از داستان مثال با قهرمان های انسانی و تمثیل با شخصیّت های حیوانی را در کل منطق الطیر به نمایش می گذارد. از دیگر سوی، در محتوا، همان محتوای بخش پرندگان، یعنی هفت وادی سیر و سلوک را به دیگر زبان نقل می کند.
این داستان؛ یعنی شیخ صنعان (صنعا، سمعان) پیوندهای ویژه ای (در ظاهر و باطن) با سوره ی مبارکه ی یوسف(ع) دارد و نیز، سفر جان و تن شیخ پیر بغداد را در هفت منزل خطرناک عشق به نمایش می گذارد تا تأییدی بر سخن رمزی عطار در بخش داستان پرندگان باشد.
این پژوهش، برآن است تا بر اساس مبانی نظری ادبیات تطبیقی، پیوند دو سویه ی داستان شیخ صنعان با قرآن (داستان حضرت یوسف) و داستان پرندگان و هفت وادی یا هفت خان عروج روحانی را نشان دهد.
بررسی تطبیقی نیمه ناتمام در اشعار فروغ و شاملو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مرد و زن هر دو بی هم نیمه ناتماماند. این دو بر اساس اسطوره ای که آریستوفانس در مهمانی افلاطون باز می گوید با پیدا کردن هم کامل می شوند. در این نوشتار، نیمه ناتمام آدمی همان جفت اوست. در دنیای ادبیات، اشعار عاشقانه یا لیریک جایگاهی برای توصیف نیمه ناتمام است. در این نوشتار، خط توصیفی نیمه ناتمام در اشعار دو شاعر معاصر – فروغ و شاملو – دنبال شده و با هم تطبیق گردیده است. فروغ به تنهایی خودش ایمان پیدا می کند و شاملو آیدا را در راس آرمانهای خویش قرار می د هد...
اساطیر ایران در آیینة خوانش و دریافت حسین مجیب المصری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اسطورهشناسی تطبیقی، از زمینههای پژوهشی نسبتاً جدیدی است که از نیمة دوم قرن نوزدهم، به طور گسترده کاربرد یافته است. ارتباط این رویکرد، از یک سو در زمینة ادبیات تطبیقی و از سوی دیگر، در حوزة نقد اسطورهای پیوستگی و انسجام مییابد. با اینکه ضرورت شناخت اساطیر ملل و اقوام جهان، بهصورت گسترده و تطبیقی، نخست از سوی پژوهندگان اروپایی احساس شد و پژوهشهای گستردهای انجام دادند که بیشتر محدود به اساطیر اقوام اروپایی (یونان و روم) بود، اما گسترة کاربرد این رویکرد، در شناختگی اساطیر ملل اسلامی، از کاوشهای جزئی یا موردی برخی مضامین اسطورهای، فراتر نرفت. حسین مجیب المصری، در سال 2000 با شناخت این فقر پژوهشی، با تحقیقی با نام «دراسة مقارنة للأسطورة بین الأدب العربی و الفارسی و الترکی»، نخستین گام را در تطبیق اسطورههای ایرانی، عربی و ترکی برداشت و شگفتا که هنوز پس از گذشت یک دهه، حتی اشارهای نیز بدانها نشده است. مجیب المصری در این پژوهش تطبیقی، هریک از اساطیر ایرانی، عربی و ترکی را در سه بخش جداگانه مورد بررسی قرار میدهد. هرچند این اثر، هماهنگ با رویکرد نقد اسطورهای قرن بیستم نیست، اما در نقد و سنجش اسطورههای ایرانی، دستاوردهای نوینی را در عرصة اسطورهشناسی تطبیقی، ارائه می کند و اسطورههای ناشناختهای از اساطیر عربی و ترکی را، با نمونههای مشابه ایرانی تطبیق می دهد که تاکنون در هیچ پژوهشی، مورد بررسی قرار نگرفته اند. در این مقاله می کوشیم ارتباط اسطوره و کارکرد اسطورهشناسی در ادبیات تطبیقی را نمایان و سپس دستاوردهای حسین مجیب المصری را معرفی کنیم و در حوزهای محدودتر، بهنقد آرای حسین مجیب المصری در خوانش و دریافتی که از اساطیر ایران داشته است، بپردازیم و در پایان، وجوه اشتراک اساطیر فارسی با اسطورههای تطبیقی عربی و ترکی را، در دو بخش اسطورههای دینی و تاریخی نشان دهیم. هدف از این پژوهش نشان دادن تواناییهای بالقوة اساطیر ملل اسلامی، تأکید بر پژوهش در بستر اسطورهشناسی تطبیقی و ضرورت تغییر توجه یک سویة اسطورهشناسان ایرانی و غیر ایرانی است.
مقایسة تطبیقی منظومة لیلی و مجنون نظامی و نمایشنامة سیرانودوبرژراک روستان از منظر بیش متنیت ژرار ژنت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رویکرد بیشمتنیت ژرار ژنت عبارت است از بررسی رابطة میان دو متن ادبی، به گونهای که بیش متنتفسیر پیش متننباشد. در این ساحت هر متن قابلیت مقایسه با متون مشابه را پیدا میکند؛ به طوری که افق جدیدی از پیوندهای ادبی - فرهنگی مختلف در اختیار خواننده قرار میدهد.
در این مقاله کوشیدهایم ضمن نیم نگاهی به دیدگاههای مختلف نظریهپردازان بینامتنیت، به تشریح و توضیح ترامتنیت ژنتی بپردازیم و پس از آن با به کارگیری بخش بیشمتنیت این دیدگاه، مشابهتهای داستانی منظومة لیلی و مجنون و نمایشنامة سیرانودوبرژراک را ارائه دهیم.
بررسی اثرپذیری منظومه ویس و رامین از اندرزنامه های پهلوی در حوزه مفاهیم تعلیمی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ویس و رامین داستانی عاشقانه و مربوط به دوران اشکانی- ساسانی است. فخرالدین اسعد گرگانی این اثر را در قرن پنجم هجری به نظم درآورد. نگرش اصلی در این سروده، غنایی است؛ اما نمود مضامین تعلیمی نیز در آن دیده می شود. این آموزه ها به طور مستقیم (از زبان راوی- شاعر) یا غیرمستقیم (از زبان شخصیت ها) تبیین شده اند. فخرالدین اسعد با قواعد زبان و ادبیات پهلوی کاملاً آشناست؛ ازاین رو بدون دخالت عناصر اسلامی و با حفظ سنت های مَنشی ایرانیان در دوران پیش از اسلام (که به طور ویژه در اندرزنامه های پهلوی نمایان است)، موفق شد شاهکاری غنایی- تعلیمی بسراید. بنابراین در این مقاله، تأثیرگذاری تعلیمی اندرزنامه های پهلوی بر منظومه ویس و رامینبه روش توصیفی- تحلیلی بررسی می شود. سنت های اخلاقی مانند خردستایی و دانش آموزی، ستایش خداوند و توکل به او، وفای به عهد، دادگری، خرسندی و قناعت، منش و گفتار راست، دنیاستیزی و آزمندی، در اندرزنامه ها بسیار دیده می شود. این سنت های اخلاقی در منظومه ویس و رامیننیز بیان شده است. درنتیجه این گمان تأیید می شود که سروده فخرالدین اسعد با تأثیرپذیری از فرهنگ و اخلاق ایرانیان باستان سروده شده است.
نقش آنکتیل دوپرون در تعمیم فرهنگ ایران در فرانسه
حوزه های تخصصی:
بررسی انطباقی شعر پروین اعتصامی و آثار یوسف اعتصام الملک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان و ادبیات فارسی (دانشگاه خوارزمی) سال بیست و چهارم پاییز و زمستان ۱۳۹۵ شماره ۲۶ (پیاپی ۸۱)
حوزه های تخصصی:
پروین اعتصامی از شاعران صاحب سبک و برجسته عصر مشروطه و فرزند یوسف اعتصامی است. اعتصام الملک (1253-1316ش) نیز از جمله روشنفکران بزرگ اواخر دوره قاجار و از پیش گامان ترجمه و آغازکنندگان رمانتیسم در ایران است که با ترجمه آثار مختلف و نگارش در زمینه های گوناگون، نقشی مؤثر در رویکرد مدرن به ادبیات و البته زندگی در ایران داشته است. شائبه تقلید و اقتباس کلی پروین از اعتصام الملک از جمله مسائلی است که همواره محققان مختلف در دوره های گوناگون به آن اشاره کرده اند. این پژوهش با استفاده از شیوه آماری تحلیلی، به بررسی میزان و چگونگی این تأثیرپذیری در زمینه های مختلف (واژه، تصویر، محتوا و کنشگران روایت) پرداخته و به این نتیجه رسیده است که اگرچه اعتصامی بسان هر شاعر دیگری از زمینه های فکری گوناگون در شعر خود متأثر بوده است، به دلایل کاملاً روشن، از آثار پدر خویش بیش از دیگران تأثیر پذیرفته و البته، تأثیرپذیری با تقلید و سرقت متفاوت است، اما آنچه حاصل این پژوهش است، نوآوری های شاعر است در شکل و قالب، نوع نگاه و درمجموع سبک ویژه و نیز استقلال او در اندیشه و رویکردها به خصوص در حوزه تفکرات مشترک که از او شاعری ماندگار و صاحب نام آفریده است.
نگرشی تطبیقی بر رویکردهای سیاسی در دیوان ابوالقاسم الشابی و کلیات اقبال لاهوری (عنوان عربی: نظرة مقارنة إلی الاتجاهات السیاسیة فی دیوان أبیالقاسم الشابی وکلیات إقبال لاهوری)
حوزه های تخصصی:
»ابوالقاسم شابی» و «اقبال لاهوری» از شعرای انقلابی و متعهد بودند که در راه اصلاح و بیدارسازی افکار مردم گام نهادند. این دو شاعر آزادی خواه علیه جور حاکم بر زمانه خود قیام کردند و به قیام علیه ستم متعهد شدند و به علت خفقان های موجود در سرزمین های تونس و پاکستان، زبان رمز و کنایه را برگزیدند تا آنجا که «ظالم و ظلام» در قصاید شابی نماد استعمار فرانسه است و یا از آن به «الثعبان» مار تعبیر می شود. اقبال نیز از استعمار انگلیس به «گرگ بره نما» تعبیر می کند.»شابی و لاهوری» سعی کردند گوهر نایاب عشق الهی را در هموطنان خود بپرورانند تا با توکل به خدا و کسب اراده از دست رفته، بر روح صوفیانه خشک حاکم بر زمان خود غلبه کنند و علیه استعمار به پاخیزند.چکیده عربی:کان الشابی ولاهوری شاعرین ثوریین ملتزمین خطوا خطوات بعیدة فی سبیل إصلاح الأمة ویقظة الشعب کما نراهما یثوران ضد ظلم الحکام، بوصفهما شاعرین محررین، ویلتزمان الوقوف ضد الظلم. اختار الشاعران لغة الرموز والکنایات بسبب أجواء الرعب الموجودة فی بلدیهما تونس وباکستان. یرمز الظالم والظلام فی قصائد الشابی إلی الاستعمار الفرنسی کما یعبر عن هذا الأخیر بالثعبان؛ وکذلک عبّر إقبال عن الاستعمار الإنجلیزی بالذئب فی ثوب الحمل. حاول الشابی ولاهوری تنمیة الدرر الیتیمة للعشق الإلهی فی نفوس المواطنین کی یغلبوا علی روح التصوف الجاف المسیطر علی عصرهم ولیقفوا ضد الاستعمار.