این مقاله با بررسی نقش مهم وقف در جامعه در ایجاد امکانات شهری پرداخته و نقش مشارکتهای مردمی را در ایجاد بنیادهای خیریه که بخش قابل توجهی از خدمات فرهنگی را در کشورهای توسعه یافته دارند ،ضروری میداند. نویسنده در ادامه به یکی از وقفنامههای مهم که مربوط به میرزا ابراهیم خان قوام شیرازی است ،میپردازد و نقش این وقفنامه را درکمک به ساخت آرامگاه سعدی و حافظ و تعمیرات آرامگاه سعدی در سالهای اخیر و کمک در بزرگداشتهای این دو شاعر بررسی مینماید.
نویسنده این مقاله با ارائه نظریات بزرگانی چون افلاطون، ارسطو، خواجه نصیرالدین طوسی و.. در مورد حاکمان و رابطه آنها با مردم عامهبه مقایسه دیدگاه آنان با سعدی میپردازد و به تشابهات و تفاوتها را بررسی میکند.
این مقاله با توجه به ویژگیهای زبانی هر قوم و نیز خصوصیات زبان فارسی دری و همچنین نقش سعدی در تحول این زبان به بیان مقدمهای در زمینه نثر سعدی و برخی از نثرنویسان معاصر و متأثر از سعدی میپردازد که در مکتب سعدی و از وی در امر نگارش خویش بهرهها یافتهاند. این نویسندگان و نوع نگارش آنان در طبقهبندیهای مختلفی چون ادیبان: محمدعلی فروغی، سعید نفیسی...، تاریخنگاران: اقبال آشتیانی، فریدون آدمیت...، دانشوران فرهنگی: محمود صناعی، ایرج افشار...، روزنامهنگاران: فرامرزی، محمود عنایت...، مترجمان: محمد قاضی، نجف دریابندری...، طنز نویسان: علیاکبر دهخدا، فریدون توللی...، خاطره نگاران: مستوفی... و داستان نویسان: جمالزاده، پرویزی... قرار گرفتهاند که در این مقاله بدان پرداختهایم.
در این مقاله نویسنده نثر گلستان را «صورت کمال یافته نثر فن و شیوه مقالهنویسی نویسندگان پیشین» معرفی نموده و با آوردن نظریاتی از مستشرقین و فارسیدوستان و سعدی پژوهان خارج از ایران، جنبه جهانی این اثر ماندگار سعدی را بررسی وعلاوه بر معرفی ترجمههای این اثر، به جایگاه گلستان را در خارج از ایران و تاثیر آن را روی ادبیات غرب نیز اشاره ای دارد.
نویسنده مقاله با نگاهی به تحولات جهان و اتفاقات روزمره، انسانها را نیازمند به کلام سعدی میداند. چرا که مطلبی نیست که سعدی در رابطه با آن سخنی نگفته باشد. وی اثر سعدی را در انسانشناسی موثر میبیند که برای هر اتفاق میتوان از کلام سعدی بهره گرفت. به گفته ایشان کلام سعدی باید در تمام محافل مورد استفاده قرار گیرد تا بتوان به وسیله آن تهاجم فرهنگی غرب را عقب راند و با آن مقابله کرد.
این مقاله به بیت «حبالوطن نگر که گل چشم بستهایم/ نتوان ولی زخار و خس آشیان گذشت» از سعدی توجه نموده و به بررسی گفتار و رفتار سعدی در این زمینه پرداخته و پیوند و علاقه سعدی به وطن خویش را بررسی میکند.