فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳۰۱ تا ۳۲۰ مورد از کل ۱٬۲۷۷ مورد.
۳۰۳.

بررسی غزلیات حافظ از دیدگاه نظریه زیبایی شناسانه نیچه(مقاله علمی وزارت علوم)

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات ادبیات و مطالعات بین رشته ای فلسفه
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات حوزه های ویژه حافظ پژوهی
  3. حوزه‌های تخصصی ادبیات علوم ادبی رویکردهای نقد ادبی نقد پدیدارشناختی
تعداد بازدید : ۵۵۱۲ تعداد دانلود : ۲۳۸۰
در فلسفه پدیدارشناسی، کل عالم، فرآیندی هستی شناسانه دارد و انسان دارای آگاهی استعلایی است و غایت آن نموداری پدیده ها نسبت به هم و شناخت حسی و عینی از یکدیگر است. نیچه در بررسی دوران اساطیری و تاریخ کهن بشری معتقد است که انسان یونان باستان، نوعی شناخت هستی شناسانه داشته و طبیعت و فرآیند آن را چنانکه بوده، می شناخته و زندگی وی با آن هماهنگ بوده و به واسطه آن معنا پیدا می کرده است. او زندگی را تراژدی می داند و با خلق خدایان، الهه ها و رب النوعها و انتساب حوادث هولناک به آنها و یاری جستن از آنها، زندگی را تحمل پذیر ساخت و در این زمینه از تلفیق دو عنصر بهره جست: یکی، عنصر دیونوسوسی که به دیونوسوس، خدای بی نظمی و آشفتگی، رقص و شادی و شراب و مستی منسوب بوده و دیگری، عنصر آپولونی که به آپولون، خدای نظم و آرامش، عقل و فرهنگ، شعر و موسیقی و زیبایی منسوب بوده است. بنابراین، نیچه هنر تراژدی را به عنوان اولین آفرینش هنری یونانیان باستان، زاده دو عنصر تقابلی دیونوسوسی و آپولونی می داند و فلسفه هنر و زیبایی شناسی خود را بر آن دو بنا می نهد. در این مقاله، غزلیات حافظ بر اساس این نظریه بررسی، و خوانشی نیچه ای، اما متناسب با مقتضیات هنری، فرهنگی، دینی و آیینی ایرانیان ارایه می شود. عنصر دیونوسوسی در بیتهایی از غزلیات حافظ، که رابطه انسان با دنیا، آشوب زمانه، بی اعتباری و نا امنی کار و بار جهان را تشریح می کند، حضور دارد و عنصر آپولونی در بیتهایی که به تبیین رابطه انسان با خدا و پناه بردن به عشق و عرفان و رندی می پردازد، حافظ را به شادی فرا می خواند و اعتبار یار به عرفان. بدین ترتیب، میان آن بی نظمی (دیونوسوسی= بی اعتباری دنیا) و این نظم (آپولونی= عاشقی) اعتدال و ارتباط ایجاد می کند.
۳۰۵.

خماری زاهد یا خوشخویی دردکشان؛ بررسی و تحلیل بیتی بحث برانگیز از حافظ

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات حوزه های ویژه حافظ پژوهی
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات علوم ادبی نقد و بررسی آثار ادبی کلاسیک نظم
تعداد بازدید : ۲۱۷۴ تعداد دانلود : ۱۰۶۳
"برخلاف بسیاری از شاعران ادب فارسی به ویژه مشهورترین آنان، شناخت اندیشه و جهان بینی حافظ عمدتا منوط به اشعار اوست که بخش اصلی آن غزلیات است. شرح تک بیت هایی از غزلیات حافظ سابقه دیرین دارد و در سال های اخیر سرمایه تحریر مقاله های فراوانی شده است. در این مقاله ها به شرح تفسیری، یا تاویلی تمام بیت پرداخته شده، یا درباره کلمات و نکاتی از بیت اظهار نظر و بحث شده یا در درستی و اصالت صورت ضبط شده بعضی از مفردات و ترکیب های آنها تردیده شده است که بیشتر از نوع شرح و تاویل بیت است. یکی از ابیات «بحث برانگیز» که تاکنون بیشترین شرح و اظهارنظر درباره آن انجام گرفته، این بیت است: عبوس زهد به وجه خمار ننشیند مرید خرقه دردی کشان خوشخویم بخش مهمی از شرح و تفسیرهای درباره این بیت، پس از انتشار تصحیح حافظ به دست مرحوم خانلری نوشته شده است. وی برخلاف تمام نسخه های پیشین، در مصرع اول، فعل «بنشیند» را بر «ننشیند» ترجیح داده و همین نکته بحث های فراوانی را در شرح بیت، برانگیخته است. در این مقاله با مراجعه به آرا و نظریات نویسندگان و شارحان درباره بیت، این نظریات، بررسی، مقایسه و تحلیل شده است. با توجه به بررسی و تحلیل این نظریات در مجموع می توان نتیجه گرفت که حافظ در این بیت میان «عبوسی» و گرفتگی ناشی از زهد (که در چهره زاهد نمودار است) با گرفتگی و عبوسی ناشی از می زدگی و خماری دردنوشان مقایسه ای کرده، این را بر آن ترجیح می نهد و در تایید و تاکید این رجحان در مصرع دوم خود را مرید خرقه دردی کشان خوشخو می خواند. "
۳۰۹.

مولانا و حافظ؛ دو همدل یا دو همزبان؟

کلید واژه ها: استعاره صورت محتوی حافظ مولانا بینامتنیت مجاز مرسل

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات حوزه های ویژه مولانا پژوهی
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات حوزه های ویژه حافظ پژوهی
  3. حوزه‌های تخصصی ادبیات حوزه های ویژه عرفان و تصوف در ادبیات متون عرفانی و تحلیل عرفانی متون ادبی
تعداد بازدید : ۳۸۴۴ تعداد دانلود : ۶۱۶۷
در این نوشته کوشیده ام پاسخی برای این سؤال پیدا کنم که: آیا در شعر حافظ هیچ نشانه ای دال بر اثرپذیری حافظ از شعر مولانا هست یا نه؟ در انجام این کار، خود را به دو دلیل ناگزیر از تفکیک حساب محتوای شعر این دو شاعر از حسابِ صورت آن یافته ام: یکی به دلیل سرشتِ تغییرگریز و ایستای معانی و مضامین در هر فرهنگ سنتی از جمله در فرهنگ ایران؛ و دیگری به دلیل ضرورت بهره گیری از دو پایگاه نظری متفاوت (یعنی نظریه بینامتنیت و نظریه استعاره و مجازِ مرسل)، به ترتیب، برای تحلیل محتوای شعر و تحلیل صورت آن. حاصل کوشش من این بوده است که، به لحاظ محتوی، تنها می توان نشان داد که میان این دو شاعر نوعی همدلیِ معطوف به هم فرهنگی وجود دارد و، به لحاظ صورت، شعرِ این دو هیچ شباهتی با یکدیگر ندارد؛ چه، اولاً شعر مولانا شعری صورت شکن است؛ حال آن که شعر حافظ شعری است سخت صورتگرا؛ ثانیاً شعر مولانا شعر سلوک در راستای محور همنشینی است؛ حال آن که شعر حافظ شعر عروج در راستای محور جانشینی است؛ و ثالثاً حافظ، به شهادت شعر او، از مولانا بیش از آن مضمون و صورت در جهت بهینه سازی وام نگرفته که از شاعران دیگر مضمون و صورت وام گرفته است.
۳۱۶.

حضور دو دنیای تک صدا و چندصدا در اشعار حافظ(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: حافظ باختین منطق مکالمه تک صدا چندصدا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۸۵ تعداد دانلود : ۲۳۶۰
مروری انتقادی بر زندگی، حیات فکری و آثار و اندیشه های میخاییل باختین نشان می دهد که شرایط اجتماعی ـ سیاسی و جامعه فکری آن روز شبکه ای پیچیده از عوامل و مؤلفه ها را به وجود آوردند که بستری مناسب برای ظهور شخصیتی چون باختین با آن مفاهیم، رهیافت ها، و آثار مهیا شد. به این معنی که شرایط موجود و فضای حاکم در زمان حکومت تک صدا و استبدادی استالین به همراه تجربه شخصی باختین تاثیرات به سزایی بر شکل گیری و تبلور اندیشه ها، افکار و آثار وی داشتند. چنین دیدگاهی در مورد حافظ نیز صدق می کند. چرا که «احوال روزگار و اوضاع زمانه» نقش بسیار مهمی در اشعار وی داشتند. به سخنی دیگر، حافظ در زمان حیاتش دنیای تک صدا و چندصدای آن روز را تجربه کرد و در اشعارش به بازتاب و ترسیم آن دو پرداخت تا از این طریق تک صدایی را مورد اعتراض، انتقاد و درنگ قرار دهد. به این اعتبار، مقاله حاضر کوششی است تا تاثیرات شرایط اجتماعی ـ سیاسی و تجربه شخصی حافظ در اشعارش و هم چنین آن دو دنیا را به همراه کیفیات، ویژگی ها، ارزش ها و مردمانش نشان دهد.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان