ابوبکر شبلی (334- 247 ه .ق) عارف بزرگ و نام آور حوزة تصوف بغداد است که با وجود صفت های برجسته در سلوکِ عارفانه اش، بیشتر به جنون و شوریدگی شناخته شده است و همین آشفتگی عاملی شده تا از مجانین سده های درخشان تصوف اسلامی خوانده شود. کسانی که پس از او سعی در نمایاندن شخصیت بزرگ او داشته اند، با وجود جنونِ هنجارشکن و غیرمتعارفش، خرد پنهانی و نگاه دگرگون عرفانی او را نیز انکار نکرده اند. از این رو، اندکی تأمل در بررسی شخصیت و سلوک عارفانة شبلی و درنگ و دقت نظر در علت های جنون این عارف صاحب سبک، ما را به گشودن دریچه های تازه و وسیع برای آشنایی با صورتِ حقیقی و متفاوت او رهنمون خواهد شد. در این نوشتار، تلاش کرده ایم نکته ها و دقایقِ طریقت او را بررسی کنیم و در پایان تبیین کنیم که چگونه شبلی از جنون به مثابة نقابی برای رسیدن به معرفت حقیقی بهره جسته است.
نویسنده در این مقاله به نقش سعدی در تکامل شعر کلاسیک فارسی میپردازد. آغاز شعر فارسی و به طور کلی پیشینه شعر کلاسیک فارسی از خراسان بزرگ سرچشمه فرهنگی گرفته است و کسانی چون رودکی، عنصری و... آن را پایهگذاری کردند. شعر کلاسیک با حماسه سرگرفت، به منظومههای عاشقانه – اخلاقی تطور یافت و به مثنوی و غزل انجامید. مثنوی و غزل کلاسیک معرف عصر بلوغ شعر فارسیاند که نمایندگان برجستهشان مولوی و سعدیاند. نویسنده سعدی را وارث به حق غزل و حکایتپردازی منظوم و منثور فارسی میداند. او ابداع کننده این سه ژانر نیست ولی آنها را به اعتلای سهل و ممتنع خود رسانده است.
این مقاله سعی دارد زمان تولد و اوایل عهد زندگانی سعدی را که سعدی در طی آن اولین شاهکار هنری خود را به دست مردم داده بررسی کند و دلایل اصرار این امر نزد مورخین این است که با حذف عده سنین خردسالی و جوان، دوره ای را که فرد عقلا و عادتا ممکن است از آن زمان به بعد منشا اثری بزرگ یا عملی سترگ شود به حدس و قیاس معین کنند و با تحقیق سال وفات بدانند که در چه تاریخی کارخانه وجود خلاق یا فعال شخص موضوع بحث، از کار ایجاد و ابداع افتاده و دیگر بر میزان مایه و متاعی که او را برای دیگران به وجود میآورده، چیزی افزوده نخواهد شد.