ساده لوح"" و ""احمق"" واژه ای است با بار معنایی نه چندان منفی. گاه افراد به دلایلی نظیر اطلاعات کم، تحصیلات اندک، کلامی می گویند یا رفتاریانجام می دهند که به آنها ""احمق"" یا ""ساده لوح"" می گویند.
گاه افراد در دنیای پر ازدحام و شلوغ روزمره ی زندگی، قدرت پردازش خود را در عصر دیجیتالیسم از دست می دهند، و آنچه را شنیده اند، باور می کنند. این افراد نیز در جمع ""ساده لوحان"" و ""احمقها"" قرار می گیرند. هر چه هست، شرکتها از این فرصت، حداکثر استفاده را می برند تا بتوانند برندسازی کنند به امید آنکه در آینده ای نزدیک، میزان فروش کالا ومحصولاتشان را افزایش دهند، و مشتریان رقبا را بربایند.
روز ""احمقها"" یا ""ساده لوحان"" روزی است که شرکتها با همین ترفند، سر به سر مشتریان می گذارند و شادی می پراکنند. ""شادی"" و ""سر کار رفتن"" عنصر اصلی جذب مشتریان است که سودهای فراوانی نصیب شرکتها می کند.
لستر جانسون، استاد بازاریابی دانشگاه ملبورن استرالیا، به همراه همسرش در آذرماه و دی ماه 1393 به ایران سفر کردند.
خبر حضور آنها را همکارانمان در نشریه ی مطالعات ایرانیان (Iranian journal of management) به اطلاع رساندند.
جانسون پس از تماس تلفنی و قرار ملاقات، در گفت وگویی دلایل حضورش را در ایران تشریح کرد. وی همچنین مروری داشت بر مطالعاتش و پروژه هایی که کار کرده است.
نگاه جانسون از آن رو قابل تأمل است که هم نگرش خود را از سفر به ایران گفت، و هم ""بازاریابی گردشی"" را تشریح کرد. از آن مهمتر، با نگاه آسیب شناسی، بازاریابی گردشگری را در ایران ارزیابی کرد. پیشنهادهای جالبی نیز برای مدیران و مسئولان گردشگری ایران داشت که در این گفت وگو می خوانید.
مدیران شرکتهای بزرگ حاضر نیستند دعوت شما را بپذیرند."" این خطای مدیرانی است که شرکتهای تازه و نوپایی راه اندازی کرده اند. همچنین مدیرانی که شرکت آنها ""سهم بازار"" اندکی دارند، تصور می کنند که هرگز دعوت آنها را مدیران شرکتهای بزرگ پاسخ نخواهند داد.
همین خطای ساده سبب می شود تا مدیران، خود را از ""سرمایه های بزرگی"" که در کنارشان است، بی نصیب سازند.
اثر حاضر به چهار خطای بزرگ دیگر نیز می پردازد؛ خطاهایی که مدیران عمدتاً در حوزه ی بازاریابی انجام می دهند، و به اشتباه تصور می کنند سودی نصیبشان خواهد شد.
در فاصله ی ماههای مرداد و شهریور، زندگی یک استاد دانشگاه، و سه مدیر جهانی معرفی می شوند.
در این شماره این بزرگان عبارتند از:
1. جیمز مک نرنی، مدیرعامل شرکت بوئینگ
2. رالف اسپث، مدیر اجرایی لندروور
3. سرجیو زیمن، مدیربازاریابی سابق کوکاکولا
4. سی .کی. پراهالاد، متفکر و صاحبنظر بازاریابی
شایان ذکر است سرجیو زیمن افزون بر سِمت اجرایی اش در کوکاکولا، اندیشه ها و تفکراتی دارد که بسیاری او را از تأثیرگذارترین چهره های بازاریابی جهان می دانند.
• گاردین: برای یک امتحان کسب و کاری آماده اید؟
• رویترز: هک شدن اطلاعات 40 میلیون کارت اعتباری مشتریان
• واشنگتن پست: 8 شغلی که رباتها از انسانها دزدیدند
• بلومبرگ: چین و اعمال محدودیتهای بیشتر برای شرکتهای جهانی
گفت وگو با ماساهیرو مورو، مدیر اجرایی مزدا حاوی موضوعات جالب و متنوعی است؛ از قبیل اینکه چگونه شعار جالب مزدا در آغاز جلب توجه کرد، اما بعدها در روند برندسازی اثربخش نبود.
اکنون مزدا چه روشی را پیگیری می کند تا برندش با موفقیت از سوی مصرف کنندگان انتخاب شود، رابطه ی مدیران مزدا با کارکنان تا چه اندازه در ساخت برند کنونی مزدا تأثیرگذار بوده، و در نهایت برای آنکه خوشحالی و رضایت مشتریان به دست آید، کارکنان درونی سازمان چه نقشی در این فرایند دارند، را در این گفت وگو بخوانید.
در بازار رقابتی امروز نیروی فروش اهرم اجرایی سازمان ها در جذب مشتری و فروش کالا یا خدمات است. بنابراین این پژوهش با هدف شناسایی و رتبه بندی عوامل موثر عملکردی نیروی فروش در ارتقای سطح درآمد سازمان در دفاتر خدمات بیمه صورت گرفته است. برای گردآوری داده های پژوهش از پرسشنامه خبره استفاده گردیده است. همچنین سازگاری پاسخ ها محاسبه و پایائی پرسشنامه مطلوب ارزیابی گردیده است. پس از شناسائی معیارهای اصلی از تکنیک مقایسه زوجی و فرایند تحلیل سلسله مراتبی جهت تعیین اولویت معیارها و زیرمعیارها استفاده شده است. معیارهای اصلی موثر بر عملکرد نیروی فروش در سه دسته عوامل فردی، سازمانی و محیطی قابل تقسیم است. براساس بردار ویژه بدست آمد عوامل فردی با وزن نرمال شده ۰٫۴۹۸ از بیشترین اولویت برخوردار است. عوامل محیطی با وزن مشابه ۰٫۲۵۷ در اولویت میانی قرار دارد. عوامل سازمانی با وزن نرمال ۰٫۲۴۵ از کمترین اولویت برخوردار است. در میان عوامل فردی نیز بیشترین اولویت مربوط به انگیزش با وزن ۲۰۹/۰ است. همچنین ضریب سازگاری مقایسه های انجام شده نیز برابر ۰٫۰۲۸ذبدست آمده است که چون کوچکتر از ۰٫۱ می باشد بنابراین می توان به مقایسه های انجام شده اطمینان کرد.
بازاریابی واقعاً می تواند به ارتقای سطح فعالیتهای سازمان و نیز تیم فروش کمک کند تا درآمد خود را افزایش دهد.
با وجود این، بسیاری از بازاریابان اقدامات پرهزینه ای انجام می دهند که تأثیرگذاری چندانی ندارند. در این مطلب به برخی از این موارد اشاره می کنیم.
پژوهش حاضر به بررسی رابطه بین توان قیمت گذاری بازار محصول و رقابت صنایع تولیدی با مدیریت سود می پردازد. در این پژوهش، برای کمی سازی مدیریت سود از مدل های مبتنی بر اقلام تعهّدیاختیاری استفاده شده است. در این راستا، دوفرضیه تدوین شده است و جهت آزمون این فرضیه ها، نمونه ای متشکل از 92 شرکت (460 سال- شرکت) از بین شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی سال های 1388 الی 1392 انتخاب شد و برای آزمون آن ها، از روش داده های ترکیبی استفاده شده است. یافته های تجربی حاکی از آن است که بین توان قیمت گذاری بازار محصول و مدیریت سود، رابطه معنادار وجود دارد و این رابطه منفی است. شرکت هایی که توان قیمت گذاری بازار محصول کمتری دارند، مدیریت سود بالاتری را تجربه می کنند. علاوه بر این، یافته های پژوهش نشان می دهد که بین رقابت صنایع تولیدی (ساختار صنایع) و مدیریت سود، رابطه معنادار و مثبتی وجود دارد.