دقایق الشعر ازجمله کتاب های فارسی در حوزة بلاغت است که در سدة هشتم هجری تألیف شده است. این کتاب را پیشتر محمدکاظم امام منتشر کرده است. با بررسی دست نویس های موجود این کتاب، تحریری تازه از آن یافت شد که حاوی اختلافات و اضافاتی مهم نسبت به صورت چاپی آن است. در این جستار با بررسی تفاوت های تبارشناختی دست نویس های این کتاب و با استفاده از برخی منابع کهن، آگاهی هایی تازه درباب مؤلف، مهدی الیه و محل تألیف کتاب عرضه می شود.
سعی نگارنده در این مقاله بر آن است تا به معرفی یکی از شاعران متعهد پارسی گوی شیعه در قرن هفتم ه. ق بپردازد. مولانا کاشی آملی به دلیل نداشتن دیوان شعر، ناشناخته مانده است و در کتب تاریخ ادبیات و یا آثاری که به شرح احوال شاعران اختصاص می یابد اطلاع زیادی از وی داده نشده است. نگارنده به اقتضای تاملی که در باب شعرای شیعی داشته است به اشعاری از شاعر مورد نظر برخورد که هم از جهت لفظ در خور توجه بود و هم از نظر موضوع و محتوا. پس از بررسی بیشتر در این معنی، به جمع آوری اشعار وی از داخل جنگها و مجموعه های شعری خطی در داخل و خارج ایران پرداخت. درنهایت پس از صرف وقت زیاد توانست اطلاعاتی چند از وی فراهم آورد و تقریبا عمده اشعار وی را که در منابع مختلف خطی پراکنده بود جمع آوری کند. به امید آن که در آینده بتوان این مجموعه را در اختیارعلاقه مندان و شیفتگان اهل بیت- علیهم السلام- و اهل ادب قرار داد.
پیشگویی از دیرباز بخشی از زندگی بشر بوده است. جام از جمله ابزارهایی بود که افزون بر زینت بخشی مجالس و کاربردهای آیینی، در پیشگویی نیز به کار می رفت، از این روست که در ادبیات از «جام جم» و «جام کیخسرو» یاد شده است. این پژوهش مبنی بر شیوه کتابخانه ای و به ترتیب قدمت به منابعی از جمله ایران باستان، فارسی میانه، تاریخ های اسلامی، ادبیات، فرهنگ ها، آثار مستشرقان و محققان معاصر ایرانی استناد یافته است. از آنجایی که بالندگی و گسترش زمین، وفور نعمت، بی مرگی، نهادن نوروز، شادمانی، بزم و میگساری از ویژگی های جم و عهد شهریاری اوست و باتوجه به این نکته که منجیک ترمذی برای نخستین بار، در قرن چهارم، از «ساغر جم» با خصوصیات: ظرفی منسوب به جم و ویژه می یاد کرده و با این تذکار که روند یادشده در ادبیات تداوم یافته است، می توان نتیجه گرفت که نخست، جام جم با می و بزم، تناسب داشته و در فراز و فرودهای نوین فرهنگی، ویژگی «تسخیر جهان» و «جهان نمایی» بدان پیوسته است، همچنان که اسطوره سامی سلیمان با جم درآمیخته است. در گذر زمان، این دو جام، افزون بر معنای حقیقی، معانی مجازی، نیز یافته و هر یک از جریان های ادبی، به فراخور مسلک و هدف خود از آن بهره برده اند.
یکی از شخصیّت های ممتاز سروده های عارفانة متمایل به اندیشه های ملامتی، «پیر مغان» است. این شخصیّت شعری که معمولاً به عنوان آلترناتیوی در برابر پیران خانقاهی ظهور و بروز می کند، در دوره ای از تاریخ ادبیّات منظوم فارسی اثرگذار ترین نماد در شکل گیری و نضج « سروده های رندانه» بوده است. در شرح سروده های این گروه از شاعران ـ بویژه حافظ ـ تعابیر مختلفی از «پیر مغان» ارائه شده است؛ فارغ از بررسی و تحلیل آن تعابیر، بر اساس نخستین نمونه های شعری متضمّن این نمادپردازی، «شرابِ دیرسالِ مغ ساخته» از آن اراده شده است و مطابق الگوی تبدیل «هوم» به عابدی صاحب شخصیّتی انسانی، «پیر مغان» به مفهوم شراب نیز در دگردیسی های سپسین صاحب شخصیّتی انسانی با گرایش های خاص عقیدتی و رفتاری شده است.