فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۰۲۱ تا ۱٬۰۴۰ مورد از کل ۷٬۱۹۵ مورد.
سومین گردهمایی انجمن ترویج زبان و ادب فارسی
حوزه های تخصصی:
نگاهی تحلیلی به گوشه ای از اشعار و سبک شعری ابن الفارض(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
گزارش و معنی بیتی از منطق الطیر عطار(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
قدرت ستیزی عارفانه عطار نیشابوری(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
شمس برای من معنای زندگی نه، خود زندگی است
حوزه های تخصصی:
نگاه: از یادرفته ها (نگاهی به «دنیای شجاع نو» و «خوانش نیما» از سیروس نیرو) (بخش آخر)
منبع:
رودکی۱۳۸۷ شماره۲۲
حوزه های تخصصی:
زلف گره گیر نگار(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
حافظ را همه می شناسند و نمی شناسند و در موردش سخن زیاد گفته اند. بر اشعارش شرح های مفصلی نگاشته اند و از دیدگاه های گوناگون آن را مورد بررسی قرار داده اند. این مقاله کوتاه، شعر حافظ را از زاویه دیگری نگریسته است. حافظ واژه های زلف، گیسو، طره، موی و ... را فراوان در شعرش به کار برده است. اما خواننده، نه تنها از این تکرار خسته و ملول نمی گردد؛ بلکه هر بار تازگی و طراوت را در آن حس می کند.در این جا، قصد آن نیست که «زلف یار» را از زیر ذره بین عرفان بگذرانیم؛ بلکه توانایی و شگرد استادانه حافظ را در ساختن ترکیباتی نو از این واژه ها به نمایش درآورده ایم. حافظ یک واژه را در کنار واژه های دیگر می رقصاند و تازگی و زلالی را برایمان به ارمغان می آورد.
را» در تاریخ بیهقی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
معنای حروف و چگونگی استفاده از آنها نقش مهمی در رسایی و شیوایی متون کهن فارسی دارد. تاریخ بیهقی یکی از متون شیوای نثر فارسی است که از حرف «را» در آن به شکل گسترده و متنوع استفاده شده است.برخی از کاربردهای «را» در تاریخ بیهقی در بین متون معاصر آن و حتی بعد از آن تا عصر حاضر رایج است اما در برخی موارد کاربردهایی نیز خاص همین متن است. بطور کلی «را» در این متن بعنوان حرف اضافه، حرف نشانه، حرف تاکید، و ... آمده است. درشناخت معنا و کاربرد «را» فعلی که همراه آن آمده نقش موثری دارد.
چند نظریه ی جالب از مولوی
منبع:
حافظ خرداد ۱۳۸۷ شماره ۵۱
حوزه های تخصصی:
بیگانه در دریا (ابولحسن باخرزی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تحولات اجتماعی فرهنگی و ادبی در میان یک ملت، همیشه تابعی از تحولات سیاسی آن قوم است. گاهی در یک محدوده زمانی خاص، ممکن است شاعر، ادیب و نویسنده ای به دلایلی خاص مورد توجه اربابان امور و یا مورد بی توجهی قرار گیرد. روزگارانی دیگر، همین شخص، که شاید قرنها نیز از ایامش سپری شده است، جایگاهی ویژه را به خویش اختصاص دهد، که از نمونه های بارز آنها می توان به ادیب اندیشمند، ثعالبی نیشابوری اشاره کرد که به رغم موقعیت متعالیش درگذشته اکنون جایگاهش در ادب ایران کم رنگ، بلکه فراموش شده است. اکنون ما نیز، به دنبال این گفتار، از سخنوری (ابوالحسن باخرزی) یاد می کنیم که بر خلاف آوازه گذشته اش، امروز در زیر چرخهای سیر تحول اجتماعی و سیاسی وطن ما مجروح، بلکه مقتول شده و در میان غبار این تحولات پیوسته و شگرف زمان و مکان مدفون گشته و به دست فراموشی سپرده شده است.