فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۷۲۱ تا ۷۴۰ مورد از کل ۹۱۶ مورد.
۷۳۶.

تحلیلِ تطبیقیِ مشبّه و مشبّه به های سعدی شیرازی و شفیعی کدکنی

کلید واژه ها: مشبه مشبهٌ به عناصرسازنده تکرار سعدی شفیعی کدکنی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات علوم ادبی بلاغت بیان
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات حوزه های ویژه ادبیات تطبیقی تطبیق شاعران و نویسندگان فارسی زبان بر یکدیگر
تعداد بازدید : ۸۵۷ تعداد دانلود : ۱۰۱۷
در این مقاله تشبیهات 50 غزل عاشقانه سعدی شیرازی و دفتر «غزل برای گُل آفتابگردان» شفیعی کدکنی، از منظر «مشبّه و مشبّه به»، «تکرار در تشبیهات» و «شیوه های نو کردن آن» مورد تطبیق و بررسی قرار گرفت. مقایسة تطبیقی تشبیهات این دو نمایندة دیروز و امروز، آشکار کننده برخورد دو نگاه و دو تجربه در عرصة تشبیهات است. ازاین رو در این مقاله با دسته بندی کردن عناصر، تطبیق و تحلیلِ تشبیهات و ارائة نمودارهایی، میزان ابتکار و تقلید گویندگان مشخص شد. از رهرو این تطبیق و بررسی دریافتیم که مشبّه در دفتر شفیعی کدکنی و مشبّه به در غزل های منتخب سعدی از تنوع و تعدّد بیشتری برخوردار است. تعدّدِ مشبّه، یعنی تعدّد فکر و اندیشه و گستردگی موضوع را منجر می شود؛ حال آن که تعدّد مشبّه به، یعنی تنوّع مضمون، اغراق و مبالغه. همچنین در این پژوهش دریافتیم که سعدی از تشبیهات: تفضیل، مضمر، مقیّد کردن و واژگان مترادف، برای رفع تکرار مشبّه های خود استفاده کرده است؛ در مقابل شفیعی کدکنی مقیّد کردن مشبّه و همراه شدن تشبیه با دیگر صنایع زیبایی ساز را برای رهایی از تکرار برگزیده است و از آنجا که خیال او تشبیهات جدیدی را ابداع نموده ، کمتر از شگردهای گریز از تکرار تشبیه قدما چون: تشبیه معکوس، تفضیل و... بهره برده است. همچنین شفیعی کدکنی برای رهایی از تکرار در مشبّه به، از لطیف کردن تشبیه سود جسته که کاری نو و بدیع محسوب می شود و شیخ اجل بدان توجهی نداشته است.
۷۳۸.

بررسی تطبیقی استعاره های مفهومی مشترک رباعیّات خیّام و طلاسم ابوماضی(مقاله علمی وزارت علوم)

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات علوم ادبی بلاغت بیان
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات حوزه های ویژه ادبیات تطبیقی تطبیق ادبیات فارسی و ادبیات عرب
تعداد بازدید : ۸۵۳ تعداد دانلود : ۶۰۳
مسئله اصلی این مقاله، بررسی تطبیقی استعاره هایی است که تأثیر و تأثّرها و اشتراکات فکری رباعیّات خیّام و طلاسم ابوماضی را نشان می دهند. مبانی نظری مقاله، نظریه استعاره های مفهومی است که استعاره را از شگردی بلاغی، به ابزاری برای اندیشیدن ارتقا داده است. در آغاز، مبانی نظریه یادشده را بر اساس کلیدواژه های زبان شناسان شناختی بازخوانی کرده ایم و گزارشی از استعاره های مشترک رباعیّات خیّام و طلاسم ابوماضی ارائه داده ایم. آنگاه استعاره ها را براساس مضمون به چهار گروهِ پدیده، به مثابه اسیر است، حیوان به مثابه انسان، است، جهان به مثابه بناست و جهان به مثابه دایره است، تقسیم کرده ایم. سپس، استعار ه های با ویژگی های منفی و استعاره های دو پهلو را بررسی کرده و به تحلیل شناختی هر گروه پرداختهد ایم و ارزش زیباشناسی و شگردهای هنری استعاره ها را در ذیل آن آورده ایم ومشخص کرده ایم که شگردهای مهم خیّام و ابوماضی، به عنوان مبتکر بوطیقای رباعیّات چندپهلو و قصاید فلسفی، در ساختن استعاره ها چیست. مقاله با این نتیجه به پایان می رسد که نگرش های ابوماضی در طلاسم، نشان دهنده نوعی بینامتنیّت و بازتاب گفتمان فلسفی خیام است.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان